ماجرای مشارکت دختر ۱۲ ساله بندرعباسی در خودکشی چیست
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۵۸۱۴۲
آفتابنیوز :
سردار غلامرضا جعفری صبح امروز(۱۰ آذرماه) در تشریح این خبر گفت: در پی اعلام کلانتری ۱۷ شهرستان بندرعباس در مبنی بریک فقره حلق آویزی واقع شهرستان بندرعباس و انتقال فرد به بیمارستان، ماموران انتظامی جهت بررسی موضوع به بیمارستان اعزام شدند.
وی افزود: پدر متوفی با حضور مأموران در اظهاراتش اعلام داشت دخترم شب گذشته بادخترهمسایه برای بازی به پشت بام منزل رفته و وقتی صبح از خواب بلند شدم دیدم دخترم در منزل حضور ندارد به پشت بام رفته و مشاهده کردم که با طناب خود را حلق آویز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار جعفری عنوان کرد: با هماهنگی بعمل آمده اکیپی ازکارآگاهان مجرب پلیس آگاهی متشکل از کارشناسان بررسی صحنه و رئیس اداره مبارزه با جرائم جنایی به محل حادثه اعزام و تحقیقات از خانواده و دوستان وی آغاز شد.
این مقام انتظامی تصریح کرد: به لحاظ اهمیت وحساسیت موضوع پیگیری پرونده به صورت ویژه وجدی دستورکارقرار گرفت و کارآگاهان باحضور مجدد درصحنه نسبت به تحقیق از همسایگان، دوستان و تمام افراد که با متوفی در ارتباط نزدیک بودند، اقدام کردند.
فرمانده انتظامی استان بیان کرد: مأموران طی اقدامات پلیسی به یکی از دوستات متوفی که دختری ۱۲ ساله می باشد مظنون که نامبرده ابتدا منکر حضور در صحنه حادثه میشد اما با مشاهده ادله پلیسی بیان داشت که شب حادثه به منظور بازی به بالای پشت بام رفتیم و با توجه اختلافات شدید خانوادگی و از آنجا که تحت تاثیرخودکشی یکی از دوستان خود بودیم، تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم.
وی ادامه داد: این دختر نوجوان در ادامه اظهاراتش بیان داشت، نخست من خودم را حلق آویز کرده که تحمل ننموده و خودم را نجات دادم و سپس دوستم خودش طناب را دور گردنش پیچید و من نیز دو دور طناب دورگردنش پیچیده سپس طناب را به سمت بالا کشیدم تا بی حال شد که بادیدن وضعیت وی ترسیده و برای به نجات او اقدام کردم اما متاسفانه نتوانستم طناب را از گردنش باز کنم و از روی ترس محل را ترک کردم.
سردار جعفری بیان داشت: با دعوت از مقام قضائی ونماینده پزشکی قانونی وکارآگاهان پلیس آگاهی بازسازی صحنه انجام پرونده تکمیلا به دادگاه کیفری ارجاع شد و با توجه به وضعیت روحی و جسمانی و دارا نبودن سن قانونی حسب دستور مقام قضائی متهم که دختری ۱۲ ساله می باشد جهت نگهداری تحویل اداره بهزیستی شهرستان بندرعباس شد.
فرمانده انتظامی هرمزگان خاطرنشان کرد: فروپاشی و اختلافات شدید درون خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی و عاطفی افراد، در خانواده هایی که از شالوده مستحکم و خوبی بر خوردار نیستند موجب بروز آسیب های اجتماعی دیگراز جمله فرار فرزندان از خانواده،خودکشی، سرقت، قتل، جنایت و ... می شود.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: خودکشی خودکشی جوانان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۵۸۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطره گویی در جمع دوستان اسرار جنایت یک ساله را فاش کرد | وقتی قاتل خودش را لو داد
همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای اردیبهشت سال گذشته مردی نزد ماموران پلیس پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن پسر ۲۰سالهاش داد. او گفت: پسرم نادر آخرین بار برای دیدن دوستش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. در این مدت همه جا را به دنبال او گشتیم اما هیچ ردی از وی به دست نیاوردیم و حدس میزدیم اتفاق شومی برایش رخ داد است.
با اظهارات این مرد تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از جوان گمشده آغاز شد اما هیچ خبری از او نبود.
یک سال بعدپرونده گم شدن نادر در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران و زیر نظر قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تحت بررسی بود تا اینکه چند روز قبل یکی از دوستان جوان گم شده با پدر تماس گرفت و مدعی شد که نادر به قتل رسیده و قاتل او فردی به نام سهیل است.
او توضیح داد: در جشن تولد یکی از دوستانم شرکت کرده بودم که جوانی به نام سهیل پس از مصرف مشروبات الکلی شروع به خاطرهگویی کرد. او مدعی شد که یک سال قبل جوانی به نام نادر را از ارتفاعات اشتهارد به پایین پرت کرده و کشته است. من و نادر دوست بودیم و میدانستم که از یک سال پیش ناپدید شده است. وقتی حرفهای سهیل را شنیدم، فهمیدم که او به قتل رسیده است.
اعترافپدر نادر همه آنچه که شنیده بود را نزد پلیس تعریف کرد و به این ترتیب دستور بازداشت سهیل صادر شد. وی در ابتدا مدعی شد که بیگناه است و همه حرف هایش دروغ بوده اما در نهایت به پرت کردن نادر از کوه اعتراف کرد و تیمی از ماموران راهی اشتهارد شدهاند تا شاید ردی از جسد جوان گمشده پیدا کنند.
عصبانیت کار دستم دادسهیل میگوید از وقتی دوستش را به قتل رسانده عذاب وجدان دارد و هرگز قصد کشتن او را به نداشته است. گفتوگو با او را بخوانید.
انگیزه ات از قتل چه بود؟
عصبانیت. ای کاش خشمم را کنترل میکردم. اشتباه بزرگی کردم.
چرا عصبانی بودی؟
از دست نادر. او از دوستان من بود. اما چند وقتی میشد که با افراد ناباب معاشرت میکرد. او اصرار میکرد که من هم وارد گعده آنها شوم اما نمیخواستم. راستش همه آنهایی را که دور نادر بودند را میشناختم. سارق و خلافکار بودند و من نمیخواستم در زندگیام مرتکب خلاف شوم. این را به نادر هم گفته بودم اما نادر بی خیال نمی شد. روز حادثه هم سر این موضوع با هم درگیر شدیم که آن حادثه رخ داد.
چه شد که او را به قتل رساندی؟
آن روز با موتور رفتیم به سمت اشتهارد کرج. دوباره حرفهایش را تکرار کرد و وقتی گفتم نمیخواهم وارد گعده دوستانش شوم، مرا مسخره کرد. حرفهایش بدجوری عصبانیام کرد. سر همین با هم درگیر شدیم و او چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمتم گرفت. من هم از شدت عصبانیت او را از کوه به پایین هل دادم.
چرا خودت را معرفی نکردی؟
از مجازات میترسیدم. اما باور کنید در همه این مدت به شدت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم. خیلی از شب ها کابوس های وحشتناک می دیدم و سراسیمه از خواب می پریدم. مدام نادر را در خواب هایم می دیدم اما جرات نداشتم به کسی حرفی بزنم تا اینکه آن شب به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدم و به خاطر مصرف زیاد مشروبات الکلی کنترل حرفهایم را از دست دادم.
کد خبر 846420 برچسبها سارق - سرقت قتل - قاتل حوادث ایران