Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-16@22:20:04 GMT

خانه پدربزرگ

تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۱۱۵۲۵

خانه پدربزرگ

می‌گفت توی یك تاكسی نشسته بودم كه در ایران اگر می‌خواستم چند مدل پایین‌ترش را بخرم، باید خانه خودم و پدرم را می‌فروختم! این را دوستی می‌گفت كه خودش در ایران صاحب شركت است و برای یك مذاكره تجاری به كشور عمان رفته بود. از فرودگاه مسقط سوار آن تاكسی كه ذكرش را با آب و تاب برایم تعریف می‌كرد، شده بود و برای این‌كه هم سری از كار راننده تاكسی دربیاورد و هم كمی علاقه دیوانه‌وارش به ماشین را ارضا كند، با راننده گرم گرفته بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

می‌گفت عجیب‌ترین چیزی كه در صحبت‌های راننده به گوشم می‌خورد، تعاریف ماورائی و الهی‌اش از سلطان قابوس بود. بدون شك سلطان قابوسی كه توانسته بود مردم كشورش را به چنین رفاه اقتصادی و اجتماعی برساند،‌ گرچه با وجود جمعیت كم و منابع زیاد عمان كار سختی نیست، برای مردم قابل ستایش بود. اما حرف‌های راننده دیگر عجیب بود. مثلا با حالتی پرستش‌وار می‌گفت: «این دانشگاه را می‌بینی؟ این را سلطان قابوس با پول خودش برای‌مان ساخته است!» گفتم: «پول خودش یعنی چه؟ مگر طبق اساس حكومت شما، همه ذخایر و منابع كشور تحت اختیار سلطان نیست؟! دیگر پول خودش چه معنایی دارد؟!» راننده كمی به فكر فرورفت و بعد طوری كه بخواهد از فكر گناه توبه كند، باز شروع كرد به تعاریف ماورائی از سلطان‌شان.
این روایت را گذاشتم كنار چیزهایی كه از كره‌شمالی می‌دانستم. چیزهایی كه یا در كتاب‌های فراری‌های كره‌شمالی خوانده بودم یا در مستندهای غربی دیده بودم یا اصلا همین نویسنده هموطن در كتاب سفرنامه‌اش به كره‌شمالی نوشته بود! مردم كره‌ شمالی نیز نگاهی الهی و قدسی به رهبرشان دارند و برای او توانایی‌های خاص فراانسانی متصورند؛ مردم شرقی خداناباوری كه مجسمه رهبر كبیرشان در خیابان را مانند بت پرستش می‌كنند. تاحدی كه رضا امیرخانی جایی در سفرنامه‌اش، وقتی كاملا از این رفتار پرستش‌وار كلافه شده، می‌گوید همین كه این مردم قبول كرده‌اند رهبرشان هم روزی كودك بوده و بعد كم‌كم بزرگ شده، خودش دستاورد بزرگی است!
گزارش دیدارهای رهبر انقلاب اسلامی ایران با خانواده‌های شهدای مدافع حرم را كه تحت عنوان «مستند لشکر زینبی» دیدم، به این فكر می‌كردم كه اصلا باید كلمه‌ای به‌جز «رهبر» در فرهنگنامه‌های دنیا ابداع شود كه ما برای خطاب قرار دادن رهبر انقلاب از آن استفاده كنیم. چرا كه این كلمه «رهبر» یا هر مترادف دیگری كه در فرهنگنامه‌های دنیا دارد، به‌قدری توسط كشورهای دیكتاتوری و ملت‌های متوهم دستمالی شده كه دیگر آن معنی‌ای كه ما می‌بینیم را ندارد. رهبر انقلاب ما با پدران پسر از دست‌‌داده و زنانی كه شوهران‌شان در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) شهید شده‌اند، دیدار می‌كنند.‌ آن هم دیداری كه تفاوت‌های مهمی با دیگر دیدارها دارد. مهم‌ترینش این‌كه جو این دیدار اصلا رسمی نیست و بچه‌هایی كه وسط مجلس بازی می‌كنند، به خیال درست‌شان آمده‌اند خانه پدربزرگ عیددیدنی! از طرف دیگر، این دیدارها برخی‌شان مربوط می‌شوند به سال‌هایی كه هنوز تب تجلیل از مدافعان حرم در ایران داغ نشده بود و نمی‌دانم اصلا هنوز این كلمه «مدافعان حرم» برای رزمندگان سوریه ابداع شده بود یا نه. در آن دوره غفلت مجامع فرهنگی و مذهبی، رهبر انقلاب خانواده‌های این شهدا را پدرانه دور خودشان جمع كرده و فرزندان‌شان را در آغوش می‌گرفتند. گزارش این دیدارها برای بازتعریف كلمه «رهبر» باید در آرشیو دنیا  بماند.   منبع: علیرضا رأفتی - روزنامه‌نگار / روزنامه جام جم 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: رهبر انقلاب حضرت زینب مدافعان حرم سوریه شهادت رهبر انقلاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۱۱۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سیم کارت میلیاردی جوان گل‌فروش ؛ شماره‌ام رند نیست اما... | روی کمرم طرح یک گل خالکوبی کرده ام!

همشهری آنلاین - حوادث: تمام صورتش را خالکوبی کرده است. از دور دهانش گرفته تا چشم ها و بینی‌اش. حتی روی گوش هایش هم طرح‌های عجیب و غریب دیده می شود. اسمش میثم است معروف به سلطان. او فروشنده مخدر گل است و می‌گوید سیم کارتش مشتریان میلیاردی دارد اما حاضر به فروش آن نیست. گفت‌وگو با او را بخوانید.

مگر شماره‌ات چه ویژگی خاصی دارد که اینقدر قیمتش است؟

ارزش سیم کارت من به زنگ خورش است. از صبح که چشمانم را باز می کنم، گوشی ام مدام زنگ می خورد. تماس‌های پشت سر هم. مشتریان گل هستند. نه آن گلی که بوی خوب می دهد، مواد مخدر گل! (می خندد و ادامه می دهد) من ساقی ام؛ ساقی گل. آنقدر کارم گرفته که در روز بالای هزار نفر به من زنگ می زنند و سفارش گل می دهند. دیگر وقت سر خاراندن هم ندارم.

خودت هم مصرف می کنی؟

خیلی کم. هر ازگاهی. اما عاشق بوی آن هستم. روی کمرم طرح یک گل خالکوبی کرده ام. از بس که به گل علاقه دارم. برایتان عجیب است نه!؟

چه شد که وارد این کار شدی؟

چون دوست داشتم برای خودم کسی شوم. اگر فروشنده معروفی باشه، اسمت همه جا هست. از طرفی بقیه از تو حساب می‌برند. دست خودم نیست دلم می خواهد خیلی خفن باشم. حتی اگر ته ماجرا اعدام باشد، مثلا تبدیل شوم به سلطان گل! یا سلطان کوکائین. حرف‌هایم برایتان عجیب و خنده دار است، نه؟ اما خب طرز فکر من هم عجیب است. یک نفر دوست دارد دکتر، مهندس، بازیگر یا خبرنگار موفقی شود، من هم دلم می خواهد برای خودم سلطان شوم. برای همین است که لقبم را سلطان گذاشته‌ام.

از شرایط کاری ات بگو؟

شرایط خاصی ندارم، شماره ام را در اختیار افرادی قرار داده ام که مواد مخدر می خواهند. مشتری تماس می گیرد و سفارش میدهد، بعد من گل را به دستش می رسانم، همین. اوایل در فضای مجازی تبلیغ گل طبیعی می کردم. الان هم گاهی مواد گل را در گل طبیعی جاسازی می کنم و به دست مشتری می رسانم.

هر روز کار می کنی؟

فقط دوشنبه ها کار نمی کنم.

چرا دوشنبه ها؟

چون من از دوشنبه ها خوشم می آید. دوشنبه ها روز شانس من است. از کودکی هر اتفاق خوشایندی که برایم رخ داده، روز دوشنبه بوده است. به همین دلیل دوشنبه ها گوشی ام را خاموش می کنم تا هیچ کس به من زنگ نزد.

مشتریانت از چه قشری هستند؟

متاسفانه اکثرا دختر و پسران کم سن و سال هستند. معمولا آنهایی هستند که آخر هفته ها در خانه یا ویلاهایشان مهمانی بر پا می کنند. اغلبشان بچه پولدارهای بالا شهر هستند. معمولا مشتری بالای ۴۵ ساله ندارم. همه مشتریانم زیر ۴۵ ساله هستند. حتی نوجوانانی که برای تفریح گل می کشند که از نظر من این موضوع می تواند برای جامعه خطرناک باشد؛ اینکه اغلب کم سن و سال‌ها به سمت گل رفته‌اند. گل مغز را کوچک می کند و برای افراد مضر است. برای همین خودم خیلی مصرف نمی‌کنم.

تو که می دانی مضر است، چرا به نوجوان می‌فروشی؟

من ندهم، می روند سراغ یک فروشنده دیگر. کم نیستند افرادی که خرده فروش مواد هستند. من از نوجوانی دستگیر شده ام. همه سوابقم درگیری و فروش مواد مخدر است.

کد خبر 845036 برچسب‌ها خبر مهم اعتیاد - معتاد اعتیاد - مواد مخدر حوادث ایران

دیگر خبرها

  • سیم کارت میلیاردی جوان گل‌فروش ؛ شماره‌ام رند نیست اما... | روی کمرم طرح یک گل خالکوبی کرده ام!
  • ماجرای سیم کارت میلیاردی جوان گل‌فروش
  • علیرضابیگی: گوشت کیلویی ۷۰۰ هزار تومان قابل انکار است؟
  • گوشت کیلویی ۷۰۰ هزار تومان قابل انکار نیست
  • علیرضابیگی: گوشت کیلویی ۷۰۰ هزار تومان قابل انکار است؟ /دولت اشکالات را نمی پذیرد چون توانایی اصلاح ندارد
  • محمدحسین کنعانی زادگان عزادار شد
  • «سلطان تقلب»؛ لقب جدید بایدن
  • سلسله صفویه مردم ایران را شیعه کرد؟! 
  • فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد
  • فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند