قدمهای نمادین یا عقبنشینی آمریکا؛ بایدن کی قدم نهایی را بر می دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۰۸۴۷۶
ابوالفضل خدائی: با تغییر دولت در آمریکا و مستقر شدن چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید نشانه هایی از عقب نشینی از سیاست های گذشته در ۴ سال اخیر دیده می شود. جو بایدن همانطور که پیش تر وعده داده بود بنیان و خط مشی سیاست های خود را بر احیا و تقویت روابط با متحدان، مهار چین و روسیه گذاشته است. در این بین مدیریت خاورمیانه و نوع نگاه به کشورهای آن شاید در صدر اولویت های بایدن نباشد اما همین تحولات اخیر در فاصله یک ماه از تشکیل دولت جدید آمریکا، خود گویای برخی از تغییرات مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه به تازگی اعلام کرد که هدف از انتشار گزارش اطلاعاتی آمریکا درباره قتل جمال خاشقچی دادن پیام شفاف و آشکار به عربستان بود که تعیین کننده آینده روابط دو کشور است. موضعی کاملا در تضاد با دونالد ترامپ که سعودی ها آن را چتر حمایتی خود برای خرید تسلیحات و ادامه جنگ یمن می دیدند. حال با تغییر اوضاع امیدها به خاتمه جنگ افزایش یافته و نبرد مأرب نیز وارد مرحله ای سرنوشت ساز شده است.
به نظر میرسد هر دو طرف جنگ مصمم هستند که این نبرد را به عنوان یک اهرم فشار برای گفتوگوهای صلح بالقوه پیش رو به نفع خود تمام کنند. از طرف دیگر آمریکا " تیم لیندرکینگ" فرستاده خود در امور یمن را به این کشور فرستاده تا راهکارهای خاتمه جنگ و کمکهای بشردوستانه مورد بررسی قرار گیرد. بروس ریدل عضو ارشد و مدیر پروژه اطلاعات اندیشکده بروکینگز در مقاله ای در همین رابطه نوشت: در ۲۰ سال گذشته تاریخ یمن شاهد تلاش های مکرر رهبرانش- از جمله هادی و سلف او علی عبدالله صالح، اغلب با کمک سعودی ها - برای فشار بر حوثی ها بوده است. یک چیز کاملا مشخص است: آنها تسلیم فشار نخواهند شد. ۶ سال محاصره، بمباران و فاجعه انسانی باعث عقب نشینی آنها نشده است.ریدل در ادامه با تاکید بر اینکه بایدن باید روند سیاسی و آتش بس را با حضور حوثی ها دنبال کند و مستقیم با آنان وارد مذاکره شود نوشت: حوثی ها واقعیتی هستند که نمی توان آن نادیده گرفت.
بایدن و اسرائیلتماس دیرهنگام بایدن با نتانیاهو نشان داد که علی رغم تاکید آمریکا بر حمایت کامل امنیتی از اسرائیل با آن اختلافاتی نیز دارد. خودداری وزیر خارجه آمریکا از تایید تصمیم ترامپ در به رسمیت شناختن ارتفاعات جولان به عنوان بخشی از خاک رژیم صهیونیستی نیز از دیگر مسائل قابل توجه در کنار توافق هسته ای ایران است. علاوه بر این رژیم صهیونیستی نسبت به مسائلی چون فلسطین، به ویژه در مورد پروژههای شهرکسازی و انتقال سفارت آمریکا از بیتالمقدس به تلآویو نگرانی هایی از سوی دولت جدید آمریکا دارد. به گفته ناظران و تحلیلگران دولت جدید واشنگتن مبنی بر حمایت از راه حل تشکیل دو کشور در مناقشه فلسطین - رژیم اسرائیل تاکید دارد. به نظر می رسد حمایت دولت بایدن از تلاشهای صورت گرفته برای عادی سازی روابط دیگر کشورها با اسرائیل ادامه داشته باشد اما به باور ناظران بایدن در عین حال این مساله را جایگزینی برای برقراری صلح میان فلسطین و اسرائیل تلقی نمی کند.
روزنامه واشنگتن پست پیش تر در مطلبی نوشت که نتانیاهو از طریق حمایت از حزب جمهوری خواه و نمایندگان آن سابقه دخالت در سیاست های آمریکا را داشته است و حین انتقال قدرت در آمریکا دستور ساخت واحدهای مسکونی در کرانه باختری را داد. کارشناسان بر این باورند که علی رغم فشارهای رژیم صهونیستی به آمریکا برای عدم بازگشت به برجام، دولت بایدن تلاش خواهد کرد که با فاصله گرفتن از رژیم صهیونیستی برنامه های خود را در احیای توافق هسته ای، تقویت روابط با متحدان و مقابله با دیگر چالش ها را پیگیری کند.
اقدام نمادین واشنگتن؛ ناکافی اما مثبتسرپرست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل اخیرا به شورای امنیت اطلاع داده که دولت جو بایدن از اقدام دولت پیشین آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، موسوم به مکانیسم ماشه، صرف نظر کرده است. واشنگتن همچنین در اقدامی دیگر برای نشان دادن حسن نیت خود پیشنهاد نشست برجامی با ایران را مطرح کرد. در تازه ترین اقدام نیز اتحادیه اروپا برای انجام مذاکرات هستهای در هفتههای آینده در جلسه ۱+۴ و با حضور آمریکا پیشنهاد دیگری مطرح کرد که با مخالفت ایران روبرو شد. در واقع آنچه که ایران از غرب درخواست می کند موضوع ساده و قابل اجرایی است؛ آن هم بازگشت آمریکا به برجام و از سرگیری تعهدات که نیازی به مذاکره و برگزاری جلسه ندارد. در واقع آنچه که می تواند باعث طولانی تر شدن روند بازسازی اعتماد بین طرفین شود بحثها و اختلاف نظرهای داخلی تیم سیاست خارجی جو بایدن است که دو کشور را از مسیر اصلی دور نمی نماید. نمونه اخیر آن سیگنال خطرناکی بود که در روزهای اخیر از سوی کاخ سفید شاهد بودیم و آن هم حمله به مواضع ایران در شرق سوریه بود. بایدن درحالی مدعی بازگشت دیپلماسی است که با این اقدام خطر رویارویی نظامی میان تهران و واشنگتن را در این شرایط پیچیده افزایش داد. با همه این تفاسیر فضا برای هر دو همچنان مهیا است بطوریکه در هفته ها و ماه های آینده سرنوشت احیای برجام می تواند روشن شود چرا که ادامه وضع موجود نمی تواند به نفع هیچکدام از طرفین باشد.
لزوم اقدام سریع از سوی آمریکاجیمز دیواین، دانشیار سیاست و روابط بین الملل، دانشگاه مونت آلیسون در یادداشتی برای دِ کانورسیشن نوشت: تحقق مذاکرات به کندی انجام شده است و با برنامه ریزی انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن ، ممکن است روزنه فرصت بسته شود. اگر بایدن به زودی به توافقی دست پیدا نکند، ممکن است در سیستم پیچیده سیاست داخلی ایران گرفتار شود و مجدداً به جریانی ورود پیدا کند که از زمان دولت دونالد ترامپ آغاز شد.
همین هفته، ایران دسترسی آژانس بین المللی انرژی اتمی به سایت های هسته ای را محدود کرد و ایالات متحده به اهداف ایران در سوریه حمله کرد.بدون شک هیچ یک از طرفین جنگ نمی خواهند، اما کنترل "بازی جوجه" یا با نام دیگر "بزدل" هرگز آسان نیست. «مدلی از نظریه بازی ها که در آن هیچیک از دو طرف تمایلی به تسلیم شدن در مقابل دیگری ندارند؛ بدترین نتیجه این است که هیچکدام تسلیم نشوند. در این بازی دو راننده به سمت هم در یک امتداد با سرعت زیاد حرکت میکنند و یکی باید از مسیر خارج شود وگرنه هر دو با هم برخورد میکنند و کشته میشوند. در حالتی که یکی از رانندهها خود را از مسیر خارج کند، آن راننده بازنده است و او را به خاطر ترسو بودن «جوجه» خطاب میکنند؛ و رانندهای که در مسیر باقیمانده بود برنده اعلام میشود.در واقع مطابق این بازی ابعاد حیثیتی بازی بالاست و توقف و ادامه بازی هر دو به نتیجه باخت-باخت منتهی میشود. به عبارت دیگر، بازیکنان در شرایط معماگونه ای قرار میگیرند. اگر به بازی ادامه دهند قطعاً با خطر مرگ یا فلج دائمی روبرو هستند. اگر از بازی کنار بکشند و به حریف امتیاز دهند هر چند ممکن است جانشان را نجات دهند ولی حیثیت خود را نزد تماشاگران بر باد رفته قلمداد میکنند و این هم نوعی مرگ است.»
در حال حاضر، شرایط سیاسی در تهران برای حل و فصل مطلوب است. رئیس جمهور فعلی ایران حسن روحانی، گفته است که کشورش آماده است تا به سرعت به اجرای کامل برجام برگردد، بر اساس رعایت کامل انطباق - به این معنی که هر دو طرف به تعهدات کامل خود که در توافق نامه ۲۰۱۵ ذکر شده است، باز می گردند. در همین راستا با اینکه تصمیم نهایی در ایران را آیت الله خامنه ای می گیرد روحانی از رهبر ایران اختیار تام دارد.
همه اینها بدان معناست که دستیابی به توافق به آسانی نخواهد بود. هنوز این سوال وجود دارد که چه کسی باید اولین قدم را بردارد، واشنگتن یا تهران. اما بقیه مسائل را می توان به خصوص با کمک کشوری مانند قطر که داوطلب میانجی گری است حدس زد.
متأسفانه بعید است این شرایط بیش از چند ماه ادامه داشته باشد. انتخابات ریاست جمهوری قرار است در تاریخ ۱۸ ژوئن برگزار شود ، در آن زمان روحانی پس از پایان دوره دوم ریاست جمهوری، سمت خود را ترک می کند. مانند ایالات متحده، ایران محدودیت دو دوره ای را برای روسای جمهور خود اعمال می کند.
مبارزات انتخاباتی حتی قبل از این دوره آغاز می شود ، احتمالاً در ماه آپریل یا می(فروردین و اردیبهشت)، هنگامی که نامزدها توسط شورای نگهبان تأیید شدند، نخبگان سیاسی ایران دستخوش سیاست داخلی می شوند و هر گفتگویی که در جریان باشد احتمالاً باید متوقف شود.
قبل از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری، کارشناسان پیش بینی می کردند که در ایران تندروها کرسی ریاست جمهوری را بدست گیرند. آنها پیش تر انتخابات مجلس را نیز از آن خود کردند و سکون در برجام احساس بی هدفی را به اردوگاه میانه روها آورد. به هر حال پس از پیروزی بایدن به نظر می رسید فضا در اختیار میانه روها باشد. اما این پیش بینی بر مبنای بازگشت سریع به برجام بود. اگر مذاکرات متوقف شود ، یا بایدن با ایران سخت بازی کند، اعتدال گرایان ممکن است بار دیگر دچار مشکل شوند.
آیا این وضعیت اهمیت دارد؟برخی از ناظران ایران ممکن است استدلال کنند که چنین وضعیتی واقعاً مهم نیست. اما نامزدها از طیف وفاداران به حاکمیت اصلی جذب می شوند و قدرت واقعی در دست رهبر باقی می ماند. بنابراین، این آیت الله خامنه ای است که تصمیم می گیرد ایران مذاکره کند، نه رئیس جمهور جدید.
درباره برجام اختلافات قابل توجهی بین تندروها و اعتدال گرایان وجود دارد. تندروها در تهران به اندازه افراد بلندپرواز در واشنگتن ، ریاض و تل آویو نسبت به این توافق انتقاد کرده اند. آنها انتظار نداشتند که ایالات متحده به تعهدات خود در مورد برجام عمل کند و استدلال کنند که بایدن ضد ایرانی کمتر از ترامپ نیست.
درست است که اگر رهبر ایران دستور مذاکره دهد، یک رئیس جمهور تندرو نمی تواند از آن امتناع ورزد ، اما مدل مذاکره به طور قابل توجهی تفاوت خواهد داشت. در بهترین حالت می تواند نسبت به نتیجه آن مردد باشد. مهمتر از همه مذاکره با یک تندرو برای بایدن می تواند بسیار سخت باشد.
برای مثال اگر رئیس جمهور جدید ایران از همان لحن ایدئولوژیکی رئیس جمهور سابق یعنی احمدی نژاد برخوردار باشد، احتمالاً بایدن مجبور به کناره گیری از مذاکرات می شود. حداقل، هر گونه مصالحه برای تیم وی بسیار دشوار می شود.
تاکنون، دولت جدید ایالات متحده پیام های متفاوتی را در خصوص اهدافش ارسال می کند. بایدن اخیراً گفت که مایل است بلافاصله همراه با شورای امنیت سازمان ملل متحد و فرانسه و آلمان با ایران بنشیند. با این حال، در ماه ژانویه، وزیر خارجه آنتونی بلینکن پیشنهاد کرد که دولتش می خواهد دامنه مذاکرات را گسترش دهد و یک روند مذاکره مشخص را پیش بینی کند.
این امکان وجود دارد که اظهارات بلینکن چیزی بیشتر از ژست پیش مذاکرات نباشد. اگر این طور است، بایدن نباید بیش از حد صبر کند تا به نتیجه واقعی مذاکرات برسد. با این حال، اگر اظهارات بلینکن انعکاسی دقیق از تفکر دولت باشد، بایدن در یک مسیر خطرناک تر ، یک پیروزی نسبتاً سریع در سیاست خارجی دارد.
منابع: اندیشکده بروکینگز / دِ کانورسیشین / گزارش و ترجمه: ابوالفضل خدائی
در همین رابطه بیشتر بخوانید:
رقص باله دوباره شروع شده؛ معنی کنایه ظریف چهبود؟
تندروها میخواهند توافق و گشایش اقتصادی به امضای خودشان باشد
دوره ترامپ چهارسال صبر کردیم،در دولت بایدن سهماه را تحمل نداریم؟!
آیا پنجرههای دیپلماسی در حال بسته شدن هستند؟
اروپا چگونه میتواند گره برجام را باز کند؟
تلاش تندروها برای نابودی برجام؛ایران این فرصت را هم از دست میدهد؟
23/ ۳۱۰۳۱۱
کد خبر 1491897منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا جوزف بایدن ایران و اسرائیل ایران و عربستان آژانس بین المللی انرژی اتمی انتخابات ۱۴۰۰ حسن روحانی آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب ریاست جمهوری ایالات متحده رئیس جمهور دولت جدید جو بایدن هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۰۸۴۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.