درباره نصرالله فلسفی
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۷۶۶۶
مورخی که اختیار قلم را به احساسات شخصی یا تعصبات ملی و دینی خویش سپارد، افسانهپردازی بیش نیست. به تحریک احساسات شخصی یا ملی، تاریخ ساختن و مردم بیخبر را به افتخارات دروغین بیاساس خوشدل و مغرور گردانیدن، به زیان ملیت و میهن ما است. اینها بخشی از نوشتههای نصرالله فلسفی یکی از مورخان به نام ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیوگرافی و تحصیلات
نصرالله فلسفی در نهم آذر ۱۲۸۰ خورشیدی و ۶ روز پس از درگذشت پدرش میرزا نصرالله خان سوادکوهی مستوفی از مستوفیان دربار قاجار در تهران دیده به جهان گشود. پدر و مادر فلسفی هر ۲ از فرهیختگان و دانشدوستان بودند، بنابراین وی در میان کتابهای تاریخی و ادبی رشد کرد. فلسفی دبستان و دبیرستان را در اقدسیه، دار الفنون و مدرسه فرانسوی آلیانس گذراند و از آنجا که فرانسوی را بسیار خوب میدانست از همان زمان به ترجمه آثار ادبی و تاریخی پرداخت، بعد از پایان دوره متوسطه در وزارت پست و تلگراف و سپس وزارتخانههای فواید عامه و عدلیه استخدام شد. فلسفی مدتی دبیر تاریخ و جغرافیا شد و با گشایش دانشگاه تهران این رشتهها را در آنجا تدریس کرد .(۱)
از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ خورشیدی به عنوان رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا و اسپانیا مشغول خدمت بود و در ۱۳۴۳ خورشیدی به درخواست خودش بازنشسته شد و در اروپا ساکن شد. وی هم چنین مدتی نیز استاد مدعو در دانشگاه استراسبورگ فرانسه بود.
فعالیت روزنامه نگاری
فعالیتهای روزنامهنگاری فلسفی در طی چهار دهه شامل مدیریت چند مجله در دورههای مختلف بود که از آن جمله میتوان سرپرستی مجلههای وزارتخانه پست و تلگراف، مجله ایران، مجله تعلیم و تربیت وابسته به وزارت معارف، مجله مهر، مدیریت و سردبیری مجله هفتگی امید و مجله ایرانیکا به زبان ایتالیایی را نام برد. (۲) از افتخارات و فعالیتهای دیگر این پژوهشگر برجسته میتوان به دریافت یک قطعه نشان درجه یک کمانداتوره از دولت ایتالیا، جستجو و تحقیق و عکسبرداری از اسناد سیاسی و تاریخی موجود در آرشیوهای کهن و موزههای فرانسه، اسپانیا و واتیکان اشاره کرد. بنابراین باید اذعان کرد که فلسفی از معدود افراد این عصر به شمار میرود که با نوآوری در حوزه ادبیات و تاریخ در تحول تاریخ نویسی و روزنامه نگاری معاصر ایران تأثیر بسزایی گذاشته است.
خدمات علمی و فرهنگی
فعالیتهای علمی و فرهنگی فلسفی جنبههای مختلفی داشت، از نوشتن کتابهای درسی مدارس و ترجمه آثار تاریخی و فرهنگی خارجی و نگارش کتابهای تاریخی و تدریس در مراکز فرهنگی و علمی تا نوشتن مقالات ادبی و علمی در مجلات مختلف با مبانی ملی گرایی و میهن دوستی و ادبیات داستانی. وی با خدمت در مناصب علمی-فرهنگی دولتی از جمله رایزن فرهنگی ایران در برخی از کشورهای اروپایی تلاش بیوقفه ای برای رشد علمی و انتقال اسناد تاریخی به ایران کرد.
فلسفی از جوانی به دلیل مسلط بودن به زبان فرانسه به ترجمه آثار ادبی علاقه نشان داد و در ابتدا چند داستان کوتاه از موریس لُبلان را در روزنامه مرد آزاد به صورت پاورقی به چاپ رساند. طولی نکشید که به لحاظ دقت و رعایت امانت در ترجمه در شمار بهترین مترجمان زبان فرانسه عصر خود شناخته شد. از بهترین ترجمههای وی در این زمان سرگذشت ورتر اثر گوته شاعر و دانشمند آلمانی، تاریخ انقلاب روسیه و آخرین ملکه تزاری بود که با استقبال خوانندگان مواجه شد. ترجمه منظومه بیچارگان اثر ویکتور هوگو، ترجمه در وادی فراعنه اثر میریام هری، ترجمه داستانسرتنگ بلور اثر موریس اوبلان، ترجمه تاریخ سلطنت قباد و ظهور مزدک اثر آرتور کریستنسن، ترجمه منتخب اشعار ویکتور هوگو از دیگر آثار درخشان این مترجم نامدار است (۳) وی همچنین مقالات تحقیقی درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریات به چاپ رساند. مقالات تحقیقی او درباره تاریخ و ادبیات ایران در نشریههایی چون تعلیم و تربیت، مهر، سخن، شفق سرخ، اتحاد، یغما، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، نشریه کتابخانه ملی، تبریز و وحید به چاپ رسیدهاست.
یکی از ماندگارترین آثار برجای مانده از فلسفی، زندگانی شاه عباس اول است. او این اثر را با بررسی و پژوهش در بیش از یک هزار کتاب فارسی و عربی و فرانسوی و صدها فرمان و نامه و سند تاریخی نوشت. این مجموعه پیرامون زندگی و حوادث تاریخی دوران شاه عباس اول نگارش یافته است. در مجموعه تاریخی زندگانی شاه عباس از وقایع سیاسی زمان و حوادث گوناگون داخلی و خارجی و جنگها و لشکرکشیهای او سخنی به میان نخواهد آمد، مگر آنجا که اشاره به برخی از این گونه وقایع، برای اثبات یکی از خصوصیات زندگانی او لازم بوده باشد. در واقع منظور از نگارش این مجموعه، معرفی شخص شاه عباس و خصوصیات روحی و جسمی و اخلاقی او، تعریف سیاست داخلی و خارجی و نظامی وی، طرز رفتارش با مردم ایران و بیگانگانی که به این کشور آمده اند، بیان عقاید مردم ایران و جهانگردان و فرستادگان بیگانه دربارۀ او و دیگر مطالب و حقایقی است که تنها مربوط به شخص وی باشد. فلسفی با تکیه بر مدرک و شواهد مسلم و قطعی در معرفی این پادشاه بی هیچ گونه ملاحظه و تعصب، تمام صفاتش از نیک و بد را مورد تحقیق و مطالعه قرار داده است. فلسفی در دیباچه کتاب زندگانی شاه عباس اول مینویسد: اگر از زندگانی مردان بزرگ تاریخ، تنها به بیان صفات نیکو و خدمات ایشان قناعت کنیم و اشتباهات سیاسی، یا انحرافات اخلاقی و روحی آنان را به عمد ناگفته گذاریم، حقیقت را تحقیر کرده و تشخیص خواننده را به دروغ و فریب، از راه صواب منحرف ساختهایم. (۴)
از دیگر مشهورترین آثار وی میتوان جنگ چالدران، هشت مقاله تاریخی و ادبی، تاریخ روابط سیاسی ایران و اروپا در دوران صفوی، اصول تعلیم و تربیت، تاریخ عمومی در سدههای هفدهم و هجدهم، تاریخ در پرورش افکار، جغرافیای اقتصادی کشورهای بزرگ جهان، تاریخ ایران از حمله عرب تا حمله مغول و تاریخ عالم در قرون نوزده و بیست را نام برد. فلسفی طبع شعر نیز داشت اما به ندرت میسرود، چند غزل و قصیده و مثنوی کوتاه خود را در دفتری به نام «چند شعر» منتشر کرد. همچنین از این مورخ نامدار بیش از ۵۰ اثر پژوهشی و آموزشی به جا مانده که ۱۱ جلد آن برای دبیرستانها تدوین شدهاند.
فلسفی با تلفیق روش سنتی و جدید در تاریخ نویسی یکی از پایه گذاران تاریخ نگاری در ایران است. وی با وارد شدن در ژانرهای تاریخی نوآوریهایی در تاریخ نویسی ایران به وجود آورد. از جمله با پرداختن به تاریخ دیپلماسی صفویه و زندگی نامه نویسی با سبک جدید و علمی به نوعی این ژانرهای تاریخی را وارد تاریخ نویسی ایران کرد. بنابراین این تاریخدان با رعایت دقت و پشتکار در پژوهشهای تاریخی، تاریخنگاری نوین را در ایران پایه ریخت و آثاری ارایه داد که در عین دقت، شیرین، گیرا و شیوا هستند و از نکتههای طنزآمیز هم بیبهره نیستند.
بینش تاریخی نصرالله فلسفی
فلسفی اهمیت تاریخ و مطالعه و تدریس آن را دارای پنج فایده می دانست و آنها را اینگونه برمی شمرد: آگاهی بخشی از گذشتگان، تقویت حس وطن پرستی، درسآموزی تاریخ، اخلاق آموزی، تقویت هوش و حافظه و وسعت دادن به قوه ابداع و ابتکار.
در واقع ذکر فواید و اهمیت تاریخ توسط یک مورخ، نشانه دیدگاه علمی تاریخی و جهتگیری فکری وی در بهرهبرداری از موضوع تاریخ و هدفگذاری در تاریخ نویسی است. با وجود این او از یک طرف با تاکید بر تاریخ علمی وظیفه مورخ را تشریح تاریخ اجتماعی و ملی برپایه آداب و رسوم و ذکر جزئیات مسایل تاریخی و اجتماعی بیان میکند و از طرف دیگر تاریخ را بیش از هر چیز متأثر از قهرمانان و بزرگان یک قوم میداند. وی در تاریخ نویسی بیش از هر چیز به نخبه گرایی و زندگی بزرگانی چون شاه عباس توجه داشته است. این را باید گفت که فلسفی با اینکه تاریخ را به نوعی تاریخ اجتماعی و مردمی میداند اما با پرداختن به تاریخ شاهان و بزرگان ایران و تاکید بر عناصر هویتی ایرانیان در تاریخ باستان تاریخ ملتها را در لوای تاریخ و مجموعه زندگی بزرگان آنها دانسته و عملاً تاریخ ایران را هم بر این اساس گذاشته است و مسایل اجتماعی و مردم نویسی در تاریخ را در حاشیه قرار داده است. (۵)
خاموشی
سرانجام این مورخ و نویسنده برجسته در ۲ خرداد ۱۳۶۰ خورشیدی دیده از جهان فروبست و در شهر ری در شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شد. (۶)
منابع
۱- محمد جواد کمالی، تاریخ ترجمه ادبی از فرانسه به فارسی، انتشارات سخن گستر و معاونت پژوهش فناوری دانشگاه آزاد، مشهد، ص ۲۰۷
۲- یحیی آرینپور، از نیما تا روزگاران ما، ج ۳، زوار، تهران، ۱۳۷۴، ص ۱۴۷
۳- کمالی، محمدجواد، تاریخ ترجمه ادبی از فرانسه به فارسی، انتشارات سخن گستر و معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، ۱۳۹۲، ص ۲۰۷
۴- نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، جلد اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم ۱۳۴۴، دیباچه کتاب.
۵- مقاله نصرالله فلسفی و تاریخ نگاری جدید در ایران، نصرالله پورفیاض، علیرضا علی صوفی، تاریخ نگری و تاریخ نگاری الزهرا، شماره ۱۹، ۱۳۹۶، ص ۴۲
۶- برای اطلاعات بیشتر در مورد نصرالله فلسفی ر. ک مقاله نصرالله فلسفی و تاریخ نگاری جدید در ایران، نصرالله پورفیاض، علیرضا علی صوفی، تاریخ نگری و تاریخ نگاری الزهرا، شماره ۱۹، ۱۳۹۶، ص ۴۲
برچسبها دانشنامه رایزن فرهنگی ایران تاریخ نویسنده دانشگاه تهرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دانشنامه رایزن فرهنگی ایران تاریخ نویسنده دانشگاه تهران دانشنامه رایزن فرهنگی ایران تاریخ نویسنده دانشگاه تهران اخبار کنکور تاریخ نویسی تاریخ نگاری شاه عباس اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۷۶۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حشاشین؛ کینه صهیونیستی به روایت مصری
حشاشین و خیام و ابنسینا و... برساختههایی هستند علیه ایران اسلامی پیرو اسلام ناب محمدی. فکری که پشت اینهاست بسیار فراتر و بزرگتر از چنین محصولات فرهنگی و دادههایی است. به عبارتی باز هم این موج یورش به اسلام سیاسی و ایرانیت شیعه و اسلامگرایی سلسلهوار ادامه خواهد داشت و ضمن سنگربندی فرهنگی بایستی به «پدافند فرهنگی» هم بپردازیم. جریانات ضدایرانی و اسلامی یکی از جریاناتی است که یهودیان تندرو و اسلاف امروزی آنها صهیونیستها قرنهاست که به آن میپردازند و تلاش میکنند تمدن ایرانی را که سایه سنگینی در منطقه دارد، تحریف یا پاک کنند. این جریان سالهاست همواره در تاریخ و مستندات دست برده و امروز نیز با رسانههای جدید اعم از سینما و تلویزیون تلاش خود را مضاعف کرده است. یکی از متاخرترین این عملیات ضدتمدنی پخش سریال حشاشین است که اگرچه به نظر میرسد از سوی مصر ساخته شده اما میتوان ردپای ضدایرانی صهیونیستها را در آن بازخوانی کرد. به همین بهانه نگاهی داریم به این سریال و در گفتوگو با تنی چند از ایرانشناسان و اسلامشناسان به جریانات تحریفی آن نگاه میکنیم.یک ضربالمثل قدیمی میگوید تاریخ را برندگان و فاتحان مینویسند و یک ضربالمثل هنری دیگر هم هست که میگوید کسانی که دوربین فیلمبرداری را در دو صنعت سینما و تلویزیون در دست دارند، روایت خودشان را از تاریخ تعریف و بیان میکنند. این گروه که سرمایه و فناوری پیشرفته تصویری را در اختیار دارند، تاریخ را آنگونه تعریف و تفسیر میکنند که خود دوست دارند و بیمی از آن ندارند اگر این نوع تعریف منجر به تحریف تاریخ و واقعیتها شود. ژانر قدیمی و محبوب تاریخی یکی از گونههای شناختهشده تاریخ سینماست که از دیرباز فیلمسازان و تهیهکنندگان مختلفی از اقصی نقاط دنیا، با بهرهگیری از این ژانر پرمخاطب گوشههایی از تاریخ پرتلاطم و جنجالی دوران و اعصار گذشته را به تصویر کشیده و فیلمها و سریالهای پرخرجی را در معرض دید تماشاگران علاقهمند وکنجکاو قرار دادهاند. سریال عربی«حشاشین/ قاتلان» یکی ازاین بیشمارسریالهای تاریخی است که توسط دستاندرکاران صنعت تلویزیون مصر تهیه وپخش شده است.این سریال ۳۰قسمتی درباره ظهورحسن صباح وجنبش اسماعیلیه در قرن یازدهم هجری است.
ضدهالیوودی ارتجاعی
از مصر بهعنوان مهمترین کشور جهان عرب نام برده میشود که دو صنعت سینما و تلویزیون قوی دارد. در میان کشورهای عربزبان منطقه خاورمیانه، خلیجفارس و شمال آفریقا، شاید نتوان کشور دیگری را پیدا کرد که دو صنعت فیلمسازی و مجموعهسازی در آن رونق فراوانی دارد و با جذب انبوه تماشاگران، داعیه مبارزه و مقابله با تولیدات دنیای غرب و در رأس آن هالیوود را دارد. سریال حشاشین که با سروصدا و جنجال زیاد در ایام ماه رمضان روی آنتن این کشور عربزبان رفت (و خیلی زود مشتریان و تماشاگران زیادی در سایر کشورهای جهان عرب و حتی بین فارسیزبانان پیدا کرد) با هزینهای ۱۲ میلیون دلاری تهیه شده که برای صنعت سرگرمی یک کشور در حال رشد، رقم کلانی به حساب میآید.برنامهسازان مصری از ماه رمضان بهعنوان زمانی مناسب برای مقابله با تولیدات هالیوودی اسم میبرند و عقیده دارند حال و هوای این ماه مبارک بهگونهای است که مردم روزهدار بیشتر بهدنبال تماشای سریالهایی به زبان بومی با داستانهایی محلی هستند. با این حال، گمان بسیاری بر این است که ادعای مقابله با هالیوود، بهانه خوبی به دست سریالسازان مصری نمیدهد که دست به تحریف تاریخ بزنند و آن را به شیوه موردپسند خود به نمایش بگذارند.
تحریف به نفع چه کسی؟
بنا به گفته سازندگان مجموعه، داستان حشاشین با در رأس قرار دادن زندگی و فعالیتهای حسن صباح تلاش دارد نگاهی عمیق به گروه و جنبش حشاشین و توانمندیهای استراتژیک آنها و همچنین راه و روشهای پررمز و راز آن داشته باشد. پیتر میمی، کارگردان سریال آن را اثری جذاب و سرگرمکننده توصیف میکند که با خود آموزههای زیادی دارد و برای بینندگانش در حکم یک کلاس کامل تاریخی است! او و عبدالرحیم کمال، نویسنده فیلمنامه مدعی هستند که داستانشان برگرفته از رویدادهای تاریخی است که در قرن ۱۱ رخ داده و آنها با بهرهگیری از این ماجراها، فیلمنامهشان را نوشتهاند. این در حالی است که پس از پخش سریال در لبنان، بسیاری از آن بهعنوان یک سرقت هنری اسم بردند و گفتند فیلمنامه حشاشین دقیقا برگرفته از داستان یک رمان پرخواننده لبنانی به نام «سمرقند» است که توسط امین معلوف، نویسنده فرانسوی لبنانیتبار نوشته شده است. رسانههای لبنانی حتی تا آنجا پیش رفتند که احتمال شکایت مالکان کتاب علیه سازندگان مجموعه را مطرح کردند. این همه در حالی اتفاق افتاد که سازندگان سریال در رابطه با انتقادهای دیگری که نسبت به عدم رعایت نکات تاریخی داستان مطرح شد، گفتند آنها خودشان را متعهد به رعایت جزئیات تاریخی ماجرا نکرده و فقط از آن تاریخ الهام گرفتهاند! منتقدان هنری و ادبی با کنار هم گذاشتن این دو موضوع، صحبت از دوگانگی و تضاد گفتار سازندگان حشاشین کردند و نسبت به این عدم صداقت و دروغگویی موضع گرفتند.
واقعیت کجاست؟
بنا بر روایات تاریخی، با زوال قدرت فاطمیون در مصر نهضت اسماعیلیون خاتمه نیافت و جنبشی که تحت رهبری حسن صباح شکل گرفت به مدت ۱۷۰سال دنیای اسلام را تحت تاثیر خود قرار داد و پس از حمله مغول و سقوط قلعه الموت (بهعنوان مرکز و پایگاه صباح و پیروانش) بود که این جنبش به آخر رسید. داستان سریال چهرهای منفی از صباح و پیروانش ارائه میدهد و حتی منتقدان تاریخی میگویند نوع گریم بازیگر نقش حسن صباح بهگونهای است که چهره رهبر داعش را به یاد میآورد. نوع روایت داستان هم به گونهای است که بیننده ناخودآگاه تشابهاتی بین آن و داستان جریانات ارتجاعی معاصر منطقه خاورمیانه و اطراف آن همچون افکار گروه داعش، طالبان افغانستان و حتی اخوان المسلمین مصر پیدا کند. این موضوع حتی عمیقتر هم قابل بررسی است، زیرا تصویری که رسانههای غربی از داعش و گروههای تکفیری در ذهن مخاطبان خود ساختهاند، آنها را منتسب به فرهنگی ایرانی دانسته و حالا از این تصویر جعلی در صنعت سریالسازی و سینما بهره میبرند. این موضوع را میتوان در زمینه روایت داستانی که به تاریخنگاری مارکوپولو، جهانگرد معروف هم نزدیک است، بررسی کرد. این سیاح در رابطه با حسن صباح و قلعهالموت ادعا کرده بود او در پشت قلعهاش باغی درست کرده بود که شبیه روایاتی است که از بهشت توصیف شده است. طبق این ادعا،صباح در این باغ ازدختران وزنانی نگهداری میکرد وبه پیروانش موادمخدر(حشیش) میداد(نام سریال هم با نگاهی به این موضوع انتخاب شده است) و پس از هوشیاری آنها، وعده بهشت به پیروانش میداد تاآنهابه عنوان فدایی، جانشان را نثار کنند.
تصویرسازی دروغین غرب
این مورخ مدخلهایی نیز دردایرهالمعارف بزرگ اسلامی،دانشنامه جهان اسلام،ایرانیکا ودانشنامه اسلام نوشته است.او تاریخیبودن سریال «حشاشین» را زیر سؤال برده و درستی روایت آن را به چالش کشیده است. دفتری همین دیدگاه را در رابطه با بازی ویدئویی مربوط به گروه اسماعیلیه (که طرفداران زیادی در کشورهای عربی دارد) نیز مطرح و تردیدهایش نسبت به اصالت این اظهارات را بیان میکند. به باور او، هم بازی ویدئویی و هم سریال تلویزیونی هیچیک عدالت را نسبت به اصل ماجرا رعایت نکردهاند. به گفته او: «آنچه در سریال ارائه میشود توهمات و ذهنیات سازندگانش است که ریشه در دیدگاههای غلط و جاهلانه جنگجویان صلیبی و تاریخنگاران غربی و مسیحی دارد که با جنگ و ویرانی خودشان را به سرزمینهای مقدس رساندند و در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را با شمشیرهایشان فتح کردند.»
استفاده صلیبیون از اختلافات شیعه و سنی
دفتری حتی برگزیدن نام حشاشین برای صباح و طرفدارانش را به صلیبیون نسبت میدهد که نخستین بار آنها از این واژه استفاده کردند. صلیبیون بعد از فتح شهر نیزاریس سوریه، درک غلط خود از این موضوع را عمومیت دادند: «در آن ایام، اهالی شهر که شیعه بودند دشمنانی در بین مسلمانان سنی داشتند.این گروه سنی از طرف مقابل خود با عنوان حشاشیون اسم میبردند. اگر به معنی این کلمه دقت کنید، به معنی کسی است که افیون مصرف میکند. بهرهگیری از این کلمه کمک میکرد تا افرادی با روحیات اخلاقی سطح پایین که سابقه اجتماعی موجه و مناسبی نداشتند، نهایت سوءاستفاده را از این موضوع و نام داشته باشند.»
تحریف مبارزه با اشغالگر به تروریسم
اما این تاریخشناس و عضو تیم مشورتی دانشنامه اسلام، موضوع را از منظر دیگری مورد بحث و مطالعه قرار میدهد، جنبهای که کاملا در تضاد با داستان ادعایی سریال حشاشین است. دفتری این طور ادامه میدهد: «برای درک درست تاریخی و تحلیل درست، باید به دورنما و چشمانداز سیاسی و مذهبی موجود در قرن یازدهم نگاه کرد و آنرا مورد توجه قرار داد. در آن زمان، آنچه که امروز آنرا کشور ایران مینامیم تحت کنترل ترکهای سلجوقی بود و حسن صباح انقلابی را علیه آن رژیم سنی مذهب آغاز کرد. این یک واقعیت است که بنیان و اساس سیاست حسن قلعه بر پایه ترور بنا شد، اما آنرا باید در چارچوب مبارزه با اشغالگر تعریف و بررسی کرد و امروزیکردن آن شخصیت و دوران زندگیاش بهعنوان منبع و منشا ظهور تروریسم اساسا غلط است. این یعنی تحریف تاریخ و واقعیتها. حسن الموت را در کوههای شمال محدوده پرسیا در شرایطی بنا کرد که یک ارتش بسیار پرقدرت و مجهز سلجوقی مقابلش قرار داشت. او میدانست که نمیتواند با چنین ارتشی رودررو شود، زیرا سپاهی در آن حد و اندازه نداشت. بهجای آن، او چهرههای اصلی دولت سلجوقی را نشانه گرفت، امیر به امیر و محل به محل.»
غرب چگونه رد پای تروریستی خود را پاک میکند
برخلاف آنچه داستان سریال بهدنبال القای آن است، طرفداران حسن پیشروان تروریستهای معاصر نیستند و دفتری در توضیح آن چنین میگوید: «آنها هیچ وجه اشتراکی با تروریستهای امروزی ندارند. در وهله نخست، دلیل این دو در رابطه با اقداماتشان یکی و همسان نیست. آنچه باعث شد تا اسماعیلیون دست به اسلحه ببرند، هیچ تناسب و سنخیتی با دست به اسلحهای که تروریستهای امروزی منطقه بردهاند ندارد و یکی نیست. ترورهای آنها کاملا هدفمند و گلچینشده بود، با قصد بهوحشتانداختن عموم نبود و به مردم بیگناه آسیبی نمیرساند. حتی آنها مخترعان موضوع ترور نبودند. قبل از آنها از یکسو صلیبیون و از سوی دیگر خود سلجوقیها گسترشدهنده این حرکت بودند. طرفداران حسن طی ۳۴ سال فعالیت او، در کل فقط ۵۰ ترور انجام دادند. شمار ترورهای طرفهای مقابل، بسیار بیش از اینهاست.»
آدرس غلط صلیبیون
این مورخ همچنین به این نکته مهم اشاره میکند که جنگجویان صلیبی هیچ وقت نتوانستند ماهیت ایثارهای طرفداران حسن را به درستی درک کنند. به همین دلیل، برای توضیح این امر سراغ ساخت روایتهای دروغین و غلط پیرامون وعدههای مقبول و دوستداشتنی حسن به آنها برای قربانی کردن جانشان رفته است. دفتری در پایان به تماشاگران سریال حشاشین توصیه میکند: «فقط این نگاه را باید به یاد داشته باشند که اکثر داستانهایی که درباره آن دوره تاریخی تعریف میشود، توسط صلیبیون بازگو شده که از خاورمیانه به خانههایشان در اروپا برگشتند. تا زمانی که این افسانهها فقط از جانب یک طرف ماجرا بیان شود که هیچ تناسبی با آدمها و داستان واقعی ندارند، نمیتوان از یک روایت خوب، معقول، درست و واقعی صحبت کرد.»