Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-04-23@16:20:20 GMT

خدای آن‌سوی اروند، همان خدای این سوی اروند است

تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۸۹۵۲۱

خدای آن‌سوی اروند، همان خدای این سوی اروند است

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، روایتی از جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی در حضور رهبر معظّم انقلاب را منتشر کرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت آقا روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» حرف ماسک است. یادداشتی آمده و یحتمل به‌دلایل فنیِ تصویربرداری، درخواست برداشتن ماسک را از آقا کرده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فضای جلسه به‌خودی‌خود همین‌جور سنگین است، جدیت خود آقا هم این سنگینی و ثقل را دوچندان کرده، طوری که وقتی یادداشت مزبور رسید (فاصله‌ها بسیار زیاد بود و طبق منطق ما برداشتن ماسک بلامانع) جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت و البته با رگه‌هایی از عتاب ایشان روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» و دوباره ادامه‌ی صحبت و رفتن سر موضوع اصلی! چشم می‌دوزم به حدیثی که بر بالای جایگاه حسینیه جاخوش کرده؛ این حدیث حسینیه در این چند سال خودش شده یک رسانه برای زدن بعضی حرف‌ها. این مرتبه از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت می‌کند: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.» گوشه‌ی دفترچه‌ام یادداشتش می‌کنم.

  بعد از جلسه که یادداشت‌هایم را مرور می‌کنم و مثل یک تدوین‌گرِ پشت میز تدوین نشسته‌ام، حدیث را کنار اوّل و آخر صحبت‌های آقا معنادارتر می‌بینم: «تشکیل این جلسه بعد از دوران رکودی که آقای رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کردند بایستی این مژده را بدهد که این جلسه بعد از این منظم تشکیل شود» مطلع جلسه که چنین عباراتی باشد، یحتمل باید پایانش هم به چنین تذکراتی ختم شود: «این جلسات باید مرتب تشکیل شود و پی‌درپی … دبیرخانه‌ی فعّالی هم داشته باشد با دستور جلسات پی‌درپی.» جلوی این عبارات کروشه باز می‌کنم و از قول پسر ابی‌طالب علیه‌السلام می‌نویسم: «مداومت کنید بر آنچه صلاح مؤمنین است.»   * آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟! جدیت و سنگینی جلسه بیشتر هم می‌شود وقتی صحبت می‌رسد به تنگی معیشت مردم: «آن‌هایی که کارمند رسمی نیستند چه؟» فی‌الفور ذهنم می‌رود سمت رفیق شفیقی که دو سه هفته‌ای زمین‌گیرِ کرونا بود. حالا هم بعد از شکست‌دادن کرونا باید کفش آهنین به پا کند و سه چهار لایه ماسک به صورت و در این اوضاع همه‌گیری و تعطیلی و یک‌سوم نیروی اداری، بیفتد توی راهروهای تأمین اجتماعی تا مزد آن نصف ماهی که سر کار نبوده و کارفرما هم چیزی پرداخت نمی‌کند را از بیمه بگیرد. (حالا تصورکن در این اوضاع خرچنگ قورباغه‌ی اقتصادی که افتان و خیزان، خودت را تا سر ماه رسانده‌ای، واریزی ماهت نصف شده و برای الباقی باید بیفتی در هزارتوی بوروکراسیِ دیوان‌سالاری تا مگر چند هفته یا چند ماه بعد، نیمه‌ی دیگر واریز شود.) چرا؟ چون رفیق شفیق رسمی نیست. یکی هم پیدا شد حرف دل این‌ها را بزند. خنکایی از روی دلم بر می‌خیزد و می‌پیچد توی وجودم!   سکوت خیمه زده! ادامه‌ی صحبت‌ها، جگرخنک‌کن‌تر است: «آن‌هایی که اصلاً کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه‌ای نیستند چه؟ این‌ها هم خیلی زیادند.» واکنش آقاست به خبرهایی که درباره‌ی «اضافه‌کمک اقتصادی» به مردم نقل می‌شود. گزارش‌های رسانه‌ای و رسمی و اخبار روزنامه و خبرگزاری و رادیو و تلویزیون میگویند «اضافه کمک اقتصادی به مردم»، امّا آقا حواسشان به قید مشروط «کارمندان دولت» در این خبر هم بوده: «حالا گفتند در این شرایط اضافه‌ای برای کارمندان دولتی و کارمندان رسمی در نظر گرفته شده؛ آن‌هایی که کارمندند، امّا رسمی نیستند چه؟ آن‌هایی که کارمند نیستند چه؟ آن‌هایی که تحت پوشش بیمه نیستند چه؟» توی ذهنم دارم این‌ها را می‌گذارم کنار خرده‌فرمایش‌های فلان مسئول درجه‌چندم و تزهایی که درباره‌ی گران‌شدن اجناس داده بود که مردم، فلان کالا و فلان جنس را نخرند و همین‌جور هم داشت به این فهرست اضافه می‌کرد! خنکا همین‌جور دارد می‌پیچد.   * صدای ما را از اتاق جنگ می‌شنوید شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا در اردیبهشت ۹۷ با نظر رهبر انقلاب بنیانگذاری شد. زمانی که شدت فشار اقتصادی و معیشت هنوز به این حد نرسیده و البته کرونایی هم در کار نیست. طبق نظر رهبری، قرار است یک هیئت هفده نفره‌ی عالی‌رتبه از سه قوه (رئیس‌جمهور و نُه نفر دیگر از قوه‌ی مجریه، رئیس مجلس و سه نفر از قوه‌ی مقننه و رئیس دستگاه قضا و دو نفر دیگر از همین قوه) دور هم بنشینند و بیفتند به جان موانع و مشکلات اقتصادی که نفس‌ها را تنگ کرده و ول‌کن ماجرا هم نیست. آقا همان زمان با فاصله‌ی چند روز از تأسیس این شورا حرف دیگری هم مطرح کرده بودند، از آن حرف‌هایی که تیترخورش برای خبرنگار جماعت ملس است: «دشمن ما اتاق جنگ علیه ما را از وزارت دفاع به وزارت خزانه‌داری برده است.»   مشابه این حرف را با بیانی دیگر، دو سال بعد در میان نوشته‌های جان بولتون هم دیدم. چهره‌ی ضدایرانی کاخ سفید و مشاور سابق امنیت ملی ترامپ که از فرط حقد و کینه علیه ایران، کارش به نرد عشق‌باختن با ترکیب بدنام منافقین و سعودی‌ها هم رسیده؛ یحتمل به‌دلیل اعتقاد به گزاره‌ی بدنامی بهتر از گمنامی است! حالا من اینجایم تا از اتاق جنگ روایت کنم؛ بخشی از تاریخ! تاریخ صعب و سختی که زن و مرد این دیار با سختی آن را پیموده و به اینجایی رسیده که من ایستاده‌ام؛ گردونه چرخیده و حالا روایت تاریخ به من رسیده! حس راویان دفتر سیاسی سپاه را دارم، زمانی که در قرارگاه‌های فرماندهی سال‌های جنگ، کنار دست فرماندهان عالی‌رتبه نشسته بودند.   شورا در ۳۱ ماه گذشته، از زمان تأسیس تاکنون، پنجاه جلسه تشکیل داده؛ این یعنی علی‌القاعده رئیس‌جمهور و معاون اوّل و رئیس دفتر و معاون اقتصادی رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه‌وبودجه و وزیر کشور و اقتصاد و صمت و نفت و رئیس بانک مرکزی در کنار رئیس مجلس و رئیس قوه‌ی قضائیه و دادستان کل کشور و معاون اوّل قوه‌ی قضائیه و رؤسای کمسیون‌های اقتصادی و برنامه‌وبودجه‌ی مجلس در این دو سال و نیم، پنجاه مرتبه در قالب این شورا دور هم نشسته و مسائل را بررسی کرده و طرح مصوب کرده‌اند. حالا اینکه چرا بعد از پنجاه جلسه شرایط اقتصادی کشور به اینجایی رسیده که الآن درگیرش هستیم، موضوعی قابل تأمل و تدبر است! آقا حواسشان به این مسئله بود: «برخی آمارها، آمارهای خوبی است ولی حقیقت مطلب، در روی زمین که انسان نگاه می‌کند این مشکلات باقی است … معیشت مردم حقاً و انصافاً دچار ضیق و تنگی است.»   * کلی‌گویی ممنوع! فضای جلسه به کلی‌گویی نمی‌گذرد. به کلی‌گویی اگر بگذرد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد جز کنتورانداختن آمار تعداد جلسات و اضافه‌شدن یکی دیگر به عدد تشکیل تعداد جلسات. روی همین حساب هم هست که پیشنهاد و طرح‌های مطرح شده از جانب رهبر انقلاب که پشتوانه‌ی مستحکم کارشناسی هم دارد، کاملاً عملیاتی است؛ از پیشنهادهای مشخص و ریز و عملیاتی برای سرمایه‌گذاری گرفته تا رشد تولید و بعضی طرح‌های دیگر در حوزه‌ی خوراک دام و دانه‌های روغنی و صنعت نفت و واگذاری بعضی شرکت‌ها و سهام‌های دولتی و حمایت از اقشار ضعیف؛ این آخری آن‌قدر مهم هست که نه به‌عنوان یک موضوع فرعی، بلکه به‌عنوان یکی از چهار سرفصل اصلی و در عرض موضوعاتی مانند اصلاح بودجه و نظام بانکی، سرمایه‌گذاری و جهش تولید مطرح شود. یاد گفت‌وگوهای اخیری می‌افتم که چند وقت پیش با یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران داشتم.   استاد پنس جراحی دستش گرفته و به زبان آکادمیک خودش داشت لیبرالیسم اقتصادی و رگ و ریشه و پی و عصب آن را زیر ذره‌بین کالبدشکافی نظری برایم تشریح می‌کرد: «سوشالایز [!] و پابلیک‌کردن [!] اقتصاد آن را از دهان کاپیتالیسم بیرون می‌کشد. این سوشالایزکردن لزوماً به‌معنای چپیدن توی اردوگاه بلوک چپ و سوسیالیست‌ها نیست چنان‌که لیبرالیست‌های سرمایه‌دار انذارش را می‌دهند. اقتصاد اگر سوشالایز [!] نشود، تبدیل می‌شود به هیولای انباشت و هیولای انباشت فقط در آغوش سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد است که ارضاء می‌شود و اگر مسیر اقتصاد به آن سمت افتاد، دیگر باید فاتحه‌ی توده را در آن خواند!» در ادامه وقتی برای آزمودن حضرتشان خواستم یک مدل مثلاً غیرسوسیالیستیِ سوشالایزکردن [!] اقتصاد را مثال بزند -برای اینکه بفهمم دارد این حرف‌ها را از روی شکم‌سیری می‌زند یا واقعاً به آن‌ها فکر کرده- بدون مکث، مدل تعاونی‌های دهه‌ی شصت و هفتاد را مثال زد. و من فهمیدم که پشت این همه واژه‌ی بیگانه، مفهوم خودمانی و بومی نهفته است! تعاونی‌هایی که اقتصاد را در چهارچوب هنجارهای جمهوری اسلامی و به تعبیر آکادمیک خودش «سوشالایز» [!] کرده بودند که از بلعیده‌شدن در دهان اژدهایِ سرمایه‌داری در امان بماند.   * پیش به‌سوی اقتصاد مقاومتی و جهش تولید حالا و در این نگاه، بودن یا نبودن بندِ «حمایت از اقشار ضعیف» می‌تواند هندسه و ماهیت مثلث «سرمایه‌گذاری، اصلاح نظام بودجه و جهش تولید» را عوض کند. بودنِ حمایت از اقشار ضعیف و مستضعفان، یک معنا به این مثلث می‌دهد و نبودنش معنایی دیگر! اقتصاد اگر عمومی شد؛ یعنی یک اقتصاد خودبسنده و مستقل از مرکز خواهد بود که روی پای خودش ایستاده و حیات دارد. معنای این جملات یعنی، این نوع اقتصاد عمومی‌شده، ضرب گرز آهنینِ صاحب مست تحریم را می‌گیرد چرا که این اقتصاد، در عین دادوستد با اقتصادهای دیگرِ بیرون از خود، شریان حیاتی‌اش به مرکز و سرمایه‌داری جهانی وصل نیست که با شل و سفت‌کردن قیمت دلار و باز و بسته‌کردن مسیر تحریم و راهزنی دریایی نفتکش‌های ایرانی در جبل‌الطارق، معیشتش تنگ و گشاد شود و با هر تهدید و تحریمی تب‌ولرز کند.   وگرنه ناگزیر هستیم بعدش بیفتیم پی چانه‌زنی برای رفعشان که طمع به بیگانه افتد و هزار قِر و قَمیش بیاید و دو هزار شرط و شروط با هدف بردن شرافت ملی روی چوب. (تازه ته‌ِ ماجرا هم موریانه بیفتد به جان توافق و تحریم‌کننده‌ی اصلی ماجرا با لگد بگذارد زیر میز؛ انگار نه انگار توافقی بوده و تعهدی!) مسیری که یک بار امتحان شد و به نتیجه هم نرسید. عاقل اگر باشد، دوباره از همان سوراخ گزیده نمی‌شود آن‌چنان که یک‌بار گزیده شد. عبارات آقا هم صریح‌تر از آن است که قابل تفسیر و تأویل باشند: «ما مسیر رفع تحریم را یک‌بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم، امّا به نتیجه‌ای نرسید … رئیس‌جمهور قبلی آمریکا آن‌وقت به این شخص واسط گفته بود [برای رفع تحریم‌ها] هفت هشت ماه وقت می‌خواهیم که حالا هفت هشت سال هم گذشته و تحریم‌ها کم که نشده زیاد هم شده…» اضافه کنید به این وضعیت، اوضاع قمر در خرچنگِ فعلی آمریکا را که سگ سیلی می‌خورد و گربه تپانچه! قضیه‌ی سوراخ و عاقل را هم کنار بگذاریم، این قسمت قضیه و گرفتاری‌های آمریکا، امّا آن‌قدر کاتوره‌ای هست که نشود رویش حساب و کتاب کرد!   سمت دیگر قضیه، امّا گذاشتن بنا بر روی واقعیت‌ها و باز نشدن گره تحریم‌ها است و ایستادن روی پای خود و تولید قدرت اقتصادی مبتنی بر اقتضائات بوم و بر! نتیجه‌اش؟! گره‌نخوردن بند ناف معیشت میلیون‌ها ایرانی به «مذاکره» برای رفع تحریم که یک پشت‌میزنشینِ سفید یا سیاه‌پوست در کاخ سفید با شل و سفت‌کردن پیچ تحریم بخواهد به طمع گرفتن امتیاز بیفتد: «مسیر دیگر، خنثی‌کردن تحریم است… بنا را بر این بگذارید که گشایشی صورت نخواهد گرفت… [این مسیر] سختی‌هایی دارد، امّا خوش‌عاقبت است… طرف مقابل هم وقتی دید تحریم بی‌اثر است، یواش یواش آن را بر می‌دارد.» در این نگاه، مسیر رفع تحریم هم از خنثی‌کردن آن می‌گذرد؛ یک اقتصاد برخاسته از بوم با مشارکت عموم مردم؛ اقتصاد مقاومتی و تولیدمحور.   * خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم تک‌تک جملات بعدی آقا هم پر از تلنگر است و ملاحظه برای پیمودن این مسیر دوم: «همّت و شجاعت لازم داریم. این را بعضی مسئولان بخش‌های مختلف ندارند … خیلی کار می‌توانیم بکنیم به‌شرطی که بخواهیم و از ورود به مشکلات هراس نداشته باشیم… جهش تولید یک آرزو و شعار نیست، کاملاً عملیاتی است… بلای مهم، چشم دوختن به خارج است. میدانم، میبینم، میشنوم، گزارش می‌رسد به ما بعضی از این کارها انجام نمی‌گیرد چون مدیر مربوطه منتظر گشایش از بیرون است. این کار را انجام نمی‌دهد چون منتظر است از خارج گشایش صورت گیرد. بنا را بر این بگذارید که بنا نیست گشایشی صورت بگیرد!»   اراده، عزم، شجاعت و همّت، خود را به دهان خطر و مشکلات زدن … الباقی هم چشم به توکل و یاری و عنایت حضرت حق! به تعبیر آن رزمنده‌ی جوان در شب عملیات والفجر ۸ که با همه‌ی حساب و کتاب‌های مادی، عبور از اروند وحشی را در آن شب زمستانی ناممکن می‌دانست. با همه‌ی این‌ها بعد از آن همه شناسایی و تمرین غواصی و حفاظت اطلاعاتی که مو را از ماست بیرون بکشد و حساب جزر و مدِ ساعت به ساعت اروند را داشتن به همرزمش گفته بود: «خدای آن سوی اروند، خدا این سوی اروند هم هست.» و نتیجه‌ی همه‌ی این‌ها، قطع دست صدام بود از تنها نقطه‌ی ارتباطی با خلیج فارس و برافراشتن یک پرچم سه رنگ روی بام مسجد فاو! جنگ همان جنگ است و دشمن هم همان دشمن. فقط انگار به‌جای «اروند» باید بگذاریم تحریم: «خدای قبل از تحریم، خدای بعد از تحریم هم هست» «بشرطها و شروطها» البته و همت و اراده و عزم و قطع امید از بیگانه «مِن شروط‌ها»، چنان‌که آن رزمنده‌ی جوان شب عملیات والفجر ۸ بود. انتهای پیام؛ 

منبع: دانا

کلیدواژه: رئیس جمهور ی اقتصادی رفع تحریم نیستند چه سوی اروند جهش تولید هم هست ی دیگر آقا هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۸۹۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تردید‌های تداوم رشد

یکی از مهم‌ترین پرسش‌های اقتصاد ایران این است که رشد اقتصادی طی سال‌های آینده دستخوش چه تحولاتی خواهد شد و آیا می‌توان به واسطه رشد قابل قبول سه سال اخیر، انتظار ادامه این روند را داشت؟

به گزارش دنیای اقتصاد، مسعود نیلی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، با حضور در همایش «چشم‌انداز اقتصاد ایران» که اخیرا برگزار شد، با تحلیل مسیر رشد اقتصادی در سال‌های گذشته، سناریو‌های آینده این متغیر مهم را ترسیم کرد. بر این اساس، نتایج پژوهش‌های این اقتصاددان نشان می‌دهد که اگر بخواهیم تا سال۱۴۱۰، رشد اقتصادی به‌طور متوسط سالانه ۱.۷درصد باشد، رشد سرمایه‌گذاری باید به‌طور متوسط به ۴.۵درصد در سال برسد که این سطح در یک دهه گذشته هیچ‌گاه تجربه نشده است.

حتی اگر در حالت خوش‌بینانه، متوسط رشد سرمایه‌گذاری در سال به ۲۰درصد برسد، متوسط رشد اقتصادی تا ۱۴۱۰ به ۵.۸درصد خواهد رسید. این نتایج از غیرواقع‌بینانه بودن هدف‌گذاری رشد ۸درصدی سالانه در برنامه هفتم حکایت دارد. یکی از مهم‌ترین پرسش‌های اقتصاد ایران این است که رشد اقتصادی طی سال‌های آینده دستخوش چه تحولاتی خواهد شد و آیا می‌توان به واسطه رشد قابل قبول سه سال اخیر، انتظار ادامه این روند را داشت؟

در ماه‌های پایانی سال گذشته، همایش چشم‌انداز اقتصاد ایران «دنیای اقتصاد» با حضور صاحب‌نظران و کارشناسان برجسته برگزار شد و آینده اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ بررسی شد. مسعود نیلی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، در ارائه خود از روند فعلی اقتصاد ایران، به تشریح وضعیت گذشته و حال اقتصاد کشور و روند آتی شاخص‌هایی، چون رشد اقتصادی، نسبت موجودی سرمایه، سرمایه‌گذاری و تولید بخش نفت و گاز پرداخت.

متن زیر شرح سخنان این اقتصاددان در همایش چشم‌انداز سال ۱۴۰۳ است. همایش چشم‌انداز اقتصاد ایران ۱۴۰۳، در ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۲ و صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف به ارائه تحلیل‌های خود از وضعیت فعلی و آتی اقتصاد ایران پرداختند. مسعود نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف، یکی از کارشناسان حاضر در این برنامه بود و به بررسی و تحلیل روند‌های اقتصاد کلان ایران پرداخت. این پژوهش با همراهی دکتر یاسر مُلایی تهیه شده‌است.

مسعود نیلی در این ارائه تاکید کرد: در نمودار بالا رشد اقتصادی و تورم در دهه‌های گذشته نمایش داده شده است. با یک بررسی اجمالی می‌بینیم که پرنوسان‌ترین بازه زمانی، دهه ۶۰ بوده است و بعد از آن بازه‌ای که الان در آن قرار داریم. به گفته این استاد دانشگاه، از لحاظ تورم، پرنوسان‌ترین بازه‌ای که تا به حال تجربه کرده‌ایم همین ده سال گذشته بوده است. به لحاظ رکورد تورم هم بالاترین تورمی که تجربه کرده‌ایم در همین سال‌های اخیر، به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ به بعد، بوده است.

نیلی در ادامه افزود که از سال ۱۳۹۹ به بعد، ما یک رشد اقتصادی باثبات بالای ۴ درصد تجربه کرده‌ایم. این موضوع برای ما این سوال را پیش می‌آورد که آیا واقعا با یک تحول ساختاری از نظر رشد اقتصادی مواجه بوده‌ایم و وارد یک دوره رشد باثبات شده‌ایم؟ به‌خصوص اینکه در شرایط کرونا در همه‌جا رشد منفی بوده، اما پدیده عجیبی است که اقتصاد ایران وضعیت خوبی داشته است. نه‌تن‌ها تحریم، کرونا و کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ما اثر نکرده، بلکه اقتصاد وضعیت بهتری هم پیدا کرده است. گویی در شرایطی که روی واکسن کرونا کار می‌شد که به مردم تزریق شود، ما واکسنی برای اقتصاد فراهم کردیم. اگر بخواهیم راجع به آینده رشد اقتصادی کشورمان فکری بکنیم، باید بتوانیم این پدیده را تحلیل کنیم و اگر در تحلیل این پدیده خطایی داشته باشیم، نتیجه‌گیری‌های ما در مورد آینده هم با خطا مواجه خواهد شد.

سازوکار‌های رشد اقتصادی

استاد دانشگاه شریف در ادامه صحبت هایش خاطرنشان کرد که چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصاد‌های دیگر، دو دسته سازوکار وجود دارند که تغییرات تولید ناخالص داخلی را رقم می‌زنند. یک دسته سازوکار‌های بلندمدت هستند که رشد اقتصادی پایدار را ایجاد می‌کنند. یک دسته دیگر هم سازوکار‌های کوتاه‌مدتی هستند که نتیجه نوسان‌هایی هستند که از شوک‌ها ایجاد می‌شوند. اینکه شوک‌های اقتصادی به چه صورت انتقال پیدا کنند و مستهلک شوند، نوسانات کوتاه‌مدت را تشکیل می‌دهند.

اگر بخواهیم مشاهده اولیه‌مان را دقیق‌تر بکنیم و به آن پاسخ بدهیم، باید بدانیم که رشد اقتصادی سه سال اخیر ما محصول سازوکار‌های بلند‌مدت اقتصاد است یا سازوکار‌های کوتاه‌مدت.

سازوکار‌های بلند‌مدت رشد اقتصادی در ایران عمدتا با محوریت سرمایه‌گذاری رخ می‌دهند. سرمایه‌گذاری انجام می‌شود و این موضوع باعث ایجاد موجودی سرمایه می‌شود که موجودی سرمایه به عنوان یک نهاده مسلط تولید، تولید ناخالص داخلی را ایجاد می‌کند. بخشی از آن تولید دوباره تبدیل به سرمایه‌گذاری می‌شود و این موضوع یک چرخه را فعال می‌کند. البته آن چیزی که عمدتا در دنیا رشد اقتصادی پایدار را تشکیل می‌دهد تکنولوژی است، اما، چون تکنولوژی در رشد اقتصادی ایران نقش زیادی ندارد روی آن تاکید نکرده‌ایم.

پاشنه‌آشیل بهره‌وری

نیلی در ادامه ارائه خود بیان کرد که در نمودار بالا، نسبت موجودی سرمایه به تولید ایران را مشاهده می‌کنید که میانگین آن از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ به صورت خط‌چین مشخص شده است. این نسبت، هم در کشور ما و هم در کشور‌های دیگر، حول یک خط افقی نوسان می‌کند. آن چیزی که ما را از بقیه کشور‌ها متمایز می‌کند زیادبودن این نسبت است که نشان‌دهنده بهره‌وری پایین سرمایه است. این نسبت در ایران در اطراف ۳.۷ نوسان می‌کند، اما در کشور‌های دیگر در حدود ۲.۷ یا ۳ است. این موضوع نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمی‌شود.

این اقتصاددان تاکید کرد که در اقتصاد ایران هر چقدر موجودی سرمایه رشد بکند، تولید داخلی هم رشد می‌کند. در نتیجه اگر بخواهیم چشم‌اندازی از رشد داشته باشیم باید بدانیم که رشد موجودی سرمایه به چه صورتی ا‌ست. همان‌طور که از داده‌ها مشخص است، رشد موجودی سرمایه با تولید همبستگی بالایی دارد و در نتیجه رشد بلندمدت ایران حاصل رشد در موجودی سرمایه است.

نفت؛ قلب تپنده سرمایه‌گذاری

نیلی در ادامه با اشاره به نمودار بالا بیان کرد که عمده نوسانات تولید ایران ناشی از نوسانات درآمد‌های ارزی حاصل از نفت خام است. یک جمع‌بندی اولیه به ما نشان می‌دهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد می‌کند و افت‌وخیز‌های کوتاه‌مدت آن، به وسیله نوسانات درآمد‌های ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده می‌شود. حال با این پیش‌زمینه، باید به این موضوع نگاه کنیم که اقتصاد ایران در سه سال گذشته بالای ۴ درصد رشد داشته است. به طور دقیق‌تر، تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، ۱۳ درصد رشد کرده است. ما می‌خواهیم بدانیم که این رشد در نتیجه چه چیزی حاصل شده است و آیا می‌تواند برای ما رشد پایدار ایجاد کند یا خیر.

ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. این نقش شامل اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم می‌شود. اثر مستقیم این است که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم به تبع آن افزایش پیدا می‌کند و به اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می‌کند. در آمار‌ها مشخص است که ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از ۳۲.۸ درصد رشد داشته است. اما اثرات غیر مستقیم از طریق چند کانال ظاهر می‌شود. افزایش تولید نفت ایران اگر باعث افزایش صادرات شود افزایش درآمد‌های ارزی را در پی دارد.

از نگاه این اقتصاددان، قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمد‌های ارزی ایران قیمت نفت بوده است، اما بعد از تحریم خود مقدار صادرات هم به عامل دیگری تبدیل شده است که حاصل‌ضرب این دو عامل باعث افزایش نوسان می‌شود. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کاهش یافته است و در مواقعی دیگر هر دوی این‌ها با هم افزایش پیدا کرده‌اند؛ بنابراین دو عامل نوسان در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است. در سال‌های اخیر به علت اتفاقاتی که در نتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ داده، صادرات نفت ایران نسبتا افزایش پیدا کرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است.

وقتی این درآمد‌ها افزایش پیدا می‌کند، به طور بالقوه، واردات هم می‌تواند افزایش یابد. در آمار‌ها می‌توان دید که اگر به قیمت‌های ثابت ۱۴۰۱ واردات کالا‌های غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل‌توجهی کرده است. این رشد، در واقع، رکوردی در رشد واردات است.

افزایش واردات، دسترسی واحد‌های تولیدی عمدتا صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش می‌دهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت می‌شود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما ۲۱.۲ درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت داشته‌ایم که عمدتا با محوریت نفت بوده است.

هنگامی که تولید صنعتی افزایش پیدا می‌کند، تقاضا برای خرده‌فروشی و عمده‌فروشی و حمل‌ونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا می‌کند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات می‌شود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر ۱۱.۷ درصد رشد داشته است.

در نتیجه، همان‌طور که در آمار‌های ۱۴۰۱-۱۳۹۸ می‌توان مشاهده کرد، ایران طی این مدت رشد ۳۲.۸ درصدی در بخش نفت و رشد ۲۱ درصدی در بخش صنعت داشته است که این‌ها هم باعث رشد در بخش عمده‌فروشی و خرده‌فروشی و سایر بخش‌ها شده است.

یک سازوکار غیرمستقیم دیگر در نتیجه این می‌تواند باشد که درآمد‌های ارزی ایران صرف واردات ماشین‌آلات و تجهیزات آن شود که همان سرمایه‌گذاری است و می‌تواند موجودی سرمایه ایجاد کند که در بلندمدت باعث رشد اقتصادی شود. برای اینکه ببینیم این اتفاق رخ داده است یا نه، باید سمت مصارف تولید را نگاه کنیم تا ببینیم این ۱۳ درصد افزایش به چه مصرفی رسیده است.

تولید ناخالص داخلی می‌تواند به چهار حالت مصرف شود: مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه‌گذاری و تغییر در موجودی انبار. دولت می‌تواند با مصرف بیشتر (که معادل کالای عمومی ا‌ست) رفاه را افزایش بدهد، اما این عامل در سال‌های اخیر تغییر زیادی نداشته است.

بخش دیگری می‌تواند تبدیل به سرمایه‌گذاری شود که با تبدیل به موجودی سرمایه عاملی در جهت فعال‌شدن چرخه رشد اقتصادی ایران شود. اما در آمار‌ها مشاهده می‌کنیم که علی‌رغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه‌گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است، به صورتی که سرمایه‌گذاری در سال ۱۴۰۰ حدود نصف سرمایه‌گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است.

اتفاق جالبی که در اقتصاد ایران و طی این سه سال افتاده است، این است که افزایش تولید، به جز بخشی که به مصرف خانوار‌ها رسیده، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است. تغییر در موجودی انبار یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم‌قطعیت‌ها و انتظارات تورمی. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقصاد ایران حاکی از ناکارآیی‌های زیادی است که آن هم در نتیجه عدم‌قطعیت‌هایی است که وجود دارد.

نبض کند رشد موجودی سرمایه

به گفته این استاد دانشگاه شریف، اگر دوباره به سازوکار‌های بلندمدت اقتصاد ایران بازگردیم، می‌بینیم که رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم، سرمایه‌گذاری انجام شده است؛ بنابراین موجودی سرمایه دیگر در رشد اقتصادی ایران سهمی ندارد.

موجودی سرمایه یک ساختار بخشی دارد. قسمتی از آن در بخش کشاورزی، قسمتی در صنعت و قسمتی در نفت است. در این ساختار، آن چیزی که عمدتا برای ما رشد ایجاد می‌کند، موجودی سرمایه در بخش‌های صنعت و نفت است. اگر به موجودی سرمایه در این دو بخش نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که هر دو شاهد رشد منفی بوده‌اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد (و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت) موجودی سرمایه این دو بخش کوچک و کوچک‌تر می‌شود و ساختمان‌ها و ماشین‌آلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیف‌تر می‌شوند.

می‌توان گفت با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه می‌شود، سرمایه‌گذاری در بخش مسکن و خدمات است. از مجموع این شواهد می‌توان نتیجه گرفت رشد اقتصادی سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکار‌های بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده است، بلکه در نتیجه شوک‌ها و نوسانات کوتاه‌مدت ایجاد شده است؛ لذا ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکان‌پذیر است. ادامه افزایش صادرات شاید در شرایط تحریم غیرواقعی به نظر برسد و افزایش قیمت نفت هم عاملی خارج از کنترل سیاستگذار است.

ایران به کدام سو خواهد رفت؟

این اقتصاددان برجسته در ادامه توضیح داد: در جدول بالا با دو فرض نرخ استهلاک برابر ۴.۵درصد و ثبات نسبت موجودی سرمایه به تولید، بررسی کرده‌ایم که اگر بخواهیم به اعداد مختلفی در رشد بلندمدت دست پیدا کنیم، باید چه مقدار سرمایه‌گذاری رشد داشته باشد. اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱.۷درصد رشد اقتصادی داشته باشیم، باید رشد ۴.۵درصدی در سرمایه‌گذاری ایجاد کنیم که در ده سال گذشته چنین تجربه‌ای را نداشته‌ایم.

اگر بخواهیم رشد ۴.۳درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵درصدی در سرمایه‌گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه‌گذاری ما در سال‌های گذشته هیچ‌وقت از ۷.۵درصد بیشتر نشده که این هم میانگین اعدادی با نوسان بسیار بالا (از یک درصد تا ۲۵درصد) است. برای حالتی که رشد ۵.۸درصدی در تولید را انتظار داریم، باید رشد ۲۰درصدی در سرمایه‌گذاری داشته باشیم. در برنامه هفتم توسعه، رشد ۸درصدی در هر سال برای ایران پیش‌بینی شده است که نکته بسیار قابل‌تاملی ا‌ست.

این تحلیل با محوریت نقش سرمایه‌گذاری در رشد اقتصادی کشور بود، اما برای اینکه رشد اقتصادی مناسب بتواند استمرار پیدا کند نیاز به چندین مقوله است. می‌توانستیم این موضوع را از سمت محدودیت‌های انرژی هم بررسی کنیم. برای مثال، در جدول اخیر یک فرض بسیار ساده‌کننده وجود دارد و آن هم اینکه برای رشد ۴درصدی با محدودیت انرژی مواجه نیستیم.

همین‌طور می‌توانستیم به محدودیت‌های تامین مالی اشاره بکنیم. می‌توانستیم از نگاه محدودیت‌های محیط‌زیستی و مشکلات منابع آب به این موضوع توجه کنیم. به موارد دیگری هم می‌توانستیم اشاره کنیم، ازجمله محدودیت‌های سرمایه انسانی، کاهش بهروه‌وری و بی‌ثباتی‌های اقتصاد کلان و تورم بالا.

نیلی یادآورشد: در کنفرانس اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ با آقای خاوری‌نژاد ارا‌ئه‌ای شبیه به این داشتیم که در آن پیش‌بینی کردیم که به نظر نمی‌رسد ایران بتواند رشد بالاتر از ۲درصد را به‌راحتی تجربه بکند که آمار هم حاکی از همین است. رشد در محدوده دو تا سه‌درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه به نظر می‌رسد، مگر اینکه تغییرات بزرگی در عواملی که رشد اقتصادی برای ایران ایجاد می‌کنند رخ دهد، مانند دسترسی بیشتر به تکنولوژی، اصلاحاتی در ساختار بودجه و در نظام بانکی، حل مشکلات انرژی و منابع آبی و سایر عوامل. من معتقدم با توجه به شرایط خطیری که الآن در آن قرار داریم، ده سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. امیدواریم که بسیار بهتر باشد، اما ممکن است در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم.

او در پایان صحبت‌های خود تاکید کرد: اشاره به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه بخش‌های کوچکی از اقتصاد ایران که عمدتا کسب‌و‌کار‌های اینترنتی و نوین را شامل می‌شوند، با کیفیتی مناسب و با جذب نیروی انسانی کیفی، در حال رشد هستند. درصورتی‌که دولت محدودیتی در ادامه فعالیت این کسب‌و‌کار‌ها ایجاد نکند، ممکن است چراغ امیدی برای آینده کسب‌و‌کار‌ها در اقتصاد ایران هرچند محدود، روشن شود.

دیگر خبرها

  • یزد در زمینه مجوز الکترونیکی عقب ماند
  • ابعاد مهم سفر رئیس‌جمهور به اسلام آباد
  • اقتصاد اسلامی بدون وضو!
  • موج جدید مدعیان «دلارزدایی» از اقتصاد ایران چه می‌خواهند؟
  • تردید‌های تداوم رشد
  • اذعان صندوق بین المللی پول به مقاومت اقتصاد روسیه در برابر تحریم‌
  • نفت خط مقدم رشد اقتصادی
  • لزوم بازنگری برخی مسائل پیش روی رشد اقتصاد در استان تهران
  • دولت سیزدهم در دیپلماسی اقتصادی موفق عمل کرده است
  • اصلاح سیاست‌های ارزی باعث کاهش التهابات بازار می‌شود