Web Analytics Made Easy - Statcounter

حمله یک قلاده شغال به مردم در حاشیه رودخانه‌ بیستون باعث زخمی شدن سه نفر شد.

به گزارش ایرنا، پس از اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر حمله یک قلاده شغال به مردم در کنار رودخانه شهر بیستون به سمت سراب نجیوران، تیمی از مأموران به سرعت در محل حاضر شدند.

پس از حضور مأموران و در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد یک قلاده شغال ابتدا به دختری ۲۲ ساله حمله می‌کند که بر اثر آن انگشت شصت دست راست وی قطع می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به دنبال حمله شغال، ۲ پسر جوان به یاری دختر آسیب دیده می‌شتابند و پس از نجات جان وی؛ خودشان هم از ناحیه هر ۲ دست دچار خراشیدگی و جراحت می‌شوند.

طبق اظهار شاهدان، شغال حمله کننده پس از درگیری رخ داده تلف و افراد مجروح برای مداوا توسط اورژانس به مراکز درمانی منتقل شدند.

گفتنی است، در این راستا پرونده‌ای تشکیل و تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.

لینک کوتاه: asriran.com/003G0p

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۹۴۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راز مرگ پسر ۲۲ ساله گمشده برملا شد

به گزارش خبرآنلاین؛ رسیدگی به شکایت مرد میانسال با موضوع مفقود شدن ناگهانی پسر ۲۲ ساله‌اش از دو هفته قبل در دستور کار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مرد میانسال اعلام کرده بود که پسرش غروب روز حادثه از خانه‌شان واقع در محله جوادیه تهرانپارس خارج شده و دیگر بازنگشته است. درحالی‌که گوشی موبایل فقدانی نیز خاموش شده بود.

ایسکا نیوز در خبری نوشت:به این ترتیب تحقیقات برای یافتن ردی از پسر جوان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

در اولین قدم از تحقیقات از کلیه بهزیستی‌های کشور و سازمان پزشکی‌قانونی استعلام گرفته شد اما فردی با مشخصات اعلام‌شده از سوی پدر فقدانی در این مراکز نبود.

به‌این ترتیب، رسیدگی به موضوع، وارد فاز تخصصی‌تر شد و تحقیقات میدانی برای یافتن ردی از جوان مفقودشده، کلید خورد.

اولین سرنخ

در تحقیقات محلی انجام‌شده توسط ماموران پلیس‌آگاهی یکی از همسایه‌ها گفت: «درست، روزی‌که پدر این جوان، پریشان و مضطرب به همسایه‌ها گفت که از پسرش بی‌خبر است، من پسر او را به همراه یکی از دوستانش به نام امید دیده بودم که با موتور امید در محله گشت می‌زدند.»

به‌این ترتیب، ماموران سراغ امید رفته و او را تحت بازجویی قرار دادند که در ابتدا نسبت به سرنوشت دوستش اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: «آن‌روز، من و دوستم با هم در محله‌مان گشتی زدیم و بعد، او را پیاده کردم و دیگر نمی‌دانم کجا رفت.»

اما در ادامه تحقیقات آنتن موبایل امید و جوان فقدانی تحت‌بررسی قرار گرفت و مشخص شد هردو نفرشان در روز حادثه در شهریار حضور داشته‌اند اما بعد از آن، گوشی جوان فقدانی، خاموش شده است؛ درحالی‌که آنتن‌دهی موبایل امید، بازگشت او به تهران و خانه را نشان می‌داد.

به‌این ترتیب؛ با افشای تناقض‌گویی امید، بازجویی از این متهم، وارد فاز تخصصی شد تا بالاخره او لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.

جسد مقتول پیدا نشد

متهم که در برابر ادله غیرقابل‌انکاری که در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داشت، راه فراری از حقیقت در مقابل خود ندید، به ناچار به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و امید از مدت‌ها قبل، با هم‌دیگر دوست بودیم اما این اواخر، کدورت‌هایی بین ما اتفاق افتاد که سبب شد هرکدام از ما در دلمان نسبت به دیگری احساس کدورت و دلخوری داشته باشیم.»

متهم در ادامه راجع‌به روز حادثه گفت: « روز حادثه اتفاقی هم‌دیگر را در محله دیدیم و با این‌که با هم سرسنگین بودیم، سلام و علیک سردی با هم کردیم. من به او تعارف کردم که با هم دور بزنیم و او هم قبول کرد و سوار موتورم شد. کمی که جلو رفتیم با هم‌فکری هم تصمیم گرفتیم برای تفریح به شهریار برویم. آن‌جا به یک منطقه کوهستانی رفتیم و همین‌طور که قدم می‌زدیم با هم‌دیگر صحبت هم می‌کردیم. بالاخره، سر حرف باز شد و من به او گفتم به خاطر حرف‌هایی که پشت سرم زده از او دلخورم. این حرف‌ها باعث شد بگومگویمان شود. یک‌دفعه دوستم خشمگین شد و برای من چاقو کشید. من خیلی جا خورده بودم و برای این‌که او را از خودم دور کنم، ناخودآگاه او را محکم هل دادم که باعث شد تعادلش را از دست داده و به ته دره سقوط کند.»

متهم در مورد سرنوشت جسد مقتول گفت: «وقتی دوستم پایین افتاد، به حدی ترسیده بودم که دیگر آن‌جا نماندم تا ببینم چه بلایی سر جسدش آمد. می‌خواستم سریع از آن منطقه فرار کنم تا پای من در مرگ او گیر نیفتد. برای همین به‌سرعت سوار موتورم شده و به خانه‌مان بازگشتم.»

با اعتراف متهم به قتل، تلاش کارآگاهان پلیس برای یافتن ردی از جسد قربانی آغاز شد اما تاکنون، جسد مقتول پیدا نشده است. به‌این‌ترتیب، تحقیقات برای روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در این پرونده ادامه دارد.

۴۷۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898339

دیگر خبرها

  • قتل آتشین پدر در خواب با نقشه شیطانی دخترش
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • قتل آتشین پدر در خواب عصرگاهی با نقشه شیطانی دختر جوان
  • جنایت هولناک در لواسان؛ کشف جسد در بشکه اسید
  • یک قلاده شیر وحشی از یک ویلا کشف و ظبط شد / دستگیری فرد متخلف
  • کشف یک قلاده «توله شیر» از خانه باغی در ساری
  • کشف یک قلاده شیر از خانه یک متخلف در ساری
  • راز مرگ پسر ۲۲ ساله گمشده برملا شد
  • یک قلاده « توله شیر» از خانه باغی در ساری کشف شد
  • حادثه مرگبار برای پسر جوان در ایستگاه مترو سرسبز