دلیل مطرح شدن نام ظریف به عنوان نامزد اصلاحطلبان از زبان علی محمد نمازی
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۱۴۱۷۰
خبرگزاری آریا- شاید مطرح شدن نام محمدجواد ظریف به عنوان نامزد اصلاحطلبان به این دلیل باشد که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیده اند که گزینههای اصلی آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهند کرد.
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری آریا؛ یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: شاید بیشتر مطرح شدن نام محمدجواد ظریف به عنوان نامزد اصلاحطلبان به این دلیل باشد که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیده اند که گزینههای اصلی آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهند کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی محمد نمازی با بیان اینکه اخیرا نام محمدجواد ظریف بیش از گذشته به عنوان نامزد اصلاحطلبان مطرح شده است، اظهار کرد: این مساله یا به دلیل تبلیغات است یا واقعیت دارد که اگر واقعیت داشته باشد به این معنا است که برداشت اصلاحطلبان این است که شورای نگهبان در تایید صلاحیتها سختگیری دارد و گزینههای اصلی اصلاحطلبان از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهند کرد.
وی ادامه داد: احتمال دیگر درباره مطرح شدن نام ظریف این است که اصلاحطلبان اینگونه تصور میکنند گزینههای جناحی و حزبی نمیتوانند موجب تحریک مردم به حضور در انتخابات شوند و دیگر استقبال مردم از جناحهای سیاسی مانند گذشته نیست، بنابراین باید سراغ چهره ملی رفت. ظریف هم که کاملا در موضوع برجام حضور داشته و مردم هم به خوبی او را میشناسند. شاید به این دلایل نام ظریف بیشتر از گذشته مطرح شده است.
این فعال سیاسی با اشاره به شرایط سخت کشور، تصریح کرد: فردی به عنوان رئیسجمهور در این شرایط میتواند موفق باشد که کاریزما داشته تا مردم انگیزه داشته باشند دور او جمع شوند. چنین رئیس جمهوری باید بر سر اصول خود و مطالبات مردم محکم ایستاده و از آنها دفاع کرده و به حواشی توجه نکند. رئیس جمهور پاسدار قانون اساسی است و باید بتواند از اختیارات خود به خوبی استفاده کند و اگر قانون اساسی نادیده گرفته شد، باید محکم بایستد و از قانون اساسی دفاع کند. رئیس جمهور باید بتواند از اختیارات خود برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و ایجاد رفاه و آسایش برای مردم استفاده کند. من چنین شخصیتی در ظریف ندیدهام، البته شاید هم تاکنون زمینه برای او فراهم نبوده است.
نمازی در پایان گفت: در حال حاضر مهمترین مساله برای کشور لغو تحریمها و رونق اقتصادی است. اگر تا روی کار آمدن دولت بعدی، تحریمها رفع نشد، رئیس جمهور بعدی در این راستا باید تلاش کند. او سپس دنبال رونق دادن به تولید و رفع مشکلات معیشتی باشد و برای رسیدن به این هدف زمینه را برای جذب سرمایه خارجی فراهم کند، زیرا با رفع تحریمها، آزاد شدن پولهای بلوکه شده، آغاز فروش نفت و از بین رفتن موانع صادارت و واردات، زمینه برای رونق اقتصادی فراهم خواهد شد.
پروژه اصلی اصلاح طلبی، مشروطه خواهی است
ابراهیم اصغرزاده از چهرههای سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که سه ماه تا انتخابات، زمان باقی مانده، اما هنوز معلوم نیست اصلاحطلبان با خودشان چند چند هستند و به نوعی بلاتکلیف هستند بدین گونه که بخشی از اصلاحطلبان میگویند برای انتخابات میآییم اما در مقابل بخشی نیز میگویند نمیآییم.
وی افزود: اصلاح طلبی جنبش کثیرالاضلاع و وسیع الطیف است. در کلیت به نوعی از سیاست اشاره میکند که قصدش تغییر وضع موجود است. ولی در مفهوم مانند بسیاری از واژههای دیگر دارای مفهوم و معنای ذاتی نیست بلکه اعتباری و پراگماتیک است. موجودیت جزمی ثابت و یکدست ندارد ولی میتوان پروژه اصلی آن را مشروطهخواهی دانست.
اصغرزاده اضافه کرد: از سوی دیگر، از نظر حکومت و حامیان غربی شاه، انقلاب و انقلابی ذاتا خرابکار، هرج ومرج طلب، به ضرر کشور، و میانه رو ها و رفرمیست ها ذاتا مترقی و متجدد شناسایی میشدند. در مورد هویت و محتوای اصلاح طلب بودن باید گفت مقتضای اصلاح طلبی نقد وضع موجود، ریشه یابی و چاره اندیشی چالشها و اَبَرچالش های موجود است. هرچه نقد بیشتر متوجه ساختار و ریشه ها و زیرساخت ها گردد اصیل تر شناخته شود. علاوه بر دکترین و ایدئولوژی، سیستم قدرت و منشاء قدرت آفرینی هم باید مورد کنکاش و پرسشگری قرار گیرد.
اصلاحطلبان 50 نفر رجلتر از ضرغامی و محمد دارند
محمدجواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و عضو شورای شهر تهران نیز گفت: سیاستهای شورای نگهبان در سه دهه گذشته بر رویداد مهم و بزرگی بنام انتخابات سایه انداخته است. در طول این سه دهه همیشه برای پیشبینی رفتار شورای نگهبان ابهام داشتیم. یک سوی انتخابات مردم هستند که همیشه نقش خود را دقیق و درست ایفا کردند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با پدیده انتخابات که بخش جمهوریت نظام را نمایندگی میکرد، به عنوان مهمترین دستاورد خودشان نگاه میکردند و همواره پای کار انتخابات بودند و در روز انتخابات از ساعت 8 صبح تا 12 شب در صف رای میایستادند. در حالی که کشور درگیر جنگ نابرابر 8 سال بود، در سرما، گرما، بمباران و کمبودهای معیشتی پای ثابت انتخابات و پشتیبان دائمی حاکمیت بودند.
این فعال اصلاحطلب افزود: ضلع دیگر انتخابات برگزار کنندگان و هیاتهای اجرایی انتخابات هستند و ضلع سوم این داستان نهادهای نظارتی هستند که با خوانش خاصی که برای جایگاه نظارت تحت عنوان استصواب، برای خودش تعریف کردهاند، عملا نفس انتخابات را با چالش جدی روبرو کرده و از سی سال پیش شاهد برگزاری یک انتخابات دو مرحلهای هستیم، که انتخاب اول توسط شورای نگهبان انجام میشود و مردم تنها مجبورند از میان گزینههای انتخاب شده شورای نگهبان انتخاب دوم را انجام دهند؛ در نتیجه مشارکت حداکثری از روی میز حذف میشود و با انتخاباتی سرد و عدم اقبال از سوی جامعه روبرو میشویم، اتفاقی که در انتخابات مجلس یازدهم افتاد که رکورد کاهش مشارکت را شکست. این اصلا زیبنده نظامی که عنوان جمهوری اسلامی را یدک میکشد نیست. اکنون که مقام معظم رهبری در دیدار با مردم تبریز بر مشارکت بالا در انتخابات تاکید کردند، امیدوارم نهادهای اجرایی و نظارتی بتوانند ساز و کارهایی را تمهید کنند که این تاکید رهبری محقق شود. معمولا رهبری در انتخاباتهای گذشته سیاستهای انتخاباتی را در پیام نوروزی اعلام میکردند، به نظر میرسد حساسیت این دوره از انتخابات در سطحی بود که ایشان قبل از پیام نوروزی همه را ترغیب به انتخاباتی حداکثری کرده است.
حق شناس خاطرنشان کرد: «علیالقاعده صدا و سیما و نهادهای مسئول از اکنون میباید فضا را برای رقابت و مشارکتی حداکثری آماده میکردند، متاسفانه تا کنون شاهد این همراهی نبودیم و باید پاسخگو باشند که چرا نسبت به سیاست انتخاباتی مد نظر رهبری کم کاری میکنند؟»
وی در مورد نامه سیدمحمد خاتمی به رهبری عنوان کرد: «سیدمحمد خاتمی در آبان ماه نامه مفصلی به رهبری نوشتند، در مورد کم و کیف این نامه شخصا بی خبرم، چون نامه از طریق دفتر آقای خاتمی به دفتر رهبری تقدیم شده است. جز خود ایشان کسی از محتوای نامه اطلاعی ندارد. از آن سو هم با خبر نیستیم که مقام معظم رهبری نامه را خوانده است یا نه. به نظر میرسد نامه سیدمحمد خاتمی سند واجد اهمیتی است که امیدوارم شرایطی برای انتشار این نامه فراهم شود. این نامه برای منافع و مصالح کشور نگاشته شده و اگر پاسخی هم دریافت شده آن هم منتشر شود. یکی از ضرورتهای امروز ما گفتگو است که متاسفانه آن فضایی که باید بین تصمیمسازان، تصمیمگیران و نهادهایی که در کشور صاحب اثر هستند، وجود ندارد؛ بنابراین یکی از شیوههای مرسوم گفتگو همین مکاتبات و نامهنگاریهایی است که سیدمحمد خاتمی از آن استفاده کرده است.»
عضو شورای شهر تهران در این باره که اصلاحطلبان گزینههایی هم سطح عزتالله ضرغامی و سعید محمد دارند، اظهار کرد: «در رده ضرغامی و سعید محمد و حتی در شرایط بالاتری از آنها، بیش از 50 چهره اصلاحطلب برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 داریم که قابلیت حضور در این عرصه را دارند، این گزاره که اصلاحطلبان کادر جوان برای انتخابات ریاست جمهوری ندارند درست نیست. در این بخش نه تنها کمبودی نیست بلکه فراوانی زیادی دارد. همیشه اصلاحطلبان در حوزه تعدد چهره با کیفیت و کارکشته در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دست بالا را داشتهاند. مثلا در انتخابات سالهای 84 تا 88، مرحوم هاشمی رفسنجانی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف، مهدی کروبی، میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی، مصطفی معین و چهرههای دیگری داشتیم. هیچگاه از لحاظ نیرو اصلاحطلبان در مضیقه نبودهاند، این تنگنظری نهادهای نظارتی بود که ما را گاهی در مضیقه قرار میداد. افراد نامبرده به مرور کنار کشیده و میکشند و باید نسل دوم اصلاحطلبان وارد این عرصه شوند.»
وی ادامه داد: «شما به چهرههای جوان جناح راست اشاره کردید، در جریان اصلاحات هم نسل دهههای 30 و 40 وجود دارند و اتفاقا از نظر رزومه اجرایی و تجربههایی، چون مجلس و جنگ چند رده از کسانی که نام بردید بالاتر هستند. شما از ضرغامی و محمد نام بردید. اگر بپذیریم که این دو رجل سیاسی هستند؟ کدام یک از آنها تجربه وزارت را داشتهاند؟ آقای ضرغامی در وزارت ارشاد معاون وزیر بود؛ من هم همزمان در همان وزرات خانه معاون وزیر بودم. او معاون پارلمانی در صدا و سیما بود، من هم معاون پارلمانی وزارت ارشاد بودم. یا آقای محمدعلی افشانی در همان مقطع ومعاون وزیر بوده و تجربه چند دوره استانداری در استانهای مختلف را دارند. افشانی مانند محمود احمدی نژاد شهرداری تهران را هم تجربه کرده است، اگر بپذیریم احمدینژاد رجل سیاسی است، بسیاری از اصلاحطلبان میان سال از او رجلتر هستند. احمدی نژاد چگونه رجل سیاسی شد؟ اول انقلاب فرماندار شهر خوی بود، در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی استاندار استان تازه تاسیس اردبیل بود و کمتر از یک سال بعد از آن شهردار تهران شد. وقتی در معیار رجل سیاسی امکان شاخصگذاری دقیق وجود ندارد، داستان رد شدن از سوراخ سوزن و دروازه تداعی میشود، کما اینکه آقای احمدی نژاد از سوراخ سوزن شورای نگهبان رد شد و هاشمی رفسنجانی پشت دروازه آن ماند. این نشان میدهد مدیریت این داستان درست و دقیق عمل نمیکند.»
عضو شورای مرکزی درباره گزینههای ریاست جمهوری حزب اعتماد ملی گفت: «حزب از 4 ماه مانده به نوروز مبحث انتخابات را در دستور کار خود قرار داد. موضوع در کمیتههای مرتبط در دستور کار قرار گرفت، نهایتا دفتر سیاسی حزب تصمیم گرفت حزب اعتماد ملی با نامزد اختصاصی خود وارد انتخابات ریاست جمهوری شود و شورای مرکزی هم این تصمیم را تایید کرد. نهایتا شورای مرکزی از میان پیشنهادات مختلف آقای مهندس افشانی و اینجانب را برای نامزد شدن در انتخابات 1400 مورد تایید قرار دادند.
استیصال اصلاحطلبان در معرفی نامزد
علی باقری، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در خصوص وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات گفت: یکی از چالشهای جدی جریان اصلاحطلب و اعتدالی در انتخابات آینده وضعیت اقتصادی کشور و دلخوری مردم نسبت به شرایط موجود است که قطعا یک چالش جدی برای جناح اصلاحطلبان برای جلب آرای عمومی بوجود خواهد آورد
وی اظهار داشت: مقدماتی که برای حضور درانتخابات به وجود آمده نشان دهنده این است که اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات 1400 کاملا جدی هستند. به عبارت دیگر این مقدمات در دو ماه آخر سال 99 بیانگر جدیت اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری است که نتیجه آن تشکیل جبهه اصلاحات ایران و آغاز به کارآن است، اما چگونگی رقم خوردن شرایط پیشروی اصلاحطلبان و همچنین عوامل مختلفی که بر این موضوع تاثیر می گذارد شاید تا حدودی از دسترس و عهده مجموعه اصلاح طلبان خارج باشد. اما آنچه به خود اصلاح طلبان مربوط است مقدمات حضور جدی در انتخابات 1400 است، لذا اگر شرایط به گونهای باشد که به اصلاحطلبان اجازه حضور جدی داده شود اصلاح طلبان با یک نامزد واحد در انتخابات حضور جدی خواهند داشت.
باقری گفت: اصلاح طلبان درحال حاضر به صورت رسمی وارد مشخص کردن بحث نامزدها نشدهاند اما به شکل کلی قاعدتا در انتخابات ریاست جمهوری بحث چهره ناشناس را نمیتوان به صورت جدی مطرح کرد لذا بعید به نظر می رسد اصلاحطلبان چهرهای را به عنوان نامزد معرفی کنند که برای جامعه شگفتانه، ناشناس و یا چهره گمنامی باشد.
وی افزود: در اینکه وضعیت اقتصادی جامعه و مردم در شرایط فعلی مناسب نیست تردیدی وجود ندارد، لذا این موضوع قابل مناقشه نیست که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم این روزها شرایط مطلوبی ندارد و به هیچ وجه قابل دفاع نیست، بنابراین اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم نمیتوان دولت مستقر را از مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه مبرا دانست، چرا که مجریان دولتی قطعا در شرایط به وجود آمده نقش مهمی ایفا میکنند، اما نکته حائز اهمیت تحلیل چرایی وضعیت اقتصادی کنونی کشور است که بایستی بر این منوال قرار بگیرد که سهم دولت و سیاستهای اقتصادی کشور و سهم مجموعه شرایط جهانی حاکم بر اقتصاد ملی چه میزان است؟ باید بررسی شود که تحریمها تا چه میزان بر مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور موثر بوده. اگر این موارد را به عنوان اصلیترین عوامل در نظر بگیریم سهم هر یک از این عوامل در بروز مشکلات اقتصادی کشور به صورت منصفانهای مشخص میشود.
بنده به شخصه معتقدم نقش تحریمها در شرایط اقتصادی کشور مطمئنا نقش کمتری نسبت به سیاستهای اقتصادی مجریان دولت ندارد، چرا که براساس آمار رسمی کشور درآمدهای اقتصادی کشور که وابسته به فروش نفت به عنوان مهمترین عامل درآمدی برای بودجه است در سال گذشته تقریبا به مرز صفر رسیده، بنابراین طبیعی است که اقتصاد ملی ما با مشکلات اساسی مواجه شود. ضمن اینکه با شرایط تحریم هم می توانستیم کشور را به نحو بهتری اداره کنیم. منتهی اگر به صورت یک طرفه بخواهیم شرایط موجود اقتصادی را فقط و فقط به عملکرد دولت منتسب کنیم این موضوع را جفا و بی انصافی می دانم. هرچند برای ارزیابی اثر تحریمها، سیاستگذاری و مدیریت اقتصادی کشور توسط دولت نیز باید کار کارشناسی انجام شود.
اما اینکه از کاندیدای اصلاحطلب آینده با توجه به شرایط اقتصادی کنونی تا چه میزان استقبال شود قطعا این موضوع را قبول دارم که یکی از چالشهای جدی جریان اصلاحطلب و اعتدالی در انتخابات آینده همین وضعیت اقتصادی کشور و دلخوری مردم نسبت به شرایط موجود است که قطعا یک چالش جدی برای جناح اصلاحطلبان برای جلب آرای عمومی بوجود خواهد آورد، منتهی فکر میکنم در این انتخابات موضوع میزان مشارکت درانتخابات فراتر از چالش برای یک جناح سیاسی در کشور باشد چرا که موضوع میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و به گواه برخی نظرسنجیهایی که در کشور صورت گرفته میتواند چالش جدی پیش روی نظام باشد نه فقط اصلاحطلبان.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: اصلاحات انتخابات 1400 عنوان نامزد اصلاح طلبان انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان سیدمحمد خاتمی وضعیت اقتصادی شورای نگهبان اقتصادی کشور مطرح شدن نام شورای مرکزی رئیس جمهور احمدی نژاد عضو شورای رجل سیاسی تحریم ها چالش جدی چالش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۱۴۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیل یک اصلاحطلب از وضعیت اصولگرایان در انتخابات
به گزارش «تابناک»، علی باقری در گفتوگو با ایلنا، در مورد مضرات و مزایای تجربه یکدستسازی بعد از دو سال گفت: به شکل کلی معتقدم، تجربه یکدستسازی در ساختار مدیریت اجرایی و سیاسی کشور نشان داد که اساسا ادامه این رویه امکانپذیر نیست. یعنی از درون آن حاکمیت یکدستشده، همانطور که در شرایط فعلی ملاحظه میشود، تقسیمات جدیدی رخ میدهد که آن یکدستی را از بین میبرد. این در گذشته هم مشاهده شده است.
وی افزود: در دوره آقای احمدینژاد که با مجلس هشتم و نهم همزمان بود، ملاحظه کردید اختلافی که بین مجلس و دولت آن زمان در سال و ماههای آخر پیش آمد، شاید جلوههایش را کمتر در تاریخ سیاسی بعد از انقلاب دیده بودیم. بنابراین پروژه یکدستسازی در ساختار سیاسی کشور پروژه ناممکنی است و تنها نتیجهاش این میشود که جامعه از بخشهای قابلتوجهی از ظرفیتهای مدیریتی و سیاسی کشور محروم میشود، به امید آنکه یک هماهنگی مطلقی به وجود بیاید تا در آرامش، هماهنگی کارها خوب پیش برود؛ بعد از حذف آن ظرفیتها و توانمندیها، دوباره عملا با یکسری اختلافات و ناهماهنگیها مواجه خواهیم بود. به شکل خلاصه بخواهم عرض کنم از مضرات یکدستسازی، حذف نیروهای توانمند و بخشهایی از تفکرات موجود کشور است که به وقوع میپیوندد. یعنی قسمت منفی آن محقق میشود اما قسمتی که مجریان در مورد حسن و منافع ماجرای یکدستسازی فکر میکنند، رخ نمیدهد و تنها ایرادهای آن به عنوان بار و هزینه به کشور اضافه میشود. لذا اتفاقی هم که در شرایط فعلی افتاده قابل پیشبینی بود. برخی از صاحبنظران سیاسی هم پیشبینی کرده بودند که تلاشها برای یکدستسازی فقط هزینه به کشور وارد میکند و کشور را از بخشی از ظرفیتهای موجود خود محروم میکند و نتیجه مثبتی هم در جهت آرامش و یکدستی قوای حاکم نخواهد داشت.
باقری در پاسخ به این سوال که انتهای این وضعیت به کجا ختم خواهد شد و چه نتیجهای به همراه خواهد داشت، گفت: این فرآیند انتهایی ندارد. یعنی مجریان یکدستسازی بعد از اینکه یک مرحله از این پروژه انجام شد با دگراندیشان جدیدی در داخل حاکمیت مواجه خواهند شد که ممکن است مختصاتشان فرق کند، اما از دید آنها مجددا دگراندیش هستند. یعنی افرادی هستند که طور دیگری فکر میکنند و دوباره این تقسیم بر دو و حذف تا بینهایت ادامه پیدا میکند. من یک بار مثال زدم خالصسازی عین آب شوری است که یک تشنهای آن آب را مینوشد به امید آنکه التیام پیدا کند و تشنگیاش فرونشست کند، در حالی که آب شور این تشنگی را افزایش میدهد و هیچ زمان موجب سیرآبی نمیشود.
وی افزود: به نظر من انتهایی وجود ندارد. انتهای مناسب این است که دستاندرکاران پروژه یکدستسازی دست از این پروژه بردارند. یعنی بپذیرند که یکدستسازی و خالصسازی در کشور نه ممکن است و نه مفید. این واقعیت را بپذیرند که کشور وقتی به سمت تعالی، توسعه و پیشرفت خواهد رفت که از همه ظرفیتهای مختلف خود با دیدگاههای مختلف بتواند استفاده کند. ظرفیتی در خود ایجاد کند که از همه نگاهها با همه مختصاتی که دارند در یک چارچوب کلی منطقی رو به جلو بتواند استفاده کند و پایان خالصسازی اینجاست. پایان منطقی آن اینجاست که بپذیرند و معقول رفتار کنند، پایان غیرمنطقیاش هم یک پایان ناپیدا و یک فرجام بیپایان است که همینطور فرآیند حذف نیروها و نحیف شدن بدنه مدیریتی، اجرایی و تقنینی کشور ادامه خواهد داشت.
باقری در مورد تصور برخی که اختلافات درون این گروه یکدست را نوعی دعوای زرگری میدانند، گفت: من این اختلافات را دعوای زرگری نمیدانم؛ اینها مبانی دارد. شما ببینید در همین بحث که شاید آخرین مصداق آن بود، اختلافی که بین قوهقضائیه و قوهمجریه بر سر لایحه حجاب و عفاف وجود دارد؛ این روزها بخشی از قوه مجریه اقدامات خودسرانهای در زمینه برخورد با مسأله حجاب اختیاری در کشور انجام میدهد و یا تلاشی که مجلس در یک فاز دیگر برای قانونی کردن چنین برخوردهایی میکند، این اختلافنظر را کاملا جدی میبینم.
وی افزود: حرفی هم که قوهقضائیه میزند، حرف کارشناسی است، در این جهت که مجموعه مقرراتی که در ذهن طراحان آن است، به فرض اگر قانون هم شود را غیراجرایی میداند و در مرحله اجرا برای دستگاه مجری که قوهقضائیه و دادگاهها هستند، این کار غیرقابل اجرا و غیرمفید است. از طرف دیگر در جلسه سران قوا، تصمیم آنها در ارتباط با طرح اولیه تنظیمی توسط قوهقضائیه، در موضوع حجاب و عفاف تایید شده است. بنابراین این حرف منطقی است که گفته میشود اگر این جلسات قرار است کاربردی داشته باشد و مواردی که آنجا هماهنگ میشود تا انتها هماهنگ پیش برود، چرا این طرح در مجلس به یک لایحه مفصل از ۱۵ ماده به ۷۲ ماده تغییر داده شده است که آن همه ایراد حقوقی، انشایی و ابهامی از سوی شورای نگهبان روی آن گذاشته شده است. بنابراین به هیچوجه فکر نمیکنم اینها جنگ زرگری است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: منتهی شاید با حذف و خالصسازیهای گذشته از عمق این اختلافات کاسته شده باشد. یعنی تنها نتیجهای که این خالصسازیها درخصوص موضوع لایحه حجاب میتواند داشته باشد این است که مدعیان و کسانی که با مسیر مجلس و دولت اختلاف دارند، ایراد فنی میگیرند. ولی اگر آن محذوفین همچنان در عرصه بودند و اگر به لایحه حجاب و عفاف از منظر امنیتی و انتظامی نگاه کنیم، از این زاویه با آن مخالفت میکردند. اختلافات موجود هم مربوط به بحثهای کارشناسی جدی است که من آن اختلافات را واقعی میدانم.
باقری در پاسخ به این سوال که با نگاهی به گذشته میبینیم که از میان اختلافات یکدستسازی، آقای احمدینژاد از دایره اصولگرایی کنار گذاشته شد و بعدها در جریان خالصسازی آقای لاریجانی حذف شد، این احتمال وجود دارد مشابه این اتفاقات را برای رؤسای قوای این دوره هم شاهد باشیم، گفت: اگر فرآیند نامقدس، نامیمون و سرمایهبربادده خالصسازی در کشور متوقف نشود، شما شک نکنید دیر یا زود این اتفاق همینطور در ادامه اتفاقات گذشته رخ خواهد داد. فقط ابهام در این است که ترتیب قربانیان به چه شکلی است؟ یعنی در این دوگانهای که الان بین جریان پایداری و آقای رئیسی از یک طرف و جریان آقای قالیباف و جریان راست سنتی ایجاد شده، اگر ائتلافی بینشان شکل بگیرد، ابهام در اینجاست که کدام قرار است زودتر ذبح شده و از عرصه خارج شوند. وگرنه اگر این فرآیند متوقف نشود، دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و رفته رفته همه این آدمها و جریانات به نوبت یکییکی همدیگر را حذف خواهند کرد و کشور به نقطهای میرسد که از کمترین توان عقلانیت، تدبیر و مدیریت خارج میشود.
وی افزود: در حال حاضر شما سرنوشت مجلس یازدهم را نگاه کنید، کیفیت و وزانت مجلس یازدهم را ببینید که صدای خیلیها را در کشور درآورده است؛ این از نتایج ابتدایی فرآیند خالصسازی در قوهمقننه است. این نتایج را در کیفیت دولت هم میتوانید مشاهده کنید. الان سطح نازل مدیریت اجرایی کشور در وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی نتیجه دیگری از این تلاش برای اجرای فرآیند یکدستسازی است و این روند ادامه پیدا خواهد کرد. همانطور که گفتم این تسلسل همینطور ادامه پیدا خواهد کرد و تا آخرین رمقهای تدبیر و مدیریت در کشور گرفته نشده باید متوقف شود.
باقری در پاسخ به این سوال که با توجه به آرایش سیاسی اصولگرایان، وضعیت آنان در انتخابات را چه طور تحلیل میکنید آیا شاهد ائتلافی مانند انتخابات گذشته خواهیم بود یا اصولگرایان با چند لیست جداگانه و متفاوت به صحنه انتخابات خواهند آمد، گفت: آن چیزی که از اخبار آشکار به چشم میآید این است که این رقابت، جدی است. برای اینکه آیا این دوگانه مثل انتخابات مجلس قبل منتهی به یک لیست واحد در این انتخابات خواهد شد یا خیر، مقداری باید صبر کرد. اما آنچه که میشود تشخیص داد این است که شاید آن احتمال قدری به این موضوع وابسته باشد که آیا رقبای غیراصولگرا اساسا امکان سیاستورزی در این انتخابات را پیدا کنند یا خیر؟ اگر نیروهای اصلاحطلب یا اعتدالی، بتوانند لیست قابلتوجهی بدهند این احتمال که در سمت اصولگرا تلاشهای بیشتری برای رسیدن به یک ائتلاف کامل صورت گیرد وجود دارد و این احساس خطر به ائتلاف آنها کمک میکند.
وی افزود: در کل گمانم این است که با شکافهایی که در ماههای اخیر در بین اصولگرایان آشکار شده و صفبندیهایی که در جلسات انتخاباتی شکل گرفته و اخبار آن بیرون آمده، میتوان گفت نسبت به ۴ سال پیش جریان اصولگرا کار سختتری برای دادن یک لیست دارد. ۴ سال پیش کار مشکلی بود که لحظه آخر با کلی حرف و حدیث اصولگرایان موفق به این کار شدند. امسال با توجه به وسعت، عمق شکافها، اختلافات و آرایشی که شکل گرفته، حداقل میتوانم بگویم نسبت به ۴ سال گذشته رسیدن به ائتلاف را خیلی مشکلتر میدانم.
باقری در پاسخ به این سوال که در رقابت بین جریان اصولگرا کفه کدام جریان سنگینتر است، گفت: به نظر میرسد مجموعه دولت آقای رئیسی به جبهه پایداری نزدیک شده است. علیرغم اینکه شاید ابتدا اینگونه نبود، عملا این اتفاق افتاده و دولت در کشور ما به دلیل برخورداری از امکانات و در دست داشتن اهرمهای مدیریتی و اجرایی، حضورش در یک طرف کفه رقابتهای انتخاباتی تأثیرگذار خواهد بود. لذا شاید بتوان به این قرینه گفت جریان جبهه پایداری که به دولت آقای رئیسی نزدیک شده، وزن بیشتری در مجلس آینده از وزن فعلی خواهد داشت. حالا اینکه چقدر باشد، به پارامترهای دیگر از جمله بازیگرانی که در عرصه این انتخابات خواهند بود، بستگی دارد.