رسانهها برای معرفی افراد شایسته گام جدیدی بردارند/شایسته سالاری یک نگاه حکومتی نیست و یک فرهنگ است
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۳۲۱۸۷
رسانهها باید وارد فاز جدیدی شوند تا افراد شایسته را به مردم، جامعه و مدیران معرفی کنند تا این افراد شناخته شده و به کار گرفته شوند. شایسته سالاری یک نگاه حکومتی نیست و یک فرهنگ است. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ ویژه برنامه «مثبت 40»، موضوع رسانه و شایستهسالاری با حضور علیمحمد اسماعیلی، امیرعبدالرضا سپنجی و زهرا محمودی در فرهنگسرای رسانه را پیگیری کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمودی در ابتدای صحبتهای خود به تعریف شایستهسالاری اشاره کرد و گفت: در تعریفی ساده میتوان گفت اگر به افرادی که از نظر هوش و توانمندی برجسته هستند، میدان بیشتری بدهیم و زمینهای برای ظهور و بروزشان فراهم شود، به تعریف شایستهسالاری نزدیک شدهایم. البته شایسته سالاری یک نگاه حکومتی نیست و یک فرهنگ است.
سپنجی، شایستهسالاری را یک مشی فرهنگی مدیریتی دانست و گفت: شایسته سالاری یک مشی فرهنگی-مدیریتی است که در نظامهای حکومتی مختلف به کار گرفته شده است. نظامهای شایستهسالار تلاش میکنند افراد مناسب را در زمان و مکان مناسب به کارگیری کنند تا اهداف سازمانی آن مجموعه را محقق کنند. در چنین نظامی، استعدادیابی صورت گرفته، افراد دورههایی را میگذرانند تا به سطح بالاتری از شایستگی دست پیدا کنند و سپس مورد استفاده قرار میگیرند. البته این روند باید از همان کودکی آغاز شود، نیروها باید تربیت شوند و مهارتهایشان از همان زمان بالا رود.
اسماعیلی از دیدگاه آموزههای دینی به بررسی شایستهسالاری پرداخت و گفت: وقتی به فرمایشات امیرالمومنین در نهجالبلاغه مراجعه میکنید میبینید که بخش زیادی از این فرمایشات اختصاص به انتخاب بهترینها برای موضوعات مختلف دارد. در قرآن هم تاکید شده است که باید بهترینها را انتخاب کنیم چرا که وقتی بهترینها را انتخاب نکنیم، حق مردم ضایع شده است. احساس میکنم که دنیای امروز، دنیای حرفهایهاست و اگر از حرفهایها استفاده نکنید ضرر کردهاید.
محمودی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه حرکتهایی برای تحقق شایستهسالاری انجام شده است، گفت: در جامعه کنونی ما تلاشهایی صورت گرفته است. مشخصترین کار تاسیس بنیاد نخبگان است و معاونت علمی ریاست جمهوری با این کار تلاش کرده است تا با درنظرگرفتن معیارهایی استعدادیابی کند و نیروهای شایسته را انتخاب کرده و پرورش دهد.
وی اضافه کرد: در حقیقت با همت و دستور مقام معظم رهبری حرکتهای خوبی انجام شده و جمعی تشکیل شده که بسیار ارزشمند است اما نکات قابل تاملی وجود دارد. برای مثال، این سوال وجود دارد که کسانی که در این نظام شایستهگزینی و شایسته گماری قرار میگیرند، چند درصد از تواناییهایشان شناسایی شده و تا چه اندازه در مسئولیتهای مهم به کار گرفته میشوند؟ اگر این افراد بعد از چند سال که به بلوغ رسیدند، مورد استفاده قرار نگیرند، سرخورده شده و دچار خودتخریبی میشوند.
سپنجی موضوع شایستهسالاری را در نظامهای سلطنتی و شاهنشاهی بیمعنا دانست و تاکید کرد: شایسته سالاری در حکومتهایی که مبنای آنها رای مردم نباشد، مانند حکومتهای قوم سالار کشورهای حاشیه خلیج فارس، بیمعناست یا در حکومتهای شاهنشاهی و سلطنتی هم چنین است و معدود افرادی مانند امیرکبیر را میبینید که به دلیل ویژگیهای شخصیتی و شایستگیهای درونی خود به جایی میرسند اما جالب است که همینها هم در جایی به بنبست میرسند. وقتی میتوانید مبنای شایسته سالاری را اجرا کنید که گزینههای جایگزین وجود داشته باشد و زمانی که هیچ گزینهای نباشد، شایستهسالاری بیمعناست.
وی تاکید کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در هر جایی که به مردم اعتماد کردیم و از آنان کمک خواستیم پیروز شدیم و هر جا که احساس کردیم مردم فهم و درک عمیقی ندارند، گرفتار شدیم.
اسماعیلی به روند شایستهسالاری و تربیت نیروهای متعهد و متخصص پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: وقتی در سال 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، در تشکل دولت و انتخاب افراد شایسته به مشکل برخوردیم و افراد کمی داشتیم تا در پستهای مختلف قرار بدهیم اما در طول 40 سال پس از انقلاب دانشگاههایی را اداره کردیم که میلیونها فرد شایسته را برای حضور در پستهای مختلف تربیت کردند.
این مدیر رسانهای درباره نقش رسانهها در بازتعریف شایستهسالاری گفت: این که میبینیم در بعضی موضوعات با مشکل مواجهیم به دلیل فقدان فرآیند و ساز و کار شایستهسالاری است. معتقدم در همه حوزهها افراد شایسته، متخصص و متعهد داریم که نتوانستیم به خوبی آنها را شناسایی کنیم. به نظرم رسانهها نقش مهم و کلیدی در شناسایی این افراد دارند. رسانهها باید ورود کرده و افراد شایسته کمتر شناخته شده را به جامعه معرفی کنند.
این که میبینیم در بعضی موضوعات با مشکل مواجهیم به دلیل فقدان فرآیند و ساز و کار شایستهسالاری است
زهرا محمودی در بخش دیگری از این جلسه در پاسخ به سوالی درباره اینکه وظیفه رسانهها برای شایستهسالاری چیست، گفت: در پاسخ به این سوال باید به چند پرسش پاسخ داد؛ آیا معتقدیم که باید الگوسازی کرد و افراد شایسته را به مردم معرفی کرد؟ باید پرسید که آیا قهرمانپروری کردیم؟ اینها سوالات مهمی است. رسانهها هر روز برای ما قهرمانسازی میکنند اما اینکه بایدها و نبایدها نظام ارزشی ما تا چه اندازه منطبق بر آن چیزی است که رسانهها عرضه میکنند، موضوع دیگری است. این که چه طور فکر میکنیم و سیاستگذاری فرهنگی ما به چه سمتی میرود دو موضوع متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: با این حال باید تاکید کرد که برجستهسازی کار رسانه است و رسانهها میتوانند موضوعی را آنچنان بازتاب دهند که نگاهها بدان تغییر پیدا کند.
سپنجی در موضوع ارتباط شایستهسالاری با دانشگاهها گفت: بنده معتقدم که وضع دانشگاههای ما خوب نیست و در زمینه جذب هیئت علمی و جذب دانشجو در رشتههای خاص خوب عمل نکردیم. سالها میگفتند که دانشگاهها ما شبیه به قیفی از درب تنگ آن است. به سختی وارد میشوند اما به راحتی خارج میشوند. فضای دانشگاهی نباید اینگونه باشد و فضای آکادمیک در دنیا اینگونه شکل نگرفته است. وضعیت ما در مقطع زیردیپلم خوب است اما در دانشگاهها وضعیت خوبی نداریم. به تحصیل همانند اشتغال نگاه کردیم در حالی که باید به گونه دیگری نگاه میکردیم که فرد، دانشجو بودن را شغل نداند. دانشجو بودن شغل نیست و نباید این تعریف را در جامعه جا انداخت. به نظر میرسد که مدل دانشگاههای فنی حرفهای بسیار خوبتر است چرا که همزمان با کارهای فنی مثل نجاری، آهنگری و ... فرد میتواند درس هم بخواند. دانشگاه رفتن و ورود به فضای آکادمیک برای کسی خوب است که بخواهد پژوهشگر شود.
اسماعیلی در بخش پایانی صحبتهای خود با اشاره به ارتباط رسانه با نظام شایستهسالار گفت: معتقدم که رسانه باید طرحی نو برای شایسته سالاری دراندازد. رسانه باید وارد فاز جدیدی شود تا افراد شایسته را به مردم، جامعه و مدیران معرفی کند تا این افراد شناخته شده و به کار گرفته شوند. این که بخواهیم یک میز بیاوریم و فرد خودش را معرفی کند تا شایستهسالاری صورت گیرد، سطح بسیار نازلی است. میتوان از سریالها و فیلمهای سینمایی استفاده کرد تا در قالبهای هنری افراد شایسته را معرفی کرد.
وی اضافه کرد: توجه داشته باشید که اگر نظام شایسته سالار را تعریف کنیم در دل آن، افراد شایسته به طور اتوماتیک معرفی میشوند. اگر بخواهید افراد شایسته را پیدا کنید باید مجال یک مسابقه بزرگ را در کشور ایجاد کنید. مسابقهای که هر روز برگزار میشود و افراد شایسته در آن شناخته میشوند. منظورم مسابقات ورزشی نیست و نظرم در حوزههای مختلف است.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
بررسی تأثیر رسانهها بر تغییر رفتار مصرفکننده/ رسانه نقش سلسله اعصاب اقتصاد را ایفا میکند + فیلم
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: رسانه های داخلی رسانه های داخلی شایسته سالاری یک افراد شایسته شایسته سالار دانشگاه ها رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۳۲۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ فرهنگ انقلابی به نیازهای امروزی
به گزارش قدس آنلاین، چگونه میتوان صدای مردم بیگناه بود و این نسلکشی وحشیانه را به گوش جهانیان رساند و از آن مهمتر چه راهبردهای فرهنگی در این مسیر وجود دارد که باید آنها را یافت یا ساخت و چه تدابیری باید اندیشیده شود تا هنر متعهد راه خود را به سرمنزل مقصود پیدا کند.
عبدالحمید قدیریان هنرمند نقاش، پژوهشگر و از چهرههای هنر انقلاب با اشاره به اتفاقهایی که این روزها در جهان میافتد معتقد است باید وارد تبیینهای جدید شویم. تبیینهایی که منطبق با حقیقت و برگرفته از قرآن باشد، زیرا پوسته ظاهرسازی در دنیا افتاده و دست یهود در تمام سیستمها نمایان شده است. باید اندیشمندان دور هم جمع شوند و برای شرایط پیش رو و اثرات فرهنگی این مجموعه اتفاقها تبیین مرتفعی بیندیشند.
وی در این باره میگوید: تصور میکنم دیگر وقت آن رسیده که نگاه فرهنگی را در جامعه پررنگ کنیم. متأسفانه ما نسبت به جهان پیرامون خود نگاه فرهنگی برگرفته شده از انقلاب نداریم و عموم منظرهایی که به عنوان نگاه فرهنگی مطرح میشود زیرمجموعه مباحث سیاسی یا امنیتی است. در واقع آن نگاه فرهنگی خالصی که انقلاب براساس آن شکل گرفته، سالهاست فراموش شده و باید رجوعی دوباره به آن داشته باشیم.
قدیریان تأکید میکند: یکی از عللی که ورود به مباحث فرهنگی را ضروری میکند، وقوع اتفاقهای عجیب و غریبی است که در اطراف ما پیدرپی رخ میدهد. یکی از آنها راهپیمایی اربعین است که تقریباً هیچ کدام از استادان، علما و اهل تفکر نتوانستند آن را توجیه کنند. همه درباره اربعین صحبت کردند ولی درباره اینکه چه شد که در اوج فتنههای داعش که تمام عراق را تسخیر کرده بود، چنین مقوله عظیمی رخ داد و مردم وارد این میدان شدند، چیزی نمیگویند.
بازگشت به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن
به گفته او درباره موضوع غزه که این روزها با آن درگیر هستیم، تحلیل خاصی وجود ندارد، حال آنکه به نظر میرسد اتفاقهای عجیبی از سوی خداوند در دنیا در حال رقم خوردن است و خداوند دارد بشریت را وارد دوران جدیدی میکند؛ چه شده که تمام قلوب مردم غزه و بلکه مردم سراسر دنیا به شکل حیرتانگیزی به هم وصل و
ید واحده شدهاند؟ گویا نورانیتی از ایمان در قلوبشان قرار داده شده است.
منتخب چهره هنر انقلاب اضافه میکند: صرف نظر از مباحث روانشناسی اجتماعی و جامعهنگری، همه از این اتفاق مدهوش و متحیر هستند. ایمان مردم غزه به جنگ و دفاع سبب شد حتی غربیها هم نسبت به اتفاقهای غزه متأثر و قلبهایشان نسبت به فلسطین نرم شود و این ایمان است که بر جامعه جهانی تأثیر گذاشته است؛ آن هم از مردمانی که هیچ گاه تصور نمیکردیم در مقابل تفکر صهیونیسم و یهود بایستند و از غزه پشتیبانی کنند و کشورهایی که نگاه نژادپرستانه بر آنها حاکم بود و مقابل نگاه اسلامی گارد ذاتی داشتند که به واسطه تبلیغات یهود و اسلامهراسی به وجود آمده بود.
قدیریان معتقد است: رویدادهایی که به آنها اشاره شد، اتفاقهای کمی نیست و ما هم هیچ توضیح روانشناسانه و جامعهشناسانه منطقی برای آن نداریم. اگر بخواهیم نخ تسبیحی درباره این حوادث پیدا کنیم، باید بازگشتی به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن داشته باشیم یعنی نگاه به علت العللها، علتهایی که تمام این حوادث به صورت تبعات آن علت در اطرافش رخ میدهد و باید به نگاهی بازگردیم که حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب سعی میکرد آن را به عنوان یک فضای فرهنگی در جامعه برجسته کند و آن، نگاه توحیدی بود.
او با بیان اینکه حضرت امام(ره) بحث توحید را در هر مقولهای همچون انقلاب، جنگ و همه مقولاتی که به ظهور ختم میشود، پررنگ میکرد، یادآور میشود: به طور مثال در واقعه طبس، ایشان میفرمود شنها مأموران خدا بودند و وقتی خرمشهر آزاد شد ایشان به عنوان یک حرکت الهی به آن نگاه میکرد و خدا را فاعل ماجرا میدانست و آن جمله معروف را بیان کرد که خرمشهر را خدا آزاد کرد. ایشان این نگاه فرهنگی توحیدی را حاکم و شامل بر همه چیز میدانست و همه اتفاقها را در مدار نگاه توحیدی تبیین میکرد.
اهمیت درک حکمت اتفاقات
قدیریان با ابراز تأسف از کمبود این نگاه در روزگار کنونی خاطرنشان میکند: نمونه آن شهادت سردار سلیمانی است که تا علت را جویا میشویم، صرفاً به لایه وسایل و اسباب میپردازیم و میگوییم «کار دشمن بود» و به این حد از پرداختن اکتفا میکنیم. حال آنکه علاوه بر این لایه و پیگیری آن و انتقام از دشمن، باید پرسش ما این باشد که خدایا این ماجرا در حیطه ملک تو واقع شده و در این حیطه همه چیز به اذن تو رقم میخورد. در این صورت حکمت این ماجرا چه بوده است؟
او می افزاید: به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به آن نگاهی فرهنگی داشته باشیم باید این پرسش را مطرح کنیم که خدایا چرا اذن شهادت را در این زمان به سردار سلیمانی دادی تا دشمنان وسیله تحقق آن شوند؟ چه پیامی در آن وجود داشت؟ یا اینکه در قبال مقوله اربعین باید این پرسش را داشته باشیم که خدایا! چرا دقیقاً در دورانی که داعش، عراق را تصرف کرده و امنیتی در آن دیار حاکم نیست، پیادهروی اربعین را شکل دادی؟ وقتی این پرسشها مطرح میشود، به جوابهایی میرسیم که راه ما را به طرف آینده باز میکند.
وی در خصوص عملیاتی کردن نگاه توحیدی در فضای فرهنگی توضیح میدهد: اگر بخواهیم نگاه فرهنگی از جنس انقلاب اسلامی را در جامعه پررنگ کنیم، باید روی توحیدمحور بودن همه وقایع و حوادث سرمایهگذاری کنیم و از اینکه مردم نگاه توحیدمحوری داشته باشند، نهراسیم.
قدیریان با بیان اینکه باید با خدا ارتباطی زنده برقرار کنیم، تصریح میکند: ما معتقدیم خدا زنده است، اما یهود معتقد به خدای ساعتساز است. ما خدایی را تعریف میکنیم که از رگ گردن به ما نزدیکتر است پس چرا در عمل به آن نمیپردازیم و فکر نمیکنیم که خداوند برای عالم و حیطه خدایی خویش و هر لحظه از مسیر رشد و تربیت عالم و آنچه در آن قرار داده و همچنین غایت بشر، برنامه دارد؟
به باور این هنرمند، اگر این نگاه را در جامعه رواج بدهیم و اهل تفکر هم به این نوع نگاه بپردازند، طبیعتاً میتوانند برنامه خدا را برای آینده
پیش رو حدس بزنند مانند حضور در اربعین که نتیجه آن، یکسو کردن مؤمنان و آشنا کردن آنها با مسیر الهی است و در این صورت است که میبینیم، اتفاقاً اربعین با نابودی داعش رابطه مستقیم داشت. خدا اربعین را برپا میکند تا ما را با نور الهی آشنا کرده و بالطبع ما نیز به این فرهنگ و وحدت اسلامی در مسیر و برای مقصدی مشخص نیاز داریم. البته ناگفته نماند که ما با خدا همراهی نکردیم و از اربعینها فقط موکبها را دیدیم با این حال این حرکت در قلبمان تأثیر گذاشت و این تجربه شیرین را به کام مؤمنان چشاند.
به گفته قدیریان، اگر زمانی که وارد حیطه الهی میشویم، یاد بگیریم به صورت توحیدی به مسائل بنگریم، دستاوردهای زیادی خواهیم داشت اما القائات و وساوس شیطان که در قلوب مؤمنان اثر گذاشته، سبب شده حتی برخی خوبان، ما را دعوت به معارف قرآنی نکنند و بلکه به لحاظ نگرانی از سوءبرداشت، از نزدیک شدن به قرآن بترسانند. در حالی که آشنایی با معارف قرآنی و ورود جامعه به حیطه نگاه توحیدی از ضروریات معرفتی مؤمنان بوده که نپرداختن به آن، راه استفاده از مواهب توحید را بر مردم بسته و لطماتی هم به بار آورده است.
چرا جوانان از دین زده میشوند؟
وی با بیان اینکه مشکل اینجاست که جوانان ما جواب پرسشهایشان را در حیطه نگاه دنیایی میشنوند و نگاه توحیدی ندارند، تأکید میکند: جوانان ما چون جواب توحیدی و مرتفع ندارند به مرور از دین زده میشوند. واقعیت این است تا حدی میتوان جوانان را با تولید افتخارات و استفاده از خون شهیدان پیش برد، اما از یک جایی به بعد باید ایده و تفکر را بهشان تزریق کرد و برای تزریق این ایده باید وارد مباحث توحیدی شد و از جنس فرهنگ انقلاب که همان فرهنگ قرآنی است به پرسشها پاسخ داد. من معتقدم هر چه زودتر باید وارد این حیطه بشویم و اجازه دهیم جوانان ما از منظر الهی هم به مباحث پیرامونشان نگاه کنند.
وی درباره وظیفه و رسالت هنرمندان در این میدان متذکر میشود: هنرمند هنگامی که انگیزه دارد، دست به تولید میزند بنابراین دشمن انگیزههای کاذب برای هنرمند ما ساخته و تصور هنرمند این است که در حال خدمت کردن است. به نظرم راه این است که تولید تفکر کنیم. یکی از مباحث تولید تفکر، نگاه فرهنگی انقلاب است و اگر وارد آن شویم، لاجرم به نگاه توحیدی میرسیم و اگر به نگاه توحیدی برسیم عالم عظیم و گستردهای پیش روی هنرمند باز میشود و در حیطه آن میتواند تخیل و تولید اثری کند که همراه با مسیر الهی باشد.
او در پایان یادآور میشود: اما وقتی اجازه تولید تفکر نمیدهیم، هنرمند از نفسانیات خودش سرمایهگذاری کرده و مسیر را طی میکند که به جای مطلوبی نمیرسد، زیرا آن اثر از نفس تربیت نشده، تولید شده است بنابراین برای حل این معضل باید تفکر هنرمند پرورانده شود تا بر مبنای یک تفکر معرفتی دست به تولید بزند. واقعیت این است که علت پیروزی غرب در صحنه تهاجم فرهنگی، تولید آثارش نیست بلکه تولید تفکری است که از ساختاری برخوردار است، اما تفکر ما براساس عواطف و احساسات است و باید به سمتی برویم که بر مبنای مباحث توحیدی و ساختار قرآنی تولید فکر کنیم.