شکرگزاری و سادهزیستی مهمترین درس از زندگی فاطمه(س) برای شیعیان
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۰۱۱۱۸
حجتالاسلام و المسلمین «عبدالکریم پاکنیا» در گفت وگویی با اشاره به سیره تربیتی حضرت فاطمه زهرا (س) اظهار کرد: باید توجه داشته باشیم که عملکرد تربیتی آن حضرت متأثر از والدینی بود که در دامان آنها رشد کرد، به بیان دیگر رویکرد حضرت در زندگی مرهون تربیت نبوی است.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم گفت: تمامی حرکات و سکناتی که حضرت فاطمه (س) در تربیت فرزند داشت برگرفته از تربیت وحیانی و الهی پیامبر اکرم (ص) بود؛ آن حضرت بر خلاف دخترانی که در آن روزگار چنین پشتوانهای نداشتند در قالب این مهد تربیتی به سن نوجوانی و جوانی رسید و پس از ازدواج خود یک مربی برای فرزندانش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: یکی از مسائلی که در مورد سیره تربیتی حضرت فاطمه (س) نسبت به فرزندانش قابل توجه است موضوع فضائل اخلاقی و عبادی است که به فرزندان با عمل خود آموزش میدادند. مساله عبادت حضرت، دعا برای همسایه، پاسخگویی با صبر به کسانی که از ایشان سوال داشتند و مواردی از این دست سبب میشد تا فرزندان نوع برخورد با دیگران را به خوبی بیاموزند؛ همچنین مساله سادهزیستی و شکرگزاری سرور زنان دو عالم نیز مثالزدنی است. سلمان فارسی میگوید: روزی حضرت فاطمه را دیدم که چادری وصله دار و سادهای بر سر داشت، تعجب کردم و گفتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و روم بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زر بافت به تن میکنند؛ امّا این دختر رسول خداست که نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا!
شکیبایی در زمان بروز مشکلات زندگی از مسائلی است که زهرای مرضیه به فرزندان خود آموخت و ذیل همین تربیت بود که زینب کبری (س) در کربلا این جمله را بر زبان آورد که «ما رأیت الا جمیلا».
حجتالاسلام و المسلمین پاکنیا با بیان اینکه سادگی و شکرگزاری حلقه مفقوده زندگی خانوادهها است، تصریح کرد: فرزندانی که امروز در خانواده شیعیان تربیت میشوند چند مشکل دارند؛ نخست آنکه پر توقع هستند، این ویژگی سبب میشود که فرزندان ناسپاس شوند، وقتی والدین چنین باشند طبیعتاً این صفت به فرزندان نیز منتقل میشود و زمانی که انتظارات شأن برآورده نمیشود ناراحت میشوند و سر ناسازگاری میگذارند در حالی که از نعمات فراوانی برخوردارند و قدر نمیدانند.
وی تصریح کرد: این دو مؤلفه یعنی سادگی و شکرگزاری پیام زندگی حضرت زهرا (س) به خانوادههای ماست، هر روز تلاش میکنیم که زندگی مادی بهتری را برای فرزندان فراهم کنیم اما عملاً میبینیم که معنویت از زندگی شأن رخت بر بسته یا روز به روز کمرنگتر میشود؛ حال آنکه زندگی حضرت زهرا (س) در نهایت سادگی بود و این رویکرد حضرت برای امروز ما یک درس است. از سوی دیگر شکیبایی در زمان بروز مشکلات زندگی از دیگر مسائلی است که زهرای مرضیه به فرزندان خود آموخت و ذیل همین تربیت بود که زینب کبری (س) در کربلا این جمله را بر زبان آورد که «ما رأیت الا جمیلا».
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم اظهار کرد: درس دیگری که از سیره تربیتی حضرت فاطمه (س) میآموزیم، کار، تلاش و خیرخواهی برای فرزندان است؛ آن حضرت ارزش فعالیت را به فرزندان آموزش دادند. امروز ما عادت کردهایم که شغلی راحت برای فرزند خود پیدا کنیم، شغلی که حقوق ثابت داشته باشد اما دیگر برایمان مهم نیست که فرزندمان چه خدمتی به جامعه میکند و آیا اساساً از ظرفیت وجودی که خداوند در وجودش نهاده استفاده میکند یا خیر. امروز به مدرک، شهرت پدر یا خانواده مینازند اما اینکه آیا خودشان در جامعه دردی را دوا میکنند یا خیر گویا اصلاً مهم نیست؛ در حالی در زندگی حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) سرتاسر ابعاد معنوی و آموزشی به فرزندان را مشاهده میکنیم.
وی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به اهمیت آموزش تعامل با دیگران به فرزندان گفت: یکی از ویژگی ما ایرانیان مهمان نوازی است، البته این روزها به دلیل شیوع کرونا امکان دید و بازدید وجود ندارد اما نکته در برقراری ارتباط با مهمان است. سیره حضرت زهرا (س) و حضرت امیر (ع) در مواجهه به مهمان بسیار قابل توجه است، برای مثال زمانی که حضرت فاطمه (س) در بستر نقاهت از بیماری بودند خلیفه اول و دوم به منزل آن بزرگواران آمدند و درخواست ملاقات داشتند، حضرت فاطمه (س) رضایتی به این دیدار نداشت اما به حضرت امیر (ع) فرمود: «علی جان خانه توست و من همسر تو هستم هر آنچه که میخواهی انجام بده.»، این برخوردی بسیار قابل توجه است چراکه هم نوع مواجهه با افرادی را نشان میدهد که حضرت از آنان رضایتی نداشتند و از سوی دیگر همراهی و تعامل با همسر، مسألهای که امروز بسیار باید مورد توجه خانوادهها باشد.
حجتالاسلام و المسلمین پاکنیا در ادامه گفت: ازجمله دیگر مواردی که در مورد سیره تربیتی حضرت فاطمه (س) باید مورد توجه قرار گیرد عفت و حیایی است که آن حضرت به فرزندان خود آموختند. این ماجرا معروف است که روزی نابینایی به خانه حضرت آمد و فاطمه (س) با ورود آن مرد حجاب خود را کامل کرده و پشت پرده رفتند، وقتی که پیامبر اکرم (ص) در مورد علت این مساله از حضرت سوال کردند ایشان فرمودند: «اگر او را مرا نمیبیند اما من او را میبینم و او بوی زن نامحرم را احساس میکند.» و در اینجا بود که پیامبر (ص) فرمود: «اشهد انک بضعه منی».
وی با تاکید بر اینکه امروز بیش از هر زمانی به سیره تربیتی حضرت فاطمه (س) در عرصه حجاب و عفاف نیاز داریم، افزود: این مهم زمانی میسر میشود که فرهنگ حجاب در خانوادهها نهادینه شود. طبیعتاً در نیل به این هدف در گرو ترویج آموزههای زندگی فاطمی در جامعه از طریق فعالیتهای مختلف دینی فرهنگی است.
منبع: مهر
منبع: تقریب
کلیدواژه: سیره تربیتی حضرت فاطمه آن حضرت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۰۱۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تربیت شاگرد و روحانی مبارز
به همین علت همانطور که در سند ساواک هم آمده بود، امام در حوزه به تدریس فلسفه و فقه و اصول و اخلاق و تالیف مشغول گردیدند و از محضر ایشان روحانیون بسیاری برخوردار شده و درس گرفتند، روحانیون و طلابی که هریک بعدها از مبارزین و انقلابیون فعال در پیشبرد نهضت و انقلاب اسلامی بودند. امام از سالها قبل درس اخلاق را به منزله مدرسهای برای آمادهساختن طلاب جوان جهت مبارزه پیگیر و خستگیناپذیر شروع کرده بودند و از این راه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی نیز آگاهی سیاسی میبخشیدند. درواقع دیدگاههای سیاسی خود را در این درسها مطرح میکردند. بسیاری از روحانیون مبارز ازهمین کلاس اخلاق حضرت امام، درس مبارزه و انقلاب را آموختند و بعد از آن وارد عرصه نهضت شدند.در شرایطی که اهم فعالیت حضرت امامخمینی(ره) درسالهای مابین۱۳۰۰هجری شمسی که به حوزه علمیه قم آمدند وتحصیل خود راپی گرفتندتا۱۳۴۰ که بهطورعلنی وارد مبارزات سیاسی شدند، پیرامون فراگیری و تدریس علوم مختلف اسلامی و فقهی و تربیت و پرورش شاگردان و روحانیون وطلاب مبارز میگذشت؛ یعنی مبارزه ریشهای و مبتنی بر پایههای محکم ایدئولوژیک، آگاهیهای تاریخی ــ اجتماعی و سیاسی، اما در همان دوران هم از موضعگیریهای سیاسی در موارد تعیینکننده غافل نبودند.در طول نهضت ملی شدن صنعت نفت، امام بیشتر به پیگیری مسائل حوزه و کار تدریس و تالیف و مشاوره با آیتا...بروجردی و تقویت دستگاه مرجعیت مشغول بودند. ایشان در اندیشه اصلاح حوزه بودند، اگرچه در کنار آن سالهای پرحادثهای میگذشت؛ جنجال قرارداد کنسرسیوم، درگیریهای حزب توده، ترورها و اختلافات جناحهای ملی و مذهبی نهضت و...ولی بهدلیل عدم همراهی آیتا...بروجردی با آیتا...کاشانی، حوزه علمیه قم و روحانیونش تقریبا از این جریانات به دور بود.امام خمینی(ره) و ولایت
حضرت امامخمینی(ره)با توجه به تجارب تاریخی اسلام خصوصا در تاریخ معاصر و مبارزات موثر علما و روحانیونی همچون مرجع تقلید میرزای شیرازی در نهضت تنباکو و ملا محمدکاظم آخوند خراسانی وآیات دیگردرنهضت عدالتخانه و انقلاب مشروطیت، همچون سیدجمالالدین اسدآبادی دریافته بودند مبارزات مردم مسلمان ایران علیه استبداد و استعمار تنها در زمانی به نتیجه خواهد رسید که از بنیانی دینی برخوردار بوده و با رهبری و هدایت روحانیت و بهخصوص مرجعیت اسلام انجام پذیرد.طبعا آن روحانیتی که بتواند مردم مسلمان را هدایت کرده و درعینحال از تفکر عمیق دینی و پشتوانه علمی اسلامی نیز برخوردار باشد، بایستی در حوزههای علمیه تربیت میشد و از دریای علم و معرفت اسلامی سیراب میگردید. پس نخستین شرط تربیت چنین روحانیتی، رشد و بقای حوزه علمیه قم در مقابل سیل بنیانکن تهاجم فرهنگی استعمارگران و فشار و زور رژیم پهلوی بود که از زمان تاسیس، بنا به اساس طرح صهیونیستی بنیادگذاریاش، انهدام حوزههای دینی را در دستورکار خویش قرار داده بود.در شرایطی که برنامههای ضداسلامی و سرکوب و اختناق رضاخانی، حوزه علمیه قم را به نهایت ضعف رسانده و در آستانه اضمحلال قرار داده بود، امام ضرورت حضور مرجعی جامعالشرایط را برای مرجعیت عامه و ریاست حوزه علمیه قم احساس میکردند. ضرورتی که پس از درگذشت آیتا...العظمی حاجشیخعبدالکریم حائرییزدی، تقریبا بدون پاسخ مانده بود و حضور مراجع ثلاث یعنی آیتا... سیدمحمد حجت و آیتا...سیدصدرالدین صدر و آیتا... سیدمحمدتقی خوانساری نتوانسته بود وحدت حوزه را دربرابر هجوم بیامان دشمنان دین و کشور حفظ نماید.امام بحق میدانستند که با حوزهای متزلزل، آسیبپذیر و ضعیف نمیتوان با توطئههای اسلامزدایی استعمار و رژیم شاه مقابله نمود و فقیه جامعالشرایط، باشهامت و آگاهی را میطلبد تا با تبدیل آن حوزه علمیه آشفته به پایگاهی استوار برای پرورش اندیشمندانی وارسته و اسلامشناسانی فرهیخته و پاکباز، کانون گرم نهضت اسلامی را جهت رویارویی با خطرهایی که اسلام و استقلال کشور را تهدید میکند، برپا سازد.از همین رو بود که حضرت امام(ره)درسال۱۳۲۳ بهعنوان یکی از شخصیتهای مطرح حوزه علمیه قم، برای یکپارچه کردن حوزه تحتزعامت مرجعی واحد، در دعوت آیتا... بروجردی به قم نقش اصلی را ایفا کردند و پس از درگذشت آیتا... سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع تقلید شیعیان در کاظمین) در۱۳آبان۱۳۲۵ و حاجآقا حسین قمیطباطبایی (سرپرست حوزه علمیه نجف) در ۱۷ بهمن همان سال، بیشترین تلاش را جهت مرجعیت عامه آیتا... بروجردی به عمل آوردند.سابقه مبارزاتی آیتا...بروجردی علیه رضاخان و حرکتش از بروجرد بهمنظور سرنگونی حکومت ضداسلامی رضاخان از نگاه امام پنهان نبود و اینکه خود مرحوم بروجردی به مناسبتی اظهار کرده بود: «من هرگز در قبال خلافکاریها و قانونشکنیهای دستگاه حاکمه ساکت نمینشینم.»
وهمین موضوع به زندان افتادن ایشان منجر شد، مد نظر امام قرار داشت. ازهمین رو حضرت امام(ره) اطمینان داشتند حضور آیتا...بروجردی در صدر حوزه علمیه قم میتواند وحدت و یکپارچگی لازم را در حوزه علمیه قم پدید آورده، قوام و استحکام لازم را به آن ببخشد و در برابر هجمه شاه و اعوان و انصارش بیمهاش سازد.امامخمینی(ره) در تمام دوران زعامت آیتا... بروجردی بر حوزه علمیه قم، کوشش فراوانی به خرج دادند که علیرغم موانع و دشواریهای متعددی که پیرامون آیتا... بروجردی قرار داشت، حقایق را به گوش آن مرحوم برسانند، اوضاع و شرایطی را که در کشور جریان دارد و نقشههای گوناگونی که از سوی رژیم شاه و اربابان خارجیاش علیه اسلام و استقلال ایران طرح میشود را به ایشان اطلاع دهند و تا آنجا که ممکن است او را از جریان امور آگاه سازند. آیتا... بروجردی نیز به نظرات و پیشنهادات امام توجه میکرد و به ایشان اعتماد و اطمینان ویژهای داشت و در مواقع حساس با امام تماس گرفته و مشورت میکرد.حاجآقا روحا...(عنوانی که امام در آن زمان در حوزه علمیه به آن معروف بودند) به مثابه نماینده و مشاور سیاسی آیتا... بروجردی، یکی از مورد اعتمادترین علمای حوزه نزد ایشان بهشمار میآمدند. چنانچه بارها از سوی آیتا... بروجردی بهعنوان نماینده تامالاختیار به ماموریتهای مهمی رفتند ازجمله هنگامی که رژیم قصد برپایی مجلس موسسان و تغییراتی در قانوناساسی همچون تفویض اختیار انحلال مجلسین به شاه را داشت، حضرت امام بهعنوان نماینده آیتا... بروجردی علاوهبراینکه با منوچهر اقبال، نخستوزیر وقت دیدار نمودند، ماموریت یافتند با شاه ملاقات کرده و نگرانیهای حوزه علمیه قم را از این تغییرات اعلام کنند.حتی در سفری که آیتا...بروجردی به مشهد داشت، امام را بهجای خود، مسئول اداره حوزه کردند، درحالیکه افراد مسنتر و معروفتری همان زمان در حوزه علمیه قم حضور داشتند. سندی از ساواک نشان میدهد که وقتی خبرنگار مجله ترقی در سال ۱۳۳۱ (دوران صدارت دکتر مصدق) سراغ آیتا... بروجردی میرود تا از ایشان درباره کشتهشدگان تظاهرات همان سال بپرسد، آیتا... بروجردی در پاسخ اظهار میدارد که بروید از نماینده رسمی من، آیتا... خمینی سؤال کنید که خبرنگار نشریه یادشده با حضرت امام تماس میگیرند.امام ضمن اینکه در آن شرایط و علیرغم تاکید آیتا... بروجردی بر کنارهگیری از مسائل سیاسی، جهت حفظ وحدت حوزه علمیه قم تحت زعامت مرجعیتی واحد، نهایت سعی خود را برای حفظ احترام و روشهای آیتا...بروجردی مبذول میداشتند، اما درعینحال بهدنبال برنامه درازمدت خویش جهت سامانیافتن حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۸ با همراهی برخی دیگر از مدرسین حوزه، طرح اصلاح حوزه را با هدف ایجاد نظم و تشکیلات، به آیتا... بروجردی ارائه کردند که به علت مخالفت برخی از اطرافیان ایشان، به انجام نرسید.
اما سؤال مهم که اغلب در ذهن برخی پرسشگران مطرح میشود، آن است که چرا امامخمینی(ره) در دوران حیات آیتا... بروجردی، نهضت خود را آغاز نکردند (چنانچه نخستین موضعگیریهای علنی سیاسی امام علیه رژیم شاه پس از وفات آیتا... بروجردی اعلام میشود). چرا علیرغم ناسازگاری برخی مواضع سیاسی و اجتماعی امامخمینی با آیتا... بروجردی، هیچگاه آن مواضع را آشکار نساختند.