فارس من| چرا کتاب کمک درسی و آموزشی، گران است؟
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۵۵۷۸
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، یکی از موضوعات ثبت شده مخاطبان در سامانه فارس من «قیمت گران کتاب» است که در این گزارش آن را پیگیری میکنیم.
بر اساس این گزارش، این روزها که بسیاری از افراد معتقدند در خانه ماندن گزینه درست به دلیل شیوع بالای کروناست، پس کتاب هم میتواند همراهی خوب برای این در خانه ماندن باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر هم برخی از ناشران و متولیان امر «قیمتگذاری کتاب» را بیضابطه و در گذشته قانونمندتر بیان میکنند و از نبود نظارت گلایه دارند.
اینکه قیمت یک کتاب چگونه تعیین میشود و آیا وزارت ارشاد و یا نهادها و اتحادیههای صنفی برآن نظارت دارند، موضوعی است که ابتدا به آن پرداختیم.
* اصولی برای قیمتگذاری کتاب در میان حرفهایها
تعدادی از فعالان صنف نشر معتقدند: برای تعیین قیمت کتاب در بین ناشران حرفهای، اصولی وجود دارد. این اصول مبتنی بر این است که مجموع هزینههای مربوط به تولید کتاب را در رقم دو و نیم ضرب میکنند؛ البته استثنائاتی هم وجود دارد که مجموع هزینههای تولید کتاب را در سه و نیم ضرب میکنند اما در بیشتر موارد ضرب هزینهها در رقم یاد شده متعارف است. به طور مثال اگر مجموع هزینههای مربوط به تولید کتاب ۱۰ ریال باشد، با قرار دادن این مبلغ در فرمول نامبرده (ضرب ۱۰ در دو و نیم) قیمت واقعی پشت جلد کتاب، ۲۵ ریال میشود که حدود ۱۰ درصد این رقم به حقالتألیف، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد آن به تخفیف برای کتابفروشیها و مراکز پخش، ۱۰ درصد دیگر آن به عنوان هزینههای سربار و سود ناشر (در چاپ نخست کتاب) و ۴۰ درصد دیگر آن به هزینههای تولید کتاب اعم از تایپ، صحافی، لیتوگرافی، فیلم و زینک اختصاص دارد.
* تفاوت بهای یک کتاب از یک انتشارات تا انتشاراتی دیگر غیرمنطقی است
عبدالعظیم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم میگوید: اکنون از میان هزینههای تولید کتاب، تهیه کاغذ با توجه به حجم کتاب، رنگ، صحافی و نوع چاپ، حدود ۵۰تا ۶۵ درصد هزینهها را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هرچه قیمت کاغذ و چاپ و صحافی افزایش یابد، قیمت کتاب ـ براساس فرمول نامبرده در بالا ـ دو و نیم برابر افزایش مییابد.
فریدون در خصوص تأثیر افزایش بهای کاغذ در بهای کتاب چاپ نخست نسبت به چاپهای بعدی کتاب گفت: تأثیر افزایش بهای کاغذ و چاپ و صحافی در قیمت کتاب چاپ نخست نسبت به چاپهای بعدی کتاب یکسان است؛ به این معنا که با افزایش بهای کاغذ، بهای کتاب نیز به نسبت ـ چه در چاپ نخست و چه در چاپهای بعدی ـ افزایش مییابد اما در چاپهای بعدی در بخشی از هزینهها مانند فیلم و زینک صرفهجویی میشود. اما اگر بهای یک کتاب (با ویژگیهای واحد)از یک انتشاراتی تا انتشاراتی دیگر تفاوت بسیار زیادی داشته باشد، غیرمنطقی است. در این صورت می تورن گفت که ناشر بیانصافی کرده است و برای تعدیل قیمت باید تجدید نظر کند.
وی درباره چگونگی نظارت هم توضیح داد: البته نظارت وقتی منطق دارد که چیزی را به کسی یا نهاد و سازمانی داده باشیم و بخواهیم بر آن بخش از داده هانظارت کنیم. از طرفی وقتی عرضه بالا باشد و تقاضا پایین، نظارت معنا ندارد. چرا که در این شرایط خودِ مخاطب تعیین میکند از میان دو کتاب که از فیزیکی یکسان اما با بهای متفاوت عرضه شده است کدام کتاب را بخرد. ولی وقتی عرضه کم و تقاضا زیاد باشد، ممکن است قیمت کتابها به صورت نامتعارف بالا رود؛ که نظارت به صورت موقت معنا پیدا میکند.
وی در پایان سخنانش گفت: اکنون قیمت کتاب نسبت به دیگر کالاها افزایش چشمگیری در میان اکثر ناشران ندارد واستقبال نکردن مردم از کتاب دلایل دیگری دارد که نیازبه آسیب شناسی جدی دارد.
* برخی قیمت کتاب را بیش از ۴ برابر تعیین کرده و بعد ۷۰ درصد تخفیف میدهند!
محمود آموزگار، مدیر انتشارات «کتاب آمه» هم درباره نحوه قیمتگذاری میگوید: در سالهای ابتدایی یعنی سال ۳۳ فعالان عرصه نشر برای قیمتگذاری کتاب روشی داشتند و آن این بود که هزینه تمام شده را ضرب در ۳ یا ۴ میکردند که البته این روش هنوز هم مرسوم است.
وی ضمن اشاره به اینکه اکنون بیشتر هزینه تمام شده در ۲ یا ۲ و نیم ضرب میشود، توضیح داد: در علم اقتصاد به این رقم «هزینه مبادله» میگویند، هزینه مبادله کتاب چند برابر تولید است، این تفاوت آشکاری است که این کالا با کالاهای دیگر دارد. علت چیست؟ دلیل این است که ممکن است کتابی در انبار بماند و فروش نرود، در واقع هزینهاش هم بر نمیگردد. اما کتابی که فروش میرود این خلا را پوشش میدهد. این روش مبنای علمی ندارد و موسسات انتشاراتیها ناگذیر از اعمال قمت تمام شده آن هستند.
مدیر نشر آمه عنوان کرد: اگر فرد مالک دفتر یا انباری باشد هزینههای این املاک خود را در تولید کتاب حساب نمیکند در حالی که در حسابداری صنعتی اینها هم محاسبه میشوند. در نتیجه اگر کتاب برای تولید انتخاب میشود، باید از فروش آن اطمینان حاصل شود. در واقع اطمینان از بازگشت سرمایه ایجاد کند.
وی در پاسخ به اینکه نظارتی انجام میشود یا نه گفت: نظارت ابتدایی از سوی تولید کننده کتاب است، چرا که اگر قیمت نا متعارف یا زیاد تعیین کند قطعا کتاب فروش نخواهد رفت.نکته اینجاست که قبل از کرونا و تحریمها هزینه تمام شده ضربدر ۳ و ۳ونیم میشد اما اکنون ضربدر ۲ تا ۲ و نیم میشود تا قیمت کتاب زیاد نشود.
آموزگار اضافه کرد: اغلب مخاطبان کتاب قشر متوسط و حقوق بگیر جامعه هستند که در زندگی امروز و روزمزه مسائل خود را دارند و چنانچه قیمت کتاب زیاد و نامتعارف باشد کسی خریدار نخواهد بود. اما گاهی در برخی سایتها میبینیم که تخفیفهایی مثلا ۷۰ درصد در نظر گرفته شده اما آنها قیمت کتاب را ۴ برابر تعیین میکنند و با قیمت ۷۰ درصد در واقع در صدد فروش کتابشان هستند.
* روند نزولی کتاب کمک درسی منوط به عرضه کاغذ دولتی است
به این دلیل که سوژه گزارش با تاکید بر کتابهای کمک درسی و آموزشی بود به سراغ «امین آصفی» مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران آموزشی رفتیم. وی در پاسخ به اینکه چرا قیمت کتابهای کمک درسی و آموزشی گران است، گفت: کتاب اصلا گران نیست و قیمت نرمالی دارد، اما چون حجم کتابهای کمک درسی بالاست باعث شده قیمت هم متناسب با حجم افزایش یابد، بنابراین عدد غیر متعارف نیست اما چون اکثر کتابها صفحات زیادی دارند قیمت هم افزایش مییابد. در واقع کتابهای آموزشی رحلی و A4 است. و به لحاظ سایز بزرگ هستند و این مسئله تاثیر بر قیمت دارد.
وی با بیان اینکه برخی ناشران هم کتاب را دو رنگ یا ۴ رنگ چاپ میکنند، گفت: این امر هم موجب افزایش قیمت میشود.
آصفی به مسئله چالشی این روزهای ناشران آموزشی اشاره کرد و گفت: وزارت ارشاد کاغذ سهمیهای به ناشران آموزشی نمیدهد. استدلال آنها این است که ناشران آموزشی درآمد خوبی دارند. اما باید بدانند ما کتاب را برای قشر دانش آموز منتشر میکنیم. اگر کاغذ به ما بدهند قطعا قیمت کتابهای کمک درسی کمتر خواهد شد.
به گفته وی، از ابتدا کاغذ سهمیهای به ناشران کمک درسی ندادند. اصل قیمت گذاری کتاب هم بر مبنای کاغذ است و اکنون ۹۹ درصد کاغذها وارداتی است.
وی در پایان اضافه کرد: مساله دوم اینکه ارشاد از ناشران عمومی کتاب میخرد، اما ما ناشران آموزشی از خرید کتاب مستثنی هستیم. در حالی که ارشاد میتواند کتابهای کمک درسی خریده و به کتابخانهها بدهد تا دانش آموزان استفاده کنند. اما این اتفاق هم نمیافتد!
وی ادامه داد: به نظر ما و کلیه صاحب نظران در شرایط کنونی و با توجه به تعطیلی مدارس و آموزش کشور مهمترین قسمتی را که باید ارشاد آن را حمایت بند کتب آموزشی است در واقع با دادن کاغذ سهمیه قیمت کتابهای آموزشی کاهش مییابد تا کتابهای آموزشی با قیمت پایین تولید و به دست مصرفکننده برسد و مصرفکننده بتواند کتابهای آموزشی را که جزو ملزومات و نیازهای واجب این روز خانوادهها است استفاده کند و به تهیه کند.
در پایان دو مسئله مورد تاکید دربره کتابهای کمک درسی بود اول نداشتن کاغذ دولتی و دوم عدم خرید ارشاد از این دسته ناشران. اما در کنار همه این موارد این روزها خانوادههایی که دانش آموز دارند هزینه بالایی برای کتابهای کمک درسی پرداخت میکنند و این امر در شرایط اقتصادی کنونی نارضایتیهایی را موجب شده است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: قیمت گران کتاب قیمت گذاری کتاب وزارت ارشاد کمک درسی خرید کتاب کتاب های کمک درسی قیمت گذاری کتاب کتاب های آموزشی ناشران آموزشی قیمت کتاب ها چاپ های بعدی تولید کتاب هزینه ها چاپ نخست تمام شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۵۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارس کار راهکاری برای کاهش ترک تحصیل / برنامه درسی هنوز برمبنای دهه ۶۰ است
زارعی معلم و دانشآموخته دکتری تعلیم و تربیت در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص دلایل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان گفت: پس از کرونا آمار ترک تحصیل افزایش یافت و در سال ۹۸-۹۹ بیشترین آمار ترک تحصیل را در مقطع متوسطه اول و دوره ابتدایی داشتیم. بعد از آن هم اگرچه ترک تحصیل با شدت کمتری اتفاق افتاد اما این موضوع در دوره متوسطه دوم بیشتر شد.
بیشتر بخوانید علت ترک تحصیل در روستاهای مرزی از زبان معلم نمونه کشوروی با بیان اینکه ترک تحصیل دو جنبه دارد و یکی ناشی از ساختارهای اجتماعی و دیگری نشات گرفته از ساختارهای آموزشی است، عنوان کرد: در روستاها آمار ترک تحصیل به ویژه در دوره متوسطه و میان پسران بیشتر است و حتی مشاهدات میدانی ما حاکی از این است که امکان دارد آمار بیش از چیزی باشد که اعلام میشود.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نقش ساختارهای اجتماعی در ترک تحصیل، عنوان کرد: وقتی نوجوان ما میبیند، کسانی که به سختی تحصیل کردهاند، جایگاه اجتماعی خوبی ندارند و درآمدهای آنها مطلوب نیست، به این فکر میکند که اگر وقت خود را برای تحصیل نگذارد و مثلا کارتن جمع کند، درآمد بهتری خواهد داشت. او فکر میکند که اگر از ۱۵ سالگی کار کند، تا ۳۰ سالگی هم صاحب خانه میشود و هم خودرو اما با درس خواندن از چرخه اقتصادی عقب میماند.
وی ادامه داد: خانواده هم نقش مهمی دارد و شاید به ظاهر ترک تحصیل را تائید نکند اما در عمل باعث میشود که نوجوان به این سمت برود. وقتی خانواده برای رشد و دانایی کودک وقت نمیگذارد و انگیزههای او را تقویت نمیکند، او را به سمت ترک تحصیل هدایت میکند. خانوادههایی که کودکانشان ترک تحصیل میکنند در زبان مخالف هستند اما در عمل با کودک و نوجوان همراه نبودهاند که او فرصت و انگیزه علمآموزی داشته باشد.
بنویسید ترک تحصیل ناشی از ساختارهای آموزشیدکتری تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه آموزش و پرورش به لحاظ نهادی در جامعه در اولویت قرار ندارد، بیان کرد: نگاه بچهها به مدرسه اینطور نیست که برای یادگرفتن چیزهای جدیدی به مدرسه بیایند که میتواند زندگی آنها را تغییر دهد. از طرفی آموزش و پرورش در میان سایر نهادها، نهادی مصرف کننده است که چندان برای آن هزینه نمیشود تا راندمان آموزشی افزایش پیدا کند.
برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف استزارعی درخصوص نواقص ساختار آموزش و پرورش و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف است. این برنامه برای ۸۵ میلیون ایرانی که شرایط کاملا متفاوتی از یک دیگر دارند، یکسان است؛ درحالی که ساختار زندگی اجتماعی افراد باهم متفاوت است. این باعث میشود که افراد حس کنند، تحصیل نمیتواند چیزی به زندگی آنها اضافه کند.
وی اضافه کرد: تعداد کسانی که با وجود مشکلات از مناطق محروم تلاش کردهاند و رتبههای تک رقمی کنکور شدهاند، بسیار اندک است و اگر بخواهیم درباره عموم جامعه صحبت کنیم نمیتوانیم این گروه را ملاک قرار دهیم و باید کلیت را ببینیم که در زیر فشارها کم میآورند. در شرایط عمومی برنامه آموزشی با سبک زندگی افراد سنخیتی ندارد و درسی که میخوانیم هم کافی نیست؛ مثلا میبینیم که یک نوجوان تحصیل کرده و کسی که در پایه نهم درس را کنار گذاشته از نظر معلومات تفاوتی باهم ندارند.
جای خالی مهارتآموزیدکتری تعلیم و تربیت توضیح داد: برنامه درسی مشکلات و چالشهای زندگی افراد را حل نمیکند و میلی برای زندگی کردن در فرد ایجاد نمیکند. یکی از نکات مثبت مدارس فنلاند، تاکید بر آموزش مهارتهای زندگی است. سواد زندگی در دنیای امروز را باید به بچهها بیاموزیم.
کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ استوی افزود: از جهتی آموزش در کشور ما علممحور است و جای خالی مهارتآموزی احساس میشود. ۹۰ درصد دانشآموزان من دوست دارند که مهارت بیاموزند و کار عملی کنند اما محتوای درسی تاکید بر علم دارد. در چنین شرایطی که مهارتهای عمومی، توانایی شاد زیستن و راه زندگی درست در مدارس آموزش داده نمیشود، برخی از دانشآموزان انگیزه تحصیل را از دست میدهند. نسل ما تغییر کرده و شکاف نسلی اتفاق افتاده اما کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ است.
شکاف نسلی در آموزش دیده نمیشودزارعی بیان کرد: من به عنوان معلمی که با دانشآموزان نوجوان کار میکنم، میگویم که شکاف نسلی هر پنج سال یک بار اتفاق میافتد اما این شکاف در ساختار آموزش دیده نمیشود. از دوره ابتدایی تا پایه نهم را تعلیم تربیت عمومی میگوییم که رنگ و بوی ضعیفی دارد و بار علمی آن قویتر است و بعد از آن هم وقتی مهارتی نمیآموزند، انگیزه برای ماندن ندارند.
کارشناس آموزش و پرورش معتقد است که فضای مدارس هم شادی و نشاط کافی ندارد. وی در این باره توضیح داد: ما فعالیتهای دانشآموزمحور نداریم و فضای مدارس دانشآموزان را به سمت انزواطلبی میبرد. زنگهای ورزش هم مورد توجه قرار نمیگیرند. در هفته ۲ ساعت زنگ ورزش داریم که امکاناتی هم برای آن وجود ندارد.
دکتری تعلیم و تربیت بر این باور است که نهادهای موازی با آموزش و پرورش در جذب کودکان و نوجوانان موفقتر عمل کردهاند. وی در این باره گفت: برای مثال باشگاههای ورزشی، کلاسهای هنری و موسسات آموزشی محتوای جذابتری ارائه میدهند و آموزشی که در مدارس ارائه میشوند، سنتی و قدیمی هستند.
برخی معلمها بروز نیستندوی ادامه داد: از طرفی جذب معلم در آموزش و پرورش هم ساختار درستی ندارد. معمولا معلمهایی که جذب میشوند افراد بروزی نیستند و علم ارتباط با نوجوان را ندارند. ضعف نیروی انسانی اگرچه درصد کمی در ترک تحصیل دارد اما به عنوان عاملی ثانویه میتوان به آن پرداخت.
طرحهای آموزشی که در اجرا شکست میخورندزارعی در پاسخ به این سوال که آیا طرحهای آموزشی شبیه به طرح شهاب و یا مهارتآموزی میتوانند، در هدایت تحصیلی درست بچهها و ایجاد انگیزه موثر باشند، گفت: واقعیت این است که طرح شهاب که در راستای استعدادیابی اجرا شد، به درستی اجرا نمیشود. طرح ایران مهارت هم اینطور اجرا میشود که مدارس بچهها را به مراکز آموزشی ارجاع میدهند تا مهارتی یاد بگیرند اما باید درنظر گرفت که چه خانوادههایی به این طرح توجه میکنند؛ نوجوانی که خانواده فرهیختهای دارد، بدون نیاز به این طرح از سوی خانواده برای آموختن مهارت هدایت میشود اما مشکل ما در مورد خانوادههایی است که اصلا این موضوع در اولویت آنها نیست.
وی افزود: برخی افرادی که ترک تحصیل میکنند در خانوادههایی قرار دارند که حاشیهنشین هستند، اولویت در آنها علم و دانایی نیست و مشکلات معیشتی دارند و آسیبهای اجتماعی در آنها زیاد است. چنین خانوادهای به اینکه نوجوان خود را برای مهارتآموزی به موسسهای خارج از مدرسه بفرستد، فکر نمیکند. از طرفی این طرح هزینهبر است و آموزش و پرورش از مدارس خواسته که بخشی از آن را تقبل کنند اما مدرسه بودجه بسیار کم و محدودی دارد و در مقابل خانوادههای آسیبپذیر هم از طرح استقبال نمیکنند. کارشناس آموزش و پرورش اضافه کرد: بعنوان مثال بودجه مدرسه ما در روستایی در همدان ۵۰۰ هزار تومان است و در تامین هزینههای خود هم دچار مشکل است.
فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارددکتری تعلیم و تربیت با بیان اینکه بیشترین آمار ترک تحصیل مربوط به روستاها و حاشیه شهرها است، عنوان کرد: در این مناطق هم فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارد. بچهها به ویژه پسرها درگیر کار کردن میشوند و نمیتوان به لحاظ قانونی این نوجوانان را مجبور به حضور در مدرسه کرد اما میتوان با راهاندازی مدارس کار پیوند آنها را با مدرسه حفظ کرد.
وی درخصوص ویژگیهای مدارس کار توضیح داد: مدارس کار به این شکل هستند دانشآموز میتواند زمانی در مدرسه حاضر باشد و قسمتی از زمان هم به آموزش مهارتی برای افزایش درآمد و رشد او در کار اختصاص پیدا میکند. برخی خانوادهها نیاز دارند که نوجوانشان در تامین معیشت خانواده نقش داشته باشد و وقتی رفع مشکل اقتصادی او کار راحتی نیست، حداقل میتوان با کمک چنین مدارسی مهارت و توانمندی نوجوان را افزایش داد. یک مدرسه غیرانتفاعی در محله دروازهغار تهران در کشور این مدل را اجرا میکند اما نمونه مشابه دیگری نداریم.
یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج استکارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج است، عنوان کرد: به دلیل اینکه در روستا تدریس میکنم، بارها شاهد این موضوع بودهام که دخترها به دلیل ازدواج از تحصیل بازمیمانند. بارها با خانواده این دختران صحبت کردم تا اجازه دهند که به مدرسه بازگردند. اگر قانونی وجود داشت که خانوادههایی را که دخترانشان در سن کم ازدواج و ترک تحصیل میکنند، بازخواست میکرد، آمار ترک تحصیل در دختران به ویژه در روستاها کاهش پیدا میکرد. دانشآموزی داشتم که در ۱۳ سالگی طلاق گرفت و چنین نوجوانی در معرض آسیبهای متعددی قرار میگیرند. کاش قانونی داشتیم که با کمک آن بچهها را حتی اگر ازدواج هم کرده بودند، به مدرسه بازمیگرداندیم.
وی ادامه داد: یکی از راهکارهای هلند برای کاهش آمار ترک تحصیل اجباری کردن آموزش عمومی است. مثلا میتوان در کشور ما هم آموزش عمومی که شامل دوره ابتدایی و متوسطه اول تا پایه نهم میشود را اجباری کرد و والدین کسانی که ترک تحصیل میکنند در دادگاه حاضر شده و توضیح دهند. این کار تاحدی ترک تحصیل را حداقل در سن ۱۲ تا ۱۴ سال کاهش میداد. سطح بندی کردن دروسیکی دیگر از ابتکارات هلند این است که دروس سطحبندی دارند و فرصت های هم وجود دارد که دانشآموزان میتوانند بین آن دو سطح جا به جا شوند و متناسب با توانمندی خود آموزش ببینند. ما برای همه دانشآموزان محتوای درسی یکسان طراحی کردهایم و در پایه نهم از همه آنها امتحان کشوری میگیریم و بر آن اساس شرایط آنها را میسنجیم و در حالی که اکثریت دانش آموزان علاقه به درس ندارند.
نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیلزارعی با بیان اینکه ترک تحصیل در دوره متوسطه هم در میان دختران و هم پسران آمار بالایی دارد، توضیح داد: در دختران بیشتر مسئله ازدواج مطرح است و پسران هم معمولا به سمت اشتغال میروند. این آمار در روستاها بیش از شهرها است. یکی از دلایل این است که تعداد هنرستانها در روستاها به شدت کم است و این خود بستری برای ترک تحصیل ایجاد میکند. یا اگر هنرستانی هست، به لحاظ ساختاری درست عمل نمیکند و کار عملیاتی در آن انجام نمیشود. وقتی هنرستان ضعیف است، دانشآموز فکر میکند که اگر در کارخانهای کارآموزی کند یا حتی در ضایعاتی کار کند، درآمد بیشتری خواهد داشت.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: هنرستانها مطابق نیاز جوامع گسترش پیدا نمیکنند. رشتههای محدودی برای هنرستانها وجود دارد. هنرستانها باید مطابق نیاز صنعت و خدمات باشند. اگر مثلا هنرستانهای کشاورزی، صنایع غذایی، باغداری و غیره افزایش پیدا میکردنددر روستاها و مطابق با اقتصاد روستایی صنایع تبدیلی را جهت حرفه آموزی و درآمد زایی، مشکل ترک تحصیل انقدر بزرگ نمیشد. وجود این هنرستانها کمک میکند که دانشآموز بداند، میتواند مهارتی یاد بگیرد که در محیط زندگی او کاربرد دارد.
وی تاکید کرد: از جهتی ما ساختار آموزشی پیچیدهای برای هنرستان تعریف کردهایم چراکه دانشآموزانی که به سمت هنرستان میروند معمولا حافظهمحور نیستند و به کار عملیاتی علاقه دارند اما نحوه آموزش اینگونه نیست. اگر دوره آموزشی در هنرستان کوتاه مدت میشد به دوسال جهت کاهش آسیب اجتماعی و دور نشدن از فضای آموزشی موقعیتی فراهم میشد که در همان دوران سربازی می رفتند و در ارگانهای مختلف کار کنند، خود انگیزهای برای ادامه تحصیل بود.
انتهای پیام /
پرستو خلعتبری کد خبر: 1228197 برچسبها وزارت آموزش و پرورش