سیدهادی خامنه ای مطرح کرد: نارسایی های قانون در دفاع از حقوق زن
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۱۱۶۳۲
سیدهادی خامنه ای گفت: عده ای به تلاش افتاده اند که قانونی بگذارند تا زندان در مقابل مهریه برداشته شود. اگر مردی واقعا قادر به پرداخت نیست، چرا از همان اول زیر بار این قرارداد رفته است؟ البته در دستورات اسلامی داریم که مبالغ مهریه خیلی بالا نباشد ولی باید مطابق رضایت طرفین باشد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با تأکید بر اینکه در جوامع غربی علاقه و اعتقادی به ارزش واقعی زن وجود ندارد، گفت: قوانین ما نارسایی هایی دارد و به طور کامل از حقوق زن دفاع نمی کند و ما در این زمینه اشکالاتی می بینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنه ای در مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در حسینیه دارالزهرا(س) گفت: در صورتی می توانیم بگوییم زن و مرد برابر هستند که در مقابل هم قرار داشته باشند. ولی از دیدگاه قرآن این جوری به زن و مرد نگاه نمی شود. در تفکر غربی انسان ها دو صنف «زن» و «مرد» هستند که در تعلیم و تربیت و امثال اینها مساوی هستند ولی در بعضی چیزهای دیگر ممکن است مساوی نباشند؛ اما در مکتب الهی تمام حقیقت انسان، روح و جان انسانی است. یعنی قبل از آنکه جنسیت او مطرح شود روح و جان انسانی او مطرح است و معنا ندارد که ما بخواهیم زن و مرد را مقایسه کنیم.
جنسیت یک امر فرعی است و یک امر اصلی در خلقت انسان نیست
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزود: بنابر این جنسیت یک امر فرعی است و یک امر اصلی در خلقت انسان نیست. در آیات قرآن نگاه به انسان ها یک نگاه مطلق و بدون توجه به جنسیت است. البته در آیات قرآن کلمات عربی زن مثل «نساء»، «إمرا» و «زوجه» زیاد داریم اما آنها موارد خاص است. جایی که خطاب قرآن به انسان ها به عنوان انسان هست، هیچ تفاوتی بین زن و مرد مطرح نشده است. خداوند می فرماید هرکس از من تبعیت کند از ما است؛ زن و مرد ندارد. از نگاه قرآن، در رسیدن به ارزش ها، بین زن و مرد هیچ فرقی نیست.
وی یادآور شد: در بعضی جاها صراحتا قرآن راجع به جنسیت اشاره کرده است. طبیعتا بیشتر به خاطر تخطئه افکار جاهلی قبل از اسلام است که فرق می گذاشتند و اصلا برای زن ارزشی قائل نبودند. در جامعه امروز غربی هم اگرچه به ظاهر زن ها در مراکز مختلف مدیریتی حضور دارند ولی تا حدود زیادی هدف های پنهان از اصرار بر حضور آنها کامجویی ها و این جور مسائل است؛ والا علاقه و اعتقادی به ارزش واقعی زن وجود ندارد.
خامنه ای با اشاره به زنان با فضیلت در قرآن، اظهار داشت: یکی از آنها ساره زوجه حضرت ابراهیم(ع) است. ایشان با فرشته ها سخن گفته و بشارت ملائک را دریافت کرده است. خداوند در سوره صافات به صراحت می گوید که ما او را به پسری دارای حلم و بردباری بشارت دادیم. مورد دیگر مادر و خواهر حضرت موسی(ع) است. آیه قرآن می گوید «ما بر مادر موسی(ع) وحی کردیم که او را شیر بده و اگر ترسیدی کسان دیگری بیایند و او را از تو بگیرند، می توانی او را به دریا بیندازی». زن فرعون هم یکی از آن زن ها است و قرآن او را به عنوان یک زن مؤمن مثال می آورد.
وی تأکید کرد: بعضی ها اشتباه می کنند و در مورد حضرت فاطمه(س) می گویند که الگوی زنان است؛ ایشان الگوی انسان ها است و فرق نمی کند که زن باشند و یا مرد باشند. زن فرعون هم الگوی همه انسان ها است و قرآن به صراحت می گوید «ضرب الله مثلا للذین آمنوا». او می گوید خداوندا مرا از اعمال فرعون و قول ظالمین نجات بده.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام از حضرت مریم(ع) نیز به عنوان یکی از زنان نمونه نام برد و ادامه داد: تعبیر قرآن در مورد حضرت مریم(ع) «صدیقه» بودن است. صدیقین در کنار انبیاء، شهدا و صالحین هستند و حضرت مریم(ع) از زمره صدیقین شمرده شده است. وقتی مریم متولد شد مادرش گفت خدایا من او را از دست شیطان به تو پناه می دهم. کسانی که دنبال آن سنن اجتماعی هستند و خبر از خیلی چیزها ندارند فکر کرده بودند که اینجا منظور مادر مریم این است که خدایا متأسفانه دختر زاییده ام و دختر مثل پسر نیست. اینجا برعکس است؛ می گوید پسر مثل دختر نیست. می خواهد بگوید ارزش مؤنث خیلی بیشتر از مذکر است و با خوشحالی می گوید که خدایا من دختر زاییده ام.
قوانین ما نارسایی هایی دارد و به طور کامل از حقوق زن دفاع نمی کند
وی گفت: پیامبر(ص) هم در مورد فرزندان فرموده اند یکی از علائم سعادت یک انسان این است که اولین فرزندش دختر باشد. از طرف دیگر مقام و جایگاه مادری است که بهشت زیر پای مادران است. روایت دیگری می گوید هنگام خواندن نماز مستحبی، اگر پدرت تو را صدا زد جوابش را نده و نماز را قطع نکن ولی اگر مادرت تو را صدا زد می توانی نماز مستحبی را قطع کنی و ببینی مادرت با تو چه کار دارد. در مورد حرمت والدین در قرآن سفارش شده اما از مادر جداگانه یاد می شود و وقتی مقام تجلیل است، نام مادر می آید.
خامنه ای افزود: قوانین ما نارسایی هایی دارد و به طور کامل از حقوق زن دفاع نمی کند و ما در این زمینه اشکالاتی می بینیم. تغذیه جسمانی و روحانی دو نفر(مادر و فرزندش) بر عهده مادر است. اگر مرد دچار خیالات باطل شود فقط خودش را ضایع می کند اما اگر این مسأله برای زن پیش بیاید یقینا روی تربیت فرزند هم اثر مستقیم خواهد داشت. بنابر این معروف است که گفته اند زنان باردار باید مواظب خورد و خوراک و اعمال و رفتارشان باشند و حتی اگر تشنج های روحی پیدا کنند روی بچه اثر می گذارد.
وی تأکید کرد: تساوی زن و مرد در قرآن مبانی مشخصی دارد و در خیلی چیزها مثل تساوی دیه، باید مبنای اصلی نظرات فقهی فقها هم قرار بگیرد. در ارث دلایل دیگری ذکر می کنند مثل اینکه تدارکات زندگی بر عهده مرد است و زن در این مورد وظیفه ای ندارد و بنابر این اگر سهم او نصف مرد هم باشد، باز درآمدش به معنی واقعی بیشتر است؛ چون او موظف نیست که این پول را برای دیگران هزینه کند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه یک سری مبانی فقهی بین زن و مرد تفاوت هایی قائل است، تصریح کرد: فقها و حوزه ها باید در درجه اعتبار این اسناد و روایت ها خیلی دقت کنند. امروز خیلی از آنها مطابق فتاوای گذشتگان است و ممکن است آنها تحت تأثیر یک سری مسائل بوده است. تقسیم کار بین دو جنس نیز تا آنجا که ریشه در طبیعت داشته باشد قابل قبول است اما بیشتر از آن قابل قبول نیست. ما نمی توانیم مطابق به سلیقه برای این دو جنس تقسیم کار کنیم.
اگر مردی واقعا قادر به پرداخت مهریه نیست، چرا از همان اول زیر بار این قرارداد رفته است؟
وی با اشاره به زندان رفتن برخی مردها به دلیل عدم امکان پرداخت مهریه، افزود: عده ای به تلاش افتاده اند که قانونی بگذارند تا زندان در مقابل مهریه برداشته شود. اگر مردی واقعا قادر به پرداخت نیست، چرا از همان اول زیر بار این قرارداد رفته است؟ البته در دستورات اسلامی داریم که مبالغ مهریه خیلی بالا نباشد ولی باید مطابق رضایت طرفین باشد. اگر کسی در حین عقد خواندن این مقدار مهریه را پذیرفت، باید پرداخت کند. اینکه مقدار آن را محدود کنیم هم جزو اختیارات هیچ کس نیست؛ فقط به خواست زوجین ارتباط دارد.
یقینا مهریه یک امر تشریفاتی نبوده و دلیلی داردخامنه ای در خصوص فلسفه اصلی مهریه، اظهار داشت: یقینا مهریه یک امر تشریفاتی نبوده و دلیلی دارد. اسلام از یک طرف برای تضمین رفتارهای درست و قانونی زوج و پرهیز او از زورگویی ها و سوء استفاده ها از جایگاه مردانه، برای زن عامل ضمانتی به عنوان مهریه در نظر گرفته است. از طرفی خواسته روابط خود را طوری منصفانه و انسانی تنظیم کنند که اصلا به عامل فشاری به عنوان مهریه نیاز نباشد ولی هیچ گاه اسلام اصل مهریه را نفی نمی کند و برای آن اندازه ای هم تعیین نکرده است.
وی یادآور شد: بعضی از فقها خواسته اند سازوکاری اتخاذ شود تا افراد ناتوان زندانی نشوند. یکی از آن سازوکارها این است که طرفین به رعایت اصول اسلام ملزم باشند و زورگویی نکنند که مجبور نباشند طلاق بگیرند و به زندان بروند. چون معمولا اگر ارتباط زن و مرد صمیمانه باشد هیچ گاه زن مطالبه مهریه نخواهد کرد. ما مواردی در جامعه خودمان داریم که شوهرها به طور یک جانبه زن و بچه را رها می کنند و می روند. در این صورت آیا قانون برای حمایت از چنین زنانی فکری کرده است؟ یا اینکه مردان به خاطر جنایتی که کرده اند به زندان می روند، چرا دود این قضیه باید به چشم زن و بچه برود؟
مهریه را نقدی کنند در واقع به زوجه ضرر زده انددبیرکل مجمع نیروهای خط امام تأکید کرد: باید دادگاه ها در رسیدگی به اختلاف زوجین به گونه ای عمل کنند که بر اساس یک سری مصالح یکی را بر دیگری ترجیح ندهند و کاملا عدالت برقرار و آشتی و سازش واقعی برگزار شود. اگر مرد زیر بار نرفت، اهرم فشار مهریه باید او را بر سر عقل بیاورد و اگر زوجه زورگویی کرد هم با زورگویی او مقابله کنند.
وی یادآور شد: بعضی ها پیشنهاد داده اند که مهریه را به جای سکه، نقدی کنند. اگر مهریه را نقدی کنند در واقع به زوجه ضرر زده اید. چون اگر 10 سال دیگر بخواهید مهریه ای که امروز تعیین کرده اید را پرداخت کنید کسی که ضرر کرده زوجه است و این کار هم نباید بشود. به هر حال باید به گونه ای باشد که صرفه و صلاح هر دو طرف رعایت شود.
خامنه ای در پایان گفت: حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان یک انسان نمونه و یک انسان تراز مکتب اسلام در تاریخ ظهور کرد و آن حضرت در رأس قله انسانیت قرار دارد و مردم ما هم باید سعی کنند با کوشش و تلاش خودشان را به آن قله نزدیک کنند؛ اگرچه به آنجا دست پیدا نمی کنند اما سعی کنند خودشان را به آنجا نزدیک کنند./جماران
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: دبیرکل مجمع نیروهای خط امام حقوق زن انسان ها خامنه ای زن و مرد زیر بار اگر مرد یک امر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۱۱۶۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام گفتند امروز، موضوعشناسی هم کار فقیه است!
به گزارش مبلغ در حوزه مطالعات فقهی و دینی بسیار گفته اند و هنوز گفته می شود که کار فقیه، شناخت موضوع نیست و او باید به کمک کارشناسان و متخصصانی که در حوزه موضوعی خاص صاحب نظر هستند فقط به بیان حکم شرعی بپردازد. پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر در مصاحبه ای که با محسن مهاجر نیا انجام داده است به ارزیابی این سخن در مورد فقه حقوق شهروندی پرداخته است.
حجتالاسلام دکتر محسن مهاجرنیا، زاده ۱۳۴۳ اندیمشک است. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی و دکترای خود را در گرایش اندیشه سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم دریافت کرد. او بیش از صد مقاله و چندین کتاب در عرصه علوم سیاسی دارد. به جهت ارتباط وثیق میان علوم سیاسی و حقوق شهروندی، او آگاهی زیادی نسبت به این مقوله دارد. عضو شورای علمی گروه فقه سیاست و روابط بینالملل پژوهشگاه فقه معاصر، در این گفتگوی اختصاصی، تلاش دارد تا فقه حقوق شهروندی، بایستهها و مبانی آن را بیان کند. گفتگوی صریح عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بهقرار زیر است:
فقه حقوق شهروندی چیست و بایستههای آن چه اموری است؟
مهاجرنیا: پیش از ورود به بحث، لازم است نکتهای را عرض کنم که راجع به خودِ حقوق شهروندی است. حقوق در واقع جزء دانشهایی محسوب میشود که اصطلاحاً کلان دانش است؛ یعنی در ردیفِ بقیه دانشها نیست. همه دانشها به نحوی، سر در حقوق دارند و حقوق زیرساخت همه آنها است. بهعنوان نمونه، بحثهای حقوقی هم در فقه است، هم در جامعهشناسی است و هم در فلسفه.
مقوله شهروندی از پدیدههای دنیای مدرن است. در گذشته، چیزی به اسم شهروندی مطرح نبوده است. شهروندی منزلتی اجتماعی است که به کسانی که در یک مملکت، جامعه یا کشور زندگی میکنند داده میشود. وقتی افراد، متعلِّق به جامعه شده و بهعنوان بخشی از هویّت جامعه تلقی شوند، جامعه برای اینها یک حق و حقوقی قائل است و در مقابل، آنها هم در قبال جامعه، یک سری تکالیف پیدا میکنند.
در دوره سنّت، چیزی به اسم شهروند نبود؛ لذا مردم حق و حقوقی نداشتند و فقط تکلیف داشتند؛ یعنی باید به شاهان مالیات میدادند، هر چیزی به آنها میگفتند انجام میدادند، برای شاهان میرفتند و میجنگیدند؛ ولی هیچ حق و حقوقی نداشتند. این قدر این حقوق منتفی بود که خودِ طرف هم مطالبه نمیکرد که من یک حقوقی دارم، نه خودش برای خودش حقی قائل بود و نه کسی به او حقی میداد؛ بلکه فقط تکالیفی داشت که باید انجام میداد.
به همین دلیل، در گذشته، چیزی به نام شهروند وجود نداشت. البته شهریار داریم که آن هم در جایگاه حاکمیت است و ارتباطی به مردم ندارد.
همین اصطلاح رعیت نیز حاکی از وضعی جوامع پیشین است. رعیّت یعنی گلّه گوسفند. راعی هم یعنی چوپان! یعنی مردم گلّهای بودند که شاه، چوپان آنها بود. گلهای که ادعای حقی هم ندارد و دنبال آزادی هم نیست و اسیر است. در گذشته، شهروندی، این معنا را داشت.
در دنیای مدرن اما شهروندی متولد شد. شهروند کسی است که دارای حقوقی است. برخی از این حقوق، فطری است که و اعطایی نیست، مانند حق حیات، حق آزادی و مانند آن.
برخی از حقوق نیز طبق قراردادهای اجتماعی به فرد داده میشود؛ مانند حق انتخابکردن، حق انتخابشدن که طبق قرارداد اجتماعی، به افراد داده میشود.
برخی حقوق را نیز دین به انسانها داده است؛ مانند حق پرستش و حق عبادت.
در این میان، دانش فقه به مدد احکام خمسه، این حقوق را مورد بررسی قرار میدهد و بیان میکند که کدام یک از این حقوق، مشروع است و کدام یک، مشروع نیست. همچنین در کنار این حقوق، تکالیفی را نیز به عهده حکومت و شهروندان میگذارد؛ مانند لزوم شرکت در انتخابات، لزوم شرکت در جهاد و… .
مبانی فقه حقوق شهروندی چیست؟
مهاجرنیا: بحث از مبانی فقه حقوق شهروندی در واقع به این پرسش بازگشت میکند که دلیل تعلق این حقوق به انسان چیست؟
دراینرابطه، مباحث مختلفی مطرح شده است. برخی پارهای از حقوق را فطری میدانند. برخی، حقوق را قراردادی دانسته و ثبوت آن را بهموجب قراردادی میدانند که بین انسانها منعقد شده است. پارهای نیز منشأ حقوق را ادیان میانگارند.
باتوجهبه این مبانی، سه پارادایم برای تحلیل تعلق حقوق به انسانها شکلگرفته است: طبیعتگرا، قراردادگرا و فطرتگرا.
البته این به این معنا نیست که منشأ همه حقوق شهروندی یک چیز است، بلکه ممکن است منشأ یک حق، طبیعت انسان باشد، منشأ حق دیگر، قرارداد اجتماعی و منشأ حق سوم، انشای شارع؛ لذا باید دررابطهبا منشأ تعلق هر یک از حقوق به انسانها، بهصورت جداگانه گفتگو کرد.
آیا با نظریه فقه حداقلی اساساً میتوان به فقه و حقوق شهروندی پرداخت؟
مهاجرنیا: این سؤال بسیار مهمی است. ما به لحاظ سیاسی وقتی به فقه نگاه میکنیم، فقه به دو دسته تقسیم میشود: فقهی که به لحاظ سیاسی بهصورت حداکثری، قائل به حضورِ فقه و حکومت اسلامی در همه ابعاد و زوایایِ زندگی انسان است بهنحویکه همه حقوق شهروندی و شهریاری را پوشش میدهد. به این اصطلاح، فقه حداکثری میگویند؛ یعنی حداکثر قلمرو را برای فقه قائل بوده و بنا بر آن، فقه همهجا میتواند حضور پیدا کند.
در مقابل، عده ای، به لحاظ سیاسی، قائل به یک سری محدودیّتها هستند و میگویند: فقه مدّعیِ یک حکومت تمامعیار نیست؛ بلکه صرفاً متکفل اموری است که بر زمینمانده و ولیّ ای برای آنها وجود ندارد. مثلاً وقتی چیزی گم میشود، میگویند بدهیم به دست فقیه عادل؛ چون امانتدار است و این را حفظ میکند. همینطور در امور جزئی مانند مسائل وقفی، تجهیز مرده، ارث بیوارث و امثال آن، فقیه را متولی میدانند. این نظریه را فقه حداقلی میگویند.
بنابراین، فقهِ حداقلی اصلاً چیزی به اسم شهروند نمیشناسد؛ زیرا شهروند کسی است که حق و حقوقی دارد و تصمیم میگیرد و مشارکت میکند و در جامعه حضور دارد، درحالیکه فقه حداقلی اصلاً چنین جایگاهی برای انسانها قائل نیست و چیزی به نام مشارکت سیاسی و انتخابات و امثال آن را به رسمیت نمیشناسد.
حتی اگر بر فرض هم فقیهی که قائل به فقه حداقلی است که در مورد آن صحبت کند ازآنجاکه موضوعشناسیاش ضعیف است و موضوع را بهدرستی هضم نکرده است نمیتوان حکم درستی راجع به آن صادر کند؛ بنابراین بحث حقوق شهروندی جزء موضوعاتی است که فقط فقه حداکثری میتواند راجع به آن اظهارنظر کند.
نگاه فقه به انسان تا چه حد در تبیین گزارههای فقه و حقوق شهروندی تأثیرگذار است؟
مهاجرنیا: در فقه سنّتی ما، انسان بماهو انسان، خیلی شناخته شده نیست. فقه میگوید من با انسان کاری ندارم و اساساً بحث در مورد انسان، کار من نیست. بحث انسانشناسی را باید بروید در فلسفه و کلام و علوم دیگر جستجو کنید. کار من حکمشناسی است نه موضوعشناسی و انسان هم یک موضوع است نه یک حکم.
اما در عینِ حالی که فقه میگوید من با انسان کاری ندارم؛ ولی یک جاهایی دارد راجع به انسان قضاوت میکند. مثلاً شما در فقه، انسانها را دستهبندی کردید و انسانهای خوب و بد درست کردید؛ انسانهای عادل و غیر عادل درست کردید. چرا میگویید پشت سر این آقا نماز بخوان که عادل است؟ این را فقه دارد قضاوت میکند. چرا میگویید این آقا، باغی و طاغی است و علیه حکومت اسلامی قیام کرده است، شورشی و ضدانقلاب است. این واژهها را چه کسی میگوید؟ اینها را فقه بیان کرده است و دارد قضاوت میکند. فقه میگوید این شخص چون علیه حکومتِ اسلامی قیام کرده است باغی است. پس فقه دارد قضاوت میکند. دارد انسانشناسی میکند. فقه میگوید این شخص، جزء اطاعتکنندگان و وفاداران به حکومتِ عدلِ علی است و لذا انسان خوبی است.
پس فقه در حقیقت با انسانها سروکار دارد و انواعِ انسان مجاهد، انسان قاعد و قائم، انسان حاضردرصحنه و انسان غایب در صحنه و انواع و اقسام تقسیمبندیهای انسان را قضاوت کرده و دررابطهبا آنها اظهارنظر میکند و البته میتواند هم بکند.
پس حال که این چنین است، ما نیاز به یک انسانشناسی گسترده در فقه داریم. انسان، موضوع احکام مختلف فقهی و حقوقی است؛ لذا باید در فقه بهصورت دقیق، مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد.
در گذشته میگفتند موضوعشناسی کار فقه و فقیه نیست، بلکه باید دیگران موضوعشناسی کنند و فقها تنها راجع به آن حکم صادر کنند؛ ولی به تعبیر امام راحل در آن نامه معروف که فرمودند: امروز موضوعشناسی کار فقیه است، فقیهی که موضوع را تشخیص ندهد نمیتواند حکمی درستی راجع به آن صادر کند، لازم است فقها به مقوله انسان بهعنوان یک موضوع مهمی فقهی بپردازند؛ چون مهمترین موضوع جدّیِ فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و شهروندی، مقوله انسان است. انسان از موضوعاتی است که حتماً نیاز به موضوعشناسی جدی و تخصصی در عرصه فقه دارد تا فقه بتواند راجع به آن حکم صادر بکند.
—
این گفت و گو، بخشی از مجله الکترونیکی «مبادی فقه حقوق شهروندی» است که با همکاری سایت شبکه اجتهاد تولید شده است.