Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا، چین و ایران اخیراً برنامه جامع همکاری های ۲۵ ساله را برای افزایش همکاری های گسترده در زمینه های مختلف از جمله تجارت به امضا رسانده اند. پس از امضای توافق نامه، برخی از رسانه های غربی تلاش کردند تا توافق نامه را منفی نشان دهند. برخی ادعا کردند که این توافق نامه در ایران با واکنش شدید روبرو شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 
وضعیت واقعی چگونه است؟ آیا اجرای توافق تحت تأثیر تحریم های آمریکا خواهد بود؟ ایران همکاری خود با چین را چگونه ارزیابی می کند؟ «شیه ونتینگ» گزارشگر روزنامه گلوبال تایمز چین این موضعات را با «محمد کشاورز زاده» سفیر ایران در چین مطرح کرده است.

گلوبال تایمز: برخی از رسانه های غربی ادعا کردند که سند همکاری بین ایران و چین واکنش بزرگی را در ایران ایجاد کرده است زیرا بسیاری از ایرانیان فکر می کنند این سند، فروش ایران به چین را در بر دارد. آنها همچنین ادعا کرده اند ایران خیلی با چین مصالحه می کند، مانند فروش نفت خام با قیمت تخفیفی و بسیار پایین، دیدگاه شما در این باره چیست؟

کشاورززاده: کشورهای غربی هنوز از اهرم فشار برای گسترش سلطه استعماری خود از طریق "رسانه ها" استفاده می کنند. آنها اطلاعات دروغین و دستکاری شده را از طریق شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی منتشر می کنند تا از همکاری دوستانه بین ایران و چین جلوگیری کنند. ایران و چین قرن ها است که روابط دوستانه و صلح آمیزی دارند و هرگز با یکدیگر در جنگ نبوده اند. از لحاظ تاریخی، دو کشور از طریق جاده ابریشم باستان از مبادلات تجاری و فرهنگی مسالمت آمیز برخوردار بوده اند و طرح کمربند و جاده (BRI) هم آن را بار دیگر احیا کرد.

چین هرگز سابقه استعمارگری ندارد و هرگز سعی در اشغال کشورهای دیگری نداشته است. کشورهای غربی، چین را به عنوان یک قدرت در حال ظهور جهانی، تهدیدی برای سلطه استراتژیک خود می دانند. آنها برقراری رابطه استراتژیک و دوستانه بلند مدت بین چین و سایر کشورهای مستقل مانند ایران را تهدیدی برای منافع اصلی خود در منطقه می دانند. آنها سعی می کنند چهره ای بد از چین ترسیم کنند تا مردم کشورهای دیگر را بترسانند. وقتی همکاری اقتصادی موجب رونق، رفاه و بهبود معیشت مردم شود، این تبلیغات مسموم و غیرواقعی غرب کارایی خود را از دست می دهد.

گلوبال تایمز: گزارش شده است که در سند امضا شده به مسایلی مانند تعمیق همکاری های نظامی، آموزش و تمرین های های مشترک نظامی، تحقیقات مشترک و توسعه سلاح و همچنین به اشتراک گذاری اطلاعات اشاره شده است. چگونه دو کشور همکاری های نظامی را تعمیق می بخشند؟ آیا برنامه های مشخصی وجود دارد؟

کشاورززاده: ایران و چین با تهدیدهای مشترکی مانند تروریسم، افراط گرایی، تجزیه طلبی، جرایم سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر روبرو هستند که برای مقابله با چالش های فوق الذکر و ارتقا صلح و ثبات در منطقه و آزادی، حمل و نقل و تجارت در آب های بین المللی به همکاری مداوم در مسائل مهم منطقه ای و بین المللی نیاز دارند.

دستیابی به این اهداف مستلزم همکاری و ارتباط بیشتر بین بخش های امنیتی و نظامی دو کشور برای تبادل اطلاعات و برنامه ریزی برای انجام مانورهای مشترک است. در همین راستا، تماس نزدیک بین بخش های نظامی، امنیتی و دفاعی در جریان است.

گلوبال تایمز: آیا می توانید جزئیات بیشتری در مورد پروژه ها مانند بنادر، اینترنت فایو جی و سایر پروژه ها در برنامه همکاری ارائه دهید؟

کشاورز زاده: برنامه جامع همکاری های ۲۵ ساله ایران و چین در اجرای بیانیه مشترک "شی جین پینگ" رئیس جمهوری چین و حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در سفر رسمی ۲۰۱۶ شی به تهران تهیه شد. همانطور که از عنوان آن مشخص است این برنامه دو ویژگی دارد: اول، همه جنبه های مختلف همکاری بین دو کشور را شامل می شود و دوم، دوره همکاری است که یک نقشه راه برای یک ربع قرن است. ایران و چین دو تمدن آسیای باستان هستند که هزاران سال به هم پیوسته اند.

هدف این طرح تعمیق و تقویت این روابط دو جانبه است و علیه هیچ کشور ثالثی نیست.

گلوبال تایمز: آیا تحریم های اعمال شده توسط آمریکا علیه ایران تاثیری در اجرای این برنامه خواهد داشت؟

کشاورززاده: ایران تنها کشور جهان نیست که از تحریم های آمریکا رنج می برد. چین و بسیاری از کشورهای دیگر نیز با همین مشکل روبرو هستند. همانطور که سخنگوی وزارت امور خارجه چین چندین بار اظهار داشته است، "ایالات متحده بی پروا تحریم های یک جانبه غیرقانونی را علیه سایر کشورهای مستقل اعمال می کند. " ضروری است که تحریم های یک جانبه غیرقانونی در اسرع وقت برداشته شوند. جهان شاهد بود که در دوره دشوار مبارزه با کرونا تحریم های غیرانسانی ایالات متحده باعث تلفات جانی بیشتر در ایران شد.

من معتقدم که کشورهای مستقل مصمم به حفظ حاکمیت خود هستند و برای بهبود زندگی مردم از سرنوشت خود پیروی می کنند. حتی مقامات آمریکایی اعتراف کردند که سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. ایران و چین هر دو این تحریم ها را به عنوان دخالت در امور داخلی و نقض قوانین بین المللی تشخیص داده اند. بنابراین ما در برابر این تحریم های غیرقانونی تعظیم نخواهیم کرد.

گلوبال تایمز: ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای غربی از سیاست چین در سین کیانگ انتقاد کرده اند. ایالات متحده، اتحادیه اروپا، انگلیس و کانادا نیز چین را به دلیل مسائل مربوط به سین کیانگ تحریم کردند. دیدگاه شما چیست؟ سیاست های چین در سین کیانگ را چگونه ارزیابی می کنید؟

کشاورززاده: اول از همه، ایالات متحده باید به یاد داشته باشد که سین کیانگ یا هنگ کنگ بخشی از چین هستند. هیچ کشوری دخالت در امور داخلی خود را تحمل نخواهد کرد. ایالات متحده باید از دخالت در امور کشورهای دیگر جلوگیری کند. ثانیا، من معتقدم که غرب و ایالات متحده در موقعیتی نیستند که بتوانند سایر کشورها را به پرونده های نقض حقوق بشر متهم کنند. همانطور که سخنگوی وزارت امور خارجه چین جائو لیجیان در ۶ آوریل ابراز داشت "تاریخ ایالات متحده پاک سازی ها و کشتار وحشتناک قومی آمریکا را ثبت کرده است. "

همچنین لازم به ذکر است که از سال ۲۰۰۱، جنگ ها و عملیات های نظامی انجام شده توسط ایالات متحده به نام مبارزه با تروریسم در حدود ۸۰ کشور باعث کشته شدن بیش از ۸۰۰ هزار نفر از جمله ۳۳۰ هزار غیرنظامی در جهان شده و آوارگی دهها میلیون نفر در افغانستان، عراق و سوریه را به دنبال داشته است. بنابراین اگر ایالات متحده به حقوق مسلمانان اهمیت می دهد، عذرخواهی بزرگی را به کشورهای مسلمان بدهکار است و باید با توقف بمباران ها، کشتار مسلمانان را متوقف کند.

هفته گذشته، من به همراه هیاتی دیپلماتیک از ۲۰ کشور از منطقه خودمختار سین کیانگ اویغور بازدید کردم. من سین کیانگ را مکان بسیار زیبایی دیدم. من شاهد بودم که چگونه اقدامات دولت مرکزی چین زندگی مردم محلی را تغییر داده و رفاه و توسعه را برای منطقه به ارمغان آورده است. هدف کشورهای غربی از دامن زدن به موضوعات سین کیانگ خیرخواهانه نیست، بلکه کاملاً سیاسی است و هدف آن فشار آوردن به دولت چین است. جمهوری اسلامی ایران شدیداً مخالف این معیارهای دوگانه غرب است.

گلوبال تایمز: امسال صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین (CPC) است. نقشی را که این حزب در رهبری چین بازی کرده چگونه ارزیابی می کنید؟

کشاورززاده: طی صد سال گذشته، چین به یک قدرت بزرگ جهانی در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی تبدیل شده است. برنامه ریزی دقیق و اقدامات مشخص توسط دولت مرکزی، همراه با حمایت مردم، مهمترین عامل دستیابی به این موفقیت ها است.

مدل حکمرانی چین که توانسته است رشد اقتصادی، فقرزدایی و توسعه پایدار را با سریعترین و کمترین هزینه محقق کند، به یک مدل جهانی تبدیل شده است. مدل حکمرانی خوب چین کلیشه دموکراسی غربی را به چالش کشیده است که غرب می خواست لیبرال دموکراسی را به عنوان تنها سیستم حاکمیت موفق تجویز کند و آن را به زور به کشورهای دیگر تحمیل کرد.

جمهوری اسلامی ایران نیز مدل حکمرانی خاص خود را دارد و علی رغم انواع توطئه ها، اقدامات تروریستی، جنگ، تحریم ها و فشارهای حداکثری، هنوز هم می تواند به عنوان یک قدرت مستقل منطقه ای بازی کند و توسعه و شکوفایی را برای مردم ایران در ۴۰ سال گذشته فراهم کرده است.

گلوبال تایمز: اهمیت همکاری ایران و چین را در این جهان که به طور فزاینده ای قطبی شده چگونه ارزیابی می کنید؟ انتظار دارید چین در توافق هسته ای ایران چه نقشی داشته باشد؟

کشاورززاده: سیستم تصمیم گیری ایران بر اساس منافع ملی آن کشور است و تحت تأثیر فشارهای غرب قرار نمی گیرد. چین اکنون یکی از بازیگران اصلی جهان است و مقامات ما برای افزایش مشارکت استراتژیک جامع با چین اتفاق نظر دارند. ایران از موقعیت جغرافیایی برجسته ای در غرب آسیا برخوردار است که می تواند چین را به اروپا متصل کند.

چین نقش سازنده ای در مساله هسته ای ایران داشته است. دو کشور در مورد این موضوع دیدگاه های نزدیک دارند. چین، آمریکا را به دلیل نقض قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل با خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) (معروف به توافق هسته ای ایران) مورد انتقاد قرار داده است. ما از اعضای برجام و جامعه جهانی انتظار داریم تعهدات خود را بر اساس مصوبات انجام دهند.

منبع: روزنامه گلوبال تایمز برچسب‌ها جمهوری اسلامی ایران چین ایالات متحده آمریکا محمد کشاورز زاده

منبع: ایرنا

کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران چین ایالات متحده آمریکا جمهوری اسلامی ایران چین ایالات متحده آمریکا محمد کشاورز زاده اخبار کنکور جمهوری اسلامی ایران چگونه ارزیابی ایالات متحده کشورهای دیگر گلوبال تایمز کشورهای غربی ایران و چین سین کیانگ تحریم ها رسانه ها دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۰۵۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

  همۀ دوستان و دشمنانِ خاورمیانه در روایت نیویورک تایمز

 
تاریخ انتشار: 20 آوریل 2024
نویسنده: دنیل لِوی
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده: 
«دنیل لوی» رئیس پروژۀ ایالات متحده در خاورمیانه و مذاکره‌کنندۀ سابقِ «صلح برای اسرائیل» است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖  
 
   عصر ایران/ ترجمه: «بنیامین نتانیاهو» (نخست وزیر اسرائیل) در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر، نقشه‌ای با عنوان «خاورمیانۀ جدید» نشان داد و تأکید کرد روابط اسرائیل با کشورهای عربی به ایجاد کریدور صلح از هند تا خلیج فارس و خاورمیانه کمک می‌کند. یک هفته بعد، اسرائیل به «جیک سالیوان» (مشاور امنیت ملی ایالات متحده)، اعلام کرد: «اکنون خاورمیانه آرام‌تر از دو دهۀ گذشته است.»
 
  ظرف 6 ماه خیلی چیزها تغییر کرده. اشغال سرزمین‌های فلسطینی به‌دست اسرائیل که روزگاری به صلح و ثبات در منطقه خوش‌بین بود، دوباره از سر گرفته شده است. حالا جنگِ اسرائیل و حماس به کشورهای همسایه نیز سرایت کرده. موشک‌ها در سراسر خاورمیانه پرتاب می‌شوند و ایران و اسرائیل برای بار نخست، حملات مستقیمِ موشکی و پهپادی را از سر می‌گذرانند.
 
  ما برای بررسی و تبیینِ آنچه میان بازیگران کلیدیِ منطقه در جریان است، شبکه‌ای متشکل از دوستان و دشمنان و کشورهای درگیر را ترسیم کرده‌ایم؛ این شبکه به ما نشان می‌دهد وضعیت کنونی تا چه‌حد بحرانی و مخاطره‌آمیز است. قصد داریم روابط دوستانه، خصمانه و پیچیدۀ بین کشورها و نیروهای اصلیِ خاورمیانه را بررسی کنیم.

در یک‌گوشۀ میدان استراتژیک، اسرائیل و آمریکا پهلو گرفته‌اند. دولت ایالات متحده سالانه میلیاردها دلار کمک مالی و تسلیحاتی به اسرائیل ارسال می‌کند و همواره حامی اصلیِ ارتش این کشور بوده است. نزدیکیِ این کشورها به زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و «جنگ سرد» باز می‌گردد؛ زمانی‌که اسرائیل با آمریکا برای مقابله با نفوذ شوروی در خاورمیانه هم‌پیمان شد.

حالا دیگر حمایتِ سرسختانه از اسرائیل برای ایالات متحده منافع چندانی ندارد. اسرائیل روابط مستحکمی با چین برقرار کرده، روابط خود را با روسیه قطع نکرده و از اوکراین حمایت نظامی نمی‌کند؛ درنتیجه، حمایت آمریکا از اسرائیل، به رفتار وحشیانۀ این کشور با فلسطینی‌ها انجامیده که سراسر منطقه و فراتر از آن را پریشان و منزجر کرده است.

 ایران، سوریه و حوثی‌ها، نیروهای سیاسیِ مسلحی هستند که بر بخش وسیعی از یمن احاطه دارند و موضع خصمانه‌ای در قبال اسرائیل گرفته‌اند. اسرائیل هم با تعداد انگشت‌شماری از کشورهای همسایه، روابط رسمی و دیپلماتیک دارد. 

درحال‌حاضر، ترکیه، سوریه، لبنان، افغانستان، عراق، ایران، پاکستان، مصر، هندوستان، قطر، عربستان سعودی، سودان، عمان، یمن و اتیوپی با اسرائیل روابط رسمی ندارند. اسرائیل درحال‌ نبرد با حماس است؛ گروهی که از سال ۲۰۰۷ کنترل غزه را در دست دارد. حماس حملات ۷ اکتبر را رهبری کرد و حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی را از بین برد.
 
قطر از دیرباز به تشویق اسرائیل و با حمایت آمریکا به غزه کمک مالی می‌کند. [کار به جایی رسیده که حالا] دولت نتانیاهو قطر را به‌خاطر این حمایت‌ها شماتت می‌کند و بر این باور است که حمایت قطر به قدرت‌گرفتنِ حماس انجامیده است. روابط اسرائیل با قطر پیچیده است. ایالات متحده این کشور کوچک و غنی از گاز طبیعی را دوست خود می‌داند و پایگاه هوایی بزرگی در این کشور دارد. 

قطر در مناقشات مختلف از جمله جنگ کنونیِ اسرائیل و حماس با ایالات متحده هماهنگ بوده و همیشه نقش میانجی را ایفا کرده است. البته دوستی این دو کشور در سال ۲۰۱۷ خدشه‌دار شد. داستان این بود که «دونالد ترامپ» (رئیس‌جمهور وقت) از محاصره و تحریم قطر به سرکردگیِ عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی حمایت کرد. روابط قطر با عربستان سعودی پس از پایان بحران دیپلماتیک قطر و محاصرۀ اقتصادی در سال ۲۰۲۱ بهبود یافت و اینک پرزیدنت بایدن بسیار بهتر از سلف خود با این کشور در ارتباط است.

به تنگناکشاندن و تحریم قطر فقط یک نمونه از اقدامات متهورانه و ژئوپلیتیکیِ «محمد بن سلمان» (ولیعهد سعودی) در سال‌های اخیر بود. عربستان سعودی در سال ۲۰۱۵ یک‌سلسله عملیات نظامی را علیه حوثی‌ها در یمن آغاز کرد. سال گذشته، شاهزاده محمد به استقبال «بشار اسد» (رئیس‌جمهور سوریه) رفت تا این کشور را به اتحادیۀ عرب بازگرداند. 

پیش از حملۀ ۷ اکتبر، سعودی‌ها به رهبری آمریکا در حال مذاکرۀ جدی برای به‌رسمیت‌شناختنِ اسرائیل بودند. خشم اعراب از اقدامات اسرائیل در غزه، پیشرفت به سوی توافق را دشوارتر کرده است. حماس که گرفتار جنگی نامتقارن است، به‌خوبی از این تحولات آگاه است و ممکن است به گاهِ حمله، عواقب آن را پیش‌بینی کرده باشد.
       
اسرائیل انگیزۀ زیادی برای تقویت روابط با عربستان سعودی دارد. تأییدگرفتن از ثروتمندترین کشور عربی می‌تواند راه را برای به‌رسمیت‌شناختنِ سایر مللِ مسلمان باز کند و مهمتر آنکه سبب شود توجه منتقدان از رفتار اسرائیل با فلسطینیان به جانب دیگری معطوف شود. عربستان سعودی به‌نوبۀخود از دسترسی مستقیم به ظرفیت نظامی و فناوری اسرائیل سود خواهد برد، اما منافع اصلی‌اش در گرو توافق با اسرائیل و ارتقاء روابط با متحد و حامی اصلی اسرائیل یعنی ایالات متحده است. دولت بایدن ابتدا نسبت به عربستان سعودی و ولیعهد جاه‌طلبش سرد بود، اما با تمرکز بر چین، روسیه و اوکراین، این غول نفتیِ عربی را هم‌پیمانی ضروری در مدیریت تهدیداتِ جهانی و منطقه‌ای یافت. 

قدرت سیاسی ایران نیز روبه‌رشد بود و تلاش‌های هسته‌ای را از سر گرفته بود. عربستان سعودی در بسیاری از نگرانی‌های ایالات متحده و اسرائیل در مورد ایران شریک است، اما گزینه‌های خود را باز نگه داشته و روابط دیپلماتیک خود را با تهران در توافقی که سال گذشته با میانجی‌گریِ چین انجام شد، از سر گرفت و تعمیق بخشید. شکست ایالات متحده از صدام حسین در عراق که بزرگ‌ترین دشمن منطقه‌ای ایران است و خلاء قدرتِ ناشی از قیام‌های بهار عربی در سال ۲۰۱۱، ایران را واداشت تا نفوذ خود را در خاورمیانه افزایش دهد.
 
متحدان ایران، حوثی‌ها، شبه‌نظامیان مستقر در عراق، بشار اسد در سوریه و حزب‌الله (جنبش سیاسی و مقاومتِ لبنان) هستند که همگی در سال‌های اخیر قدرت یافته‌اند. آن‌ها همراه با حماس، «محور مقاومت» علیه اسرائیل و ایالات متحده را تشکیل می‌دهند.
 
اسرائیل شواهدی در دست ندارد که نشان دهد ایران مستقیماً در حملۀ ۷ اکتبر حماس دست داشته است، اما ایران به تأمین مالی و آموزش اعضای حماس کمک می‌کند و بسیاری از متحدان ایران درگیر عواقبِ این همراهی هستند. حوثی‌ها کشتی‌هایی را که در دریای سرخ به نام اسرائیل یا حامیانش ثبت شده بودند، هدف قرار دادند و در پاسخ، به فرمان ایالات متحده بمباران شدند.

حزب‌الله و اسرائیل سراسر مرز لبنان را آتش‌باران کرده‌اند. دامنهٔ این درگیری می‌تواند به همه‌جا سرایت کند و سراسر منطقه را به آتش بکشد. مقامات ارشد نظامی ایران در حملۀ اسرائیل به سفارت این کشور در سوریه کشته شدند و ایران با حملاتِ پهپادی و موشکی تلافی کرد. باتوجه به روابط متخاصم نیروهای سیاسی در منطقه، تحریکات بیشتر از سوی دولتِ راست‌گرای نتانیاهو می‌تواند جرقه‌ای بر التهابات کنونی باشد و خاورمیانه را به برپاییِ جنگی فراگیر سوق دهد.
 
شبکه‌ای که ترسیم کرده‌ایم، از نظر گستردگی جامع نیست و همۀ نیروهای سیاسی را در بر نمی‌گیرد. دو کشور همسایۀ اسرائیل نیز معاهدات صلح‌آمیزی با این کشور دارند، ولی در طرحِ دوستان و دشمنان، گنجانده نشده‌اند. مصر درگیر تلاش‌های میانجی‌گرانه با حماس است. در اردن اما خشم عمومی آشکار و ملموس است و اغلب به خیابان‌ سرازیر می شود. دامنۀ خشم و خشونت در پی همکاری اردن در پاسخ به حملۀ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در ۱۳ آوریل افزایش یافته است.
 
کشورهایی که بر مبنای «توافق ابراهیم» روابط خود را با اسرائیل عادی کرده‌اند، از این نمودار مستثنی هستند. این کشورها عبارت‌اند از: بحرین، امارات متحده عربی، سودان و مراکش. این روابط در فشار شش‌ماهۀ جنگ ثابت مانده‌‌اند. اسرائیل ده‌ها هزار غیرنظامی فلسطینی را به قتل رسانده و انفعال این کشورهای عربی، هر پندار ساده‌لوحانه‌ای مبنی بر ارزش توافق‌ ابراهیم را از بین برده است. این توافق نمی‌تواند به تحقق حقوق و آزادی‌های فلسطینیان کمک کند. 
 
ما رهبری فلسطین را با حماس مشخص می‌کنیم نه «سازمان آزادی‌بخش فلسطین» به رهبری فتح و بازوی حکومتی عاجزش در کرانۀ باختری یعنی «تشکیلات خودگردان فلسطین». سلطۀ اسرائیل بر فلسطینی‌ها روزبه‌روز شدت می‌گیرد و شهرک‌سازی‌های غیرقانونی گسترش می‌یابد، اما سازمان آزادی‌بخش کماکان به همکاری با اسرائیل ادامه می‌دهد. تقاضا برای تغییرات سیاسی در جامعۀ فلسطین، در داخل و خارج از کشور بسیار زیاد و مستثنی‌كردن حماس از ترتیبات سیاسیِ آیندۀ فلسطین دشوار است.
 
دولت‌های ایالات متحده همواره در تلاش برای گریز از درگیری‌های خاورمیانه بوده‌اند؛ به‌ویژه در پی تهاجم فاجعه‌بار آمریکا به عراق که با تمرکز شدیدتر آمریکا بر چین و روسیه تسریع شده است. دولت‌های ترامپ و بایدن در چارچوب پاکس امریکانا - (Pax Americana) به معنای «صلح آمریکایی»، مدل‌سازی شده براساس پاکس رومانا، اصطلاحی در باب صلح نسبی در جهان با نقش مستقیم ایالات متحده و همکاری نظامیِ تنگاتنگ با متحدان منطقه‌ای- اهداف مشخصی دارند که همکاری نزدیک‌ِ اسرائیل و کشورهای عربی را ایجاب می‌کند.
   
هزینۀ هنگفت انسانی و هراس‌افکنیِ ناشی از اقدامات اسرائیل در غزه، این گزینه‌ها را کاهش داده است. علاوه‌براین، درهم‌شکستن اسطورۀ شکست‌ناپذیری اسرائیل، کاستی‌های اطلاعاتی و عملیاتیِ نیروهای دفاعی‌‌اش از هفتم اکتبر و افراط‌گرایی فزایندۀ دولت اسرائیل، سبب شده است که بسیاری از کشورهای عربی تمایل کمتری به برقراری رابطه با اسرائیل داشته باشند.
 
کشورهای منطقه در سال‌های اخیر به‌خودی‌خود تنش‌زدایی را انجام داده‌اند. محاصرۀ قطر به رهبری امارات متحده عربی و عربستان سعودی به پایان رسید و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس به میدان گفتگو بازگشتند. ما ترکیه را هم از این شبکه خارج کرده‌ایم ولی باید توجه داشت که ترکیه موانع را در سراسر منطقه از بین برده است. عملیات نظامی به رهبری عربستان سعودی در یمن به پایان رسید و در مارس ۲۰۲۳، چین با میانجی‌گری موفقیت‌آمیزش، روابط بین دو کشور سنگین‌وزنِ منطقه یعنی ایران و عربستان سعودی را دوباره برقرار کرد.
 
بررسی شبکۀ روابط دوستان و دشمنان به ما نشان می‌دهد که آمریکا هنوز تا حدودی در این منطقه گرفتار است. چین و روسیه درحال‌حاضر جایگزین ایالات متحده شده‌اند و با کشورهای منطقه روابط مسالمت‌آمیزی دارند. اتحاد ایالات متحده با اسرائیلی که به نظر می‌رسد تمایلی به تغییر مسیر ندارد، گزینه‌های آمریکا را محدود می‌کند. 

مسئلۀ فلسطین در سطح بین‌المللی، اسرائیل را به‌عنوان رژیم آپارتاید معرفی کرده است. به گفتۀ وزارت بهداشت غزه، حملات اسرائیل در غزه به کشتار حدود ۱۴هزار کودک انجامیده، شهرها را درهم‌کوبیده و به بحران انسانی دامن زده است. بااین‌حال، ایالات متحده همچنان به تسلیح اسرائیل و حمایت از دولت نتانیاهو در سازمان ملل ادامه می‌دهد. این حمایت ممکن است آمریکا را در تنگنا قرار دهد و مشکلات عدیده‌ای به وجود بیاورد.
 
در میانۀ تنش‌های کنونی، تصور گذار به سمت تنش‌زدایی منطقه‌ای که در پی تأمین حقوق و عدالت برای فلسطینی‌ها است، دشوار است. وسعتِ جنگ کنونی در غزه، استراتژی‌های بی‌چون‌وچرای دولت‌ها را تغییر داده است و  می‌تواند حاکی از گشایش‌هایی باشد که پیش از این محال به نظر می‌آمد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نیویورک تایمز: بایدن به نتانیاهو گفته است نیازی به تلافی حمله ایران نیست

دیگر خبرها

  • وزیر بازرگانی آمریکا: تحریم علیه هوآوی جواب داد
  • به طور عملی جهان وارد جنگ جهانی سوم شده است/ در چند سال گذشته بر سر بی‌طرفی چه آمد؟
  • ناتوی ناتوان
  • غافلگیری کاخ سفید از ابعاد حمله ایران
  • تهران و اسلام آباد، علیه تروریسم
  •   همۀ دوستان و دشمنانِ خاورمیانه در روایت نیویورک تایمز
  • پشت پرده کمک آمریکا به اسرائیل
  • خشم روسیه از کمک گزاف آمریکا به اوکراین
  • افزایش صادرات نفت ایران به بالاترین رقم در ۶ سال گذشته
  • ضرورت برقراری موازنه قدرت