تحلیل رسانه روس از بازگشت بایدن به برجام در آینده نزدیک
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۰۶۴۶
مجید تختروانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد اعلام داشت که در صورت برداشته شدن تحریمهای ایالات متحده تا سه ماه آینده، کشورش مطابق تعهدات خود عمل خواهد کرد.
اما آیا در بازه زمانی مشخص شده توسط ایران، ایالات متحده تحریمهای اعمال شده علیه تهران را متوقف خواهد نمود؟ آینده برجام چگونه رقم خواهد خورد؟ در صورت ادامه یافتن تحریمها گام بعدی ایران پس از سه ماه تعیین شده به چه صورت خواهد بود؟
اسپوتنیک در این راستا با مجتبی جلال زاده، کارشناس مسائل بین الملل، سیاست آمریکا و سیاست خارجی ایران به گفتگو نشسته است که مشروح آن در ذیل تقدیمتان میگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توافق سیاسی – حقوقی برجام را به نوعی میتوان نقطه متمایز در روابط بین جمهوری اسلامی ایران با غرب و خصوصا ایالات متحده آمریکا دانست؛ روابطی که طی چهل سال گذشته مدام تیرهتر شده و از مذاکره فاصله گرفته بود تا در نهایت طی پنج دوره مذاکرات محرمانه و سپس مذاکراتی که در دولت اول آقای روحانی و به ریاست آقای ظریف انجام شد، دو کشور ایران و آمریکا توانستند در چارچوب مذاکرات ۵+۱ اندکی از مسائل تنشزا بین دو کشور را تحت عنوان پرونده هستهای ایران حل کنند. اما متاسفانه در ادامه آنچه که حیات برجام میتوانیم بنامیم، با کارشکنی و عدم پایبندی آمریکا به تعهدات برجامی خود همراه بود، چه در زمان دولت آقای اوباما که کارشکنیهایی در خزانهداری ایالات متحده برای درست اجرا نشدن برجام صورت گرفت و چه در زمان آقای ترامپ که تیر خلاص بر پیکره برجام زده شد و آمریکا از این توافق خارج شد.
در حال حاضر با توجه به چرخش قدرت و نخبگان سیاسی در ایالات متحده و با نگاه به شعارهای انتخاباتی جو بایدن، امیدها برای احیای برجام زنده شده است؛ اما این زنده شدن و این بازگشت آمریکا به برجام تاثیر چندانی نخواهد داشت، زیرا که برجام آزمون خود را پس داده است و به خوبی نتوانسته است رضایتمندی سیاستمداران ایرانی و تامین منافع اقتصادی جمهوری اسلامی را برآورده کند. پس در نتیجه حیات برجام از سال ۲۰۱۸ که آمریکا از آن خارج شدند به نوعی با تنفس مصنوعی همراه بوده است و در ادامه راه هم امید چندانی نمیتوان داشت که برجام بتواند به شکل دوران قبل از ترامپ اجرایی شود و یا حتی کارکرد پیشبینی شده خود را در تامین منافع اقتصادی ایران، تحت نظارت داشتن فعالیتهای هستهای ایران از سوی غربیها و اعتمادسازی جمهوری اسلامی نسبت به آمریکا دوباره به دست بیاورد.
در خصوص ضرب الاجل سه ماهه ایران باید گفت که یکی از مشکلات امروز سیاست خارجی جمهوری اسلامی در واقع عدم شنیده شدن یک صدای واحد در سپهر سیاسی است. اگرچه هر دو جناح حاکم بر دستگاههای حکومتی ایران، اعتدالگریان و اطلاحطلبان در دولت و اصولگرایان در مجلس اگرچه هر دو هدف یکسانی در احیای برجام و استیفای حقوق ملت ایران دارند، اما در عمل تضادهایی در رفتارشان دیده میشود. از سوی دیگر آمریکاییها خروج ترامپ از برجام را فرصتی برای مذاکره مجدد با جمهوری اسلامی و چانه زنی بیشتر با ایران تلقی میکنند؛ به نوعی که اگرچه بایدن شعار بازگشت به برجام را داده بود اما به نظر میرسد این بازگشت حداقلی است برای مجاب کردن ایران برای نشستن بر سر میز مذاکره برای مباحثی غیر از مسئله هستهای.
از طرفی یکی از مسائل مهمی که امروز ما در سطح تحلیل ملی میتوانیم به آن بپردازیم انتخابات پیش روی ایران در خرداد ماه ۱۴۰۰ است. در سیاست خارجی جمهوری خواهان و دموکراتها در قبال جمهوری اسلامی یک تمایز وجود دارد و آن هم اینست که دموکراتها در داخل جناحهای سیاسی و داخل سپهر سیاسی ایران برای خود جناح مطلوب دارند، اما در نقطه مقابل جمهوری خواهان همه سیاستمداران ایرانی را به یک چشم میبینند.
شاید طی سه ماه آینده همانطور که هم اکنون نیز چراغ سبزهایی از سوی آمریکا برای لغو تحریمهای فرابرجامی را شاهد هستیم، برای مثال آمریکاییها با پرداخت بخشی از بدهی کره جنوبی به ایران موافقت کردند، مشاهده شود اما به نظر نمیرسد که برداشتن تحریمها و یا تعلیق تحریمها ادامه دار باشد، چرا که شرط اصلی ایران چه در سطح رهبری و چه در سطح قوه مقننه، برداشته شدن تمامی تحریمها هست و این خواست ایالات متحده آمریکا نیست و به نوعی بایدن هم در نظر دارد سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را دنبال کند اما این بار به شکل دیگری و تا حدودی با همراهی اروپاییها. آقای تخت روانچی اگرچه مهلت سه ماههای را مطرح کرده است اما اگر ارادهای از سمت آمریکا باشد، در یکصد روز اول ریاست جمهوری بایدن ما شاهد تحولاتی در اجرای برجام خواهیم بود. اما پالسهایی که اکنون از سمت ایالات متحده دریافت میشود، نشانگر تحول بنیادی نیست بلکه رفتاری کجدار و مریز برای نگه داشتن ایران در چارچوب برجام و سپس چانه زنی برای موضوعات فرابرجامی است.
کلیدواژه: جلال زاده جمهوری اسلامی ایالات متحده تحریم ها سه ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت irannaz.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۰۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوستن به FATF تکرار خسارت محض برجام خواهد بود!
بسیج دانشجویی به طور قاطع در مقابل اتخاذ هرتصمیم غلطی که منافع ملی را تحتالشعاع قرار دهد خواهد ایستاد و اجازه نمیدهد اقتصاد کشور مجدداً معطل تضمینهای بلامحل برخی مقامات غربی شود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۷۷ دفتر بسیج دانشجویی سراسر کشور پیرامون پیوستن FATF نامهای خطاب به رئیس جمهور نوشتند.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ (سوره حشر آیه ۲)
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در کلامی اینچنین بیان میدارند و هشدار میدهند:
فاتَّعِظوا عِبادَ اللّه ِ بِالعِبَرِ النَّوافِعِ، و اعتَبِروا بِالآیِ السَّواطِعِ، و ازدَجِروا بِالنُّذُرِ البَوالِغِای بندگان خدا از عبرتهای سودمند درس گیرید و از نشانههای درخشان عبرت آموزید و از هشدارهای رسا متنبّه شوید. (نهجالبلاغه خطبه ۸۵)
جناب آقای دکتر پزشکیان، رییس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران.
سلام علیکم.
در هفتههای اخیر شاهد مواضعی از سوی دولت چهاردهم هستیم که گواه بر مطرح شدن مجدد موضوع پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است که در سالهای اخیر به یکی از مسائل مهم و بحثبرانگیز در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور تبدیل شده است.
در این زمینه بسیج دانشجویی با صراحت تمام اخطار جدی خود را به دولت چهاردهم مبنی بر پیوستن به FATF اعلام میدارد و لازم میبیند چندین نکته مهم اقتصادی و سیاسی را در باب بعضی از موضوعات بین المللی که گره به سرنوشت کشور خورده است را به دولت محترم یادآوری کند؛ نکاتی که باید گفت عدم توجه به آنها خسارتهای بسیار هنگفتی را متوجه کشور خواهد کرد.
حافظه تاریخی ملت ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم به خوبی نشان میدهد که گشایش اقتصادی و رفع محدودیتهای مالی جزو وعدههایی است که حداقل از رهگذر برجام و FATF و امثال این چنین قراردادهایی بدست نمیآید؛ آیا میخواهید همچون برجام که به تعبیر رهبری اتقلاب خسارت محض برای کشور بوده است، مجدد اقتصاد کشور و مسائل مختلفی، چون واردات واکسن و... را معطل قراردادی، چون FATF کنید و اطلاعات کلیدی نهادهای نظامی کشور را تقدیم طرف مقابل کرده و زمینه برای نفود اطلاعاتی به کشور را فراهم کنید و به امنیت کشور ضربه بزنید؟! در شرایطی که ما در جنگ با جبهه باطل و رژیم کودک کش صهیونیستی هستیم؛ مطرح کردن چنین بحثهایی چه سودی برای کشور دارد؟ پیوستن به FATF ایجاد بستری برای کمک به رژیم صهیونیستی در جهت فشار آوردن به کشور در مراجع بین المللی و ایجاد زمینهای برای اعمال جنایات آن در منطقه است، زیرا که در صورت پیوستن به FATF ایران ملزم به اجرای محتواهای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد شد؛ این به معنای آن است که جمهوری اسلامی ایران طبق توصیه شماره ۱۶ FATF ملزم خواهد بود ارتباط خود را با حدود ۶۰ نهاد و ۲۰ فرد که جزو نهادها و افراد ایرانی تحریم شده در قطعنامه شورای امنیت بوده قطع کند و هرگونه معاملات با آنها را ممنوع اعلام کند؛ جالب است بدانید از سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی تا سپاه پاسداران و وزارت دفاع کشور و بسیاری از شرکتهای اقتصادی و نظامی در این لیست قرار گرفتهاند!
به نظر میرسد برخی تصمیمگیران دولت چهاردهم حتی از مفاد این قرارداد و کارکرد آن ناآگاه بوده و به شدت در محاسبات و تحلیلهای خود دچار اشتباهات فاحشی شدهاند؛ عدهای به اصطلاح کارشناس از شما میخواهند به اسم رفع تحریم و محدودیتهای مالی به این قرارداد بپیوندید در حالی که اصلاً نمیدانند موضوع برطرف شدن تحریمها و این قرارداد ارتباطی باهم نداشته و پیوستن به این قرارداد مشکلی از مشکلات کشور را حل نخواهد کرد.
گویا این را باید برای بعضی از آقایان یادآوری کرد که دو موضوع اساسی برای سازمان FATF که در ارتباط با کشورها اهمیت فراوان دارد؛ تولید اطلاعات صحیح و به اشتراک گذاری این اطلاعات است که در بیانیه تفسیری توصیه شماره ۴۰ بندهای ۹ و ۱۰ و هم چنین بیانیه تفسیری توصیه شماره ٢٤ به این موضوع اشاره شده است؛ هم چنین سازمان FATF به طور صریحتر در بند ۷ بیانیه تفسیری توصیه شماره ٤٠ بیان کرده است که مراکز اطلاعات مالی (FIU) باید بدون در نظر گرفتن محدودیتهای دولتی، قانونی قضایی و. قادر باشند تا با یک دیگر به تبادل اطلاعات بپردازند؛ در بند ۳۱ برنامه اقدام مخصوص ایران آمده است که ایران باید در حوزة همکاریهای بین المللی در زمینة تبادل و اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به ذی نفع نهایی تضمین بدهد؛ حال سوال اینجاست کشوری که تحت تحریمهای مالی بانکی قرار میگیرد طبیعتاً نمیتواند رابطة بانکی و کارگزاری رسمی برقرار کرده و اقدامات مربوط به تسویة تراکنشهای خود را انجام دهد. به همین دلیل اولین راه کاری که برای حل این مشکل در نظر میگیرد دور زدن تحریم و ایجاد بستری غیر رسمی به منظور انجام فعالیتهای مالی است؛ بدیهی است در فضای مذکور اطلاعات مالی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کشور تحریم کننده در صورت در اختیار داشتن این اطلاعات به راحتی میتواند مسیرهای غیر رسمی را مسدود کرده و به کشور تحریم شده ضربه وارد کند.
به همین علت هر تعهد و فرآیندی که احتمال کشف دور زدن تحریمها را به دنبال داشته باشد برای کشور تحریم شده از جهات مختلف اقتصادی امنیتی اجتماعی و. تهدید ایجاد کرده و آسیب پذیری آن کشور را بالا میبرد.
در ضمن این موضوع را نیز باید به شما و آقایان در دولت چهاردهم یادآوری کنیم که یکی از قواعد مهم وقابل توجه در FATF لزوم اجماع اعضا الا یک مخالف، برای خروج یک کشور از لیست سیاه است؛ باتوجه به شرایط کنونی میتوان گفت هیچ ضمانتی در راستای رای آمریکا و رژیم صهیونیستی به نفع ایران برای رفع موانع مبادلات مالی وجود ندارد؛ مؤید آن هم این است که کشوری همچون آمریکا که قطعنامههای سازمان ملل در رابطه با فجایع انسانی غزه و فلسطین را وتو میکند چرا باید در این زمینه در راستای منفعت جمهوری اسلامی ایران عمل کند؛ یعنی میتوان گفت عملاً نه تنها اطلاعات محرمانه کشور را باید در اختیار طرف مقابل قرار بدهیم بلکه از لیست سیاه روابط مالی نیز خارج نخواهیم شد و این همان تداعی کننده بازی برد-برد است که آقایان در برجام میگفتند و این بار هم همانند همان موقع این بازی برد-برد برای طرف مقابل خواهد بود که تجربهاش را هنوز به یاد داریم.
به علاوه شایان ذکر است تاکنون ۳۹بند از ۴۱بند موجود در این قرارداد در کشور اجرا شده که مابین کشورهای عضو FATF که صرفاً تعدادی از بندهای آن را اجرا کردهاند بی نظیر بوده است؛ پس خوب است با در نظر گرفتن این مورد جایگاه کشور را در قبال این نهاد بازشناسی نمایید و به جای امتیاز دهی به این نهاد، نسبت به کوتاهیهای طرف مقابل طی سالهای میانی و پایانی دهه ۹۰ او را ملزم به پاسخگویی بدانید.
خوب است مجد یادآوری شویم و این را مدنظر داشته باشید FATF از جمله سازوکارهاییاست که مدعی جلوگیری از تبادلات مالی کشورهایی همچون ایران است که از طریق دور زدن تحریمها در حال تبادلات اقتصادی خود هستند و ثمره عملی پیوستن به این قرارداد این خواهد بود که تبادلات اقتصادی کشور مخصوصاً در حوزههایی، چون نفت و تأمین کالاهای اساسی دچار اشکال شده و به معضل جدیای برخواهد خورد.
فلذا میتوان گفت که پیوستن ایران به FATF در شرایط کنونی، تحت تأثیر تحریمهای مالی و بانکی، بهطور مؤثری نمیتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کند و به تعبیری محدودیتها و چالشهای پیوستن به FATF به جهت تشدید محدودیتهای تحریمهای ثانویه، در واقع شدیدتر از چالشهای ناشی از عدم پیوستن به معاهدات FATF است.
با توجه به تفاسیر صورت گرفته، در صورت اصرار دولت برای پیوستن به FATF این سوال در ذهن شکل میگیرد که آیا دولت چهاردهم میخواهد مجدد همچون پیوستن به قردادی، چون برجام، همه امتیازات و منافع ملت ایران را بر روی میز بگذارد و صرفاً دستاوردش هیچ باشد؟!
آیا بدنه مشاورین و متولیان امر تصمیمسازی در دولت چهاردهم نمیخواهند دست از کارهای نمایشی خود بردارند؟! تا چه زمانی میخواهید با حرفهای غیر مطابق با واقع و وعدههای پوچ خود، مردم را چشم انتظار وعدههای بی محل و بی تاثیر افراد و سازمانهای این چنینی کنید؟!
به عنوان نکته پایانی باید توجه داشت که پیوستن به FATF به تنهایی برای تسهیل فرآیندهای پرداخت و تقویت تولید و صادرات کافی نیست. پیش از هر اقدامی، باید به پرسشهای بنیادیتری پاسخ داد: جایگاه اقتصاد ایران در نظم نوین اقتصاد جهانی چیست؟ برنامه دولت چهاردهم برای تکمیل زنجیرههای ارزش افزوده و تقویت صنایع پاییندستی چیست؟ پاسخ به این پرسشها میتواند اهداف اصلی اقتصادی در شرایط کنونی را روشن سازد. تجربه نشان داده است که تکمیل صنایع پاییندستی و زنجیره ارزش در صنایعی که کشور در آنها مزیت طبیعی دارد، موجب رونق چشمگیر تولید و صادرات میشود و برای ساخت اقتصاد قدرتمند و برونگرا پیوستن به معاهداتی، چون FATF در اولویتهای پایین تری قرار میگیرند.
بسیج دانشجویی با فهم اینکه مسئله امروز کشور پیوستن به معاهداتی، چون FATF نبوده بلکه ناشی از اثرات برجای مانده از دهه سوخته ۹۰ بوده، به طور قاطع در مقابل اتخاذ هرتصمیم غلطی که منافع ملی را تحتالشعاع قرار دهد خواهد ایستاد و اجازه نمیدهد اقتصاد کشور مجدداً معطل تضمینهای بلامحل برخی مقامات غربی شود؛ چرا که به کرات ثابت شده اینگونه وعدهها درنهایت حاصلی جز برهم خوردن ثبات اقتصادی و امنیتی کشور و مستهلک شدن زیرساختهای اصلی تولید در پی ندارند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته