سفر «جباروف» به مسکو
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۱۹۴۰۰
در 24-25 فوریه سال جاری میلادی «سادیر جباراف» نخستین سفر رسمی خود به عنوان رئیس جمهور جدید قرقیزستان را به روسیه انجام داد.
وی ضمن این سفر با رئیس جمهور، نخست وزیر، رؤسای دومای دولتی (مجلس سفلی) و شورای فدراسیون (مجلس اعلا) تجار و کارآفرینان روسیه دیدار و گفتوگو کرد.
با در نظر گرفتن تغییر مکرر قدرت در قرقیزستان، رؤسای جمهور جدید این کشور همیشه ملزم به تایید حفظ اولویتهای سیاست خارجی «بیشکک» نسبت به شرکای اصلی و همپیمانان خود هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به طور سنتی قرقیزستان، روسیه را مهمترین شریک استراتژیک خود میداند، زیرا در حقیقت بدون مساعدت و همکاری «مسکو» تثبیت طولانی مدت فضای سیاسی و اقتصادی در این کشور غیرممکن خواهد بود.
از نظر سیاسی، به رسمیت شناخته شدن قدرت جدید در قرقیزستان توسط روسیه یک عامل جدی است که با توجه به آن، طرفهای خارجی و داخلی به نوعی تأیید «مشروعیت خارجی» رئیس جمهور منتخب را دریافت میکنند.
اگر چه بحث «مشروعیت خارجی» دولت منتخب هیچ نوع ارتباطی با تشریفات قانونی یک کشور مستقل ندارد، اما بنابر واقعیتهای موجود قرقیزستان آن یک شاخص مهم سیاسی برای نهادینه شدن قدرت جدید به شمار میرود.
قابل ذکر است که جباراف ضمن نخستین سفر خود به روسیه به عنوان رهبر جدید این کشور اهداف جدی و جامعی را در نظر نداشت بلکه بیشتر منظور اصلی وی تایید عدم تغییر اولویت های سیاست خارجی قرقیزستان و پایبندی به کلیه توافقات منعقد شده با روسیه و همچنین در چارچوب سازمانهای بین المللی موجود در فضای اوراسیا نظیر اتحادیه کشورهای مستقل همسود، سازمان پیمان امنیت جمعی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاریهای شانگهای بود.
از این نظر، این سفر ارمغان جدیدی برای روابط قرقیزستان با روسیه را به بار نخواهد آورد، ولی با این حال فضای دیدار جباراف با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه حاکی از آن بود که رهبران دو کشور موفق به ایجاد روابط صمیمانه و دوستانه بین یکدیگر شدند که اظهارات رئیس جمهور روسیه در مورد نتایج سفر جباراف آن را تایید میکند. بدون شک این پیام خوبی برای گفتوگو و تعاملات مبتنی بر اعتماد متقابل بین رهبری دو کشور است.
گذشته از آن برای قرقیزستان که بخش قابل توجهی از جمعیت آن در روسیه مشغول فعالیت هستند، تایید پایبندی بر روابط خاص با مسکو یک ضرورت عملی است که چگونگی وضعیت اقتصادی کشور به آن بستگی دارد.
در این راستا اظهارات جباراف مبنی بر تغییرناپذیری وضعیت زبان روسی به عنوان زبان دوم رسمی قرقیزستان نیز باید به عنوان یکی دیگر از ضمانتهای بیشکک برای حفظ روابط دوستانه با روسیه تلقی شود.
به استثنای موارد یادشده که به طور عمده دارای جنبههای سیاسی است، سفر جباراف به روسیه نتایج اقتصادی و مالی قابل توجهی نداشت. البته باید گفت که مسکو جهت ایجاد سیستم برچسب گذاری محصولات در قرقیزستان 623 میلیون روبل (حدود 8.4 میلیون دلار) به عنوان کمک فنی اختصاص داد که بیشکک چنین درخواستی را در سال 2019 مطرح کرده بود.
هدف از این پروژه ایجاد یک مولفه ملی در سیستم اطلاعاتی مربوط به برچسب گذاری کالاها در قرقیزستان است که باعث افزایش شفافیت گردش کالا در تجارت بین مرزی شده و در جهت مقابله موثر با تجارت غیرقانونی محصولات صنعتی در بازارهای داخلی کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز تأثیر مثبتی به جای خواهد گذاشت. قرار است این پروژه ظرف 18 ماه آینده اجرایی شود.
ضمنا محافل سیاسی قرقیزستان (به شمول مخالفین دولت) علی رغم اینکه سفر جباراف به روسیه دستاوردهای قابل توجه اقتصادی به همراه نداشت، باز هم در مجموع نسبت به آن نظر مثبت نشان دادند.
همچنین ذکر این نکته نیز قابل تامل است که در یک روز بعد از سفر رئیس جمهور قرقیزستان به روسیه، دبیرخانه مطبوعاتی وی خبر داد که در چارچوب همکاریهای نظامی و دفاعی، مسکو موافقت خود با تحویل سیستم موشکی ضد هوایی «اس 300» و پهپادهای جنگی به قرقیزستان را اعلام کرده است.
در حال حاضر اطلاعی در مورد زمان و مقدار تجهیزات مورد تحویل و به ویژه پهپادهای جنگی وجود ندارد. به نظر میرسد که پس از جنگ اخیر «قره باغ» که در آن از پهپادهای ساخت ترکیه استفاده شد و همچنین احتمال توافقاتی در این زمینه بین ترکیه، ازبکستان و قزاقستان در ضمن سفر «خلوصی آکار» وزیر دفاع ترکیه در ماه اکتبر سال 2020 به این کشورها، روسیه به دنبال عرضه تجهیزات نظامی خود در منطقه برآمده است.
به طور طبیعی قرقیزستان به دلیل کمبود بودجه، مهارت و پایگاه لازم فنی توانایی خرید، استفاده و نگهداری مستقل از پهپادها و به خصوص پهپادهای جنگی را ندارد. بنابراین در صورت تحویل چنین پهپادهایی به قرقیزستان به احتمال زیاد پایگاه هوایی روسیه در حوالی «بیشکک» محل استقرار این پهپادها انتخاب خواهد شد و کادر نظامی قرقیزی در دانشگاههای نظامی روسیه دورههای آموزشی را سپری خواهند کرد.
در حال حاضر نیز بیشتر کادر ارتش قرقیزستان در دانشگاهها و موسسات نظامی روسیه آموزش میبینند.
به نظر میرسد فعالیتهای روسیه در زمینه تولید و کاربرد عملی پهپادها به خصوص پس از درگیریهای سوریه، هدف کسب جایگاه مناسب در زمینه صادرات چنین تجهیزاتی را دنبال میکند و از قرقیزستان میتواند به عنوان «ویترین» مناسب استفاده کند.
در سطح منطقه آسیای مرکزی، ازبکستان قبلاً از پهپادهای ساخت چین و پهپادهای کوچک آمریکایی (که طی سالهای 2018-2019 در چارچوب کمکهای نظامی واگذار شده بودند) و قزاقستان نیز به طور فعال از پهپادهای کوچک ساخت اسرائیل و چین استفاده کرده است. «نورسلطان» همچنین قصد دارد تولید پهپادهای نظامی خود را راه اندازی کند.
روسیه با تشدید فعالیتهای خود در این زمینه میتواند بخشی از نیازهای نیروهای مسلح و سایر نهادهای مربوطه این کشورها به تجهیزات مورد نیاز به خصوص پهپاد را تامین کند.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: روسیه قرقیزستان مسکو رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۱۹۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غرب واقعیت تعمیق دوستی باکو با مسکو و تهران را نمی بیند/ جمهوری آذربایجان هر روز به روسیه نزدیک تر می شود
به گزارش جماران، دیوید آ. گریگوریان، اقتصاددان کهنه کار صندوق بین المللی پول مستقر در واشنگتن و جورج منشیان، تحلیلگر سیاست مستقر در آتن، متخصص در قفقاز و خاورمیانه و محقق در موسسه دفاع و امنیت واشنگتن در نوشتاری برایGeopoliticalfuture نوشتند:
در ژئوپلیتیک، همه چیز به ندرت در واقعیت همانطور است که به نظر می رسد. تعداد بسیار کمی از نقاط روی زمین این نکته را بهتر از جمهوری آذربایجان نشان می دهند، یک کشور مستبد نفت خیز که بین روسیه و ایران قرار گرفته و خود را به عنوان یک کشور مسلمان سکولار معرفی می کند.
از منظر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی که اشتهای زیادی به خاویار سیاه دارند، آذربایجان یک متحد ارزشمند برای غرب است. ظاهراً این کشور اهرمی را علیه نفوذ روسیه و ایران در قفقاز فراهم می کند و اغلب به عنوان دوست اسرائیل نام برده می شود و تقریباً 60 درصد نفت مورد نیاز اسرائیل را در ازای خرید تسلیحاتی که در جنگ با ارامنه مصرف می شوند، تامین می کند. اغلب در این محاسبات شبکه پیچیده ای از روابط بین رژیم آذربایجان در باکو و حاکمیت های روسیه و ایران نادیده گرفته می شود.
رابطه آذربایجان با روسیه بارزترین و البته مخرب ترین بخش است. باکو وارد شراکت راهبردی با مسکو شد که با بیانیه «تعامل متفقین» در فوریه 2022 تثبیت شد، درست دو روز قبل از حمله روسیه به اوکراین. این اتحاد گسترش یافته و شامل تبادل اطلاعات و تجارت هیدروکربن می شود و به آذربایجان اجازه می دهد تا با ارسال نفت و گاز روسیه به اروپا تحریم های غرب را به سخره بگیرد.
در حالی که حمایت جمهوری آذربایجان از تمامیت ارضی اوکراین در برخی مواقع پر سر و صدا بوده اما تعاملات مالی و سیاسی رو به رشد با مسکو آشکار شده است. آذربایجان به روسیه برای دور زدن تحریم ها کمک می کند و یکی از چهار مقصد اصلی الیگارش های روسی در طول جنگ اوکراین بوده است.
علاوه بر این، رژیم باکو از تلاشهای میانجیگری روسیه بین ارمنستان و آذربایجان حمایت کرده و در عین حال ابتکارات ایالات متحده و اتحادیه اروپا را رد کرده است. باکو همچنین از میانجیگری ایران بر اساس موضع تهران مبنی بر اینکه مناقشات منطقه ای باید «بدون دخالت کشورهای غیرمنطقه ای و غربی» حل و فصل شود، استقبال کرده است.
روابط آذربایجان با ایران در مقاطعی تیره شده است. تهران نسبت به موارد متعددی از جمله استفاده از پهپادهای ساخت اسرائیل توسط نیروهای مسلح آذربایجان در منطقه مورد مناقشه آرتساخ ابراز نگرانی کرده است.
با این حال، تحولات اخیر نشان دهنده گرم شدن روابط بین آذربایجان و ایران است که باید سیاستگذاران در غرب و به ویژه آنها در اسرائیل را نگران کند. در 7 اکتبر 2023 مصادف با حمله حماس به جنوب سرزمینهای اشغالی، جمهوری آذربایجان و ایران توافقنامهای را درباره کریدور ارس امضا کردند. این پروژه که شامل ساخت یک بزرگراه و یک پل راه آهن است، برای اتصال آذربایجان و منطقه آن نخجوان از طریق خاک ایران طراحی شده است.
قرارداد کریدور ارس بخشی از عادی سازی گسترده تر بین ایران و آذربایجان است، از جمله توافق نامه های مهمی که از سپتامبر 2023 امضا شده است. علاوه بر این، گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران در سرزمین هایی که آذربایجان در طول جنگ 2020 و پس از آن با ارمنستان به تصرف خود درآورده است، سرمایه گذاری خواهد کرد. علاوه بر این، جهش قابل توجهی (33 درصد در 9 ماهه نخست سال 2023) در تجارت ریلی ایران و آذربایجان وجود داشته و کارشناسان رشد بیشتر تجارت دوجانبه را پس از تکمیل کریدور ارس پیش بینی می کنند.
اما این همه ماجرا نیست. در 7 ژانویه 2024، ایران و آذربایجان توافقنامه ای را در مورد ساخت راه آهن رشت - آستارا با هدف از بین بردن شکاف دیرینه در کریدور حمل و نقل بین المللی شمال - جنوب موسوم به INTSC نهایی کردند.
کریدور حمل و نقل بین المللی شمالی – جنوب ، یک کریدور 7200 کیلومتری است که مسیرهای جاده ای، ریلی و دریایی را در بر می گیرد . این کریدور دومین شهر بزرگ روسیه، سنت پترزبورگ، را از طریق آذربایجان و ایران به بندر بمبئی، هند وصل می کند و کانال سوئز را دور می زند.
این کریدور به عنوان کانالی برای روسیه برای دور زدن تحریمهای غرب، جایگزینی مسیرهای تجاری اروپا و گسترش نفوذ اقتصادی خود در جنوب آسیا پیشبینی شده بود. این کریدور حمایت مالی دولت پوتین را بهویژه در تأمین مالی پروژه راهآهن رشت-آستارا جلب کرده است.
تکمیل قریبالوقوع راهآهن رشت-آستارا در آستانه افزایش تجارت بین روسیه، ایران و آذربایجان است. کارشناسان پیش بینی می کنند که حجم کل محموله های حمل و نقل ریلی به تنهایی تا قبل از سال 2030 به حداقل 15 میلیون تن در سال خواهد رسید.
نقش آذربایجان به عنوان یک تسهیل کننده، موقعیت روسیه را در جنگ علیه اوکراین تقویت خواهد کرد. این کریدور پتانسیل بسیار زیادی را برای اقتصاد روسیه ارائه میکند و امکان دسترسی مسکو را به شرکای تجاری مهم میدهد تا بودجه بیشتری را برای کمپین خود در اوکراین فراهم کند.
این ابتکار برای ایران نیز اهمیت قابل توجهی دارد و راهی برای دور زدن تحریم های غرب و ایجاد ارتباط مستقیم زمینی با روسیه، متحد اصلی، ارائه می دهد. تکمیل این کریدور می تواند ایران را از انزوا خارج کند و آن را به یک مرکز تجاری بزرگ در اوراسیا تبدیل کند.
تحت رهبری خانواده علی اف، آذربایجان از سال 1993 به عنوان یک رژیم استبدادی که به دلیل عدم برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، سرکوب مخالفان سیاسی و زندانی کردن روزنامه نگاران و فعالان مشهور است، فعالیت می کند. تمایل باکو برای باقی ماندن به عنوان یک شریک انرژی برای اروپا و یک تامین کننده برای اسرائیل، بخش مهمی از تلاش این رژیم برای تضمین مشروعیت داخلی و خارجی است.
نویسندگان این مطلب در ادامه نوشتند؛ بنابراین، سیاستگذاران غربی با یک سوال مهم روبرو هستند: آیا صرفاً برای اطمینان از دسترسی به ذخایر نفتی رو به کاهش باکو، نادیده گرفتن روابط اقتصادی و مالی عمیق آذربایجان با روسیه و ایران، همراه با سابقه افتضاح حقوق بشری آن، موجه است؟
در پایان این مطلب آمده است: ادامه روابط با آذربایجان، علیرغم رویه های اقتدارگرایانه آن، می تواند برای اسرائیل نیز کوته بینانه باشد. زمان آن فرا رسیده است که رهبران اسرائیل نگرانی های اخلاقی مرتبط با حمایت از آذربایجان در برابر ارمنستان را بپذیرند.