پیش از ترور محسن فخری زاده چه اطلاعاتی از او وجود داشت؟/ از شنود مکالمات تا لو رفتن محل کار
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۳۸۶۴۲
رویداد۲۴ تا روز جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ کمتر کسی میدانست که محسن فخری زاده کیست. حتی در میان خبرنگاران نام او برای همه آشنا نبود و تنها خبرنگاران سیاسی اطلاعات اندکی از او داشتند. تا همان روز جمعه، حتی جز یک عکس از او که در سایت رهبری منتشر شده بود، عکس دیگری هم از او وجود نداشت. اما روز جمعه مشخص شد که این چهره گمنام، یکی از مهمترین اعضای برنامه موشکی و هستهای ایران بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جستجو برای اطلاعات کامل محسن فخری زاده بسیار دشوار است، البته بعد از ترور، تصاویری از او در رسانههای نزدیک به نهادهای نظامی منتشر شد که انتشار این تصاویر نشان میداد گمنام بودن او موضوعی کاملا عامدانه و برای حفاظت از فخری زاده بوده است.
در حالیکه در ایران عموم مردم فخری زاده را نمیشناختند، رسانههای اپوزیسیون حتی جزییات زندگی او را منتشر کرده بودند: «نام همسر او صدیقه قاسمی است که اهل بهشهر است و سه فرزند به نامهای حامد، مهدی و هانی فخری زاده دارند.»
نام محسن فخری زاده چگونه عمومی شد؟بنیامین نتانیاهو نخستین کسی بود که نام محسن فخری زاده را در برنامهای عمومی به میان آورد. سال ۹۷ از او به عنوان یکی از چهرههای کلیدی ایران در صنعت هستهای، یاد شد و همان زمان این جمله از زبان نتانیاهو مطرح شد که «در آینده از محسن فخری زاده بیشتر خواهید شنید.»
استناد نتانیاهو به مدارکی بود که اسرائیل از ایران سرقت کرده بود و در آن در نامههای مربوط به مسائل موشکی و هستهای، امضای فخری زاده دیده میشد. در آن نامه، از فخری زاده خواسته شد بود اقلامی برای اتاقک جنگی (مربوط به کلاهک موشک) تامین کند و مورادی همچون مشخصات منحنیهای جنگی، منحنی سرعت مراحل پرواز، منحنی فرکانس تحریک پایین و منحنی موشک در مراحل پرواز آماده شود. این نامه پاراف فخری زاده را داشت که در آن نوشته شده بود «درخواستهای شما در حال پیگیری است. اصل نامه بایگانی شود.»
سرقت این اسناد از ایران، برای نخستین بار نام فخری زاده را عمومی کرد. نتانیاهو مدعی شده بود که با برنامه محسن فخری زاده، ایران در حال تولید بمب اتمی است و مدتی بعد نام فخری زاده نیز در لیست تحریم شدگان توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت.
اطلاعات اکانت عجیب ناشناس درباره محسن فخری زادهحدود هفت سال پیش یک اکانت ناشناس در یوتیوب به نام «Ahmad V» اطلاعاتی درباره خانواده محسن فخری زاده داده بود که جزییات آن بیشتر به داستان شبیه بود و مثلا از دعوای فرزند فخری زاده گفته بود و مسائلی از این دست که واقعی به نظر نمیرسید. نکته مهم درباره اطلاعاتی که هفت سال پیش منتشر شد، این بود که در آن از ویلای آبسرد محسن فخری زاده سخن گفته میشود که ظاهرا به «باغ سرهنگ» معروف بوده است.
با توجه به جایگاه مهم محسن فخری زاده برای برنامه موشکی و هستهای جمهوری اسلامی ایران، انتشار اطلاعات محل خانه محسن فخری زاده آن هم در آن دوره زمانی، بسیار عجیب بود. با این حال کسی این اکانت را جدی نگرفت اما ترور شهید فخری زاده در آبسرد نشان داد که او از سالهای بسیار دور زیر ذرهبین مخالفان نظام ایران بوده است.
بیشتر بخوانید: پشت پرده ترور محسن فخری زاده/ چقدر احتمال جنگ ایران و اسرائیل وجود دارد؟
به گزارش رویداد۲۴ تا پیش از این موضوع نام محسن فخری زاده تنها به عنوان یک استاد فیزیک مطرح بود. ۲۵ خرداد ۱۳۸۰ خبرگزاری ایسنا نوشت «در ادامه سلسله سخنرانیهای گروه فیزیک دانشگاه امام حسین (ع) یکشنبه ۱۰ تیر ساعت ۱۰ آقای محسن فخری زاده در سالن همایش معاونت پژوهش دانشگاه، تحت عنوان «شناخت تهدیدات جنگهای نوین» سخنرانی خواهد کرد. ظاهرا شرکت در این جلسه برای عموم آزاد بوده است.
تصاویر فخری زاده در گروههای اپوزیسیوناز محسن فخری زاده جز یک عکس، تصویری وجود نداشت اما عجیب آنکه تصاویر او در سازمانهای اپوزیسیون ایران، آنهم در کنار مقامات ارشد دفاعی ایران وجود داشت! تصویر سردار احمد وحیدی و اسماعیل محمد نجار نیز در کنار محسن فخری زاده دیده میشد.
فردی به نام فرید سلیمانی کنفرانسی برگزار کرد که در آن از محسن فخری زاده نام آورده بود. خبرگزاری مهر هم این خبر را تایید کرد که «فرید سلیمانی در یک کنفرانس خبری ادعا کرد ارتش ایران در سایتی در شمال شرقی تهران که توسط محسن فخری زاده از دانشمندان هستهای برجسته ایران سرپرستی میشود، فعالیتهای مخفی غنی سازی اورانیوم را انجام میدهند.»
فرید سلیمانی همچنین ادعا کرد که عبدالقدیر خان پدر هستهای پاکستان معروف به پدر بمب اتم پاکستان که سرپرستی یک شبکه بین المللی قاچاق مواد هستهای را بر عهده دارد، است که در سال ۲۰۰۱ تسلیحات هستهای دارای اورانیوم غنی شده سطح بالا را به ایران فرستاده است.
برخی گروههای سلطنت طلب نیز تصاویری از محسن فخری زاده منتشر کردند؛ از جمله فردی که خود را محمد محدثین عضو شورای ملی مقاومت ایران (از شاخههای سازمان مجاهدین خلق) معرفی کرد، با نام بردن از فخری زاده، در پاریس ادعا کرد که حکومت ایران تصمیم گرفته است سال آینده نخستین بمب اتمی خود را تولید کند.
در فروردین ۸۶ قطعنامه ۱۷۴۷ سازمان ملل علیه برنامهای هستهای ایران منتشر شد. در این قطعنامه نام محسن فخری زاده مهابادی در فهرست تحریمها دیده میشود و درباره او نوشته شده که «او از دانشمندان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران و مسوول سابق مرکز تحقیقات فیزیک که آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخواست مصاحبه با وی را داشته است.»
نام محسن فخری زاده در گزارش یوکیا آمانودر آبان ۱۳۹۰، متن کامل ضمیمه گزارش آمانو درباره برنامه هستهای ایران منتشر شد. در این گزارش آمده بود «طبق اطلاعات به دست آمده از سوی کشورهای عضو در اواخر دهه ۱۹۹۰ یا اوایل دهه ۲۰۰۰ فعالیتهای مرکز تحقیقات فیزیک تحت «برنامه آماد» (AMAD Plan) یکپارچه شدند. محسن فخریزاده مهابادی مقام اجرایی برنامه آماد بود که امور اجرایی آن توسط «دفتر ارکیده» انجام میشد.»
در گزارش آمانو نوشته شده بود که «فعالیتهای تحت برنامه AMAD در اواخر سال 2003 میلادی متوقف شده و اینکه کار کاملا ثبت شده، تجهیزات و اماکن کار یا به طور کامل پاکسازی شده یا امحاء شد تا چیز زیادی برای شناسایی ماهیت حساس کاری که صورت گرفته بود باقی نماند. نهایتا، بر اساس این اطلاعات، یک سازمان جدید با عنوان سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی توسط محسن فخری زاده تاسیس شده و در سایت مژده در نزدیکی دانشگاه مالک اشتر در تهران مستقر شد.»
آدرس دفتر کار فخری زاده در آژانس انرژی اتمی!به گزارش رویداد۲۴ در ادامه نام فخری زاده اینچنین آمده است: «آژانس اطلاعات دیگری نیز از کشورهای عضو در اختیار دارد که نشان میدهد برخی فعالیتهای قبلاً اجرا شده تحت برنامه آماد بعدها از سر گرفته شده است و فخری زاده نقش اصلی سازمانی خود را حفظ کرد. وی اول زیر نظر یک سازمان جدید معروف به بخش فناوریها و تجهیزات پیشرفته توسعه (SADAT) کار میکرد و به گزارشدهی خود به MODAFL ادامه میداد و بعدها در اواسط ۲۰۰۸ به عنوان رییس دانشگاه تکنولوژی مالک اشتر (MUT) در تهران منصوب شد. بر اساس مشورت یکی از اعضای آژانس فخری زاده در فوریه ۲۰۱۱ کرسی عملیاتی خود را از دانشگاه مالک اشتر به یکی از اماکن مجاور آن معروف به سایت مژده منتقل کرد. اکنون ریاست سازمان تحقیقات و نوآوری دفاعی بر عهده او است. آژانس نگران است، زیرا برخی از فعالیتهایی که پس از سال ۲۰۰۳ انجام شده ارتباط نزدیکی با یک برنامه سلاح هستهای دارد.»
البته این مسئله باعث انتقاد شدیدی به مذاکره کنندگان شده بود. در آن گزارش مشخصا نوشته شده بود که محل کار او در سایت مژده، نزدیک دانشگاه مالک اشتر است. آنها نوشتند که چرا آدرس محل کار محسن فخری زاده در گزارش آمانو وجود دارد. به زعم آنها، برخی از مذاکره کنندگان عامدانه چنین اطلاعاتی را در اختیار آژانس قرار دادهاند و آژانس نیز این گزارش را در اختیار موساد قرار داده است.
در همان مقطع زمانی آمانو گفته بود «تهران هنوز موافقت نکرده است به آقای فخری زاده یا دیگر افسران نظامی ایران و دانشمندان هستهای اجازه بدهد به آژانس بین المللی انرژی اتمی در تکمیل تحقیقاتش کمک کنند»
آمانو گفته «آژانس حتی بدون دسترسی به پرسنل ارشد ایران تحقیقاتش را تکمیل میکند. البته ماگر کسی به غیر از فخری زاده هم بتواند مسائل ما را روشن سازد، از نظر ما ایرادی ندارد.»
شنود مکالمات محسن فخری زادهفروردین ۹۱ رویترز در گزارشی که در رسانههای داخلی ترجمه شده بود، گزارشی از صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران نوشته بود. رویترز در ادامه از شخصی به نام محسن فخری زاده نام برده و مینویسد: فخری زاده از افراد صاحب نام در برنامه هستهای ایران است که نهادهای اطلاعاتی آمریکا توانستهاند از طریق شنود مکالمات تلفنی و نامههای الکترونیکی (ایمیل) وی در اواخر سال ۲۰۰۶ و اویال ۲۰۰۷ به این نکته پی ببرند که برنامه هستهای ایران ماهیت نظامی ندارد.
انتشار اطلاعات محل کار بعدی محسن فخری زاده در شمال تهرانپس از گزارش رویترز، رادیو فردا گزارشی با این مقدمه درباره محسن فخری زاده نوشت: «چهرهای که از او به عنوان مرد مرموز برنامه اتمی ایران و مدیر ارشد برنامههای هستهای جمهوری اسلامی یاد میشود، پس از چند سال غیبت، به طور فعال به عرصه هستهای بازگشته است.»
در گزارش رادیو فردا آمده است: «محسن فخری زاده که نامش در لیست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد، از فرماندهان سابق سپاه است و سالها به کار تحقیقاتی روی کلاهکهای هستهای مشغول بود.»
رادیو فردا به نقل از روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال میگوید: «او تا کنون در چندین سازمان و نهاد مربوط به برنامه اتمی ایران کار کرده و در حال حاضر در مرکز تحقیقاتی جدیدی که از سال گذشته میلادی به شکل مخفیانه در یکی از محلههای شمالی تهران راهاندازی شده، به تحقیقاتی درباره دستیابی به سلاحهای هستهای مشغول است. این مرکز که سازمان تحقیقات و نوآوری امور دفاعی نام دارد، از شش بخش تشکیل شده که در آنها تحقیقاتی در زمینههای فناوری استخراج و ذوب فلزات، شیمی و آزمایشهای انفجاری انجام میشود.»
بهمن ۹۱ رسانههای داخلی نقش فخری زاده را کمرنگ جلوه دادند تا احتمالا او از زیر چتر اطلاعاتی گروههای اپوزیسیون خارج شود. خبرگزاری مهر نوشت «دیپلماتهای غربی مدعی شدهاند که فردی به نام محسن فخری زاده مهابادی در سومین آزمایش هستهای کره شمالی که سه شنبه هفته گذشته انجام شد حضور داشت. رسانههای صهیونیستی اشارهای به هویت این دیپلماتها نکردهاند، اما در توضیح ادعای خود فراتر رفته و نوشتهاند که محسن فخری زاده پدر فعالیت هستهای ایران محسوب میشود.»
لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 محسن فخری زاده ترور دانشمندان هسته ای انتخابات 1400 انتخابات آمریکا برنامه هسته ای ایران نام محسن فخری زاده محسن فخری زاده محسن فخری زاده فخری زاده فخری زاده هسته ای نوشته شده مالک اشتر منتشر شد محل کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۳۸۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره اولین شهید ترور جمهوری اسلامی ایران
امروز، ۳ اردیبهشت مصادف است با چهل و پنجمین سالروز شهادت سید محمد ولی قرنی، شخصیتی که نهتنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت، بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد، که در پشت این قضیه دست آمریکا بود، به ارتش هویت داد. به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند.
شهید قرنی سال ۱۲۹۲ خورشیدی، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، میرزا آقاخان از مدیران مخابرات تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان گلبهار اصفهان و تحصیلات متوسطهاش را در دبیرستان دارالفنون در تهران آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۱۳ با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغالتحصیل گردید.
فعالیتهای قرنی قبل از انقلاب ۵۷
قرنی به علت شایستگی و کاردانی، رتبههای نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و در آخرین مرحله پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با درجه سرتیپی در راس رکن دوم ستاد ارتش قرار گرفت و تا ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ در این سمت بود. در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فرمانده نظامی تیپ گیلان بود.
بر پایه اسناد موجود، خردهگیری سیاسی قرنی علیه حکومت سرسپرده محمدرضا شاه پهلوی، مهره استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، از پایان ۱۳۳۵ و در دوران نخستوزیری حسین علاء آغاز شد. در این دوران، جایگاه سیاسی قرنی در چارچوب انتقاد از دولتهای وقت بود و این انتقاد، با نخستوزیری منوچهر اقبال در فروردین ۱۳۳۶ بالا گرفت.
قرنی در مهرماه ۱۳۳۶ به درجه سرلشکری رسید که این امر نشانگر اعتماد محمدرضا پهلوی به او تا این تاریخ میباشد. در ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ وی که با درجه سرتیپی در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش بود، با به دستآوردن عنوان معاون دوم ریاست ستاد ارتش، از سمت یاد شده، برکنار و در ۲۶ بهمن ۱۳۳۶ از جایگاه پایانی نیز کنار گذارده شد.
آغاز فعالیت سیاسی
مبارزه سیاسی عملگرایانه سپهبد قرنی از ۱۳۳۶ آغاز شد. او در دوران خدمت، به فساد مالی در درون ارتش پی برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، خود را برای اصلاح این وضعیت شروع نمود. برای اینکار، در ۱۳۳۶ هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را به دوش داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضاشاه پهلوی ریخت که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند ۱۳۳۶ انجامید.
پس از روشدن سندهایی درباره نقش آمریکا در این ماجرا و دستگیری قرنی، وی در ۳۱ تیر۱۳۳۷، از ارتش شاهنشاهی اخراج گردید.
قرنی در هشتم آذر ۱۳۳۹، پس از گذراندن ۲ سال و ۸ ماه زندان، آزاد شد. پس از آزادی، از ۱۳۴۱ کوشش خود را علیه حکومت بیگانه دوست پهلوی پررنگتر ساخت. برپایه گزارش ساواک، در این دوره از فعالیت قرنی که تا انقلاب اسلامی دنبال گردیده است، هیچ ردپایی از ارتباط وی با آمریکا موجود نیست.
قرنی و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره)
همزمان با آغاز مبارزه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) علیه حکومت دستنشانده شاهنشاهی پهلوی، آمریکا و اسرائیل و همچنین دلبستگی محمدولی به خواندن کتابهای سیاسی و مذهبی، او را به گرد شاگردان جنبش اسلامی امام(ره) وارد کرد.
در همین راستا، به چهرههای مذهبی؛ همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی و آیتالله سید محمدهادی میلانی نزدیک میگردد. به زودی پیوندهای قرنی با آیتالله طالقانی، دیدار وی با آیتالله میلانی در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲و حضورش در برخی نشستهای مذهبی فاش شد.
ساواک، در پنجم دیماه ۱۳۴۲، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد. پس از دستگیری، برخورد حکومت ساواک با قرنی خشن بود. او به مدت ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا ۲۰ آذر ۱۳۴۵ در زندان بود. از این زمان تا واپسین روزهای دستگاه حاکم پهلوی، پیوسته ساواک قرنی را میپایید.
وی از نظر گذران زندگی، سخت در تنگنا افتاده بود. گزارش ساواک، پس از رهایی قرنی از زندان، نشان از آن داشت که او مبارزه را از سر گرفته است. از این رو، در ۱۴ خرداد ۱۳۴۶، تیمسار حسین فردوست، جانشین ساواک، شهید قرنی را فراخواند و به وی چنین یادآوری شد: «شما فعالیتهای مشکوکی دارید و لازم است از این قبیل فعالیتها خودداری نمایید.»
دریافت درجه سرلشکری با حکم امام خمینی(ره)
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۳ بهمن، سرلشکر قرنی، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری، با حکم امام خمینی (ره) به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب منصوب شد.
نقش سپهبد قرنی در آشوبهای کردستان
شهید سپهبد قرنی که در جریان آشوبآفرینی ضدانقلاب در کردستان توانسته بود جلوی پیشروی آنها را بگیرد، خشم این پادوهای استکبار و سازمانهای جاسوسی سیاسی آمریکا و موساد اسرائیل را برانگیخت و نخستین شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
سرلشگر قرنی را ترور کردند
قرنی پس از کنارهگیری از ارتش در روز ۶ فروردین ۵۸، خانهنشین شد و در نهایت در روز سوم اردیبهشت در منزل شخصی خود در خیابان ولیعصر(عج) توسط گروهک فرقان به شهادت رسید. حمید نیکنام از اعضای گروهک فرقان ضارب اصلی سرلشکر قرنی بود که دستگیر و اعدام شد. پیکر شهید قرنی نیز در حرم حضرت معصومه(س) دفن شد.
کینه و نفرت گروههای چپ و مارکسیستی از سپهبد قرنی به این دلیل بود که در زمان تصدی رکن دوم ارتش، شبکه افسران حزب توده را پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشف و منهدم کرده بود. این مسألهای نبود که گروههای چپ از آن بگذرند، یکی از دلایل اصلی ترور وی از سوی گروهک فرقان با تفکرات التقاطی مارکسیستی عنوان شده است. همچنین بسیاری ترور قرنی را به مسأله ضلع زور از مثلث "زر و زور و تزویر" مربوط میدانند.
گروهک فرقان پس از ترور شهید قرنی در بیانیهاش، دلایل این ترور را اینگونه اعلام کرد: «سرسپردگی به امپریالیزم آمریکا و کوشش در جهت انجام کودتای آمریکایی، همکاری با رژیم طاغوتی قبلی، همکاری با رژیم ضدتوحیدی فعلی و سرسپردگی به دیکتاتوری آخوندیسم، مفسد فی الارض، اقدام برای سرکوبی مردم کردستان در جهت قلب حقایق و واقعیات و متهم کردن مردم به اینکه مأمور اجنبی هستند، کوشش برای خلع سلاح مردم مبارز و محروم ایران و بازسازی ارتش از جمله دلایل ترور سپهبد قرنی بود!».
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود، درباره شهادت قرنی مینویسد: "سیاست دولت موقت در مقابله با آشوبها و درگیریهای قومی، حلوفصل مسئله از طریق گفتگو و مذاکره بود؛ اما اکثر نظامیها و از جمله سرلشکر قرنی که ریاست ستاد ارتش را برعهده داشت، باتوجه به تجربیاتی که از قبل داشتند، چنین سیاستی را بدون پشتوانهای از قاطعیت و نشان دادن اقتدار، برای حفظ یکپارچگی کشور کارآمد نمیدیدند و به آن معتقد نبودند؛ ما هنگامی که در کردستان بودیم، این مخالفت را وقتی برخلاف نظر هیئت با پرواز هواپیماهای جنگی در آسمان شهر سنندج مواجه شدیم، بهعینه دیدیم.
در اثر ابراز همین مخالفتها همراه با فشارهایی که احزاب و گروههای عمدتاً چپگرا به دولت موقت وارد میکردند، مهندس بازرگان، سرلشکر قرنی را از کار برکنار کرد و بهجای وی سرلشکر ناصر فربد را برگزید. این برکناری برخلاف ادعائی که میشد نهتنها آرامشی در حوادث مناطق کردنشین و سایر مناطق بهوجود نیاورد، بلکه بهانهای به دست گروهک کجاندیش فرقان داد که قرنی را متهم به کشتن مردم کُرد کنند و در محکمهای ساختگی او را به اعدام محکوم سازند. درست چند روز بعد از برگزاری رژه بزرگ ارتش، با هجوم به منزلش او را به شهادت برساند.
روایت محافظ و راننده شهید قرنی تنها شاهد صحنه ترور
روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان در کتاب «مرزبان؛ زندگینامه شهید قرنی» این گونه آمده است: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا کار میکنید، مواظب باشید که یکوقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاشها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی میکرد. یک پسربچه هم همراهشان بود که سطلها را تمیز میکرد.
سپهبد قرنی یک سینی چای آورد. گفتم اینها که بالا نشستهاند، مدام دارند ما را کنترل میکنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاقهای هتل واقع در روبهروی خانه مشرف بودند.
قرنی گفت: تو چقدر به اینها گیر میدهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همینطور که داشتیم چای میخوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچهای که کمک نقاشها بود، بیاختیار دوید و در را باز کرد. تا من بیرون برسم، یکی از فرقانیها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت. کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربهای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط.
مهاجمین مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. فقط مدام میگفتم تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند. دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند.
دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود. پیکر وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی درگذشت.»
براساس این گزارش، سپهبد قرنی با اینکه در دوران رژیم پهلوی به درجه سرلشکری رسیده بود، اما وقتی شاهد ظلمهایی بود که محمدرضا پهلوی علیه مردم داشت، مقابل آنها نیز درآمد؛ لذا مهمترین ویژگی شهید قرنی مقابله با ظلم و تلاش برای رفع مشکلات مردم و گسترش تفکر انقلابی در کشور بود، که متأسفانه توسط گروه فرقان و به دست منافقی به نام «حمید نیکنام» به شهادت رسید.
سرهنگ زمانی از امرای ارتش درباره شهید قرنی گفته است: «میدانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچ کس بیجهت تعریف نکردهاند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده اند تیمسار قرنی بوده است. وقتی به شهادت رسید و پیکر او را به بهشت زهرا (س) میبردند که دفنش کنند، من همه کاره مراسم بودم. امام (ره) به یکی از مقامات روحانی میفرمایند او را یک راست به قم ببرید و در صحن حضرت معصومه (س) در کنار آیتالله حائری یزدی (ره) دفن کنید».
خدابخش حکیمی-خبرنگار تحریریه جوان قدس