۶ شخصیت تاریخی که تحصیل را نیمه کاره رها کردند + عکس
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۲۰۴۱۴
تحصیلات و درس خواندن مطمئنا یکی از اصلیترین راههای کسب موفقیت تلقی میگردد و میتوان آن را یک برتریت نسبت به دیگران دانست، ولی تاریخ ثابت کرده که داشتن تحصیلات عالیه برای دستیابی به موفقیت یک الزام محسوب نمیگردد. افراد زیادی را دیده ایم که حتی سوادی برای خواندن و نوشتن نداشته اند، ولی در تجارت فرد موفقی بوده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ادگار آلن پو
پو در ۱۹ ژانویه ۱۸۰۹ در شهر بوستون آمریکا به دنیا آمد و در دوران کودکی پدر خودش را از دست داد و خیلی زود مجبور به تحمل ناپدری شد. وی اختلافات زیادی با ناپدری اش داشت و با اینکه فرد موفقی در دانشگاه محسوب میشد برای ناسازگاری با ناپدری اش دانشگاه را رها کرد و از خانه گریخت. او استعداد عجیبی در نوشتن داستانهای کوتاه داشت و هم اکنون او را به عنوان بنیانگذار داستانهای کوتاه میدانند. ادگار با دخترعمویش پیوند زناشویی بست و نخستین نوشته هایش سه مجموعه شعر بودند که بین سالهای ۱۸۲۷ تا ۱۸۳۱ منتشر گردید. ادگار تاثیر به سزایی بر روی نویسندگانی از جمله والت ویتمن، ویلیام فاکنر، هرمان ملویل و ری بردبری، و در فرانسه شارل بودلر، شاعر بزرگ فرانسوی که آثار او را به فرانسه ترجمه کرد و استفان مالارمه، و همین طور اسکار وایلد، آلدوس هاکسلی، فئودور داستایوسکی، خورخه لوئیس بورخس و توماس مان گذاشت. در ۱۸۴۹ او را در حال خلسه و روی نیمکتی در پارک پیدا کردند و به بیمارستان بردند. چهار روز در حال مرگ و زندگی به سر برد و هذیان گفت. از چیزهایی وهمی و شبحی بر دیوار حرف میزد، اما نتوانست بگوید که چه بر سر او آمده و در ۱۷ اکتبر ۱۸۴۹ در بیمارستان، دیده از جهان فرو بست.
ویلیام راندولف هیرست
ویلیام در ۲۹ آوریل ۱۸۶۳ در سانفرانسیسکو چشم به جهان گشود. قبل از آن که او به یکی از قدرتهای رسانهای و سیاسی کشورش تبدیل شود یکی از دانشجویان بدنام و سر به هوای دانشگاه هاروارد محسوب میشد و سرانجام هم درس را نیمه کاره رها کرد و در مجلهای مشغول به کار شد. در سال ۱۹۰۳ با ورونیکا ویلسون ازدواج کرد و صاحب ۵ فرزند گردید. او در زمان خودش یکی از قویترین شخصیتهای سیاسی حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا به حساب میآمد و در سال ۱۹۵۱ در سن ۸۸ سالگی چشم از جهان فرو بست.
بنیتو موسولینی
بنیتو در سال ۱۸۸۳ میلادی در شهری به اسم پرداپیو به دنیا آمد و در دوران مدرسه به قلدری و گرفتن وسایل دیگران شهرت یافت. والدینش او را دوبار به مدرسه کاتالولیکها فرستادند، ولی او میلی به فراگیری علم نداشت. در حین جنگ جهانی اول به درجهی استواری نایل شد و از نارضایتی مردم ایتالیا برای تشکیل حزب فاشیسم استفاده کرد. در سال ۱۹۲۲ موسولینی توانست فرمان نخست وزیری را از پادشاه ایتالیا بگیرد و به خود لقب دوچه یا پیشوا بدهد. موسولینی هم مانند آدولف هیتلر پناهگاههای زیرزمینی مقاوم در برابر حملات هوایی داشت. پناهگاه زیرزمینی در اصل انبار شراب در زیرزمین یک ویلا بوده است؛ ویلایی متعلق به یک خانواده نجیبزاده ایتالیایی. موسولینی دستور داد این محل را برای اقامت او و خانوادهاش آماده کنند. با آغاز جنگ جهانی دوم که در آن ایتالیای فاشیستی شانه به شانه آلمان نازی میجنگید، “دوچه” (پیشوا) در سال ۱۹۴۰ دستور داد پناهگاه را در برابر حملات هوایی مقاومسازی کنند. دیوارهای بتنی این پناهگاه بیش از یک متر ضخامت دارند و درهای آن در برابر نفوذ هوا عایقبندی شدهاند.
این تدبیر برای مقابله با حملات احتمالی با گازهای سمی اندیشیده شده بود. سرانجام موسولینی در پایان جنگ جهانی دوم در حالی که به اتفاق معشوقهاش در حال فرار از ایتالیا بودند در مزرعهای توسط پارتیزانهای ایتالیایی دستگیر شده و در همان جا به همراه سایر همراهانشان که از مقامات حکومت فاشیستی بودند، پس از محاکمه صحرایی به اعدام محکوم شدند و در ۲۸ آوریل ۱۹۴۵ هنگام اعدام شخصی با چاقو به او ضربه زد و موسولینی نیمه جان از شکنجه به زمین افتاد و مردم به او حمله کردند و با لگد بر روی جنازه او رفتند که جمجمه او متلاشی شد که با تیراندازی هوایی جنازه را رها کردند. جسد موسولینی و معشوقهاش در پیازا لورتو در میلان، برای نمایش عموم به قناره قصابی و به صورت وارونه، از سقف یک ایستگاه پمپ بنزین آویخته شده و به وسیله مردم شهر سنگباران شد.
مارلون براندو
مارلون براندو در سوم آوریل ۱۹۲۴ در شهر اوماها در ایالت نبراسکا چشم به جهان گشود. مادرش بازیگر تئاتر بود و پدرش در تولید مواد شیمیایی فعالیت داشت. در دوران نوجوانی به اصرار پدر وارد آکادمی نظامی شد، ولی نمیتوانست نظم مطلق آن جا را تحمل کند و جندین بار دستگیر شد و سرانجام هم آن را نیمه کاره رها کرد و به سمت تئاتر کشیده شد. اون بعد از سه سال پیایی بازی در نمایش اتوبوسی به نام هوس بالاخره قراردادهایی با کمپانیهای سازنده فیلم نوشت و در اولین فیلم سینمایی اش به نام مردان که در آن نقش یک سرباز جانباز را بازی میکرد ظاهر شد. او خیلی زودتر از هر کسی در جهان سینما راه خود را به سوی ترقی و شهرت باز کرد و طی سالها نقش آفرینی در مقابل دوربین همیشه به سلطان صحنهها مشهور بود.
او پیشکسوت سبک معروف “متد اکتینگ” بود که بلافاصله پس از او بازیگرانی مانند جیمز دین و مونتگومری کلیفت و سالها بعد پل نیومن، داستین هافمن و رابرت دنیرو با درخشش خود این سبک را در سینمای آمریکا تثبیت کردند.
براندو روز یکم ژوئن ۲۰۰۴ (یازدهم تیر ۱۳۸۳) در سن ۸۰ سالگی در گذشت علت واقعی مرگ او به دلیل اصرارهای عجیب وکیلش هرگز به درستی و صحت فاش نشد.
بعدها بخش پزشکی دانشگاه UCLA علت مرگ براندو را مشکلات تنفسی ناشی از تصلب بافتهای ریوی اعلام کرد. هرچند این نکته نیز هرگز مورد تایید وکیلش قرار نگرفت، علاوه بر آن براندو در سالهای پایانی عمر دچار نارسایی قلبی بود و گفته میشود از بیماری قند و سرطان کبد رنج میبرد.
پرسی بیش شلی
پرسی در ۴ اوت ۱۷۹۲ در انگلستان به دنیا آمد. آموزشهای اولیه را نزد پدرش فرا گرفت و سپس کشیشی به نام ادواردز این وظیفه را برعهده گرفت. مادرش هم شعر انگلیسی را به او آموخت. در طول دوران دانش آموزی بسیار موفق بود، ولی با همکلاسی هایش که او را دیوانه خطاب میکردند مشکل داشت. در نوجوانی وارد دانشگاه آکسفورد شد، ولی موفق به دریافت مدرکش نشد. از آثار موفق او میتوان به آلاستور، ساحرهی اطلس، جولیان و مادالاو و سنسی اشاره نمود. سرانجام هنگامی که با چند تن از دوستانش به خلیج اسپزیا رفته بود در آب غرق شد و پیکرش را چند روز پس آن در کرانهٔ دریا یافتند. تن او را سوزاندند و خاکسترش را به کلیسای پرتستان رم سپردند.
سالوادور دالی
سالوادور در ۱۱ می ۱۹۰۴ در کاتالونیای اسپانیا به دنیا آمد و پدرش وکیلی سخت گیر و منضبط بود. از دوستان کودکی او میتوان به فوتبالیستهای آیندهی تیم بارسلونا ” ساگیباریا ” و ” جوزف سامیتیر ” اشاره نمود. مادرش علاقهی او به طراحی را کشف کرد و در این راه بسیار او را تشویق نمود. دالی از همان بدو ورودش به عنوان جوانی خوشپوش، لاغر و قد بلند که مو و خط ریشی بلند داشت و کت، جورابی ساق بلند و شلواری که تا زانویش ادامه داشت و به سبک «آئستتهای» قرن نوزدهم میلادی انگلستان میپوشید، توجه همگان را به خود جلب کردهبود. اما بیش از همه نقاشیهایش به دلیل تجربه وی از کوبیسم، بیشترین توجه را نسبت به دیگران دانشآموزان آکادمی به خود جلب میکرد.
در کارهای ابتدایی کوبیسماش، دالی احتمالاً مفاهیم کلیدی جنبش را به طور کامل نمیشناخت، چون که اطلاعات وی از هنر کوبیسم محدود به تعدادی مجله و کاتالوگ بود که توسط پیچوت به او داده شدهبود و در آن زمان، هنرمند کوبیستی در مادرید نبود. دالی در سال ۱۹۲۶ اندکی پیش از امتحانات نهایی به دلیل اظهار نظر در مورد عدم شایستگی مسئولین در امتحان گرفتن از وی، از آکادمی اخراج شد.
در نوامبر ۱۹۸۸، دالی به علته عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و در تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۸۸ «خوان کارلوس اول» پادشاه اسپانیا که خود را همیشه از مریدان سرسخت دالی برمیشمرد، از وی عیادت کرد. در ۲۳ ژانویه سال ۱۹۸۹، هنگامی که قطعهٔ محبوبش از اپرای «تریستن و ایزولده» اجرا میشد، سالوادور دالی به علت عارضه قلبی در سن ۸۴ سالگی در فیگوئرس از دنیا رفت. وی در سرداب موزه و تئاتر خود به خاک سپردهشد. مراسم تدفین وی در کلیسای سنت پره جایی که وی در آن غسل تعمید داده و در نزدیکی خانهای که در آنجا متولد شدهبود، برگزار شد.
منبع: یک پزشک
منبع: پارسینه
کلیدواژه: موفقیت تحصیلی شخصیت تاریخی سبک زندگی پارسی خبر عکس دنیا آمد سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۲۰۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تقسیم غنائم در ۳۰روز؛ تقوی رییس، منظمی دبیر؛ مرادی همهکاره! تسخیر خزنده والیبال ایران
با گذشت یک ماه از انتخابات فدراسیون والیبال تمام نامزدهای ریاست والیبال بعد از کنار رفتن از دور رقابت با میلاد تقوی، در فدراسیون صاحب پست و جایگاهی شدند و همینروزها حکم دبیری امیرحسین منظمی هم صادر میشود تا جمع پستبگیران فدراسیون تکمیل شود.
به گزارش تابناک ورزشی؛ آنچه هر روز در والیبال ایران به ریاست یک جوان مازندرانی نمایانتر میشود، ریاست در سایهی وحید مرادی نایب رییس کارکشته این فدراسیون است. او هر روز تعداد منصوبانش در پستهای مختلف را افزایش میدهد و در پی در دست گرفتن امپراتوری جا مانده از محمد داورزنی است.
وحید مرادی رییس اسبق فدراسیون شنا، دو سال پیش به عنوان نایب رئیس فدراسیون والیبال کارش را کنار محمدرضا داورزنی شروع کرد؛ او در توافقی نانوشته میانجی داورزنی و وزارت ورزش شد و با سرپرستی دو ماهه بر فدراسیون زمینه انتخابات جدید و ریاست میلاد تقوی را فراهم کرد.
مرادی بعد از کنار گذاشتن داورزنی، نه فقط نایب رئیس فدراسیون باقی ماند که قرار است سرپرست تیم ملی والیبال ایران شود و در سفرهای متعدد خارجی کنار این تیم باشد؛ چیزی که دوست دارد و برایش کتوشلوارها و تیشرتهای متعدد معروفش را مرتب کرده است.
مرادی به جز در اختیار گرفتن شریانهای اصلی فدراسیون، یکی یکی پستهای کوچک اما کلیدی را به نزدیکاناش میسپارد و با کنار گذاشتن نیروهای بهنسبت قدیمیتر، تلاش میکند سرعت توسعه سیطرهاش بر والیبال را بیشتر کند.
وحید مرادی هفته قبل در اظهار نظری اعلام کرد؛ افراد دارای پست در ارگانهای بینالمللی والیبال باید میان کار کردن در فدراسیون والیبال و این ارگانها یکی را انتخاب کنند؛ معنی این اخطار شاید به معنی کنار گذاشتن افرادی نظیر امیر طلوعکیان، فرهاد شاهمیری، نادر انصاری و دیگران باشد. در نقطه مقابل این عزلهای پرتعداد که همگی با هدایت نایب رییس باتجربه و پابهسن گذاشته انجام میشود، نزدیکان مرادی در گوشه و کنار فدراسیون پست میگیرند. مهدی احمدی آذر یکی از آنهاست که هفته گذشته سرپرست تیم جوانان ایران شد.
معرفی مرادی به عنوان سرپرست تیم ملی والیبال در روزهای آینده این سوال را پر رنگ میکند که واقعا آنقدر قحط الرجال است که نایب رئیس فدراسیون سرپرست تیم ملی والیبال شود؟ یا اینکه این الگو که از فوتبال با مهدی محمدنبی شروع شد، در حال بسط در فدراسیون های ورزشی ایران است. آیا کسی نیست مقابل طمع حق ماموریت خارجی و ارز سفرها، و عشق دنیاگردی مدیران فدراسیونها بایستد.
جواب این سوال اما در واقعیت هم ساده و هم پیچیده است؛ چراکه موضوعات مالی و بین المللی این پست، آنقدر مهم است که هنوز نتوانستهاند تلاشهای امیر خوشخبر سرپرست ۱۵ ساله تیم ملی والیبال و کارمند وزارت ورزش برای برگشتن به سرپرستی تیم ملی آن هم بعد از آن ادعاهای مالی گسترده علیه او، را متوقف کنند. امثال خوشخبر و مرادی همهکار میکنند تا از مواهب مالی و بیناللملی این پست استفاده کنند.
جدل با پائز و سپردن تیمهای پایه به افراد تازهکار
در وضعیت بیثبات کنونی فدراسیون والیبال، سوال اساسی این است با قدرت گرفتن مرادی در سایه و میدان دادن به میلاد تقوی، سرنوشت والیبال ایران در میان مدت چگونه خواهد بود؟ با بررسی چند نمونه از تصمیمات اخیر مرادی و تقوی میتوان به پاسخ سوال نزدیک شد.
جنجال در انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال و در ادامه معرفی پیمان اکبری به عنوان دستیار اول موریس موتا پائز بدون هماهنگی با این مربی برزیلی و بعد از آن صدور بیانیه و مصاحبه تند پائز در مخالفت با حضور اکبری با رسانههای خارجی، خود نشان از بهمریختگی و خطاهایی استراتژیک این دو در هدایت والیبال دارد.
در حالی که پائز به طور رسمی دستیار اولش را فرد دیگری معرفی میکند، مرادی برای آنکه نشان دهد کت تن کیست با ایجاد تنش در پی گسترش قدرت و نفوذش در ارکان مختلف والیبال است و از حالا هم نتایج تیم ملی در ماههای آینده قابل پیشبینی است.
سپردن تیم نوجونان ایران به عادل غلامی و دیگرانی چون فرهاد قائمی بدون سابقه یک روز مربیگری با وجود مخالفتهای گسترده اهالی فن موضوع دیگری است که بهزودی نتایج آن در والیبال پایه نمایان میشود.
از سویی وحید مرادی برای پایهریزی روابط جدید بینالمللی و مالی در والیبال و زمینهسازی تغییرات بیشتر، با وجود اینکه در یک دهه اخیر هم تیم نوجوانان و هم تیم جوانان ایران با مربیان داخلی قهرمان جهان شدهاند، سراغ کشورهای تاریخ مصرف گذشته در والیبال مثل کوبا رفته و با برقراری ارتباط با سفیر کوبا در تهران ، در پی شبکهسازی و سازوکارهای جدیدی برای استفاده از کوباییها در والیبال ایران است!
آینده رییس جوان و قدرتی که باز نخواهد گشت
میلادی تقوی در اولین مصاحبهاش بعد از ریاست فدراسیون والیبال عنوان کرده که داورزنی مخالف ریاست او بر والیبال بوده و از ابتدا هم مشخص بوده که او رییس فدراسیون والیبال میشود. مصاحبه مفصل اخیر تقوی با ایرنا از ناپختگی رییسی حکایت دارد که روزی در سایه داورزنی بود و امروز در سایهی مرادی به زیست مدیرانه و شیکاش ادامه میدهد.
رییس جوان والیبال در مصاحبهاش از چارت جدید فدراسیون سخن می گوید و تلویحا کنار رفتن استخوان خردکردهها که قطعا با هدایت مرادی انجام میشود را تایید میکند و در مقابل چیزی از روابط ناسالم حاکم بر والیبال در بخشهایی مثل روابط عمومی نمیگوید.
تقوی تلاش میکند از انتخاب عادل غلامی به عنوان سرمربی تیم نوجوانان شانه خالی کند و آن را گردن کمیته فنی ناشناخته و نبوده بیاندازد. تقوی زمانی که در مقابل سهمخواهی نامزد فدراسیون مورد مواخذه قرار میگیرد، میگوید بدون کمک و حضور نامزدهای دیگر هم رییس فدراسیون میشد و آنها در حمایت از او کنار نرفتهاند که امروز پستهای مختلف به نامشان زده شود.
درک گزارههای بالا و دلایل سهم گرفتن نامزدهای کنار کشیده در انتخابات فدراسیون حتی برای بچههای راهنمایی و دبیرستان هم واضح و مبرهن است. مرادی جای پاکسازی فدراسیون والیبال از روابط خاص از جمله در بخش روابط عمومی، به دنبال گسترش نفوذ خودش در ارکان داخلی و بینالمللی والیبال است و امتیازاتی که او امروز از میلاد تقوی میگیرد شاید هیچگاه به رییس تازه وارد بر نگردد.
تاریخ گواه نوع فعالیتهای امثال مرادی مثلا در شنای ایران و آسیاست که در دوره او تقریبا هیچ فعالیت سازنده ای انجام نشد و در مقابل سالهاست کسی نمیتواند مرادی را از شنا جدا کند تا آنجا که ۱۰ سال پیش مدعی بود دبیرکل افتخاری کنفدراسیون آسیا ست درحالی که چنین موضوعی واقعیت نداشت.
میلاد تقوی با تصور اینکه بدون مرادی کار پیش نمیرود در حال دادن سهم به فردی است که روزی در کناررفتن داورزنی نقش ایفا کرد و احتمالا روزی نوبت به خود تقوی هم خواهد رسید. آنچه امروز به مرادی و اطرافیانش سپرده میشود ـ تا آنجا که در هفتههای اخیر با تغییر در معماری اتاقهای فدراسیون، اتاق نایب رییس فدراسیون به اتاق اصلی ریاست وصل شده ـ دیگر قابل پس گرفتن نخواهد بود و درک اهمیت این چینشها و امتیازات برای تقوی در این سن و سال زمانبر خواهد بود.
نویسنده: فراز الوند