خطبه فدکیه مبانی فکری یک انقلاب بزرگ است
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۰۱۵۴۰
به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرای مرضیه سلامالله علیها و به منظور بررسی برخی از ابعاد زندگانی ایشان، با حجتالاسلام والمسلمین «سید جواد بهشتی»، کارشناس برنامه تلویزیونی «سمت خدا» و مشاور ستاد اقامه نماز کشور گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان میشود:
حجتالاسلام بهشتی در تبیین چرایی عزاداری برای حضرت زهرا(س) و گرامیداشت دو دهه فاطمیه برای ایشان اظهار کرد: انسان برترین مخلوق خدا است و این جهان به تمامه برای انسان آفریده شده و حیف است که این انسان به بیراهه برود، بدین منظور خدا کتب آسمانی و انبیاء را نازل و ارسال کرده است که این انبیاء گاه خود و اصحابشان در راه هدایت انسانها شهید میشدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناس برنامه تلویزیونی «سمت خدا» ادامه داد: تا نوبت رسید به آخرین نبی الهی که ایشان هم رحلتشان نزدیک شد و از آسمان وحی آمد که جانشینان خود را معرفی کن وگرنه رسالت را به پایان نرساندهای از این رو، رسول خاتم(ص) در غدیر خم 12 نور معصوم(ع) را به عنوان جانشینان خود معرفی کردند .
پیامبر(ص) بیشترین عزاداری را برای مصائب اهل بیت(ع) کردهاند
وی تصریح کرد: مرحوم شیخ صدوق نقل می کند، روزی امام حسن(ع) بر پیامبر(ص) وارد شد و پس از آن حضرت(ع)، امام حسین(ع) وارد شد، رسول خدا(ص) آنها را در آغوش گرفتند و گریستند، سپس حضرت زهرا(س) وارد شد، حضرت رسول(ص) ایشان را نیز نزد خود نشاندند و باز هم مغموم شدند، سپس امیرمومنان علی(ع) وارد شدند و پیامبر(ص) آن حضرت(ع) را نیز با همان حال مغموم نزد خود نشاندند، از حضرت(ص) پرسیدند: آیا اینها شما را شاد نمی کنند؟ پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند: محبوبترین خلق خدا در زمین برای من این چهار نفر هستند، گریه من برای مظلومیت آنها است، برترین مخلوقات خدا را به فجیعترین شکل از بین میبرند.
حجتالاسلام بهشتی در ادامه تاکید کرد: از این رو، در عزای آنها و به دلیل مصائبی که بر آنها به عنوان حجتهای الهی وارد شده، عزاداری میکنیم، مصائبی که ابتدا بر حضرت زهرا(س) وارد شد و بعد در حق امیرالمومنین(ع) روا داشتند تا نهایتاً به امام عسکری(ع) منتهی شد. باید توجه داشت پیامبر(ص) بیشترین عزاداری را برای مصائب اهل بیت(ع) داشتهاند از این رو، اینکه ما مجلس عزاداری گرفته و مداح و سخنران و شاعر میآوریم در واقع به سنت نبوی عمل میکنیم.
ائمه(ع) در مسائل انسانی الگوی ما هستند
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا این ایام و ویژگیهایش میتواند به جامعه در الگوگیری از سبک زندگی فاطمی(س) کمک کند؟»، گفت: شاید دو دهه قبل در رسانهها فراوان این مطلب مطرح میشد که آیا انسانهای 14 قرن پیش میتوانند الگوی امروز ما باشند این را همان وسواسان خنّاس بر زبانها انداختند در حالی که باید توجه داشت الگوگیری ما از ائمه و اهل بیت(ع) در مسائل انسانی است که فرازمانی و فرازمینی هستند، چنان که قرآن از حضرت ابراهیم خلیل(ع) به الگوی انسانی یاد میکند، چون آن حضرت(ع) به ویژگیهایی آراسته بود که الگوگیری از آنها در هر عصری به کار انسان میآید و راهگشا است.
سبک زندگی فاطمی(س) برای همه روزگاران الگو است
مشاور ستاد اقامه نماز کشور اضافه کرد: صفات انسانی همچون صداقت، پاکی، ابتکار، ایستادگی و مقاومت مسائلی است که سوار بر زمان و زمین هستند، برای مثال حضرت یوسف(ع) در جوانی در کاخ شاه با پیشنهاد گناه مواجه شد اما تقوا پیش گرفت و عزیز شد و ما امروز در پاکی از ایشان الگو میگیریم.
حجتالاسلام بهشتی در ادامه ابراز کرد: امروز بهترین الگوی ما در زندگی امام مهدی(عج) به عنوان امام زمان هستند اما مهم آنکه ایشان به انسانهای آخرالزمان پیام دادهاند که الگویشان حضرت زهرا(س) است. بنابراین، سبک زندگی فاطمی(س) برای همه روزگاران الگو است چراکه ایشان با عقیده و برای هدف و آرمان زندگی کرده است و به زندگی ساده تن داد اما بر عقاید خویش استوار ماند.
وی تصریح کرد: سیره و سبک زندگی حضرت فاطمه(س) در نقشهای دختری، همسری، مادری، همسایهداری، بندگی، حضور در مسائل سیاسی اجتماعی واژه به واژه حرف برای گفتن دارد و الگوبخش است؛ ایشان اگرچه به ظاهر عمری کوتاه (18 یا 20 و اندی ساله) داشتهاند اما در همین دوران کوتاه با عقیده و تلاش صحیح در تاریخ اثرگذار شدهاند، چون زندگی چیزی نیست جز داشتن عقیده درست و کوشش در راه آن عقیده. ضرورت دارد مجاهدتهای فاطمی در ایام فاطمیه تبیین شود.
وی تاکید کرد: مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یک ماه رمضانی شرح خطبه فدکیه را با بهترین شکل بیان و تاکید کرد، فدک بهانه بود برای هدفی والا.
حجت الاسلام بهشتی افزود: محتوای این خطبه مبانی فکری یک انقلاب بزرگ است. نزدیک به 50 آیه قرآن در آن جاسازی شده، خطبه با توحید و خداشناسی آغاز میشود و با نبوت و فلسفه رسالت ادامه مییابد و بعد هدایتگری قرآن و امامت را تبیین میکند. از این رو، فدک وسیلهای بود برای بیان این معارف چون حضرت زهرا(س) متوجه شدند انقلاب نبوی(ص) در حال رفتن به بیراهه است. ائمه بعد از ایشان نیز در پی همان مبانی، رهنمودهایی داشتهاند که برای ما به یادگار مانده است.
وی ابراز کرد: مسلمانان نباید از این مبانی فاصله بگیرند، این فاصله یعنی به بیراهه رفتن نظیر آنچه بنیامیه، بنیعباس و... انجام دادند به طوری که حتی یک مسئله دینی را نمیتوانستند بیان کنند.
شباهتهای امام رضا(ع) به مادر سادات(س)
این کارشناس مذهبی درباره شباهتهای سیره فاطمی با سبک زندگی رضوی بیان کرد: احتجاجات و مناظرات حضرت زهرا(س) و امام رضا(ع) را وقتی مرور میکنیم بین آنها شباهت و نقاط مشترک بسیار مییابیم. تکیه هر دو بر توحید، نبوت و قرآن است. این شباهتها در دفاع از ولایت علیبن ابیطالب(ع) بسیار مشهود است و تعابیر مشترکی دارد که نشان میدهد از یک سرچشمه هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در بُعد عملی نیز امام رضا(ع) در مهربانی و رافت، پاکی، ساده زیستی و... از مادر درس گرفته و به ایشان شباهت دارند، همانطور که حضرت زهرا(س) در قنوت نماز شب همسایگان را مقدم دانسته و آنها را دعا میکردند، امام رضا(ع) برای کارگران غذا برده و با آنها همسفره میشدند. اساساً امام رضا(ع) مهربانی و رافت نسبت به دیگران را از مادر به ارث برده بودند، چنان که چندین نوبت داراییشان را بین فقرا تقسیم کردند. هر دوی آن حضرات(ع) به آرمان و چشمانداز آخرت نگاه داشتند و این دنیا را مقدمه آن دنیا میدانستند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: خطبه فدکیه حضرت زهرا س حجت الاسلام بهشتی حضرت زهرا س امام رضا ع سبک زندگی پیامبر ص وارد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۰۱۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!
به گزارش «مبلغ»، استاد ابوالقاسم علیدوست هم مقبول سنتیها و هم مورد اعتنای نواندیشان است. او نواندیشی است که پایگاه سنتی خود را نیز حفظ کرده است. همین امر موجب شده است تا نظرات نوگرایانه وی کمتر با اعتراض و مخالفت جدی روبرو شود. این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم اما به مقتضای ورودی که سالهاست به فقههای معاصر داشته است، بارها با اندیشههای مخالف روبرو شده و مناظرات متعددی را با مخالفین فکری خود انجام داده است. همین امر او را یکی از بهترین افراد برای گفتگو پیرامون شیوه صحیح برخورد با اندیشههای مخالف قرار داده است.
شبکه اجتهاد نوشت: با استاد ابوالقاسم علیدوست عضو هیئت امنای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، درباره سیره اهل بیت در برخورد با اندیشههای مخالف گفتگو کردیم. او در این گفتگو، ضمن تأکید بر لزوم تحمل آرای مخالف اما ممانعت از نشر کتب ضلال را مقتضای حکم عقل دانست! رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم، مدتی است که صریح و بیپرده نظرات خود را ابراز میکند. او در این گفتگو نیز این رویه جدید خود را نقض نکرد.
اهلبیت علیهم السلام با اندیشههای مخالف چگونه برخورد میکردند؟
وقتی فرمایشات و سیره معصومین را رصد میکنیم میبینیم که اگر با یک اندیشه مخالف مواجه میشدند که واقعاً اندیشه و در حد یک تفکر بود، اگر قابلترمیم بود ترمیمش میکردند و اگر نیازمند تکمیل بود، تکمیل مینمودند. اگر نیاز به توضیح بود، توضیح میدادند و نهایتاً اگر جایی میبایست رد کنند، رد میکردند. ما برای همه اینها نمونه داریم. آنچه خیلی روشن و درخشنده است مناظراتی است که اهلبیت علیهمالسلام داشتند. به عنوان نمونه، ابنابیالعوجاء یک ماتریالیست است ولی وقتی با بعضی از شاگردان کمتحمل امام مواجه میشود اعتراض میکند و میگوید: ما میرویم پیش جعفر بن محمد و راحت صحبت میکنیم و حضرت گوش میکند و جواب میدهد. اصل خدا را زیر سؤال میبریم ولی ایشان جواب میدهد.
یا وقتی با آن اندیشه غلط دزدی که دزدی میکرد و بخشی از آن را به گمان ثواب، صدقه میداد روبرو شدند، حضرت توضیح میدهد و آیه «انما یتقبل الله من المتقین» را یادآور میگردد. البته اگر جایی باشد که فتنه باشد و برای امام معصوم احساس فتنه شود ممکن است برخورد تندتری هم داشته باشند اما آنچه غالب، عرف و هنجار بوده، تمسک و توسل به عنصر توضیح، ترمیم، تکمیل و رد اندیشه در حد بیان اندیشه خودشان بوده است.
آیا اینکه هیچ معصومی مجازات مرتد را اجرا نکرد را میتوان از ادله عدم جواز مجازات مرتد قلمداد کرد؟
صرف عدم اجرا، دلیل بر رد یک گزاره نیست. اگر در یک فرآیند صحیح و مجتهدانه به این برسیم که مرتد با معنایی که دارد و جریانی که پشت ارتداد بوده و قرآن اشاره میکند، مجازات آن اعدام است ولی معصوم این کار را انجام ندهد، نمیتوانیم بگوییم پس این گزاره غلط است؛ اما یکچیز را میتوانیم بگوییم و آن اینکه زمان و مکان بر روی مجازات مخصوصاً مجازات سنگین میتواند خیلی تأثیر بگذارد؛ یعنی اگر پیامبر مجازات مرتد را اجرا نکرده باشد، در زمان حضرت امیر علیهالسلام اجرا نشده باشد و در زمان حکومت امام حسن علیهالسلام نیز انجام نشده باشد، پس معلوم میشود که اجرای حد، از یک مؤلفههایی متابعت میکند که باید آنها را در اجرای حکم در نظر بگیریم.
در زمان اهلبیت مثلاً در زمان امام علی علیهالسلام، کسانی که به امام نسبت الوهیت دادند. آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام با آنها برخوردی داشتند؟
نقل شده است که حضرت در مقابل کسانی که معتقد به خداانگاری ایشان بودند برخورد سختی کردند. بخاری نقل میکند که حضرت امیر علیهالسلام آنها را سوزاندند. البته این را از منبعی نقل میکند که حتماً جعل بنیعباس است؛ چون در آنجا میگوید که ابن عباس به امیر علیهالسلام گفت: اگر پیامبر بود این کار را نمیکرد، یعنی اینها میخواهند یک ستایشی از ابن عباس بکنند و یک منقبتی را برای حضرت امیر داشته باشند، درحالی که این چنین نیست؛ زیرا اولاً ابن عباس ادب دارد. رابطه او با امیرالمؤمنین، رابطه استاد و شاگردی است و لذا این کار را نمیکند. بههرحال ما باید زندگی حضرت امیر را در یک پکیج و دریک بسته مطالعه کنیم و مطالعه زندگی حضرت امیر علیهالسلام در یک بسته و در یک نظام حلقوی و کنار هم، این را رد میکند.
با توجه به احکامی نظیر حرمت نشر کتب ضاله و مجازات مرتد در تراث فقهی اسلامی، آیا اساساً میتوان به شیوه برخورد حاکمان جور با اهلبیت اعتراض کرد؟
چه ربطی دارد؟ آیا معارف اهلبیت، کتب ضلال بوده است و آیا آنها اهلبیت را مرتدان از دین بهحساب میآوردند؟ توجه داشته باشید. ممکن است حاکمان جور، مثل یک شیعه منصف معتقد به مثلاً عصمت یا امامت نبوده باشند اما اهل بیت را بهعنوان انسانهای امین و انسانهای صادق میدانستند. اگر یک کسی مثل منصور دوانقی پیدا میشود و خبیثانه امام را به شهادت میرساند، آنیک حرف دیگر است؛ اما حتی او هم نگفت امام مرتد یا منشأ افکار ضلال است.
یک نکته را خیلی باید توجه کنیم و آن اینکه متأسفانه مشکل کشور ما است این است که مبارزه با اندیشه، گاهی تبدیل میشود به مبارزه با صاحب اندیشه؛ یعنی اگر من بخواهم کسی را نقد کنم، نمیآیم کتابش را نقد کنم، نمیآیم پایاننامهاش را نقد کنم، بلکه میآیم خودش را نقد میکنم، در حالی که این کار بسیار بد است. حالا یک کسی کتاب ضلالی دارد. بسیار خب، باید کتابش را جمع کرد. البته اگر جواب بدهد. گاهی وقتها هم برعکس جواب میدهد؛ اما آیا باید خودش را اعدام کرد؟ به نظر میرسد هیچ ملازمهای بین این دو وجود ندارد. بلکه باید خودش را هدایت و دلالت کرد. حالا اگر به یک جاهای خطرناکی برسد، اینیک حرف دیگر است.
بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام آمدند در مجلس یزید و گفتند که ما خارجیها را آوردیم. خیلیها هم قبول کردند و سنگ پرت میکردند به نیت اینکه خارجی هستند. پس معلوم میشود همه مخالفین، اهل بیت را انسانهایی پاک و مسلمانانی راستین نمیدانستند.
اگر یک حرفی را یک عامی در یک زمان خاصی بزند، نباید این را یک جریان حساب کنیم. من حواسم به این نقض شما بود اما در جهان اسلام، مسلمین، اهلبیت را بهعنوان ناشران افکار ضلال میشناختند نه از مرتدان از دین. حالا یک یزیدی که بویی از اسلام ندارد و خودش اجنبی است، یک حرفی برای توجیه کارش زده است که بعداً هم آن نقض میکند و اهل بیت را احترام میکند، ولی نباید کار او را به عنوان جریان جامعه اسلامی قلمداد کرد. موقعیت اهل بیت در میان مسلمانان به خصوص قرون اول و دوم هجری، به قدری ممتاز بوده است که جا دارد برای آن، یک پایان نامه نگاشته شود.
آیا قول به آزادی بیان با حرمت نشر کتب ضلال سازگار است؟
این خودش یک بحث مستقلی است. من اگر در مقام پاسخ شما بربیایم اولاً شاید مخاطب ما اینگونه فکر کند که شاید من میخواهم از برخی از وضعهای موجود دفاع بکنم یا میخواهم بگویم که هرچه در طول تاریخ رفتار شده درست بوده است. اما قصد من ابدا چنین چیزی نیست؛ اما ببینید در یک بحث دانشگاهی و علمی، آیا ما حق برخورد و مبارزه منطقی با اندیشه و بیان مخالف را داریم یا نداریم؟ گاه کسی مثل عبدالعلی بازرگان میگوید ما روایاتمان تازه از قرن سوم نگاشته شده است. خب، این کار یک کتاب سوزی نرم است. میدانید که امروزه با کتاب سوزی خشن مواجه نیستیم. نقل است که صلاحالدین ایوبی در یک هفته، حمامهای لبنان را با کتابهای شیعه سوزاند و آب حمامها را گرم کرد، ولی الآن اگر کسی این کار را بکند همه او را ملامت میکنند، لذا آن شخص میآید و میگوید اصلاً کتابتی نبوده است و تازه از قرن سوم یا چهارم، ثبت روایات شروع شده است.خب، این حرف، خلاف واقع، خلاف تاریخ و خلاف عقل است.
وقتی این اندیشه پخش شود، بسیاری آن را میشنوند اما همه آنها به دنبال جواب نمیآیند. این همان مشکلی است که امروز من با امثال دکتر سروش و عبدالعلی بازرگان دارم؛ چرا که مخاطبان ما، عام و خاص من وجه هستند. در اینجا اگر برای کتابهای این شخص منحرف، ممنوعیتی ایجاد نشود، باعث انحراف افراد بسیاری میشود که به هر دلیل، فرصت شنیدن پاسخ مخالف را ندارند. البته باز هم میگویم که منظور من از ممانعت از انتشار، دفاع از هر سانسوری که در کشورهای مختلف انجام میشود نیست. بله بهترش این هست که اگر کسی میخواهد واقعاً اظهارنظر بکند باید تعهد برای اظهارنظرش داشته باشد. من در جواب آقای سروش که گفت روایات صحیح و معتبر مثل یک انگشتری است در تلی از زباله، مطالبی را گفتم؛ اما ایشان در جمع چه کسانی این حرفها را میزند؟ یک عده مهندس، دکتر، دانشجو، طلبه سطح ۲ و ۳، زن و مرد و … . حالا چند نفر از اینها میروند پیش یک عالم تا به آنها بگوید که آقایان خانمها! ما با عصر پالایش احادیث مواجه هستیم، اهلبیت ما احادیث را پالایش کردند و …؟ عده کمی این کار را میکنند و بسیاری از آنها از شنیدن پاسخ محروم میمانند.
آیا میتوان احکامی مثل مجازات مرتد و حرمت نشر کتب ضاله را در زمره احکام حکومتی و غیردائمی معصومین قلمداد کنیم؟
از نظر فنی و فقهی، اگر کسی ادعا کند و از عهده اثباتش بربیاید اشکال ندارد. در این صورت، دیگر حق نداریم ناراحت و عصبانی بشویم و رگ گردنمان ورم بکند که اسلام نابود شد! مگر نگفتند مقدار دیه حکم حکومتی بوده است؟ خب، حالا یک کسی ادعا میکند که این احکام هم حکومتی است. اینکه اشکالی ندارد؛ اما نکتهای که میخواهم به شما بگویم این است که بحث نشر کتب ضلال، یک بحث عقلی است. چرا ما فکر میکنیم این را اسلام آورده است؟ این یک بحث عقلی است. درواقع یعنی آسیب زدایی و از بین بردن عوامل گمراهکننده. مگر این حکم، اساسا اختصاص به شرع اسلام و تشیع ندارد که بحث از حکومتی یا غیرحکومتی بودن آن مطرح شود بلکه یک حکم عقلی است، لذا این بحث، از اساس، جا ندارد. البته عرض کردم اگر کسی این ادعا را کرد نباید او را تخطئه کرد و گفت تو از دین خارج شدی یا کذا یا کذا.
آیا با احکامی نظیر نجاست کفار که در دنیای فعلی هتک تلقی میشود، اساساً امکان مراوده و گفتگو با ادیان وجود خواهد داشت؟
اولاً بههرحال پرونده این مسئله قابل بازخوانی است و اگر کسی بازخوانی بکند و بر اساس اقتضائاتی به خلاف این نتیجه برسد نباید ملامتش کرد. لذا اگر ملاحظه کرده باشید من در خیلی از صحبتهایم اشاره میکنم به فقه تعامل تا تقابل. ممکن است یک گزارهای متناسب با دوران تقابل باشد. این مطلب، جای بحث و گفتگو دارد.
ثانیا: ما نجاست را به معنای پلشتی، پلیدی میگیریم و لذا میگوییم فلان حیوان چه پلیدیای دارد که نجس است؟ درصورتیکه نجاست یعنی وجوب اجتناب نه وجود پلیدی در فرد نجس. لذا میدانید که خیلیها مثل شیخ انصاری میگویند این احکام وضعی هیچ چیزی غیر از تکلیف نیست یا مثل مرحوم امام خمینی در تحریر میگوید اینیک حکم سیاسی است به معنای فاصله گرفتن و اجتناب، نه پلیدی و پلشتی طرف. اگر اینطور باشد شاید ما نگاهمان به این حکم عوض بشود. من به صورت کلی به شما بگویم: کاری که فقیهان ما در دوران معاصر باید انجام بدهند، قدم برداشتن در مسیر تعامل است. ما اگر توقع داشته باشیم که دیگران با ما تعامل سازنده داشته باشند و هیچ حرکتی در راستای تقابل برندارند ما هم نباید برداریم.
از یک طرف ما میگوییم دین را باید گسترش بدهیم و میخواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم؛ اما مثلاً وقتی با فلان کشور میخواهیم مذاکره کرده و با آنها دست بدهیم، میگوییم آقا ببخشید شما نجس هستید! ما نمیتوانیم با شما دست بدهیم. این جای سؤال دارد که چگونه تعاملی است؟
ما باید ببینیم وقتی میخواهیم یک حکمی را اجرا بکنیم چگونه باید اجرا کنیم. من در این کتاب ای که اخیراً مشغول هستم یک بحثی دارم به نام انعطاف در قانون و انعطاف در اجرای قانون؛ یعنی حتی ما ممکن است که یک انعطافها و ترخیصانی در اجرای قانون داشته باشیم که اگر آنها را اجرا کنیم مطمئن باشیم که به مشکلی بر نخواهیم خورد. بله، بر اساس برخی از فتاوای محدودکننده و اجراهای محدودکنندهتر، حکم طور دیگری میشود، ولی خب، من که مدافع آن فتاوا نیستم. من دفاع از شریعت میکنم، نه دفاع از هر فقهی. فقه با شریعت فرق میکند. فقه، نظرات بزرگان است اما شریعت، حکم الهی است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898195