فارسی حرف میزنند عبری عمل میکنند
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۷۷۱۵۲
دستگاه اطلاعاتی دشمن قبل از انجام عملیات تخریبی و تروریستی خود به زمینهسازی در افکار عمومی و پس از آن به مقدمهچینی برای پاک کردن ردپای تروریستها ویا پیشگیری از پیگرد و عملیات متقابل حریف نیاز دارد.
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «فارسی حرف میزنند عبری عمل میکنند» نوشت: در این آیه از سوره مبارکه محمد(ص) دقت کنید! فرمول بسیار دقیق و کارسازی برای شناسایی نفوذیها ارائه میفرماید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ(۳۰) ... اگر صلاح میدانستیم، آنان را طوری به تو میشناساندیم که چهره واقعی آنها را بشناسی، هرچند اکنون هم میتوانی از طرز حرف زدنشان، آنها را بشناسی و خدا از اعمالتان آگاه است».
این سخن نیز از حضرت امیر علیهالسلام است؛
«مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ... هیچ کس چیزی در دل (ضمیر و اندرون) خود پنهان نمیکند مگر آنکه در سخنهایی که ناگهانی از زبان او بیرون میآید و در حالت چهرهاش پدیدار میشود.»
(حکمت 25 نهجالبلاغه)
نفوذیها را میتوان به چند گروه تقسیم کرد که شرح کامل آن به درازا میکشد و از محدوده این یادداشت مختصر نیز بیرون است اما در این وجیزه به دو نوع از شایعترین انواع نفوذ که در عملیات تروریستی به کار میرود، اشاره میشود و پرداختن به اصلیترین و خطرناکترین نوع نفوذ را که «نفوذ در ساختار نظام» است و شرح مفصلی دارد، به فرصتی دیگر موکول میکنیم. و اما، آن دو نوع نفوذ یادشده عبارتند از؛
۱- نفوذیهایی که ماموریت آنها، انفجار، ترور، تخریب و...است.
این گروه نه فقط هیچ نشانهای که بتواند هویت واقعی آنها را فاش کند، از خود بروز نمیدهند، بلکه در بسیاری از موارد، خود را کاسههای داغتر از آش هم معرفی میکنند. به عنوان مثال، ناخدا افضلی عامل نفوذی شوروی سابق که مارکسیست و بیدین مطلق بود، در دوران دفاع مقدس، وقتی همراه با برخی از مسئولان و سایر نظامیان در جبهه بود، نیمه شب به گونهای که همراهان متوجه شوند از جای برمیخاست و تظاهر به خواندن نماز شب میکرد! و یا کشمیری، عامل انفجار منجر به شهادت رجائی و باهنر و دستجردی، دو خودکار بیک (که آن روزها یک تومان قیمت داشت) در جیب میگذاشت و اصرار داشت بفهماند که یکی از آنها برای امور اداری و بیتالمال است و دیگری برای مصارف شخصی است! و... شناسایی این طیف با بهرهگیری از شگردها و ترفندهای اطلاعاتی امکانپذیر است.
۲- دستگاه اطلاعاتی دشمن قبل از انجام عملیات تخریبی و تروریستی خود به زمینهسازی در افکار عمومی و پس از آن به مقدمهچینی برای پاک کردن ردپای تروریستها و یا پیشگیری از پیگرد و عملیات متقابل حریف نیاز دارد. اصلیترین محل فعالیت نفوذیهایی که این ماموریت را برعهده دارند، رسانهها هستند و یا افرادی که در برخی از مراکز تصمیمساز و سیاستپرداز خزیدهاند. این طیف از نفوذیها، همانهایی هستند که در آیه یادشده از سوره مبارکه محمد(ص) و در کلام حکیمانه حضرت امیرالمومنین(ع) به آنها و راه شناسایی آنان اشاره شده است. گفتنی است که چندین سال قبل (۱۳۷۹)
رهبر معظم انقلاب با مشاهده ردپای این طیف در مطبوعات، به ملامت فرمودند برخی از مطبوعات به پایگاه دشمن تبدیل شدهاند. در آن هنگام آقای یونسی وزیر اطلاعات بود و در مصاحبهای با اشاره به طیف یاد شده، گفت؛ آنها را شناسایی کرده و برخورد میکنیم! ولی هیچ اتفاقی نیفتاد و آب از آب تکان نخورد تا آنکه دهها تن از آنها بعد از انجام ماموریت خود! به آمریکا و اروپا و اسرائیل گریختند. و هم اکنون به کاسهلیسی دشمن مشغولند!
۳- به عنوان مثال -و فقط یک نمونه- میتوان به افراد و یا رسانههایی اشاره کرد که این روزها و به دنبال جنایت اخیر رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن دانشمند برجسته کشورمان، شهید محسن فخریزاده، دقیقاً همان اظهارات و خواستههای رسماً اعلامشده دشمنان تابلودار بیرونی را -آگاهانه و یا بیآنکه متوجه باشند- بر زبان و قلم دارند ...نباید انتقام گرفت! (یعنی راه ادامه جنایت دشمن را نبندید)! ...باید خویشتنداری کرد! (یعنی اجازه بدهید دشمن هرچه خواست انجام بدهد و شما فقط تماشاگر باشید)! ... صبر کنید بایدن بیاید که جلوی مذاکره گرفته نشود!
(یعنی به دشمن اجازه بدهید فاجعه دیگری شبیه برجام به ملت تحمیل کند)! و... این طیف که تعدادشان اندک و کمشمار است -و برخی از آنها نیز ندانسته آب به آسیاب دشمن میریزند- از همان قماشی هستند که نتانیاهو در جریان فتنه ۸۸ از آنها باعنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران یاد کرد و شیمونپرز اعلام کرد که آنها به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی درگیرند!
شناسایی افرادی که در این جریان خزنده جاسازی شدهاند، دشوار نیست، «وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْل» ... آنها فارسی حرف میزنند ولی عبری عمل میکنند!
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید محسن فخری زاده روزنامه کیهان افکار عمومی امریکا حسین شریعتمداری رژیم صهیونیستی برجام محسن فخری زاده مارکسیست شیمون پرز اسرائیل نفوذی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۷۷۱۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای تصرف توپخانه عراق بدون تلفات به روایت یک شاهد عینی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ماجرای به غنیمت گرفتن توپخانه دشمن توسط نیروهای تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) در جریان عملیات فتح المبین، از رویدادهای معروف و جالب دفاع مقدس است.
در عملیات فتح المبین، دو گردان از تیپ ۲۷ یک راهپیمایی طولانی را به پشت مواضع دشمن انجام میدهند و توپخانه عراق را بدون هیچ تلفاتی به غنیمت میگیرند. سردار سید علیرضا ربیعی که در آن مقطع معاون شهید حاج حسین قجهای در گردان سلمان بود، از شاهدان ماجرای تصرف توپخانه دشمن در فتح المبین است. ماجرای این اتفاق جالب را از زبان وی پیش رو دارید.
معاون گردان سلمان
سردار ربیعی در بیان چگونگی پیوستنش به گردان سلمان فارسی از تیپ تازه تاسیس ۲۷ محمدرسول الله (ص) میگوید: من به همراه شهید بروجردی در جبهههای شمالغرب بودم. اما هر وقت عملیاتی در جنوب انجام میشد، شهید بروجردی از من میخواست به واحدهای حاضر در جبهه جنوب بپیوندم و در عملیات حضور داشته باشم.
ربیعی در ادامه بیان میدارد: دی ماه ۱۳۶۰ تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) به فرماندهی حاج احمد متوسلیان تشکیل شد. اولین عملیاتی که قرار شد این تیپ در آن شرکت کند، فتح المبین بود. اوایل اسفندماه ۱۳۶۰ در حالی که زمزمه انجام عملیات فتح المبین در میان ردههای فرماندهی شنیده میشد، شهید بروجردی از من خواست با هم به دوکوهه برویم. آنجا ایشان من را به حاج احمد متوسلیان معرفی کرد و حاج احمد هم از من خواست تا به عنوان معاون شهید قجهای در گردان سلمان مشغول شوم.
عملیات شناسایی با قجهای
وی میافزاید: چند روز بعد از ورودم به گردان سلمان، عملیات شناسایی منطقه فتح المبین را آغاز کردیم. خود شهید قجهای فرمانده گردان هم یکبار همراه ما به شناسایی آمد. آن شب ما از رودخانه کرخه عبور کردیم و به جاده اندیمشک-دهلران رسیدیم. کل این جاده ۱۰۰ کیلومتری در آن مقطع تحت تصرف دشمن قرار داشت. موقع حضور ما، عراقیها مرتب روی جاده تردد میکردند. ما داخل یک کانالی قرار گرفته بودیم که در یک سمت جاده کنده شده بود و داخلش کابلهای برق و سیمهای مخابراتی را عبور داده بودند. همان جا شهید قجهای یک جاده فرعی را نشان داد و گفت که در شب عملیات ما باید در امتداد این جاده خودمان را به بالای یکی از تپهها برسانیم و توپخانه دشمن را تصرف کنیم.
۲۰ کیلومتر پیادهروی شبانه
ربیعی میافزاید: من یک محاسبهای که کردم، دیدم ما باید شب عملیات از نقطه رهایی تا رسیدن به توپخانه دشمن چیزی در حدود ۲۰ کیلومتر راه برویم. واقعا طاقت فرسا بود. چون باید تا قبل از روشنایی هوا، این مسافت طولانی را طی میکردیم و زمان زیادی نداشتیم. آن شب بچهها باید هرچه توان داشتند به کار میبستند تا در این زمان کم به نقطه هدف برسند.
این رزمنده دفاع مقدس در خصوص شرایط منطقه عملیاتی میگوید: حاج احمد متوسلیان دو رشته تپه را که روی هر کدام شان توپخانه دشمن مستقر بود به عنوان دو هدف عمده برای گردانهای سلمان و حبیب انتخاب کرده بود. گردان سلمان به فرماندهی شهید قجهای و گردان حبیب به فرماندهی شهید محسن وزوایی مامور این دو تپه شده بودند. این دو رشته تپه یکی علی گرهزر و دیگری علی گرهزد نام داشتند که هر کدام از دیگری حدود ۵۰۰ متر فاصله داشتند.
وی ادامه میدهد: رزمندگان گردان حبیب در شب عملیات باید یک رشته از این تپهها را تصرف میکردند و رزمندگان گردان سلمان به فرماندهی حسین قجهای هم آن یکی تپه را میگرفتند. بچههای گردان حمزه هم در این محور حضور داشتند و به آنها هم ماموریتهایی محول شده بود.
ربیعی در شرح اتفاقهای شب عملیات فتح المبین میگوید: عملیات که شروع شد، دو گروهان از گردان سلمان همراه من که معاون فرمانده گردان بودم برای تصرف توپخانه دشمن حرکت کردیم. گروهان سوم ما هم به فرماندهی شهید سارباننژاد و همراه خود شهید قجهای برای شکستن خط دشمن رفتند.
معاون شهید قجهای میافزاید: معمولاً توپخانهها باید به اندازه یک سوم بردشان عقبتر از خط خودی مستقر شوند. به عنوان مثال عرض میکنم که اگر برد توپها ۳۰ کیلومتر باشد، این توپخانه باید ۱۰ کیلومتر عقبتر از خط مقدم خودی مستقر شود؛ لذا ما از نقطه رهایی تا خط اول دشمن باید ۱۰ کیلومتر راه میرفتیم. از آنجا تا محل استقرار توپخانه بعثیها هم باز ۱۰ کیلومتر راه داشتیم که در مجموع باید ۲۰ کیلومتر پیاده روی میکردیم.
پیروزی بدون تلفات
وی از سختیهای شب عملیات میگوید: چند ساعت بیشتر فرصت نداشتیم و ۲۰ کیلومتر راه در پیش بود. آن هم پای پیاده و با اسلحه و مهماتی که هر کدام از بچهها همراه داشتند، بسیار سخت و طاقت فرسا بود. اما نیروهای گردان حسابی آموزش دیده بودند و به هر طریق، این مسیر طولانی را طی کردیم و هوا هنوز کاملا روشن نشده، به جاده اندیمشک- دهلران رسیدیم.
این رزمنده دفاع مقدس در ادامه بیان میدارد: بچهها به نوبت از جاده عبور کردند و سریع به سمت جاده خاکی رفتند. اینجا خطر مشاهده شدن نیروهای ما روی جاده آسفالته اندیمشک- دهلران میرفت. از طرف دیگر بچههای ما آن قدر راه رفته بودند که هر جا مینشستیم، چند نفری از خستگی خواب شان میبرد.
ربیعی میافزاید: هنوز هوا روشن نشده بود که از بیسیم شنیدم حاج احمد متوسلیان دستور عملیات را صادر کرد. البته این دستور برای بچههایی بود که ۱۰ کیلومتر عقبتر به خط دشمن میزدند. عملیات ما زمانی شروع میشد که خودمان را به بالای تپه میرساندیم و توپخانه دشمن را میگرفتیم. ما میخواستیم در کمال غافلگیری به توپخانه دشمن برسیم، اما ناگهان یک کامیون دشمن روی جاده ظاهر شد و به ناچار بچههایی که همراهم بودند، با این کامیون درگیر شدند و آن را به آتش کشیدند.
وی اظهار میدارد: بعد از انهدام کامیون عراقی، من و اندک نفرات باقی مانده در پشت جاده اندیمشک- دهلران، سریع به بالای تپه رفتیم. وقتی به توپخانه دشمن رسیدم، دیدیم بچههای ما بدون هیچ تلفاتی توپخانه دشمن را به غنیمت گرفته اند و عراقیهای حاضر در محل را اسیر کرده اند. چند دقیقه بعد هم بچههای گردان حبیب به تپه دوم رسیدند و آنها هم در تصرف توپخانه دشمن موفق عمل کردند. در اولین روز از عملیات فتح المبین، ما توانستیم چندین قبضه توپ دشمن را بدون هیچ تلفاتی، صحیح و سالم به غنیمت بگیریم.
انتهای پیام/