هیاهو برای گسترش دیپلماسی؟
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۸۰۵۹۴
اما توجه به یک اصل ساده روابط بین الملل که وظیفه اصلی سیاست خارجی یک کشور را تولید «ثروت» و «امنیت» از طریق گسترش دیپلماسی می داند، منطق و فهم اهمیت امضای این سند را برای عموم ساده تر می کند.
گسترش دیپلماسی و یافتن دوستان جدید از طریق بازتعریف تعاملات خارجی و فضا سازی برای دیپلماسی یک اصل اجتناب ناپذیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از یک نگاه ادراکی، گرایش به شرق یا به غرب در سیاست خارجی کنونی ایران بیشتر یک «افسانه» است که با واقعیت های اقتصادی و سیاسی-امنیتی کشورمان همخوانی چندانی ندارد. این مسئله بیشتر در حوزه روشنفکری و با هدف انتقاد به گرایش ها و رفتار حکومت ها و عمدتا برای مصارف داخلی انجام می شود و اغلب هم تاثیرات مخربی بر اجرای رویکردهای سیاست خارجی کشورمان می گذارد. واقعیت این است که ایران یک کشور مستقل و یک قدرت منطقه ای است که بنا به جبر تاریخی و قرار گرفتن در یک محیط «ژئوپلتیک تهدید» بیشترین اهمیت را به حلقه اول سیاسی- امنیتی و اقتصادی خود در حوزه "خارج نزدیک" خود در مناطق خلیج فارس، عراق و شامات، افغانستان و آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و قفقاز و حوزه خزر می دهد. از این لحاظ، میزان گرایش ایران به بلوک های شرق یا غرب، چه برای فرصت سازی اقتصادی و چه برای دفع تهدیدات امنیتی، به میزان چگونگی مدیریت نقش و نفوذ این دو بلوک قدرت در محیط همسایگی و پویایی های ناشی از رقابت های ژئوپلتیک آن ها بستگی دارد.
به واقع، کشوری مانند ایران با ویژگی های خاص خود همچون «ثقل جغرافیایی» و «ارزش های هویتی» قوی همواره باید خود را با محیط ژئوپلتیک و تحولات پویای منطقه ای و جهانی سازگار کند. در اینجا مسئله نفی دو بلوک قدرت شرق یا غرب به عنوان یک واقعیت صحنه نظام بین الملل نیست. ضمن اینکه گرایش به شرق یا غرب الزاما به معنای «شرقی شدن» یا «غربی شدن» یک کشور نیست، بلکه کشوری منافع اقتصادی و ژئوپلتیک خود را در یک مقطع حساس تاریخی در این می بیند که روابط همه جانبه و نزدیکتری با یک بلوک برای کاهش آسیب پذیری اقتصادی و افزایش قدرت چانه زنی سیاسی خود با بلوک دیگر انجام دهد که تهدید بالقوه است. هرچند، در نهایت «اصل» در یک سیاست خارجی عقلانی این است که یک کشور با هر دو بلوک قدرت روابط متوازن با تمرکز بر تامین منافع ملی خود داشته باشد.
رویکرد سیاست خارجی و راهبردی چین در شرایط کنونی توسعه روابط اقتصادی با کشورهای جهان و پرهیز از رقابت های ژئوپلتیک در عرصه جهانی است تا تداوم رشد اقتصادی فعلی خود را در اقتصاد جهانی تضمین کند. البته بر اساس یک تئوری روابط بین الملل به نام «سیکل قدرت»، افزایش قدرت اقتصادی کشورها به ناچار آنها را به جستجوی نقش سیاسی بیشتر هدایت می کند. روسیه، هند و ترکیه نمونه های آشکاری در این زمینه هستند که بعد از تقویت اقتصاد خود، خواهان افزایش وزن و نقش سیاسی-ژئوپلتیک در محیط همسایگی به منظور برقراری تعادل بین منابع ملی موجود با جایگاه ژئوپلتیک منطقه ای خود در دهه اخیر بوده اند.
در این چارچوب، گسترش روابط ایران و چین در قالب سند راهبردی اخیر، به ویژه در وضعیت تحریم های جاری، فضای جدیدی را در قالب «دیپلماسی انرژی واقتصادی»، «دیپلماسی ترانزیتی»، و حتی «دیپلماسی ژئوپلتیک» برای کشورمان فراهم می کند. نخست، تبادل منابع و تکنولوژی است که به «زنجیره منطقه ای انتقال کالاها» در یک قالب دوجانبه یا چند جانبه منطقه ای کمک می کند. ایران داری منابع انرژی و معدنی است و چین اکنون تنها کشوری در جهان است که سرمایه و تکنولوژی و مهمتر تمایل لازم برای توسعه آنها را دارد. در اینجا ایجاد و توسعه یک مکانیسم مالی ملی برای انتقال پول حاصل از فروش نفت و کالا کلیدی است. اتفاقی که حتی در شرایط رفع تحریم های غربی برای حفظ استقلال، رشد، و متنوع سازی اقتصاد ایران ضروری است.
دوم و شاید مهمترین بخش این سند کمک چین به توسعه «دپیپلماسی ترانزیتی» ایران می باشد که در صورت عملیاتی شدن نقش حیاتی در توسعه پایدار کشورمان خواهد داشت. ایران نقطه اصلی اتصال شبکه ای زمینی، دریایی و دیجیتالی «ابتکار کمربند-راه» چین در دالان های شمالی-جنوبی و شرقی-غربی است. این ابتکار چینی که همزمان اهداف اقتصادی و سیاسی دارد، شهرهای مهم تاریخی در حوزه همسایگی و تمدنی ایران را به هم وصل می کند که حاصل آن می تواند تقویت زنجیره انتقال کالاهای مکمل محلی و گسترش توریسم باشد. بر کسی پوشیده نیست که توسعه شبکه بزرگراهی و راه آهن چه نقش مهمی در فرایند توسعه اقتصادی ایران دارد.
تصور کنید یک بزرگراه یا یک خط آهن مستقیم و پیشرفته بین مشهد-تهران-بغداد-دمشق-بیروت و دسترسی به مدیترانه چه حجم عظیمی از انتقال کالا و توریسم را در بر می گیرد و چه برکاتی از لحاظ ادغام اقتصاد های محلی و اتصال شهرهای در مسیر به همراه دارد. یا تکمیل شبکه بزرگراهی بین شهرهای تاریخی آسیای مرکزی به تهران و استانبول و از آن طریق به اروپای شرقی و کشورهای حوزه دریای سیاه چه تاثیری در گسترش روابط اقتصادی دوجانبه یا چند جانبه ایران در منطقه اورآسیا و دریای سیاه خواهد داشت. چین اکنون یک قرارداد همکاری همه جانبه در قالب ابتکار 17+1 با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی (سی. ای. ای) امضا کرده تا از فرصت تضاد و اختلافات مربوط به ادغام اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه در حوزه شنگن با کشورهای اروپای غربی و آمریکا استفاده کند. این مطمئنا بدان معنی نیست که این حوزه از کشورهای اروپایی گرایش به بلوک شرق و چین پیدا کرده اند. اتفاقا همه این کشورها از اعضای جدی ناتو هستند.
و سوم، تقویت «دیپلماسی ژئوپلتیک» کشورمان است که در اثر تحریم های سخت اقتصادی و فشارهای سیاسی تا حدودی توازن خود را از دست داده است. ایران با شبکه سازی محلی و تقویت گروه های دوست از لحاظ سیاسی-امنیتی در منطقه قوی و پرنفوذ شده است. اما لازمه حفظ این جایگاه تاریخی و ورود به بازی بزرگ ژئوپلتیک در منطقه نیازمند مدیریت محیط بحران و دوران پسا منازعه با در نظر گرفتن محدودیت های استراتژیک در مواجهه با قدرت های بزرگ و دارای منافع در منطقه هم است. هرچند چین تمایل چندانی به بازی های ژئوپلتیک در منطقه ندارد، اما گسترش روابط با ایران از جنبه دیپلماسی ژئوپلتیک بر ارزش راهبردی ایران در معادلات منطقه ای می افزاید. اکنون اروپا، ترکیه، روسیه، هند، آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به نوعی نگران توسعه روابط ایران و چین هستند. این در حالی است که اکثر این کشورها خود مدل های مشابه همکاری همه جانبه با چین را از چند سال پیش امضا کرده اند. حتی هند هم علی رغم جنگ های متعدد با چین و شکست های نظامی واقعیت چین را پذیرفته و در حال گسترش همکاری همه جانبه با این کشور است.
نهایت اینکه، سند همکاری راهبردی ایران-چین یک «نقشه راه» برای گسترش دیپلماسی و تعادل در روابط بین المللی کشورمان است. موفقیت این نقشه راه نیازمند تشکیل گروه های کارشناسی و عملیاتی کردن مرحله ای و منفعت-محوری متقابل این سند در روند زمان است. در یک تصویر دوم، برخلاف برخی تحلیل های داخلی و افکار عمومی که اغلب با نگاه منفی این سند را ارزیابی کردند، تمامی تحلیل های خارجی و مقالات منتشرشده انگلیسی از اهمیت راهبردی و مثبت امضای این سند در معادله قدرت منطقه ای و جهانی ایران سخن گفته اند. بنظرم کشورمان در تلاش برای افزایش «قدرت نسبی» خود در آینده چالشی جدی در متعادل کردن روابط خود با قدرت های بزرگ و منطقه ای (چه دوست، چه دشمن) خواهد داشت. لذا از هم اکنون باید با یک نگاه استراتژیک به فکر مدیریت روابط خارجی خود به ویژه با چین باشد. تقویت روابط با چین گرایش سیاست خارجی کشورمان را بیشتر «توسعه گرا» کرده و این فرصت خوبی است که از گرایش ایدئولوژیک-محور غربی تا حدی دور شویم. اما دستیابی به این امر خود نیازمند یک نوع اجماع سیاسی در سطح نخبگان و انسجام ملی در افکار عمومی برای پیشبرد یک سیاست خارجی هوشمندانه است. رمز موفقیت هنری کیسینجر در ادغام چین با آمریکا این بود که سیاست خارجی آمریکا را با نگاه، فهم و فلسفه چین از روابط با جهان تنظیم کرد.
* استاد روابط بینالملل
کد خبر 1501475منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: کیهان برزگر روابط بین الملل گسترش دیپلماسی سیاست خارجی همه جانبه منطقه ای تحریم ها یک کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۸۰۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمان دیپلماسی است، نه جنگ/ فضا را سرد کنید؛ گرم نکنید
عباس آخوندی، وزیر راه در دولتهای یازدهم و دوازدهم
این چند جمله را برای ثبت در تاریخ می نویسم. و با امید آنکه با عقل سردِ سرد، دور از هیجان و با تدبیر مقامات تصمیمگیر امکان گریز از درگیری در جنگ فراهم شود.
در این موقعیت از تاریخ ایران باید به شدت نگران نفوذ سرویسها و آشفتهسازی فضا بود. فکر نکنیم، فضای هیجانی موجود، لزوما متضمن منافع ملی است. عقل سرد و تدبیر بر هیجان ارجحیت دارد.
عنوان حمله ایران به تاسیاست نظامی اسرائیل، تنبیه، دفاع از حیثیت ملی ایران، بازدارندگی و تمام بود. استحاله از این وضعیت به یک وضعیت جنگی و حماسی سم مهلک سیاست ایران در این مقطع است.
خط تبلیغی ایران باید این باشد که ما آنجا که لازم بود توانمان را نشان دهیم، دادیم. حالا همانند یک پیروز باید از صحنه بیرون بیاییم. نه آنکه در صحنه بمانیم و ندای هل من مبارز سر دهیم. ما باید در اوج، از صحنه خارج شویم. ماندن ما در میدان ما را از اوج به زیر خواهد کشید.
سیاست تبلیغی ایران باید این باشد که ما تا آخرین لحظه طرفدار دیپلماسی هستیم و به آن وفادار خواهم ماند. البته که هوشیاری خود را برای دفاع از سرزمین ایران حفظ خواهیم کرد و برای آن جانفشانی خواهیم نمود. اینکه وزارتخارجه ما بگوید زمان پاسخگویی ما به لحظه کاهش یافته است، این عین بیسیاستی است.
هیچ کس در منازعه دست خود را رو نمی کند و برای خود پیشاپیش مشکل ایجاد نمیکند. او باید بگوید ما امیدواریم که تمام کشورهای جهان راه دیپلماسی را در پیش بگیرند. ایران باید تاکید کند که آماده مذاکره در تمام سطوح و با تمام کشورهای جهان و سازمان ملل برای استقرار امنیت در جهان و منطقه است.
من از مقالهای که امروز بایدن تحت "عنوان لحظه حقیقت اوکراین و اسرائیل" انتشار داد، اتخاذ یک سیاست سه مرحلهای را استنباط میکنم. مرحله اول مخالفت با تشدید جنگ، مرحله دوم اجازه درگیری و به قول خودشان دفاع از خود به اسرائیل و مرحله سوم ایجاد اجماع جهانی و منطقهای برای یک نوع تحریم همهجانبه علیه توانمندی دفاعی ایران است.
البته این روش سیاسی بایدن در درگیریهای قبلی هم بودهاست. در این مورد نیز به همین نوع عمل میکند و اینک در مرحه دوم به مفهوم رفع منع است. در مرحله بعدی وارد فرایند اجماعسازی علیه ایران خواهد شد. قطعا در این مرحله همهی کشورهای منطقه به او خواهند پیوست.
این را از موضعگیری وزرای خارجه انگلستان و آلمان در روز جاری نیز میتوان فهمید. روسیه و چین نیز در یک فرایند زمانبر؛ تاکید میکنم زمانبر و نه فوری و در موقعیتهایی که ساخته خواهد شد با آن موافقت خواهند کرد و یا دستِکم مخالفت نخواهند نمود. بنابراین، از قضا سیاست ما در برابر تجاوز مجدد اسرائیل باید خویشتنداری و احاله آن به موقعیتهای دیگر و پاسخهای غیرمستقیم باشد. ما باید فضا را سرد کنیم. گرم نکنیم. گرم کردن فضا عین خواسته اسرائیل است.
منبع: کانال نویسنده
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ترکیه : نتانیاهو در صدد کشاندن منطقه به جنگ است حماس: نتانیاهو جدیتی برای آزادی اسرا ندارد حکیم: قدرت ایران با شکست دیوار امنیتی اسرائیل ثابت شد