حمله کیهان به جمهوری اسلامی بر سر کاندیدای روحانی/! چرا ایران مذاکره را نپذیرفت؟ /سخن گفتن از بودن با نبودن کاندیدای نظامی نعل وارونه در میدان سیاست!
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۶۷۱۲۲
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۱۱ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که حمله موشکی و پهپادی به ریاض در کیهان برجسته شده و شرق در گزارشی با عنوان یک نامه پر واکنش بازخوردهای نامه خاتمی به رهبر انقلاب را تشریح کرده است.
روزنامه جوان تیتر دفاع از عهد با شیطان با تحریف قرآن! را از نامه شورای راهبردی نهضت استادی کشور به رئیس جمهور برجسته کرده و ایران عبارت فوتبال رئیس دار شد را برای خبر انتخابات مجمع فدراسیون فوتبال انتخاب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وطن امروز با درج تصویری از حسن روحانی و تیتر دلار فریدونی درباره نوسانات قیمت ارز در مقاطع حساس سیاسی نوشته است.
همدلی گزارشی از بدهی دولت به تامین اجتماعی و مشکلات ایجاد شده برای حداقلبگیران و افراد بیکار با عنوان دردسرهای یک بدهی ۳۰۰ هزار میلیاردی در شماره امروز خود چاپ کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حمله کیهان به جمهوری اسلامی بر سر کاندیدای روحانی!
روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود با عنوان هنگام حمایت از هاشمی و روحانی از این حرفها بلد نبودید؟! نوشت: یک حامی دولتِ دولتهای روحانی و هاشمی که مدتهاست در خدمت پروژههای مدعیان اصلاحطلبی فعالیت میکند، مدعی شد بهتر است نامزدهای انتخابات آتی ریاستجمهوری، روحانی نباشند!
روزنامه جمهوری اسلامی سالهاست این روزنامه متعلق به بیتالمال و حزب جمهوری اسلامی را در خدمت طیفهای زاویهدار با نظام و انقلاب قرار داده است. مدیر این روزنامه اخیرا در سرمقالهای با استقبال از اینکه آیتالله رئیسی، ملاقات انتخاباتی با جمعی از اعضای خبرگان را نپذیرفته، آن را امتناع شایسته میخواند و مینویسد: امتناع آقای رئیسی از حضور در جلسه جمعی از اعضاء مجلس خبرگان رهبری که طبق آنچه در خبرها آمده درصدد بودند از ایشان برای داوطلب شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دعوت نمایند، حرکت شایستهای است.
این حامی ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و روحانی، در ادامه مینویسد: شرایط کشور اکنون بهگونهایست که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. در حال حاضر، مسئولیتهای حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیماً با زندگی روزمره مردم سروکار دارند برعهده افراد معمم است. حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسئولیتهائی را برعهده داشته باشد، خوبست بپذیرند برای مدتی این مسئولیتها به افراد غیرروحانی واگذار شوند تا آنها نیز ظرفیتها و توانائیهای خود را نشان بدهند.
وی سپس ادامه میدهد: کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست. نظامیان نیز تخصص دیگری دارند که تناسبی با مدیریت سیاسی – اجرایی کشور ندارد. همین حالا که مجلس یازدهم بیش از ۴۰ عضو نظامی دارد و مدیریت آن نیز برعهده یک نظامی است، میبینیم که نهتنها توفیقی در پیشبرد اهداف نظام متناسب با نیاز کشور ندارد، بلکه در مواردی با برخوردهای تهدیدآمیز، شاکله قانونگذاری را از مسیر طبیعی خارج کرده است.
نویسنده توضیح نداده که چرا این حرفها را به هنگام ۸ سال ریاستجمهوری هاشمی، ۸ سال ریاستجمهوری خاتمی و ۸ سال ریاستجمهوری روحانی نزده بلکه اتفاقا در اغلب این دورهها، تبلیغاتچی و توجیهگر سوءمدیریتهای دولت سازندگی و تدبیر و امید بوده است؟ به یک معنای دیگر، امثال وی هماکنون به خاطر سوءمدیریت فاحشی که به کشور و مردم تحمیل کردهاند، عذرخواهی کنند و نه اینکه تعیین تکلیف بکنند که چه کسانی نامزد نشوند (تا لابد دولت ناکارآمد مورد حمایت آنها تمدید شود)!
یادآور میشود طبق قانون اساسی، رئیسجمهور از میان رجال سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوا باشند انتخاب میشود و از این جهت، نامزدهای ریاستجمهوری منحصر در کسوت و سمتی مشخص نیستند همچنان که صاحبان کسوتها و سمتهای مختلف هم، محرومیتی به خاطر نوع منصب و سمتشان ندارند.
به نظر میرسد افراطیون مدعی اصلاحات - و محافل رسانهای دنبالهرو آنها - بیش از هر چیز، از اینکه دولت، با مدیریتی حزباللهی و پرانرژی نو شود و بساط مدیریت تنبل و اشرافیتزده و غربگرا را برچیند، نگران هستند و به همین دلیل هم سعی میکنند هرکدام از نامزدها را به بهانهای آماج ترور شخصیت قرار دهند یا نسخه مصلحت نبودن نامزدیشان را بپیچند.
علیرضا صدقی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان نعل وارونه در میدان سیاست نوشت: به نظر میرسد نهتنها انتخابات، بلکه کلیت مفهوم سیاست نیز در جامعه ایران موضوع و مسئله اصلی و اساسی محسوب نمیشود. چرا که در این جامعه علاوه بر مسائل متعدد پیشگفته، حرکت عامدانه و برنامهریزیشده برخی جریانهای سیاسی نیز مردم را از صندوق رای و چارهجوییهای سیاسی مایوس و ناامید ساخته است.
از دیگر سو، اندک گروههای اجتماعی درگیر با مسئله سیاست نیز افزون بر همه موانع اندیشیدن که پیشتر به آنها اشاره شد، بحرانی دیگر را نیز تجربه میکنند. نباید فراموش کرد که فاصله بسیار زیادی میان کف مطالبات اجتماعی و سقف امکانات سیاستورزان به وجود آمده است. در حقیقت هر چه سیاستمداران برآمده از صندوقهای رای، نتوانستند یا نخواستند شعارهای انتخاباتیشان را محقق کند، بر عمق و ژرفای فاصله میان خود و مطالبات اجتماعی افزودند. این البته تنها رهآورد پشت کردن به پایگاه اجتماعی رایدهنده نبود؛ بلکه رقبا ـ داخلی یا خارجی ـ با استفاده از این فرصت بر رادیکال شدن فضای اجتماعی افزودند و نتیجه آن شد که امروز امیدواریها به صندوقهای رای و تمامیت سیاست به حداقل ممکن رسیده است.
در نتیجه همین گروههای اندک باقیمانده نیز با بحران گفتمانی جدی و اساسی روبهرو شدهاند؛ لذا در شرایط مفروض و با تکیه بر تجربههای اندوختهشده به نظر میرسد سیاست و در نتیجه انتخابات امروز از اولویتهای پاییندستی جامعه ایران محسوب میشود و دستِکم مردم علاقهای برای حضور در پای صندوقهای رای ندارند. نتیجه آن میشود که صحبت از کاندیدای نظامی یا غیرنظامی در انتخابات پیش رو، سخنی به گزاف خواهد بود که از واقعیتهای عینی جامعه فاصلهای شگرف دارد. مسئله امروز سیاست در ایران ایجاد «آرامش» است. جریانی که بخواهد یا بتواند انتقالدهنده این مفهوم در ابعاد مختلف به جامعه باشد، میتواند نسبت به توفیق حداقلی در انتخابات آتی امیدواریهایی داشته باشد.
از سوی دیگر، باید دید نظامیان ایران تا چه اندازه به حضور در انتخابات علاقه دارند! برای درک این معنا باید ملاحظه کرد که حضور در راس قوه مجریه میتواند چه رهآوردی برای نظامیان داشته باشد. به نظر میرسد میزان نفوذ و حضور جریانهای نظامی در سطوح مختلف قدرت به اندازهای فراگیر است، که اساسا نیازی به ریاست دولت نزد نظامیان احساس نمیشود.
به هر روی، سخن گفتن از حضور یا عدم حضور نظامیان در مقام یک کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نعل وارونه زدن در این میدان است و تصور نمیشود که نظامیان عزمی جدی برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری ایران داشته باشند.
چرا ایران مذاکره را نپذیرفت؟
حشمتا... فلاحتپیشه نماینده سابق مجلس طی یادداشتی با عنوان چرا ایران مذاکره را نپذیرفت؟ در شماره امروز آرمان ملی نوشت: آمریکاییها اگر بخواهند به برجام برگردند نیاز به مذاکره ندارند، آمریکا و ایران راحت میتوانند اعلام کنند که به تعهدات خود بازمیگردند. بعد از آن همه کشورها عضو شورای مشترک برجام میشوند و در موارد اختلافی میتوانند جلسه بگذارند و با هم صحبت کنند. دلیل آخر که به نظرم مهمتر از همه این دلایل است، ناامیدی نسبی است. ایرانیان به امید اینکه دوران ترامپ، دوران گذرایی باشد، برجام را حفظ کردند و هزینه حفظ برجام را پرداخت کردند. حتی از رفتارهای چالشی پرهیز کردند به امید اینکه شاید تغییری شکل بگیرد. ولی تغییری که شکل گرفت، ناجوانمردانه عمل کردن بایدن بود که همان فشار حداکثری ترامپ و کشتن زمان بود که در دستور کار قرار داد. از جمله اقدام نظامی بایدن در سوریه که رسما هم آن را به ایران مرتبط ساخت، عملا ایرانیان به این نتیجه رسیدند که باید سیاست مشت آهنین را به کار ببرند و درواقع به نیت آمریکاییها شک کردند. معتقدم این موضوعی است که از دل همه اینها نه احیای برجام شکل میگیرد و نه آنچه آمریکاییها تحت عنوان دغدغه میگویند، برطرف میشود بلکه دغدغهها بیشتر هم خواهد شد. چنانچه الان میبینیم کسانی مثل برنی سندرز و دوستان دموکرات بایدن در آمریکا به منتقد رفتارهای ایشان در قبال ایران تبدیل شدهاند و معتقدند که با اقدام نظامی که صورت داده، عملا دارد فضای تنش را بیشتر میکند.
درحقیقت الان نشانههای خوبی وجود ندارد و در کل، روند تحولات یک سراشیبی ضددیپلماسی است. اما چه اتفاقاتی میتواند شکل بگیرد که به سود نظم و صلح و امنیت بینالمللی و منافع حتی ایران و آمریکاست. نخست اینکه، تجربه به آقای بایدن نشان داد که کشاندن دیگر مسائل به موارد اختلافی با ایران حتما مدیریت تحولات را برای خود آمریکا سخت خواهد کرد. بایدن خیلی عجله کرد در واردکردن اتهام به ایران در حمله به آمریکاییها عراق. این موضوع نهتنها کمکی به ایشان نمیکند بلکه مدیریت کلی تحولات را برایش دشوار میکند. دوم اینکه، باید برجام زنده شود، چراغ میز برجام باید روشن شود و بعد سر میز برجام بنشینند، ولی روزبهروز این چراغها بیشتر دارد شکسته میشود بهویژه چراغهایی که آمریکاییها خاموش کردند، روشن نکردند. ایران بیش از گذشته و حتی بیش از زمان ترامپ، امید خودش را به برجام از دست داده و موضوع سوم اینکه، انتظار میرفت بودجه سال آینده ایران بودجهای براساس رفع تحریم باشد، ولی الان بخشی از این بودجه حتی اختصاص پیدا میکند به دستاوردهای تازه و توسعه بیشتر در صنعت هستهای ایران. آن موقع برای ایرانیان حتی بازگشت به برجام هم هزینه بیشتری خواهد داشت و دیگر رغبتی برای اینکه به برجام بازگردند را ندارند. بارها بر این نکته تاکید کردهام که بایدن همچون ترامپ اگر بیش از این وقتگذرانی کند در تهران باید با نظامیان صحبت کند و الان هم روزبه روز داریم به این مرحله نزدیک میشویم. بایدن که با یک میز دیپلماسی تحت عنوان برجام مواجه بود، الان با منطقه آشفتهای دارد مواجه میشود که بدون اینکه بتواند اتهامی را به ایران وارد کند، ناامیدی از دیپلماسی منطقه را دستخوش و آبستن بحرانهای مختلف کرده. با شعلهور شدن آتش جنگ بین یمن و عربستان، حمله به اهداف رژیمصهیونیستی و حتما فعال شدن گروههای مقاومت در عراق و سوریه علیه آمریکا از جمله مواردی است که بایدن به هیچ وجه پیشبینی نکرده بود. این سادهترین راه و البته بینتیجهترین راه است که فقط این موارد را به ایران ربط دهند و سعی کنند که راهکار همه اینها را در برجام جدید ببینند. بهترین راه این است که از ظرفیت ایران استفاده شود برای اینکه به دغدغههایی که در منطقه وجود دارد به گونهای پاسخ داده شود که هیچ کشوری منافعش در اینجا نادیده گرفته نشود. میبینیم در تحولاتی که تاکنون شکل گرفته منافع ایران به هیچ وجه دیده نشده بهویژه اینکه ناجوانمردانه حتی با نیازهای پزشکی و دارویی و غذایی ایرانیان هم بیتوجهی صورت میگیرد. به نظرم بایدن بیش از گذشته حتی با مخالفتهایی در درون آمریکا مواجه خواهد شد، مگر اینکه دوباره به برجام بازگردد؛ بنابراین حتما بار دیگر آمریکا و اروپا پیشنهاد مذاکره با ایران را مطرح خواهند کرد. اگر تا زمان پیشنهاد جدید اقدام عملی صورت دهند، امکان اینکه ایران مذاکره را بپذیرد، وجود دارد، ولی در غیر اینصورت معتقدم کل مسیر برجام، یعنی برجامی که تا حالا فقط به خاطر ایران نفس میکشید، آخرین نفسهای خودش را خواهد کشید.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آزادراه غدیر حادثه سراوان شهاب الدین عزیزی خادم سینوفارم فلاحت پیشه بایدن فدراسیون فوتبال علی کریمی رئیسی روحانی هاشمی رفسنجانی کیهان جمهوری اسلامی کاندیداتوری نظامیان مرور روزنامه ها آزادراه غدیر حادثه سراوان شهاب الدین عزیزی خادم سینوفارم ایران مذاکره جمهوری اسلامی ریاست جمهوری نظر می رسد آمریکایی ها نعل وارونه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۶۷۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.