Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-04-25@20:11:09 GMT

نقشه مرد بی آبرو برای دختر ثروتمند تهرانی + عکس

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۴۴۹۱

نقشه مرد بی آبرو برای دختر ثروتمند تهرانی + عکس

رویداد۲۴چنــد روز قبــل مــرد جوانـی بــه یکی از کلانتری‌های جنوب پایتخت رفت و از ربوده شــدنش توســط مردان پژو سوار خبــر داد.

وی گفــت: در حــال رفتــن به خانــه بودم کــه یک خــودروی پژو ۲۰۶ با ســه سرنشین راهم را سد کرد. راننده پســر جوانــی بود کــه چهــرهاش خیلی شبیه بروسلی بود.

ناگهــان دو سرنشــین پیاده شــده و مرا با زور سوار خودروشــان کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


او ادامه داد: خــودرو بعد از حدود یک ســاعت در خانــه ویلایی متروک‌های متوقـف شــد.

آن‌ها مرا به یکــی از اتاق‌ها بردند. مــردان ناشــناس از من فیلــم و عکس مســتهجن گرفتــه و پــس از ســرقت انگشــتر و گردنبنــد طلا و گوشــی تلفن همراهــم مــرا رهــا کردنــد.

آن موقــع وضعیت خوبی نداشــتم سر و وضعم را مرتــب کــرده و از خانه متروکه بیرون آمــدم و چــون هیچ پولی نداشــتم پای پیاده راه افتادم و به کلانتری آمدم.

تصویر مرد رزمی کار مــرد جــوان در تحقیقات گفــت: داخل خــودرو یــک قــاب عکــس کوچــک بــا زنجیــر از آیینــه آویــزان بود کــه عکس بروسلی داخلش بود از طرفی حرکات رزمی آدم ربا‌ها نشــان مــی داد که آن‌ها هــم مثل مــن اهــل ورزش هــای رزمی هستند.

با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز شد. اما چند روز بعد از این ماجرا، آرش، شــاکی پرونــده بــا پلیس تماس گرفــت و ســرنخی را در اختیار آن‌ها قرار داد. او گفــت: من عضو یکی از باشــگاه‌های رزمی هستم.

امروز که در حال رفتن به باشــگاه بودم ناگهان چشمم به همان خــودروی ۲۰۶ افتاد با دیدن آویز آیینه مطمئــن شــدم خــودروی آدم ربایــان اســت.

امــا بــرای اطمینــان بیشــتر به کمیــن نشســتم کــه در نهایــت تعجب همان راننده پژو و دو دوستش را دیدم کــه از باشــگاه بیرون آمدنــد. سریع شــماره خودرو را یادداشــت کردم بعد بــه باشــگاه رفتــم و مســئول پذیــرش گفــت آن‌ها در باشــگاه ثبت نام کرده اند و مشخصات کامل شان را به من داد.

بــا اطالعاتــی کــه آرش در اختیــار تیــم تحقیــق قــرار داده بــود مأمــوران بــا اســتعلام پلاک خودرو، هویــت راننده را به دست آورده و بدین ترتیب راننده جــوان و دو همدســتش شناســایی و دستگیر شدند.

راننــده در تحقیقــات ضمــن اعتــراف بــه ربــودن آرش گفــت: مــن بــه خاطر شــباهتم بــه بروســلی و علاقــه ام بــه هنرهــای رزمــی وارد ایــن رشــته شــدم و حتــی بــرای آمــوزش بــه خــارج از کشــور رفتــم. وقتــی برگشــتم یکــی از دوســتانم بهنام ســتاره که او هم مربی ورزش هــای رزمــی اســت بــه ســراغم آمــد و گفــت مــردی بهنــام آرش برای او مزاحمــت ایجــاد می‌کنــد و از مــن خواســت زهر چشــمی از او بگیرم، من هم قبول کردم و با همدســتی دو نفر از هم باشگاهی هایم یک روز راه آرش را ســد کــرده و او را به زور ســوار خودروام کردم.

قصد ما آدم ربایی نبود، اگر هم وســایلش را ســرقت کردیم فقط برای این بود که بیشــتر بترسد تا دست از سر ستاره بردارد. بــا اطلاعاتــی که پســر جــوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران به سراغ ســتاره رفتنــد. دختــر جــوان کــه هرگــز تصــور نمی‌کــرد بــه خاطــر ایــن ماجرا پایــش بــه پلیــس باز شــود گفــت: من مربی باشگاه رزمی هستم و وضع مالی خوبی دارم.

چند وقت قبل پدرم فوت کرد و ارثی‌های حــدود ۳ میلیارد تومان به من رسید. او ادامــه داد: چنــد وقــت بعــد یکــی از شــاگردانم بــه ســراغم آمــد و مــن را بــرای بــرادرش آرش که می‌گفت مهندس و ســاکن امریکاست خواســتگاری کــرد النــاز می‌گفــت برادرش برای دیدار آن‌ها به ایران آمده و بــه خاطــر شــرایط پروازهــا فعــلا در ایران ماندگار شده و قصد ازدواج دارد.

ازدواج برای ارثیه دختــر جــوان گفــت: بعــد از ملاقات آرش از او خوشــم آمــد و برای همین قــرار ازدواج گذاشــتیم امــا چــون پــدرم تازه فــوت کرده بــود و از طرفی به خاطر شرایط کرونا نمی‌شد مراسم گرفت، قرار شــد که جشن مختصری بگیریــم. در حالی که چند روز بیشــتر بــه عقدمــان نمانــده بــود یک شــب زن جوانــی بــه مقابــل خانــه ام آمد و در حالی که شناســنامه اش را نشــانم می‌داد گفت که همســر آرش اســت.

او بــه من گفــت کــه آرش و الناز برای تصاحــب پول هایــم چنین نقشــه‌ای کشیده اند. دختــر ورزشــکار ادامــه داد: وقتــی مطمئــن شــدم زن جــوان درســت می‌گوید ارتباطم با آرش و الناز را قطع کردم، اما از آن روز به بعد مزاحمت‌ها و تهدیدهــای آرش شــروع شــد و مــن هم برای اینکه از دســتش راحت شوم از دوســتانم خواســتم از وی زهر چشم بگیرند.

بــا اظهــارات دختــر جــوان، بازپــرس دادســرای ویــژه ســرقت دســتور تحقیقات در این پرونده را صادر کرد. منبع: رکنا لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 اخبار حوادث حوادث ویروس کرونا در ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۴۴۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک در غرب تهران / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو

مردی که به دلیل اختلاف یک میلیارد تومانی با مدیرعامل یک شرکت پخش‌کننده لوازم آرایشی-بهداشتی او را در خانه‌اش در غرب تهران به قتل رسانده بود ۲ روز بعد درحالی که به یکی از شهرهای شمالی گریخته بود دستگیر شد.   به گزارش همشهری آنلاین ؛ عصر روز ۲۸ فروردین ماه امسال به کلانتری ۱۴۱ کوهک خبر رسید که مردی در خانه‌اش واقع در طبقه پانزدهم برجی ۲۰ طبقه به قتل رسیده است.   در این شرایط ماجرا به محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک دادسرای جنایی تهران گزارش شد و دقایقی بعد او همراه با تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند.   شواهد نشان می‌داد مقتول ۴۸ ساله و مدیر یک شرکت توزیع لوازم آرایشی- بهداشتی است. او به تنهایی زندگی می‌کرد و بررسی‌ها حاکی از این بود که با ۳۷ ضربه چاقو به قتل رسیده است.   تحقیق در محل جنایت قتل مرد جوان را همکاران او به پلیس اطلاع داده بودند. ماجرا از این قرار بود که او هر روز ساعت ۹ صبح در محل کارش حاضر می‌شد اما روز حادثه نه ‌تنها در دفترش حاضر نشده، بلکه به تماس‌های تلفنی همکارانش نیز جواب نداده و باعث نگرانی آنها شده بود.   آنها تا ساعت ۴ بعداز ظهر به تماس‌های شان ادامه دادند و وقتی او بازهم جواب نداد تصمیم گرفتند برای پیگیری به خانه‌اش بروند. در آنجا سرایدار برج نیز اعلام کرد که مرد جوان از خانه اش خارج نشده و این موضوع ماجرا را پیچیده‌تر می‌کرد. در این شرایط بود که آنها همراه با سرایدار که کلید خانه مرد جوان را در اختیار داشت وارد خانه او شده و در آنجا با پیکر بی‌جانش مواجه شدند.   این اطلاعات از یک سو و معاینه جسد از سوی متخصصان پزشکی قانونی از سوی دیگر نشان می داد که حدود ۷ ساعت از وقوع قتل می‌گذرد و به احتمال زیاد او حدود ساعت ۹ صبح جانش را از دست داده است.   اولین سرنخ هنوز کاراگاهان به سرنخی در این پرونده دست نیافته بودند و معلوم نبود که مرد جوان با چه انگیزه ای و توسط چه کسی به قتل رسیده است. در این شرایط آنها به تحقیق از همسایه‌ها و همکاران مقتول و بررسی دوربین‌های مداربسته برج پرداختند.   یکی از دوستان مقتول به کارآگاهان گفت که مقتول از مدتی قبل با یکی از دوستانش اختلاف مالی داشت و ممکن است همین اختلاف باعث وقوع قتل شده باشد. در همین حال افسران پلیس با بازبینی تصاویر ضبط شده توسط دوربین‌های مداربسته ساختمان ۲ نفر را دیدند که صبح روز حادثه و درست زمانی که تخمین زده می شود قتل اتفاق افتاده وارد خانه مقتول شده و دقایقی بعد سراسیمه از آنجا بیرون رفته اند.   رازگشایی از جنایت تحقیقات بدون وقفه ادامه داشت و کاراگاهان در حال کنار هم قرار دادن پازل های این معمای جنایی بودند که ناگهان ماموران در جلوی برج یکی از افرادی که صبح آن روز به خانه مقتول رفته بود را مشاهده کرده و وی را بازداشت کردند.   او که از اقوام مقتول است در همان بازجویی‌های مقدماتی اسرار قتل مدیر شرکت توزیع لوازم بهداشتی را برملا کرد و گفت یکی از دوستانش که با مقتول اختلاف یک میلیارد تومانی داشته دست به این جنایت زده است.   او گفت: من قاتل و مقتول را برای کار به یکدیگر معرفی کرده بودم اما آنها دچار اختلاف شده بودند و به همین دلیل مقتول با من رابطه خوبی نداشت. قاتل مدتی بود که با من زندگی می‌کرد و صبح امروز (روز حادثه) سوار بر موتورسیکلت من به خانه مقتول رفتیم تا آنها با یکدیگر صحبت کنند.   چون مقتول از من دل خوشی نداشت من پایین برح منتظر ماندم و دوستم بالا رفت. حدود نیم ساعت از او خبری نبود تا اینکه تماس گرفت و گفت بروم بالا.   در آنجا بود که با پیکر خونین مقتول روبه‌رو شدم. دوستم گفت بحث مان شد و من هم عصبانی شدم و او را کشتم. بعد از آن دو نفری از آنجا فرار کردیم و دوستم وسایل و پاسپورتش را از خانه ام برداشت و فرار کرد.   دستگیری، ۴۸ ساعت بعد از جنایت بعد از رازگشایی از این جنایت، مرحله بعدی دستگیری قاتل فراری بود. کاراگاهان که احتمال می‌دادند متهم قصد خارج شدن از کشور را دارد مشخصات او را در اختیار واحدهای مختلف قرار دادند و از سوی دیگر با استفاده از سرنخ‌های به دست آمده تلاهای خود برای دستگیری او را آغاز کردند.   ۲ روز از این جنایت گذشته بود که ماموران به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد قاتل فراری به یکی از شهرهای شمالی کشور گریخته و در آنجا مخفی شده است. در این شرایط آنها با اخذ نیابت قضایی راهی آنجا شده و موفق شدند قاتل فراری را دستگیر کنند.   بر اساس این گزارش ۲ متهم این جنایت هم‌اکنون در بازداشت به سر می برند و تحقیقات برای روشن شدن ابعاد پنهان این جنایت ادامه دارد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!
  • اوکراین میدانی برای آزمودن نظم جهانی آینده است
  • کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد
  • سیستان و بلوچستان استانی ثروتمند و در حال پیشرفت است
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • قتل آتشین پدر در خواب عصرگاهی با نقشه شیطانی دختر جوان
  • ماجرای کما و فوت دختر تهرانی در متروی تجریش به روایت تسنیم
  • (ویدیو) کما و فوت دختر تهرانی در متروی تجریش؛ اصل ماجرا چیست؟!
  • جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو
  • جزئیات تازه از جنایت در برج ۲۰ طبقه کوهک در غرب تهران / قتل مرد ثروتمند با ۳۷ ضربه چاقو