اختلاف محمود واعظی با اصلاحطلبان جدی است؟
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۷۸۷۰۵
رویداد۲۴ محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی، باز هم به انتقاد از اصلاحطلبان پرداخته و این بار به بهانه سخنان اخیر صادق خرازی این گزاره را که او به طور کلی با اصلاحطلبان مشکل دارد، تشدید کرده است. چند روز پیش خرازی و عارف در نشست حزب ندای ایرانیان گفته بودند که نباید با نامزد غیراصلاحطلب یا به تعبیری عاریهای و اجارهای وارد انتخابات شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واعظی همچنین گفته است: «آنها با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند و فعالیتهای آنها در چه حدی بود. این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدهاند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند». واعظی چندی پیش هم مشابه این سخنان را به زبان آورده و گفته بود که هیچ ائتلافی میان روحانی و اصلاحطلبان در کار نبوده است؛ البته وقتی واکنشها به این سخنان زیاد شد، او از حرف خود قدری عقبنشینی کرد و گفت که با اصلاحطلبان تندرو ائتلاف نداشتیم و به تعریف ائتلاف پرداخت که بههیچوجه برای نیروهای سیاسی اصلاحطلب قانعکننده نبود. پس از این سخنان محمدرضا عارف در جلسهای که در ماه رمضان میان تنیچند از اصلاحطلبان با روحانی برگزار شد، درخواست کارگروهی برای هماهنگی بیشتر دولت و اصلاحطلبان را داد که در همان جلسه روحانی به واعظی دستور داد که با هماهنگی عارف این کارگروه تشکیل شود که گفتنی است هیچگاه چنین کارگروهی تشکیل نشد.
افزون بر این، بعد از انتخابات سال ۹۶ و حضور مؤثر اسحاق جهانگیری در مناظرههای انتخاباتی در پی کمرنگشدن نقش جهانگیری در دولت گفته میشد که نقش و تأثیر واعظی باعث به انزوا راندهشدن جهانگیری شده است که البته این گزاره هیچ وقت به طور رسمی تأیید نشد، اما بههرحال جهانگیری همین چند وقت پیش گفت که در دولت اختیار عوضکردن منشی خود را نیز ندارم. فارغ از اینها ذکر چند نکته در نقد سخنان واعظی لازم است.
۱. محمود واعظی میگوید که صادق خرازی مشخص کند که در رأیآوردن روحانی چه نقشی داشته است؛ این سخن در حالی است که به نظر میرسد اساسا سخن واعظی خروج موضوعی دارد، زیرا نه در سخنان عارف و نه در سخنان خرازی حرفی از نقش فردی به میان نیامده است و خرازی از منع حمایت جمعی اصلاحطلبان از نامزد غیراصلاحطلب سخن گفته است که این سخن میتواند از سوی هریک از اصلاحطلبان مطرح شود. واعظی میکوشد دغدغه اخیر اصلاحطلبان را به مواضع فردی و شخصی تقلیل دهد، درصورتیکه وقتی گفته میشود حمایت همه اصلاحطلبان از روحانی باعث رأیآوری او شد، دیگر خرازی و غیرخرازی موضوعیت ندارد و او نیز از نقش فردی خود سخن نگفت.
۲. واعظی مدعی است که براساس نظرسنجیها روحانی جزء نفرات اول و دوم بود. این ادعا هم در حالی است که مشخص نمیکند اگر در وهله نخست حمایت هاشمیرفسنجانی و سپس حمایت خاتمی و مجموعه اصلاحطلبان در کار نبود، حسن روحانی بهعنوان چه نیرویی شناخته میشد که میتوانست در نظرسنجیها نفر رأی بالایی داشته باشد؟ روحانی یک نیروی کاملا اصولگرا بود که خاستگاه حزبیاش سالها جامعه روحانیت بود. او همچنین در مقطعی دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشت که صرف این موضوع طبیعتا نمیتوانست رأیش را بالاتر از عارفی ببرد که با کارنامه معاون اولی دولت اصلاحات به میدان آمده بود. پرواضح است که اگر حمایت اصلاحطلبان در کار نبود و روحانی با هویت فردی خود به میدان میآمد، بهعنوان یک نامزد اصولگرا شناخته میشد و همه ازجمله واعظی نیز میدانند در میان نامزدهای اصولگرایی مانند محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی در کسب رأی از سرمایه اجتماعی اصولگرایان نوبت به روحانی نمیرسید.
بیشتر بخوانید: ماجرای توهین احمد جهان بزرگی به حسن روحانی/ چرا صدا و سیما به جای نقد هتاکی میکند؟
۳. اینکه گفته میشود اصلاحطلبان از مقطعی به بعد به این نتیجه رسیدند که باید از عارف عبور کنند و از روحانی حمایت کنند، درست است، اما روایت واعظی با روایت اصلاحطلبان در رسیدن به این نتیجه متفاوت است. اصلاحطلبان در ابتدا بنا داشتند از سیدمحمد خاتمی حمایت کنند و وقتی که او در انتخابات نامزد نشد، نوبت به حمایت از اکبر هاشمیرفسنجانی رسید. هاشمی در انتخابات سال ۹۲ ردصلاحیت شد و همه نگاهها به سمت محمدرضا عارف، بهعنوان یک نامزد کاملا اصلاحطلب رفت.
براساس شواهد و قرائن گزینه نهایی اصلاحطلبان عارف بود تا آنکه به گفته ابراهیم اصغرزاده، هاشمی بر حمایت از روحانی اصرار کرد. او در گفتگو با «شرق» گفت: «آقای هاشمی بعد از رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان سرمایه اجتماعیاش را در مذاکره با اصلاحطلبان روی میز گذاشت و اصرار کرد که فقط باید از آقای روحانی حمایت کرد و زیر بار حمایت از آقای عارف نرفت. درواقع اصلاحطلبان با آقای هاشمی ائتلاف کردند، نه با آقای روحانی. تصوری هم که اصلاحطلبان از وضعیت سیاسی آن زمان داشتند این بود که مشکل اصلی کشور پرونده هستهای است و به دلیل آنکه آقای روحانی سابقه خوبی در این عرصه داشت، به نظر میرسید که میتواند پرونده هستهای را بهخوبی پیش ببرد. به دلیل این موارد اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردند، اما آقای روحانی بعد از انتخابات گفت که وامدار هیچ گروهی نیست».
این گزاره کاملا خلاف آنچیزی است که واعظی میگوید و اصلا اینطور نبوده که اصلاحطلبان به دلیل آنکه به این نتیجه رسیده باشند که عارف پایگاهی ندارد از روحانی حمایت کرده باشند؛ بلکه به دو دلیل، نخست جلوگیری از اختلاف میان خود و هاشمی مانند آنچه در سال ۸۴ به وقوع پیوست و دوم برای پیشبرد مذاکرات هستهای، روحانی را به عارف ترجیح دادند و چه بسا اگر هاشمی به این شکل از روحانی حمایت نمیکرد همه سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پشت عارف جمع میشد و شاید نتیجه انتخابات طور دیگری رقم میخورد.
۴. واعظی با ادبیاتی عجیب میگوید که اصلاحطلبان حرفهای بیربط میزنند و طلبکار هستند و این در حالی است که روحانی به جز جهانگیری بهعنوان یک نیروی شاخص اصلاحطلب -که آن هم در دولت دوم به حاشیه رانده شد- از هیچیک از اصلاحطلبانِ شاخص استفاده نکرد و حتی در دولت دوم به گفته بسیاری دولت روحانی به سمت اصولگرایان متمایل شد؛ از سوی دیگر، چرا واعظی و نزدیکان حزب اعتدال و توسعه چنین موضوعاتی را پیش از انتخابات سال ۹۶ مطرح نمیکردند؟ آیا اینطور نبود که ایشان تمایل داشتند بار دیگر سبد رأی اصلاحطلبان را با خود به همراه داشته باشند و پس از آنکه مقصود حاصل شد، دو رأی بالای ۹۲ و ۹۶ را به حساب خود تلقی کنند؟ همه اینها در حالی است که با عملکرد مورد انتقاد روحانی قضاوت مردم آن است که گزینه پیشنهادی اصلاحطلبان نتوانست به تمام خواستههای مردم جامه عمل بپوشاند و بهنوعی اصلاحطلبان هزینه حمایت خود را پرداخت کردند؛ چنانکه دیدیم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند سال ۹۸ سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پا به میدان نگذاشتند. در حقیقت اگر به افکار عمومی هم رجوع شود، میتوان دریافت که دولت روحانی نتیجه حمایت اصلاحطلبان پنداشته میشود و اگرچه این امر در حال حاضر امتیاز منفی برای اصلاحطلبان محسوب میشود، اما بههرحال حکایت از یک امر واقع دارد که واعظی، تیم اعتدال و توسعه و حتی روحانی نمیتوانند آن را انکار کنند.
۵. نکته پایانی آنکه گرچه شاید به معنای دقیق کلمه اصلاحطلبان با روحانی «ائتلاف» نکردند، زیرا ائتلاف بعد از تشکیل دولتها انجام میشود، اما اصلاحطلبان در یک حمایت اخلاقمدارانه از حسن روحانی حمایت کردند تا اولا مانع استمرار تندروی در کشور شوند و ثانیا مذاکرات هستهای به نتیجه برسد.
اصلاحطلبان آنطور که سیدمحمد خاتمی هم بارها در محافل سیاسی گفته است، هیچ انتظاری از دولت برای دادن مسئولیت به نیروهای اصلاحطلب نداشتهاند و صرفا همین که کشور بر مدار تعقل و برنامهریزی پیش برود، برای اصلاحطلبان کافی بود تا جایی که این حسن نیت را میتوان در سخنان سعید حجاریان بعد از انتخاب روحانی در سال ۹۲ مشاهده کرد که او گفت: «ما حاضریم دندانه کلید روحانی باشیم» و اگر انتقادهایی مطرح شد، پس از آن بود که دولت برخلاف عملکردش در دوره اول نتوانست آنطور که باید و شاید عمل کند و تمام اینها برخلاف منطق حرفهای واعظی هیچ ارتباطی به سهمخواهی اصلاحطلبان از قدرت نداشته است. دیگر آنکه گرچه شاید بتوان گفت از لحاظ نظری ائتلاف رخ نداده است، اما اخلاق سیاسی اقتضا میکند علت تامه رأیآوری روحانی که همان سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان بوده است، انکار نشود.
منبع: روزنامه شرق لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 انتخابات 1400 محمود واعظی انتخابات 1400 روحانی حمایت سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان آقای روحانی حسن روحانی هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۷۸۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاصله بین محمود احمدی نژاد و صادق محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.
محمود عباسزاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.»
او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»
بخش هایی از گفتگو با محمود عباسزاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)
****
*آقای عباسزاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟
در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دورهای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدینژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدینژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.
فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شدبا توجه به اینکه بنده هر دو نفر را میشناختم از ابتدا متوجه تفاوتهای فکری این دو نفر میشدم کما اینکه در شکلگیری جبهه پایداری که بنده فکر میکنم پایهگذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدینژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوتها آشکارتر و روشنتر شد.
بنده دو جریان احمدینژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیشبینی نمیکنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدینژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوتهای فکری ساختاری دارند.
سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟
از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمیتوانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استانهای ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.
آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارسآباد وارد ایران میکرد، کامیونهای آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را میپیموندند، به سمت جلفا میرفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان میشدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل میدهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده میکنیم و کامیونها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمیروند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف میکنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز میدهیم.
نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیمما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.
البته این کار را به کارگزار میدادند که انجام دهد به این ترتیب که به او میگفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاحطلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه میخواهند را اثبات کنند.
هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...
خیر، هیچکس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدینژاد بود که بعد اصلاحطلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاحطلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمیشد اینها نمیتوانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)
*همه پولهای ناشی از سوآپ...
من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.
محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدینژاد نشد؟
آن زمان سازمان همیاریهای احمدینژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاستگذاری هیئت امناء هزینه میشد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاریهای شهرداری قرارداد میبستند و این کار را انجام میدادند، لذا کارگزار سود میکرد.
*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...
بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم استفاده میکرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق میبرد، سود میکند. در این مورد خیلی حرفها گفته شد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751