Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-18@17:09:56 GMT

پیک چهارم کرونا در کمین سهل انگاری‌ها

تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۰۱۵۳۲

پیک چهارم کرونا در کمین سهل انگاری‌ها

پس از گذشت روزهای سیاه کرونایی، کاهش آمار فوتی‌ها و بازگشایی‌های زود هنگام، خطر موج جدید پاندمی کرونا را افزایش داده است. مسوولان وزارت بهداشت در رابطه با این عادی انگاری‌ها هشدار دادند.

به گزارش مشرق، تقریبا یک ماه پیش بود که شاهد روزهای سیاه کرونایی بودیم. روزهایی که نزدیک به ۵۰۰ نفر از هموطنانمان جانشان را به خاطر این بیماری از دست می‌دادند آنقدر شرایط بد بود که مسئولان تصمیم به اجرای قوانین سختگیرانه از جمله منع رفت و آمد، تعطیلی پاساژها و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. در راستای جلوگیری از شیوع این بیماری گرفتند. خوشبختانه در پی این قوانین و صد البته رعایت مردم در پروتکل‌های بهداشتی، حالا وضعیت سفید شده و آمار مرگ و میر مبتلایان اگرچه همین مقدار هم زیاد است، اما دو رقمی شده است.

بیشتر بخوانید: نگران اوج گرفتن کرونا هستیم/ بیمارستان ها توان موج چهارم را ندارند

در حال حاضر بنا به گفته سیما السادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت طی شبانه روز گذشته ۸۳ مبتلا به کرونا جان خود را از دست دادند. اما نکته اینجاست که خیلی زود آن روزهای سخت کرونایی فراموش می‌شوند. یعنی مسئولان و مردم تا وضعیت را سفید می‌بینند، تصمیماتی می‌گیرند که قطعا ما را در آینده‌ای نه چندان دور به همان روزها باز می‌گرداند. اکنون مسئولان آموزش و پرورش تصمیم گرفته‌اند که از اول بهمن‌ها مدارس به صورت حضوری برگزار گردد از سوی دیگر قرار شده که تالارهای پذیرایی و سینماها نیز بازگشایی گردد. مردم هم که مانند همیشه در خیابان‌ها حضور دارند. این عادی انگاری شرایط که در پی کاهش آمار مرگ و میر و مبتلایان به کرونا به وجود آمده، مارا حتما به خطر پیک چهارم کرونا نزدیک می‌کند.

خطر پیک چهارم کرونا

در همین راستا عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با تاکید بر لزوم نظارت مستمر بر بازگشایی‌های اخیر، گفت: «احتمال بروز پیک چهارم کرونا به دنبال بازگشایی‌ها قابل رد کردن نیست، اما امیدواریم با توجه به اینکه روند رو به کاهش بیماری چشمگیر است، پیک چهارم رخ ندهد.» دکتر مسعود مردانی در گفتگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه تعجیل در بازگشایی‌ها خطرناک است، گفت: «بازگشایی بدون دلیل قطعی باعث افزایش گردش ویروس در جامعه و باعث افزایش موارد ابتلا در جامعه می‌شود. ما این موضوع را یک بار در اردیبهشت ماه هم تجربه کردیم و دیدیم وقتی آمار پایین آمد به سرعت مراکز آموزشی، رستوران‌ها، مراکز خرید و... را باز کردند و دود آن به چشم مردم رفت و یادمان هست که آمار مرگ و میر تا مرز ۵۰۰ نفر در روز نیز ثبت شد.»

وی با اشاره به اینکه خوشبختانه آمار مرگ‌ومیر کرونایی طی چند روز اخیر دو رقمی شده است، اظهار کرد: «باید این آمار را حفظ کرده و کاهش دهیم. مردم باید همچنان پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند، اکنون خبرهایی از فرمانداری تهران می‌خوانیم که درصد بالایی از درخواست‌های سفرهای بین استانی غیر ضروری بوده است و این نشان می‌دهد مردم تصور می‌کنند به محض کاهش آمار می‌توانند به سرعت به سفر رفته و در مجامع شرکت کنند؛ این رویه خطر آفرین است.»

این متخصص بیماری‌های عفونی ادامه داد: «بازگشایی‌ها نیاز به پایش مستمر دارند، یعنی باید مدام بررسی شوند تا اگر بازگشایی تاثیری در افزایش بار بیماری داشت آن را محدود کنند. البته این موضوع هم خالی از مشکل نیست، زیرا هر فعالیتی که اکنون آزاد شود و هر بازگشایی که اکنون انجام شود تاثیرش را دو هفته بعد خواهد گذاشت و دو هفته بعد موارد جدید بیماری نمود پیدا می‌کند. ما به عنوان متخصصین این امر هشدار می‌دهیم تعجیل در بازگشایی‌ها ممکن است آرامش فعلی این روزها را برهم بزند.»

وی در خصوص بازگشایی مدارس در برخی مناطق، گفت: «معمولا در تعطیلی‌هایی که به دنبال گسترش ویروس‌های تنفسی فوقانی اتفاق می‌افتد، یکی از اولین مراکزی که فعالیتشان تعطیل می‌شود مدارس و مراکز آموزشی هستند و به همین ترتیب باید آخرین جایی باشند که بازگشایی می‌شوند و فکر می‌کنم وزارت آموزش و پرورش پایش را در نظر دارد؛ زیرا بدون پایش مستمر شرایط مسلما وضعیت مشابه شرایط مهرماه خواهد شد و افزایش بار بیماری را شاهد خواهیم بود.»

این متخصص عفونی درباره واکسن‌های فعلی کرونا در کودکان گفت: «متاسفانه کارایی و عوارض جانبی واکسن‌های کرونایی که تاکنون عرضه شده است بر اطفال و زنان باردار ارزیابی نشده است و تمام کارآزمایی‌های بالینی بر بزرگسالان است. با توجه به اینکه در نوع جهش یافته کرونا افراد زیر ۲۰ سال و کودکان در خطر بیشتری از نظر ابتلا هستند باید بیشتر مراقب این گروه سنی بود.»

مردانی ادامه داد: «مسائل اقتصادی و وضعیت معیشت مردم هم در بازگشایی‌ها بی‌تاثیر نیست؛ زیرا امکان جبران خسارت تعطیلی‌ها برای دولت هم سخت و مشکل است. با این حال ارزیابی مستمر می‌تواند به ما کمک کند.»

وی با اشاره به اینکه احتمال بروز پیک چهارم کرونا به دنبال بازگشایی‌ها وجود دارد، اظهار کرد: «این گزینه هم قابل رد کردن نیست، اما امیدواریم به یاری خدا با توجه به اینکه روند رو به کاهش بیماری چشمگیر است، پیک چهارم رخ ندهد. به نظر می‌رسد با نظارت و پایش مستمر بتوانیم جلوی وقوع پیک چهارم را بگیریم.»

نگرانی وزارت بهداشت

از سوی دیگر وزیر بهداشت گفت: «در حال حاضر نگران بازگشت خیز بیماری هستیم، چون موارد سرپایی در حال افزایش است و این یک اعلان و هشدار برای یک خیز جدید در بهمن و اسفندماه می‌تواند باشد.»

سعید نمکی گفت: «نامه‌ای ۱۰‌بندی روز ۱۰ دی به دانشگاه‌ها ابلاغ کردیم که باید شرایط کنونی را مراقبت کنید در غیر این صورت شاهد خیز جدید بیماری با ارتفاع و شدت بیشتر در کشور خواهیم بود.»

بیشتر بخوانید: وزیر بهداشت مطرح کرد:  نگران خیز جدید کرونا هستیم

وی افزود: «استراتژی وزارت بهداشت در شرایط کنونی، رهگیری خانه به خانه ویروس و شناسایی زودهنگام بیماران است تا آخرین موارد بیماری شناسایی شود. بعد از این مرحله به سراغ جمعیت عادی و بدون علائم بیماری خواهیم رفت، اما در شرایط کنونی، اولویت ما، شناسایی بیماران با تست بیشتر و افراد در تماس نزدیک با آن‌ها است.»

نمکی گفت: «در حال حاضر مخالف بازگشایی مدارس هستیم. نگرانیم که دوباره با عادی انگاری به تله اردیبهشت و خردادماه بیفتیم. اگر این بار گرفتار شویم، موج و شدت خیز جدید کرونا در کشور شاید بیشتر باشد و نیروهای ما ممکن است توان و انرژی مقابله چندباره با موجی جدید را نداشته باشند.»

نمکی اظهار کرد: «به دانشگاه‌ها ابلاغ کردیم که هرگونه عادی‌پنداری و سهل‌انگاری به دلیل فروکش کردن بیماری در استان‌ها موجب بازگشت رفتارهای اجتماعی نادرست و شیوع مجدد بیماری خواهد شد بنابراین بیداری و وسواس مستمر در رعایت شیوه نامه‌ها توسط مردم و مسئولین ضروری است.»

با خطرات جدی‌ای روبه رو خواهیم بود

یک پزشک نیز درخصوص تبعات عادی‌انگاری کرونا گفت: «به‌طور قطع با هر اقدامی که باعث شود که دوباره مردم با خطر جدی بیماری کرونا مواجه شوند و به تعداد مرگ و میر مبتلایان به کرونا اضافه گردد به شدت مخالفم. مثلا بازگشایی مدارس که تصمیم گرفتند از اول بهمن ماه حضوری باشد. به طور مشخص این موضوع می‌تواند ما را با خطرات جدی روبرو بسازد درصورتی که مراکز آموزشی آخرین جایی است که باید بازگشایی گردد.»

بابک قرائی‌مقدم افزود: «می‌دانیم که آموزش‌ها به صورت مجازی ممکن است از لحاظ آموزش و روحی و روانی بچه‌ها را دچار مشکل کند، اما اولویت سلامت آنهاست به خصوص آنکه پروتکل‌های بهداشتی در مدارس به طور کامل رعایت نمی‌گردد از همین رو معتقدم که نباید مدارس بازگشایی شود. در این میان مشاغلی هم که بازگشایی شدند با شرط رعایت پروتکل‌های بهداشتی می‌توانند به فعالیت شان ادامه دهند.»

این پزشک اظهار کرد: «وقتی که دولت این احساس را در مردم به وجود بیاورد که خطر رفع شده است نه تنها مردم را به عادی انگاری وا می‌دارد بلکه سبب شیوع مجدد کرونا و ایجاد خطر می‌گردد. از سوی دیگر متاسفانه مردم فکر می‌کنند، چون واکسیناسیون کرونا شروع شده خطر کرونا برای همیشه رفع شده است در صورتی که واکسیناسیون برای این است که خطر این بیماری در درازمدت رفع شود.»

قرائی مقدم در پایان گفت: «بنابراین از مردم درخواست دارم همچنان شرایط را جدی بگیرند و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند. مسئولان نیز در برخی از تصمیماتشان در خصوص بازگشایی‌ها تجدید نظر کنند تا خدایی نکرده دوباره به روزهای سخت کرونایی باز نگردیم.»

واکنش کاربران

این عادی انگاری شرایط سبب نگرانی‌هایی در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی شده است.

یکی از کاربران در این مورد نوشته است: «صدای موج چهارم کرونا به گوش می‌رسد هشد ارها شروع شد ه است، مسافرت‌ها هم همین طور. مرد م از فرط خستگی قرنطینه‌ها نمی‌د انند چه کنند، اما هر روز گزارش‌هایی مبنی بر برنامه ریزی برای سفر به گوش می‌رسد و این یعنی عادی انگاری».

دیگری نوشت: «بی‌احتیاطی و سهل انگاری ناشی از کاهش آمار، موجب بروز پیک بعدی می‌شود. اکنون بیش از همیشه نیاز به هوشیاری و عدم تعجیل در عادی انگاری وضعیت داریم. با حفظ حساسیت نسبت به خطرات پاندمی، اجازه ندهیم به آن روزهای سیاه کرونایی بازگردیم».

یکی دیگر از کاربران اینطور می‌نویسد: «کاهش تلفات کرونا خبری میمون و خوشحال‌کننده است، اما عادی انگاری شرایط، خطر اوج‌گیری دوباره این ویروس منحوس را در پی دارد و می‌تواند پاشنه آشیل اقدامات مقابله‌ای علیه کووید ۱۹ باشد».

منبع: روزنامه آفتاب یزد

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید سلیمانی کرونا شیوع کرونا سلامت ویروس کرونا آمار مبتلایان به کرونا اخبار کرونا آموزش و پرورش مسعود مردانی پروتکل های بهداشتی پیک چهارم کرونا وزارت بهداشت عادی انگاری بازگشایی ها آمار مرگ کاهش آمار مرگ و میر خیز جدید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۰۱۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده!

  خانواده ابدی، روایت خانواده اسکندری از شهادت مادر خانواده شهید عشرت اسکندری است که یک روز صبح در منزلش و سر سفره صبحانه به همراه دو نفر از مهمانانش، توسط تیمی از منافقین ترورشد و به شهادت رسید. این کتاب را انتشارات حماسه‌یاران قم منتشر کرده است. آنچه در این بخش می‌خوانید، برش‌هایی از سخنان نویسنده کتاب در این نشست است. 

۱- درخواست دختر شهید
این سوژه بودکه سراغ من آمد. همان‌طور که درمقدمه کتاب گفته‌ام، دختر شهید با من تماس گرفت و از من خواست کتاب را بنویسم. علت این بود که کتاب «من میترا نیستم» را خوانده بود و می‌گفت کتابی درباره شهید ترور ندیده بودم که آنقدر موفق باشد. می‌بینم کتاب در دست همه است و بچه‌های مدرسه‌ای و حتی دختر من آن را خوانده است. ما هم از خواندن کتاب لذت بردیم. مادر من هم شهید ترور است. دو فیلم مستند درباره‌اش ساخته‌اند و یک کتاب در قطع پالتویی نوشته شده ولی هیچ‌کدام حق مطلب را آن‌طور که باید ادا نکرده‌اند. 

۲- شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده
 کار کتاب شهیده زینب کمایی کار سختی بود. نشستن پای درد مردم برای ما سخت است. هنوز شنیدن غصه‌ها و رنج‌های مردم برای من عادی نشده و نمی‌توانم به‌راحتی بگذرم. درگیر ماجرا می‌شوم و حتی بیشتر از آنها گریه می‌کنم. آن چنان با موضوع همذات‌پنداری می‌کنم که برخی شب‌ها خواب آنها را می‌بینم. از این رو مایل نبودم این کار را قبول کنم، چون می‌دانستم فشارهای روحی،زیاد است‌ به‌خصوص وقتی از زبان دختر شهیده شنیدم که چهار فرزند شهیده که از دو تا هشت سال داشتند شاهد ترور وحشتناک و مرگ مادر بودند اما آقای اسکندری با من تماس گرفتند و گفتند کار ما را بنویسید و من احساس کردم اگر به این کار نه بگویم، بی‌احترامی و ناسپاسی نعمت است. 

۳- علاقه‌ ندارم درباره آدم‌های شاخص بنویسم!
وقتی کار نویسندگی در حوزه جنگ را شروع کردم، آرزویم این بود که درباره گمنام‌ترین‌ها بنویسم. دوست داشتم درباره آدم‌های معمولی جنگ بنویسم و علاقه‌ای نداشتم درباره فرماندهان، سرداران و آدم‌های شاخص بنویسم. من از نوشتن درباره کسانی که تریبونی ندارند استقبال می‌کنم. به خانواده شهید گفتم که می‌آیم تا مصاحبه‌ای تشخیصی انجام بدهم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است‌؛ چون به نظر من فقط ذکر مصیبت و گفتن از آن درد، چیزی برای کتاب ندارد و باید چیزی علاوه بر آن وجود داشته باشد. دو جلسه به دیدار آقای اسکندری و همسرشان (مامان فاطمه) رفتم و متوجه شدم شیوه عبور این خانواده از این بحران و حادثه وحشتناک، انسجام، وحدت، پیوستگی و پدرانگی که در این خانواده بود، دیدنی است. آقای اسکندری پدری واقعی و دلسوز است که بچه‌ها را به دندان می‌کشد. 

۴- نمی‌خواستم کتابم سیاسی شود
 زن‌ها در این کتاب قوی هستند. این زن‌ها؛ مومن، مهربان و رئوف هستند. در دنیای امروز، در آثار نمایشی و در اطراف‌مان زن‌ها بدجنس و حسود جلوه می‌کنند و با هم نمی‌سازند؛ ولی در این کتاب می‌بینیم دو جاری مثل دو خواهر هستند. زهرا خانم و عشرت آن‌قدر به هم علاقه دارند که انگار یک روح در دو بدن هستند. چه می‌شود که این آدم‌ها آن‌قدر قشنگ زندگی می‌کنند ولی ما امروز تجربه‌های این‌چنینی کمتری داریم. وقتی این ویژگی‌ها را در خانواده دیدم احساس کردم این کار باید نوشته شود. مصاحبه‌ها را با تک‌تک اعضای خانواده و دوستان خانوادگی شروع کردم و با همه افرادی که بودند صحبت کردم. با برخی از افراد که در مورد ترورهای دهه۶۰ مطلع بودند ارتباط گرفتم و منابعی را پیدا کردم و کتاب‌هایی را خواندم و وضعیت سیاسی آن سال‌ها بیشتر برایم روشن شد. نمی‌خواستم کتابم سیاسی شود و نشان دادن مظلومیت این خانواده مد نظر من بود. 

۵- نویسنده حتی در کتاب مستند هم سهم دارد
 نویسنده حتی در کتاب مستند هم سهم دارد‌؛ این مطلب برو برگرد ندارد. من کتاب‌هایم را بارها بازنویسی می‌کنم چون نثر و زبان فارسی برای من مهم است. برخی وقت‌ها که این کار را انجام نمی‌دهیم متنی حاصل می‌شود که در‌ شأن زبان فارسی نیست.‌ شأن زبان و ادبیات فارسی برای من مهم است و دوست دارم کسی که کتاب را به دست می‌گیرد، روان بخواند و اثر برایش سبک و خواندنی باشد. وقتی از من می‌پرسند کتاب‌های شما بازنویسی است؟ می‌گویم: بله. یعنی ساماندهی و باز ساماندهی نیست و بازنویسی است. البته آن کارها را هم انجام می‌دهم. من در بازنویسی برای خود خطوط قرمزی قائل هستم. خط‌قرمزهای من وجدانی است. نویسنده باید به وجدان خود رجوع کند و بگوید کار مستند باید با کار داستانی متفاوت باشد. من به بسیاری از چیزها ورود نمی‌کنم درحالی‌که می‌توانم. من داستان نمی‌سازم و سعی می‌کنم قاب ببندم. قاب بستن‌ها سهم نویسنده است. گزینش‌ها سهم نویسنده است. این که فصل‌ها چگونه در کنار هم قرار بگیرد سهم نویسنده است. 

۶- برای راوی، دفاع از انقلاب مهم است
 در این کار وقتی به قسمت‌های آخر می‌رسیم دهه ۷۰ را انتخاب می‌کنیم. دهه ۷۰چه دهه‌ای است؟ دهه‌ای که معصومه، منصوره و جواد ازدواج کرده‌اند. ما می‌خواهیم بگوییم ازدواج این بچه‌ها چقدر سخت بود. این کتاب پر از خواب بود و من خواب‌ها را گزینش کردم. این انتخاب‌ها با من است ولی در روایت‌ها از جمله در روایت‌های منصوره، معصومه، مامان فاطمه، زن‌عمو زهرا و جواد هیچ دخل و تصرفی نکردم. در روایت آقای محسن اسکندری در دو جا این کار را کرده‌ام. عبارت آقای اسکندری در مورد روز حادثه این است که می‌گوید من مثل آدمی بودم که توی سرش پتک زده‌اند. گیج و منگ بودم و بعد احساس کردم باید بروم و در کوچه برای مردم سخنرانی کنم. مردم جمع شدند و اگر ببینند ما شکسته‌ایم و کم آورده‌ایم منافقین پیروز شده‌اند و خون عشرت به هدر رفته است. ایشان می‌گویند به کوچه رفتم و شروع کردم به حرف زدن.آقای اسکندری آن روز را با زبان خودش گفت و من می‌دیدم که برای این ‌آدم این روایت‌ها مهم است. این مهم است که بگوید انقلاب پیروز است و سبک شعاری و حماسی در سخنان وی وجود دارد. روایاتی که از انقلاب دفاع می‌کند برایش مهم است، نه روایتی که همسرش عشرت روی زمین افتاده است. من این بخش را با قلم خودم نوشتم. 

مرتضی قاضی، نویسنده و پژوهشگر: نمی‌خواستم خودم را جای نویسنده بگذارم!

​​​​​​​مرتضی قاضی، نویسنده و منتقد ادبیات پایداری در نشست بررسی کتاب «خانواده ابدی» گفت: توفیق داشتم در شروع این کار در مرکز اسناد دفاع مقدس همکار خانم رامهرمزی باشم. کتاب در سال ۱۳۹۸ به ایشان پیشنهاد شد. من همان روز اول سختی این کار را در چهره ایشان دیدم و نمی‌خواستم خودم را جای خانم رامهرمزی بگذارم. در جلسه اول با آقای اسکندری متوجه شده بودند که گرفتن خاطره از ایشان سخت است‌؛ آدمی که منبری و واعظ است و ذهن تحلیلی دارد. آقای اسکندری تحلیلگر سیاسی است و حالا باید از چنین فردی روایت گرفت. اگر آقای اسکندری را در رونمایی کتاب ندیده بودم سختی روایت‌گرفتن از ایشان برای من ملموس نمی‌شد ولی روز رونمایی فهمیدم که خانم رامهرمزی چه زحمتی کشیده‌اند. 
   
نقد، بررسی انتخاب‌های نویسنده است
خانم رامهرمزی به جهت مادر بودن، همسر بودن و زن بودن به چنین ترکیبی رسیده‌اند. در نقد می‌خواهیم در مورد انتخاب‌های نویسنده حرف بزنیم. نقد به این معنی نیست که کتاب را تخطئه کنیم.کتاب، روایت اول شخص است و همه آدم‌ها روایت‌های خودشان را بیان می‌کنند. محسن اسکندری روایت خودش را می‌گوید. معصومه اسکندری روایت خود را دارد. منصوره و محمدجواد اسکندری هم روایت‌های خودشان را دارند. مامان‌فاطمه و زن‌عمو و دیگران هم همین‌طور. تعبیر خانم رامهرمزی در مورد این کار، دوی امدادی است؛ یعنی هرکسی روایت خود را می‌گوید و چوب را می‌رساند تا نفر بعدی هم بدود و کار را به نفر بعد از خود برساند. 
   
دل دادن، اصل ماجرای مستندنگاری است
بخش اول کتاب شروع جذابی دارد و با برخاستن معصومه ازخواب در صبح روز حادثه شروع می‌شود. روایتی نفس‌گیر تا لحظه شلیک و شوک به این دختر ادامه دارد و سپس راوی عوض می‌شود و وارد داستان محسن اسکندری می‌شویم. به ابتدای زندگی او و فیروزکوه می‌رویم و ۱۳۰صفحه بعد از فصل دوم به‌ روز حادثه برمی‌گردیم.خانم رامهرمزی درمقدمه، تعابیری دارند که برای من جالب بود.ایشان می‌گویند من در جلسه اول ضبط‌صوت نبردم ورفتم و به روایت‌ها دل دادم وضمن گوش‌دادن به تفاوت روایت‌ها توجه می‌کردم. دل دادن اصل ماجرای مستندنگاری است. چه شنونده باشید چه ضبط کنید و...اصل ماجرا دل دادن است. 
   
این کتاب ظرفیت پرداختن به زبان جهانی را دارد
برخی فکر می‌کنند برای نوشتن تاریخ شفاهی باید موضوع تاریخی خاصی وجود داشته باشد، ولی وقتی چنین ماجرایی را وسط می‌گذارید همین یعنی تاریخ مملکت ما. یک محقق و پژوهشگر در این مرحله موضع خود را مشخص می‌کند و تصمیم می‌گیرد این واقعه را طوری بیان کند که هرکسی هرجایی با هر باوری به این ماجرا نگاه کرد اوج مظلومیت این طرف و اوج پلیدی آن طرف را درک کند. این کتاب ظرفیت پرداختن به زبان جهانی را دارد چون موضوع، جهانی است.
داستانی به ظاهر خانوادگی که مظلومیت جمهوری اسلامی را بیان می‌کند. 

دکتر محسن شاهرضایی: قلم خانم رامهرمزی در نوشته‌های‌شان چگال است

دکتر محسن شاهرضایی، منتقد و پژوهشگر ادبیات پایداری سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارد و بیشتر از هر کاری به نقد و بررسی کتاب‌های این حوزه پرداخته است. او نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: من به یاد دارم خانم رامهرمزی دست‌کم دو سه سال به دنبال کار این کتاب بود. من درگیری ایشان در رابطه با مصاحبه‌های این کتاب را به یاد دارم. یکی از مشخصه‌های آدم‌های موفق استمرار در کار است. این‌طور نیست که خلق‌الساعه عمل کنند. ایشان حدود سه تا چهار سال برای مصاحبه‌های این کتاب وقت گذاشته است.من به چند دلیل داخل این اثر هستم. وقتی خانم رامهرمزی این کار را به‌عهده گرفتند و برای مصاحبه‌ها می‌رفتند من هم کماوبیش در جریان این سوژه بودم. من با قلم خانم رامهرمزی آشنا هستم. قلم خانم رامهرمزی در نوشته‌های‌شان چگال است و شما متوجه نمی‌شوید کدام‌یک از خود ایشان است و کدام‌یک از آنهاست‌! آنقدر در هم عجین می‌شوند که من می‌گویم نوشته‌های ایشان با مصاحبه‌های‌شان چگال است و ممزوج و در هم است. 
   
انتخاب سوژه، عالی است
انتخاب سوژه، عالی است چون این سوژه مغفول است و ما اطلاع زیادی از شهدای ترور نداریم. معدود کتاب‌هایی را مثل این کتاب داریم. وضعیت شهدای بمباران از اینها بدتر است. مدرسین مستندنگاری به ما یاد داده‌اند که سوژه را درست انتخاب کنیم. این سوژه ناب و کم‌نظیر است.به ما یاد داده‌اند چگونه تحقیق و تدوین کنیم و به نظر من این کتاب می‌تواند کارگاه آموزشی عملی برای نوقلمان باشد وانتخاب سوژه، چگونگی مصاحبه، گرفتن و مسیر تدوین را به نوقلم بیاموزد. از این نظر به نویسنده تبریک می‌گویم. 
   
ادبیات فارسی خانواده‌محور است
ادبیات ما خانواده‌محور است. نگاه خانم رامهرمزی در این کتاب و در بسیاری از آثارشان، نگاهی خانواده‌محور است و این نکته بسیار مهمی است. به نظر من جای تحقیق دارد که خانواده در ادبیات فارسی چه نقشی دارد؟! مسأله دیگر این است که همان‌طور که می‌گوییم پشت‌سر هر مرد موفقی، زن موفقی وجود دارد، باید گفت که پشت‌سر هر زن موفقی نیز مرد موفقی وجود دارد که این فضا را ایجاد کرده و این اجازه را داده و از این رو‌ باید از خانواده نوروزی و همسر‌خانم رامهرمزی تشکر‌کرد. 

دیگر خبرها

  • توانایی واکسن سازی ایران را جهانی کردیم
  • افزایش نرخ بیکاری در انگلیس به رقمی بی سابقه
  • میکرو بلاگر‌های اقتصادی در کمین جیب مردم
  • میکرو بلاگرهای اقتصادی در کمین جیب مردم
  • فعالیت ۷۵۰۰ آزمایشگاه پزشکی در کشور / کرونا؛ تجهیزات آزمایشگاهی را فرسوده کرد
  • این بیماری در کمین کسانی که زبانشان تلخ می‌شود
  • شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده!
  • ورود داروهای مخدر و آرام‌بخش های بنزودیازپین به عربستان ممنوع است/لزوم تزریق واکسن مننژیت+فیلم
  • اگر احساس تلخی در دهان می کنید این بیماری در کمین شماست
  • ورود داروهای مخدر و آرامبخش های بنزودیازپین به عربستان ممنوع است/لزوم تزریق واکسن مننژیت+فیلم