روایت جهانگیری از مادری که پسرش جانش را فدای جنگل های زاگرس کرد
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۷۶۹۵۹
به گزارش جماران؛ نخستین جلسه ستاد ملی راهبری حمایت از جنگلهای زاگرس ظهر امروز(دوشنبه) به ریاست معاون اول رییس جمهور برگزار شد.
جهانگیری با تاکید بر اهمیت صیانت از منابع طبیعی اعم از جنگلها و تالاب های کشور، گفت: جنگلهای زاگرس از کانون های حیات و زندگی در ایران است و حفاظت از این جنگلها که نقش بسزایی در حیات منطقه و نسل های آینده دارد، باید دغدغه و وظیفه همه دستگاه های حاکمیتی و مردم باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون اول رییس جمهور با اشاره به اینکه موضوع حمایت از جنگلهای زاگرس جزو اولویت های نخست کشور است که همه روی آن تفاهم و اشتراک نظر دارند ، گفت: این واقعیت که آب، خاک و حیات بخش وسیعی از ایران به جنگلهای زاگرس وابسته است، نشان می دهد که باید برای حفاظت از این منابع ارزشمند، همه تلاش خود را به کار گیریم.
وی با اشاره به مطلب بیان شده از سوی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در خصوص مادر یکی از جوانانی که در مهار آتش سوزی اخیر در این استان جان خود را فدا کرد، گفت: وقتی مادری با اشاره به نام فرزندش البرز می گوید " البرز را برای حفاظت از زاگرس دادم" نشان می دهد که موضوع صیانت از جنگلها، موضوعی مهم برای مردم و افکار عمومی است که نیازمند فداکاری در این زمینه است.
دکتر جهانگیری با توجه به دستور رئیس جمهور بر تشکیل کمیته ای برای انجام سیاست گذاری و هماهنگی به منظور حمایت از جنگلهای زاگرس تاکید کرد و گفت: دبیرخانه این کمیته باید در سازمان جنگلها و مراتع کشور باشد که بتواند با کمک سایر دستگاه ها در این زمینه اقدامات موثر انجام دهد.
معاون اول رییس جمهور اظهار داشت: تدوین سند جامعی با عنوان حفاظت و احیا از جنگلهای زاگرس یک ضرورت است. در این سند باید فهرست موضوعات اصلی درباره جنگلهای زاگرس تهیه و مسئول هر یک از موضوعات مشخص شود و به طور دقیق تعیین شود که چه دستگاه هایی و ظرف چه زمانی باید وظیفه واگذار شده را به انجام برساند. پس از تهیه این سند جامع با در نظر گرفتن جوانب حقوقی می توان آن را در دولت تصویب کرد یا اگر لازم بود آن را به مجلس فرستاد تا پشتوانه قانونی نیز پیدا کند.
وی به موضوع آفت و بیماری درختان بلوط در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: این موضوع که باعث شده تا بیش از 1 میلیون و 450 هزار هکتار از پهنه 6 میلیون هکتاری جنگلهای زاگرس دچار آفت شود، اتفاق ناخرسندی است. سازمان جنگلها و مراتع باید به طور ویژه روی مسئله آفت و بیماری متمرکز شود و بطور مرتب گزارش های خود از نتیجه اقدامات و مطالعاتشان را در اختیار ستاد قرار دهد. در این زمینه با کمک سازمان برنامه و بودجه می توان از محققان خارجی نیز استفاده کرد اما باید خروجی این مطالعات و اقدامات در آینده نشان از مسلط شدن به اوضاع و کم شدن سطح گسترش آفت باشد.
دکتر جهانگیری با تاکید بر اینکه موضوع آتش سوزی و اطفاء حریق مربوط به ستاد مدیریت بحران در وزارت کشور و وزارت دفاع، پشتیبانی نیروهای مسلح و همکاری استانداری ها است، گفت: آتش سوزی در جنگلها بصورت عمدی یا غیرعمدی روح مردم را آزار می دهد. موضوع اطفاء حریق و تجهیز به امکانات مورد نیاز موضوعی جدی است و ستاد مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه نیز باید همانطور که برای سیل و زلزله دستورالعمل های خاص دارد برای مهار آتش سوزی در جنگلها نیز با حساسیت دستورالعمل تهیه کند.
معاون اول رییس جمهور افزود: به منظور تسریع در اطفاء آتش سوزی ها باید با مدیریت ستاد بحران، تجهیزات بالگردی و هوایی در استان ها مستقر شوند. اگرچه ممکن است که حوادث آتش سوزی تلفات کمتری از سیل و زلزله داشته باشد اما از بین رفتن درختان بلوط و پوشش گیاهی نیز ضایعه بزرگی است. اینکه یک درخت بلوط به 50 تا 100 سال زمان برای رشد و نمو نیاز دارد، نشان از ضرورت حفاظت از این درختان و اهمیت این جنگلها دارد.
وی ضرورت موضوع آبخوان داری و آبخیز داری را نیز در مقطع کنونی با اهمیت دانست و گفت: این سیاست جزو مهمترین سیاست های دولت است که بودجه خوبی نیز برای احیای آن درنظر گرفته شده است.
دکتر جهانگیری بر تجهیز سازمان هواشناسی در منطقه زاگرس به منظور دستیابی به آخرین اطلاعات مربوط به تغییرات آب و هوایی تاکید کرد و گفت: مشارکت مردم در موضوع حمایت از جنگلها از اولویت ها است و باید در ستاد ملی راهبری حمایت از جنگلهای زاگرس نیز سمن های فعال محیط زیستی حضور داشته باشند. مردم و سازمان های مردم نهاد به درستی حساسیت ویژه ای نسبت به محیط زیست کشور دارند و هر چند ممکن است به دولت نقدهایی هم داشته باشند اما از دل این نقدها است که برنامه ریزی و جهت گیری درست انجام می شود.
وی افزود: تقویت نیرو و یگان حفاظتی از جنگلها هم موضوع مهمی است که باید جدی گرفته شود. بسیار تاثر برانگیز است که گفته می شود درصد زیادی از آتش سوزی ها به طور عمدی است. استانداران محترم می توانند در این خصوص راهکارهای مناسبی به ستاد ارائه کنند.
دکتر جهانگیری با اشاره به اینکه منطقه جنگلی زاگرس منابع بسیار زیادی برای بهره برداری دارند، گفت: رشته کوه زاگرس از شمال غرب کشور تا جنوب شرق را در بر می گیرد و علاوه بر معادن، گیاهان دارویی در این منطقه به وفور وجود دارد که درآمد زا است و می توان با تفاهم با مردم علاوه بر کمک به اقتصاد خانوارها، بخشی از درآمدهای ناشی از صادرات گیاهان دارویی را برای نگهداری و پایداری این مناطق استفاده کرد.
معاون اول رییس جمهور در عین حال افزود: هرگونه بهره برداری از منابع طبیعی باید با ضوابط سخت گیرانه توام باشد که به آب، خاک و هوا آسیبی نرسد، اصول این قراردادها نیز باید در دبیرخانه ستاد تهیه شود.
وی به موضوع سوزاندن درختان توسط خانوارهایی که در داخل عرصه جنگلی زاگرس زندگی می کنند اشاره کرد و گفت: دولت می تواند سوخت این خانوارها را تامین کند و استانداری ها باید راهکارهای مناسب در این خصوص ارائه دهند.
در این جلسه که وزرای جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و استانداران لرستان و کهگیلویه و بویراحمد حضور داشتند، گزارشی در خصوص وضعیت جنگلهای زاگرس و آسیب ها و برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت برای حمایت از این جنگلها ارائه شد. براساس این گزارش 40 درصد نزولات جوی و 25 درصد آبهای جاری کشور در حوزه زاگرس اتفاق می افتد و بیش از 70 درصد عشایر و 50 درصد واحدهای دامی کشور در این حوزه قرار دارند. مهمترین مشکلات این پهنه جنگلی تغییرات اقلیمی، استفاده بیش از حد ظرفیت برای تعلیف دام، حریق،زراعت و تصرف جنگل، فرسایش و سیل، قطع درخت و سرشاخه درختان و آفات و بیماریها است.
در این گزارش که از سوی سازمان جنگلها و مراتع ارائه شد، مهمترین اقدامات شاخص ساز تهیه نقشه منابع جنگلی، اتمام کاداس، افزایش سطح ذخیره گیاهان جنگلی، اجرای عملیات آبخیزداری، جلب مشارکت مردم، استفاده از ظرفیت های بین المللی، تشدید اقدامات حفاظتی، پایش مستمر و کنترل آفات و بیماری های جنگلی و تغییر الگو و تامین سوخت خانوارهای ساکن در این منطقه بوده است.
منبع: جماران
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 اسحاق جهانگیری جنگل های زاگرس آتش سوزی در جنگل ها آتش سوزی در جنگل های زاگرس جشنواره فیلم فجر سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 معاون اول رییس جمهور جنگلهای زاگرس حمایت از جنگلها دکتر جهانگیری آتش سوزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۷۶۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فیلیپه نیستروم؛ ماجرای گدایی و اعتیاد قهرمان دوچرخهسواری جهان
نیستروم متولد کاستاریکا است، پدرش از اهالی این کشور و مادرش یک امدادگر آمریکایی بود. به دلیل شغل مادرش، اغلب توسط افراد مختلفی نگهداری میشد و به همین دلیل در دوران کودکی، آسیبهای فروانی دید و بسیار آسیبپذیر شد.
نیستروم که خاطرات تلخ بسیاری از کتکهایی که خورده است و همچنین آزارهای جنسی دوران کودکی دارد، میگوید: «هشت سال اول زندگیام را فقط در وحشت گذراندم. هر بار که در باز میشد، نمیدانستم قرار است چه اتفاقی بیافتد. کاملاً درمانده بودم و نمیدانستم چه کار کنم.»
وقتی بزرگتر شد، سوءاستفادهها متوقف شدند، اما اثرات آنها باقی ماند. او بی دست و پا و گوشهگیر شده بود و اغلب در خانه دعوا و درگیری داشت و در مدرسه اذیت میشد.
تنها زمانی که در زمین ورزش و مشغول فوتبال یا ژیمناستیک بود، احساس راحتی میکرد. به قول خودش: «هر چیزی که من را از خانه دور نگه میداشت، آرامم میکرد».
در اواخر نوجوانی یک فوتبالیست خوب شده بود و فکر میکرد میتواند به صورت حرفهای ادامه دهد. اما مصدومیت مانع شد و اجباراً رویای خود را رها کرد.
او میگوید: «نمیدانستم چه خواهد شد، هر کاری از دستم بر میآمد، در فوتبال و ورزش انجام داده بودم تا اتفاق خوبی بیافتد. اما همه چیز از دست رفت.»
نیستروم در حالی که با ناامیدی و افسردگی دسته و پنجه نرم میکرد، راهی را آغاز کرد که زندگیاش را برای همیشه تغییر داد.
نیستروم در نوجوانی، همراه با پدربزرگش قبل از شروع یک مسابقه دو؛ یکی از ورزشهای مورد علاقهاش
نیستروم در اواخر نوجوانی بیشتر وقت خود را صرف حضور در مهمانی و نوشیدن مشروب و مصرف مواد میکرد و به این ترتیب پذیرشی که همیشه به آن نیاز داشت را بدست میآورد.
او میگوید: «از یک نوجوان منزوی و نه چندان محبوب، تبدیل شدم به کسی که همه من را روح مهمانیها میدانستند و دعوت میشدم برای همراهی آنها در نوشیدن و مصرف مواد.»
آن جوان آسیب دیده از آزار و اذیت دوران کودکی، حالا راه فراری یافته بود، راهی که برای بیشتر مردم تفنن بود، اما برای او تبدیل به اعتیاد شده بود.
کمی بعد در مرکز تماس یک بنگاه شرطبندی آمریکایی مشغول به کار شد. در محیط کار هم مانند کلوپهایی که میرفت، به مصرف مواد مخدر و الکل ادامه داد.
نیستروم میگوید: «در ابتدا، مصرف یک گرم کوکائین برای یک یا دو هفته، طول میکشید. اما کم کم مصرفم بیشتر شد و در محیط کار مرخصی ساعتی میگرفتم تا مصرف کنم.»
نیستروم به یاد میآورد که یکی از همکارانش به او هشدار داد که کوکائین «مرگ سفید» است. اما او اهمیتی نداد، تا اینکه سالها بعد، وقتی در خیابان افتاده بود، متوجه شد همکارش درست میگفته است.
نیستروم میخواست مقابل وسوسه مقاومت کند، اما هر بار تسلیم میشد: «مغزم میگفت امروز نباید مواد مصرف کنم، اما بدنم بیاختیار از آپارتمان به سمت تلفن عمومی میرفت تا با فروشنده مواد تماس بگیرم.»
کم کم توهم او شروع شد و صداهایی میشنید. تصور میکرد در خیابان او را تعقیب میکنند و در خانهاش شنود و دوربینهایی به صورت مخفیانه نصب کردهاند تا او را تحت نظر داشته باشند: «خیلی وحشتناک بود. کاملاً ارتباطم را با واقعیت از دست داده بودم.»
او دیگر علاقهای به کار نداشت و آخرین شغلش را هم از دست داد و ناگهان بیخانمان شد. بیش از یک سال در کوچه پس کوچهها میخوابید، گدایی میکرد و در آشغالها به دنبال غذا میگشت و از روزنامههای باطله برای گرم کردن خودش استفاده میکرد.
او میگوید: «به یاد دارم که به روزنامهای نگاه میکردم و در صفحه اخبار ورزشی عکسهایی از بچههایی که با آنها فوتبال بازی میکردم دیدم که وارد تیم ملی شده بودند.»
نیستروم بیشتر از یک سال در خیابان زندگی کرد و وقتی دید راهی برای رهایی از اعتیاد و احساس گناه جدایی از زنی که از او باردار بود و پسرش را قبل از تولد رها کرده بود، تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
در گذشته هم چندین بار تلاش کرده بود خودکشی کند، اما این بار، در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲ دیگر مطمئن بود.
«با روشن شدن هوا، شروع به گدایی کردم و توانستم پول لازم برای خرید مواد مخدر کافی برای خودکشی را بدست آورم. سالها بود برای هیچ کاری این اندازه تلاش نکرده بودم و امکان نداشت موفق نشوم.»
«به یک فروشگاه لباس دست دوم رفتم و یک شلوار جین و پیراهن دزدیدم، نمیخواستم من را در لباسهای ژنده پیدا کنند. با اندک پولی که داشتم اتاقی در یک متل ارزان قیمت گرفتم که بتوانم دوش بگیرم تا وقتی من را پیدا میکردند تمیز باشم.»
«به یاد دارم چشمانم را که باز کردم، دو پرستار را مقابلم دیدم. ترکیبی از احساسات خشم، ترس و اندوه داشتم، چون نمیخواستم زنده بمانم.»
«سعی کردم دعوا کنم اما آن مرد من را در آغوش گرفت. اولین باری بود که نمیدانم بعد از چند سال یکی من را در آغوش گرفته بود و گفت: همه چیز خوب میشود. نمیدانم چگونه، اما خوب خواهد شد.»
جان نیستروم توسط مسئول پذیرش متل پیدا شد و پس از تماس با اورژانس، نجات یافت.
قبل از آخرین اقدام به خودکشی، قسم خورده بود که این پایان کار است و اگر دوباره زنده بماند، هر کاری برای تغییر لازم است انجام خواهد داد. او میگوید: «بالاخره فهمیده بودم باید چه کار کنم و کجا باید بروم.»
او به یک مرکز توانبخشی در سن خوزه رفت که قوانین سختگیرانهای داشت. غذا و جای خوابش فراهم بود، اما اگر از قوانین پیروی نمیکرد یا لغزش میداشت، جایش دوباره خیابان و تنهایی بود.
نیستروم میگوید: «امروز به خاطر آن افراد زندهام. دردهای ناشی از ترک مواد و وسوسه مداوم را به یاد دارد. اما ثابتقدم به راه خود در رسیدن به یک زندگی متفاوت ادامه میدهم.»
پس از شش ماه توانبخشی، نیستروم با زنی از پورتلند در آمریکا آشنا شد و تصمیم گرفت با او به اورگان برود. رابطه آنها چندان دوام نیاورد. اما به کاری که در آنجا پیدا کرده بود ادامه داد. او در ده سال گذشته، بهعنوان مترجم بیماران اسپانیاییزبان مشغول به کار است.
از همان شیفت اول، وقتی به یک زن گواتمالایی که به تازگی نوزادش را از دست داده بود، کمک کرد، متوجه شد راهی برای کمک کردن و ادای دین خود به جامعه پیدا کرده است.
نیستروم دوباره با پسرش ارتباط برقرار کرد. او قبلاً هم یک بار و قبل از رفتن به آمریکا به دیدن او رفته بود.
او میگوید: «نمیدانم چقدر حرفم را میفهمید، اما به او گفتم ببین مرد، من واقعاً بهم ریختهام و بهعنوان یک پدر شکست خوردهام. چون هیچ وقت در کنارت نبودهام.»
«اما تا آخر عمرم، هر کاری از دستم بر میآید انجام خواهم داد تا مطمئن شوم هر چه نیاز داری، داشته باشی. نمیدانستم چگونه قرار است این کار را انجام دهم و اصلاً آیا میتوانم یا نه. اما این قول را به او دادم.»
نیستروم برای بازپرداخت دین خود به پسرش به شدت کار کرد.
او میگوید: «در یکی دو سال اول فقط کار میکردم و کار. هیچ وسوسهای نداشتم، چون اصلاً وقتش را نداشتم.»
کمی بعد، نیستروم متوجه شد که به چیزی فراتر از کار نیاز دارد. او فوتبال را امتحان کرد، اما اشتیاق قدیمی دیگر وجود نداشت. او ورزش سهگانه را امتحان کرد، ولی از شنا متنفر بود.
اما نیستروم در دوچرخه سواری بسیار خوب بود و با اینکه گاهی شرکتکنندگان بیست سال از او جوانتر بودند، توانست در عرض یکسال از رده مبتدی به بالاترین سطح مسابقات آماتوری صعود کند.
شاید آنچه نیستروم تا به آن لحظه به دست آورده بود، یعنی زندگی دوباره، ارتباط با پسرش، بهبودی، شغلی که به آن متعهد بود همراه با دوچرخه سواری و یک زندگی اجتماعی رضایت بخش برای بیشتر مردم کافی به نظر میرسید.
اما نیستروم مانند مردم عادی به اینها راضی نبود و به همین دلیل ورزش را جدیتر گرفت تا به پسرش تأثیر باور و کار و تلاش را نشان دهد.
نیستروم میگوید: «میتوانم سه یا چهار بار در سال به کاستاریکا بروم، اما همیشه نمیتوانم در کاستاریکا باشم. بنابراین دنبال راهی بودم به پسرم یاد بدهم که هرگز از رویاهایش دست نکشد.»
در سال ۲۰۱۹، نیستروم وارد مسابقات قهرمانی مسابقات جادهای ملی کاستاریکا شد و مقام قهرمانی را بدست آورد. در لحظه قهرمانی تنها به فکر پسرش بود: «شاید برای اولین بار در زندگی احساس کردم، باعث افتخار او شدهام.»
پس از آن، متوجه شد که بهتر است داستان زندگی خود را برای همه تعریف کند تا بتواند به این وسیله به دیگران و همچنین پسرش کمک کند.
در ادامه نیستروم به دنبال چالش دیگری بود و آن را در «سایکلوکراس» یافت. رشتهای که در آن دوچرخهسواران در یک مسیر سخت و ناهموار از میان گل و لای و شن، روی تپههای شیبدار و پیچهای تنگ مسابقه میدهند. این رشته در هر شرایط آب و هوایی برگذار میشود.
نیستروم ابتدا از آن متنفر بود: «سرد و خیس و گل آلود بود و موانع بسیاری در مسیر بود.»
اما با توجه به اینکه قرار بود مسابقات قهرمانی جهان سایکلوکراس در سال ۲۰۲۲ در آمریکا برگزار شود، بهترین فرصت برای انتقال پیام او بود.
با وجود این که این رشته در کاستاریکا وجود نداشت، با فدراسیون دو و میدانی این کشور لابی کرد تا در این رویداد شرکت کند. در نهایت، پس از اینکه متعهد شد تمام سرمایه لازم را خودش جمعآوری کند، به او اجازه دادند تا با پوشیدن لباس تیم ملی، اولین طعم رقابتهای بینالمللی را بچشد.
نتیجه البته مطلوب نیستروم نبود و در مسابقه با نخبگان این رشته در جایگاه آخر قرار گرفت. اما توانست وارد ردهبندی این رشته شود و در پایان مسابقه هم فرصت یافت داستان خود را برای دیگران تعریف کند.
نیستروم میگوید: «اگر کسی از من انتظار نتیجهگیری و قهرمانی در این مسابقات را داشته باشد، نشان میدهد چیزی از دوچرخه سواری نمیداند.»
«البته موضوع این نیست. من چهل سالم است و روزی دوازده تا پانزده ساعت و حتی گاهی هجده ساعت کار میکنم تا بتوانم سرمایه لازم برای حضور در بالاترین سطح مسابقات را با درآمد خودم تامین کنم.»
تعهد و داستان خارقالعاده زندگیاش حمایتهای بسیاری برای او به همراه آورده و باعث شده اجازه یابد در سه مسابقه مهم این رشته، از جمله بلژیک و هلند، شرکت کند.
نیستروم میگوید: «واقعاً این اندازه حمایتی که طرفداران از من میکنند، باورنکردنی است. آنها پول و وقت خود را صرف میکنند تا بیایند و بهترینها را ببینند. اما در این میان من را تشویق میکنند و بسیار از آنها متشکرم.»
«بهویژه میخواهم از سایر شرکتکنندگان در این مسابقه تشکر میکنم، زیرا کاملاً حق دارند بپرسند این مرد اینجا چه کار میکند؟ اما در عوض آنها من را کنار خود پذیرفتهاند. این برای من بزرگتر از هر نتیجهای است.»
این احترام زمانی نشان داده شد که نیستروم در پایان سال گذشته درگیر حادثهای با ماتیو فان درپول، قهرمان چندگانه جهان شد.
نیستروم پس از توقف برای گرفتن سلفی با هواداران، به طور تصادفی سر راه فان درپول قرار گرفت و این دوچرخهسوار هلندی مجبور شد او را هل دهد و راه را باز کند.
برخورد او انبوهی از نظرات منفی را در پی داشت، اما فان در پول، فرد شماره یک جهان خیلی شفاف گفت که نیستروم نباید لحظهای از رویای خود و تلاشش دست بکشد.»
روزی شکست خورده بود، اما حالا به سختی میتوان تصور کرد که زیر بار ناامیدی خم شود. .
او گذشته خود را خجالت آور میداند، اما آن را فراموش نمیکند و به شوخی اعتراف میکند که بین تعهدی که اکنون به دوچرخه سواری دارد و اعتیاد قبلیاش به مواد مخدر و الکل، رابطهای هرچند دور، وجود دارد.
«قبلاً تمام پولم را خرج میکردم تا وزن بیشتری از مواد بخرم. حالا تمام پولم را صرف ورزش میکنم تا وزن بیشتری از دست بدهم.»
او محبوبیت بسیاری در بین هواداران بدست آورده و بیش از یک ساعت طول میکشد تا از مسیر مسابقه خارج شود، زیرا مجبور است مرتب برای سلفی گرفتن و گپ زدن با هوادارانش توقف کند.
او که تلاش میکند تا خوشبختی امروز خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و زندگی آنها را تغییر دهد، میگوید: «در جایی خارج از اینجا، شاید کسی باشد که مثل گذشته من عذاب بکشد و امیدوارم از این راه پیامم را به گوش او برسانم.»
منبع: بی بی سی
tags # ورزش سایر اخبار اولین انسان روی زمین چند سال پیش به دنیا آمد؟ (تصاویر) دانشمندان چهرۀ یک انسان اولیه را شناسایی کردند؛ انسان اولیه این شکلی بود! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟ انسانهایی که خوراکشان گوشت انسان است!