گزارش تاریخ| راه آهن رضاشاهی؛ مسیری که مصدق آن را جهنمی میدانست!
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۶۴۲۳۷
طرح احداث راهآهن از جنوب به شمال که برخلاف نظر کارشناسان بود و انگلیس در امتیاز رویتر و در دوران احمدشاه قاجار به دنبال تصویب آن بود و موفق نشد، در دوران پهلوی اول تصویب و توسط رضاخان اجرایی شد. - اخبار سیاسی -
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – یک سال پس از به قدرت رسیدن رضاخان، در روزهای نخست اسفند 1305 مجلس شورای ملی اقدام به تصویب ایجاد راه آهن سراسری از جنوب به شمال کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
طرحی که رضاخان به مجلس ارائه کرد و به تصویب رسید، همان طرحی بود که انگلیس در امتیاز رویتر به دنبال دریافت و اجرای آن بود، اما موفق نشد. دولت انگلیس در دوره احمدشاه قاجار نیز تلاش کرد تا چنین خط آهنی در ایران ایجاد شود، اما با مخالفت ایران مواجه شد. در نهایت رضاشاه تصمیم به اجرای این طرح گرفت که در سال 1320 و با حمله متفقین به ایران مورد استفاده نیروهای نظامی انگلیس قرار گرفت.
** آیا ساخت راهآهن از دوران رضاخان آغاز شد؟
حدود هشتاد سال پیش از به قدرت رسیدن رضاخان، اولین خط راهآهن در ایران ساخته شد. در سال 1227 هجری شمسی نخستین راهآهن کشورمان بین بندرانزلی و پیربازار ساخته شد که 12 کیلومتر آن تا اواسط دوره پهلوی فعال بود و سپس جمعآوری شد.
خط آهن بعدی بین محمودآباد و آمل در سال 1265 هجری شمسی ایجاد شد. قرار بود این خط تا تهران ادامه یابد، اما به دلیل اختلافات دولت ایران و پیمانکار متوقف شد.
حدود هشتاد سال پیش از به قدرت رسیدن رضاخان، اولین خط راهآهن در ایران ساخته شد. در سال 1227 هجری شمسی نخستین راهآهن کشورمان بین بندرانزلی و پیربازار ساخته شد که 12 کیلومتر آن تا اواسط دوره پهلوی فعال بود و سپس جمعآوری شد.
دو سال بعد خط آهن دیگری بین تهران و شهرری ایجاد شد که طول آن 9 کیلومتر بود. در سال 1291 نیز امتیاز احداث راهآهن جلفا – تبریز – صوفیان – شرفخانه با روسها امضا شد. این قرارداد دورهای 75 ساله داشت و تمامی هزینه ساخت آن با روسیه بود. طول این خط 146 کیلومتر بود که ساخت آن چهار سال به طول انجامید.
خط آهن بوشهر به برازجان نیز به طول 60 کیلومتر و پیش از به قدرت رسیدن رضاخان، توسط انگلیسیها ساخته شد. همچنین خط آهن میرجاوه – زاهدان به طول 92 کیلومتر و با هدف اتصال ایران به مستعمرات انگلیس ساخته و در سال 1299 افتتاح شد.
البته خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ معاصر معتقد است که بحث و گفتگو در مورد تاسیس راهآهن در ایران از دوران امیرکبیر در کشور به وجود آمد، اما با مخالفت انگلیسیها و روسها مواجه شد.
مصدق: «در جلسه 2 اسفند 1305 مجلس شورا گفتم برای ایجاد راه دو خط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بینالمللی دارد ما را به بهشت میبرد و راهی که به منظور سوقالجیشی ساخته شود ما را به جهنم.»
** شمال به جنوب یا شرق به غرب؟
برخی معتقدند که ایران نیاز به راه آهن سراسری شرق به غرب داشت. این موضوع در همان زمان نیز مطرح بود. مرتضی قلیخان ثمینالدوله هدایت، تحصیلکرده و مهندس آلمانی و از اولین مهندسان ایرانی بود که طرحی به نام «راه نجات» یا «کلید نجات» تهیه کرد و طبق آن طرح، راهآهن باید از شرق به غرب (هندوستان به عراق) کشیده میشد.
در زمان مطرح شدن موضوع ایجاد خط راه آهن جنوب به شمال در مجلس شورای ملی مخالفتهایی از سوی دکتر مصدق با این طرح انجام گرفت. مصدق در خاطرات خود آورده است: «در جلسه 2 اسفند 1305 مجلس شورا گفتم برای ایجاد راه دو خط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بینالمللی دارد ما را به بهشت میبرد و راهی که به منظور سوقالجیشی ساخته شود ما را به جهنم.»
یعقوب توکلی پژوهشگر تاریخ معاصر میگوید کارشناسان آن دوره اذعان داشتند راهآهن باید از زاهدان به ترکیه برود که بتواند آسیای پرجمعیت را به اروپا وصل کند و یکی از بزرگترین کانونهای انتقال کالا شود و منابع فراوانی از ترانزیت کالا برای ما بدست بیاید.
در نهایت راه آهنی که در ایران به وجود آمد، راه آهن شمال به جنوب بود، اما از شهرهای مهمی همچون شیراز و اصفهان عبور نمیکرد. این خط راه آهن که سراسری نامیده میشد از بندر شاهپور (بندر امام خمینی کنونی) آغاز و با عبور از بخشهای جلگهای و کوهستانی به فلات مرکزی ایران و تهران میرسید. بخش شمالی آن نیز از بندرگز آغاز و با عبور از جنگل به ساری و سپس به ورامین و تهران ختم میشد.
به اعتقاد بسیاری این خط در مسیر اهداف انگلیس بود و این کشور از مدتها پیش به دنبال ایجاد چنین خطی بود. یکی از بندهای امتیاز رویتر تاسیس راهآهن در این مسیر بود، اما به دلیل مخالفتهایی که با این امتیاز شد، آن بند نیز به نتیجه نرسید.
به اعتقاد بسیاری این خط در مسیر اهداف انگلیس بود و این کشور از مدتها پیش به دنبال ایجاد چنین خطی بود. یکی از بندهای امتیاز رویتر تاسیس راهآهن در این مسیر بود، اما به دلیل مخالفتهایی که با این امتیاز شد، آن بند نیز به نتیجه نرسید.
این درخواست بار دیگر در دوران احمدشاه قاجار از سوی انگلیس مطرح شد که به دولت انگلیس پاسخ داده شد: «راه آهنی که به صلاح و صرفه ایران است، راهآهنی است که از دزداب (زاهدان فعلی) شروع میشود و مسیر آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاه متصل شود، یعنی از شرق به غرب ایران، چنانکه از زمان داریوش هم راه تجارت هندوستان در آسیا و سواحل مدیترانه همین راه بوده است و این راه برای ملت ایران نهایت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت».
این خط آهن میتوانست از هندوستان مستعمره انگلستان محافظت کند و در صورت بروز تهدیدی از سوی روسیه، نیروهای انگلیسی به سرعت خود را به شمال شرق کشور برسانند.
** هزینههای ساخت یک خط آهن
مسیر راه آهن جنوب به شمال نه تنها مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت، هزینههای آن نیز منتقدان بسیاری داشت. مصدق عنوان کرده است: «در آن روزهایی که لایحه راهآهن تقدیم مجلس شده بود دولت از عواید نفت چهارده میلیون و به تعبیر امروز در حدود دویست میلیون تومان ذخیره کرده بود که من پیشنهاد کردم آن را صرف ایجاد کارخانه قند بکنند و از خرید بیست و دو میلیون تومان قند در سال که در آن وقت وارد کشور میشد بکاهند... چنانچه در ظرف این مدت عواید نفت به مصرف کارخانه قند رسیده بود رفع احتیاج از یک قلم بزرگ واردات گردیده بود و از عواید کارخانههای قند هم میتوانستند خط راهآهن بینالمللی را احداث کنند که باز عرض میکنم هر چه کردهاند خیانت است و خیانت.»
جان فوران نویسنده کتاب مقاومت شکننده نیز نوشته است: «احداث این خطآهن 850 مایلی سراسری در واقع به هدر دادن منابع بود؛ طرحی پرهزینه که پیامدهای ناگوار چندی داشت. تورمزا بود، هدفهای اقتصادی چندی نداشت و از هیچ یک از شهرهای عمده کشور [جز تهران] عبور نمیکرد، سطح زندگی عمومی را پایین میآورد چون هزینه آن از طریق مالیات قند و چای تأمین میشد. احداث هر مایل راهآهن 35 هزار پوند استرلینگ هزینه برمیداشت؛ در حالی که احداث جادههای ماشین رو با یک تا یک و نیم درصد این هزینه امکانپذیر بود.»
گزارش|تکرار جنایت رضاشاه توسط فرزند در حمله به حرم رضوی/ فاجعهای که «شریعتمداری» شاه را از آن تبرئه کردبمناسبت سالمرگ رضاشاه| از سلب اعتماد انگلیس تا پناه بردن به آمریکا در دقیقه 90گزارش تاریخ|آیا رضاشاه سنگ بنای آموزش عالی را در ایران گذاشت؟گزارش تاریخ|ماجرای تشییع رضاشاه؛ مخالفت مراجع در قم، استقبال سرد در تهران
راه آهن ایران که میبایست برای مردم کشورمان دستاورد اقتصادی و سیاسی داشته باشد، تسهیلکننده و سرعت بخش حمله متفقین به ایران در جنگ جهانی دوم شد.
** خط آهنی که ایران را به «پل پیروزی» تبدیل کرد
بسیاری معتقدند خط آهن شمال به جنوب کاربردی اقتصادی برای ایران نداشت و بیشتر در راستای منافع نظامی انگلیس بود. از این رو با حمله متفقین به ایران در جریان جنگ جهانی دوم، خط آهن ایران به کمک آنها آمد و ایران «پل پیروزی» نام گرفت.
الول ساتن ایرانشناس انگلیسی در کتاب «رضاشاه کبیر یا ایران نو» نوشته است: «منظور از ساختن این راهآهن رعایت جنبه سوقالجیشی و نظامی است که قادر باشند با آن در مواقع مقتضی از مازندران و تهران قشون و مهمات را به جنوب برسانند...» این گفته وی نشان میدهد که این خط آهن کاربرد نظامی داشته اما در راستای تامین منافع نظامی ایران نبوده است.
دانشگاه جنگ در گزارشی در خصوص این خط راه آهن آورده است: «برای بررسی مسیر کلی راه آهن سراسری هیچ یک از سازمانهای نظامی مورد مشورت قرار نگرفتهاند... پایان دادن مسیر راه آهن به بندر گز، بررسی نظامی آن را از لحاظ ایران ناچار متوجه همسایهی شمالی میساخت که در آن اولاً تصور ادراک عمل تعرضی ایران بلامفهوم و غیرقابل بحث شمرده میشد. ثانیاً تصور اینکه همسایهی شمالی، ایران را از طریق گرگان مورد تعرض قرار دهد از نظر نظامی غیر قابل قبول و مباین (مخالف) با موازین عقلی به نظر میرسید.»
در خصوص نقش این خط آهن در جنگ جهانی دوم مصدق در خاطرات خود گفته است: «علت بدبختیهای ما در جنگ بینالملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند... ساختن راهآهن در این خط هیچ دلیلی نداشت جز اینکه میخواستند از آن استفاده سوقالجیشی کنند و دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفروشد و از این راه پولی که دولت از معادن نفت میبرد وارد انگلیس کند.»
بدین ترتیب راه آهن ایران که میبایست برای مردم کشورمان دستاورد اقتصادی و سیاسی داشته باشد، تسهیلکننده و سرعت بخش حمله متفقین به ایران در جنگ جهانی دوم شد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار انگلیس اخبار انگلیس حمله متفقین به ایران جنگ جهانی دوم امتیاز رویتر جنوب به شمال سوق الجیشی خط راه آهن راه آهن شرق به غرب خط آهن ساخته شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۶۴۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمید سهیلی خود را سرباز سینما میدانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است
مستندساز شاخص سینمای ایران گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما میدانست و اگر از او کمکی میخواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پژمان مظاهری پور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است و نامش همیشه جاودان خواهد بود. او آثار ماندگاری را از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفهای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زنده یاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهشهای مرتبط با ایران شناسی را در موسسه ایران پژوه که توسط آقای ابراهیمی اداره میشد آغاز کرد.
وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار میکرد. آنها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند را انجام میدادند.
مظاهریپور خاطرنشان کرد: یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسد، اما از نگاتیوهای آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصایری به صورت هشت میلیمتری از روزهای تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستند سازی در اینجا مشخص میشود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفرهای دور و دراز هامی و کامی» تجربه میکند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.
آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار میروند
مظاهریپورهمچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریدهها» را ساخت که در اتباط با کارگاههای صنایع دستی است. سهیلی فردی بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران طراز اول هر رشته مشورت میکرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطوره شناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبههای مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.
این فیلمساز سینمای مستند اقرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلمهای او تیتراژ ندارند.
وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان داشت: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده میکند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و دکتر اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.
وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافتهای شهرهای ایران میپردازد و کار بسیار سنگین و پیچیدهای را صورت میدهد. او سی و سه فیلم در این مجموعه تولید میکند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خواندهاند که این موضوع نیز از ویژگیهای این مجموعه به حساب میآید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانتدار و اخلاق محور بود و جوایزی را که برای فیلمهای خود دریافت میکرد، به نهاد حامی فیلمهایش تقدیم میکرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است.
مظاهری پور همچنین گفت: سهیلی دارای نشان درجه دو هنری بود، اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.
حمید سهیلی؛ شخصیتی استثنایی در سینمای مستند
در ادامه این نشست دکتر اسکندر مختاری از اساتید حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانش اندوزی میپرداخت و همچنین خودش و جامعه را جدی میگرفت و از فرصتهای پیش آمده برای خود استفاده میکرد. من در جریان فیلمهای «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام میداد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.
وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمیکند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار میگرفت متوجه این موضوع میشد.
مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالم نما تشخیص میداد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبتهای ما را میشنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمیتوانست دفاع کند، آن را تغییر میداد و اصلاح میکرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهمترین افرادی که در راستای پیشرفتهای علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته میشد.
وی ادامه داد: دورههای تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایرهالمعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکارانش را در تیتراژ فیلم معرفی نمیکرد. او تمام راشهای استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار میروند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.
در ادامه مظاهریپور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش میبرد. او معتقد بود برخی از گفتارهای متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من میخواست در آثارم رویه دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصه گو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.
مظاهری پور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت شانزده میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار میکرد، نظام تهیه کنندگی وجود داشت و او نمیتوانست راشها را با خود داشته باشد و آنها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگهداری شدند او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.
سهیلی خود را سرباز سینما میدانست
در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شاخص سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار میرفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما میدانست و اگر از او کمکی میخواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزهای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه میپرداخت و آن را در اختیار سوال شونده قرار میداد.
وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیتهای حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کردهاند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.
عطارپور خاطرنشان کرد: او با پافشاری کار خود را پیش میبرد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزئیات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلانهایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.
وی بیان داشت: من در ماههای آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارائه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.
برنامه «شبهای مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار میشود.