اظهارات دستپاچه ظریف از بزککردن اوباما تا طرح نگرانیهای جناحی
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۵۲۶۶۲
وطن امروز: یکی از نکات قابل تامل در این گفتگو که بیانگر نوع نگاه مقامات دولتی از جمله وزیر امور خارجه دولت روحانی به دولتمردان آمریکایی است، جایی است که خبرنگار از ظریف درباره سیاستهای اوباما در قبال ایران در زمانی که رئیس دولت آمریکا بود، میپرسد.
ظریف در این بخش از گفتوگوی خود، گفت: بعد از اینکه ترامپ از برجام بیرون رفت، شما دیدید که دولت آمریکا چه کار میتواند بکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ظریف در ادامه گفت: ما که ماهیت آمریکا را تغییر ندادهایم. اما خداوکیلی شما خودتان الان مقایسه کنید؛ آیا دوران اوباما بهتر بود یا دوران ترامپ؟ آیا در دوران اوباما قبل از برجام فشار بیشتری بر تهران وارد میکرد یا بعد از برجام؟ آیا اگر برجام نبود ترامپ همین مقدار و سطح از فشار را میتوانست وارد کند یا بیشتر؟ اینها مسائلی هستند که باید مورد مقایسه قرار گیرد.
محمدجواد ظریف که سمت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی را یدک میکشد در یک مصاحبه رسمی، صراحتا در مقام حمایت از یک رئیسجمهور آمریکا بر میآید و این سوال را مطرح میکند: «خداوکیلی شما خودتان الان مقایسه کنید؛ آیا دوران اوباما بهتر بود یا دوران ترامپ؟». این جمله جعلقی مثل تاجزاده نیست. جمله وزیر امور خارجه دولت ایران است. این در حالی است که سیاستهای تحریمی اوباما به مراتب هزینه بیشتری برای ایران داشته است، چرا که اوباما با وضع قوانین تحریمی زیرساختی را فراهم کرد که دولتهای آمریکا فارغ از آنکه جمهوریخواه باشند یا دموکرات، از این ظرفیتهای ایجاد شده بهره ببرند و فشار بر ایران را به صورت تزایدی افزایش دهند.
به بیان دیگر، آنچه از تحریمها و فشارهای آمریکا در حال حاضر علیه ایران اعمال میشود نقطه آغازین و مرحله اصلی آن در زمان اوباما شروع شده است. یکی از تحریمهای اساسی که اوباما علیه ایران وضع کرد و از آن به عنوان «مادر تحریم ها» علیه ایران یاد میشود، تحریم سیسادا بوده است که به صورت مستقیم موضوع فروش نفت و بانک مرکزی ایران را مورد تحریم قرار داد. دولت ترامپ صرفا بر مبنای این زیرساخت فراهم شده در زمان اوباما همانند وی از ابزار تحریم به منظور فشار بر ایران و دستیابی به امتیاز سیاسی بهره میگرفت.
تفاوت قائل شدن میان دموکراتها و جمهوریخواهان یا سفید کردن دموکراتها در مواجهه با ایران، یکی از ابزارهای تبلیغاتی برخی دولتیها طی سالهای اخیر بوده است تا از این طریق بتوانند پشتوانه تبلیغاتی لازم را برای پیشبرد اهداف سیاسی خود در عرصه دیپلماسی دنبال کنند. این در حالی است که دموکراتها و جمهوریخواهان در سیاست خارجی بویژه در مواجهه با ایران از اصول ثابتی تبعیت میکنند، همانگونه که سیاست تحریمهای فلجکننده اوباما روی دیگر سکه سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بود. البته ظریف در بخش دیگری از مصاحبه مجبور میشود خود به این قضیه اعتراف کند: «شما وقتی با یک آمریکایی، چه دموکرات، چه جمهوریخواه در هر حوزه سیاست خارجی صحبت بکنید، جز آنارشیستها که در آمریکا هم هستند، دیدگاههایشان درباره مسائل اصلی خیلی متفاوت نیست». ظریف در بخش دیگری از این گفتگو اظهاراتی را بیان میکند که نشانگر آن است با برخی افراد در آمریکا ارتباط و تعامل دارد. وی در بخشی از این گفتگو گفت: بعضی دوستان میروند و به آمریکا «گرا» میدهند که با ما بهتر میتوانید کار کنید. ما که سکوت میکنیم، دلیل نمیشود که متوجه این گراها نیستیم. من کسی را متهم نمیکنم، ولی میدانم و خبرش را بهم میدهند که گفتهاند اینها در قدرت نمیمانند و قدرت اینها چند روزه است. اینجاست که فکر میکنم سیاست خارجی نیاز به این دارد که منسجم باشد. وی سپس ادامه میدهد: شخصا وقتی به خارج از کشور میروم، همان اندازه که از همکارانم دفاع میکنم، از کسانی که علیه من حتی اتهام میزنند نیز دفاع میکنم.
این بخش از اظهارات ظریف بیانگر ۲ موضوع است: ظریف با برخی افراد در درون آمریکا ارتباط و تعامل دارد، چرا که خود صراحتا میگوید: خبرش را بهم میدهند که [برخی افراد در داخل ایران]گفتهاند اینها در قدرت نمیمانند و قدرت اینها چند روزه است. موضوع دیگر آنکه ظریف گفته است: شخصا وقتی به خارج از کشور میروم، همان اندازه که از همکارانم دفاع میکنم، از کسانی که علیه من حتی اتهام میزنند نیز دفاع میکنم.
این در حالی است که بنا بر اظهاراتی که از ظریف در برخی برنامههای بینالمللی بیرون آمده است، وی صراحتا در عرصه دیپلماسی و در قالب منافع ملی گاهی منافع یک جناح را دنبال کرده است. ظریف مهر ۹۳ در شورای روابط خارجی آمریکا صراحتا خواستار توافق با آمریکا به منظور تاثیر این توافق بر انتخابات مجلس و روی کار آمدن افراد همسو با خود شد.
ظریف در قالب مذاکرات هستهای با ۱+۵ در دولت روحانی نیز آداب دیپلماتیک را کنار گذاشت و درباره عواقب شکست مذاکرات بر فضای سیاسی داخل ایران گفت. محمدجواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین ۵ در صفحه توئیتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هستهای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود». ماجرای معروف دیدار ظریف با البرادعی نیز زبانزد رسانههای داخلی و خارجی است. وی اکتبر سال ۲۰۰۳ پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ به البرادعی گفت: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری (انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴) از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتگوها نمیبینند، از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه».
البته طبیعی است در گفتگوها بویژه گفتگوهای نزدیک به ایام انتخابات افراد سیاسی بخواهند چهره خوبی از خود به نمایش بگذارند و از حافظه تاریخی مردم پرش کنند، اما آقای ظریف باید به این سوال پاسخ بدهد: «خداوکیلی مردم ایران شرایط بدتری از شرایطی که حسن روحانی و او رقم زدهاند، داشتند؟» آقایان به جای اینکه توجهات را به بیرون کشور معطوف کنند بهتر است صادق باشند و درباره عملکرد خود توضیح بدهند. به گواه آمار، دوره دولت روحانی با پیگیری راهبرد روحانی- ظریف در سیاست خارجی، بدترین دوره تاریخ مردم ایران از سال ۵۷ تاکنون بوده است.
منبع: فردا
کلیدواژه: ظریف اوباما مذاکرات هسته ای سیاست خارجی دفاع می کنم علیه ایران تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۵۲۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.