دیپلماسی میتوانست مانع خروج ترامپ از برجام شود
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۶۴۸۸۷
محسن امینزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و کارشناس حوزه روابط بینالملل، چندی پیش در انجمن اسلامی جامعه پزشکی کشور درباره نتایج انتخابات آمریکا بر آینده کشور صحبت کرده است. در این سخنرانی محسن امینزاده از مزایای پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا برای ایران سخن گفته به این مفهوم که «میتواند تأثیرات مثبتی در کاهش مشکلات امروز کشور داشته باشد»، البته او برای پیشگیری از اتهاماتی که عمدتا در اینگونه مباحث به دیپلماتهای اصلاحطلب زده میشود، تأکید کرده است که «این به معنای مزیت دائمی حکومت دموکراتها در آمریکا برای ایران نیست، اما رفتن ترامپ یک پیروزی است و اگر ایران درست عمل کند، رفتن ترامپ میتواند به رفع بحران اقتصادی ایران کمک اساسی بکند».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شرق، محسن امینزاده میگوید «سه جریان از پیروزی بایدن و وضعیت جدید ناراضی هستند:
۱- جریان تندرو مخالف ایران در آمریکا که در دوران ریاستجمهوری ترامپ خیلی قدرت گرفته بودند.
۲-مخالفان منطقهای ایران بهویژه اسرائیل که نفوذ و تأثیر زیادی روی تصمیمات ترامپ داشت و همچنین عربستان سعودی.
۳- گروههای تندرو داخلی که عملا حامی تداوم تحریم هستند و ظاهرا در وضعیت تحریم فرصت و قدرت بیشتری دارند».
شباهتها و تفاوتهای انتخابات ایران و آمریکاامینزاده که علاوهبر سابقه کار در حوزه دیپلماسی، در حوزه سیاست داخلی نیز فعال بوده و از اعضای اصلی ستاد قیطریه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بود که چهار روز بعد از انتخابات بازداشت شد، درباره شباهتها و تفاوتهای انتخابات اخیر آمریکا با انتخابات سال ۸۸ نیز صحبت کرده است.
او معتقد است که «ساختار انتخابات ریاستجمهوری دو کشور مشابه است از جمله آنکه «در انتخابات ریاستجمهوری دو کشور، جامعه قطبی میشود. علت آن است که مردم باید از دو نامزد اصلی یکی را انتخاب کنند». البته آقای امینزاده یک تبصره بر سخن خود افزوده، آن هم بحث رد صلاحیتها قبل از انتخابات در ایران است. محسن امینزاده البته «تفاوتهای بزرگ و چشمگیری» نیز در انتخابات ۸۸ و انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا برمیشمرد که «کیفیت دموکراسی در دو کشور را مشخص میکند».
شباهتهای احمدینژاد و ترامپسخنران در یکی از بخشهای این مبحث به شباهتهای دونالد ترامپ و محمود احمدینژاد میپردازد، «ماجراجو و فردمحور و رفتار بحرانزای هر دو رئیسجمهور» که «کشورشان را به سمت فضای شدیدا دوقطبی افراطی سوق دادند».
البته امینزاده در همین زمینه به این نکته هم میپردازد که «تفاوت اینجاست که ترامپ رئیسجمهور یک کشور قدرتمند و ثروتمند است. ماجراجوییهایش اگر خسارت هم به کشورش وارد کرده است، ثروت و توان آمریکا در حدی بزرگ است که میتواند هزینههای حتی بزرگ اشتباهات بزرگ رئیسجمهور خود را بپردازد و کشور صدمات جدی نبیند.
اما رئیسجمهور کشوری مثل ایران نمیتواند و حق ندارد با ماجراجویی مرتکب اشتباه شود. چون توان و فرصتهای کشور محدود است و خسارات ناشی از اشتباهات رئیسجمهوری مثل احمدینژاد ممکن است حتی طی دهها سال هم قابل جبران نباشد و حتی فرصتهای ملی برای همیشه از دست برود. چنانکه بسیاری از خسارات کنونی کشور که توسعه ملی را فلج کرده، از جمله تحریمهای ایران، محصول اشتباهات بزرگ دولت احمدینژاد است که همچنان پس از ۱۵ سال کشور را رها نکرده و فرصتهای ملی را بهکلی تخریب کرده است».
تبعات بیخردی سیاست خارجی احمدینژادامینزاده، معاون وزیر خارجه، در دولت اصلاحات است؛ دولتی که توانسته بود سیاست خارجی متوازنی را در پیش بگیرد. او درباره اشتباهات سیاست خارجی دولت احمدینژاد به همین نکته اشاره میکند که «یک سیاست خارجی بیخردانه، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل کشاند و در واقع پرونده را در آنجا تحویل دولت آمریکا داد» ... «هرکدام از پنج عضو دائمی شورای امنیت میتوانستند بهتنهایی مانع رفتن پرونده ایران به شورای امنیت شوند، اما سیاست خارجی غلط دولت احمدینژاد باعث شد که همه آنها حتی کشورهای مخالف آمریکا بر سر این موضوع با آمریکا به توافق برسند و پرونده ایران با اجماع آنها به شورای امنیت برود».
«چرا تحویل آمریکا شد، چون از زمان ورود پرونده به شورای امنیت سازمان ملل، خروج آن نیاز به همه پنج رأی اعضای دائمی شورای امنیت یعنی صاحبان حق وتو داشت. یعنی آمریکا میتوانست تا هر وقت که میخواست، بهتنهایی و با رأی وتوی خود مانع خروج پرونده ایران از شورای امنیت شود».
«بزرگترین دستاورد برجام خارجکردن پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل و در واقع از اختیار کامل آمریکا بود. این اولین پرونده اتهامی علیه یک کشور با اتهام صلحستیزی و یاغیگری بینالمللی ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد است که بدون ساقطشدن حکومت و بدون دخالت نظامی خارجی از شورای امنیت سازمان ملل خارج میشود. البته اعضای دائمی شورای امنیت بهویژه آمریکا تردیدهای جدی داشتند و طبعا ضعفهای حقوقی در ساختار برجام هست. زیرا آمریکا و سایر اعضای دائم شورای امنیت بیش از این حاضر به انعطاف نبودند. اما آنچه اتفاق افتاد بالاترین موفقیت ممکن بعد از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل بود».
اگر سیاست خارجی منطقهای در دست دولت و وزارت خارجه بودمحسن امینزاده یکی از دیپلماتهایی است که منتقد چنددستگی در سیاست خارجی است و بر مدیریت سیاست خارجی در دست وزارت خارجه تأکید دارد. خود او در دوران معاونتش در وزارت خارجه اصلاحات، بر سر پرونده افغانستان و کشتار دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف و احتمال ورود ایران به جنگ با افغانستان، توانست مدیریت پرونده افغانستان را به وزارت خارجه بازگرداند.
او معتقد است که یکدستگی در مدیریت سیاست خارجی میتوانست منجر به پیشگیری از خروج آمریکا از برجام شود. «اگر دولت و وزارت خارجه سیاست خارجی منطقهای را در اختیار داشت و مدیریت میکرد، امکان داشت که دیپلماسی مانع خروج ترامپ از برجام شود. اما سیاست خارجی منطقهای در دولت احمدینژاد به کلی از وزارت خارجه خارج شده بود. یعنی امور مربوط به منطقه از جمله مبارزه با داعش مدیریت دیپلماتیک نمیشد. این وضع عملا در دولت روحانی نیز کموبیش ادامه یافت.
ایران در حالی با تروریسم بینالمللی داعش مبارزه کرد و پیروز شد که این اقدام با مدیریت دیپلماسی به یک فرصت بینالمللی برای ایران بدل نشد. در حالی که عملا سپاه با مبارزه با داعش به امنیت آمریکا و اروپا و جامعه بینالمللی هم کمک میکرد. این اشتباه بزرگ باعث شد که تقریبا همزمان با شکست کامل داعش، با هدایت اسرائیل و عربستان سعودی، جامعه بینالمللی به جای قدردانی از ایران خواهان خروج ایران از منطقه شود و زمانی که آخرین شهر مهم سوریه با محوریت سپاه قدس از کنترل داعش آزاد شد، ترامپ هم از برجام خارج شد».
امینزاده در مورد سردار سلیمانی نیز افزود «شهید سلیمانی استراتژیستی توانا و فرماندهی بینظیر و خردمند بود که با مدیریت مبارزه با تروریسم داعش نهتنها به امنیت ملی ایران بلکه به امنیت منطقهای و جهانی خدمت کرد. اما به دلیل فقدان دیپلماسی فعال در مدیریت اقدامات ضد تروریستی سپاه قدس، بعد از خروج آمریکا از برجام شهادت ایشان نیز خسارت بزرگی بود».
اهمیت بازدارندگی اقتصادی کنار بازدارندگی نظامیامینزاده در بخش دیگری از این سخنرانی به مقالهای که اردیبهشت ۹۹ نوشته بود، اشاره کرد؛ مقالهای با عنوان «استراتژی بازدارندگی». او در مورد مقاله توضیح میدهد که «معنای بازدارندگی برای امنیت ملی این است که کشور در حدی توان مقابله و مواجهه داشته باشد که دشمنان احتمالی به خود اجازه تهدید امنیت ملی کشور را ندهند یا خسارت اقدام علیه کشور در حدی بالا باشد که هرگز دشمن به فکر حمله یا اقدامات ایذایی دیگر نیفتد. معنای متعارف بازدارندگی نظامی است. یعنی کشور، چون توان نظامی دارد مورد حمله قرار نمیگیرد.
من در مقاله بازدارندگی نوشتهام که امروز بازدارندگی معنای صرفا نظامی ندارد. بازدارندگی اقتصادی هم با تفاوتهایی، کاملا معنیدار شده است. کشوری که به لحاظ اقتصادی به اندازه کافی توانا و پویا نباشد میتواند در معرض تهدیدهای تحریمی قرار گیرد. بهطور کلی عناصر اصلی قدرت ملی جابهجا شده و اهمیت قدرت اقتصادی خیلی بیش از گذشته شده است. ممکن است کشوری قدرت بازدارندگی نظامی داشته باشد مثل ایران و کره شمالی. اما در اثر فقدان قدرت بازدارندگی اقتصادی در معرض تهدیدهای خیلی بزرگ قرار گیرد و حتی از پای درآید. اتحاد جماهیر شوروی در اوج قدرت نظامی که جایگاه اول یا دوم جهان را داشت به دلیل ناکارآمدی اقتصادش از پای درآمد و بدون بهکارگیری هیچ سلاحی کل نظام شوروی از هم فروپاشید».
«در مقاله بازدارندگی تشریح کردهام که ایران در دولت احمدینژاد فرصتهای اقتصادی خود را هدر داد و عملا وقتی در معرض تهدید تحریم اقتصادی قرار گرفت، ناتوان شد. تحریمها به دلیل ضعف توان اقتصادی کشور کمرشکن شد. ضعفی که باعث تحریم مجدد توسط آمریکا در دولت روحانی نیز شد و تا زمانی که ایران قدرت اقتصادی خود را بازسازی نکند همواره در معرض تهدیدهای مکرر تحریمی خواهد بود».
عوامل آسیبپذیری اقتصادی کشور در ۳ دههامینزاده علت آسیبپذیری شدید ایران در حوزه اقتصاد را چند عامل میداند که در سه دهه گذشته به خوبی درک نشده است.
عامل اول: با پایان جنگ سرد نگرانی آمریکا از احتمال نزدیکشدن ایران به شوروی منتفی شد و آمریکا اقدام به اعمال فشارهای جدید علیه ایران کرد. پیش از فروپاشی شوروی، آمریکا با همه اختلافاتی که با ایران داشت رعایت میکرد. در جنگ تحمیلی آمریکا به عراق سلاح نمیداد. شوروی و فرانسه عمده سلاح عراق را تأمین میکردند.
تا سال ۱۳۷۵ قوانین تحریمی آمریکا غالبا محدود به کالاهای نظامی و راهبردی آمریکایی بود. آمریکا در معاملات سایر کشورها با ایران دخالتی نداشت. اولین تحریمهای رسمی اقتصادی آمریکا علیه شرکای اقتصادی ایران مربوط به قانون کنگره آمریکا در سال ۱۳۷۵ و پس از پایان جنگ سرد است. تحریمهای مصوب سال ۱۳۷۵ سنای آمریکا در دولت اصلاحات اجرا نشد و اولین بار اجرای آن بعد از شروع تحریمهای سازمان ملل در سال ۱۳۸۶ آغاز شد.
عامل دوم: کاهش شدید اهمیت استراتژیک نفت خلیج فارس برای آمریکاست. با موفقیت آمریکا برای استخراج نفت از لایههای رسی شیل با قیمت تمامشده پایین، عملا در سال اول دولت ترامپ، آمریکا بزرگترین مصرفکننده نفت جهان، به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان هم بدل شد و نیازش به نفت خلیج فارس تقریبا صفر شد. اکنون نفت مانند گذشته سلاح اقتصادی ایران نیست. حتی امسال با قطع کامل صادرات نفت ایران هم قیمت نفت تغییر زیادی نکرد.
عامل سوم: از زمان دولت احمدینژاد تدریجا پیوند اقتصاد کشورهای جهان با اقتصاد ایران قطع شد. یعنی وقتی ایران توسط آمریکا تحریم شد هیچ کشوری در ایران کار اقتصادی مهمی نداشت. هیچ پروژه مشترکی با خارجیها اجرا نمیشد و هیچ سرمایهگذار خارجی در ایران نبود. در این وضعیت هیچ کشوری از تحریم ایران خسارت نمیدید و فقط باید کشورها تجارتشان با ایران را جایگزین میکردند که کار دشواری نبود؛ لذا هیچ کشوری حاضر نشد کنار ایران بایستد و تحریم آمریکا عملی شد.
مثلا همکاری با چینیها کمک شایانی به اقتصاد دو کشور میکند، ولی حتی چینیها هم هرگز حاضر نیستند در جهت کمک به ایران هزینه بدهند و با آمریکا درگیر شوند... همه اینها نشان میدهد که اقتصاد ایران باید بسیار بهبود پیدا کند و توسعه ملی ایران خیلی جدی متحول شود. این ضرورت هم به شدت به تغییر نگاه ایران به روابط با جهانیان و به قدرت دیپلماسی ایران وابسته است».
لزوم دیپلماسی مقتدرانهامینزاده در بخش پایانی سخنرانی خود و درمورد راهکارهای برونرفت از این وضعیت به «دیپلماسی مقتدرانه» میپردازد. «شکست ترامپ یک فرصت مهم دیپلماتیک برای ایران است... از همه طرف به رئیسجمهور جدید آمریکا فشار خواهند آورد که درمورد برجام به راحتی با ایران مصالحه نکند. اما بههرحال شکست ترامپ در مقابل کسی که برجام را جزء هویت سیاسی و پرستیژ خودش و حزبش تلقی میکند، فرصت مهمی است.
ایران همچنان که با دیپلماسی و برجام موفق شده فاجعه سیاست خارجی دولت احمدینژاد را تا حد زیادی مرمت کند، باید با دیپلماسی، کشور را به روند پیش از سال ۱۳۸۴ برگرداند و درهای اقتصاد جهانی را به روی توسعه ملی ایران بگشاید. اما مسئله دیپلماسی ایران فقط برجام نیست. ایران در معرض یک جنگ نرم در همه حوزههای غیرنظامی است. ایران باید مداوم در صحنه جهانی تهدیدات را خنثی و فرصتها را به فرصت ملی بدل کند. برای تحقق این مهم باید دیپلماسی ایران به وضعیت دیپلماسی یک کشور قدرتمند بدل شود».
«ایران کشور قدرتمندی است. کشوری منفعل و تحقیرشده نیست که از مذاکره فرار کند. ایران باید خود را برای یک دیپلماسی مقتدرانه مداوم بهویژه در مقابل آمریکا مهیا کند. باید به جای فرار از مذاکره با آمریکا با دیپلماسی مقتدرانه در قبال آمریکا یعنی مؤثرترین مخالف هماوردی کند. چنانکه اتحاد شوروی بیشترین مذاکراتش با رقیبش آمریکا بود و بزرگترین و فعالترین سفارتش در آمریکا بود. چنانکه امروز چین و روسیه همین وضع را دارند. ایران مقتدر است و به جای شعاردادن باید در مذاکره با آمریکا از حقوق ملت ایران با دیپلماسی دفاع کند و با دیپلماسی تهدیدات را خنثی کند».
امینزاده درمورد فعالیتهای منطقهای نیز معتقد است «دیپلماسی منطقهای ایران باید تقویت شود و به وزارت خارجه برگردد و فعالیت نهادهای مختلف بهویژه نظامیان فعال در منطقه کاملا در چارچوب مدیریت کلان وزارت خارجه قرار گیرد. در دولت خاتمی هماهنگی نیروهای نظامی و اطلاعاتی با وزارت امور خارجه رویهای طبیعی و بدیهی بود. نظامیان مدیریت دیپلماسی را به رسمیت میشناختند و تحت مدیریت وزارت خارجه امور را دنبال میکردند و این بسیار کارآمد بود.
متأسفانه دولت احمدینژاد، سیاست منطقهای را از وزارت خارجه خارج کرد. دیپلماسی یک ضرورت قطعی برای حتی فعالیتهای نظامی در خارج از مرزهاست. پایان جنگ نظامیان هم توسط دیپلماسی سامان میگیرد. نظامیان ماهیتا باید همواره برای مواجهه با دشمن مهیا باشند و دیپلماتها میآموزند که چگونه در مذاکره امتیازاتی حتی بزرگتر از ظرفیتهای ملی برای کشورشان کسب کنند.
در پایان جنگ با عراق قطعنامه ٥٩٨ سرنوشت پایان جنگ را مشخص کرد. تصور کنید اگر قطعنامه ۵۹۸ نبود؛ پایان جنگ ممکن بود چه سرنوشت مبهمی پیدا کند. قطعنامه ۵۹۸ خود حاصل رشادتهای رزمندگان طی سالها جنگ بود، اما متن نهایی قطعنامه حاصل مذاکرات دشوار دیپلماتهای ایرانی هم بود. نظامیان حتی گاه معترض بودند که مذاکرات به روحیه رزمندگان در جبههها آسیب میرساند».
محسن امینزاده به عنوان یک دیپلمات در بخش پایانی صحبتهای خود راز بازشدن درهای اقتصاد جهانی به روی توسعه ملی کشور را با همراهی دیپلماسی فعال میداند. «دیپلماسی موفق برای رفع موانع توسعه و فعالشدن ظرفیتهای اقتصادی کشور و شکوفایی و تقویت اقتصاد ملی قطعا ضروری است. در جهان امروز اقتصاد قدرتمند یک کشور به پیوندهای آن اقتصاد به بازار سرمایه، تکنولوژی و تجارت جهانی وابسته است. مسیری که چین و سایر کشورهای آسیایی را به نتایج شگرفی رسانده و اکنون الگویی برای توسعه ایران و سایر کشورهاست».
منبع: فرارو
کلیدواژه: محسن امین زاده دیپلمات ایرانی برجام جو بایدن ایران و آمریکا شورای امنیت سازمان ملل دیپلماسی مقتدرانه دولت احمدی نژاد شورای امنیت محسن امین زاده معرض تهدید پرونده ایران امین زاده وزارت خارجه سیاست خارجی دیپلمات ها برای ایران رئیس جمهور بین المللی توسعه ملی بزرگ ترین پایان جنگ منطقه ای قطع نامه شباهت ها تحریم ها کشور ها یک کشور فرصت ها دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۶۴۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله ایزائی اسرائیل ارزش چندانی نداشت و مسئولیت آن را هم نپذیرفتند/ کسی که زیر میز دیپلماسی زد آمریکا بود و نه ایران
بین الملل تابناک: امروز دوشنبه، ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ نشست خبری سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی برگزار شد و ناصر کنعانی در آخرین نشست هفتگی با خبرنگاران به پرسشهای خبرنگاران داخلی و خارجی پیرامون مسائل مختلف سیاست خارجی پاسخ داد.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه صبح امروز (دوشنبه) در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران در خصوص هماهنگی دیپلماسی و میدان در عملیات وعده صادق، اظهارداشت: متعاقب اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی علیه مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق که طبیعتا رخدادی غیرقانونی، نقض فاحش مقرارت بین المللی، کنوانسیونهای وین و البته نقض تمامیت ارضی یک کشور عضو سازمان ملل بود، مورد محکومیت ایران قرار گرفت.
وی گفت: ابران در حوزه دیپلماتیک و در قالب دو و چندجانبه مورد پیگیری قرار داد و دستگاه دیپلماسی به صورت حرفهای پیگیریهای لازم را انجام داد و اینکه کمتر از ۲۴ ساعت این موضوع در شورای امنیت سازمان ملل به بحث گذاشته شد نتیجه اقدامات دیپلماتیک ایران بود. ایران نیز نشان داد که به سازوکارهای بینالمللی احترام میگذارد اما به رغم اقدامات حرفهای ایران، آمریکا، انگلیس و فرانسه با مداخله در وظیفه قانونی شورای امنیت مانع تصویب قطعنامه در محکومیت رژیم صهیونیستی شدند و این حداقل اقدام شورای امنیت میتوانست باشد.
کنعانی افزود: ایران مصمم بود نقض فاحش کنوانسیونهای وین را تبیین کند و دستگاه دیپلماسی در دیپلماسی فشرده و سنگین در تماس های متعدد و دو سفر وزیر امور خارجه و البته مکاتبات صورت گرفته با مجامع بینالمللی و اقدامات زیادی که از سوی سفارتخانههای ایران صورت گرفته، نشان از تلاش دستگاه دیپلماسی برای تبیین اقدام ناقض قوانین بینالمللی رژیم صهیونسیتی دارد.
سخنگوی وزارت امور خارجه بیان کرد: هماهنگی میان دستگاه دیپلماسی و ستاد کل نیروهای مسلح نتیجه بسیار درخشانی را برای دولت ایران در سطح جهانی به ثبت رساند. ایران به عنوان عضوی پایبند به منشور ملل اثبات کرد که میخواهد متجاوز به تمامیت ارضی خود را در سازوکارهای بینالمللی تنبیه کند اما متاسفانه با دخالت آمریکا و چند کشور دیگر شورای امنیت از انجام وظیفه خود بازماند.
وی گفت: در نهایت جمهوری اسلامی ایران در اقدامی مشروع و قانونی، دو مقر نظامی رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد تا متجاوز مورد تنبیه قرار گیرد.
کنعانی بیان کرد: عامل بی ثباتی در منطقه وجود رژیم صهیونیستی و جنایات ضدبشری این رژیم است. حمایت از مساله فلسطین یک وظیفه حقوقی برای همه دولت ها و کشورها است.
پاداش آمریکا به رژیم جنایتکار اسرائیل
سخنگوی وزارت امور خارجه بیان کرد: دولت آمریکا از ابتدای بحران جاری در غزه بخشی از این بحران بوده و هست و اگر حمایت های نامحدود آمریکا نبود اساسا رژیم صهیونسیتی امکان حمله علیه مردم فلسطین را حتی برای یک روز هم نداشت. کمکهای مالی هنگفت آمریکا به رژیم صهیونیستی چیزی جز پاداش به این رژیم جنایتکار نیست.
وی افزود: آیا ملت آمریکا میپذیرد که دولت آمریکا اعتبار خود را اینگونه به رژیم بازنده و جنایتکار صهیونیستی گره بزند؟ اما اتفاقی که اخیرا رخداد ارزش چندانی نداشت و حتی رژیم صهیونسیتی هم بر روی آن کار تبلیغاتی انجام نداد چرا که ارزش این را نداشت. ریزپرندههایی بودند که در صدد عملیات ایذایی برآمدند که مورد هدف سامانه دفاعی ایران قرار گرفت و دشمن نتوانست از این اقدام منفعتی کسب کند.
کنعانی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران اثبات کرده که در تأمین امنیت ملی ملاحظه هیچ طرفی را نخواهد کرد و ایران در راستای تداوم اقدامات خود، کماکان در قالب قوانین و مقررات بین المللی از امنیت ملی دفاع خواهد کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: اساسا ایران برای تامین حقوق ملت به ویژه در موضوع رفع تحریمهای ظالمانه آمریکا از همه توان دیپلماتیک خود استفاده کرده و هیچگاه از این روشها کنارهگیری نکرده است. کسی که زیر میز دیپلماسی زد آمریکا بود و نه ایران و شرکای اروپایی آمریکا هم نتوانستند به تعهدات خود عمل و خلا نبود آمریکا را جبران کنند. ما در مسیر احقاق حقوق ملت در قالب توافق برجام از تمام توان دیپلماتیک خود استفاده کرده و خواهیم کرد و در نشستهای بینالمللی نیز همچنان موضوع مذاکرات رفع تحریمها مطرح میشود.
وی ادامه داد: این موضوع توسط دیگر طرفها نیز مطرح میشود و جمهوری اسلامی ایران نیز مواضع خود را بیان میکند و در حاشیه نشست شورای امنیت سازمان ملل نیز این مساله در گفتوگوهایی که داشتیم مطرح شده است.
کنعانی بیان کرد: امنیت در قفقاز جنوبی از اولویتهای مهم دستگاه دیپلماسی و دیگر نهادهای ذی ربط ایران است و این موضوع بر امنیت منطقه اثرگذار است. حضور نظامی خارجی کمکی به صلح، ثبات و امنیت و تامین منافع کشورهای منطقه نمیکند. رویکردی که منجر به تقویت نظامی گری در منطقه قفقاز شود منجر به پیچیده شدن و آسیب زدن به امنیت آن منطقه میشود و ایران با آن مخالف است.
سخنگوی وزارت امور خارجه بیان کرد: اگر اقداماتی به منظور تحریم بیشتر ایران انجام گیرد به عنوان پاداشی برای رژیم تجاوزگر صهیونیستی به حساب می آید و اقدامی غیرقانونی علیه دولتی است که در چارچوب اقدامی قانونی برای بازدارندگی رژیمی متجاوز عمل کرده است.
وی ادامه داد: جای تاسف است که اتحادیه اروپا علیه رژیم صهیونیستی که هفت ماه است تجاوزکارانه علیه مردم غزه حمله میکند و کشتار و نسل کشی به راه انداخته است، هیچ صحبتی نکردند ولی بحث تحریم علیه ایران را مطرح میکنند که اگر چنین کنند به عنوان اقدامی شرم آور در تاریخ به ثبت می رسانند.
کنعانی افزود: خوشبختانه مجموعه تلاشهای انجام شده از سوی جمهوری اسلامی ایران ما شاهد نتیجه بخش بودن تلاشها بودیم و از امروز شاهد پرواز حجاج از ایران به عربستان بودیم. اساسا موضوع زیارت عمره مفرده شهروندان ایرانی جزو اولین توافقات اولیه میان ایران و عربستان بود، اما در حوزه تکنیکی و اجرایی طرفین دچار برخی نارساییها شدند که با مذاکرات صورت گرفته موانع برطرف شد.