Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ ترجمه فارسی مقاله منتشر شده از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در نشریه فارن پالیسی در پی می آید:

«در سال 2016 دونالد ترامپ به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری وعده داد که به باد دادن ثروت و جان آمریکایی‌ها در جنگ در غرب آسیا پایان دهد. با این حال، او در دوران کاری‌اش، ایالات متحده را بیش از پیش در این منطقه به دام انداخت و چنان به اختلافات دامن زد که اوضاع به نقطه‌ای رسید که یک حادثه کوچک می‌توانست به سرعت از کنترل خارج شده و به جنگی بزرگ منجر شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

دولت جدید در واشنگتن با انتخابی بنیادین روبروست

 

دولت جدید در واشنگتن با انتخابی بنیادین روبروست. یا می‌تواند سیاست‌های شکست‌خورده دولت ترامپ را در پیش بگیرد و به مسیر پست‌انگاری همکاری بین‌المللی و قوانین بین‌المللی ادامه دهد (بی‌اعتنایی‌ای که در تصمیم سال 2018 ایالات متحده به خروج یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک، معروف به توافق هسته‌ای که تنها سه سال پیش از آن توسط ایران، چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلستان و اتحادیه اروپا امضا شده بود، بسیار مشهود بود). یا اینکه دولت جدید می‌تواند مفروضات شکست‌خورده گذشته را کنار گذاشته و ارتقاء صلح و مودت را در منطقه دنبال کند.

جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده می‌تواند با پایان دادن مؤثر سیاست شکست‌خورده «فشار حداکثری» ترامپ و بازگشت به توافقی که سلفش آن را ترک کرد، در مسیری بهتر گام گذارد. در آن صورت، ایران نیز به اجرای کامل تعهداتش ذیل توافق هسته‌ای بازخواهد گشت. اما اگر واشنگتن به جای این کار بر امتیازگیری اصرار کند، این فرصت از دست خواهد رفت.

برخی از سیاستگذاران و تحلیلگران غربی همچنان از «مهار» ایران سخن می‌گویند. اما بهتر است آن‌ها به یاد بیاورند که ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند در منطقه دغدغه‌های امنیتی، حقوق و منافع مشروعی دارد – درست مانند هر کشور دیگری. آن‌ها باید به جای تن دادن به این توهم کهنه که ایران نباید از حقوقی مشابه با دیگر کشورهای مستقل برخوردار باشد، اراده پذیرش آن دغدغه‌ها را داشته باشند. ما همواره به صراحت تمام بیان کرده‌ایم که به هر ابتکاری برای گفت‌وگوی منطقه‌ای که با حسن نیت طرح شده باشد، پاسخی مثبت می‌دهیم. برای ما، حسن نیت، حسن نیت به دنبال می‌آورد.

 

در جست‌وجوی الگویی (پارادایمی) جدید

 

حضور نظامی ایالات متحده در منطقه ما در دو دهه گذشته، خساراتی وصف‌ناپذیر بر جای گذاشته است، بی‌آنکه دستاورد چندانی داشته باشد. به نوشته مؤسسه امور عمومی و بین‌المللی واتسون، جنگ‌های پس از حملات  یازده سپتامبر مستقیما به مرگ دستکم 800 هزار نفر منجر شده – و به صورت غیرمستقیم، به تلفاتی به مراتب بیشتر. از سال 2001، دستکم 37 میلیون نفر در این منطقه مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند.

به واسطه تجاوزات و صادرات تسلیحاتی ایالات متحده، همسایگی ایران به نظامی‌ترین منطقه جهان بدل شده است. عربستان سعودی، با جمعیت بومی کمتر از 27 میلیون نفر، بزرگترین واردکننده جنگ‌افزار در جهان است و عمده این تسلیحات را نیز از ایالات متحده خریداری می‌کند. امارات عربی متحده، یکی دیگر کشورهای پیشتاز در خرید جنگ‌افزارهای آمریکایی، با وجود آنکه جمعیتی کمتر از 1.5 میلیون نفر دارد، در رده هشتم واردکنندگان تسلیحات در جهان قرار دارد. این کشورها با جنگ‌افزارهای خریداری‌شده بارانی از مرگ و خرابی بر سر شهروندان یمنی فرود آورده‌اند و کاخ سفید هم، ابتدا در دوران رئیس‌جمهور باراک اوباما برای این کار به آن‌ها چراغ سبز داد و بعد در دوران ترامپ برای آن‌ها چک سفیدامضا صادر کرد.

در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، واشنگتن تمایلش به درگیری را مستقیما تا دروازه ایران آورد. ژانویه سال گذشته، ایالات متحده سردار قاسم سلیمانی را ترور کرد و با این کار شرایط مشوش منطقه‌ای را که از خشونت‌های تروریستی به ستوه آمده بود، بیش از پیش بی‌ثبات کرد. این قتل، یک فرمانده برجسته در مبارزه علیه گروه به اصطلاح دولت اسلامی (داعش) و دیگر گروه‌های شبه نظامی در عراق و سوریه را حذف کرد – و جنایتی نابخشودنی به فهرست طولانی تجاوزات ایالات متحده علیه ایران افزود.

ایالات متحده نمی‌تواند به سادگی خسارتی را که اقداماتش موجب شده، جبران کند. اما یک دولت جدید می‌تواند به یکی از خطاهای بزرگ دولت قبلی، یعنی خروج سال 2018 ترامپ  از توافق هسته‌ای با ایران، بپردازد. آن رئیس‌جمهور ایالات متحده تلاش کرد تا یک دستاورد دیپلماتیک چندجانبه بزرگ را از میان بردارد و بعد با آغاز کارزاری از جنگ آشکار اقتصادی، مردم ایران را هدف قرار داد تا عملا ایران را به دلیل پایبندی به یک توافق مورد تأیید سازمان ملل متحد تنبیه کند. تحریم‌هایی که دولت ترامپ اعمال و بازاعمال کرده است، حتی واردات اقلام مورد نیاز برای مقابله با همه‌گیری کووید-19 را هم تقریبا ناممکن کرده است. اما این دشواری‌ها، نه ما را به تسلیم واداشت، نه به فروپاشی اقتصاد ما منتهی شد و نه محاسبات راهبردی ما را دستخوش تغییر کرد.

بلکه، همانطور که پیش از این همواره اینطور بوده و همواره همینطور خواهد ماند، فشار علیه ایران، نتایجی در تضاد کامل با آنچه در اصل مد نظر بوده به وجود آورده است. به عنوان نمونه، در سال 2005، ایالات متحده و متحدانش از ایران خواستند از حق غنی‌سازی اورانیوم صرف نظر کند و به نحوی غیرمنصفانه از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحده (علیه ایران) تحریم وضع کردند. با وجود آن فشار اقتصادی، ایران بین سال‌های 2005 تا 2012 تعداد سانتریفیوژهای خود را از 200 به 20000 دستگاه افزایش داد و بیش از 17000 پوند اورانیوم غنی‌شده در سطح 3.67 درصد و بیش از 440 پوند اورانیوم با غنای 20 درصد تولید کرد. به همین ترتیب، کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ هم با گسترش منابع اورانیوم با غنای پایین ما از 660 پوند به 8800 پوند و ارتقاء سانتریفیوژهایمان از مدل قدیمی‌تر IR-1 به مدل به مراتب توانمندتر IR-6، مصادف شده است.

ترک توافق هسته‌ای از سوی ایالات متحده، یک چیز را ثابت کرد – اینکه امضای وزیر خارجه ایران، از امضای رئیس‌جمهور مبسوط الید ایالات متحده وزن بیشتری دارد. حتی اوباما هم نتوانست از تصویب تمدید ده ساله قانون تحریم‌های ایران در کنگره ایالات متحده ممانعت کند، که این نقض روشن همان توافقی بود که دولت او مذاکره کرده بود. بی‌اعتنایی ترامپ به تعهدات ایالات متحده – که نه فقط توافق هسته‌ای، بلکه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که این توافق را تأیید کرده بود را هم نادیده می‌گرفت – این احساس را تقویت کرد که ایالات متحده یک شریک غیرقابل اتکاست.

بنابراین، بله، ایران از ماه می 2019، توانمندی‌های هسته‌ای خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است – اما این کار را در انطباق کامل با بند 36 توافق هسته‌ای انجام داده که به ایران اجازه می‌دهد «اجرای تعهداتش (ذیل توافق) را متوقف کند»، اگر طرف امضاکننده دیگر هم اجرای تعهداتش را متوقف کرده باشد. اگر دولت جدید ایالات متحده امیدوار است که جهت حرکت کنونی را تغییر دهد، باید فورا تغییر مسیر دهد.

حالا باید چه کرد؟

دولت تازه‌وارد بایدن هنوز هم می‌تواند توافق هسته‌ای را نجات دهد، اما مشروط بر اینکه بتواند اراده سیاسی‌ای واقعی را در واشنگتن به منصه ظهور برساند تا نشان دهد که ایالات متحده حاضر است تا شریکی واقعی در تلاش‌های جمعی باشد. دولت ترامپ باید با حذف نامشروط و کاملا مؤثر تمام تحریم‌هایی که از زمان روی کار آمدن ترامپ اعمال، بازاعمال یا ذیل برچسب تازه‌درآمده‌اند، آغاز کند. در مقابل، ایران تمام تدابیر جبرانی را که پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای اجرایی کرده، به عقب بازخواهد گرداند. پس از آن، اعضای باقی‌مانده برجام تصمیم خواهند گرفت که آیا ایالات متحده باید اجازه یابد که کرسی پشت میزی که در سال 2018 آن را ترک کرد، بازپس‌ بگیرد یا نه. بالأخره توافقنامه‌های بین‌المللی، درب‌های گردان نیستند و یک طرف نمی‌تواند بعد از آنکه بر اساس هوی و هوس به سادگی یک توافق مذاکره‌شده را ترک کرد، حق بازگشت خودکار به آن را داشته باشد  - و از مزایای آن بهره‌مند شود.

اگر واشنگتن یا متحدانش در اتحادیه اروپا، برای توافقی که در طول سالیان سال مذاکره، به دقت ساخته و پرداخته شده، مفاد تازه‌ای طلب کنند، این بازگشت به مخاطره خواهد افتاد. بگذارید در این خصوص صریح باشیم: تمام طرف‌های توافق هسته‌ای (از جمله ایالات متحده) توافق کردند تا به دلایلی کاملا عمل‌گرایانه گستره آن را به موضوعات هسته‌ای محدود کنند. ما به دقت بر سر جداول زمانی محدودیت‌های اعمالی توافق مذاکره کردیم و ایران به واسطه همین جداول زمانی، پذیرفت که از بسیاری از منافع اقتصادی منتج از این توافق صرف نظر کند. سیاست‌های دفاعی و منطقه‌ای ایران موضوعی برای بحث نبودند، چراکه غرب حاضر نبود به مداخلات خود در منطقه ما، که چند دهه است به چنین آشوبی دامن زده، پایان دهد و ایالات متحده – و همینطور فرانسه و انگلستان – حاضر نبودند فروش پرسود جنگ‌افزار را، که بر آتش منازعه دمیده و منابع منطقه ما را تحلیل برده است، محدود کنند. ایران به عنوان بخشی از مذاکرات هسته‌ای، محدودیت‌های پنج ساله و هشت ساله‌ای را به ترتیب بر خرید‌های دفاعی و موشکی خود پذیرفت. داد و ستد  - و در حقیقت فداکاری‌هایی – که ما برای تحقق این توافق کردیم، نمی‌تواند از میان برداشته شود؛ نه حالا و نه هرگز. امکان هیچ بازمذاکره‌ای وجود ندارد. ایالات متحده نمی‌تواند اصرار کند که «آنچه برای من است، برای من است و آنچه برای توست، قابل مذاکره است» و خواست خود را بر ایران تحمیل کند.

جدا از موضوع هسته‌ای، ایران همواره آماده بوده تا در مورد مسائلی که منطقه ما را مشوش کرده است، گفت‌وگو کند. اما این مردم منطقه هستند و نه خارجی‌ها، که باید این موضوعات را حل و فصل کنند. نه ایالات متحده و نه متحدان اروپایی‌اش از حق ویژه‌ای برای رهبری یا پشتیبانی از گفت‌وگوهای آینده برخوردار نیستند. بلکه، منطقه خلیج فارس نیازمند یک ساز و کار منطقه‌ای برای تشویق دیپلماسی و همکاری و کاستن از ریسک سوء محاسبه و منازعه است.

ایران مدت‌هاست که از تشکیل یک مجمع گفت‌وگوی منطقه‌ای حمایت می‌کند – از زمان قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 1987 تا ابتکار صلح هرمز معروف به HOPE، که ایران در سال 2019 آن را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه کرد. در چنین مجمعی، کشورها می‌توانند با تدابیر اعتمادساز دغدغه‌های خود را برطرف کرده، گلایه‌های خود را از طریق گفت‌وگو حل کنند و با مشارکت در تلاش‌های دارای منافع متقابل، مسائل مشترک را حل و از منافع جمعی حراست کنند. ابتکار صلح هرمز، پیش‌نویس آینده نیست – هر ساز و کار دائمی‌ای باید به صورت جمعی توسط تمام قدرت‌های منطقه‌ای به دست آید. اما این طرح پیشنهادی، نمایانگر خواست ایران برای داشتن جامعه‌ای قدرتمند، باثبات، آرام و شکوفا از کشورها و عاری از تحمیل هژمونی منطقه‌ای یا جهانی است.

چارچوب ابتکار صلح هرمز بر اصول مورد پذیرش جهانی بنا شده است. احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی از جمله این اصول است. دولت‌های مشارکت‌کننده متعهد می‌شوند که برای نمادهای تاریخی، مذهبی و ملی یکدیگر احترام قائل شده و از مداخله در امور داخلی یا خارجی یکدیگر اجتناب کنند. درون آنچه ما آن را «جامعه هرمز» نامیده‌ایم، کشورها متعهد می‌شوند که مناقشات خود را به شکل صلح‌آمیز حل و فصل کرده و از مشارکت در ائتلاف‌ها یا هم‌پیمانی‌هایی علیه یکدیگر خودداری کنند. در اکتبر سال 2019، حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران برای تمام کشورهای جامعه هرمز یعنی بحرین، کویت، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی و امارات عربی متحده، نامه نوشت تا رسما آن‌ها را به پیوستن به این ابتکار دعوت کند. آن دعوتنامه هنوز روی میز است.

 

دولت‌های منطقه و قدرت‌های خارجی  واقعیات مشخصی را بپذیرند

 

لازمه موفقیت ابتکار صلح هرمز یا هر ابتکار دیگری، آن است که دولت‌های منطقه – و قدرت‌های خارجی – واقعیات مشخصی را بپذیرند. در ابتدا این واقعیت که آینده منطقه می‌تواند و باید تنها توسط مردم این منطقه تعیین شود. هر رویکرد دیگری، محکوم به شکست است. به این منظور، غرب باید از سیاست سرپرستی یا حمایت کور از رفتار بد دولت‌های پیروش به نام مقابله با تهدید موهوم ایران، دست بردارد. تمام دولت‌های ساحلی خلیج فارس، بدون استثنا، باید در هر ابتکار منطقه‌ای شامل شده و هم بازیگران منطقه‌ای و هم بازیگران خارجی باید حقوق ملی مشروع، منافع و دغدغه‌های امنیتی همه را پذیرفته و به آن احترام بگذارند.

غربی‌ها و خصوصا آمریکایی‌ها، اگر می‌خواهند از اشتباهاتی که همواره در گذشته مرتکب شده‌اند، اجتناب کنند، باید درک خود از ایران و منطقه را اصلاح کنند. آن‌ها باید حساسیت‌های مردم منطقه، به خصوص کرامت، استقلال و دستاوردهای ملی آن‌ها را شناخته و آن‌ها را محترم شمارند.

 

پنجره فرصت برای دولت جدید ایالات متحده تا ابد بازنخواهد بود

 

ما در این منطقه قادریم خود مسائل خود را حل کنیم، مشروط بر آنکه خارجی‌ها برای رسیدن به منافع کوتاه‌مدت یا کمک به پیش بردن اهداف مشتریان اخلاق‌ناشناس خود، دست به خرابکاری نزنند. در طول چهار سال گذشته، متأسفانه ما چندین بار در آستانه فاجعه قرار گرفتیم. ایران در طول این دوره، از خود خویشتنداری راهبردی به نمایش گذاشت، اما صبر ایرانی‌ها رو به پایان است و مصوبه‌ای که در ماه دسامبر در پارلمان ما تصویب شد، به وضوح این را نشان می‌دهد: این قانون جدید، ایران را ملزم می‌کند تا اگر تحریم‌ها تا ماه فوریه برداشته نشوند، غنی‌سازی اورانیوم را افزایش داده و بازرسی‌های بین‌المللی را محدود کند.

پنجره فرصت برای دولت جدید ایالات متحده تا ابد بازنخواهد بود. ابتکار عمل صرفا بر عهده واشنگتن است. گام نخست دولت بایدن، باید تلاش برای جبران – و نه تلاش برای سوء استفاده – از میراث خطرناک شکست حداکثری ترامپ باشد. دولت بایدن می‌تواند با حذف تمام تحریم‌های اعمال‌شده از زمان به قدرت رسیدن ترامپ و تلاش برای ورود دوباره و پایبندی به توافق هسته‌ای سال 2015، بدون تغییر مفاد آن که حاصل مذاکرات مشقت‌بار است، آغاز کند. چنین اقدامی، موقعیت‌های تازه‌ای برای صلح و ثبات منطقه ما می‌گشاید.

منبع: جماران

کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 محمدجواد ظریف دونالد ترامپ جو بایدن ابتکار صلح هرمز ترور سردار سلیمانی سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 سازمان ملل متحد ابتکار صلح هرمز توافق هسته ای ایالات متحده دولت ترامپ رئیس جمهور بین المللی دولت جدید منطقه ای تحریم ها منطقه ما دغدغه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۵۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجالی که نماینده مشهد درباره «بمب اتم» برپا کرد؛ کریمی قدوسی کیست؟

زی‌سان: جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در روز‌های اخیر جنجال تازه‌ای به پا کرده که مورد انتقاد شدید در فضای رسانه‌ای قرار گرفته است.  

به گزارش زی‌سان، کریمی قدوسی روز سوم اردیبهشت ماه در توییتی تلویحا مدعی فاصله یک هفته‌ای ایران با آزمایش اتمی شد. او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در صورت صدور اذن تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله می‌باشد»

این اظهار تظر بازتاب وسیعی داشت بسیاری را به تعجب و شگفتی واداشت. ناظران سیاسی می‌گویند این اظهارات می‌تواند مورد سواستفاده دشمنان ایران قرار گیرد. حتی علی اکبر رائفی‌پور سخنران مشهور اصولگرایان مدعی شد که اکانت منتشر کننده توئیت جنجالی، جعلی است.

پیش از ادعای نماینده مشهد، احمد حق طلب، از فرماندهان ارشد سپاه و مسئول حفاظت و امنیت مراکز هسته‌ای در گفتگویی اعلام کرده بود که در صورت حمله اسرائیل به مراکز هسته‌ای کشورش، احتمال تجدیدنظر در دکترین و سیاست‌های هسته‌ای ایران و عدول از ملاحظات پیشین قابل تصور خواهد بود.

اما کریمی قدوسی اکنون و پس از حواشی متعددی که اظهارات او به وجود آورد، در فایلی ویدیویی که در همان اکانت منتشر شده بود، به توضیح در خصوص اظهارات خود پرداخته است.

 او در این فایل ویدیویی گفت: «بعد از انجام عملیلات وعده صادق، صحبت‌هایی که از سوی رژیم صهیونیستی و حامیانش می‌شد این بود که رژیم صهیونیستی به مراکز هسته‌ای جمهوری اسلامی حمله کند و سایت‌های فردو و نطنز را منهدم کند. اینجا فرمانده حفاظت از مراکز هسته‌ای موضعی گرفت که حمله به مراکز هسته‌ای یعنی عبور از خط قرمز‌های جمهوری اسلامی در تولید سلاح هسته‌ای و احتمال داد که اگر دشمن دست به چنین اقدامی بخواهد بزند، فتوا تغییر کند.»

کریمی قدوسی ادامه داد: «اما از نظر فنی آیا ایران قدرت تولید سلاح هسته‌ای را دارد؟ بنابر نقد کارشناسان حتی اطلاع فنی که آژانس دارد و قانون مجلس به نام لغو راهبردی تحریم‌ها که غنای اورانیوم تولیدی را به ۶۰ درصد رساند، کارشناسان به ما گفتند که ما نصف روز زمان لازم داریم که چند آبشار غنی سازی را سری کنیم و غنای اورانیوم تولیدی را از ۶۰ به ۹۰ درصد برسانیم. این چیز خاص و سری نیست و آژانس هم مطلع است. از نظر فنی هم یک امر شدنی و خیلی راحت است؛ بنابراین به لحاظ تولید اورانیوم ۹۰ درصد که سوخت اصلی کلاهک هسته‌ای است، جمهوری اسلامی یک نصف روز زمان لازم دارد، حالا بگوییم یک هفته.»

این سخنان نشان داد که او از اظهارات پیشین خود عقب نشینی نکرده است. اصولا کریمی قدوسی عادت به عقب نشینی ندارد و با وجود اینکه اغلب اوقات ادعاهایش تکذیب می‌شود، اما یا سکوت می‌کند و یا ادامه می‌دهد. 

او در ادامه جنجالی که ساخته است در توئیت دیگری نوشت: «در صورت اذن تا انجام اولین آزمایش ارتقاء برد موشکی به ۱۲ هزار کیلومتر یک هفته فاصله می‌باشد.» برد موشک‌های ایران تا ۲ هزار کیلومتر است و این ادعای او می‌تواند جنجال جدیدی به پا کند.

سخنان کریمی قدوسی صدای بسیاری را درآورده است، روزنامه ایران وابسته به دولت نوشت: «چه عاملی باعث می‌شود تا نماینده‌ای که از قضا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است و باید به دنبال تأمین منافع ملی باشد، با اظهارات نسنجیده و خارج از مسئولیت برای کشور هزینه تراشی می‌کند؟»

این اولین بار نیست کریمی قدوسی در بحث هسته‌ای چالش ایجاد می‌کند او در دولت حسن روحانی این کار را تبدیل به وظیفه اصلی خود کرده بود. 

اما کریمی قدوسی کیست؟  

جواد کریمی قدوسی متولد سال ۱۳۳۴ در مشهد است. آنگونه که در سایت شخصی او آمده است، کریمی قدوسی دوران نوجوانی و جوانی خود را در کنار پدرش و در حرفه خیاطی گذرانده است.

در سن ۲۳ سالگی از بنیانگذاران سپاه خراسان بود که  در دوران هشت سال دفاع مقدس نیز مسئولیت اعزام نیرو و فرماندهی سپاه استان سمنان با تشکیل تیپ ۱۲ قائم را برعهده داشت.

پس از هشت سال جنگ نیز در مدیریت عالی بسیج در استان‌های خراسان بزرگ، فارس، اصفهان و خراسان رضوی حضور داشته است.

سردار جواد کریمی قدوسی  از هفتم خرداد ۱۳۸۷ بعنوان نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس هشتم، نهم و دهم و یازدهم در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حضور دارد.

مدرک تحصیلی او فوق لیسانس حقوق خصوصی است.  

جنگ با دولت روحانی و همه ادعاهایی که تکذیب شد

جواد کریمی قدوسی پیش از آغاز دولت حسن روحانی به عنوان نماینده عضو جبهه پایداری مشهور شد. او با مواضع تند خود در رسانه‌ها به شهرت رسید. اما پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، شهرت کریمی قدوسی به واسطه اظهار نظر‌های خاص و بعضا عجیبش  چند برابر شد.

 اوج گیری شهرت کریمی قدوسی به انتشار متن دست نویس یکی از طرح‌های این نماینده مجلس درباره پرونده هسته‌ای مربوط می‌شود.

کریمی قدوسی در پاییز سال ۹۲ درست چند ماه پس از پیروزی حسن روحانی طرحی را با ۱۱۰ امضا به مجلس ارائه کرد که انتشار تصویر این طرح به شدت خبر ساز شد.

در طرح دو فوریتی که توسط جواد کریمی قدوسی تهیه و به هیات رئیسه مجلس ارائه شده بود، دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهترین مبحث حقوق بین الملل در بحث انرژی اتمی است، اشاره شده و عجیب آنکه هر دوبار هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی نام این معاهده «ام پی تی» درج شده است. یک بار در عنوان طرح ۵ صفحه‌ای و یک بار در متن آن به زبان انگلیسی.

این گاف کریمی قدوسی بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد. حامیان دولت و تیم مذاکره کننده هسته‌ای کریمی قدوسی را به بی سوادی متهم کردند. موضوعی که در یکی از سخنرانی حسن روحانی نیز با کنایه مطرح شد.

کریمی قدوسی سال‌هاست که نشان داده تمایل دارد ایران به سمت ساخت بمب اتم برود. 

کریمی قدوسی چند ماه بعد در اظهار نظری عجیب علیه حسن روحانی او را متهم به افشای اطلاعات فقهی به انگلیسی‌ها کرد. کریمی قدوسی گفت: «آقای رییس جمهور می‌گوید اعتدال یک بینش و روش است آیا بنا ندارید براساس رساله دکترای خود در دانشگاه گلاسکو انگلیس که در موضوع تعطیلی احکام شریعت اسلامی ارائه دادید و اطلاعات مهمی در اختیار انگلیسی‌ها قرار دادید با شعار اعتدال فرقه‌گرایی جدیدی را پایه‌گذاری کنید و یکبار و برای همیشه بگویید زیر لحاف اعتدال چه می‌گذرد؟»

این سخن نماینده مشهد نیز دستمایه طنز پردازی در فضای مجازی شد. این اظهار نظر شباهت زیادی به سخنان حسن عباسی سخنران منتقد دولت که همیشه اظهاراتش جنجال آفرین می‌شود داشت.

کریمی قدوسی همچنین در تیر ماه سال ۹۳ در مهدیه مشهد دولت یازدهم را به براندازی متهم کرد و گفت: «رمزگشایی از شعار اعتدال امر مهمی است چرا که اعتدال پوششی برای براندازی نظام است.» و «اسرار پشت صحنه جریان اعتدال چیزی است که هم اکنون ما به چشم می‌بینیم و اگر جریان اسفناک فتنه اتفاق افتاده است، هم اکنون شعار اعتدال با هدف براندازی نظام، عناصر فتنه‌گر را به مناصب حکومتی گمارده‌اند.»

او بار‌ها و بار‌ها با محمد جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی درگیر شد و اصلا به این موضوع شهرت داشت. از هر فرصتی برای احضار ظریف به مجلس استفاده می‌کرد. در جریان مذاکرات برجام در یک جلسه درگیری تندی میان ظریف و کریمی قدوسی رخ داد.

کریمی‌قدوسی به ظریف گفت: حضرت آقا به شما تذکر داده است؛ اما ظریف به کریمی‌قدوسی گفت: شما دروغ می‌گویید و با این گونه حرف‌ها به آقا تهمت می‌بندید و به آقا ظلم می‌کنید و در آن جلسه هرگز آقا به من تذکر ندادند. شما که در آن جلسه حضور نداشتید و چگونه وقتی در آن حاضر نبودید می‌توانید آنقدر راحت دروغ بگویید؟ که وی نیز در پاسخ به ظریف گفت من در آن جلسه نبودم، اما شنیده‌ام که در این جلسه چه گذشته است؛ و ظریف نهایتاً گفت: شما وقتی نمی‌دانید لطفاً حرفی نزنید و یا از کسی که در جلسه بود به صورت کامل جزئیات را سوال کنید و سپس اظهار نظر کنید، آقای لاریجانی رئیس مجلس در این جلسه بودند و می‌تواند در این مورد شهادت بدهند.

اما در ادامه مروری داریم به ادعاهای تکذیب شده کریمی قدوسی که از هر نماینده‌ای بیشتر است.

۱- تکذیب ادعا درباره دستگیری جاسوس در تیم مذاکره‌کننده از سوی وزارت امور خارجه.

۲- تکذیب ادعا مبنی بر «اعلام برائت انصاری از فتنه» از سوی محمدرضا خباز.

۳- تکذیب ادعای «سخنان هاشمی‌رفسنجانی علیه دولت» به نقل از قدرت‌الله علیخانی.

۴- تکذیب ادعا درباره تقلید صدای حسین فریدون و فریب معاون زنان و خانواده رئیس‌جمهور از سوی روابط‌عمومی معاونت زنان و خانواده.

۵- تکذیب ادعا درباره جعلی‌بودن طرح سه‌فوریتی توقف مذاکرات هسته‌ای از سوی نمایندگان مجلس.

۶- تکذیب ادعا درباره رأی دیوان محاسبات در انفصال از خدمت وزیر اقتصاد و سخنگوی دولت از سوی دادستان دیوان محاسبات.

۷- تکذیب ادعا درباره توافقات هفت‌گانه ایران و آمریکا از سوی وزارت خارجه در اسفند ۹۵ که در آن وزارت خارجه ادعای او را بی‌اساس، مضحک و نمونه دیگری از افترا‌های کذب همیشگی شخص ایشان خواند.

۸- تکذیب ادعا درباره نامه‌نگاری جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، با وزیر امور خارجه آمریکا از سوی روابط‌عمومی وزارت خارجه در اسفند ۹۵ که جواد ظریف در پاسخ به این اظهارات گفت: «صددرصد دروغ است. نه نامه، نه پیام، نه تلفن، نه ایمیل، نه پیامک، نه پیغام و نه «پسغام»؛ فقط خیال‌بافی».

۹- تکذیب ادعا درباره احترام کاوه مدنی به ملکه انگلیس هنگام گرفتن دکترا و اینکه باید برای گرفتن دکترا در انگلیس به ملکه ادای احترام می‌کرد؛ درحالی‌که مدنی از آمریکا دکترا گرفته است.

۱۰- تکذیب ادعا درباره شرکت نفت در دوره زنگنه که با حضور زنگنه در مجلس به ادعا‌های او پاسخ داده شد.

۱۱- تکذیب ادعا درباره نقل‌قولی از ظریف در توییتر.

۱۲- تکذیب ادعا درباره ارتباط حسن روحانی، رئیس‌جمهوری، با MI۶ از سوی سپاه. سردار شریف، سخنگوی سپاه، همان زمان گفته بود این ادعا کذب محض بوده و اظهاراتی از این نوع از سوی این شخص مسبوق به سابقه است! حتی سخنگوی سپاه اعلام کرده بود  «بدیهی است حق پیگیری این ادعا و این‌گونه نقل‌قول‌ها برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محفوظ خواهد بود».

۱۳-تکذیب ادعا درباره بازداشت افرادی در نهاد ریاست‌جمهوری به اتهام ارتباط با کانال آمدنیوز.

۱۴- تکذیب ادعا درباره انتصاب جلیل رحیمی به‌عنوان سفیر ایران در افغانستان.

۱۵- تکذیب ادعا درباره وجود ۸۰ مدیر و مسئول دوتابعیتی در دستگاه‌های اجرائی.

۱۶-تکذیب ادعا درباره ملاقات فخری‌زاده با آمانو.

۱۷-تکذیب ادعا درباره گفت‌وگوی مداخله‌جویانه سفیر انگلستان با کمال خرازی.

۱۸-تکذیب ادعا درخصوص ارتباط فامیلی نامزد عدنان خاشقجی با بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت دوازدهم. همسر این میلیاردر عربستانی در واقع دختر پری زنگنه است که خود یکی از هنرمندان مشهور و صاحب‌نام موسیقی ایران است. این خانواده اصالتی کاشانی دارند در حالی که بیژن زنگنه اهل کرمانشاه است.

کریمی قدوسی حالا در دولت ابراهیم رسیسی کمتر اظهار نظر می‌کند، دست کم دولتمردان را متهم نمی‌کند در نتیجه کمتر هم تکذیب می‌شود. حتی اظهارات اخیر او هم با واکنش قابل توجهی از سوی دولت رئیسی همراه نبوده است اما ناظران معتقدند سخنان او می‌تواند به راحتی مورد بهره برداری کشورهای غربی و رژیم اسرائیل قرار گیرد و برای ایران دردسر ساز شود. 

البته پیشتر کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران هم گفته بود: «توانایی تولید بمب اتمی داریم، اما قصد تولید نداریم.»

سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • دعوای «تیک تاک» و جو بایدن بالا گرفت
  • واکنش عجیب مدیرعامل تیک تاک به اقدام جو بایدن
  • عزم تیک‌تاک برای مقابله با فشار دولت آمریکا
  • جنجالی که نماینده مشهد درباره «بمب اتم» برپا کرد؛ کریمی قدوسی کیست؟
  • اکثر آمریکایی‌ها معتقدند حمایت بیش از حد واشنگتن از تل‌آویو هدر دادن دلارهایشان است
  • واکنش سفیر روسیه در آمریکا به کمک‌های جدید به اوکراین
  • سرنوشت سیاسی بایدن در گروِ تحریم نفتی ایران | فارن پالسی: بایدن به دام افراطیون برای تحریم ایران نیفتد
  • آمریکایی‌ها در دوران بایدن گرسنه شدند
  • کارشناس مسائل خاورمیانه: بایدن سیاست دودولتی را کنار گذاشت
  • بایدن سیاست دودولتی را کنار گذاشت/ آمریکا در قبال فلسطین بر خلاف منافع ملی خود عمل کرد