جهت گیریهای اصلی در راهکار جدید امنیت ملی آمریکا چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۰۱۳۱
دولت جو بایدن در راهکار جدید امنیت ملی مورد نظر خود، توجه اصلی را به روی چین- بعنوان "رقیب اصلی" آمریکا قرار داده، نقش متفاوتی برای روسیه تعریف کرده و برخی نقش آفرینان منطقهای را هم از یاد نبرده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا»، چاپ مسکو در تحلیلی نوشته است: کاخ سفید به تازگی «راهنمای استراتژی موقت در زمینه امنیت ملی» را منتشر کرد که تعیین کننده اهداف اصلی مربوط به اقدامات اساسی دولت جدید ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری جو بایدن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"دونالد ترامپ" رئیس جمهوری سابق آمریکا با اقدامات عملی نشان داده بود که چین - رقیب اصلی و دشمن ایالات متحده در عرصه نظامی است. توان بالقوه نظامی جمهوری خلق چین در تسلیحات راهبردی هستهای این کشور است که مقامات پکن هیچ تعهدی برای کاهش آنها قبول نکردهاند، در حالی مسکو و واشنگتن در دولت قبلی آمریکا امکان تمدید پیمان کاهش تسلیحات راهبردی تهاجمی (معروف به پیمان استارت-3) را بررسی کرده بودند، هرچند در این باره به توافق نرسیدند.
تغییر نقش روسیه در راهکار جدید امنیت ملی آمریکا
برای چندین دهه راهکار امنیت ملی آمریکا روی «دشمن-شریک» اصلی این کشور، ابتدا اتحاد جماهیر شوروی و بعد هم فدراسیون روسیه معرفی شده بود. در حالیکه در سند جدید نقش اصلی دشمن ایالات متحده، برای کشور چین در نظر گرفته شده است. روسیه در سند 23 صفحهای جدید مربوط به "جهت گیری راهبردی" آمریکا، تنها بعنوان دشمن نظامی جهانی نام برده شده است. طبق این سند، روسیه اکنون بعنوان کشوری موضع گیری کرده که تلاش میکند تا نفوذ جهانی خود را تقویت کرده و نقش مخربی در عرصه بین المللی دارد. ضمن اینکه در میان نقش آفرینان نظامی منطقهای که برای ایالات متحده خطر آفرین هستند، از کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران هم نام برده شده است.
در این سند بطور مجزا گفته شده که دولت جدید ایالات متحده برای گفتگو با روسیه و چین "در خصوص مسائل مربوط به فناوریهای نظامی موثر در عرصه ثبات راهبردی" آمادگی دارد و سه طرف میتوانند بطور مشترک به دنبال یافتن مکانیزم جدیدی برای کنترل تسلیحات باشند.
در پیشگفتار این سند، رئیس جمهور جو بایدن از این صحبت کرده که بر اساس مفاد "راهکار موقت"، دولت جدید حاضر است به موقعیتهایی "در موسسات بین المللی" که در دوره ترامپ از آنها صرف نظر شد، بازگردد، به مدرنیزه سازی توان نظامی ملی ادامه داده و به جهان نشان دهد که الگوی ایالات متحده همان مدل قدیمی نیست. البته بعید است که کسی در جهان چنین تصوری کند، بهخصوص با توجه به اینکه آمریکا و متحدانش در ناتو طی سالهای اخیر، در برخورد با روسیه و متحدانش فعالانه تقویت مواضع دادهاند. دقیقاً در دوره ترامپ، زیرساختارهای نظامی ناتو و بویژه واحدهای نظامی آمریکایی به مرزهای روسیه نزدیکتر شد.
با توجه به "دستورالعملهایی" که بعداً از سوی "جن ساکی" سخنگوی کاخ سفید عنوان شد، میتوان از پیشنویس راهکار جدید امنیت ملی آمریکا نتیجه گیری کرد که سیاست بین المللی رهبران کنونی ایالات متحده تغییر چشمگیری نکرده است. مگر اینکه واشنگتن اکنون از آمادگی خود برای چشم پوشی از مسابقه تسلیحاتی و کاهش نقش سلاحهای هستهای در تأمین امنیت ملی آمریکا خبر بدهد که چنین مسئلهای نه مطرح و نه امید آن میرود. و مسلماً کاخ سفید برنامهای هدفمند برای مقابله با چین دارد، ضمن اینکه این مقابله نه تنها در عرصه نظامی، بلکه در خصوص مسائل اقتصادی نیز جهت گیری شده است.
در این سند همچنین تأکید شده است که ایالات متحده هرگز در تصمیم گیری برای استفاده از توان نظامی، اگر چنین اقدامی برای دفاع از منافع ملی مهم کشور ضروری باشد، تزلزلی به خرج نخواهد داد. ولی در عین حال، یادآوری شده که استفاده از توان نظامی باید "بسیار محتاطانه" انجام شود و در وهله نخست باید از اقدامی در جهت گیریهای دیپلماتیک و اقتصادی استفاده شود.
علت تغییر خطمشی دولت جدید آمریکا در برخی عرصههای نظامی
در این رابطه، "شامیل گارییف" کارشناس روس در زمینه مسائل نظامی معتقد است: «در حال حاضر روسیه و چین دارای برخی تسلیحات نظامی خاص هستند که آمریکاییها در اختیار ندارند و مهمترین مسئله وجود سلاحهای راهبردی هستهای است که جنبه بازدارندگی دارند. و دقیقا به همین دلیل، آنها تأکید خود بر استفاده از توان نظامی را کاهش داده و با ادامه اجرای پیمان استارت موافقت کرده اند.»
به عقیده وی، ایالات متحده قصد دارد در صورت وجود چالشهایی از جانب روسیه و چین، تکیه خود را به روی عرصهها و سیستم نظامی قدیمی بگذارد تا منابع خود برای سرمایه گذاری در عرصه فناوریهای پیشرفته را آزاد کند.
این کارشناس به این نکته هم توجه کرده است که در بودجه پنتاگون برای سال 2021 ، سهم بسزایی برای حمایت و مدرنیزه سازی تسلیحات هستهای بازدارنده، از جمله در عرصه فضا و سلاحهای مافوق صوت مورد نیاز نیروهای هوایی و دریایی این کشور در نظر گرفته شده است. وی یادآور شد: « در سال 2021 بودجه اختصاص یافته برای عرصه دفاع ملی آمریکا 740.5 میلیارد دلار است که بسیار بیشتر از هزینهای است که برای مثال، روسیه در این عرصه صرف میکند.»
دستورالعمل اولیه دولت بایدن در زمینه استراتژی امنیت ملی آمریکابلینکن: چین بزرگترین آزمون ژئوپولیتیک برای آمریکا استبلینکن: سیاست «فشار حداکثری» بر ایران بینتیجه بوده استاین در حالی است که "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود در زمینه سیاست خارجی جدید این کشور اعلام کرد که ایالات متحده از سیاست پیشبرد زورمدارانه دموکراسی در جهان صرف نظر کرده است. البته مسلماً مقامات واشنگتن هر کجا که لازم بدانند، آماده پاسخگویی به رویاروییهای احتمالی هستند. برای مثال، روسیه را به داشتن سلاحهای شیمیایی اعلام نشده متهم کرده و خواستار نابودی آنها شدهاند و در غیر این صورت، مسکو را به اعمال تحریمهای جدید تهدید میکنند. این در حالی است که روسیه اصرار دارد که تمامی تسلیحات شیمیایی موجود در این کشور نابود شده و سازمان منع سلاحهای شیمیایی هم این مسئله را تأیید کرده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جوزف بایدن اخبار آمریکا اخبار چین اخبار روسیه جوزف بایدن اخبار آمریکا اخبار چین اخبار روسیه راهکار جدید امنیت ملی امنیت ملی آمریکا ایالات متحده توان نظامی دولت جدید جهت گیری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۰۱۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تقابل نظامی اسرائیل و ایران؛ پیامدها و راهحلها/ هفت پیامد تقابل نظامی اسرائیل-ایران و پنج پیشنهاد برای ثبات و امنیت خاورمیانه
به گزارش خبرآنلاین در این مقاله آمده است:
ایران در ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، با صدها پهباد و موشک مستقیما خاک اسرائیل را مورد هدف قرارداد. این حمله بزرگترین و مهمترین حمله نظامی به اسرائیل بعد از جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل و بزرگترین حمله پهبادی تاریخ بود که پیامدهای آن میتواند معادلات آینده در خاورمیانه را تغییر دهد. ذیلا به شش پیامد مهم اشاره میکنم:
۱.متعاقب حمله نظامی اسرائیل به سرکنسولگری ایران در دمشق، هفت تن از مستشاران ارشد نظامی ایران شهید شدند. در حقیقت اسرائیل از "خط قرمز" ایران عبور کرد. اسرائیل در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران شناخته شده ترین قراردادها و نرمهای حقوق بین الملل را نقض و به حاکمیت ایران خدشه وارد کرد. ولی قدرتهای جهانی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل حاضر نشدند این اقدام را محکوم کنند. لذا ایران در پاسخ، مبادرت به حمله نظامی به اسرائیل نمود. ایران اعلام کرد که این اقدام «پاسخ» بوده که بر اساس اصل «دفاع مشروع » مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صورت گرفته است. قدرتهای غربی بلافاصله، اقدام ایران را محکوم کردند. ایران تصریح کرد که اگر شورای امنیت سازمان ملل حمله نظامی اسرائیل را محکوم کرده بود، احتمالا نیازی به اقدام متقابل ایران نبود. لذا استاندارد دوگانه و تبعیض آمیز شورای امنیت سازمان ملل میتواند مخل صلح و امنیت جهانی شود.
۲.مقامات آمریکا و اسرائیل ابراز نمودند که حمله ایران گسترده تر از حد تصور بوده است. این نکته درست است. اما واقعیت این است که پاسخ ایران تنها به حمله اسرائیل به سرکنسولگری در سوریه نبود. در ۱۵ سال گذشته، اسرائیل دهها تن از دانشمندان هسته ای و فرمانده هان نظامی ایران را در داخل و خارج ایران ترور کرده و حملات سایبری و خرابکاری زیادی علیه تاسیسات هسته ای و نظامی ایران داشت. ایران در موارد گذشته صبر و خویشتنداری از خود نشان داد. اسرائیل با اشتباه محاسبه، این خویشتنداری را حمل بر"ضعف" ایران تلقی کرد و به حملات خود ادامه داد. اما حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران، شرایطی برای تهران بوجود آورد که در یک حمله، پاسخ همه حملات گذشته اسرائیل را یکجا بدهد.
۳.بایدن رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که درصورت حمله نظامی مجدد اسرائیل به ایران، آمریکا مشارکت نخواهد کرد. این یک تصمیم درست و به موقعی است زیرا در صورتیکه اسرائیل حمله دوم به ایران را انجام دهد، ایران این بار در سطحی وسیعتر و بدون اطلاع قبلی، اسرائیل را مورد حمله قرار خواهد داد. اگر آمریکا وارد عمل شود، ایران و تمام گروههای جهادی منطقه همچون حزب الله لبنان، حوثیهای یمن، الحشد الشعبی عراق نیز وارد معرکه شده و علاوه برمشارکت در حمله به اسرائیل، پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را مورد حمله قرار خواهند داد که بدترین سناریو ممکن یعنی "جنگ بزرگتر" به وقوع خواهد پیوست.
۴.من در سالهای گذشته در مقالات و مصاحبه های زیادی مکرر گفته ام که حمله نظامی به ایران، تنها عاملی که میتواند برنامه صلح آمیز فعلی ایران را به سمت بمب هسته ای سوق دهد. لذا از این جهت نیز تصمیم پرزیدنت بایدن در مورد عدم مشارکت در حمله به ایران یک تصمیم عاقلانه ای است.
۵.جان بولتون مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا پیشنهاد کرد که اسرائیل باید به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند و تاکید کرد که ایران تنها زبان زور می فهمد. عدم درک درست، تصورات و محاسبات غلط عامل اصلی جنگها و بحرانهای چند دهه گذشته است. تفکر جان بولتون هم یک تفکری است که برخی سیاستمداران قدرتمند آمریکایی طرفداران پروپا قرص آن بوده و طرفدار "مداخله گرایی" آمریکا هستند. حقیقت این است که استراتژی اصلی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در ایران هم برپایه "تحریم و فشار" و"تغییر رژیم" بوده است. نتیجه این سیاست و طرز تفکر به اینجا ختم شده که امروزه روابط ایران با آمریکا،غرب و اسرائیل در خصمانه ترین وضعیت ممکن قرار گرفته است.
من در سال ۲۰۰۷ بخاطر مخالفت با سیاست خارجی دولت محافظه کار احمدی نژاد، متهم به اقدام علیه امنیت ملی ایران و جاسوسی شده، زندانی و بعد از یکسال هم به دوسال حبس تعلیقی و محرومیت از پست دیپلماتیک محکوم و مجبور به ترک ایران شدم. اما در طول ۱۵ سال گذشته در تالیفات و مقالاتم سعی کرده ام که به درک متقابل صحیح آمریکا و ایران کمک کنم چون معتقدم دو کشور با وجود اختلافات زیاد، دارای منافع مشترکی هم هستند و نهایتا باید از طریق دیپلماسی به صلح برسند.
در این راستا مکرر برای آمریکاییها توضیح داده ام که ایرانی ها با تاریخ و تمدنی چند هزار ساله، ملت مغروری هستند. آنها فارغ از اینکه شاه یا روحانیون در کشورشان حاکم باشد، زیر بار "زور و تحقیر و توهین" نمیروند. اکنون واشینگتن و تل آویو به این واقعیت فکر کنند که ایران تحت شدیدترین تحریمها و فشارها ودشوارترین شرایط اقتصادی در چهل سال گذشته، پاسخ حملات اسرائیل را بگونه ای داد که غیرقابل تصور همگان بود. در حالیکه کشورهای عربی در چند دهه گذشته جرات پرتاب یک فشنگ به اسرائیل را نداشتند، ایران با صدها موشک و پهباد پاسخ حمله نظامی اسرائیل را داد.
۶. قابل پیش بینی است که بعد از حادثه اخیر، غرب و اسرائیل سعی خواهند کرد اهمیت نظامی اقدام ایران را کم اهمیت جلوه دهند و برخی در ایران نیز در مورد آن بزرگنمایی نمایند. اما حقیقت این است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ساعتها پیش از رسیدن موشکها و پهپادها به اسرائیل، جهان را از آغاز عملیات ترکیبی علیه اسرائیل مطلع ساخت. از دیدگاه من تهران از یکطرف حجم سنگینی موشک و پهباد پرتاب کرد و از طرف دیگر قبل از آن اطلاع رسانی کرد تا به آمریکا و اسرائیل فرصت بدهند در حد ممکن مانع اصابت موشکها و پهبادها شوند چون ایران نمیخواست این پاسخ، منجر به فاجعه بزرگ و یک جنگ فراگیر شود. به نظر من ایران با این عملیات خواست یک پیام به واشینگتن و تل آویو بدهد که "حمله به ایران را متوقف کنید درغیر اینصورت عملیات بعدی را وسیعتر و جدی تر انجام و از قبل اطلاع هم نخواهیم داد".
۷. نکته آخر هم اینکه سیاستهای "تحریم و فشار و تخریب" غرب علیه ایران به رهبری آمریکا در چند دهه گذشته موجب ایجاد "یک جبهه مقاومت" در کشورهایی همچون یمن، عراق، سوریه، لبنان در غرب آسیا شده که جملگی مسلح به هزاران موشک و پهباد هستند. از طرف دیگر موجب نوعی از اتحاد ایران با قدرتهای بلوک شرق بویژه چین و روسیه شده که منافع مشترک آنها از پای درآوردن آمریکا در منطقه خاورمیانه است.
آرام کردن اوضاع بحرانی غرب آسیا نیازمند روشهای خلاقانه تر و ابتکارهای بیشتر قدرتهای منطقه ای وجهانی بویژه آمریکا است . اتخاذ سیاستهای غیر مسئولانه و نامتوازن آنها می تواند منطقه غرب آسیا را به مدت طولانی دچار بی ثباتی کرده و بحرانهای آن را بیش از پیش دچار بن بست کند.
صلح وثبات در غرب آسیا به پنج گام اساسی نیاز دارد:
اول: اسرائیل آتش بس باثبات در غزه را هرچه زودترپذیرفته، راه کمکهای انسانی بین المللی به غزه را باز کند و به قعطنامه های شورای امنیت سازمان ملل درمورد تشکیل دو دولت فلسطینی-اسرائیلی، احترام بگذارد.
دوم : ابتکار قدرتهای جهانی برای برقراری یک آتش بس پایدار بین اسرائیل و ایران.
سوم: گفتگوی ایران و آمریکا برای احیاء برجام و رفع خصومتهای منطقه ای.
چهارم: تشکیل سیستم امنیت و همکاری جمعی در حوزه خلیج فارس جهت پایان دادن به تنشهای دیرینه عربی-فارسی.
پنجم: عملیاتی شدن تصمیمات سازمان ملل در مورد عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای کشتار جمعی.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896112