Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-03-28@21:43:26 GMT

ناگفته‌های علی دایی از پرونده سرقت گردنبندش

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۱۶۰۴

ناگفته‌های علی دایی از پرونده سرقت گردنبندش

 متاسفانه در هفته‌های گذشته ویدئویی از علی دایی منتشر شد که در آن سارقی به هدف دزدیدن گردنبند علی دایی به سمت وی هجوم بردند. این ویدئو خیلی زود در فضای مجازی دست به دست شد و با واکنش‌های زیادی هم همراه بود. علی دایی از این اتفاق ناگوار صحبت کرد که در ادامه می خوانید.

 لطفا خودتان برایمان از این اتفاق ناگوار صحبت کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متاسفانه این نوع سرقت‌ها اخیرا خیلی زیاد شده است. اول از همه دوست دارم از نیروی انتظامی و آگاهی که شبانه روز در حال خدمت کردن به مردم هستند نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشم. خدا را شکر یکی از سارقین را دستگیر کردند. ولی آن یکی فعلا فراری است. خوشبختانه گردنبندم را به من تحویل دادند. خیلی‌ها گفته بودند که چرا نیروی انتظامی فقط به کار علی دایی سریع رسیدگی می‌کند؟ ولی اینطور نیست از این دو سارق ۶۳ مورد دیگر در زمینه دزدی و خفت‌گیری شکایت شده بود.

نیروی انتظامی آن‌ها را از طریق فیلم‌هایی که پس از شکایت افراد دیگر ضبط و پیدا شده بود شناسایی و دستگیر کرده است. جدا از این نیروی انتظامی به من لطف داشته آیا دیگران منتظر بودند که به غیر از این چیز دیگری باشد؟ از زمانی‌که ماردونا فوت کرد تا همین حالا هم همگی دنبال دکتر و پرستارش هستند چرا که وکیل و خانواده او معتقدند که در رسیدگی پزشکی نسبت به دیگو کوتاهی صورت گرفته است.

پس کوچکترین حقی که امثال علی دایی در این مملکت دارند این است که نیروی انتظامی که در این موارد به شکایت همه مردم رسیدگی می‌کند به کار علی دایی کمی سریع‌تر رسیدگی کند. البته با توجه به ۶۳ شاکی دیگر از این دو سارق کار پرونده و رسیدگی به آن‌ها کمی جلوتر افتاد. متاسفانه همانطور که پیش‌تر گفتم فضای مجازی طوری شده است که هر کسی به هر چیزی کار دارد. خیلی‌ها نوشته بودند خوب شد؛ علی دایی وضعش خوب است حالا از او دزدیدند که دزدیدند.

این دسته از کامنت‌ها فقر فرهنگی ما را نشان می‌دهد. جامعه‌ای که فقر اقتصادی داشته باشد امیدی به حل شدن مشکلش است، اما جامعه‌ای که فقر فرهنگی داشته باشد به هیچ عنوان نمی‌تواند خودش را اصلاح کند. به غیر از فقر اقتصادی که گریبان خیلی‌ها را گرفته بزرگ‌ترین معضل ما فقر فرهنگی مان است. متاسفانه برخی شعار می‌دهند و می‌گویند که ما فرهنگ ۱۴۰۰ ساله داریم. ما فرهنگ ۱۴۰۰ ساله نداریم ما تاریخ ۱۴۰۰ ساله داریم. اشتباه می‌گیرند. فرهنگ یک چیزی است که باید از خانواده‌ها شکل بگیرد. مثلا همه ما در خیابان رانندگی می‌کنیم، ولی کدام یک از ما اصول درست رانندگی را رعایت می‌کند یا اصلا فرهنگ آن را دارد؟

یکی از سارقانی که دستگیر شد در اعترافاتش گفته بود: به‌دلیل استفاده بیش از حد مواد مخدر نتوانسته تشخیص بدهد که سوژه مورد نظر شما هستید؟ آیا این صحت دارد؟

بله. البته من به خاطر کرونا آن روز ماسک زده بودم. گویا در اعترافاتی که از سارق گرفتند او گفته: من را به همین دلیل نشناخته است. زمانی‌که سوار موتور شده و دیده که مردم داد می‌زنند تازه متوجه شده که من علی دایی هستم. البته وقتی یک نفر از مواد مخدر توهم زایی مثل شیشه استفاده می‌کند نمی‌توان توقع بیشتر از این را هم داشت. آن سارق دو بار می‌خواست با قمه به شکمم بزند که خداراشکر به موقع عقب عقب رفتم. از یک طرف نگران همسرم که داخل ماشین نشسته بود و از طرف دیگر هم خیلی نگران دختر بودم. شانس آوردم که دخترم خیلی سریع به داخل دفتر رفت واگرنه نمی‌دانم چه پیش می‌آمد. خداراشکر هر چه بود به خیر گذشت.

متاسفانه یکی از مشکلات اساسی کشور ما مواد مخدر است. معتقدم که هر کدام از ما باید برای مبارزه با این معضل به نوعی به ستاد مبارزه با مواد مخدر کمک کنیم. تمام این آقایانی که ۹۰ درصدشان با بی رحمی تمام دزدی می‌کنند شرایط عادی ندارند. اکثر آن‌ها شیشه و مواد مخدر مصرف می‌کنند. در آن صحنه دزدی همسرم داخل ماشین نشسته بود و دخترم را هم می‌خواستم به داخل دفتر محل کارم بیاورم که مورد هجوم وحشیانه سارقان قرار گرفتم؛ که این نشان می‌دهد آن شخص شرایط عادی نداشته است. ما باید به نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر کمک کنیم. تا تعداد افراد معتاد و بزهکار در جامعه کم شود سلامت دوباره به کشورمان بازگردد. ما فقط در حال شعار دادن هستیم. ما برای جوانان‌مان چه کار‌هایی کردیم چه شرایطی را برای آن‌ها فراهم کردیم؟

اسم مارادونا هم آوردید بدون شک خبر فوت او یکی از دردناک‌ترین اتفاقات برای فوتبال دوستان سراسر دنیا بوده دوست دارم نظرتان را در مورد او به مخاطبان ما بگویید؟

مطمئنا از لحاظ فنی مارادونا هرگز تکرار نخواهد شد. درست است که بعد از او مسی آمد، اما به‌نظرم نتوانست عین مارادونا شود. متاسفانه مارادونا برعکس استعدادش در فوتبال در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی‌اش خیلی مسائل را نادیده گرفت. بعد‌ها خودش در سنین بالا به این نتیجه رسید که خیلی اشتباه کرده است. مثلا او می‌توانست از لحاظ فنی و فوتبالی برای جوانان فوتبال‌دوست و بازیکن الگو بسیار مناسبی باشد، ولی از خیلی جهات به‌دلیل اشتباهاتش اصلا الگوی مناسبی نبود. فکر می‌کنم تنها کسی که کمی می‌توانست به او شباهت داشته باشد مسی است.

زمانی‌که که خبر ترخیصش از بیمارستان را شنیدم و اینکه در سلامت کامل به سر می‌برد خیلی خوشحال شدم. ولی خبر فوت او بدون شک یک حادثه ناگوار و یک اتفاق تلخ برای جامعه فوتبال بود چرا که دیگر بازیکنی مثل دیگو در فوتبال تکرار نخواهد شد.

همیشه گفته‌اید که اگر "کریس رونالدو" رکورد شما را در تعداد گل‌های ملی بشکند خوشحال می‌شوید و باعث افتخارتان است که این رکورد به دست ستاره‌ای مثل او شکسته شود آیا فکر می‌کنید رونالدو بتواند به این مهم دست پیدا کند؟

معتقدم هرچه خدا بخواهد همان می‌شود. ولی رکورد برای شکستن است. کدام رکورد بوده که تابه‌حال دست نخورده باقی مانده باشد؟ بالاخره یک روز هر کسی رکورد شخص دیگری را می‌زند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم چه بهتر که این رکورد به دست بازیکن بزرگی مثل رونالدو شکسته شود. به‌نظرم کریس می‌تواند در بازی‌های ملی باقی مانده به این مهم دست پیدا کند.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: علی دایی سرقت گردنبند علی دایی پارسی خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۱۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«خواجوی کرمانی» در شیراز؛ آشنا و غریب

ایسنا/فارس هر قدر که آرامگاه خواجوی کرمانی در شهر شیراز شناخته شده است و همواره عده‌ای را جهت تفریح و تفرج در خود جای می‌دهد، اما خود او، شخصیت و جایگاه ادبی‌اش کمتر برای مردم شناخته شده است.

در یکی از جذابترین نقاط شهر شیراز و در جوار دروازه‌ قرآن، آرامگاه شاعری برجسته از قرن هشتم هجری قرار دارد که به خصوص در ایام نوروز، گردشگران زیادی را هم در خود جای می‌دهد.

کمال‌الدین ابوالعطاء محمودبن علی‌بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی و متخلص به «خواجو» در کرمان متولد شده و در همانجا به تحصیل علوم و فنون متداول مشغول شد. سپس سفری طولانی را آغاز کرد تا به سیر و سیاحت بپردازد.

او به زیارت کعبه رفت و بعدها نیز مدتی درتبریز و شیراز به سر برد. وی به غیر از دیوان قصاید و غزلیات، خمسهٔ نظامی گنجوی را نیز جواب داده است.

خواجو در سال ۷۵۳ هجری قمری در شهر شیراز دار فانی را وداع گفت و در بالای تنگ الله اکبر شیراز به خاک سپرده شد.

امروز، ۸ فروردین با برخی از بازدیدکنندگان از آرامگاه این شاعر بزرگ، صحبت کردیم.

پدری اهل شهرستان زرند استان کرمان همراه با همسر و فرزندانش برای سفری چند روزه به شیراز آمده‌اند. او در خصوص چراییِ انتخاب مقبره خواجو به عنوان یکی از اهداف گردشگری خود گفت: آمده بودیم تا از دروازه قرآن دیدن کنیم و با آن عکس بگیریم، اما متوجه مجسمه‌ای در کنار دروازه شدیم که کنجکاوی بچه‌ها را برانگیخت.

وی افزود: وقتی دخترم پرسید که این کرمانی کیست و چرا آرامگاه او در شیراز است، نمی‌دانستم چه جوابی بدهم. خود من به عنوان یک کرمانی، با نام این شاعر آشنا نبودم و برایم جالب بود که در شهر شیراز و در چنین نقطه زیبایی، برای او آرامگاه ساخته‌اند.

این مسافرِ شیراز قول داد که شناخت از شاعر هم‌استانی خود را از همین امروز شروع کرده و به فرزندان خود نیز بیاموزد.

پدر دیگری نیز که اهل شهر شیراز بود و همراه با همسر و دختر خود به بازدید آرامگاه خواجو آمده بود، گفت: سال‌ها بود که اینجا نیامده بودم و این بار هم به اصرار دخترم آمدم.

وی در پاسخ به این سئوال که چقدر از خود خواجوی کرمانی شناخت دارد، گفت: متاسفانه هیچ شناختی ندارم و دخترم هم بیشتر برای منظره و چشم‌انداز زیبا، ما را به اینجا آورد تا عکس بگیرد.

این مرد شیرازی بهترین مکان دیدنی شیراز را «باغ ارم» عنوان کرد و گفت: از کودکی در شیراز زندگی می‌کنم و هیچ نقطه‌ای مانند باغ ارم به من آرامش نمی‌دهد.

مرد جوانی که از استان مازندران نیز همراه با خانواده خود به آرامگاه خواجوی کرمانی آمده و حالا در حال خروج از مجموعه بود، به خبرنگار ایسنا گفت: واقعا از حضور در این مکان لذت بردم و حال همه ما خوب شد.

وی در خصوص شناختش از شاعر کرمانی نیز گفت: متاسفانه شناخت چندانی ندارم و فقط می‌دانم شاعر قرن هشتم بوده و ظاهرا حضرت حافظ نیز از خواجو الگو می‌گرفته است.

در کنار مقبره، یک نفر به عنوان راهنمای گردشگری نیز حضور داشت. از او پرسیدیم: گردشگران چقدر درباره خواجو از شما سوال می‌پرسند؟

خانم راهنما پاسخ داد: متاسفانه خیلی به ندرت. نه شناخت چندانی از خواجو دارند و نه سوالی می‌پرسند. بیشتر افراد برای عکس گرفتن با آبشار و لذت بردن از فضا و چشم‌انداز به اینجا می‌آیند.

وی ادامه داد: زمانی که در آرامگاه سعدی یا حافظ مستقر می‌شویم، افراد زیادی به ما مراجعه می‌کنند و سوالات مختلفی درباره زندگی و شخصیت آنها می‌پرسند اما در آرامگاه خواجو سرمان همیشه خلوت است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • از شوک داریوش مهرجویی تا داغ کرمان
  • راز بزرگ آقای گل پرسپولیس و علی دایی | یک پرسپولیسی آقای گل را بیرون کرد
  • علی دایی و راز بزرگ آقای گل پرسپولیس
  • فرصتی طلایی که طارمی از دست داد
  • ۸۰ هزار ماموریت اورژانسی انجام دادیم
  • علی دایی را محروم کردم، شیشه ماشینم را شکستند!
  • ماجرای اخراج دایی و حضور احمدی‌نژاد در رختکن تیم ملی
  • «خواجوی کرمانی» در شیراز؛ آشنا و غریب
  • کشته‌های تصادفات نوروزی به ۵۴۹ نفر رسید
  • ناگفته‌های محسن رضایی از مهدی باکری