لاله زار به دالان سینماهاى محتضر تبدیل شده است / تخریب سینما ایران لاله زار، شروع تخریب سریالى سینماهاست
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۹۵۶۶۰
سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران با ابراز انتقاد از تخریب سینما ایران لاله زار و با بیان اینکه زندگى فرهنگى هنرى، با عریض کردن پیاده رو ها به لاله زار نمى آید گفت: لاله زار با گنجایش ١٠هزار صندلى بهترین محل برگزارى جشنواره هاى سینمایى است.
به گزارش برنا؛ علی اعطا، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران در دویست و شصتمین جلسه شورا در نطق پیش از دستور خود به تخریب سینما ایران لاله زار و تخریب این راسته فرهنگی پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نطق پیش از دستور علی اعطا بدین شرح است:
به نام پروردگار که هنر جلوه ای از صفات اوست
شهروندان گرانقدر تهرانی
اهالی فرهیخته رسانه
اعضای محترم شورای شهر تهران
جایی در میانه تهران تاریخی، گذر آپارات هاست. از گوشه شمالی شرقی میدان توپخانه به سوی شمال، خیابان لاله زار است، خیابان سینماهای تهران؛ خیابان سینماهای ایران که نه؛ دالان سینماهای محتضر پایتخت. دالان احتضار 18 سینمایی که، روزگاری، با فعالیت آنها لاله زار گذر آپارات ها بود و حالا سالهاست با تعطیلی این سینماها لاله زار به دالان سینماهای تبدیل شده که سالهاست نفس شان به شماره افتاده است.
سخن بر سر 18 سینمای این خیابان قدیمی است؛ 16 سینما درلالهزار و دو سینما در امتداد آن در لاله زار نو.
اما این روزها، اخبار تلاش برای احیاء لاله زار، خبر احتمال صدور پروانه تخریب سینما ایران، این سینمای قدیمی خیابان لاله زار دوستداران فرهنگ و هنر و میراث را نگران کرده است. رأی اخیر دیوان عدالت اداری مبنی بر الزام شهرداری به صدور پروانه ساختمانی تخریب و نوسازی سینما ایران و انتشار خبر آن در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منشاء و مبدأ این نگرانی هاست.
اگر چنین شود، اگر سینما ایران بر اساس رای دیوان تخریب شود، به گمان من این نقطه آغاز تخریب سریالی سینماهای لاله زار خواهد بود.
این حکم می تواند مقدمه مرگسریالی سینماهای خیابان لاله زار باشد.
با تخریب احتمالی سینما ایران در گذر آپارات ها شاید روزنامه ای چنین تیتر بزند: "سینمای ایران" در خیابان سینماهای ایران تخریب شد! باور دارم تخریب سینما ایران شروع دومینوی تخریب سینماای لاله زار است. تخریب سریالی سینماها.
از سینما ایران لاله زار بیشتر سخن بگوییم. سینمای متروکه ای که امروز در بستر احتضار است؛ در سالهای نه چندان دور یکی از اولین سالن های مدرن را با گنجایش 1000 نفر دارا بوده است.
سینما ایران در فروردین ۱۳۳۷ در اولین روز نمایش فیلم "توفان در شهر ما" به کارگردانی ساموئل خاچیکیان توفانی در لاله زار به پا کرد. جمعیتی انبوه به این سینما آمدند تا داستان دیوانه ای زنجیری را بر پرده سینما تماشا کنند که از تیمارستان به خانه ای مخروبه گریخته بود. این فیلم که در سال 1396 با همکاری فیلمخانه ملی ایران در مرکز مرمت فیلم بولونیا مرمت شد و نسخه مرمت شده آن به همت سینماتک خانه هنرمندان ایران و با همکاری فیلمخانه ملی ایران در بهمن ماه ۱۳۹۷ در تالار ناصری خانه هنرمندان به نمایش در می آید.
همکاران ارجمند
لاله زار امروز، دالان سینماهای رو به احتضار است.
توضیح واضحات است اگر بگویم بخش مهمی از عناصر هویتی خیابان لاله زار، سینماهای آن هستند.
توضیح واضحات است اگر بگویم نخستین سینماهای تهران در خیابان لالهزار و حوالی آن ساخته شد.
سینما فاروس یا خورشید نو که در مقابل تئاتر نصر قرار دارد و در سال 1316 احداث شده است، در حال حاضر چشم اندازی برای ماندن ندارد.
سینما کریستال که در سال 1324 ایجاد شده، توسط مالکین، مسیر تخریب و ساخت مجتمع تجاری را دنبال می کند.
سینما البرز، سینمای دیگری که در دهه های نخستین قرن، در خیابان لاله زار احداث شده است، سینمای دیگری است که وضعیت بهتری از فاروس و کریستال ندارد.
به گمانم، تخریب سینما ایران، آغاز دومینوی مرگ سینماهای قرار گرفته در دالان سینماهای محتضر تهران خواهد بود.
شهروندان گرانقدر تهرانی
اهالی فرهیخته رسانه
اعضای محترم شورای شهر تهران
نمی توان از احتضار سینماهای لاله زار سخن گفت و به قوانین و مقررات حوزه میراث فرهنگی گریزی نزد.
تردیدی نیست که ثبت آثار در فهرست های ملی و آثار ارزشمند، کمک می کند که این آثار از خطر تخریب و نابودی رهایی یابد. اما مشکل آن جا رُخ عیان می کند که گاه گاه، دلیل این که این بناها پس از دوره زندیه ساخته شده و مالک خصوصی دارند، دیوان عدالت اداری رای به خروج آنها از فهرست آثار ملی و فهرست های ذیربط می دهد.
در ماده یک "قانون راجع به حفظ آثار ملی" مصوب سال 1309 مجلس شورای ملی آمده است: "ابنیه و اماکنی که تا اختتام دوره زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول با رعایت ماده ۳ این قانون می توان جزو آثار ملی محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت دانست."
اما چرا تا اختتام دوره زندیه؟
به نظر می رسد ملاک اختتام دوره زندیه در زمان تصویب قانون، در کنار فهم صرفاَ تاریخی نسبت به مقوله میراث فرهنگی به جهت نگاه سیاسی سرسلسله حکومت طاغوتی گذشته به میراث فرهنگی در نظر گرفته شده و در قانون قید شده است؛ تا به این واسطه، پهلوی اول با تخریب آثار دوره قاجار بتواند خود را معمار ایران مدرن جا بزند.
سالها بعد با تصویب قانون راجع به ثبت آثار ملی در سال 1352، امکان ثبت آثاری که دارای شئون ملی هستند پیشبینی شد.
با توجه به جنبه های تفسیرپذیر تعبیر شئون ملی؛ شعب دیوان عدالت اداری به استناد قانون تشکیل و آیین دادرسی دیوان عدالت، تفسیرهایی از قانون به دست می دهند که با هدف قانونگذار مبنی بر حفاظت از از میراث فرهنگی ملی در تعارض قرار می گیرد.
بنابراین قانون سال ۵۲ به جهت ملاک قابل تفسیری که ایجاد کرده است، زمینه حفظ آثار پس از دوره زندیه را فراهم نمی کند و کماکان اثر سو ملاک سیاسی رضاخانی باقی است.
در واقع به جهت وجود رگه هایی از نگاه سیاسی رضاخانی به میراث فرهنگی در برخی قوانین مصوب مجلس شورای ملی که همچنان دارای اعتبار هستند؛ دیوان عدالت اداری بعضا مستند به این قوانین رای به خروج آثار ارزشمند معماری و یادمان های تاریخی از فهرست آثار ثبت شده ملی می دهد.
خانمها و آقایان!
دعوای مالکان خصوصی بناها و خانه های تاریخی با میراث فرهنگی، و گشاده دستی دیوان عدالت اداری در صدور حکم خروج این آثار و بناها از فهرست آثار ثبت شده ملی، داستان دیروز و امروز نیست و به نظر می رسد در فردا ها هم همچنان ادامه خواهد داشت.
هر چند میراث فرهنگی مسئولیت ثبت آثار تاریخی و دارای شئون ملی و ساختمان های ارزشمند را برعهده دارد؛ اما در بسیاری موارد این مجموعه چنان که باید و شاید و مطابق آنچه در قانون پیش بینی شده نتوانسته است زمینه های حمایت از مالکان و متصرفان بناهای تاریخی را فراهم کند. بنابرین عدم انتفاع اقتصادی و گاه هزینه های سرسام آور نگهداری از این بناها، مالکان را ناگزیر به تلاش برای خروج بناها از فهرست های میراث سوق می دهد که حوزه اختیار عمل آنها را در مورد ملک شان بسیار تحت الشعاع قرار داده است.
بی تردید یکی از عناصر اصلی هویت بخش لاله زار همنشینی همه این ۱۸ سینما در مجاورت یکدیگر است. بناهایی که عمدتاً در دهههای آغازین قرن احداث شدهاند و اکنون هر یک خاطرهای را برای دوست داران هنر سینما تداعی میکنند. خوب است توجه کنیم سینماهای محتضر لاله زار ظرفیت و گنجایش ۱۰ هزار صندلی دارد. با مرمت و احیا و با زندهسازی این سینماها با گنجایش ۱۰ هزار صندلی، چرا لاله زار محل برگزاری جشنوارههای فیلم نباشد؟ توضیح واضحات است که ایجاد جریان زندگی فرهنگی و هنری راهش عریض کردن پیادهروها نیست. زندگی از جای دیگری میآید. بدیهی است که باید کالبد هم با زندگی جاری در آن فضا متناسب باشد.
لاله زار با مرمت و چهار بنای تاریخی و باز پیرایی جداره ها و عریض کردن پیادهروها، پذیرای جریان زندگی متناسب با فرهنگ و هنر امروز نخواهد شد. فردا و پس فردا سینماهای دیگری با رای دیوان به سراغ ما خواهند آمد و ما همچنان همچون یک پروژه دانشگاهی مشغول عریض کردن پیادهروهای لاله زار و بازپیرایی جداره ها هستیم و ابتکار عملی در برابر آراء الزام به صدور پروانه تخریب نداریم. اگر شهرداری ابتکار عمل را به دست بگیرد و اولا با مذاکره و پیگیری چند جانبه از یک سو با مالکین سینماها و از دیگر سو با مسئولین حوزه فرهنگ، لاله زار را مهیای برگزاری جشنواره های سینمایی کنند، زندگی فرهنگی و هنری لالهزار به جریان خواهد افتاد.
زباغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلیدباغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندانکه قمری بر چنار آید
چواندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
ترا مهمان ناخوانده بروزی صد هزار آید
فرخی سیستانى
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: لاله زار علی اعطا تخريب سينما ايران لاله زار سینما ایران لاله زار تخریب سینما ایران دیوان عدالت اداری خیابان لاله زار میراث فرهنگی لاله زار دوره زندیه لاله زار شهر تهران احداث شده آثار ملی ثبت آثار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۹۵۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو ۸۴ ساله شد/ اینجا تهران است، رادیو ایران
کافی است چشمانمان را چند ثانیه ببندیم و به این رسانه فکر کنیم که ۸۴ سال پیش در ایران (سال ۱۳۱۹) با این جمله کوتاه متولد شد: «اینجا تهران است، رادیو ایران». در شروع کار، ساختمان رادیو از دو طبقه تشکیل میشد که طبقه اول شامل یک اتاق انتظار و دستگاههای فرستنده و تقویتکننده بود و طبقه دوم یک اتاق که به صورت استودیو درآمده بود. در آن روزگار که نه خبری از تلویزیون و ماهواره بود و نه از اینترنت و دنیای مجازی، آوای رادیو در گوش مردم طنینانداز شد. مردم با ورود این رسانه به ایران با دنیایی عجیب و غریب روبهرو شدند؛ دنیایی که برای آنها تازگی داشت. آرام آرام رادیو بزرگتر و صاحب یک خانواده شد. شبکههای تخصصی در این رسانه راهاندازی شد که اطلاعات مورد نیاز مردم را در حوزههای مختلف از سرگرمیگرفته تا ادبیات، سیاست و ... در اختیارشان میگذاشتند.
هرچند، وجود رسانههای مختلف و متعدد به مخاطب حق انتخاب بیشتری داده، هنوز هم رادیو در سپهر رسانه میدرخشد و در میان مردم جایگاه خودش را دارد. به همین دلیل به مناسبت هشتاد و چهارمین سالروز رادیو در چهارم اردیبهشت به سراغ پیشکسوتان و جوانترها رفتیم و خواستیم خاطرات و رمز موفقیتشان را در همه این سالها و ... بگویند.
اولین شعر در رادیو
بهروز رضوی یکی از صداهای ماندگار رادیوست که از سال ۱۳۴۷ وارد عرصه گویندگی شد. او صاحب یکی از صداهای خاص است که به همین دلیل اغلب فعالیتش در حوزه فرهنگ بوده و همچنین در خوانش کتاب نیز تجربیات بسیاری دارد. رضوی در کنار اجرا و گویندگی در ترانهسرایی نیز دستی بر آتش دارد. وی درباره ورودش به رادیو میگوید: من در دهه ۴۰ وارد رادیو شدم. اردوی تربیتی رامسر بودیم که آقای شاهرخ نادری برای تهیه برنامه به آنجا آمد و به دلیل اینکه اوضاع جوّی برای ضبط صدا مساعد نبود، از من خواست برای ضبط برنامه به رادیو بروم و برای نخستین بار در یک برنامه رادیویی یک شعر خواندم. این قصه ورودم به رادیو بود، اما چند سال بعد به صورت حرفهای با گروه ادب امروز به سرپرستی نادر نادرپور شروع به فعالیت کردم.
عشق به کار
سیدحامد نجمالهدی، گوینده جوان رادیوست و صحبتهایش را این طور شروع میکند: ما از قدیمیها خیلی این جمله را شنیدیم که میگفتند کسی که در رادیو کار میکند، باید عاشق باشد. من هر روز بیشتر از روز قبل متوجه این جمله ارزشمند پیشکسوتان میشوم. ما در رادیو حالمان خوب است. با اینکه ۱۰ سال از ورود من به رادیو میگذرد، همچنان عاشقانه پشت میکروفن رادیو مینشینم، چراکه دلم میخواهد حال خوب را به مردم منتقل کنم. خاطرات من از رادیو به دوران کودکی برمیگردد که از کودکی علاقهمند به گوش دادن به رادیو بودم.
جایگاه ویژه رادیو در میان مردم
فریبرز گلبن یکی از تهیهکنندگان و پیشکسوتان رادیوست که از سال ۱۳۵۰ فعالیتش را با برنامههای بامدادی آغاز کرد و همزمان با تأسیس رادیو جوان برنامههای بسیاری از جمله برنامههای عصرانه، آدینه، هفتشنبه و... را برای این شبکه تهیه کرده که اغلب جزو برنامههای پرمخاطب رادیوست.
وی در پاسخ به این سؤال که با توجه به گستردگی رسانهها به نظر شما رادیو هنوز جایگاه گذشته را بین مخاطبانش دارد، بیان میکند: به هر حال رادیو متعلق به ما نبوده و سالهای بسیار دوری وارد ایران شده. به همین دلیل باید به سابقه رسانه رادیو در تمام دنیا رجوع کنیم. الان در تمام دنیا رادیو چه در بین رسانهها جایگاه ویژهای دارد، چون خیلی راحت و قابل دسترس است. همچنین رادیو توانسته همسطح شنوندههایش رشد کند؛ بنابراین تا به امروز هم توانسته جایگاه خودش را بین مخاطبانش حفظ کند.
وی میافزاید: من مرتب خودم را بهروز میکنم تا در برنامهسازی از جوانترها عقب نمانم. به هر حال من هم روزی جوان بودم و با خواستههای این نسل بیگانه نیستم. گرچه خیلی چیزها به نسبت زمانی که من جوان بودم تغییر کرده. با این حال سعی میکنم بهروز باشم تا بتوانم تأثیر بگذارم و مخاطب جوان، شنونده برنامههایم باشد.
بزرگترین دانشگاه رادیوست
فاطمه امجدیان، گوینده جوان رادیو از ۱۸ سالگی وارد رادیو شده است. او این طور ادامه میدهد: به محض ورودم به دانشگاه در زمینه رشته تحصیلیام که روانشناسی بالینی در مقطع دکتری است، فعالیتم را در رادیو شروع کردم و بدون اغراق میگویم بزرگترین دانشگاهی که من میتوانستم به واسطه حضورم تجربه کنم، رادیو است.
وی میافزاید: هر لحظه از زندگیام که در رادیو سپری میشود بیشتر از این رسانه یاد میگیرم. اگر بگویم از هر لحظه حضورم انرژی مثبت دریافت میکنم، اغراق نکردهام، حتی به یاد دارم وقتی اولین بار پشت میکروفن رادیو نشستم احساس کردم با دنیای عجیب و غریبی روبهرو هستم؛ دنیایی که برایم هیجانانگیز است و هنوز هم با عشق پشت میکروفن مینشینم و فعالیت در این رسانه را خیلی دوست دارم.
رادیو شریک شادیها و غمها
عذرا وکیلی که چند دهه جزو چهرههای شاخص برنامهساز رادیو بوده، میگوید: من بیش از ۵۰ سال در رادیو کار کردم و همیشه به این نتیجه رسیدم که این رسانه از آغاز فعالیتش در ایران جزو مهم خانواده ایرانی به حساب آمده و همچنان این ارتباط خانوادگی به صورت ادامهدار و مؤثر در سطوح مختلف کماکان پابرجاست.
وی بیان میکند: رادیو به عنوان عضوی بزرگ و مسئول، خانواده خود را شریک غمها و شادیهای مخاطبان قرار دادهاست.
به یاد هنرمندانی که رفتند، اما صدایشان هنوز ماندگار است
شمار هنرمندان محبوب رادیو که امروز کنار ما نیستند، کم نیست؛ در ۸۴ سالگی رادیو، یادشان را گرامی میداریم.
منوچهر نوذری (متولد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۵ که ۱۶ آذر ۱۳۸۴ چشم از جهان فروبست): این هنرمند فعالیتش را در رادیو از سال ۱۳۳۵ شروع کرد. یکی از شخصیتهای با نمک او در برنامه صبح جمعه با شما، آقای ملوّن بود.
مهران دوستی (متولد سوم بهمن سال ۱۳۳۵ که ۲ خرداد ۱۳۹۴چشم از جهان فروبست): اولین بار برنامهای در رادیو گیلان اجرا کرد، اما چند سال بعد به تهران آمد و در رادیو سراسری گویندگی کرد. او به خاطر صدای پرشور و حماسیاش مشهور شد.
صادق عبداللهی (متولد ۲۷ دی سال ۱۳۲۷که ۲۴ مهر سال ۱۳۹۷ چشم از جهان فروبست): زندهیاد عبداللهی با قلم شیوایش برنامههای زیادی برای رادیو نوشتهاست. یکی از محاسن این نویسنده کهنهکار این بود که همیشه برای نوشتن شور و هیجان داشت.
حمید عاملی (متولد ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۲۰که ۱۶ دی سال ۱۳۸۶چشم از جهان فروبست): این هنرمند از سال ۱۳۳۷ فعالیتش را در رادیو با گویندگی برنامه «کار و کارگر» شروع کرد و سال ۱۳۵۰ گوینده برنامههای رادیویی «راه شب» شد.
رضا عبدی (متولد ۹ آبان سال ۱۳۱۰ که ۲۳ آبان سال ۱۳۹۸ چشم از جهان فروبست): او صدایش را در قالب شخصیت نمایشی «آمیز عبدالطمع» و «عبدل بیزنس» میشناسیم که آخر هفته با برنامههای «صبح جمعه با شما» و سپس «جمعه ایرانی» همراه مخاطبان بود.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون