جوان20ساله: از خانواده ام قهر کردم و جایی برای خوابیدن نداشتم/به قتل اعتراف کردم تا در زندان بخوابم
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۰۱۳۸۱
آفتابنیوز :
ساعت 3 بامداد دوشنبه 6 بهمن مرد میانسالی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت من نگهبان ساختمانی در نزدیکی راهآهن تهران هستم. داخل اتاقک نشسته بودم که ناگهان پسر جوانی هراسان چندین بار به شیشه اتاقک نگهبانی زد. آن موقع شب، دیدن پسر جوانی با آن وضعیت برایم عجیب بود. در را برایش باز کردم وی مضطرب و نگران برایم تعریف کرد که با چند نفر درگیر شده و یکی از آنها را به قتل رسانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با تماس مرد نگهبان، مأموران به محل رفته و بعد از هماهنگیهای قضایی پسر 20 ساله بازداشت و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.
صبح روز گذشته پسر جوان برای تحقیقات درباره این ماجرا به دادسرا منتقل شد، اما این بار جنایت را انکار کرد و گفت: من قتلی مرتکب نشدهام اما چون جایی برای خوابیدن نداشتم چنین ادعایی را مطرح کردهام. این در حالی بود که در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد پسر جوان به نام پرهام، چندین سابقه ضرب و جرح و درگیری در پرونده خود دارد.
بازپرس حبیبالله صادقی دستور تحقیقات درباره اظهارات متهم و شناسایی خانواده او را صادر کرد. به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
گفتوگو با متهم
چرا به قتل اعتراف کردی؟ من کسی را نکشتهام. فقط چون جایی برای ماندن نداشتم به دروغ به نگهبانی که در آن اطراف بود گفتم که با چند نفر درگیر شدم و کسی را کشتهام تا بتوانم جایی برای ماندن داشته باشم. نمیدانستم شب کجا بخوابم و چکار کنم که ناگهان این ایده به ذهنم رسید و این دروغ را گفتم.
آن موقع شب آنجا چکار میکردی؟ با مادر و خواهرم از شهرستان محل زندگیمان که در غرب کشور است با خودرو خودم راهی تهران شدیم. قرار بود به خانه خواهرم برویم که نزدیکی ریل راهآهن با مادرم و خواهرم دعوایم شد. آنقدر عصبانی شدم که از ماشین بیرون آمدم و در حالی که سوئیچ را از روی ماشین برداشتم آنجا را ترک کردم.
آنها را در تاریکی شب و کنار ریل راهآهن رها کردی؟ از دستشان عصبانی بودم. البته داخل شهر تهران این اتفاق افتاد و حدود 10 دقیقه با خانه خواهرم فاصله داشت، قطعاً آنها خودرویی گرفته و آنجا را ترک کردهاند. اما خودم جایی برای ماندن نداشتم. چون با خانوادهام قهر کرده بودم، نمیخواستم نزد آنها برگردم. داییام در اطراف کرج کار میکند. من هم میخواستم برای کار نزد او بروم و جوشکاری کنم اما چون با آنها قهر کرده بودم نزد او هم نرفتم.
سر چه موضوعی با خانواده ات دعوا کردی؟ سه سال است که پدر و مادرم از هم جدا شدهاند و من زندگی سختی را تحمل کردهام. مادرم مدام سرزنشم میکند که بیکاری، درس نخواندهای به فکر زندگی نیستی و همش دنبال رفیق بازی و خوشگذرانی هستی در صورتی که من چنین آدمی نیستم.
با این وضعیت پول خرید ماشین را از کجا آوردی؟ چند وقت قبل تصادف کردم و 110 میلیون تومان دیه گرفتم من هم پول دیه را دادم و یک خودرو خریدم.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۰۱۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل اسیدی مرد جوان با انگیزه مرموز!
به گزارش خبرنگار جامجم، بیست و هشتم اسفند سال گذشته مردی به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران رفت و شکایت کرد که پسر ۲۴ سالهاش ناپدید شده است. با تحقیق از او معلوم شد فرشید، پسرش در غرب تهران در خانه اجارهای تنها زندگی میکرده و قرار بوده به زودی با دوستش شاهین کافیشاپی را راهاندازی کنند اما چند روز است که ناپدید شده و کسی از او خبری ندارد.در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت دو هفته بعد برادر مرد گمشده به پلیس آگاهی آمد و گفت: شاهین، دوست برادرم با من تلفنی حرف زد و مدعی است که برادرم مردی را کشته و اکنون به ترکیه رفته است.
شاهین به پلیس آگاهی تهران احضار و در تحقیقات گفت: فرشید دوستم بود و میخواستیم با هم یک کافیشاپ راهاندازی کنیم اما او تلفنی به من گفت که با مردی اختلاف داشته و در دعوا با او این مرد را با قمه کشته است. خواست کمک کنم جسد را جابهجا کنیم که ترسیدم و قبول نکردم. روز بعد با اصرار به دیدنش رفتم که یک قمه به من داد و آن را در سطل زباله انداختم. بعد به روستایی در نقطه صفر مرزی رفت تا با یک قاچاقبر راهی ترکیه شود.
از آنجا که روز بعد از ناپدید شدن مرد جوان، چهار میلیون تومان از حساب بانکیاش برداشت و بابت خرید یک بشکه ۲۲۰ لیتری، اسید و محلول اسید، لباس و وسایل آزمایشگاهی به حساب مردی واریز شده بود این مرد شناسایی و از او تحقیق و مشخص شد دختری ۲۱ ساله این اموال را خریده است. ماموران با بررسی دوربین مغازه این دختر را شناسایی و چند روز پیش بازداشت کردند که در تحقیقات گفت: سه سال قبل با شاهین آشنا شده و قرار بود ازدواج کنیم. یک روز ساعت چهار صبح شاهین تلفنی به من خبر داد که مردی را کشته است. ظهر به خانهام آمد و ناهار خوردیم و گفتم تو واقعا آدم کشتهای که مدعی شد دروغ گفته و این چالش اینستاگرامی بوده تا بفهمد من به او علاقه دارم یا نه؟ بعد با هم رفتیم و یک سگ برایم خرید. مدعی شد برای مشتریاش یک بشکه وسایل آزمایشگاهی، لباس و ... باید بخرد. با هم رفتیم و آن را خریدیم و با خودرویم به خانهای در غرب تهران بردیم. او وسایل را به طبقه سوم خانه برد و من در خیابان بودم. بعد از این ماجرا دیگر او را ندیدم.
با کشف این سرنخ، شاهین نیز بازداشت شد و با تایید گفتههای این دختر مدعی شد بشکه را برای دوستش خریده است.
ماموران در گام بعدی از تحقیقات به خانه مورد نظر رفتند که معلوم شد آنجا متعلق به مرد گمشده بوده و لکههای خون در آنجا یافتند. همچنین خودروی دختر بازداشت شده را بررسی کردند و لکههای خون در آن به دست آوردند. آزمایشها نشان داد لکههای خون با گروه خونی مرد گمشده مطابقت دارد و احتمال به قتل رسیدن وی میرفت. همچنین در بررسی پیامکهای تلفن این مرد جوان معلوم شد او پیامک عجیبی به یکی از دوستانش داده است که بیل را برایم بخر. بنابراین این مرد نیز بازداشت و در تحقیقات گفت: من دوست شاهین هستم. او به من زنگ زد و گفت که دوستش را به قتل رسانده است. از من خواست به خانهاش بروم و بیل بخرم تا جسد را دفن کنیم. اما نتوانستیم او را دفن کنیم و جسد را در بشکهای که خریده بود گذاشت و در لواسانات رها کرد.
غلامحسین صادقزاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: ماموران در بررسی پروندههای اجساد مجهولالهویه متوجه شدند، در نخستین روز فروردین جسد سوخته مرد جوانی در اطراف یکی از روستاهای بخش لواسانات داخل بشکهای فلزی پیدا شده بود. بنابراین ماموران احتمال میدهند جسد متعلق به همین مرد گمشده باشد. تحقیقات از متهمان پرونده همچنان ادامه دارد.