واکاوی یک بیت بر بنیاد زبان شناسی
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۵۷۹۴
ما با توایم و با تو نهایم اینت بوالعجب درحلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم این بیت، برچیده از غزلی از سعدی است با این آغاز که: بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/ دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم. وزن عروضی غزل «بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف» است که بر بنیاد ارکان افاعیلی «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» و با ارکان اتانینی «تن تن تنن تنن تننن تن تنن تنن» پردازش شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به روشنی میتوان تلاطم و سرگشتگی خیزابها را از سازمان یافتگی هجاها و گونه چیدمانشان دریافت کرد که موسیقی دینامیکی غزل را پدید آوردهاند. حال پریشان شاعر و دردِ دورافتادگی و شوق دیدار به تمامی در فراز و فرودها، چرخشها، لنگیدنها، تند و کند شدنهای شعر مشهود است. از 14901 بیت اشعار سعدی 1192 بیت در این وزن است که مضمون و لحن بیشینه این ابیات که 8درصد از سرودههای سعدی را در بر میگیرند. گونهای گفتوگوی از سر درد و ارادت و شوق با معشوق که سعدی با دل خویش واگویه میکند اما در آینه دل، معشوق را میبیند و میخواند.
چندان که به موسیقی شعر سعدی و تنیدگی آن با مضمون، برآیند هنر و زبان یگانه سعدی است. سخن سعدی در عین روانی، شیرینی و سادگی سرشار از کشاکش و داد و ستد است و همین ویژگی منحصر به فرد سعدی است که تا امروز هیچ سخنوری نتوانسته است تکرار سعدی باشد. گرچه شاید بهسادگی بتوان اندیشید که همه چیز در دسترس است و هرگز چنین نیست.
اگر به تصویر سطر «از در درآمدی و من از خود بدر شدم» دقیق شویم؛ یک اتفاق انفجارگونه میبینیم از حالات مختلف لحظه دیدار! از تکواژ «در» سه بار به سه معنا بهرهگیری شده است که هم در موسیقی درونی این مصراع نقش بازی میکند و هم در موسیقی دینامیکی، نمود دستپاچگی و درماندگی است. همخوان «د» که یک همخوان انسدادی است، نشانه بستگی است و زمانی که همخوان لرزشی «ر» به آن میپیوندد، به یک باره آن بستگی از کشش لرزههای «رررررر» پاره میشود.
سامانه ژرفابخشی سخن
سامانه ژرفابخشی به شعر، بایستههایی دارد شایسته احترام. ارجمندترین بایسته آن است که مکانیزم سامانه را بشناسیم و بپذیریم که این تنها گزینه در دسترس ماست. سعدی هنگامی که میگوید: «چون حلقه بر دریم» این جمله را به گونهای معماری کرده است که چندین معنا میتوان برای آن پنداشت و همه هم تندرست باشند. یک معنا چنین است که: ما در حلقه عاشقان و دوستداران توایم و عاشقیمان بر همگان آشکاراست که این آشکاری در «حلقه بر در کوبیدن» نهفته است. همچون «تشت از بام افتادن»، «طبل کوبیدن» و «زنگ یا کوس به صدا درآوردن» همه کنایه از خبررسانی همگانی است. دوم معنا چنین است که: بیرون بودن از حلقه را سعدی با یک نمود عینی و حسی بیان میکند و حلقه نخست (در حلقهایم با تو) را در نمود یک خانه میپندارد و خود را حلقه دقالباب میداند که بیرون از خانه به دروازه آویزان است. چندان که حلقه دراویش نیز یکی از گزینههای تأویلی این بیت است که قرینههایی چون حلقه بر در آن را میپرورند. ما از واژه «دراویش» برای جمع بستن «درویش» بهره میگیریم که تندرست نیست، چرا که درویش یک واژه پارسی است و نمیتواند بر پایه جمع مکسر تازی جمع بسته شود و جمع آن «درویشان» یا «درویشها» تندرست است. اما باید دانست که «دراویش» گونه نخستین و اصلی واژه درویش است که در پی پوستاندازیهای زبان در دورههای گوناگون به گونه امروزی درآمده است و این ویژگی پویایی و در مسیر تکامل بودن زبان پارسی است. درویش از دراویش گرفته شده و دراویش در اصل «درآویز» یا «درآویژ» به معنای کسی که برای گدایی به در خانهها آویزان میشده است... همچنین برخی از اهل نظر «دریوزه» را نیز بیپیوند با این نام نمیدانند و این نگاه نیز شوندی بر نادرستی در آن دیده نمیشود.
برجستههای شایسته کرنش در سامانه موسیقی این بیت
چنان که میدانیم ریتم، رهاورد تکرار ترازمند است. در شعر نیز همنواختی و تکرار ترازمند ارکان، موسیقی دینامیکی شعر را سامان میدهد که زیر نام وزن عروضی شناخته میشود. اما گاهی در یک شعر افزون بر تکرار ترازمند ارکان، شاعر برخی واژگان یا تکواژها را هنرمندانه تکرار میکند که زیبایی و آهنگ ویژهای به موسیقی شعر میبخشد. گاهی تکرار برای تأکید است که در غزلیات شورانگیز مولانا از این دست تکرار فراوان یافت میشود. «ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما» گاهی تکرار بر پایه تغییر در معنای واژه است که پدید آورنده جناس تام است و از صناعات بدیع و بلاغت سخن است. این گونه تکرار هم موسیقی دینامیکی و هم موسیقی درونی شعر را فرازنده میکند. «بهرام که گور میگرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت»
گونهای دیگر از تکرار آن است که شاعر برای ایجاد گونهای ایجاز در به کارگیری واژگان که امروز آن را با نام اقتصاد واژگان میشناسیم میکوشد از کمترین واژگان بیشترین گستره معنایی را پدید آورد مانند این نمونه از مولانا: «آن یکی شیر است اندر بادیه/ آن یکی شیر است اندر بادیه/ آن یکی شیراست کآدم میخورد/ آن یکی شیر است کآدم میخورد
مصراع اول بادیه یعنی بیابان/ مصراع دوم بادیه یعنی ظرف شیر/ در مصراع سوم شیری است که آدم را میخورد / در مصراع چهارم شیری است که آدم آن را میخورد...
یا نمونهای از حافظ: «گویی بدهم کامت و جانت بستانم/ ترسم ندهی کامم و جانم بستانی»
سعدی در این بیت از کمترین واژگان، گستردهترین معانی را آفریده است و در این آفرینش از واژگانی بهره گرفته است که رسانای چندین معنا میباشند تا بدین آیین راه برداشتهای هرمنوتیک را بر کسی نبندد و افزون برآن اقتصاد واژگان را مدیریت ویژه کرده باشد.
ما با توایم و با تو نهایم اینت بوالعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
وزن بیت «مضارع مثمن مخبون مکفوف محذوف» است که هر مصراع دارای 14 هجا میباشد و بیت دارای 28 هجاست. «با» 3 بار/ «تو» 3 بار/ «ایم» 4 بار/ «در» 2 بار/ «حل 2 ــ قه 2» = 16 هجای تکراری در برابر 12 هجای بیتکرار میبینیم که موسیقی ویژهای به بیت دادهاند.
واکه «ی» 5 بار/ همخوان «ت» 4 بار/ واکه «و» 6 بار/ همخوان «ب» 6 بار/ واکه «آ» 4 بار/ همخوان «م» 5 بار/ همخوان «ر» 3بار/ همخوان «ن» 3 بار در سازمان بیت دیده میشوند که تلفیق دیداری و شنیداری این همخوان و واکهها جلوه شایستهای از موسیقی ایجاد کرده است که از آنها میتوان زیر نام وجود وجوه مشترک و خویشاوندی نزدیک نام برد.
چیدمان هوشمندانه همخوانهای «ت» و «ح» با بسامد نسبتاً ترازمند موجب شده است تا در 6 برش از بیت، تارآواها غیرفعال شوند و صدایی شنیده شود که باشندگی یک ساز کوبهای را در لایههای پنهان بیت آشکار میکند.
چیدمان همخوانهای «م» و «ن» نیز با بسامد تقریباً ترازمند دریافتی دیگرگونه از موسیقی بیت را پردازش میکند. چنان که در تولید همخوانهای خیشومی، صدا از راه بینی خارج میشود بدین گونه که برای «م» دهان کاملاً بسته است و برای «ن» لبها باز اما زبان با چسبیدن به پیشکام و حجیم شدن از کنارهها راه خروج هوا را میبندد.
در تکرار این صداهای خیشومی که رنگ و طنین نزدیکتری دارند، میتوان ترازمندی صوتی یک موسیقی چندصدایی را دریافت کرد. اندک تفاوت رنگ صدایی «م» و «ن» را میتوانیم مبنای حضور یک صدای بم و یک صدای بمتر بینگاریم مانند ویلنسل و کنترباس.
نمود دیگر این بسامد، زمزمه و واگویه است که نمیتواند بیپیوند با شکایتهایی که در حقیقت حکایت و واگویه شرح و درد عاشقی است، باشد. یادآور اینکه عاشق در پیشگاه معشوق خود را دارای پروانه گویندگی نمیداند و تنها در خلوت خویش درد دلش را با معشوق در میان میگذارد.
نمود واپسین که کمی دورتر است میتواند تفسیر شنیداری دهانبندی و پروانه پردهدری نداشتنِ عارف در میان نامحرمان باشد.
هرکه را اسرار حق آموختند/ مهر کردند و دهانش دوختند
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم/ که خوردم از دهانبندی در آن دریا کفی افیون
برجستگی دیگر این بیت فرازش و ایجاد ارتفاع، هنگام رسیدن به ضمیر «تو» است که در بیت سه بار تکرار شده و دارای جایگاه و سزاوار واکاوی است.
ما «باتو»ایم و «باتو» نهایم اینت بوالعجب/ درحلقهایم «باتو» و چون حلقه بردریم
نگاه نخستین و ارجمند آن است که مخاطب، معشوق است که واکه بلند «آ» پیش از خطاب کردن معشوق چه بهلحاظ شنیداری و چه به لحاظ فیزیک و هندسه واکه «آ» که مؤید ارتفاع آشکار و ستودنی است.
دیگر نگاه که از چشمانداز بسامد رو به زوال «باتو» دریافت میشود، نمودار گرافیکی و تجسم «از حلقه بیرون بودن» است. و دیگر اینکه ساکن بودن «ن» و«ت» در صوت «اینت» و نیز بیحرکتی همخوان لبی «ب» در «بوالعجب» که 2 بار پیاپی در حرکت موسیقی شعر توقف کامل ایجاد میکند میتواند نماد درماندگی و یا تجسم دیداری و شنیداری «اینت بوالعجب» باشد که شاعر در شگفتی مانده است چرا با تو هستیم اما با تو نیستیم؟
بیت از پنج جمله سازمان یافته است که چهار جمله وابسته در دو سوی بیت نشستهاند و یک شبهجمله مرز میانی را پدید آورده است. دو جمله نخست در نزاعی خانگی همدیگر را نقض میکنند و گونهای صنعت پارادوکس را پدیدآوردهاند و دوجمله پایانی نیز همین داستان را تکرار کردهاند. میتوان هر پنج جمله را با نگاه به پیوندهای آشکار مابینشان زیر نام یک آزاد جمله شناخت.
شاخصهای کنتراپوئن در این بیت
در یک نمای دورتر تضاد خانگی دوجمله نخست و سپس شبهجمله شگفتی «اینت بوالعجب» و در ادامه باز تکرار تضاد خانگی دو جمله پایانی را نیز بافت جداگانه برای این بیت دانست.
«ما با توایم»/ «و با تو نهایم»/ «اینت بوالعجب»/ «درحلقهایم باتو»/ «و چون حلقه بردریم»
از نگاه نگارنده لحن و تم اصلی این بیت شگفتی و حیرانی است که هم در دو جمله نخست و هم در دو جمله پایانی آشکار است. تضاد با کنتراست بالایی نمود دارد و چندان نیاز به شرح و تفسیر ندارد اما کوتاه بدان پرداخته میشود: ما با توایم و با تو نهایم، آبستن تضادهای دیگری هستند که میتوان زیر نام بسط و گسترش این جملهها در بافت موسیقی پلی فونی این بیت از آنها نام برد همچون: بودن و نبودن/ هست و نیست/ دور و نزدیک/ خواندن و راندن/ قهر و لطف/ غم و شادی/ اشک و لبخند/ تاریکی و روشنایی/ سردی و گرمی/ وصل و هجران و بسیاری تضادهای دیگر که از بودن و نبودن و تأثیرگذاری بر رفتار و کارکردهای وابسته به این موضوع.
ریتم واحد و اشتراک در بیشینه واجهای سازمان دو جمله، شاخص نت در برابر نت بافت کنتراپوئن را تداعی میکند و نفی جمله اول توسط جمله دوم عدم تکرار ملودی اصلی را در ریختار یک تضاد شکننده مینماید تا به فاکتورهای بافت مورد نظر وفادار بماند.
در دو فاصله دیگر نیز همین موضوع با بیانی دیگر میان جملههای «درحلقهایم باتو» و «چون حلقه بردریم» پیگیری میشود که در مجموع این جملات پروراننده «لحن شگفتی و حیرانی» بهعنوان تم و درونمایه اصلی موسیقی بیت هستند. به گمانم شاعرانی که موسیقی شعرشان دارای تراز شایسته زیباشناسی است، بیهیچ گمانی موسیقی را فراگرفته و بر آن اشراف داشتهاند. رودکی، فردوسی، خیام، عطار و بویژه نظامی گنجوی، سعدی، حافظ و مولانا در شعرشان موسیقی موج میزند و در لابهلای اشعار ایشان از مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی و گذرگاههای پیوندشان به دقت و ظرافت سخن گفته شده است.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: حلقه ایم موسیقی شعر زیر نام دو جمله گونه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۵۷۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی تقابل سپاهان و گلگهر؛ برد اقتصادی
آنالیز دقیق و شناخت کامل نقاط ضعف حریف، اتخاذ تاکتیک درست و استمرار در پیاده کردن آن، دقت در زدن ضربات آخر، انسجام تیمی و تاکتیکی بالاتر و حفظ تمرکز روانی در طول روند بازی مهمترین فاکتورهای پیروزیبخش سپاهان مقابل گلگهر به شمار میرود. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، هفته بیست و یکم رقابتهای لیگ برتر فوتبال، جام خلیج فارس روز گذشته با برگزاری 8 دیدار به پایان رسید که در یکی از این رقابتها، سپاهان اصفهان موفق شد که گلگهر سیرجان با نتیجه 2 بر صفر شکست دهد.
آخرین هفته رقابتهای لیگ برتر در سال جاری؛ شب گذشته برگزار شد و تیم فوتبال سپاهان در حساسترین بازی هفته مقابل گلگهر سیرجان به میدان رفت و در یک بازی جذاب و تماشایی آبیپوشان سیرجان را با 2 گل شکست داد تا سال 1402 برای مورایس و شاگردانش، خوش تمام شود.
زردپوشان اصفهانی در شرایطی مقابل گلگهر سیرجان به میدان رفتند که به خوبی میدانستند کسب 3 امتیاز این دیدار،چه تاثیری در ادامه روندشان خواهد گذاشت و هر نتیجهای غیر از پیروزی، شانس آنها را برای بازگشت به دوئل قهرمانی به حداقل ممکن میرساند و به همین خاطر با تمام وجود تلاش کردند تا با ارائه یک بازی کمنقص و هجومی، به پیروزی دست یافته و ادامه راه خود را هموار کنند و در نهایت نیز به هدفشان رسیدند.
سپاهان با این نتیجه 37 امتیازی شده و با توجه به سایر نتایج رقم خورده در لیگ، همچنان در رده چهارم جدول ایستاده است.
در آن سو گلگهر برای بهبود جایگاهش در جدول و حضور در بین مدعیان کسب سهمیه آسیایی به 3 امتیاز این دیدار نیاز مبرمی داشت اما در عمل نتوانست به هدفش دست پیدا کند و امتیازات حساسی را از دست داد. گلگهریها نیز با این نتیجه 33 امتیازی باقی مانده و با توجه به نتایج سایر بازیها به رده پنجم جدول سقوط کرد.
برد اقتصادی
بازی سپاهان و گلگهر را میتوان یکی از بردهای اقتصادی تیم مورایس در لیگ بیست و سوم دانست. سپاهانیها شب گذشته بازی هوشمندانه و منطقی را ارائه داده و در هر 2 فاز هجومی و دفاعی عملکرد خوبی از خود به جا گذاشتند. آنالیز دقیق و شناخت کامل نقاط ضعف حریف، اتخاذ تاکتیک درست و استمرار در پیاده کردن آن، دقت در زدن ضربات آخر، انسجام تیمی و تاکتیکی بالاتر و حفظ تمرکز روانی در طول روند بازی مهمترین فاکتورهای پیروزیبخش سپاهان در این دیدار به شمار میرود.
سپاهان شب گذشته بازی را با یک تغییر مهم نسبت به هفته قبل آغاز کرد و مورایس با پایان یافتن بیماری زکیپور، ترجیح داد تا هادی محمدی را از ترکیب اصلی خارج کرده مدافع چپ اصلی تیمش را به ترکیب برگرداند. بازگشت زکیپور به ترکیب، تحرک جناح چپ سپاهان را افزایش داده و منجر به توازن قوا در هر دو جناح این تیم شده بود.
سپاهانیها مقابل گلگهر با آرایش 2_4_4 بازی میکردند و با توجه به شناخت دقیقی که از نوع بازی و تاکتیک این تیم داشتند ترجیح دادند فشردهتر بازی کرده و با واگذار کردن مالکیت توپ و میدان به تیم مقابل، بازیکنان حریف را به زمین خودی کشانده و با اجرای پرسینگ بالا و قطع توپهای مداوم، فضای پشت مدافعان گلگهر را هدف قرار دهند و از کندی آنها در برگشت به عقب و ضعف گلگهر در عمق خط دفاعی بهره برده و دست به خلق موقعیت بزنند.
شاگردان مورایس میدانستند که شیوه بازی گلگهر مبتنی بر حملات سریع، شوتزنی از راه دور و فرار از جناحین و ارسالهای بلند است و به همین دلیل با سپردن مالکیت توپ به آبی پوشان سیرجان ، کنترل فضاهای زمین را در دست گرفته و با هدف قرار دادن فضای پشت مدافعان کناری گلگهر، بارها خط دفاعی این تیم را بههم ریختند و موقعیتهای زیادی را با این شیوه خلق کردند.
برنامه زردپوشان برای حمله
سپاهانیها در بازی هجومی برنامه داشتند که از سرعت بالا و قدرت حمل توپ زوجهای (رضایان_احمدزاده) و (زکی پور_شکاریدر دو جناج سپاهان در کنار قدرت بازیسازی و پخش توپ نورافکن بهره برده و با انتقال توپ به جناحین و ارسالهای کوتاه به محوطه جریمه دست به خلق موقعیت بزنند.
علاوه بر این شاگردان مورایس روی شوتهای از راه دور و استفاده از توپهای سوم برنامه داشتند و هر دو گل سپاهان دقیقا با استفاده از قطع توپ و ریباند به دست آمد.
سپاهان شب گذشته بازی را هجومی آغاز کرد و خیلی زود هم به گل رسید اما ترس از شکست باعث شد تا شاگردان مورایس پس از رسیدن به گل اول، عقبنشینی کرده و فشردهتر بازی کنند و همین امر به بازیکنان گل گهر اجازه داد تا در اکثر دقایق بازی فشار زیادی را به خط دفاعی سپاهان وارد کنند.
سپاهان در نیمه دوم نیز با وجود آنکه 10 نفره شده بود، اما با تمرکز بیشتری بازی کرد و توانست با تغییر تاکتیک به موقع به گلهای بعدی نیز برسد.
زردپوشان اصفهانی بعد از اخراج احمدزاده، تلاش کردند تا با تجمع در زمین خودی فوتبال بستهتری را به نمایش گذاشته و با قطع توپهای مداوم و فرارهای تند و تیز عمق خط دفاعی گلگهر را مورد هدف قرار دهند و با استفاده از ضد حملات برقآسا و پرتعداد به گل برسند در این راستا شاگردان مورایس مالکیت توپ را بقه تیم مقابل دادند و کنترل فضاهای زمین را در اختیار گرفتند و با استفاده از قدرت بازیسازی و سرعت انتقال توپ بالای بازیکنان کناری خود به ویژه رضاییان و شکاری، از فضاهای موجود در خط دفاعی گل گهر به خوبی بهره برده و موقعیتهای گلزنی زیادی را خلق کردند اما در زدن ضربات نهایی دقت لازم را نداشتند.
یکی از نقاط قوت سپاهان در بازی شب گذشته، دوندگی بالای بازیکنان و پوشش تمامی فضاهای زمین بود. شاگردان مورایس در این دیدار به خوبی فضاهای مختلف زمین را پوشش داده و به هافبکهای طراح گلگهر اجازه فضاسازی و طراحی حملات ترکیبی را ندادند. علاوه بر این حفظ تمرکز روانی در لحظات پرفشار بازی را میتوان اصلیترین فاکتور پیروزی بخش سپاهان مقابل گلگهر دانست.
سپاهان در این دیدار برخلاف روال معمول در اکثر فاکتورهای فوتبالی ضعیف ظاهر شد اما در خلق موقعیتهای خطرناک بهتر از گلگهر عمل کرد و امید به گل بالاتری داشت.
آمار بازی نشان میدهد که سپاهان شب گذشته در مولفههای فوتبال هجومی از جمله مالکیت توپ، تعداد و دقت پاس ضعیفتر گلگهر عمل کرد اما موقعیتهای خطرناکتری حلق کرد و بازیکنان این تیم نرخ بهرهوری بالاتری به ثبت رساندند.
زردپوشان اصفهانی شب گذشته 10 بار به سمت دروازه صنعت نفت شوت زدند که از این تعداد 4 شوت آنها درون چارچوب بوده و 2 گل به دست آوردند. در حالی که شاگردان مارتینز 8 بار به سمت دروازه سپاهان شوت زدند که از این تعداد تتها یک شوت آنها درون چارچوب بود.
سپاهانیها شب گذشته دقایق زیادی را تحت فشار قرار داشتند و از طرف دیگر اخراج احمدزاده در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم فشار مضاعفی را به تیم مورایس وارد کرد اما در نهایت زردپوشان اصفهانی توانستند تمرکزشان را در روند بازی حفظ کرده و بازی بدون نقشی را به نمایش بگذارند.
سپاهانیها در فاز دفاعی نیز خوب ظاهر شده و عملکرد مثبتی داشتند. زردپوشان اصفهانی اگرچه در نیمه بازی تحت فشار قرار داشتند اما با تمرکز بالای خود کمترین اشتباه ممکن را مرتکب شده و واکنشهای تماشایی نیازمند و میرزازاد نقش مهمی در پیروزی روز گذشته تیمشان داشت.
اپیدمی اخراج؛ بلای جان سپاهان
با این حال نمایش سپاهانیها خالی از اشکال هم نبود؛ سپاهان رکورددار اخراج بازیکنان در لیگ بیست و سوم است و این اپیدمی در بازی دیشب نیز چنان ادامه داشت. زردپوشان اصفهانی شب گذشته با تمرکز بیشتری بازی میکردند با این حال خطاهای بدون مورد و اخراج احمدزاده، به خوبی نشان میدهد که تیم مورایس هنوز به در بعد روحی_روانی هنوز به آرامش لازم نرسیده است.
در آن سو گلگهر اما عملکرد ضعیفی ارائه داد و عملاً حرفی برای گفتن نداشت. شاگردان مارتینز بیش از هر چیز چوب دریافت گل زودهنگام در نیمه نخست را خوردند؛ دریافت گل زودهنگام فشار روانی بالایی را به تیم مارتینز وارد کرد و بازیکنان گلگهر از همان دقایق ابتدایی تمرکزشان را از دست دادند و همین امر باعث شد بازیکنان این تیم از نظر فنی و تاکتیکی سردرگم عمل کرده و نتوانند بازی همیشگی خود را به نمایش بگذارند.
از طرف دیگر بازیکنان گلگهر در نیمه دوم فشار زیادی به سپاهان وارد کرده و موقعیتهای گلزنی زیادی ساختند اما نتوانستند از آنها به درستی بهره بگیرند ؛ در فاز دفاعی نیز عملکرد گلگهریها فاجعهآمیز بوده و مدافعان و دروازهبان این تیم اشتباهات مرگباری مرتکب شدند.
انتهای پیام/170/