Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-03-28@15:25:37 GMT

تهران روی لبه تیغ مرگ ایستاده است

تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۶۰۳۷

تهران روی لبه تیغ مرگ ایستاده است

روزنامه ایران سه شنبه ۳۱ فروردین در گفت وگو با علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا، نوشت: در دومین هفته موج چهارم کرونا، آمار مبتلایان به حدود ۲۵ هزار نفر و فوتی‌ها نیز به بیش از ۴۰۰ نفر  در روز رسیده و حالا در این شرایط، تهران بالاترین سهم را از میزان شیوع، فوتی و بستری داشته است. تهران در وضعیت فوق قرمز به سر می‌برد و هر هفته شرایطش بحرانی‌تر از هفته قبل گزارش می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران طی روزهای گذشته نسبت به اوضاع خطرناک تهران هشدار داده و نگران وضعیت آینده گردش بالای ویروس موسوم به انگلیسی در تهران است. 

در سه هفته گذشته شما به‌طور مرتب از وضعیت سخت و پیچیده تهران صحبت کردید. به‌طور کلی چرا وضعیت تهران در مقایسه با شهرهای دیگر تا این میزان پیچیده شده است و در ادامه چه عواملی باعث شد به این سرعت تغییر رنگ‌ها از قرمز به سیاه در پایتخت اتفاق بیفتد؟
برای اینکه تحلیل وضعیت تهران را داشته باشیم، بهترین کار این است یک بار به آخرین آمار در شرایط فعلی اشاره داشته باشیم. در تهران (تاریخ ۲۶ فروردین) میزان مراجعان سرپایی در بخش بهداشت و درمان بالغ بر ۱۴ هزار و ۸۰۰ نفر بود. این عدد نسبت به همه دوره‌ها و خیزهای قبلی عدد بالایی است. بالاترین عدد ثبت شده در دوره‌های قبلی معمولاً حداکثر به عدد ۱۲ هزار مراجعه می‌رسید.

نکته دوم؛ عدد ابتلاها را باید بپذیریم که واقعی نیست چون بخش زیاد مراجعین ما با علائم تب و تنفسی و عفونی قبل از آنکه به بخش‌های بهداشتی مراجعه کنند به مطب‌ها مراجعه می‌کنند، حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد خدمات در مطب‌ها  ارایه می‌شود، قابل انتظار است این عدد در حوزه مراجعین سرپایی به مراتب بالاتر است. نکته بعدی، امروز تنها در استان تهران هزار و ۷۷۵ بیمار جدید بستری کردیم. عدد خیلی بزرگی است از این تعداد بیش از ۲۵۰ نفر در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شدند برای اینکه بزرگی این عدد را بدانید در برخی استان‌ها که شرایط بحرانی دارند جمع جبری مبتلایان بستری‌شان خیلی کمتر از عدد بستری‌هایی است که فقط در یک روز در تهران بستری شدند. این سایز بزرگ مراجعان را در تهران نشان می‌دهد. امروز ۲۰۰ بیمار به دلیل بدحالی در بیمارستان بستری شدند نشان‌دهنده حدت بیماری در تهران است.


همچنین در تهران رکوردشکنی جدید داشتیم به عدد ۷ هزار و ۴۰۰ نفر در مجموع بستری رسیدیم؛ وقتی این عدد را نسبت به روز قبل مقایسه کنیم می‌بینیم در کمتر از ۲۴ ساعت عدد روبه افزایش است. در سخت‌ترین شرایط و در بدترین روزهای آبان سال گذشته مجموع بستری هیچ‌وقت به عدد ۷ هزار نرسید که نشان می‌دهد این‌بار موج توفنده‌تر و سنگین‌تر از خیزهای قبلی است و حجم زیادی از تخت بیمارستانی به سرعت در تهران اشغال می‌شود. نکته بعدی؛ ما در تهران به یک توازن منفی در میزان بستری رسیدیم.

هر موقع در تهران میزان بستری به میزان ترخیص پیشی می‌گیرد به دو دلیل مهم است وقتی میزان ترخیص کاهش پیدا می‌کند نشان‌دهنده بیماران بدحال ما است یعنی نیاز به اقامت بیمارستانی بیشتر شده و نکته بعدی وقتی ترخیص کاهش پیدا می‌کند ظرفیت شناور برای استفاده از تخت‌ها برای بیماران جدید با محدودیت مواجه می‌شود. تقریباً از روز ۱۱ فروردین کماکان این بالانس منفی است.


یعنی می‌توانیم بگوییم ویروس جهش‌یافته انگلیسی موجب شده بیماران دیر از بیمارستان ترخیص شوند؟
علتش روشن است. بحث مهم این است چقدر بیماری در تهران فعال است و چقدر ویروس نقش فعال‌تری را به خود تخصیص داده و چه میزان آلودگی در تهران بالاتر است. مهم‌ترین شاخص ما میزان مثبت شدن تست‌هاست چه در حوزه سرپایی و اعم ازمراکز بهداشت و چه در حوزه مراجعان بیمارستانی بین ۴۶ تا ۴۸ درصد مراجعان ما وقتی با علامت به بیمارستان مراجعه می‌کنند تست پی‌سی‌آرشان مثبت است یعنی از هر دو نفر مراجعه‌کننده تست یکی‌شان مثبت است تازه یادمان باشد تست پی‌سی‌آر در بهترین شرایط بین ۷۵ تا ۸۰ درصد مثبت می‌شود و به‌رغم ابتلا به کرونا ممکن است مثبت نباشد.

تست سریع یا رپید هم داریم در اسفند ماه میزان چرخش ویروس در تهران به قدری پایین آمده بود که میزان رپید تست‌ها به کمتر از ۵ درصد رسیده بود. این عدد الان تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد شده است درحالی که منفی کاذب این تست نسبت به پی‌سی‌آر زیاد است. سرعت شتابان در رسیدن به خیز چهارم نسبت به خیز سوم نرخ چهار برابر را نشان می‌دهد یعنی در ابتدای کار ۴ برابر با شتاب‌تر نسبت به خیز سوم حرکت می‌کنیم. همان‌طور که گفتید ویروس جهش‌یافته ویروس غالب است و نسبت به ویروس کلاسیک سرایت‌پذیری و قدرت انتقال بیشتری دارد در جمع‌های خانوادگی و عمومی بیشتر افراد را مبتلا می‌کند.


نقض پروتکل‌های بهداشتی از سوی مردم همیشه موجب گلایه شما بوده است و تداوم این مشکل که قطعاً تبعات و خسارت سنگینی به‌بار خواهد آورد با وجود این چرا ستاد مقابله با کرونای تهران تصمیمات اورژانسی و سخت‌گیرانه‌تری را اعمال نمی‌کند؟
ما هم با شما هم نظر هستیم. بارها در مصاحبه‌ها گفتم حوزه عملیاتی ستاد ما تهران است. این موضوع به عنوان مطالبه در ستاد ملی مطرح بوده است. تأکید می‌کنیم ما نیازمند به برخی محدودیت‌های بیشتر در تهران هستیم حداقل در کوتاه مدت تا بتوانیم موج سنگین را از سر خودمان عبور دهیم.

مطالعات قبلی ما نشان داد همیشه بین میزان رعایت پروتکل‌ها و میزان بروز بیماری ارتباط مستقیم و پیوسته وجود دارد در تهران در بهترین شرایط ۵۲ درصد شیوه‌نامه‌ها رعایت می‌شود اما مهم‌ترین فاکتور در بحث شیوه‌نامه‌های بهداشتی فاصله‌گذاری اجتماعی است که در تهران مخدوش است و در برخی جاها رعایت آن غیرممکن است در محیط‌های پرازدحام مثل بازار نیز این شدنی نیست. عمیق‌تر و سنگین‌تر از زدن ماسک بحث فاصله‌گذاری اجتماعی است.

حتی موارد زیادی از بستری‌ها را سؤال کردیم که ماسک می‌زدند اما دلیل ابتلای‌شان عدم رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی است. فاصله‌گذاری اجتماعی شرط لازم بر عدم ابتلا به بیماری است. اینجوری نیست که کسی که ماسک زده حتماً کرونا نمی‌گیرد در محیط‌های پرازدحام با ماسک هم آلوده می‌شویم.


در بحث مدیریت کنترل بیماری برخی از شواهد و قرائن نشان می‌دهد در بین تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های ستاد کرونا پایتخت و برخی از مسئولان و مدیران اجرایی استان اختلافات و تناقضاتی وجود دارد مثلاً همین بحث دورکاری در بسیاری از اداره‌ها رعایت نمی‌شود. همین عاملی است که برخی مردم را دچار سرگردانی و بلاتکلیفی می‌کند. دراین‌باره چه نظری دارید؟
در تهران همیشه با چالشی که از روزهای اول روبه‌رو بودیم، وجود همزمان دستگاه‌های ملی و استانی است. هیچ استانی این ویژگی را ندارد. تهران، پایتخت سیاسی و اقتصادی کشور است.

دستگاه‌های ملی باید در کنار دستگاه‌های استانی باشند اینها در اوضاع کرونا خیلی به دستورات ستاد تمکین نکردند چون بخشی از مسئولیت‌شان فراتر از تهران تعریف می‌شد تعداد زیادی از وزارتخانه‌ها مثال‌های روشنی برای این قضیه هستند حتی مواردی که بخشنامه‌های رسمی استانداری براساس مصوبات شکل می‌گرفت هم این دستگاه‌ها تمکین نمی‌کردند کارمندان را دورکار نمی‌کردند ساعت محدود شدن کار را تقلیل نمی‌دادند و یکی از مهم‌ترین مسائلی که مردم در سیستم‌های نظرسنجی ما به عنوان گلایه مطرح می‌کنند؛ کارمندان دستگاه‌های غیراستانی مثل بخش خصوصی کار می‌کنند به اجبار سر کار می‌آیند و تهدید می‌شوند این تناقض در تهران وجود دارد از نظر ما وقتی ویروس آلوده می‌کند فرقی نمی‌کند کارمند برای دستگاه دولتی است یا بخش خصوصی. ویروس همه را آلوده می‌کند.

این مسأله معتنابه ما در تهران است و همیشه این موضوع به شیوه‌نامه‌ها خدشه وارد کرده البته نسخه‌ای که برای تهران اعمال می‌شود با سایر استان‌ها متفاوت است. باید مسئولان استانی مقابله با بیماری کرونا از قدرت عمل بیشتری برخوردار باشند. بتوانند تصمیمات مقتضی را سریعتر بگیرند و در انتظار مداخلات نباشند اگر تصمیمی در ستاد تهران گرفتند ولو غلط هم باشد، وتو نشود. ما در شهرستان‌ها این مشکل را نداریم  چون همه مسئولان عالی‌رتبه کشور در تهران هستند هرگونه تصمیم را اول آنهامی‌گیرند، ما بیشتر از بقیه در تهران زیر رصد هستیم.

در استان‌های دیگر استاندار و فرماندار قدرت عمل بیشتری دارند در تهران این‌گونه نیست و اینها صدمه وارد می‌کند. زمان در اپیدمی‌ها مهم است گاهی معطل شدن و وتو و ملغی شدن تصمیمات می‌تواند عواقب منفی داشته باشد.


آماری از مرگ‌ومیر تهران منتشر می‌شود که نشان می‌دهد یک‌سوم مرگ‌ومیر کرونا در تهران اتفاق می‌افتد. آیا رقم فوتی در تهران در تناسب با جمعیت پایتخت است یا اینکه وضعیت سبک زندگی و شلوغی، ترافیک و حمل‌ونقل عمومی در تهران به گونه‌ای است که پایتخت را در مقابل ویروس کرونا تهدیدپذیرتر می‌کند؟
از نظر بازتوزیع سنی افراد مسن بیشتر در استان تهران حضور دارند خیلی از شهروندان تهرانی فاکتورهای خطر متعدد دارند مثل دیابت، فشار خون کنترل نشده، افزایش وزن و تغییرات متابولیک در تهرانی‌ها خیلی شایع است. هم فاکتور سن و هم عامل بیماری‌های زمینه‌ای بشدت در مرگ‌ومیر تهرانی‌ها تأثیر می‌گذارد. نکته بعد اینکه امکانات تشخیصی در تهران بیشتر است؛ تعداد بیشتر افرادی که در تهران متوفی می‌شوند تست پی‌سی‌آر داده‌اند، بنابراین آمار ما را عدد واقعی‌تری می‌کند.

در بسیاری از شهرستان‌ها تعداد بیمارانی که فوت می‌کنند و تست پی‌سی‌آر ندارند در آمار مرگ‌و میر گنجانده نمی‌شوند. بسیاری از متوفیان کرونا در تهران در پیوست پرونده‌شان تست پی‌سی‌آر دارند و این آمار در شهرستان‌ها جزو آمار محتمل است ولی در تهران جزو آمار قطعی است. به دلیل بالا بودن درصد سرانه تست بیشتر در تهران و دسترسی بیشتر به بیمارستان و آزمایشگاه خود به خود این عدد فوتی قطعی در تهران بالاتر است. از طرفی تهران مرکز ارجاعی است. بیماران بدحال از نقاط مختلف کشور به تهران می‌آیند مثلاً بعضی روزها بین ۲۰ تا ۲۵ درصد متوفیان بعد از اتمام ترخیص در بهشت زهرا تدفین نمی‌شوند اینها شهرستانی هستند که با حال عمومی بد به تهران می‌آیند.

از طرفی تهران معادل ۵ الی ۶ استان جمعیت دارد فقط منطقه ۴ شهری تهران نزدیک یک میلیون جمعیت دارد یعنی یک منطقه از مناطق ۲۲ گانه شهری با یک استان با جمعیت ۸۰۰ هزار نفر برابری می‌کند یعنی یک جمعیتی در تهران معادل جمعیت یک استان در زیر زمین و از مترو تردد می‌کنند. در بحث حمل و نقل عمومی ما با چالش روبه‌رو شدیم هرچند از روز اول شهرداری تهران همراه ما بود ضدعفونی کردن و غربالگری رانندگان، بازتوزیع خطوط مترو و همه اقدامات انجام شد اما مشکل اصلی کمبود اتوبوس و واگن است.


ستاد مقابله با کرونای تهران نقشه‌ای از پراکندگی آلودگی تهران دارد که نشان می‌دهد بیشتر در چه مناطقی مردم پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند، منظورم این است می‌توانیم طبقه‌بندی کنیم که در مناطق خاصی یا قشر خاصی در تهران بیشترین عدم رعایت را داشتند؟
در حال حاضر ما جغرافیای آلودگی در تهران را داریم که صرفاً به معنای عدم رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی نیست اما به‌طور مثال بالاترین میزان ابتلا از نظر آلودگی مراجعان و مرگ‌ومیر در مناطق ۴، ۲، بخشی از مناطق ۱۳ و ۱۵ بوده است. مناطق مرکزی، شرقی و جنوب شرقی تهران آلودگی بیشتری داشته‌اند، دلیل اصلی اش هم تراکم جمعیت بالاتر است خانه‌ها در هم تنیده هستند. در خیز چهارم مقداری این نقشه در تهران گسترده‌تر شده و همه مناطق ۲۲ گانه قرمزند و همه مناطق ابتلا و مرگ‌ومیر بالاتر است. همه تهران نقطه داغ تلقی می‌شوند.


چرا آنقدر گردش بیماری را در تهران زیاد می‌بینیم؟ آیا اینها کسانی بودند که سفر رفتند و ویروس را آوردند؟ اگر این‌گونه است چرا شما به دلیل خطرپذیری تهران دروازه‌های شهر را پیشنهاد ندادید ببندند؟
تهران چند ویژگی دارد؛ بیشتر از آنکه در ایام تعطیلات مسافرپذیر باشد بیشتر مبدأ سفر است امسال این عدد تأیید کرد بالاترین میزان مسافران در کشور که به سفر رفتند از مبدأ تهران بوده است هم جمع کثیری از شهروندان تهران به سفر می‌روند و هم اینکه مقاصد متنوعی دارند چون اقوام مختلفی در تهران هستند و به خانواده‌های‌شان سر می‌زنند. ما در تهران همیشه نگران بازگشت مسافران تهرانی هستیم.

دلیل اینکه چرا ویروس جهش‌یافته غالب شد روشن است بخشی به روزهای منتهی به آخر سال برمی‌گردد که وجود ازدحام‌های مختلف جمعیت و بازارهای پرتراکم و برخی مراسم خانگی موجب شد آثاری داشته باشد این آثار را هفته اول تا روز دهم فروردین دیدیم.  مبتلایان ما در ۱۰ روز اول فروردین مسافر نبودند. اینها در شرایطی بود که تهران جزو اولیه‌ترین مواردی بود که ویروس جهش یافته را ردیابی کردیم. نکته دوم، همه مسئولان نظرشان این بود سفرها حتی‌المقدور انجام نشود چون با ویروس جهش یافته با قدرت سرایت بالا روبه‌رو بودیم و سفرها هم چرخش ویروس را بیشتر می‌کند و هم زمان اینکه ویروس کلاسیک از حالت غالب خارج و ویروس غالب ویروس چموش‌تر باشد، کوتاه می‌شود. دلیل اینکه شمار زیادی از بیماران را در شرایط فعلی در بیمارستان‌ها می‌بینیم آثار سفرهای نوروزی هستند. برخی عوارض به‌شدت موجب افزایش ابتلا شد مثل صف ارزاق که بویژه افراد سالمند بدون فاصله‌گذاری کنار هم ازدحام ایجاد کردند.


با توجه به آمار بالای مبتلایان و فوتی‌های کرونا و اشغال کامل تخت‌های بیمارستانی شما به عنوان فرمانده ستاد مقابله با کرونا پایتخت فکر می‌کنید در این شرایط چطور می‌توان شیوع کووید ۱۹ در تهران را کنترل کرد؟ چه اقداماتی باید در اولویت باشد؟
اولین کاری که پیشنهاد دادیم و البته تنها کوتاه مدت‌ترین روشی که می‌توان انجام داد، انجام لاک‌داون و محدودیت‌های خیلی سختگیرانه است هیچ کاری جز این شدنی نیست اما لاک‌داون به تنهایی نمی‌تواند بیماری را کنترل کند لاک داونی باید صورت بگیرد که پشتش استراتژی نهفته باشد وگرنه ما شهر را تعطیل کنیم اما پشتش هیچ اتفاقی نیفتد ارزشی ندارد. اگر مردم در خانه‌ها بمانند و جمعیت سیال شهر در خانه‌ها مستقر شوند می‌توانیم برنامه‌های بهداشتی را در حوزه «کانتکت تریسینگ» فعال کنیم یعنی اگر بتوانیم تیم‌های عملیاتی را در گام‌های بیماریابی فعال، تقویت کنیم مؤثر است چون شهر شلوغ باشد بیماریابی ارزشی نقش ندارد آن موقع می‌توان بعد از اتمام لاک‌داون حرکتی هم کرده باشیم پیشنهاد ما ترکیب لاک‌داون و سرعت بخشیدن به فرآیند بیماریابی است. البته بیماریابی نیاز به نیروی انسانی کافی و تدارکات و تست‌های مورد لزوم دارد.


رعایت کردن یا رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی چقدر روی شدت شیوع تأثیر می‌گذارد؟ می‌توانیم بگوییم برخی ناهماهنگی‌ها و تناقضات در سیاست‌ها و اجرای پروتکل‌ها باعث بی‌تفاوتی اجتماعی و عادی‌انگاری مردم شده است؟
در پاندمی که بیماری مزمن می‌شود و جنبه فرسایشی می‌گیرد، همیشه خطر حساسیت زدایی وجود دارد. در همه جای دنیا هم مردم خسته شده‌اند و نافرمانی اجتماعی را می‌بینید و برخوردهای خشن بین مردم و پلیس را می‌بینیم. مقدار زیادی نشاط اجتماعی کاهش پیدا کرده مرگ‌ومیر و فوبیا و اضطراب ناشی از بیماری آثار منفی در مردم و همراهی و همگامی مردم دارد، همه سوگوارند.


مشکلات اقتصادی در تهران به چشم می‌خورد بسیاری افراد شغل‌شان را از دست دادند و دغدغه اقتصادی جدی پیدا کردند و برخی افراد دچار بحران‌های اقتصادی جبران‌ناپذیر شدند مثل دستفروشان و کارگران فصلی. انتظار رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی از این افراد شوخی است خیلی از اینها می‌گویند ما از فقر می‌میریم بگذارید از کرونا بمیریم باید پکیج ابعاد روانشناختی و اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شود. البته موافق این هستم که هرگونه تناقضات می‌تواند سرمایه اجتماعی را کاهش دهد مثل برگزاری برخی آزمون‌ها تناقضات زیادی وجود دارد.

منبع: روزنامه ایران برچسب‌ها کرونا شهر تهران پروتکلهای بهداشتی علیرضا زالی مشارکت اجتماعی محدودیت های کرونا

منبع: ایرنا

کلیدواژه: کرونا شهر تهران پروتکلهای بهداشتی کرونا شهر تهران پروتکلهای بهداشتی علیرضا زالی مشارکت اجتماعی محدودیت های کرونا اخبار کنکور ستاد مقابله با کرونا فاصله گذاری اجتماعی نامه های بهداشتی ویروس جهش یافته شیوه نامه ها تست پی سی آر نشان می دهد دستگاه ها پروتکل ها مرگ ومیر لاک داون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۶۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افراد بزرگسال تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس می‌کنند/ ما چطور مریض می‌شویم؟

به گزارش خبرآنلاین،رابرت اکلس پزشک در سال ۱۹۰۹ گفت: «هیچ کاری در زندگی به اندازه بی‌توجهی درباره وضعیت دستانمان برای دیگران خطرناک نیست.» او در نوشتار هفت صفحه‌ای با عنوان «دست‌های کثیف» که در مجله‌ی Dietetic and Hygienic Gazette نیویورک منتشر شد، انگشتان کثیف را عامل مرگ‌بارترین جنایت‌های عصر خواند. به‌گفته‌ی این پزشک ساکن بروکلین، دست انسان که نسبت به گلوله، سم، تصادف قطار و زمین‌لرزه موجب مرگ‌ومیر بیشتری می‌شود، سلاح کشتار جمعی است که پیوسته جان افراد بی‌گناه را می‌گیرد.

زومیت در گزارشی نوشت:اکلس با شواهد فراوانی از پژوهش‌های حوزه باکتری‌شناسی نشان داد کثیفی می‌تواند دست‌ها را به ظرف آزمایشگاهی مملؤ از پاتوژن تبدیل کند. او گفت: «تا وقتی عادت تمیز کردن به‌موقع و مناسب دست‌ها رواج پیدا نکند، رفع این بدبختی انسان امکان‌پذیر نیست.»

هدف اصلی خشم اکلس آشپزی به نام مری مالون معروف به مری حصبه بود که درحال گذراندن حکم انزوای اجباری در نورث برادر آیلند در شهر نیویورک بود.

آن‌طور که مجله‌ی اسمیتسونیان می‌نویسد، مالون در سال ۱۹۰۷ پس از اینکه مشخص شد از سال ۱۹۰۰ منبع شیوع تب حصبه در هفت خانواده بوده است، به‌عنوان تهدیدی برای سلامت عمومی دستگیر شد. شواهد همه گیرشناسی حاکی از آن بود که او غذای مشتریان خود را با دست‌های نشسته آماده می‌کرد. البته مالون این اتهام را نپذیرفت. او بهداشت ضعیف دست‌های خود را انکار نکرد، اما همچنین نتوانست متوجه شود که چگونه می‌توانسته دیگران را آلوده کند. تب حصبه دارای علائم زیادی مانند تب شدید طولانی مدت، سردرد و ناخوشی است ولی مالون هیچ‌یک از این علائم را نشان نمی‌داد.

اگر تب حصبه درمان نشود، در ۳۰ درصد موارد موجب مرگ می‌شود و پیش از ساخت آنتی‌بیوتیک‌ها، در آمریکا سالانه هزاران نفر بر اثر این بیماری جان خود را از دست می‌دادند. فقط انسان‌ها توسط این پاتوژن آلوده می‌شوند و معمولاً آن را ازطریق غذا و آب آلوده به ادرار یا مدفوع پر از سالمونلا به دیگران منتقل می‌کنند.

با توجه به اینکه تجزیه‌وتحلیل‌های آزمایشگاهی مدفوع مالون ثابت کرد پاتوژن عامل حصبه به فراوانی در مدفوع او وجود دارد، انتقال ازطریق دست‌های آلوده احتمالاً روش انتقال بیماری توسط مالون بوده است و او در رفت‌وآمدهای بین توالت و آشپزخانه از صابون استفاده نمی‌کرد.

مالون حتی پس از آزادی در سال ۱۹۱۰ باور نداشت ناقل بدون علامت حصبه است. او به آشپزی ادامه داد و عادت شستن دست‌ها را رعایت نکرد. پس از اینکه افراد بیشتری به دلیل غذاهای آلوده او بیمار شدند و جان باختند، او برای بار دوم در سال ۱۹۱۵ دستگیر شد و با تعیین حکم انزوا برای او، مالون بقیه عمرش را در انزوا سپری کرد.

مری مالون که مطبوعات او را مری حصبه می‌خواندند، در سال ۱۹۰۷ به‌عنوان تهدیدی برای سلامت عمومی دستگیر شد.

داستان مالون درس‌های زیادی به همراه دارد و خطر کثیفی دست‌ها یکی از آنها است. اما حتی امروزه خطرات بیماری‌ها غالباً شامل پاتوژن‌ها و راه‌های انتقالی می‌شود که قادر به تشخیص آنها نیستیم.

مت فریمن ویروس‌شناس در کارگاه آموزشی در سال ۲۰۱۷ به‌خوبی به این موضوع اشاره کرد. از تعدادی از دانشمندان دعوت شده بود تا برای گروهی فیلمسازان سخنرانی کنند و موضوع مت برای فیلم‌های هالیوودی عالی بود: ویروس‌های مرگباری که اخیراً در انسان‌ها ظاهر شده‌اند.

وقتی مت سخنرانی خود را به پایان رساند، یکی از فیلمسازان از او پرسید که درحال‌حاضر چقدر باید نگران این پاتوژن‌ها باشیم. مت به سرعت پاسخ داد: «درحال‌حاضر فوری‌ترین تهدید ما شیوع نوروویروس ازطریق ظرف خوراکی کنار حمام است.» حق با مت بود. در مکان برگزاری جلسه که توسط یکی از سازمان‌های علمی برتر ایالات متحده ترتیب داده شده بود، در مسیر رفت‌وآمد به توالت ظرف حاوی شیرینی روی میز کوچکی وجود داشت.

نورویروس مانند سالمونلا تیفی نوعی پاتوژن روده است که معمولاً ازطریق غذا، آب و سطوح آلوده منتشر می‌شود. این ویروس یکی از علت‌های اصلی گاستروانتریت (که به آنفلوانزای معده نیز شهرت دارد) و بسیار مسری است. یکی از علت‌های مسری بودن شدید ویروس مذکور این است که مقدار کمی از آن می‌تواند موجب عفونت شود. فرد آلوده می‌تواند میلیاردها ذره ریز نوروویروس را در مدفوع و استفراغ خود دفع کند و فقط ۱۸ ذره کافی است تا فرد دیگری را آلوده کند. نورویروس بسیار قابل انتقال است، زیرا به وسیله دست‌ها می‌تواند به همه‌جا برود.

در سال ۲۰۱۰ تیم فوتبال دختران اورگن در تورنمنت خارج از ایالتی در اتاق‌های مشترک هتل حضور داشتند و چندین نفر از اعضای تیم دچار گاستروانتریت حاد شدند. اولین دختری که بیمار شد (که بیمار صفر نامیده می‌شود) از حمامی استفاده کرده بود که در آن کیسه‌ای از خوراکی‌ها وجود داشت. او به کیسه یا محتویات آن دست نزد، اما سطوح آنها را با استفراغ، اسهال و شست‌وشوی توالت آلوده کرد که همه می‌توانند نورویروس‌ها را وارد هوا کنند و زمینه‌ساز انتشار آن شوند. بیمار صفر صبح روز بعد به خانه رفت، اما هم‌تیمی‌هایش خوراکی‌های درون کیسه را خوردند. در عرض ۴۸ ساعت، هفت بازیکن و همراهانشان بیمار شدند.

ناخوشی اغلب نشانه مفیدی از عفونت است که به بیماران و اطرافیان آنها می‌گوید از وی فاصله بگیرند. اما مانند سالمونلا تیفی، عفونت‌های ناشی از نوروویروس هم می‌توانند بدون اینکه علامتی داشته باشند، مسری باشند. افراد بیمار ممکن است قبل از اینکه احساس ناخوشی کنند یا چند هفته پس از احساس بهبودی، ویروس را در مدفوع خود دفع کنند. بنابراین، شستن دست‌ها یکی از ساده‌ترین و موثرترین راه‌ها برای پیشگیری از انتقال بیماری است. قرار دادن خوراکی‌ها دور از سرویس بهداشتی یکی دیگر از روش‌های مؤثر است.

میکروب‌ها و دست‌های ما

بیشتر میکروب‌ها رو و درون بدن انسان ساکنان پایدار، اما بی‌ضرری هستند. میکروب‌های روی دست نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

بسیاری از میکروب‌های روی نوک انگشتان ما فواید مهمی برای سلامتی دارند. برای مثال، یکی از عملکردهای کلیدی میکروبیوم پوست که عمدتاً از باکتری تشکیل شده، مقاومت دربرابر اسید است. این میکروب‌ها با تنظیم اسیدیته پوست، به حفظ سد نفوذناپذیر قوی کمک می‌کنند که مانع از دست رفتن آب و الکترولیت از بدن می‌شود و این امر لازمه زندگی موجودات خشکی‌زی‌ای مانند ما انسان‌ها است. سد پوستی ما همچنین با جلوگیری از نفوذ مواد خارجی مانند پاتوژن‌ها، مواد آلرژی‌زا و مواد شیمیایی به بدن از بیماری‌های عفونی و آلرژی جلوگیری می‌کند.

افراد بزرگسال ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنند

اگرچه بسیاری از میکروب‌هایی که با پوست در تماس قرار می‌گیرند یا روی آن زندگی می‌کنند، در حالت معمول نمی‌توانند موجب عفونت شوند، هر نقصی در پوست مانند بریدگی، خراش، سوختگی یا گازگرفتگی می‌تواند نقطه ورود پاتوژن مهاجم مانند ویروس ابولا یا ویروس زیکا باشد که به‌ترتیب ازطریق خون آلوده پستاندار آلوده یا بزاق آلوده پشه منتقل می‌شوند.

اما موارد مذکور رایج‌ترین راه‌های مشارکت دست‌های ما در انتشار بیماری نیستند. در عوض، دست‌های ما در انتقال غیرمستقیم پاتوژن‌ها بین افراد ازطریق اجسام و سطوح آلوده مهم هستند. این اشیای خطرناک که فومایت نامیده می‌شوند، همه‌جا هستند: تلفن، شیرآلات، دستگیره در، دکمه‌های آسانسور، حوله، ظروف، غذا و موارد دیگر. ما این اشیاء و میکروب‌های روی آنها را همیشه لمس می‌کنیم.

کودکان در جریان بازی در فضای باز می‌توانند بیش از ۶۰۰ بار در ساعت اشیاء و سطوح را لمس کنند. در همین حین، آنها ممکن است دهان خود یا دیگران را حدود ۲۰ بار در ساعت لمس کنند. بزرگسالان هم این کار را زیاد انجام می‌دهند. صرف نظر از سن و جنس، ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنیم. در بیشتر موارد، به‌طور ناخودآگاه به صورت خود دست می‌زنیم، بنابراین اگر فکر می‌کنید استثنا هستید، شاید به آن خاطر باشد که به یاد نمی‌آورید صورت خود را لمس کرده‌اید.

تماس دست با دهان، بینی و چشمان (معروف به منطقه T) پرخطرترین نوع لمس صورت محسوب می‌شود. علت آن است که غشاهای مخاطی که این ساختارها را پوشانده‌اند، می‌توانند به‌عنوان محیط مناسبی برای بیماری‌زایی میکروب‌ها عمل کنند.

مشاهده شده است افراد در مکان‌های عمومی در حدود هشت بار در ساعت منطقه T صورت خود را لمس می‌کنند و این تعداد در کودکان دوبرابر می‌شود. در مطب‌های پزشکی، برخی از کارکنان به همین اندازه صورت خود را لمس می‌کنند، گرچه پزشکان معمولاً کمتر این کار را انجام می‌دهند.

تماس دست با فومایت‌ها و غشاهای مخاطی می‌تواند ترکیب خطرناکی باشد. افراد آلوده به پاتوژن‌ها می‌توانند آنها را در بزاق، مخاط، خون، ادرار و مدفوع و همچنین در ترشحات تنفسی به شکل قطرات و ذرات معلق در هوا دفع کنند. این پاتوژن‌ها می‌توانند به روش‌های مختلف از عطسه انفجاری گرفته تا لمس اتفاقی به فومایت‌ها منتقل شوند. پاتوژن‌ها می‌توانند برای مدت زمان مختلفی از چند ساعت گرفته و در برخی از مواد تا چندین ماه بسته به نوع پاتوژن، نوع فومایت و شرایط محیطی باقی بمانند.

در طول دنیاگیری کووید ۱۹ وقتی اولین توصیه‌های مقامات بهداشتی شامل شستن دست‌ها، پاک کردن سطوح و اجتناب از دست زدن به صورت بود، بسیاری از مردم از این موضوع مطلع شدند.

احتمال انتقال برخی از پاتوژن‌ها ازطریق فومایت‌ها و تماس دست‌به‌دست بیشتر است. این مورد برای برخی از پاتوژن‌های دستگاه گوارش مانند سالمونلا تیفی، نوروویروس و پولیوویروس (ویروس عامل فلج اطفال) صدق می‌کند که معمولاً مسیر انتقال مدفوعی-دهانی را دنبال می‌کنند. باکتری‌های دیگری مانند ویبریو کلرا (باکتری عامل وبا) و اشریشیا کلی (باکتری‌ای که بسته به نوع سویه می‌تواند موجب عفونت‌های مختلفی شود) بیشتر ازطریق آلودگی غذا و آب به مدفوع آلوده منتشر می‌شوند.

انتقال به‌واسطه‌ی فومایت‌ها برای پاتوژن‌های تنفسی مانند راینوویروس که علت اصلی سرماخوردگی است نیز نگران‌کننده به‌نظر می‌رسد. مطالعه‌ای نشان داد حدود ۱۴ درصد از راینوویروس‌های روی انگشتان دست فرد ازطریق دستگیره در یا شیر آب و نیمی از آن ازطریق تماس دست‌به‌دست به فرد دیگر منتقل می‌شود.

مطالعه دیگری نشان داد پس از یک شب اقامت در هتل، بزرگسالان مبتلا به سرماخوردگی ناشی از راینوویروس، حدود ۳۵ درصد از ۱۵۰ موارد آزمایش‌شده مانند خودکار، کلید برق، کنترل از راه دور و تلفن‌ها را آلوده کردند. در یک سوم کارآزمایی‌ها، افراد مورد مطالعه تا ۱۸ ساعت پس از آلوده کردن این سطوح، ویروس را به‌طور غیرمستقیم به نوک انگشتان افراد دیگر منتقل کردند.

بحث نقش دست‌ها در انتقال بیماری‌ها مدت‌ها قبل از مالون وجود داشت. وقتی در سال ۱۸۴۷، ایگناتس زملوایس پزشک مجارستانی مداخلاتی را ابداع کرد که لقب «پدر بهداشت دست» را برای وی به ارمغان آورد، رشته پزشکی در آستانه‌ی انقلابی تازه بود. جراحان به‌تازگی شروع به استفاده از بیهوشی عمومی هنگام عمل روی بیماران کرده بودند که می‌توانستند برای اولین بار بدون اینکه درد بکشند، تحت عمل جراحی قرار گیرند.

بیهوشی برای اولین‌بار در سال ۱۸۴۵ برای زایمان استفاده شد. در آن زمان، مرگ مادرها حین زایمان بسیار رایج بود. به‌طور کلی به ازای هر ۱۰۰۰ نوزاد متولدشده در قرن نوزدهم، ۱۰ مادر جان خود را از دست می‌دادند.

یکی از دلایل اصلی مرگ‌ومیر مادران، سپتی‌سمی مرتبط با زایمان بود که تب نفاسی یا تب پس از زایمان نیز نامیده می‌شود، و بعداً مشخص شد باکتری استرپتوکوک پیوژنز موجب آن می‌شود.

تب نفاسی بین سال‌های ۱۸۴۱ تا ۱۸۴۷ علت ۱۶ درصد از مرگ و میرهای مادران در بیمارستان در وین بود که زملوایس در آنجا کار می‌کرد. اگرچه مادران در یک بخش زنان و زایمان بیمارستان بیشتر از بخش دیگر فوت می‌کردند و زملوایس برآن شد تا علت را پیدا کند. او آمار مرگ‌ومیر بیمارستان را در طول چندین دهه بررسی کرد و متوجه شد نرخ مرگ‌ومیر این دو بخش پس از سال ۱۸۴۱ از هم فاصله گرفته است. در آن زمان، در یکی از بخش‌ها فقط ماماها کار می‌کردند. در بخش دیگر، دانشجویان پزشکی و پزشکان به زایمان مادران کمک می‌کردند و در اتاقی در آن نزدیکی، کالبدشکافی نیز انجام می‌دادند.

پس از اینکه یکی از آسیب شناسان بیمارستان طی لغزیدن چاقوی جراحی حین کالبدشکافی دچار بیماری شبیه تب نفاسی شد، زملوایس متوجه موضوع شد. او با این نتیجه‌گیری که متخصصان زنان و زایمان و دانشجویان پزشکی با آلوده کردن بیماران باردار با ذرات جسد که روی دستانشان بود، آنها را دچار تب نفاسی می‌کردند، پروتکل‌های سختی وضع کرد. همه باید پس از خروج از اتاق کالبد شکافی و قبل از تماس با بیمار، دست‌های خود را با آهک کلردارشده تمیز می‌کردند؛ اما چرا آهک کلردارشده؟ زملوایس فکر نمی‌کرد آب و صابون به اندازه کافی قوی باشد که عوامل بیماری‌زا را پس از کالبدشکافی از روی دست پاک کند و محلول آهک کلریدشده قوی‌ترین محصول مورد استفاده کارکنان بخش نظافت در بیمارستان بود.

۴۷۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888987

دیگر خبرها

  • افراد بزرگسال تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس می‌کنند/ ما چطور مریض می‌شویم؟
  • راز کثیف؛ دستان ما چگونه بیماری‌ها را انتقال می‌دهند؟
  • افزایش میزان استفاده از فضای مجازی در نوروز و ضرورت حفظ امنیت کودکان
  • دستان ما چگونه بیماری‌ها را منتشر می‌کنند؟
  • با تمام امکانات و قوا در کنار مقاومت و مردم مظلوم فلسطین ایستاده‌ایم
  • تشویق ایستاده حاضران در سانتیاگو برنابئو هنگام تعویض لامین یامال در جریان دیدار اسپانیا و برزیل / فیلم
  • ثبت بالاترین رکورد تولید و فروش در تمام تاریخ آریاساسول
  • (تصاویر) تکرار تاریخ؛ شباهت همه گیری آنفلوآنزای اسپانیایی و کرونا
  • تعداد کودکان شیرخوارگاه های استان تهران به زیر ۱۰۰ کودک رسید
  • خودروهای ۴ ساله و بیشتر باید معاینه فنی داشته باشند | جریمه معاینه فنی چقدر شد؟