صدا و سیما علیه شورای وحدت
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۳۶۳۱۵
وضعیت تزریق واکسن کرونا، تأثیر مصوبات سازمان بورس بر وضعیت شاخص، اتفاقات رخ داده در برنامه روز شنبه جهان آرا با حضور منوچهر متکی و حمایت برخی اصولگرایان از قالیباف از مهمترین عناوین روزنامههای امروز _دوشنبه ۳۰ فروردین ماه_ است.
مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «واکسنِ رایگان نیامده پولی شد...» به بررسی وضعیت تزریق واکسن کرونا پرداخت و نوشت: اظهارات در ارتباط با واکسیناسیون پر از تناقض است و البته ابهامآمیز. ایران همچنان بر ورود قطرهچکانی واکسنهای اسپوتنیک روسی و سینوفارم چینی تاکید دارد. واکسنهای چینی که خود چینیها اعلام کردهاند چندان تأثیری ندارند و شوربختانه آمار شیلی نیز چنین مسألهای را به نوعی تأیید میکند. شیلی جز بهترین کشورها در عرصه واکسیناسیون بوده با این تفاوت که از سینوفارم چینی در واکسیناسیون استفاده کرده است.
حال اما شیلی با روزانه ۹ هزار مبتلا بیش از پیک قبلی خود یعنی ۷ هزار مبتلا روبهرو شده است. شیلی بهرغم واکسیناسیون نمونهاش اکنون در پیک دیگری از کرونا ست. از سویی دیگر واکسنهای روسی هم با اماواگرهای بسیاری روبهرو هستند. مینو محرز، عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا از عوارض آن سخن میگوید و البته خود روسها نیز در کشورشان به آن اعتماد ندارند؛ حتی وقتی از پوتین درباره جنس واکسنی که زده میپرسند میگوید فقط خود و پزشکم دراینباره میدانیم.
درباره زمان واکسیناسیون با واکسنهای ایرانی نیز حرفو حدیثها و تاریخهای متفاوتی مطرح میشود. یکبار از خردادماه، یکبار از تیرماه و یکبار از ابتدای بهار و یکبار از تابستان سخن به میان میآید؛ این در حالی است که از میان تمامی واکسنهای ایرانی تنها برکت در فاز ۳ قرار دارد و به نوعی آن را پشتسر گذاشته است. باقی واکسنها هنوز در فاز ۲ یا آستانه فاز ۳ هستند و این بیانگر راه طولانی تولید این واکسنهاست.
متأسفانه ایران در مورد اینکه واکسنهای ایرانی را به تأیید سازمان جهانی بهداشت میرساند یا نه نیز شفافسازی نکرده است و خیلیها این موضوع را به منزله عدم تأیید این واکسنها در سازمان جهانی بهداشت پیش از واکسیناسیون سراسری میدانند. چنانچه جهانپور در زمان آزمایش واکسن ایرانی اعلام کرده بود که واکسنها به تأیید سازمانهای جهانی نمیرسند مگر آنکه قصد صادراتشان وجود داشته باشد که آن موقع به این کار نیاز داریم (!) همه اینها در حالی است که فعلاً کرونا در بحرانیترین کشورهای جهان یعنی آمریکا و بریتانیا به واسطه استفاده از واکسنهای فایزر و مدرنا شرایطی بهمراتب و بعضاً غیر قابل قیاس با پیشاز واکسیناسیون دارد به نحوی که بسیاری از تعطیلیها تمام شده و از سویی اسرائیل هم اجبار استفاده از ماسک را به اتمام رسانده است.
در این میان اما شائبههای ایران همچنان ادامه دارد. دراینباره موضوعات مختلفی در مورد اعتماد یا عدماعتماد به واکسنهای موجود در کشور و البته اینکه چه کسانی در اولویت واکسیناسیون هستند، مطرح میشود. این بار اما اظهاراتی عجیب و بهزعم برخی وقیحانه منتسببه ستاد مقابله با کرونا بسیاری را با پرسشهای فراوانی مواجه کرده است؛ اظهاراتی با این مضمون که «کسانی که نمیخواهند منتظر نوبت خود برای تزریق بمانند، میتوانند با «پرداخت هزینه» زودتر واکسن را دریافت کنند.» هلال احمر در اطلاعیهای تاکید کرد «این جمعیت در روزهای آتی واکسن کرونا وارد میکند، اما این واکسنها رایگان نخواهد بود»؛ از این اطلاعیه اینگونه استنباط میشود که واکسیناسیون کرونا در ایران برخلاف آنچه پیشتر گفته شده رایگان نخواهد بود.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «رنگ قرمز بورس در تلاطم تصمیمات» به بررسی تأثیر مصوبات سازمان بورس بر وضعیت شاخص پرداخت و نوشت: بازار سرمایه مدتهاست که رنگ آرامش به خود ندیده و در این میان گهگاهی پیشنهادی برای بهبود وضعیت بازار مطرح میشود که روند بازار در این مدت نشان میدهد که پیشنهادها و راهکارهای ارائه شد نه تنها نتوانست آرامش را به بازار بازگرداند بلکه در برخی از موارد نیز به تنشها دامن زد و سبب سقوط بیشتر شاخص شد و آنطور که به نظر میرسد مشخص نیست که بورس چه زمانی به رنگ قرمز شاخص پایان میدهد.
بازار سرمایه روز گذشته هم روند کاهشی داشت و شاخص بورس و فرا بورس هر دو نزولی بودند. شاخص کل بورس روز یکشنبه با ۹۰۰۴ واحد نزول، تا رقم یک میلیون و ۲۲۴ هزار واحد کاهش یافت. شاخص کل با معیار هموزن هم با ۹۰۱و احد کاهش، در رقم ۴۳۲ هزار و ۴۵۸ واحد ایستاد. معاملهگران روز گذشته بیش از ۱.۴ میلیارد سهام حقتقدم و اوراق مالی در قالب ۱۴۱ هزار نوبت معامله و به ارزش ۱,۵۲۰ میلیارد تومان داد و ستد کردند. این ریزشهای پیدرپی سبب میشود که مسئولان به فکر راهکاری برای نجات شرایط باشند و هرازگاهی تصمیمی اتخاذ کنند. اخیراً محمدعلی دهقاندهنوی، رئیس سازمان بورس اعلام کرده است که طبق مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، دامنه نوسان قیمتها از ابتدای اردیبهشت ماه به مثبت ۶ و منفی ۳ افزایش مییابد.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «صداوسیما علیه شورای وحدت» به بررسی اتفاقات رخ داده در برنامه روز شنبه جهان آرا با حضور منوچهر متکی پرداخت و نوشت: درحالیکه به نظر میرسد شورای وحدت اصولگرایان فعالتر از دیگر سازوکارهای انتخابات اصولگرایان ظاهر شده و حتی در رسانههای جمعی نیز ظهور و بروز بیشتری دارد، اما گویا صداوسیما به شکلی زیرکانه سمتوسوی جریان مقابل را با هدف تخریب یا تضعیف شورای وحدت در پیش گرفته است. مشخص است که دستاندرکاران برنامههایی همچون جهانآرا که شنبهشب منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت، میهمان آنها بود، به طیف متاخر جریان اصولگرایی یعنی اعضای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با لیدری حدادعادل و جبهه پایداری نزدیکتر هستند تا شورای وحدت که متشکل از سنتیترها و متقدمان این جریان است.
برای همین برخلاف عادت مألوف و مرسوم که کارشناسان صداوسیما تمایلی ندارند چهرههای اصولگرای دعوت شده به رسانه ملی را به چالش بکشند، مجری کارشناس این برنامه اصرار داشت که شورای وحدت اصولگرایان یکدست و همسو نیست و بین آنها اختلافنظرهای فاحشی وجود دارد؛ تا جایی که حتی مدعی شد اختلافهای بنیادینی در حوزه سیاست خارجی مانند برجام یا سیاست داخلی بین این چهرهها وجود دارد و این باعث سردرگمی و گیجی مردم میشود. مجری برنامه بارها از محمدرضا باهنر بهعنوان یکی از مدافعان برجام نام برد و گفت در همین برنامه جهانآرا هم بارها از برجام دفاع کرده و دفاعی که او کرده حتی ظریف هم از برجام نکرده است.
او گفت که حتی برخی اعضای شورای وحدت از دست رئیسجمهور بابت فعالیت در حوزه برجام جایزه گرفتهاند! و برخی نیز زمانی که نماینده مجلس نهم بودهاند، به برجام رأی مثبت دادهاند. او از ابوترابی، نماینده سابق مجلس نیز بهعنوان یکی از مدافعان برجام که در شورای وحدت حضور دارد، نام برد. کارشناس مجری برنامه جهانآرا نه در جایگاه فردِ بیطرف، بلکه بهعنوان منتقد سرسخت برجام، از همه مواردی که ذکر میکرد بهعنوان امتیازات منفی شورای وحدت نام میبرد.
کارشناس مجری برنامه جهانآرا در واکنش به این گفته متکی که برآیند نگاه جمعی شورای وحدت ضدیتی با مذاکرات برجام ندارد و اگر مذاکرات فعلی وین هم بهخوبی پیش برود بر طبق مراد است، گفت: «مسئله خود مذاکرات یا توافقنامه برجام نیست، بلکه نگاه کلی به برجام است که برخی تصور میکنند دنیا فقط آمریکا و اروپاست!».
وی افزود: «برخی از اعضای شورای وحدت بعد از این که رهبری گفتند برجام خسارت محض بوده، آمدند و از این خسارت محض دفاع کردند». مجری برنامه جهانآرا اصرار داشت بداند نگاه حامیان برجام در شورای وحدت نافذ است یا منتقدان برجام و در نهایت گفت وقتی نگاهی واحد وجود ندارد، پس با کدام مکانیسم میخواهید یک نامزد ریاستجمهوری را بسنجید!
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «نقشه اصولگرایان برای رقابت با حامیان برجام» به بررسی حمایت برخی اصولگرایان از قالیباف پرداخت و نوشت: اصولگرایان نه چالش تأیید صلاحیت دارند و نه بحران سرمایه اجتماعی بدنه حامی خود را. مثل همیشه خیالشان راحت است که یک مینیبوس یا هر چندتای دیگر که نامزد داشته باشند، تأیید صلاحیت خواهند شد. بدنه رایشان نیز به گواه تحلیلگران ثابت است و کمتر کم و زیاد میشود. شانس آنان در این انتخابات اما گلایه مردم از دولت است. قشر میانه که عموماً نقش تعیینکنندهای در نتیجه انتخابات دارد، این بار تاکنون علامتی مثبت به اصلاحات نداده یا شاید جلب نامزد اصولگرا هم شود. خاصه اگر این نامزد ظرفیتی نیز در عرصههای مدیریتی و اجرایی داشته باشد. از باب مسائل فرهنگی و مدنی زاویه کمتری با طبقه متوسط داشته و عامل هراس جامعه هم نشود.
پیدا کردن چنین نامزدی برای اصولگرایان در مقابل ظریف و لاریجانی یا هر نامزد حامی برجام چندان هم ساده نیست. نیروهایشان اغلب یا رایآوری ندارند، یا از نهادهای نظامی و… برآمده و سابقه اجرایی ندارند یا در جریان انتخاباتهای قبلی و… در مظان اتهاماتی قرار دارند. با این حال چارهای نیست و از بین همین گزینههای موجود باید روی یک نفر توافق کرد.
آن یک نفر اما تا همین چند هفته گذشته، سیدابراهیم رئیسی تلقی میشد. اجماع سال ۹۶ روی او هم این امیدواری را داده بود که رؤیای وحدت محقق شود. اکنون اما با نزدیک شدن به انتخابات شاهد تغییراتی در وضعیت انتخاباتی اصولگرایان و مشخصاً رئیس قوه قضائیه هستیم. از یکسو شایعاتی درباره تمایل او به کاندیداتوری و حتی اقدام به تشکیل ستادها مطرح است اما زمزمههای بیشتری درباره منع شدن او از کاندیداتوری به گوش میرسد. شاید جدی شدن نامزدی ظریف و احتمال توافق در وین موجب تردید رئیسی شده باشد و احتمال دوقطبی حول محور برجام را جدی کند. موضوعی که میتواند موجب تردید و تأمل بیشتر ایشان شود. به تازگی محمد عطریانفر در گفتوگویی خبر از حمایت کارگزاران از نامزدی ظریف داده که حکایت از برجامی کردن فضای انتخابات خواهد بود.
در عین حال شواهد و قرائنی در کار است که عدم کاندیداتوری او را جدی میکند. مثلاً همین لیست ۱۰ نفرهای که شورای وحدت ارائه کرده است. این سازوکار انتخاباتی اصولگرا پیشتر پایش را در یک کفش کرده بود که نامزد ما رئیسی است و ولاغیر. اکنون اما ضمن اینکه همچنان نسبت به کاندیداتوری رئیسی تمایل نشان میدهد برای سایر افرادی که از نظر این سازوکار شایسته نمایندگی جریان اصولگرا هستند، دعوتنامه فرستاده و ۱۰ نفر اسم میبرد! قابل توجهتر آنکه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در صدر این فهرست قرار گرفته است. از طرف دیگر شورای ائتلاف یعنی سازوکار انتخاباتی موازی اصولگرایان بیکار ننشسته و اگرچه اقدامات خود را به شفافیت و صراحت شورای وحدت بیان نمیکند اما برای رسیدن به نامزد اصلی میکوشد. اخباری نیز به گوش میرسد که گویا جدیترین گزینه در این بخش از جبهه اصولگرایی نیز کسی نیست غیر از رئیس مجلس.
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «آمریکا تحریمهای اصلی را لغو نمیکند تیم ایرانی در وین معطل چیست؟» نوشت: جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در جدیدترین اظهارنظر خود درباره برجام تاکید کرده: «هنوز زود است که معلوم شود مذاکرات برای احیای توافق موفق خواهد شد یا نه. ما برای بازگشت به توافق، امتیازات عمده نخواهیم داد».
در سوی مقابل عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه و رئیستیم مذاکرهکننده ایران در وین در اظهارنظری عجیب گفت: «به نظر میرسد تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی بین همه وجود دارد و مسیری که باید طی شود مسیری است که مقداری شناخته شدهتر است. البته اختلاف نظرهای بعضاً جدی وجود دارد. ما فکر میکنیم مذاکرات به مرحلهای رسیده که نگارش متن، حداقل در حوزههایی که اشتراک نظر وجود دارد شروع شود».
این دو اظهارنظر کاملاً شبیه اظهارات مقامات دولت روحانی و دولت اوباما، پیش از امضای برجام است. در اوج مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ و دقیقاً در مقطعی که طرفین در پی امتیازگیری حداکثری بودند، ظریف در اظهارنظری عجیب و تأمل برانگیز گفت: «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است».
در سوی مقابل، جان کری، وزیر امور خارجه دولت اوباما گفت: «توافق نکردن، بهتر از توافق بد است». رفتار دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و به طور ویژه رفتار دولت در مذاکرات هستهای و برجام، طرف مقابل را به اطمینان رساند که دولت روحانی به شدت نیازمند «امضای توافق به هر قیمت» است.
بر همین اساس بود که رادیو فرانسه در تحلیلی نوشت: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. طبق این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، فروشنده، قیمت را کمتر خواهد کرد».
حالا بایدن در ادامه مسیر اوباما و ترامپ، با طلبکاری و تکبر تاکید میکند که «هنوز زود است که معلوم شود مذاکرات برای احیای توافق موفق خواهد شد یا نه» و در سوی مقابل عراقچی با ذوق زدگی اعلام میکند که «تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی بین همه وجود دارد.»
مقامات ارشد کشور پیش از این تاکید کردند که در مسئله برجام، آمریکا باید ابتدا تمامی تحریمهای ضد ایرانی را یکجا و دائمی لغو کرده و در ادامه این اقدام توسط ایران راستی آزمایی شده و در صورت تأیید، ایران به اجرای کامل تعهدات برجامی باز میگردد. مطالبه ایران کاملاً آشکار و بدون هرگونه پیچیدگی است. بر همین اساس هیچ نیازی به تفاهم جدید و متن مشترک وجود ندارد.
علاوهبر این، مقامات ارشد دولت پیش از این بارها تاکید کرده بودند که برجام قابل مذاکره مجدد نیست. به همین خاطر اظهارنظر عراقچی مبنی بر تفاهم جدید و تنظیم متن مشترک قابل تأمل و عجیب و غیرقابل پذیرش است.
وقتی طرف آمریکایی صراحتاً اعلام کرده که حاضر نیست برای بازگشت به برجام، اقدام قابل توجهی انجام داده و وظایف بدیهی خود را «امتیاز ویژه به ایران» جا میزند، پس در این میان، توافق نهایی که عراقچی از آن سخن میگوید، چیست؟!
دولت بایدن، اولاً میگوید بسیاری از تحریمها را بر نمیدارد و ثانیاً نام انجام تعهد نقض شده خود را «امتیاز» میگذارد! پس از آن هم میگوید «امتیازات عمده» نخواهد داد؛ یعنی اگر هم امتیازی بدهد، جزئی و حاشیهای خواهد بود که مغایر با مطالبه مشروع جمهوری اسلامی است.
کد خبر 487872منبع: ایمنا
کلیدواژه: روزنامه روزنامه آرمان ملی روزنامه ابتکار روزنامه اعتماد روزنامه شرق شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق صفحه نخست خود با تیتر برنامه جهان آرا پرداخت و نوشت دولت روحانی مجری برنامه سازمان بورس اعلام کرده شورای وحدت یک بار واکسن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۳۶۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سازندگان واکسن برکت از قهرمانان ملی هستند/ روایتی متفاوت از یک دستاورد علمی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «داستان واکسن» یک مستندنگاری از مراحل تولید واکسن «کوو ایران برکت» است که ایران را به یکی از معدود کشورهای دارای فناوری تولید واکسن کرونا در جهان تبدیل کرد.
این کتاب از آن جهت مهم است که داستان یک کار علمی واقعی را که مورد افتخار ایرانیان است به شکلی خواندنی و جذاب روایت و البته ماندگار کرده است تا همه بدانند در بحبوحه تولید واکسن که ما تحریم بودیم و کرونا بیداد میکرد، چه کسانی و با چه فراز و فرودها و مشقتهایی این کار علمی را به سرانجام رساندند.
کتاب «داستان واکسن» محصول مشترک تلاش فردین آریش و محمدصالح سلطانی است. به سراغ آقای سلطانی رفتیم و با او درباره این کتاب صحبت کردیم. محمدصالح سلطانی، دبیر پیشین انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف است که مدتی دبیر صفحه دانشگاه خبرگزاری دانشجو بوده و همچنین معاونت رسانه مرکز مستند سفیرفیلم را در کارنامه دارد.
وی اکنون در حوزه هنری انقلاب اسلامی فعالیت میکند و یکی از نويسندگان کتاب «اگر نی پردهای دیگر بخواند» و همچنین کتاب تازهمنتشرشده «داستان واکسن» است. نتیجه گفتوگوی آنا درباره داستان واکسن را در ادامه میخوانید:
به عنوان سؤال نخست بفرمایید ایده نوشتن کتاب «داستان واکسن» از کجا آمد و کار چگونه آغاز شد؟
ایده داستان واکسن از یک گفتوگو بین ما شکل گرفت. من و آقای آریش گفتوگوهای متعدد و رفاقت شش-هفت ساله عمیق و متراکمی با هم داریم که در خلال گپ و گفتهای روزانهمان همیشه به ایدههایی برای نوشتن فکر میکنیم. در یکی از این گپ و گفتها که در ماه رمضان هم بود این ایده مطرح شد که مستندنگاری تولید واکسن برکت میتواند یک اتفاق جذاب در فضای ادبیات باشد؛ چون پروژه برکت پروژه جذابی است.
این ماجرا برمیگردد به اردیبهشت 1400 یعنی زمانی که در واقع ساخت واکسن انجام شده بود؛ مرحله تحقیقاتی و فاز اول و فاز دوم کارآزمایی آن انجامشده و در مرحله پایانی بود و فاصلهای تا ورود به بازار نداشت و بحثها حول موضوع واکسن هم داغ بود. آن موقع ما این ایده به ذهنمان رسید که این مستند نگاری حتماً میتواند اتفاق جذابی باشد و این تجربه ملی که ما در مسئله واکسن برکت داشتیم، میتواند ارزش ادبی هم پیدا بکند. این ایده از آنجا شکل گرفت و ما واقعاً هیچ سازمان یافتگی، ارتباط یا تعاملی با گروه سازندگان نداشتیم. اصلاً ما نمیدانستیم باید دقیقاً چه کار کنیم و سراغ چه کسی برویم.
ایدهای بود که داشتیم. آقای حجت نیکی ملکی که در آن مقطع مسئول ارتباط رسانهای ستاد اجرای فرمان امام و از هم دانشگاهیهای بنده بود وهرچند هم دوره من نبودند؛ اما به واسطه فعالیت دربسیج دانشجویی دانشگاه شریف اسم ایشان را شنیده بودم. به ایشان در توییتر پیام دادم؛ هرچند خیلی امیدی هم نداشتم که استقبال بشود یا مثلاً توجه خاصی به آن بکنند. ولی آقای نیکی ملکی در پاسخ گفتند که باید با هم دربارهاش صحبت کنیم و راه ارتباط تلفنی به من دادند و بعد از آن وارد یک فرایند دو و نیم ساله شدیم تا این کتاب متولد شود و این داستان «داستان واکسن» بود.
شما و آقای آریش هر یک چه کاری را برای نوشتن کتاب انجام دادید؟ تقسیم وظایف به چه شکل بود؟
ما تقسیم وظایف به آن معنای کلاسیکش نداشتیم که بگوییم یک بخشی از متن را آقای آریش بنویسد و یک بخشی را من بنویسم. ما به معنای واقعی کلمه سعی کردیم کار را مشترک پیش ببریم. فرایند کارمان هم اینطور بود که ما بعد از مذاکرات فراوان و تلاش برای قانع کردن افراد در ستاد فرمان امام، توانستیم مستنداتی را از افرادی که درگیر تولد واکسن بودند دریافت کنیم. یک سری مصاحبه هم با این افراد شده بود و چون خود ستاد اجرایی پروژه تاریخ شفاهی واکسن را استارت زده بود، یازده تا مصاحبه داشتند که در اختیار ما قراردادند. تقریباً 300 صفحه بود. ما با دقت آنها را خواندیم و بعد دونفری آن را فراوری کردیم و به یک متن روایی خام رسیدیم. این فرایند را چندین بار تکرار و متن را فراوری کردیم یعنی من یک اصلاحاتی میدادم و مینوشتم و میدادم آقای آریش و ایشان اصلاحات میزدند و برمیگرداندند به من.
دائماً با هم در رفت و برگشت و تعامل روی نوشته بودیم تا در نهایت به یک متن پیراسته و مناسب برای تبدیل شدن به کتاب رسیدیم. یعنی کار واقعاً مشترک بود و تا حد امکان هم سعی کردیم هر دو در همهی مراحل ورود بکنیم و نظر بدهیم. کار سختی هم بود بالاخره چالش اختلاف نظر و اختلاف دیدگاه در هر کار گروهی پیش میآید ولی از نتیجه خیلی راضی هستم
اهمیت اینکه ما کتابی درباره تولید واکسن برکت داشته باشیم چیست؟
واکسن برکت نخستین واکسن تمام ایرانی در تاریخ این کشور است. ما در کشورمان واکسن زیاد تولید میکنیم و سابقه بیش از 100 سال در تولید واکسن داریم. در کشورمان دو مجموعه واکسنسازی انیسیتو پاستور و مجموعه رازی، مؤسسات پرسابقه ای در سطح جهان هستند حتی صاحب اعتبار در واکسنسازی هستند؛ اما کاری که آنها میکنند در واقع استفاده از فرمول و تکنولوژی تولید یک واکسن هست در داخل کشور. یعنی یک تکنولوژی که در خارج از کشور توسعه پیدا کرد را در ایران پیادهسازی میکنند؛ به نحو خوبی هم پیادهسازی میکنند و در واقع واکسن فرمولهشده دارای روش تولید را در کشور تولید میکنند. منتها برکت مسئلهاش متفاوت بود. چون واکسن کرونا است و پیش ازاین همهگیری اخیر هم اساساً واکسن کرونا وجود نداشت. یعنی ویروس کرونا به این معنا اساساً در جهان شناختهشده نبود که بخواهد واکسن هم داشته باشد. این واکسن از مرحلهی فرمولاسیون یعنی از مرحلهی صفر صفر در کشور ما مراحل ساختش انجام شد.
محصولی که صفر تا صد تولید خودمان است.
بله ویروس را از بدن یک بیمار که در اثر کرونا به رحمت خدا رفته بود، بیرون کشیدند و تبدیلش کردند به ویروس کشتهشده و روی آن کارهای تحقیقاتی انجام دادند؛ کشتش دادند و به خروجی آزمایشگاهی واکسن رسیدند. واکسن در ابعاد آزمایشگاهی تولید وروی جانداران مختلف در سطوح مختلف تست شد تا رسید به نقطهای که کارآزمایی انسانی روی آن انجام بشود. درباره هر یک از این مراحل در کتاب به تفصیل پرداختیم.
اینکه صفر تا صد تولید واکسن در ایران انجام شد؛ برکت را از هر واکسن دیگری متفاوت میکند و تبدیلش میکند به نخستین واکسن تمام ایرانی تاریخ که ما در کتاب هم در واقع به این عبارت اشاره کردیم. طبیعتاً یک چنین دستاورد علمی ارزش روایت کردن دارد و مصداق یک پیشرفت معنادار است که باید روایت بشود یعنی اگر ما از روایت پیشرفت حرف میزنیم یکی از بهترین و متینترین نمونههایش همین واکسن برکت است.
از آنجا که سررشتهای از علم پزشکی و داروسازی نداشتید، نحوه تعاملتان با تیم تولید واکسن چطور بود که روایت دقیق و درست باشد؟
چون آقای نیکی ملکی سرشان به شدت شلوغ بود خیلی سخت میشد با ایشان جلسه گذاشت کار هم طوری نبود که به فرد دیگری به جهت اهمیت و حساسیتش ارجاع بدهد چند ماه طول کشید تا ما به روایت با مستند برسیم. بعد از مستند خودمان چند ماه کار کردیم و به نسخهی اولیه رسیدیم نسخه اولیه را باز چند ماه با آقای نیکی ملکی و با جمعی از متخصصانی که در این کار درگیر بودند از جمله دکتر جلیلی و دکتر تقویان ما کار را رفت و برگشت دادیم و این دوستان کتاب را ویرایش علمی کردند یا حداقل نکات علمی را به ما گفتند تا کتاب از نظر علمی صحیح باشد به هر حال ما هیچ تخصصی در دانش واکسنسازی نداشتیم و نداریم خیلی وقتها اطلاعات علمی را اشتباه میکردیم فرایندها را جابهجا مینوشتیم این دو بزرگوار خیلی به ما کمک کردند که کتاب از نظر علمی ویراسته بشود هرچند کتاب، کتاب علمی نیست ولی مهم بود که از نظر علمی غلط و اشکالی در آن وجود نداشته باشد.
شما برای نوشتن کتاب صرفاً از مصاحبههای ستاد فرمان امام استفاده کردید یا خودتان هم نیاز به مصاحبههای تکمیلی پیدا کردید؟
طبیعتاً برای تکمیل مطالب نیاز به یک سری مصاحبههای تکمیلی بود که ما این کار را هم انجام دادیم یعنی با یکی دو نفر از بزرگوارانی که درگیر فرایند بودند و مستندات اولیه مصاحبهای با آنها وجود نداشت، خودمان مصاحبه تکمیلی گرفتیم و ولی عمده کتاب بر پایه همان مستندی است ستاد در اختیار ما قرارداد.
مردم ما چه چیزهایی را درباره واکسن برکت نمیدانند؟
ما تلاش کردیم در این کتاب آن چیزهایی را روایت کنیم که مردم درباره واکسن برکت نمیدانند. مهمترین مسئله این هست که دانشمندان و متخصصان ما واقعاً رنج زیادی متحمل شدند تا این واکسن به نتیجه برسد؛ از یک طرف ناشناختگی خود ویروس کرونا کار را خیلی سخت میکرد نه فقط در ایران در همه دنیا ویروس شناختهشده نبود درمان و دارویی برای آن وجود نداشت و خیلی کار رسیدن به واکسن برای این ویروس کار دشواری بود. منتها ما علاوه بر محدودیت جهانی محدودیت اختصاصی هم داشتیم و آن هم ناشی از تحریمهایی بود که به خصوص در فرایند صنعتی سازی و تولید صنعتی این واکسن این چالش خیلی خودش را نشان داد و در کتاب ما به آن اشاره کردیم که دانشمندان ما چه سختیها و چه مشقتهایی را متحمل شدند. در ایران علاوه بر ناشناختگی ویروس با مانع بزرگ تحریم هم متخصصان واکسن سازان ما جنگیدند تا توانستن این واکسن را آماده کنند و تردیدی نیست که اگر این واکسن را تولید نمیکردیم چالش خیلی جدی در واکسیناسیون سراسری داشتیم.
یعنی واردات واکسن کافی نبود؟
طبیعتاً نیاز کشور باید با واردات تأمین میشد ولی واردات نه کافی بود نه مطمئن. یعنی در آن شرایط هیچ تضمینی وجود نداشت که واردات بتواند به تنهایی نیاز کشور ما را در بحث واکسن را پوشش بدهد. واکسن برکت اولاً بخشی از نیاز واکسیناسیون سراسری کشور را پوشش داد و ثانیاً ما را به تکنولوژی رساند که اگر یک روزی همهی دنیا اراده بکنند که ما واکسن ندهند ما خودمان میتوانیم واکسن کرونا تولید کنیم.
اتفاقی که در واکسن برکت افتاد این بود که بخشی از زیرساخت کشور در مسئلهی تولید دارو و تولید واکسن را هم توسعه داد یعنی کارخانهای که شکل گرفت و این زیرساختی که برای واکسن برکت توسعه داده شد، خودش تقویت کننده صنعت تولید دارو در کشور ما بوده و ازاین جهت میشود گفت واکسن برکت یک زیرساخت را هم به زیر ساختهای ما اضافه کرده است.
جذابترین بخش نوشتن کتاب برای شما نویسندگان کتاب چه بود؟
تمام این کتاب جذاب بود یعنی واقعاً ما همه آنچه که با آن مواجه بودیم را دوست داشتیم مثل چالشهایی که تیم واکسنساز با آن درگیر بود. ولی یک بخش خیلی جذاب بود و آن بخش مربوطه به تأمین میمون برای کارآزمایی واکسن بود. خب روی هر میمونی نمیشود واکسن را آزمایش کرد و آن میمون باید از جهت ساختاری و در واقع شبکه عصبی و از جهت اندام و همه جهات مختلف نزدیکترین گونه میمون به انسان باشد. یک گونه میمون به اسم ماکاکا است که این ویژگی را دارد. تأمین این میمون ماکاکا برایاینکه کار خیلی فرایند سخت پیچیده و عجیب و غریبی داشت. جاهایی حتی جریان پلیسی میشد و تعقیب و گریز داشت. یک جاهایی به دورزدن تحریمها و کارهای خاص آن حوزه متصل میشد که ما سعی کردیم تا جایی که میشد این را هم روایت کنیم.
آیا میتوان برای دیگر دستاوردهای پزشکی یا علمی کشورمان هم چنین کتابی نوشت یا اینکه ماجرای این کتاب و این واکسن فرق دارد؟
هر دستاوردی که درام، ماجرا و اتفاق داشته باشد، به نظرم ارزش روایت کردن دارد. چون اساساً روایت را درام و اتفاق میسازد و این فراز و فرودها و شکست و پیروزیها کش و قوسهاست که یکی روایت را خلق میکند. طبیعتاً هر دستاورد علمی که این را داشته باشد قابل روایت است و در بین دستاوردهای مختلف بعضی دستاوردهای علمی خیلی شفاف و صریح و راحت اتفاق میافتد و خیلی روایت دراماتیکی هم از آنها درنمی آید ولی آن دستاوردهایی که رسیدن به آنها دراماتیک و جذاب بوده طبیعتاً ارزش روایت دارند فکر میکنم در سالهای اخیر برکت یک اتفاق ویژهای بود و به طور خاص ارزش روایت کردن داشت.
میتوان تولید کنندگان واکسن را جزء قهرمانان ملی کشورمان به حساب آورد و این کتاب را روایتی از یک قهرمانی و تلاش بی وفقه و موفق؟
بله این واکسنسازان حتماً جزو قهرمانان ملی کشور هستند و ما در این کتاب تلاش کردیم این عمل قهرمانانه و این مجاهدتی که برای تولید واکسن شد را روایت بکنیم.
انتهای پیام/