نگاهی به برجستهترین ویژگیهای سند تحول قضایی؛ از «مردممحوری» و «ارتقاء حقوق عامه» تا «رفع اطاله دادرسی» و «دسترسی عمومی به خدمات حقوقی»
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۲۶۰۳۷
یکی از ویژگیها و خصایص اصلی سند تحول قضایی که مورد تاکید اکثر قریب به اتفاق متخصصان و نخبگان حقوقی و غیرحقوقی کشور قرار گرفته، نگرش مبتنی بر آسیب شناسی سند مزبور است؛ به گونهای که در سند تحول قضایی تمام نقاط مثبت دوره چهل ساله قوه قضاییه در کنار چالشها و آسیبها و عوامل بروز آنها احصاء شده و برای مرتفع کردن این عوامل، راهکارهای دقیق و عملیاتی و اجرایی شناسایی و اولویتبندی شده و متولی اجرا تعیین گردیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرگزاری میزان - ششم دی ماه سال جاری، خبر ابلاغ سند تحول قضایی در رسانههای کشور منتشر شد. مسیر تحول قضائی بر اساس برنامهای آغاز شد که آیتالله رییسی قبل از تصدی سمت ریاست دستگاه قضا آن را خدمت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ارائه و با موافقت و استقبال ایشان نسبت به مفاد این برنامه، تحولات وارد بخش اجرایی گردید.
اما در طول یک سال و هشت ماه گذشته بر اساس تجربههای مدیریتی، اقتضائات اجرایی و همچنین مشاورههایی که از متخصصان و کارشناسان داخل و خارج از بدنه دستگاه قضائی گرفته شد، این برنامهی تحولی ارتقاء یافت و سرانجام نسخه ویرایش شدهی آن توسط رییس دستگاه قضا و تحت عنوان «سند تحول قضائی» ابلاغ گردید.
ابلاغ سند تحول قضایی با استقبال جامعه حقوقی و نخبگانی و فعالان اجتماعی و سیاسی و رسانهای کشور مواجه شد و متخصصانی از حوزههای مختلف در باب مزایای این سند به ایراد موضع پرداختند؛ در ادامه به برجستهترین ویژگیهای سند تحول قضایی که مورد تصریح جامعه نخبگانی کشور قرار گرفته، اشاره میکنیم:
نگرش آسیبشناسانه؛ ویژگی برجسته سند تحول
یکی از ویژگیها و خصایص اصلی سند تحول قضایی که مورد تاکید اکثر قریب به اتفاق متخصصان و نخبگان حقوقی و غیرحقوقی کشور قرار گرفته، نگرش مبتنی بر آسیب شناسی سند مزبور است؛ به گونهای که در سند تحول قضایی تمام نقاط مثبت دوره چهل ساله قوه قضاییه در کنار چالشها و آسیبها و عوامل بروز آنها احصاء شده و برای مرتفع کردن این عوامل، راهکارهای دقیق و عملیاتی و اجرایی شناسایی و اولویتبندی شده و متولی اجرا تعیین گردیده است.
مردممحوری
مردممحوری، یکی دیگر از ویژگیها و خصایص برجسته سند تحول قضایی است؛ در واقع سند مزبور با هدف غایی ارئه خدمات قضایی مطلوبتر به مردم تنظیم و تدوین و ابلاغ شده است و مقصود نهایی خود را افزایش رضایتمندی مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی ترسیم کرده است.
ستاد راهبری سند تحول
سند تحول قضایی، یک سند تزیینی نیست و به منظور نظارت مستمر بر حصول نتایج مفاد آن، «ستاد راهبری سند تحول» با ریاست شخص رئیس قوه قضاییه تشکیل شده است؛ ستادی که هر دو هفته یکبار جلسات خود را به منظور بررسی نحوه عملکرد و کارکرد مراجع و مراکز قضایی ذیل سند تحول برگزار میکند.
از زمان آغاز دوره تحول در دستگاه قضایی، بالغ بر ۸۰ دستورالعمل، آییننامه و بخشنامه صادر شده است که سند تحول چکیدهای از این دستورالعملها، آییننامهها و بخشنامههاست؛ بنابراین مقدمات و فرآیند اجرایی و عملیاتی شدن غالب مفاد سند تحول طی یک سال و نیم اخیر در دستگاه قضایی تمهید شده است.
قضازدایی
«قضازدایی» یکی از مقولههایی است که در سند تحول قضایی بدان توجه شده است؛ به عبارت دیگر، در سند مزبور تمهیداتی برای توسعه مأموریتهای شوراهای حل اختلاف و گسترش بخشهای داوری و میانجیگیری اتخاذ شده تا از ظرفیت نهادهای شبهقضایی در راستای ایجاد صلح و سازش میان طرفین دعوا بهرهگیری شود و از این طریق، هم بار پروندههای قضایی کاهش یابد و هم امور مردم تسهیل و تسریع شود.
ارتقاء حقوق عامه
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته سند تحول قضایی، اهتمام به موضوع حقوق عامه است؛ به طور کلی، ضمانت اجرای ناکافی و کماثر در صیانت از حقوق عامه همواره یکی از چالشها بوده است که برای رفع این معضل در سند تحول قضایی، بر پیگیری ترک وظایف قانونی مدیران و اهمال و سهلانگاری در صیانت از حقوق عامه از جانب آنها، تصریح شده است. همچنین در سند مزبور به تعیین مجازات متناسب برای تضییعکنندگان حقوق عامه و تعیین ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺟﺮاﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ و اﯾﺠﺎد ﺷﻌﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﺮای ﺻﯿﺎﻧﺖ از ﺣﻘﻮق ﻋﺎﻣﻪ تاکید شده است.
هوشمندسازی فرآیندهای قضایی
اجرا و پیادهسازی پروژههای فناورانه برای تسریع و تسهیل دسترسی مردم به عدالت، از جمله مفاد مورد تاکید در سند تحول قضایی است؛ همچنین در سند مزبور، مفادی گنجانده شده است که اجرای آنها مستلزم کاربرد برنامههای آنلاین و هوشمند است. قریب به ۵۰ درصد از تکالیف و راهکارهای اجرایی که در سند تحول پیشبینی شده نیازمند ابزارهای فناورانه است. در همین راستا، مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه طی مدت اخیر اقدام به راهاندازی پروژههای فناورانهای نظیر «سامانه احراز هویت برخط» کرده است که این سامانههای الکترونیک در تسهیل و تسریع امور قضایی مردم نقش شگرفی دارند.
دسترسی عمومی به خدمات حقوقی
در سند تحول قضایی برای مسئله دشواری دسترسی عمومی به خدمات حقوقی راهکارهایی تمهید شده است که از جمله آنها میتوان به توسعه نرمافزارهای حقوقی به منظور تسهیل دسترسی عمومی به خدمات حقوقی نظیر مشاوره در تنظیم قرارداد، تنظیم اسناد ثبتی و قضایی و پیشبینی حکم احتمالی صادره در موارد اختلاف با توجه به دادهکاوی اطلاعات پروندههای مشابه مبتنی بر فناوریهای نوین و هوش مصنوعی اشاره کرد.
آرای متقن
صــدور آراء و تصمیمــات متقــن از مقولههای مورد تاکید در سند تحول قضایی است؛ در همین راستا در سند تحول، اســتفاده از فناوریهــای هوشــمند و ایجـاد شـفافیت در فرآینــد صــدور آراء و تصمیمـات قضایی مورد تاکید قرار گرفته است.
در سند تحول قضایی به منظور اتقان آراء پیشبینی شده که قضات در فرآیند رسیدگی و صدور حکم، بــه اطلاعـات مـورد نیـاز نظیـر قوانیـن، آراء وحـدت رویـه، اصـراری، نظریههــای مشــورتی، پروندههــای مشــابه و پرونــده شــخصیت متهـم، دسترسی یکپارچه هوشمند داشته باشند.
همچنین در راستای اتقان آرای قضایی، سند تحول پیشبینی انــتـشـــار عـمـــومـــی آرای قـضـایی بـــــا حفــظ محرمـانــگــی اطلاعـــات افـــراد دخیـــــــل در پــــــرونده از طــــــریق ایــــجاد ســـامانه انتشـــار عمومـــی آرای قضایی را داشته است؛ سامانه مزبور امـــکان تحلیـــل و ارزیابـــی عمومـــی آرای قضایی را فراهم میآورد.
کاهش حجـــم فزاینــــــده پرونــــدههـــــــای ورودی بــه قــوه قضاییه
یکی دیگر از ویژگیهای بارز سند تحول قضایی، ارائه راهکار برای کاهش حجـــم فزاینــــــده پرونــــدههـــــــای ورودی بــه قــوه قضاییه است. ترغیب طرفین اختلاف به توافق با یکدیگر بدون نیاز به مداخله سایرین با طراحی سازوکارهای اعتباری برای اشخاص ؛ اصلاح مأموریت شورای حل اختلاف با تمرکز بر صلح و سازش و استفاده از روشهای جایگزین رسیدگی قضایی در تمامی دعاوی و تدوین و پیگیری تصویب ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﺮاﺟﻊ ﺷﺒﻪ ﻗﻀﺎﺋﯽ اﻋﻢ از ﻣﺮاﺟﻊ اﺧﺘﺼﺎﺻﯽ اداری، ﺷﺒﻪ ﺣﻘﻮﻗﯽ، ﺷﺒﻪ ﮐﯿﻔﺮی، اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ و ﺻﻨﻔﯽ مانند کمیسیون ماده ۱۰۰ ﻗﺎﻧﻮن ﺷﻬﺮداریﻫﺎ و ﻫﯿﺌﺖﻫﺎی رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﺨﻠﻔﺎت اداری از جمله تمهیدات سند تحول برای رفع معضل کاهش حجـــم فزاینــــــده پرونــــدههـــــــای ورودی بــه قــوه قضاییه است.
برطرف کردن چالش اجرای ناقص و دیرهنگام آراء
در سند تحول قضایی، راهبردهایی برای برطرف کردن چالش اجرای ناقص و دیرهنگام آراء دادگاهها پیشبینی شده است. در سند مزبور، کاهش مداخلات انسانی در شناسایی دارایی و اموال محکومان، افزایش تبعات متواری شدن محکومان و افزایش تبعات ادعای غیرواقعی اعسار از محکومٌبه به عنوان راهبردهای مقابله با چالش اجرای ناقص و دیرهنگام آراء دادگاهها معرفی شدهاند که با توجه به راهکارهای محکومان برای فرار از اجرای رأی دادگاهها، راهبردهایی سنجیده و قابل اجرا محسوب میشوند و اجرای آنها مشکلات فعلی را تا حدودی برطرف خواهد کرد.
رفع آسیب «ضعف در نظرات کارشناسی»
یکی از ویژگیهای سند تحول قضایی، ارائه راهکار برای رفع آسیب «ضعف در نظرات کارشناسی» است. ارجاع به کارشناسی به صورت هوشمند و بدون مداخله عامل انسانی ؛ ایجاد کاربرگهای استاندارد برای ارائه نظرات کارشناسی غیرقابل جایگزینی با هوش مصنوعی با اولویت ۱۰ رشته و صلاحیت با بیشترین تعداد ارجاع ؛ زمینهسازی برای ایجاد مؤسسات تخصصی کارشناسی رسمی دارای مسئولیت تضامنی ؛ تقویت فضای رقابتی در ارائه خدمات کارشناسی رسمی و پذیـــرش کارشـــناس رســـمی بـــر اســـاس صلاحیتسنجی علمـــی و حرفـــهای و بـــدون تعییـــن ظرفیـــت عـــددی ، از جمله تمهیدات پیشبینی شده در سند تحول قضایی برای رفع آسیب «ضعف در نظرات کارشناسی» است.
اعتبارســنجی اظهــارات شــهود و مطلعیــن
ضعــف در اعتبارســنجی اظهــارات شــهود و مطلعیــن همواره یکی از چالشهای اساسی دستگاه قضایی در رسیدگی به پروندهها بوده است. راهحل اساسی که برای حل این مشکل در سند تحول به آن اشاره شده، افزایــش کیفیــت اخــذ شــهادت شــهود و اظهــارات مطلعیــن است. این مهم از طریق دسترســی مســتقیم بــه پایگاههــای اطلاعاتی مراجــع حاکمیتــی، ایجـاد کاربـرگ اسـتاندارد اخـذ شـهادت شـهود و مطلعیـن در سـامانه مدیریـت پرونـده، افزایش تبعات شهادت کذب، ثبت اطلاعات هویتی شاهد، مطلع و موضوعات شهادت با ایجاد سامانه شهود و مطلعین و افزایـــش مجـــازات شـــهادت کـــذب در مراحـــل رســـیدگی بـا افـزودن محدودیتهـای اقتصـادی و اجتماعـی بـه مجـازات قانونـی شـهادت کـذب متناسـب بـا موضـوع شـهادت، حاصل میشود.
موارد فوقالذکر تنها گوشهای از مزایا و ویژگیهای برجسته سند تحول قضایی است؛ و این سند مترقی بر شناسایی و رفع و اصلاح ۲۰ عنوان چالش اولویتدار و ۴۷ عامل ریشهای اولویتدار تمرکز شده است.
بیشتر بخوانید: سند تحول قضایی ابلاغ شدانتهای پیام/
برچسب ها: سند تحول قضایی آیت الله رئیسیمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: سند تحول قضایی آیت الله رئیسی سند تحول قضایی سند تحول قضایی نظرات کارشناسی سند تحول سند مزبور پیش بینی شده ویژگی ها قوه قضاییه مورد تاکید حقوق عامه برای رفع چالش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۲۶۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظریه منسجم فقهی درباره آزادی نداریم
محمود حکمتنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سوم اردیبهشتماه در نشست علمی «قلمرو و محدودیتهای قانونی آزادیهای شهروندان» که از سوی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد، با بیان اینکه وقتی از آزادی سخن گفته میشود، باید مشخص شود چه چیزی آزادی نیست، گفت: اینکه انسان چه رابطهای در بحث آزادی با خداوند از منظر کلامی و فلسفی دارد بحثی متفاوت از آن چیزی است که ما قصد داریم در این نشست بحث کنیم؛ سخن ما فارغ از رابطه خالق و مخلوق است و مراد از آزادی در بحث ما آزادی به عنوان یک کشنگر حقوق است و اینکه حاکمیت چگونه میتواند رفتار افراد را به صورت قانونی تنظیم کند.
وی افزود: در اینجا چند سطح بحث وجود دارد؛ اول بحث فلسفه حقوقی آزادی و دوم نظریه آزادی در حقوق مورد بحث است یا اینکه نظام حقوقی خاصی که ما با آن روبرو هستیم یعنی نظام حقوقی اسلام چه تلقی از این مقوله دارد و در نهایت جمهوری اسلامی ایران با این مقوله چه کرده است؟ پس یکی از سطوح بحث، فلسفی است و فلسفه را کسانی بحث میکنند که معتقدند ما قبل از آنکه دولت بخواهد به محدودکردن رفتارها بپردازد، باید تحلیل عقلی داشته باشیم و تحلیل عقلی، کار فلسفه است.
وی با بیان اینکه بحث دیگر نظریههای حقها است یعنی میگوید سنخ حقوق، ساختنی است نه اینکه از قواعد عقلی تشخیص داده شوند، افزود: باید تحول و تغییر و برداشت یک تمدن بشری از مقوله آزادی حقها را به دست آوریم، مانند حرفی که اصولیون نسبت به منابع گفتهاند. یعنی فقیه اصطلاحی را درست میکند و با آن مفهوم، مصادیق آن را در شریعت تطبیق میدهد.
حکمتنیا با بیان اینکه در عناوین حقوقی رفتارهایی داریم که حق نامیده میشوند، گاهی آزادی اجتماعی و گاهی هم نامی برای آن انتخاب نشده است، اظهار کرد: سؤال این است که این نظام حقوقی که به صورت تاریخ تمدنی به وجود آمده است، واژه حق و آزادی را چگونه تحلیل میکند؛ برخی نظریات شبیه نظر اصولیون ما درباره حق است یعنی حقوق را به آثار شناسایی میکنند و برخی میگویند ما حق را مانند عنصر در نظر میگیریم که از یکسری اتم درست شدهاند و این اتمها در کنار هم یک حق را ایجاد میکنند لذا ما ابتدا باید اتمهای حقوقی را بشناسیم و آن را تجزیه کنیم.
عدم دخالت دولت به خاطر برخی مصالحاین پژوهشگر حقوق اسلامی تصریح کرد: تحقیق مفصلی از سال ۱۹۲۰ در این باره انجام شده و نشان داده است که ۴ عنصر از تحلیل این عناصر به دست میآید؛ توانایی، مصونیت، آزادی و مطالبه. مطالبه یعنی اینکه من حقی دارم و آن را طلب میکنم؛ مصونیت یعنی جایی که قانون میتواند برای شخص محدودیت قائل شود ولی مصونیت قائل میشود، دلیل این هم میتواند وجود مصلحت در مداخله باشد نه اینکه دولت حق دخالت ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه الزاماً در نظامهای حقوقی وقتی از آزادی سخن بگوییم معلوم نیست از این اتمها سخن بگوییم، اضافه کرد: مثلاً افراد میگویند ما آزادی قرارداد داریم؛ این آزادی به معنای توانایی است ولی شما نام آن را حق آزادی گذاشتهاید. بنابراین در تحلیل حقوق باید آن را سنخشناسی کنیم. لذا الزاماً همه چیزهایی که در قوانین به عنوان آزادی بیان میشود، سنخ یکسانی ندارند مثلاً در قانون اساسی در فصل سوم سخن از حقوق ملت بیان شده است ولی برخی میگویند چرا نگفته آزادیها؟ چون نظام حقوقی لزوماً از هر حقی تعبیر به آزادی نمیکند و ما حقوقدانان وظیفه داریم آن را در نظام حقوقی معنا کنیم.
حکمتنیا با بیان اینکه برخی فقها تعزیر را به عنوان مصلحت در دست حاکم میدانند، گفت: در بحث آزادی بیان هم میگوییم آزادی بیان در جایی است که مصلحت در آزادی وجود دارد ولو مصلحت و مفسده راجح دارد؛ بحث فلسفه آزادی بیان آن است که کدام مصلحتی وجود دارد که مفسده را خنثی میکند. بنده ۱۷ نظریه فلسفی را در اینجا بیان کردهام؛ مثلاً کسانی که خود را حقیقتگرا میدانند معتقدند حقیقت در تعارضات گفتاری شکل میگیرد.
آزادی بیان جلوی لغزیدن حاکمان را میگیردحکمتنیا با بیان اینکه برخی نظریات سیاسی معتقد است که اگر آزادی بیان وجود نداشته باشد، حاکمان همیشه در شیب لغزنده هستند، اضافه کرد: آزادی بیان به تعبیر آنان جلوی این شیب لغزنده را میگیرد و ابزاری برای اجرای عدالت است؛ در برابر آن نظریه دلسردشدن مطرح است یعنی وقتی من ببینم با زدن هر حرفی مورد هجمه قرار میگیرم، ترجیح میدهم حرفی نزنم؛ درست مانند شرایط امروزی امر به معروف و نهی از منکر چون همه فکر میکنیم اگر تذکری بدهیم به دیگری برمیخورد؛ اگر جامعه به این سمت پیش رفت که برخی میدانند دیگری به خطا میرود و میگویند رها کنید بگذارید خطا برود آن هم به خاطر اینکه آن فرد یا گروه بدشان میآید، نقص است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هدف از امر به معروف و نهی از منکر به کمالرساندن طرف مقابل است، اظهار کرد: اگر در طرف مقابل ظرفیت لازم ایجاد نشود، ضعف او هست لذا کار فرهنگی باید ظرفیت افراد را توسعه دهد. بنابراین مراد ما از آزادی، آزادی حقوقی نظام حقوقی است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در فقه نهادی برای طراحی نسبت دولت و مردم وجود ندارد و از مجموعه قواعد استنباط میشود؛ الان اگر در فقه دنبال آزادی بیان بگردید با این تعبیر وجود ندارد و میتوان گفت دولت وجود دارد و یکسری مصالح راجح و یکسری مفاسد راجح وجود دارد و ما در تنظیمگری به این نتیجه میرسیم که حد مفسدهای را که با ظاهر مفسده است به خاطر یک مصلحت عقلی رعایت کنیم. بنابراین در فقه نظریه منسجمی در مورد آزادی نداریم.
آیا حکمالله میتواند آزادی را محدود کند؟در ادامه آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه علمیه در سخنانی به نقد مطالب پرداخت و با بیان اینکه شما سعی کردهاید مطالب را منصفانه، گویا و مختصر تبیین کنید که این امر، از امتیازات این تحقیق است، گفت: آن چه در مورد تحدید حد مانند عدوان، اضرار، اختلال نظم، تضاد با ارزشهای اخلاقی مورد قبول عموم جامعه فرمودید، صحیح ولی آیا حکم خدا میتواند آزادیها و حقوق اجتماعی را محدود کند یا خیر؟ ما در جامعه دینی خودمان این بحث را مطرح میکنیم ولی گاهی این بحث در بیرون از محدوده جامعه دینی است. اساساً اگر بخواهد حکمالله، تحدیدی داشته باشد، تحلیل شما چیست؟
وی افزود: اینکه حکمالله چگونه میتواند یک حق و آزادی را تحدید کند باید تفسیر شود؛ مثلاً شما در مورد ارتداد، گاهی آن را ضیق معنا میکنید همانطور که برخی فقها مانند آقای منتظری ضیق معنا کرده است ولی گاهی وسیع تفسیر میشود، در این صورت آیا این قابل تحلیل است؟ همچنین به درستی مطالبی در مورد راهنمایی و موعظه فرمودید. حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی دشمنان هلهله میکردند فرمودند: سخنان مرا بشنوید و هلهله نکنید و بگذارید حق شما را ادا کنم یعنی دشمن هم بر امام(ع) حق موعظه کردن دارد. اگر ما تبیین درستی از بحث امر به معروف و نهی از منکر و موعظه و نصیحت داشته باشیم، بهتر خواهیم توانست جایگاه حقوقی بحث را هم بیان کنیم.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه روایاتی که استبداد به رأی را رد و دعوت به مشورت کرده است در نوشته شما وجود ندارد، اظهار کرد: همچنین بحث حریت اخلاقی که در فرمایشات امیرمؤمنان(ع) زیاد به کار رفته است، آیا آزادی از غل و زنجیرهایی که قرآن فرموده است باز خودش نمیتواند تحدیدکننده آزادی اجتماعی باشد؟ در نوشتار، شما از آثار مرحوم محقق اصفهانی نام بردید ولی جای رساله حق و حکم ایشان در اول مکاسب خالی بود. وی معتقد است که حق، ثابت است و مشترک معنوی و همه بحث خود را هم حول این مسئله تنظیم کرده است.
عندلیب همدانی تصریح کرد: روشن است که مراد شما در سخنانتان، آزادی مخالف است وگرنه آزادی موافقان که جای بحث ندارد و طبیعتاً وجود دارد؛ به نظر بنده استدلال به سیره نبوی و علوی در این بحث خالی است و بیان نفرمودید که چگونه با مخالف برخورد میکردند. شما به درستی سخن از تحدید آزادی سخن گفتید اما اگر از شما بپرسند همه دعوا سر این است که دولت میگوید من جلوی این آزادی را گرفتم چون اختلال در نظم آزادی دارد ولی مخالفان میگویند ما دنبال اخلال نیستیم بلکه حرفمان را میخواهیم منتقل کنیم؛ در این صورت مرجع تشخیص در اینجا چه کسی است؟ که قول فصل باشد، آیا خود دولت و حکومت، معیار است؟ یعنی قوه مجریه و قضائیه یا نهادی که وظیفهاش دفاع از حقوق مردم باشد و وابسته به دولت هم نباشد.
استاد حوزه علمیه گفت: شما فرمودید یکی از اتمهای حق، استیفای حق است؛ ما چگونه از دولت انتظار استیفای حقوق داشته باشیم و در عین حال معیار تشخیص را برعهده دولت بگذاریم؟ آیا قانون اساسی در این زمینه سخنی دارد یا باید مرجعی تعریف شود؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)