وقتی محمدرضا پهلوی به فرزندان زندانیان سیاسی اجازه ازدواج نمیدهد
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۴۴۵۸۵
به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، نیروی هوایی ارتش یکی از نیروهایی بود که همافران آن با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نخستین گروه بیعت کننده با امام خمینی (ره) به نزد بنیانگذار انقلاب اسلامی رفتند و به صف انقلابیون پیوستند. نیروی هوایی ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تا روزهای پایانی دفاع مقدس نقش موثری در دفاع از ایران اسلامی به ویژه در مقابله با ضد انقلاب در کردستان و مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیروی هوایی ارتش بسیاری از عملیاتهای مهم همچون حمله به اچ ۳ و کمان ۹۹ را طراحی و اجرا کرد و در بسیاری از عملیاتها همچون والفجر ۸ و الی بیت المقدس نیز با پشتیبانی از نیروهای زمینی نقش مهمی در پیروزی رزمندگان اسلام در مقابل رژیم بعث ایفا کرد. این نیرو تعداد بسیاری شهید، جانباز و آزاده به ایران اسلامی تقدیم کرده است.
در این گزارش میخواهیم تا به زندگی یکی دیگر از شهدای نیروی هوایی ارتش بپردازیم که در دفاع مقدس حضور موثری داشت.
خلبانی که دست راست پدرش بودامیر سرلشکر خلبان شهید ابراهیم دل حامد یکی از خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش است که ۲۱ دی ماه سال ۱۳۲۸ در شهر تبریز و در خانوادهای متدین و مومن چشم به جهان گشود. ابراهیم فرزند اول خانواده بود و همه او را ایرج صدا میزدند. پدرش در زمان حمله کردهای بارزانی به ایران سرباز بود و در این حمله نیز از ناحیه دست راست جانباز شد. ابراهیم که به دنیا آمد همه میگفتند که دست راست پدر به دنیا آمده است. دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و در سال ۱۳۴۶ موفق به دریافت دیپلم طبیعی شد. او در همان سال وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از گذراندن دورههای مقدماتی پرواز در ایران برای طی دوره پرواز با جنگنده اف ۵ به آمریکا رفت.
ابراهیم پس از بازگشت در سال ۱۳۵۱ با درجه ستوان دومی در پایگاه یکم شکاری مهر آباد مشغول خدمت شد.
خلبان ارتش شاه که ضد شاه بودابراهیم یک خلبان و نظامی ضد شاه بود و چندین مرتبه هم دستگیر شد. به خاطر مجازاتش، ابراهیم را از خلبانی جنگنده اف ۵ خلع و به هواپیمای کوچک منتقل می کنند. اما هنگامی فرمانده نیروی هوایی که پرونده او را مطالعه میکند، متوجه میشود ابراهیم را از هواپیمای جنگی «اف ۵» برداشته و خلبان هواپیمای مسافربری کوچک کرده اند دستور میدهد تا دل حامد دوباره خلبان جنگنده شود و میگوید «خلبان جنگی را که خلبان هواپیمای مسافربری نمیکنند!».
همسر شهید می گوید: زمان شاه شهید دل حامد را خیلی اذیت کردند. تصمیم گرفتیم که از ایران برویم. در نامه استعفایش نوشته بود «می خواهم با هواپیمای سمپاشی برای کشاورزی خلبانی کنم» که موافقت نکردند. او در سال ۱۳۵۶ به دلیل سیاستهای نا به کار و غیر اصولی رژیم شاه استعفا داد و به صفوف مردم معترض به سیاستهای پهلوی در تبریز پیوست.
آغاز جنگ تحمیلی و حضور داوطلبانه در دفاع از کشوربا پیروزی انقلاب اسلامی شرایط خدمت در نیروی هوایی ارتش را مهیا دید و ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ پس از حمله رژیم بعث به کشورمان دوباره به پرواز بازگشت و پروازهای بسیاری علیه دشمن بعثی اجرا کرد. وقتی همسرش از او پرسیده بود که دوباره پرواز را شروع کردی؟ گفته بود که چه انتظاری داری. بعثیها به زنان و دختران ما رحم نمیکنند. فکر کن در تهران به تو یک کاخ بدهند، اما ناموس ما در اهواز دست متجاوزان باشد! من باید بروم.
ابراهیم ۱۸ مهرماه سال ۱۳۵۹ آخرین پرواز خود را به همراه شهید اسدالله بریری انجام میدهد. آنها از پایگاه دوم شکاری تبریز به پرواز درآمده و به سوی موصل میروند، موصل میشود آخرین مقصد او. پیکرش تا ۲۳ سال از وطن دور بود و نوروز سال ۱۳۸۲ بود که پیکر مطهرش به وطن بازگشت. البته سال ۱۳۶۹ بنیاد شهید شهادت ابراهیم را اعلام کرده بود و پس از آن مراسم باشکوهی در مرند برای شهید برگزار شد.
همسرش نحوه بازگشت پیکر ابراهیم را اینگونه روایت میکند: «عید سال ۱۳۸۲ با یکی از دوستانم صحبت میکردم. همسرش خلبان «سید محمد حجتی» روز اول مهر ۱۳۵۹ مفقودالاثر شده بود. گفت «محمد» میآید. فکر کردم همسرش زنده است. گفتم «خدا را شکر که پدر مهران میآید». گفت «جسد محمد را میآورند». به خانه دوستم رفتم و او خبر پیدا شدن پیکر شهید «دل حامد» به همراه همسرش را به من داد. چند روز بعد، پسرم را به بنیاد شهید بردم و آنجا خبر شهادت را شنید. برای شهید دوباره مراسم گرفتیم و همسرم به همراه شهید حجتی کنار هم به خاک سپرده شدند.»
همسر و فرزندان شهید ابراهیم دلحامدخانم «واعظ قره آغاجی» نحوه آشنایی با شهید دل حامد را این گونه تعریف کرد: ما ساکن مرند بودیم. سال ۱۳۵۳ دانشکده پرستاری تبریز قبول شدم و در آنجا با خواهر ابراهیم هم کلاس بودم که او باعث آشنایی ما شد. هنگامی که ابراهیم به من پیشنهاد ازدواج داد، از آنجایی که پدرم پرونده ضد شاه داشت و میدانست که فرزندانش به خاطر آن پرونده اجازه ازدواج ندارند، با ازدواج ما مخالفت کرد البته من آن زمان دلیلش را نمیدانستم. همسرم به دلیل سیاستهای اشتباه شاه، چند بار استعفا داد، اما با آغاز جنگ تحمیلی به صورت داوطلب از پایگاه هوایی تبریز اعزام شد.
وی اضافه کرد: به هر صورتی که بود نامزد کرده و بعد از آن همسرم برای «رکن ۲» نیروی هوایی ثبت نام کرد. «رکن ۲» نیز مخالف ازدواج ما به دلیل مشکل پدرم بود به همین خاطر شهید ابراهیم استعفا داد که موافقت نکردند. بعد از آن به پایگاه کرمانشاه رفت و موضوع را با یکی از دوستانش که او هم شهید شد در میان گذاشت. دوست ابراهیم به او گفت که نامه اجازه ازدواجت را در تهران دیدم. بعد از اطمینان از اجازه نامه، سال ۱۳۵۶ عقد و ازدواج کردیم. سال ۱۳۵۸ نیز پسرمان «بابک» به دنیا آمد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دفاع مقدس نیروی هوایی ارتش ارتش جمهوری اسلامی ایران دفاع مقدس خلبان شهید خلبان جنگنده نیروی هوایی ارتش انقلاب اسلامی دل حامد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۴۴۵۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم میآورد!
پسر شاه مخلوع دریافته که سران همان حکومتی که وی سال قبل به دستبوسیشان در اورشلیم رفت امکان مقابله نظامی با جمهوریاسلامی را ندارند، سعی میکند خود را چهرهای میهندوست و دارای عرق ملی جلوه دهد!
به گزارش مشرق، رضا پهلوی فینفسه بیاعتبارتر از آن است که شایسته نقد باشد. نقدشونده باید واجد حداقل شرایط و ویژگیهایی برای سرازیرشدن انتقادات بهسوی خود باشد که فرزند شاه مخلوع دارای این شرایط نیست. او فرد بیپرنسیبی است که بهدلیل تنزل امر سیاسی و ابتذال دامنگیر و همهجانبه، خود را در موقعیت اپوزیسیون جمهوریاسلامی تعریف کرده و با حمایت رسانههای فارسیزبان برونمرزی، توهم جمعی را در میان عده قلیلی پدیدار کردهاند؛ بهخصوص در بیرون مرزها و میان ایرانیان خارج از کشور که سالهاست روزشمار فروپاشی جمهوریاسلامی را برپا کردهاند و پس از برجستهشدن گفتمان براندازی این توهم عمیقتر شده است.
با این همه ، ضمن علم به این مسئله و آگاهی از بیوزنی رضا پهلوی، باید مواضع خطرناک و دوگانه او را نمایان کرد تا پرده از بیوطنی اپوزیسیونی برداشته شود که برخلاف ژستهای خود، نه عرقی به وطن دارند و نه اندک شرافتی. او ایران ما را ویرانه و نابود میخواهد تا شاید اربابان غربیاش مجالی برای جلوس بر صندلی قدرت به شازده دهند اما بر خلاف رضا پهلوی و دیگر چهرههایی که این روزها برچسب اپوزیسیون را به سینه چسباندهاند، غربیها از ذکاوت بیشتری برخوردارند. پهلوی و دیگر نفرات آلتدست و ابزاری برای یارکشی از افکارعمومی ایران و تسهیل پروژه براندازی هستند و هیچگاه غرب آنان را دارای جایگاهی برای بهدستگرفتن کرسی قدرت نپنداشته و بر اساس مقتضیات زمانه و شرایط، احتمال قریب به یقین و پس از عدول غربیها از بهپیشبردن پروژه براندازی، آنان را همچون دستمال استفادهشدهای به خاکروبه میاندازند.
موضوع این جستار، موضعی است که رضا پهلوی اخیراً در مصاحبه با یک رسانه هندی پس از نزاع مستقیم ایران و اسرائیل و پاسخ جمهوریاسلامی به رژیمصهیونیستی، اتخاذ کرده. وی در این مصاحبه مدعی است که خط قرمز او حمله به خاک ایران بوده و همیشه با هر گونه تقابل نظامی مخالفت ورزیده است. اما بد نیست که نگاهی به اظهارات او در چند ماه قبل داشته باشیم تا ابعاد جدیدی از هزاررنگی وی نمایان گردد. چند ماه قبل و در میانه بحبوحه جنایات اسرائیل در غره بود که شازده در گفتوگو با رسانه ضد ایرانی «ایندیپندنت» از اربابان غربی خود بهجای مقابله با حماس و مقاومت اسلامی در منطقه، درخواست حمله به ایران و بهقول خود قطع سر اختابوس را داشت اما مواجهه با واقعیت و دیدن قدرت ایران برای مقابله با کارفرمایان عبری و غربی رضا پهلوی، موجب چرخش عجیب این شازده متوهم شده و حالا وی مدعی مخالفت با حمله نظامی به خاک ایران است!
پسر شاه مخلوع دریافته که برخلاف آنچه که پیش از این میپنداشت، سران همان حکومتی که وی سال قبل به دستبوسیشان در اورشلیم رفت و حتی دیگر کشورهای غربی، امکان مقابله نظامی با جمهوریاسلامی را ندارند و بههمین دلیل با ۱۸۰ درجه تغییر موضع، از عقیده قبلیاش مبنی بر رویارویی نظامی عدول کرده و سعی میکند خود را چهرهای میهندوست و دارای عرق ملی جلوه دهد! اما اینگونه اظهارات تنها عیانکننده رسوایی اپوزیسیونی است که در بدنامی و خیانت بر تارک تاریخ ایران میدرخشند! جمهوریاسلامی در طول حیات خود با خیل عظیمی از اپوزیسیونی مواجه بوده که هر چند در مخالفت با اصل نظام از هیچ کوششی دریغ نکردهاند اما در میان آنها کمتر افرادی وجود داشته که حاضر بودند به هر قیمتی ولو به توبرهکشیدهشدن خاک ایران و حمله نظامی به کشور، نظام سیاسی ساقط شود. ظاهرا دورانی که سیاسیون و اپوزیسیونی چون «ابوالحسن بنیصدر» و «داریوش همایون» با وجود قاطعیت در تقابل سیاسی با جمهوریاسلامی، به هر شکلی با دخالت خارجی و یا تهاجم به خاک ایران مخالفت می ورزیدند دیگر گذشته است . عصر کنونی، دوره مانور اپوزیسیون بیوطن و بوقلمون صفتی است که علاوه بر مزدوری برای قدرتهای غربی، نه تعلقی به خاک کشور داشته و نه وزن و جایگاه برای سیاستورزی و این قسم مواضع سند واضحی برای وطنفروشی آنان است.
منبع: الف