فرزندان دوم و سوم اصلاً مثل بچه اول زحمت ندارند!
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۲۰۴۱
با وجود تصور اشتباهی که وجود دارد، فرزندان دوم و سوم اصلاً مثل بچه نخست، زحمت ندارند و خودشان به رشد و تربیت همدیگر کمک میکنند؛ همسرم همیشه به خاطر اینکه طعم دختردار شدن را چشیده از من تشکر مو خدا را شکر میکند. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ در نگاه و فرهنگ غلطی که امروزه رایج شده است، فرزندآوری برابر است با افزایش سختی، اذیت، گرفتاری، مخارج و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایرانیها از دیرباز مردمانی فرزنددوست بودهاند، فرهنگی که این روزها در میان زوجها رایج شده، وارداتی است و در کشورما پشتوانه ندارد.
مطلب زیر تجربه یکی از مادران کشورمان است که از شیرینیهای تولد بچه و تغییر رنگ بوی زندگی به برکت و واسطه فرزندآوری میگوید:
ما یک فرزند پسر داشتیم، پسرم آن طور که به دلمان بود، بار نیامد! گمان میکنم به دلیل تک فرزند بودن و توجهات زیاد ما این طور شد؛ خودمحور، ناراضی و متوقع، حتی در مسافرت هم در چهرهاش نارضایتی پیداست، به هرحال در هر شرایطی، موضوعی هست که او از آن آزرده است.
هر بار در مورد فرزند دوم با همسرم صحبت میکردم، همسرم اذیتهایی که سر بچه نخست متحمل شدیم را مرور میکرد و میگفت اصلاً نه! تا بالاخره وقتی پسرم به سن مدرسه رفتن رسید، تصمیم همسرم عوض شد و قبول کرد؛ وقتی برای بچه دوم اقدام کردیم، متوجه شدیم بیدلیل، نابارور شدیم! سه سال دارو، درمان، سونوگرافی و خرج هم هیچ نتیجهای نداشت.
دوستی آشنا، حجامت پایین کمر را پیشنهاد داد، بعد از انجام آن، به لطف خدا، ماه بعد باردار شدم، یک جنین سالم و درشت! که الحمدلله بعد از سزارین اول، توانستم به طورطبیعی زایمان کنم؛ الان که دردهای زایمان طبیعی از یادم رفته است، خاطره روزهای بارداری و زایمانم یکی از بهترین خاطرات زندگی مشترک من و همسرم است که در آن عشق موج میزد، هر بار به آن روزها فکر میکنم بیاختیار لبخندی بر گوشه لبم جاخوش میکند.
اما کار به اینجا تمام نشد؛ بعد دو سال سر بچه سومم باردار شدم، اول جا خوردیم! قایم میکردیم و خجالت میکشیدیم برای ویزیت، خانوادگی دکتر برویم! از اینکه وقتی یک بچه در بغل دارم و یک بچه کنارم نشسته است، توی مطب کنار باقی خانمهای باردار بنشینم، معذب بودم!
در غربالگری مرحله دوم تشخیص دادند که با احتمال 1 به 4 جنینم مبتلا به سندرم داون خواهد بود، دکتر پیشنهاد سقط داد اما من و همسرم قبول نکردیم، من از قتل بچه واهمه داشتم؛ با اینکه دوران بارداری با استرسی را گذراندم، خدا یک دختر زیبا و ناز دیگر به ما داد که الحمدلله سالم است.
الان هر جا در جمع فامیل و آشنا مینشینم، به شوخی میگویند: "باز میخوای بچه بیاری؟!"
من هم از صمیم قلب جواب میدهم: "چرا که نه! ان شاالله، دعا کنید دختر باشه"
صادقانه، در چنین جمعهایی طوری حرف میزنم و نشان میدهم که اگر دوباره باردار شوم، خوشحال میشوم؛ شمایی که مخالف بچه زیاد هستید، اشتباه میکنید؛ با تجربه من، خانه و خانوادههایتان در آینده سوت و کور میشود؛ یک سفره فامیلی پهن میکنید که همه افرادی که دور آن نشستهاند، سالمند هستند، اگر دو یا سه جوان هم در جمع باشند به خاطر تکفرزند بودن مایل به تعامل و گفتگو نیستند.
من با اعتماد به نفس و با توجه به اینکه سه تا بچه دارم از فرزندآوری دفاع میکنم؛ بچه دوم و سومم از صبح با هم مشغول هستند، با هم غذا میخورند و معمولاً سرگرم بازی یا دعوا هستند، این موضوع باعث شده تجربه دفاع کردن از حق خودشان را هم پیدا کنند و دیگر برای حل اختلافاتشان، مدام سراغ من نمیآیند؛ در کل باید بگویم با وجود تصور اشتباهی که وجود دارد، فرزندان دوم و سوم اصلاً مثل بچه نخست، زحمت ندارند و خودشان به رشد و تربیت همدیگر کمک میکنند.
همسرم همیشه به خاطر اینکه طعم دختردار شدن را چشیده از من تشکر میکند و خدا را شکر میگوید؛ من هم به خاطر خانوادهام شکرگزار خدا هستم؛ امیدوارم خدا طعم بچهدار شدن را به هر کس آرزویش را دارد، بچشاند.
2 مشکل بزرگ تأخیر در تولد فرزند نخست چیست؟!پاسخ امام به فردی که 5 سال از فرزنددار شدن خود جلوگیری کرده بود!اینفوگرافیک/ نیمی از مردان متأهل ایرانی بیفرزند و تکفرزنداند!توزیع شیرخشک و پوشاک به خانوارهای دارای فرزند دوقلو در دهک درآمدی یک تا سهتسهیلات مسکن طرح جوانی جمعیت برای خانوادههای دارای سه فرزندرسوخ شعار غلط "فرزند کمتر زندگی بهتر" در فرهنگ جامعه ایرانیشنای خلاف جهت ایران در رویکرد جهانی برای فرزندآوری/ "فرزند طلایی" چیست؟"فاصله سنی زیاد فرزندان" باعث زحمت مضاعف والدین!انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: خانواده سبک زندگی ایرانی اسلامی کاهش جمعیت فرزندآوری خانواده سبک زندگی ایرانی اسلامی کاهش جمعیت فرزندآوری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۲۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درگیری شدید و عجیب زن رسمی و زن صیغهای در کلانتری
همسر یک پزشک متخصص در حالی که دستانش از شدت خشم میلرزید، به مشاور و مددکار اجتماعی احمدآباد مشهد گفت: ۲۴ سال قبل زمانی با نعیم ازدواج کردم که او دیپلم داشت و تازه خدمت سربازی را به پایان رسانده بود. من حمایتش کردم و با تحمل سختیهای زندگی او را به ادامه تحصیل تشویق کردم.
بالاخره او در رشته پزشکی یکی از استانهای کشور پذیرفته شد و من هم با خوشحالی همه تلخکامیهای روزگار را تحمل کردم تا ۸ سال تحصیل او به پایان رسید و به مشهد بازگشت. در این مدت همسرم اصرار میکرد من هم ادامه تحصیل دهم، ولی ۳ فرزند قد و نیمقد داشتم و نمیتوانستم درس بخوانم. این در حالی بود که نعیم مدام مدرک پزشکیش را بر سرم میکوبید و مرا به خاطر داشتن مدرک دیپلم تحقیر میکرد.
بالاخره تصمیم گرفتم پرستاری برای فرزندانم پیدا کنم که بتوانم به تحصیل بپردازم، ولی در همین زمان متوجه شدم فرزند چهارم را نیز باردار هستم. این بود که درس و دانشگاه را از ذهنم بیرون کردم و به امور خانهداری و تربیت فرزندانم پرداختم. اما روابط عاطفی من و نعیم هر روز سردتر میشد.
در همین حال، نعیم در دوره تخصص شرکت کرد و ۲ سال بعد به عنوان پزشک متخصص مطب خودش را هم راهاندازی کرد. در این میان، روابط او با منشیهای مطبش مرا بسیار آزار میداد چراکه احساس میکردم اینگونه رفتارها خارج از عرف است. بارها به فکر طلاق افتادم، اما خانوادهام مرا حمایت نکردند و مجبور شدم اینگونه تحقیرهای آشکار را تحمل کنم.
او با تماسهای پنهانی و پیامکهای زنندهای که برای خانمها میفرستاد، مرا زجر میداد. اعتراضها و ابراز ناراحتیهایم نیز فایدهای نداشت و اوضاع مدام بدتر میشد تا اینکه چند سال قبل متوجه شدم نعیم از ۳ سال قبل زنی را به عقد موقت خودش درآورده است و آن زن هم مهریهای به اندازه یک خانه مجلل و یک خودرو خارجی از او گرفته و به دنبال سرنوشت خودش رفته است. همسرم برای جلوگیری از آبروریزی همه مهریه ان زن را به او داد و صدایش درنیامد.
از این موارد در زندگی ۲۴ سالهام با نعیم بازهم دیده بودم، ولی کاری نمیتوانستم انجام بدهم تا اینکه فهمیدم او برای منشی مطبش خانهای در بهترین نقطه شهر اجاره کرده و یک خودرو خارجی گرانقیمت نیز خریده است. با تعقیب همسرم نشانی منزل آن زن را پیدا کردم و به در خانهاش رفتم. آنجا بود که با هم درگیر شدیم و پلیس ۱۱۰ ما را به کلانتری هدایت کرد.
پزشک متخصص که خود را به کلانتری رسانده بود، با بیان اینکه فریب خورده است و قدر زحمات و مهربانیهای همسرش را ندانسته، به مشاور کلانتری گفت: ۵ سال قبل این زن جوان را به عنوان منشی استخدام کردم. او خیلی زود با چربزبانی در جریان امور مالی من قرار گرفت به طوری که دیگر همه کارهای اقتصادی و مالی مرا انجام میداد.
پس از گذشت مدتی او به من ابراز علاقه کرد و با ترفندهای خاص زنانه طوری رفتار کرد که من هم به او علاقهمند شدم. آن زمان نمیدانستم کبری چه نقشه شومی در سر دارد به همین دلیل خانهای در منطقه مرفهنشین شهر برایش اجاره کردم و همه امکانات زندگی را به همراه یک خودرو خارجی در اختیارش گذاشتم.
ولی او با مهریه سنگینی که داشت مدام مرا در تنگنا قرار میداد تا به خواستههایش عمل کنم. من هم که قادر به پرداخت مهریه او نبودم، مجبور میشدم سر تسلیم فرود بیاورم. حالا میفهمم که چقدر به همسر اولم ظلم کردهام.
با توجه به اهمیت این ماجرا، بررسیهای قانونی و کارشناسی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد سید علی سید گلستان (رئیس کلانتری احمدآباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
منبع: خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ چرا نئاندرتالها محتویات معده حیوانات را میخوردند؟ (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟