Web Analytics Made Easy - Statcounter

حمید درخشان مهمان طرفداری در برنامه ملاقات با چهره ها بود. کسی که به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه پرسپولیس شناخته می شود و علاوه بر دوران بازیگری اش، خاطرات خوبی از خود به عنوان مربی هم به جا گذاشته است. این گفتگوی دیدنی را از دست ندهید و تا پایان با طرفداری همراه باشید

حمید درخشان، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت و در خصوص مسائل مختلفی صحبت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بخش اول این گفتگوی دیدنی، سامان خدایی سوالات مهمی را از پیشکسوت پرسپولیس می پرسد. 

تفاوت مربیان ایرانی و خارجی و اظهارات مجید جلالی در مورد درخشان تنها بخشی از این گفتگوی جذاب است. تا پایان با ما همراه باشید:


 

سلام به تمام مخاطبان رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های ملاقات با چهره ها همراه شما عزیزان هستیم با یکی از تکنیکی ترین ستاره های تاریخ فوتبال ایران. سلام.

من هم سلام عرض می کنم خدمت شما و بینندگان خوبتان، خوشحالم که در خدمت شما هستم.

حمید خان می خواهیم بی تعارف صحبت کنیم. یک روزی آقای مجید جلالی مهمان ما بودند و گفتند حمید درخشان فنی ترین مربی ما است اما اگر تمرکزش فقط روی فوتبال باشد. کنجکاو شدیم در این خصوص از شما سوال بپرسیم.

اتفاقا سوال خیلی خوبی پرسیدید. باور کنید تمام تمرکزم روی فوتبال است منتها این را به صراحت می گویم که من بدشانس ترین مربی تاریخ فوتبال ایرانم، با دلایلی که برای خودم دارم این را می گویم و خیلی دوستان ممکن است بپذیرند و خیلی ها هم نه ولی برای خودم این تجربه شده و دیده ام. به عنوان مثال، تیم هایی که سراغم آمده اند در گرفتاری بوده اند و ته جدول بوده اند، از شهرداری تبریز بگیر که ما آن تیم را نجات دادیم و آوردیم به جایگاه خوبش و نگذاشتیم بیفتد. بقیه تیم ها هم که ما رفتیم نمی دانم چه اتفاقی می افتد که ما آنجا می رسیم یا اختلاف بین اعضای هیات مدیره و مدیرعامل به وجود می آید یا بی پول می شوند یا نمی توانند کمک کنند، همه مشکلات می افتد گردن من و واقعا این را در این چند ساله در تیم های متفاوت تجربه کرده ام. تنها تیمی که در آن مقداری نفس کشیدیم و نتیجه هم گرفتیم، شهرداری تبریز بود که نجاتش دادیم و ماند. بقیه تیم ها که ما رفتیم یا به مشکل بی پولی خوردند، یا مدیریت، آخرین آنها که رسیدیم به پرسپولیس البته قبل از آن هم در نفت نیز همین مصیبت را داشتیم و با آن بدبختی، نفت نه مدیرعامل معلوم بود نه پولش، سه آدم آمد که این تیم را بخرند و آنها مربی عوض کردند و آخرش هم به نتیجه ای نرسیدند و تیم هم به لیگ دسته سه سقوط کرد و نابود شد. پرسپولیس هم که آخرین درجه اش بود، بلایی که سر من آمد. تیمی به ما دادند با 8 9 مصدوم، مشکل مدیریتی پیدا کرد و مدیرعاملش گرفتار شد، 126 روز ما مدیرعامل ندیدیم، بازیکن نداشتیم و دستمان بسته بود و با همه وجود خداراشکر با همه این شرایط هم خوب کار کردیم ولی فرصت کار کردن به ما ندادند. ما در جام باشگاه های آسیا با 9 امتیاز تحویل آقای برانکو دادیم، تا آن موقع پرسپولیس، استقلالِ امیر قلعه نویی را نبرده بود که ما بردیم با آن تیمی که 8 9 مصدوم داشت و چند نفرشان اصلا بازی نمی کرد، آنجا هم به ما فرصت ندادند که کارمان را ارائه دهیم و بگوییم ما می توانیم کما اینکه در سال 76 77، همین تیم را ما قهرمان کردیم و به استقلال 3 گل زدیم یعنی کارنامه بدی نداشتیم ولی متاسفانه به خاطر یک سری مسائل پشت پرده عزیزان دوست نداشتند ما آنجا کار کنیم و موفق باشیم. موفقیت یک مربی ضامن این است که شما امکانات خوب برایش بگذارید، بازیکن خوب بخرید و دغدغه و مشکلات مالی نباشد و به مربی فرصت دهید 1 سال. شما عیار مربیان را بعد از 1 سال باید ارزیابی کنید نمی توانید بعد از 5 بازی بگویید این مربی خوب یا بد بوده شما حداقل باید 1 فصل فرصت دهید. چطور می شود وقتی تیمی را نهم جدول به من تحویل داده اید، جام باشگاه ها با 9 امتیاز تحویل گرفته اید، استقلال را برده اند و حالا می گویید استعفا بده و برو؟ خب این انصاف نیست و به نظر من اجحاف است. ما اینجوری اذیت شدیم و واقعا مظلوم بودیم. مجید جلالی به من لطف دارد و من از ایشان ممنونم برای اینکه خب من بازیکنی بودم که زمان خودم جزو بازیکنان باهوش بودم و حتما در مربیگری هم این را داشتم که می توانستم این توانایی را نشان دهم و خیلی جاها هم نشان دادم اما می خواهم بگویم این بدشانسی گریبان گیر من بود و هیچوقت هم نیامدند به من بگویند اول فصل شما یک تیم را خودت ببند و تا آخر فصل برو و ببینیم کار به کجا می رسد، ببینیم می توانی موفق شوی یا نه. در این چند سال فوتبال ما هیچوقت این را نداشتیم و از این همیشه ناراحت بوده ام که این فرصت را به من نداده اند.

حمید خان به مبحث پرسپولیس و مربیگری برمی گردیم اما قبلش یک سوال از جنبه زندگی خارج از فوتبال شما بپرسم. حمید درخشان در خارج از فوتبال به چه شغلی مشغول است؟

طبیعتا با این وضعی که شما اگر بخواهید بنشینید و چشم انتظار این عزیزان باشید که یک روزی بیایند به تو پیشنهاد بدهند بیا ما با کار کن، خب این اتفاق نمی افتد و اگر این اتفاق نمی افتد نمی توانی دست هایت را ببندی و بنشینی. زندگی خرج دارد و الان بچه های امروزی، 2 پسر دارم و هرکدام در زندگی شان هزینه دارند و هزینه ها خیلی بالا رفته و سخت شده، شما اگر کار و تلاش نکنی جا می مانی و نمی توانی، در هرصورت وقتی من می بینم آنجا مورد توجه قرار نمی گیرم خب باید بروم کاری انجام بدهم تا بتوانم امرار معاش کنم و زندگی ام را بچرخانم در هر صورت این هم قسمتی از زندگی من می تواند باشد و به همین خاطر، وقتی دیدم در اینجا به من کم لطفی شد مجبور شدم دنبال بیزنسی بروم که حداقل جا نمانم و بتوانم کار کنم و امرار معاش کنم و زندگی ام را بگذرانم.

ولی فکر نمی کنم در میان مربیان خارجی چنین چیزی مرسوم باشد. فوتبال حرفه است آنجا و دستمزد حرفه ای.

صددرصد، آفرین حرف خوبی زدید جالبش اینجاست که ما مربی حرفه ای هستیم قرارداد می بندیم، قرارداد حرفه ای ولی یک هزارم آن پولی که قرارداد بسته ایم را نمی گیریم. من الان می توانم به شما نشان دهم که طلب از شاهین بوشهر، نفت تهران، نصف طلبم را برای پرسپولیس بخشیدم خب این چجور می شود و آدم می تواند اینجور زندگی کند و پول هایت را ببخشی و نتوانی بگیری آخرش هم هیچی. حکم استیناف و رای را دارم، کی کجا توانستیم پول بگیریم خب اگر اینجوری ادامه دهیم که نابود می شویم.

تازه مطالباتی که مربوط به دلار 3 هزار تومانی است.

آفرین. حالا من عرضم این است که اگر این روتین بود بله من هم می دانستم که از این طریق امرار معاش کنم بیشتر می روم سراغش، بیشتر وقت می گذارم و بیشتر دنبال علم و دانشش می روم. وقتی می بینیم بی توجهی می شود و من گیر هستم و نمی توانم از این منبع پول دربیاورم خب جواب زن و بچه ام را چه جور باید بدهم؟ خدانکند آدم شرمنده زن و بچه اش شود، خیلی سخت است.

حمید درخشان

حمید خان به فوتبال برگردیم. شما هم با مربی ایرانی کار کرده اید هم خارجی و هم کنار مربی خارجی بوده اید. مهمترین تفاوت مربیان ایرانی و خارجی چیست.

در کشور ما اینجوری است ولی در اروپا نه. در اروپا او وظایفی دارد که باشگاه تابع آن وظایف و دستوراتی است که باید برای سرمربی خارجی اش اجرا کند. اما اینجا نه، مربی داخلی را هرطور که زورشان می رسد می زنند، اذیتش می کنند امکانات نمی دهند بعد از او کار بزرگ می خواهند. درست است؟ عکس مربی خارجی است. همین که مربی خارجی پایش را می گذارد، آن مربی می شود عزیز همه و همه می خواهند برایش فرش قرمز پهن کنند و سرویس به او بدهند، هر چیز غلطی هم که بگوید همه می گویند به به، این درست است. من مثالش را بزنم برای شما؟

بفرمایید.

من زمانی که در پرسپولیس بودم فوروارد های ما گل نمی زدند و یک روز من در مصاحبه مطبوعاتی ام گفتم که دیگر قرار نیست من بروم گل بزنم، همه آن عزیزان به من حمله کردند و همین حرف را آقای کالدرون گفت، گفت فوروارد باید گل بزند من نباید گل بزنم و همه نوشتند بله آقای کالدرون درست می گوید، اینکه نباید برود گل بزند اما آنجا من باید می رفتم گل بزنم و اینجا آقای کالدرون نباید می زد. یعنی ما انقدر تفاوت می گذاریم نسبت به مربی خارجی و داخلی. این ها بد است اگر شما این تفاوت ها را بگذاری مطمئن باشید که فوتبال ما رشد نمی کند. یک مثال دیگر هم بزنم برای شما که بدانید. جام جهانی زمان آقای کی روش، ایشان یک انتقاد از مربیان داخلی ما کرد و گفت مربیان ما نمی توانند بازیکنان را به خوبی آماده کنند و بحث اردو و کمپ بود، می گفت بازیکنان باید در اختیار من باشند و اله و بله باشند. این تمام شد، وارد جام جهانی شدیم، بازیکنان داخلی ما که در جام جهانی از طریق مربیان داخلی رفته بودند، بهترین و ایده آل ترین شرایط را از نظر بدنی داشتند. از روزبه چشمی بگیر، هافبک وسطمان که الان دارد در قطر بازی می کند، آقای امید ابراهیمی. این ها در جام جهانی بهترین نفراتی بودند که زیر دست مربی داخلی پرورش یافتند و آنجا جواب دادند اما چون او می گفت غلط است، همه می گفتند غلط است. هیچکس فکر نمی کرد که این مربی خارجی همه چیز را که درست نمی گوید یک جاهایی هم غلط می گوید او هم انسان است و یک جاهایی ممکن است خطا کند اما ما اینجور نگاه نمی کردیم. چشم هایمان را بسته ایم و می گوییم مربی ایرانی هیچ دانشی ندارد و هرچه دانش است مال مربی خارجی است. نه مال خارجی نیست، امکاناتی که شما برای مربی خارجی می گذارید برای مربی داخلی بگذار، آخر فصل هم از او بپرس ببین این کارایی را داشته یا نه. وسط راه دارد می رود، دستش را می بندند بازیکن نمی خرید، مربی خارجی دهانش را باز می کند 6 تا از بهترین هایش را می خرند و می گذارند کنارش مبادا غصه بخورد که بازیکن ندارد. فردا هم که مصاحبه می کند ما بازیکن نداریم همه می رویم از او حمایت می کنیم و می گوییم راست می گوید بازیکن ندارد، اما برعکس مربی داخلی، تا یک کلمه صحبت می کند همه جبهه می گیرند. اگر قانون و قاعده فوتبال برای همه یکی است، برای مربی داخلی هم باید یکی باشد چرا تفاوت می گذاریم؟ حالا من سوالم این است که ما تمام عمرمان باید برویم مربی خارجی بیاوریم، پس کی باید کمک کنیم تا مربیان داخلی توسعه پیدا کنند. کی باید برای آنها ارزش قائل شویم.

اتفاقا می خواستم همین را بپرسم. راهی که ما بتوانیم دانش مربیان ایرانی را بیشتر کنیم چیست؟ مثلا بروند در دوره های خارجی شرکت کنند؟

کمکش کنند، من به عنوان مدیرعامل این را می گویم "آقای عزیز شما امروز آمده ای با من قرارداد بسته ای، یک قرارداد سه ساله من با شما می بندم، بسیار عالی. فصل اول هم به شما کمک می کنم بروی. دو فصل دیگر هنوز قرارداد داری، در تعطیلات شما با پول خودت 20 روز می روی یک باشگاه، من به عنوان مدیرعامل هماهنگ می کنم شما 20 روز کلاس کنار یک تیم بزرگ باشید و دانش افزایی کنی" خب این به توسعه فوتبال ما کمک می کند، مربیان ما حتی به آخر فصل هم نمی رسند، قلع و قمع می کنیم، لهشان می کنیم پول نمی دهیم اینکه نشد فوتبال حرفه ای بعد شما می خواهید رشد کنید؟ چه جوری رشد کنید. معجزه باید شود؟ خب نمی شود بعد هم دلشوره داریم می رویم جام باشگاه ها تن مان می لرزد می خوریم به کره، ژاپن. خب ببینیم زیر ساخت های آنها چطور است برویم ببینیم چه جوری باشگاه داری کرده اند ببینیم چه جوری مربیان شان را توسعه داده و حمایت کرده اند. الان بیشتر مربیان چین و کره و ژاپن داخلی هستند کمتر از خارجی ها استفاده می کنند ما چه کمکی به مربیان داخلی کرده ایم؟ به جز اینکه زدیم له شان کرده ایم کار دیگری کرده ایم؟ بعد می خواهیم فوتبالمان رشد کند؟ تازه انقدر که مربی داخلی به لحاظ روحی و روانی به بازیکن داخلی نزدیک است مربی خارجی نیست. مربی خارجی می آید نتیجه گرفت که گرفت، پولش را می گیرد و می رود. نه به شما تعهدی دارد نه چیزی به شما اضافه می کند.

پس اینکه می گویند مربی خارجی بیاید می تواند دانش فنی لیگ را بالا ببرد درست نیست؟

مربی خوب خارجی بیاید، من مخالفش نیستم. مربی خوب خارجی بیاورند و ما مربی های خودمان را کنارش بگذاریم و به او تجربه بدهد و از او یاد بگیرد. اینکه مربی خارجی بیاوریم و داداشش را بیاورد، فامیلش را بیاورد کنار خودش این چه توسعه ای برای فوتبال ما دارد؟

در خصوص قانون منع ورود خارجی ها، چه بازیکن و چه مربی. این را مفید می دانید؟

نه این مفید نیست، همه جای دنیا شما ببینید بازیکن خارجی خریداری می شود و مربی خارجی می آید اما از آنها استفاده می شود و از او برداشت می شود، نمی شود شما مربی خارجی بیاری و از او استفاده نکنی. ما خارجی را برای چه پول می دهیم؟ پول می دهیم که از علمش، سوادش و توانایی هایش استفاده کنیم. خب ما باید او را بیاوریم در باشگاه و 3 4 مربی که می دانیم برای آینده ما خوب هستند کنارش بگذاریم تا از تجربیاتش یاد بگیرند، کلاس بفرستیم مربیان داخلی خودمان را و اینجوری می توانیم فوتبال مان را توسعه دهیم. ببینید، تا زمانی که این اتفاق در فوتبال ما نیفتد شما هیچ رشدی در فوتبال نخواهید دید کما اینکه الان ما متوقف کرده ایم و داریم می بینیم که یک جا مانده ایم و اگر هم زیاد بمانیم می گندد و اصلا به درد نخواهد خورد. تازمانی که این حرکت نکند ما نمی توانیم در آسیا قهرمان شویم شک هم نکنید و رو در بایستی هم با هیچکس نداریم. ما الان دو فینال رفته ایم چرا نمی توانیم قهرمان شویم؟ آنجا گرفتار می شویم اینکه این اشتباه کرد آن اشتباه کرد نه، همینجا می مانیم و تا اینجا هم که رسیده ایم به نظرم خیلی جلو آمده ایم ولی باید از این بیشتر باشد و ما نمی توانیم تا آنجا برویم و بعد برگردیم پایین پس باید تلاش کنیم، سطح کیفی مان را بالا ببریم و سخت افزارها را توسعه دهیم، زمین های خوب، استادیوم های خوب، شما یک قطر را نگاه کنید. شما فکر می کردید قطر قهرمان جام ملت ها شود؟ هیچکس تصورش را نمی کرد اما آنها قهرمان شدند برای اینکه 10 سال برنامه ریزی کرده اند نه اینکه بگوییم آمد فینال و 1 گل زد و خورد توی کله یک بازیکن رفت توی دروازه. آنها 3 گل به ژاپن زدند یعنی با اقتدار پیروز شدند و این فوتبال است که شما با اقتدار در فینال سه گل بزنید و قهرمان شوید. یک موقع است ما یک گل می زنیم ومی رویم دفاع کنیم، یازده نفری دفاع می کنیم مثل زمان کی روش، بازی را می بریم اما یک موقع است است که حریف را می بریم توی هجده قدم خودش سه گل هم می زنیم و می گوییم با این اقتدار ما تو را بردیم و توانایی های ما انقدر بالا بوده که شما را برده ایم. این نشان می دهد این فوتبال رشد کرده و اینجا سرمایه گذاری شده و نتیجه اش را در جام ملت ها دیدیم. بدون اغراق تمام کارشناسان اگر می پرسیدید می گفتند یا ژاپن یا ایران قهرمان آسیا است اما کسی آمد قهرمان شد که هر سه تای این ها را گذاشت و رفت. این یعنی چه؟ یعنی توسعه.

پایان قسمت اول

ادامه دارد...

اخبار داغ 

عکس مهدی طارمی روی جلد روزنامه های پرتغال / عکس باشگاه تراکتور: روزگاری که تیم ‌های پایتخت در حسرت شکست پرشورهای ایران بودند / عکس نوازنده قاتل کیست؟ قتل زن مطلقه و دختر هشت ساله اش در تهران + عکس مقتولان و قاتل کلاس یان هونتلار و معنا کردن تعویض طلایی در بازی آژاکس و توئنته زیدان: فکر نمی کنم هواداران از هازارد خسته شده باشند؛ عواقب؟ می خواهید ادامه فصل را بیخیال شویم و رها کنیم؟

منبع: طرفداری

کلیدواژه: مربیان داخلی حمید درخشان مربی خارجی مربی داخلی فوتبال ما جام جهانی حرفه ای تیم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۹۰۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنج خارجی هم کم کم از سفره مردم پر می‌کشد

تخصیص ارز محموله‌های برنج که از ابتدای شهریور ماه تاکنون به گمرکات کشور اظهار و ترخیص شده، همچنان در انتظار تأیید وزارت جهاد کشاورزی به‌عنوان نهاد متولی و سپس بانک مرکزی است.

به گزارش شرق، وخامت این مسئله زمانی دو چندان می‌شود که بدانیم قرارداد این محموله با فروشنده خارجی دست‌کم دو ماه پیش‌تر به امضا رسیده و این یعنی قرارداد‌های مربوطه با گذشت نزدیک به ۱۰ ماه هنوز تسویه نشده است.

آنچه مسلم است، این است که واردکنندگان رسالت خود را در قبال تنظیم بازار داخلی با عرضه مکفی ایفا کرده و برنج مربوط به این محموله‌ها را با نرخ مورد تأیید به فروش رسانده‌اند؛ اما اکنون نه‌تن‌ها وزارتخانه تخصصی و بانک مرکزی به وعده‌های خود در تأیید، تخصیص و تأمین ارز عمل نکرده‌اند؛ بلکه حتی با وجود گذشت یک ماه از سال جدید، پایه ارزی برای واردات برنج در سال ۱۴۰۳ نیز رسما مشخص نشده و در این شرایط، مواضع ضدونقیض سیاست‌گذار نیز فضای نااطمینانی و بلاتکلیفی را تشدید کرده است.

آخرین اعلام نظر از سوی وزارت جهاد کشاورزی برای تخصیص ارز در بهمن سال گذشته انجام شده که کوتاژ برنج وارداتی تا شهریورماه ۱۴۰۲ را پوشش می‌داد؛ اما پس از آن مراجعات مکرر اعضای هیئت‌مدیره انجمن برای پیگیری تأیید تخصیص ارز محموله‌های باقی‌مانده به جایی نرسید و این آمدورفت‌ها، نتیجه‌ای جز گفتار درمانی مسئولان با چاشنی خلف وعده در بر نداشت.

شنیده‌ها حاکی از آن است که حتی پیگیری مسئولان ارشد وزارت جهاد کشاورزی از بانک مرکزی نیز در این زمینه حاصل چندان مثبتی به همراه نداشته است.

بدون تردید در شرایط موجود هزینه‌های گزافی از محل دموراژ، دیرکرد بانک و صرافی یا دیرکرد تسویه‌حساب به واردکننده تحمیل می‌شود. علاوه بر این هزینه‌ها، به دلیل اعتبار رو به اتمام بازرگانان ایرانی نزد تأمین‌کنندگان خارجی، احتمال قطع شراکت و بروز اخلال در روند تأمین برنج از محل واردات وجود دارد؛ کالایی که از آن به‌عنوان دومین کالای استراتژیک کشور یاد شده و یکی از پایه‌های مهم امنیت غذایی تلقی می‌شود.

توجه به این نکته نیز ضروری است که در این شرایط، برنج وارداتی به قوت غالب بیش از شش دهک کم‌برخودار درآمدی جامعه تبدیل شده و بیم آنکه سفره قشر آسیب‌پذیر از این کالا نیز خالی شود، وجود دارد.

ذکر این نکته لازم است که فراوانی برنج در بازار و قفسه فروشگاه‌ها به قیمت مناسب نباید این آدرس غلط را به سیاست‌گذار بدهد که جریان تأمین کالا در وضعیت مطمئنی قرار دارد.

مسئله حائز اهمیت اینکه اختلال در جریان تأمین کالا با تأخیر چندماهه خود را در بازار نشان می‌دهد و این عارضه ممکن است منجر به تکرار تجربه نه‌چندان دور سال ۱۴۰۱ و جهش قیمت برنج داخلی و سوداگری دلالان شود. اهمیت این مسئله زمانی دو چندان می‌شود که بدانیم یکی از ایام پرمصرف این کالا یعنی ماه محرم نیز در پیش است.

حال آنکه تجربه نشان داده متولی دولتی تنظیم بازار تنها در وضعیت التهاب شدید –آن‌هم زمانی که کار از کار گذشته- به صرافت تسکین بازار می‌افتد. باید پذیرفت که تولید داخلی تکافوی تمام نیاز بازار را نمی‌دهد و چالش‌هایی مانند محدودیت منابع آب و خاک، بهره‌وری نازل کشت برنج و قدرت ضعیف عمده خانوار ایرانی برای خرید برنج داخلی، این ضرورت را آشکار می‌کند که سیاست‌گذار با رویکرد واقع‌بینانه‌ای به مسئله واردات برنج بنگرد و دست از خودتحریمی بیشتر بردارد.

در نهایت ذکر این نکته لازم است که طبق آمار گمرک، ۱.۰۵۶ میلیون تن برنج سفید معادل ارزش حدود ۱.۲ میلیون دلار در ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۲ از مبادی ورودی کشور ترخیص شده که در مقایسه با سال گذشته از کاهش ۳۸ درصدی در وزن و ۴۲‌درصدی در ارزش حکایت دارد.

دیگر خبرها

  • حمید مطهری رسما مربی تراکتور شد
  • پرسپولیس به مربی تراکتور تبریک گفت
  • برنامه پرواز‌های فرودگاه شیراز؛ ۵ اردیبهشت
  • هشدار در انتخاب سرمربی خارجی برای بسکتبال/ قلبی که با ایرانی است
  • سرمربی موقت تراکتور تبریز معرفی شد
  • فوری:‌ تراکتورسازی با حمید مطهری به توافق رسید
  • تراکتور انتخاب کرد: حمید مطهری در تبریز
  • حمید درخشان: واگذاری سرخابی‌ها بهترین راه برای حل مشکلات آنها بود/ مدیریت کردن شرایط دو باشگاه بعد از واگذاری بسیار مهم است
  • برنج خارجی هم کم کم از سفره مردم پر می‌کشد
  • محمدامین حزباوی در آستانه فتح فوتبال قطر/ فصل درخشان مدافع ایرانی