ساحل حمید هیراد را آنلاین بشنوید
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۳۶۴۵۴
تکآهنگ «ساحل» با صدای حمید هیراد در دسترس مخاطبان قرار گرفت. این اثر یکی از قطعات آلبوم «راز» است.
قطعه «ساحل» از آلبوم «راز» با صدای حمید هیراد منتشر شد.
ترانه این اثر را مریم آرام سروده و رسول حسینی تنظیمکننده آن است و فرجاد تقوی میکس و مستر آن را انجام داده است.
از دیگر عوامل این اثر میتوان به امیرحسین کیانپور (نوازنده کناچو و دودوک) و پرهام حسینی (نوازنده ویلون) اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن ترانه؛
بیآشیانتر از بام، عشقت نرفته از یاد
دیدی چه ساده افتاد، جانم به دستِ صیاد
شیرین چرا فرهادِ خود را داده بر باد
دریا به دریا میروم چون رفتم از یاد
صیادِ من تو آنی، حالِ مرا ندانی
دیگر نمیتوانی، در خاطرم بمانی
سرما زده بارانیام امشب
من عاشقِ ویرانیام امشب
سرما زده طوفانیام امشب
در این جهان زندانیام امشب
مثلِ آن مردابِ غمگینی که نیلوفر نداشت
حالِ من بد بود اما، هیچکس باور نداشت
شیرین چرا فرهادِ خود را داده بر باد
دریا به دریا میروم چون رفتم از یاد
صیادِ من تو آنی، حالِ مرا ندانی
دیگر نمیتوانی، در خاطرم بمانی
سرما زده بارانیام امشب
من عاشقِ ویرانیام امشب
سرما زده طوفانیام امشب
در این جهان زندانیام امشب
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۳۶۴۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(بشنوید) محو تماشا
فرارو- آواز همایون شجریان با آهنگسازی علی قمصری و شعری از فریدون مشیری و تار و گیتار علی قمصری را بشنوید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی متن آهنگ محو تماشا گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟آن چنان مات که یکدم مژه برهم نزنی!
مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی!
می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود
عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار
روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود
مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی!
بالله که بجز یادِ تو ، گر هیچ کسم هست
حاشا که به جز عشق تو گر هیچ کسم بود
سیمای مسیحایی اندوه تو، ای عشق
در غربت این مهلکه فریادرسم بود
عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار
روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود
مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی!