Web Analytics Made Easy - Statcounter

رکنا نوشت:

پیامک پشت پیامک و تهدید پشت تهدید!

این شروع داستان جنایت هولناک فائز بود که برادرانش آن را جدی نگرفتند. شاید فکرش را هم نمی کردند که فائز صبح روز شانزدهم فروردین بالاخره تهدیدش را عملی کند. کلاشینکف را بردارد و به خانه دایی خود در شیبان اهواز برود که از قضا دایی او پدر زن سابقش هم بود. فائز کربلاوی اهل خانه را به رگبار بست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دایی و زن دایی و دو پسر دایی خود را کشت. جعفر کربلاوی 65 ساله ،جسیمه جمیلی 60 ساله ، عبدو کربلاوی 45 ساله نابینا،ثمین کربلاوی 33 ساله اسامی قربانیان سکانس اول این جنایت بود.

اما ماجرا به همین جا ختم نشد.

فائز کربلاوی فرزند خودش را هم کشت

قاتل بعد از به قتل رساندن چهار نفر از اعضای خانواده خود این بار راهی شهرستان کارون شد و به خانه پدر همسر دوم خود رفت. در منزل آنها هم همسر خود و پدر و مادر همسرش را به رگبار بست و کشت. اما شاید دردناک ترین اتفاق این فاجعه، کشته شدن پسر 9 ساله فائز به دست پدرش است.

فائز بعد از اینکه با شلیک های مرگبار چهار نفر دیگر را هم به قتل رساند، این بار با خودکشی به این قتل عام پایان داد.

انگیزه عامل قتل عام اهواز چه بود؟

پسرعموی فائز کربلاوی در گفتگوی اختصاصی با رکنا در مورد علت این اقدام فائز اینطور توضیح داد:«همسر اول فائز دختر دایی او بود که از او شش فرزند دارد. آنها از سال ها قبل با هم اختلاف ودرگیری داشتند. حتی یک بار از هم جدا شدند اما دوباره فائز به خواستگاری او رفت و با هم عقد کردند که باز هم به مشکل برخوردند. همسر فائز از او شکایت کرده بود و او را به زندان انداخت. دقیق نمی دانم که موضوع شکایتش مهریه بود یا نه اما می دانم پای مسائل مالی وسط بود. می گفت همسرم مالم را برده است.بعد که از زندان آزاد شد گرفتار اعتیاد شد. شاید این اواخر ترک بود اما قبلا مواد مخدر مصرف می کرد.»

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

او در ادامه گفت: «فائز با خانواده همسر اولش اختلاف شدید داشت.اما وقتی ازدواج مجدد کرد با خانواده همسر جدیدش هم مشکل پیدا کرد که این بار هم اختلافشان بر سر مسائل مالی بود. همسردومش فامیل نبود و از طائفه دیگری بود. او از فائز یک پسر 9 ساله داشت که در جریان این حادثه، فائز او را هم به قتل رساند.»

مرد اهوازی به برادرانش گفته بود آدم می کشم!

پسرعموی قاتل در آخر گفت: «فائز راننده کامیون بود و مکانیکی می کرد.اما مشکلات مالی اش با همسرانش باعث شد دست از این کارها بکشد و سوپر مارکت باز کرده بود.او با مادر و یک برادرش زندگی می کرد چون خانه نداشت. بارها به برادرانش گفته بود از اینکه همسرانش مالش را برده اند عصبانی است و می خواهد آنها را بکشد.حتی امروز هم به آنها پیامک زده بود و گفته بود می خواهد خانواده دایی اش رابکشد.اما کسی فکرش را نمی کرد که او این حرف ها عملی کند.»

مهدی کربلاوی در آخر گفت:«همین چند روز قبل فائز به همراه پسر 9 ساله اش که به قتل رسانده است،برای عید دیدنی به خانه ما آمد.فرزندش با بچه های من بازی کرد و خوش بودند.باورم نمی شود که حالا آن بچه مرده است.»

بیشتر بخوانید: قتل عام خانوادگی در اهواز/ قاتل 8 نفر را کشت و خودکشی کرد کشتن شوهر با همکاری مرد غریبه در آبادان/ قاتل پس از 8 سال بخشیده شد مشهد/ نقشه عجیب یک مرد برای فرار از دست همسر لینک کوتاه: asriran.com/003GOE

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: قتل عام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۹۴۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خاطره گویی در جمع دوستان اسرار جنایت یک ساله را فاش کرد | وقتی قاتل خودش را لو داد

همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای اردیبهشت سال گذشته مردی نزد ماموران پلیس پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن پسر ۲۰ساله‌اش داد. او گفت: پسرم نادر آخرین بار برای دیدن دوستش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. در این مدت همه جا را به دنبال او گشتیم اما هیچ ردی از وی به دست نیاوردیم و حدس می‌زدیم اتفاق شومی برایش رخ داد است.

با اظهارات این مرد تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از جوان گمشده آغاز شد اما هیچ خبری از او نبود.

یک سال بعد

پرونده گم شدن نادر در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران و زیر نظر قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تحت بررسی بود تا اینکه چند روز قبل یکی از دوستان جوان گم شده با پدر تماس گرفت و مدعی شد که نادر به قتل رسیده و قاتل او فردی به نام سهیل است.

او توضیح داد: در جشن تولد یکی از دوستانم شرکت کرده بودم که جوانی به نام سهیل پس از مصرف مشروبات الکلی شروع به خاطره‌گویی کرد. او مدعی شد که یک سال قبل جوانی به نام نادر را از ارتفاعات اشتهارد به پایین پرت کرده و کشته است. من و نادر دوست بودیم و می‌دانستم که از یک سال پیش ناپدید شده است. وقتی حرف‌های سهیل را شنیدم، فهمیدم که او به قتل رسیده است.

اعتراف

پدر نادر همه آنچه که شنیده بود را نزد پلیس تعریف کرد و به این ترتیب دستور بازداشت سهیل صادر شد. وی در ابتدا مدعی شد که بی‌گناه است و همه حرف هایش دروغ بوده اما در نهایت به پرت کردن نادر از کوه اعتراف کرد و تیمی از ماموران راهی اشتهارد شده‌اند تا شاید ردی از جسد جوان گمشده پیدا کنند.

عصبانیت کار دستم داد

سهیل می‌گوید از وقتی دوستش را به قتل رسانده عذاب وجدان دارد و هرگز قصد کشتن او را به نداشته است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

انگیزه ات از قتل چه بود؟

عصبانیت. ای کاش خشمم را کنترل می‌کردم. اشتباه بزرگی کردم.

چرا عصبانی بودی؟

از دست نادر. او از دوستان من بود. اما چند وقتی می‌شد که با افراد ناباب معاشرت می‌کرد. او اصرار می‌کرد که من هم وارد گعده آنها شوم اما نمی‌خواستم. راستش همه آنهایی را که دور نادر بودند را می‌شناختم. سارق و خلافکار بودند و من نمی‌خواستم در زندگی‌ام مرتکب خلاف شوم. این را به نادر هم گفته بودم اما نادر بی خیال نمی شد. روز حادثه هم سر این موضوع با هم درگیر شدیم که آن حادثه رخ داد.

چه شد که او را به قتل رساندی؟

آن‌ روز با موتور رفتیم به سمت اشتهارد کرج. دوباره حرف‌هایش را تکرار کرد و وقتی گفتم نمی‌خواهم وارد گعده دوستانش شوم، مرا مسخره کرد. حرف‌هایش بدجوری عصبانی‌ام کرد. سر همین با هم درگیر شدیم و او چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمتم گرفت. من هم از شدت عصبانیت او را از کوه به پایین هل دادم. ‌

چرا خودت را معرفی نکردی؟

از مجازات می‌ترسیدم. اما باور کنید در همه این مدت به شدت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم. خیلی از شب ها کابوس های وحشتناک می دیدم و سراسیمه از خواب می پریدم. مدام نادر را در خواب هایم می دیدم اما جرات نداشتم به کسی حرفی بزنم تا اینکه آن شب به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدم و به خاطر مصرف زیاد مشروبات الکلی کنترل حرف‌هایم را از دست دادم.

کد خبر 846420 برچسب‌ها سارق - سرقت قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • قتل یک مرد به دست همسر سابقش در اردبیل
  • دستگیری قاتل فراری جوان محلاتی
  • ماجرای کشف جسد یک زن ۵۹ ساله در تالش
  • دستگیری زن همسر کُش در اردبیل
  • کشف جسد زن ۵۹ ساله در تالش
  • ۸ مصدوم در سه حادثه در کارون و اهواز
  • ۸ مصدوم در پی ۳ حادثه آتش‌سوزی در اهواز
  • قتل جوان ۱۷ ساله و دستگیری قاتل در نهاوند
  • نمایی از خوزستان زیبا+فیلم
  • خاطره گویی در جمع دوستان اسرار جنایت یک ساله را فاش کرد | وقتی قاتل خودش را لو داد