جزئیات قصاص زهرا اسماعیلی در زندان رجاییشهر | او قبل از رسیدن به چوبه دار مُرده بود؟
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۸۸۷۲۵
به گزارش همشهری آنلاین، درحالیکه برخی رسانههای بیگانه مدعی شده بودند که زن محکوم به قصاص قبل از اجرای حکم دچار سکته قلبی شده است، اما شواهد و بیانیه سازمان زندانها از این حکایت دارد که زن اعدامی پیش از قصاص در سلامتی کامل بوده است.
پرونده این زن از ۲۵ تیر ۹۶ به جریان افتاد. آن روز ساکنان ساختمانی حوالی خیابان سهروردی متوجه صدای شلیک گلوله در یکی از واحدها شدند و پلیس را خبر کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قربانی مردی ۴۵ساله بود که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. همسر، دختر و پسر وی در زمان حادثه در خانه حضور داشتند که با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شدند. عامل اصلی این جنایت مسلحانه، همسر مقتول بود که در بازجوییها به شلیک مرگبار اعتراف کرد. وی گفت: همسرم با من و بچههایم بدرفتاری میکرد و به همین دلیل تصمیم به قتل او گرفتم.
توضیحات قوه قضائیه درباره اجرای حکم قصاص زهرا اسماعیلیاو ادامه داد: روز حادثه با شوهرم درگیر شدم. به من تهمت خیانت زد اما من با کسی ارتباطی نداشتم. فقط گاهی با مردی جوان که از آشنایانم بود، چت میکردم. دلیلش هم بیتوجهیهای همسرم بود. آن روز وقتی شوهرم مرا متهم به خیانت کرد، از او کینه به دل گرفتم و مصمم شدم که او را بکشم. با کمک پسر و دخترم اسلحه را از داخل جعبهای که همسرم وسایل خاصش را داخل آن نگهداری میکرد، برداشتم و وقتی در خواب بود، به او شلیک کردم و جانش را گرفتم.
حکم قصاصبا اعتراف متهم به قتل که زهرا نام داشت، وی و فرزندانش بازداشت و روانه زندان شدند. آنها مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفتند. زهرا به اتهام قتل عمدی و فرزندانش به اتهام معاونت در جنایت مسلحانه. زن جوان در دادگاه گفتههای قبلی خود را تکرار کرد و بعد از آن نوبت فرزندان وی شد. آنها منکر معاونت در قتل شدند و ادعا کردند زمانی که مادرشان تیراندازی کرده، آنها در اتاقشان خواب بودند.
پس از پایان جلسه، قضات دادگاه، زن جوان را به قصاص، دختر وی را به ۵ سال حبس و پسرش را تبرئه کردند. این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید. پس از آن پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم قصاص به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
همزمان با ارسال پرونده به شعبه اجرای احکام، تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی برای جلب رضایت خانواده مقتول و گذشت آنها از قصاص شروع شد. این تلاش حتی تا ثانیههایی پیش از اجرای حکم نیز ادامه داشت. اما مادر مقتول حاضر به گذشت نبود.
وقتی زمان اجرای حکم قصاص فرا رسید، زهرا پای چوبه دار قرار گرفت. او میدانست تنها راه نجاتش گذشت مادرشوهرش است. او با گریه خواستار بخشش شد. به مادر شوهرش التماس کرد که از گناه او بگذرد اما داغی که مادر مقتول دیده بود، بزرگتر از آن بود که با گذشت سرد شود. او اصرار به اجرای حکم داشت و میگفت که پسرش بیگناه و در بستر خواب کشته شده و قاتل مستحق مجازات است.
در شرایطی که به گواه مسئولان اجرای حکم، زن محکوم به قصاص از نظر جسمی هیچ مشکلی نداشت، طناب دار به گردنش آویخته شد. مادر مقتول درحالیکه پسر ۲۰ساله مقتول نیز او را همراهی میکرد، حکم قصاص را اجرا کرد.
پس از اجرای این حکم اما برخی رسانههای معاند به نقل از وکیل زن محکوم به قصاص گزارش کردند که زن اعدامی پیش از اجرای حکم قصاص دچار سکته قلبی شده و پزشکی قانونی نیز علت مرگ او را ایست قلبی عنوان کرده است.
روابطعمومی سازمان زندانها اما با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: بهرغم تلاشهای فراوان برای جلب رضایت اولیای دم، مصالحه صورت نگرفت و حتی تا یک ساعت پیش از اجرای حکم نیز مسئولان قضایی و مددکاران برای صلح وسازش تلاشهای لازم را انجام دادند ولی بهدلیل اصرار اولیای دم بر اجرای قصاص نفس، حکم اجرا شد. در زمان اجرای حکم، محکوم به قصاص در صحت و سلامت کامل بوده و این حکم در حضور سرپرست دادسرای جنایی، نمایندگان پزشکی قانونی و نیروی انتظامی و پس از معاینه کامل توسط پزشک پزشکی قانونی اجرا شد.
روابطعمومی سازمان زندانها همچنین اعلام کرد: حسب اسناد پزشکی موجود و گواهی پزشکی، زهرا اسماعیلی تا زمان اجرای حکم هیچگونه بیماری قلبی،ریوی و کلیوی نداشت. در اجرای احکام قصاص معمولا پزشکی قانونی، علت مرگ را ایست قلبی اعلام میکند.
کد خبر 586309 برچسبها حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حوادث ایران اجرای حکم قصاص محکوم به قصاص پزشکی قانونی اجرای حکم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۸۸۷۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ زندانی از پای چوبه دار برگشتند
زندانی که حکم قصاص او صبح چهارشنبه در زندان اجرا شد مرد جوانی بود که سال ۹۹ در اقدامی هولناک پسرخاله خود را به همراه همسر و دختر ۶ ساله آنها به قتل رسانده بود.
وقتی موضوع به پلیس اعلام شد تیم جنایی به محل حادثه رفت و در تحقیق از همسایهها مشخص شد عامل قتلها در همان برج ساکن است. بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان نیز نشان میداد قاتل سوار بر خودرواش شده و محل را ترک کرده است.
در ادامه بررسیها مشخص شد که برج محل حادثه ملک ارثی این خانواده بوده که میلاد، عامل جنایت و کوروش - مقتول- و داییشان آنجا را به برجی تبدیل کرده و با هم شریک بودند. پس از دستگیری متهم وی گفت: باور کنید با برنامه و قصد قبلی این کار را نکردم. حسادت کورم کرده بود نمیخواستم زن و بچهاش را به قتل برسانم. روز حادثه قرار بود با پسر خالهام کوروش برای سند زدن یک ملک به دفترخانه برویم. من بیماری «اماس» دارم، آمپولم را تزریق کردم و به کوروش گفتم ساعت ۸ صبح آماده باشد تا با هم برویم. وقتی به دنبال او رفتم، گفت میخواهد املاک موروثیاش را بفروشد و یک خانه در جردن و یک خودرو لکسوس بخرد و از آن برج برود و دیگر برای خودش کار کند. من همیشه به کوروش حسادت میکردم، او وضع مالی خوبی داشت و ثروتش بیش از ۲۰ میلیارد تومان بود. همسرم هم مدام مرا سرزنش میکرد که چرا تو مثل پسرخالهات پول نداری. در یک لحظه انگار تمام کینه و حسادتی که به کوروش داشتم مرا کور کرد، چاقویی را که در کیفم بود بیرون آوردم و به گردن او ضربه زدم. نمیدانم من در را باز کردم یا کوروش، اما هر دویمان به داخل آپارتمان کوروش افتادیم. به او چند ضربه زدم و در همین هنگام دخترش وارد پذیرایی شد. بچه گریه میکرد، نمیدانم بچه را چطوری کشتم؛ صدای همسرش از سمت اتاقخواب میآمد، او را هم با چاقو به قتل رساندم و از آپارتمان خارج شدم.
قضات دادگاه کیفری استان تهران با توجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، مرد جوان را به سه بار قصاص محکوم کردند. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، نام او در لیست محکومان به قصاص قرار گرفت و سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت و باتوجه به درخواست اولیای دم، حکمش به اجرا درآمد.
دومین زندانی که دیروز پای چوبه دار رفت، مرد جوانی بود که به خاطر شنیدن پاسخ منفی، معشوقه خود را به قتل رساند.
خواستگار کینهجو
رسیدگی به این پرونده با شکایت پسر جوانی در سال ۹۴ آغاز شد. زمانی که پسر جوان در مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، مدعی شد مادرش ناپدید شده است.
بررسیها نشان میداد زن ۴۳ ساله به نام مهوش، ۱۰ سال قبل همسرش را از دست داده و سرپرستی فرزندانش را به عهده گرفته بود. کارآگاهان دریافتند یکی از بستگان مقتول مدتی قبل از این زن خواستگاری کرده است، اما از آنجا که خواستگار میانسال متأهل و دارای فرزند بود مهوش با این پیشنهاد مخالفت کرده بود، با این حال سماجتهای خواستگار میانسال برای ازدواج ادامه داشت و از طرفی روزی که زن جوان ناپدید شده بود، مرد میانسال سوار بر خودرواش اطراف خانه او دیده شده بود؛ بنابراین کارآگاهان به سراغ مرد ۵۶ ساله رفتند. او ابتدا مدعی شد که از سرنوشت مهوش بیاطلاع است، اما درنهایت لب به اعتراف گشود و راز قتل زن ناپدید شده را برملا کرد.
او در تحقیقات گفت: روز حادثه تصمیم داشتم بار دیگر پیشنهاد خودم را مطرح کنم. آن روز آنقدر منتظر ماندم تا مهوش از خانه خارج شد. به سراغش رفتم و خواستم سوار ماشین شود، او به ناچار سوار شد. پس از حرکت، درخواست خود را دوباره مطرح کردم، اما اینبار با زبانی تُند به من پاسخ منفی داد و عنوان کرد که فقط قصد بزرگ کردن فرزندانش را دارد.
او ادامه داد: از رفتارهای او عصبانی شدم و کنترل خودم را از دست دادم و روسری او را دور گردنش پیچاندم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم نفس نمیکشد. جسد را به ویلایم در فشم بردم و در گوشه حیاط دفن کردم.
بدین ترتیب قضات دادگاه کیفری باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، اشد مجازات را برای او صادر کردند. صبح روز گذشته مرد میانسال نیز به پای چوبه دار رفت، اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت توانست از اولیای دم سه ماه مهلت بگیرد.
اختلاف مالی
دومین مردی که مهلت گرفت، مرد جوانی بود که به خاطر طلبی که از مقتول داشت دست به قتل او زده بود. به دنبال ناپدید شدن زن جوانی، خانوادهاش ۱۲ آبان سال ۹۶ به پلیس مراجعه کرده و مدعی شدند: شیرین قرار بود به مسافرت برود حتی چمدان و مدارکش را هم برداشت و از خانه خارج شد، اما بعد از آن از دخترمان خبری نشد.
در حالی که تیم جنایی وارد عمل شده بود تا راز ناپدید شدن زن جوان را برملا کند، مردی رفتگر، کیفی را به کلانتری در پایتخت برد. مرد رفتگر کیف را مقابل تالار عروسی پیدا کرده بود و مدارک داخل کیف متعلق به شیرین، دختر گمشده بود.
با پیدا شدن مدارک، این احتمال برای تیم جنایی مطرح شد که دختر جوان به قتل رسیده است. در بررسیها، تیم جنایی دریافت که شیرین با مرد جوانی به نام سیروس در رابطه است. این در حالی بود که سیروس آخرین نفری بود که قبل از ناپدید شدن دختر جوان او را دیده بود.
سیروس بازداشت شد و گرچه در تحقیقات اولیه منکر قتل بود، اما درنهایت گفت: شیرین را من کشتم، اما قصدم قتل نبود. مدتی قبل با او آشنا شدم. شیرین به بهانههای مختلف از من پول میگرفت. چندباری از او خواستم ۵۰ میلیونی که از من گرفته را برگرداند، اما او مدام بهانه میآورد. روز حادثه قرار بود به مسافرت برود و، چون خودرواش خراب بود، قرار شد او را تا جایی برسانم، اما در بین راه دعوایمان شد و دستم را روی دهانش گذاشتم. به خودم که آمدم دیدم نفس نمیکشد از ترس او را در جوی آبی نزدیک شهریار انداختم.
قضات دادگاه کیفری استان تهران پس از محاکمه به درخواست اولیای دم، حکم بر قصاص مرد جوان صادر کردند. اما سحرگاه روز گذشته با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت، او نیز موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد.
توقف حکم اعدام
چهارمین مردی که در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفت، فردی بود که سال ۹۴ به اتهام تجاوز به زن جوانی بازداشت شد. زن جوان به عنوان مسافر سوار بر خودرو او شده بود که مورد تجاوز قرار گرفت. متهم در دادگاه به اعدام محکوم شد، اما در حالی که وی برای اجرای حکم پای چوبه دار رفته بود خبر رسید با درخواست وی مبنی بر اعاده دادرسی موافقت شده و بدین ترتیب اجرای حکم متوقف شد و او به سلولش برگشت.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی