مشاور رئیس مجلس: راستیآزمانی لغو تحریمها ۳ تا ۶ ماه زمان نیاز دارد/ برجام یک زیرساخت برای مهار ایران است
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۰۰۵۳۵
به گزارش الف به نقل از پايگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، حدود دو هفته است که کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه و چین در وین مشغول مذاکره با هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران هستند تا دربارهی بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهداتش تصمیمگیری کنند. جمهوری اسلامی ایران بهدلیل خروج آمریکا از برجام، مذاکره مستقیم با این کشور را رد کرده و برای بازگشت آمریکا به تعهداتش شروطی را تعیین کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی کموکیف شروط جمهوری اسلامی به گفتوگو با مهدی محمدی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی نشسته است. کسی که در سالهای گذشته سابقهی حضور در مذاکرات هستهای را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر مشاورت رئیس قوه مقننه در امور راهبردی را برعهده دارد.
بهتر است گفتوگو را با شروطی که ایران تعیین کرده است شروع کنیم. جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت آمریکا به برجام چه شروطی تعیین کرده است؟ شروطی که هیئت مذاکرهکنندهی ایرانی در وین مبتنی بر آن با طرفهای اروپایی در حال مذاکرهاند.
ایران همانجور که حضرت آقا فرمودند، برای بازگشت آمریکا به برجام شروطی را معینکرده؛ آمریکاییها از توافق خارج شدند و بعد از اینکه از توافق خارج شدند، خسارات بسیار قابل توجهی به ما وارد کردند. یک برآورد فقط این است که از می ۲۰۱۸ تا الآن چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دیدهایم. ایران بهطور کلی چند شرط اساسی برای پذیرش بازگشت آمریکا به برجام و عضویت مجدد آمریکا در گروه ۱+ ۵ دارد؛ شرط اوّل این است که لغو تحریمها باید بهگونهای انجام شود که انتفاع اقتصادی مدنظر ایران از برجام حاصل شود. ما از برجام نفع اقتصادی نبردیم، بلکه طرف مقابل منافع کاملی را که از برجام انتظار داشت به آن دست پیدا کرد که عبارت بود از محدودشدن برنامهی هستهای ایران به آن ابعادی که در برجام دیده شده بود.
امّا وقتی که ما به تاریخ مراجعه میکنیم، میبینیم که ما از برجام نفعی نبردیم بهویژه در حوزهی اقتصادی. وعدهای که به ایران داده شده بود به تعبیر آقای دکتر سیف، رئیس سابق بانک مرکزی تقریباً هیچ از آن محقق نشد. مسئلهی اوّل برای ایران این است که هر نوع بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها باید بهگونهای باشد که انتفاع اقتصادی پایدار و ملموس و واقعی ایران از برجام را تضمین کند. این مسئلهی اوّل است. شرط دوم این است که همهی تحریمها باید قبل از عمل ایران به تعهداتش برداشته شود.
همهی تحریمها، یعنی تحریمهای پسابرجام و دورهی ترامپ؟
همهی تحریمها، یعنی همه تحریمها؛ ایران هیچ نوعی از تفکیک تحریمها را قبول ندارد. این چیزی که آمریکاییها خودشان اسمش را لیست قرمز، لیست سبز و لیست زرد گذاشتهاند و میگویند یکسری تحریمها را برمیداریم، یکسری را برنمیداریم، یکسری دیگرش قابل مذاکره است. یا حالا شیوههای بیان دیگری هم دارد مثلاً تحریمهای برجامی و غیربرجامی، ترامپی و غیرترامپی. اساساً شرط ایران این است که ما وارد اینجور تفکیکهای عناوین تحریمی نمیشویم. همهی تحریمهایی که مانع انتفاع اقتصادی ایران از برجام بوده باید برداشته شود. حالا اینکه اینها مال دورهی ترامپ است یا دورهی اوباما یا با چه تگ و عنوانهایی و طبق چه قانونی وضعشده، اینکه دستور اجرایی رئیسجمهور است یا قانون کنگره به خودشان مربوط است. اینها به ما ارتباطی ندارد. ابتدا آمریکاییها باید همهی تحریمها را بردارند تا آثار اقتصادی لغو تحریمها برای ایران آشکار شود و ایران آن آثار اقتصادی را راستیآزمایی کند. وقتی این اتفاقات افتاد، ایران آماده خواهد بود که تعهدات هستهای خودش را به وضعیتی که در برجام معلوم شده برگرداند.
معنای این شرط این است که قدم اول را آمریکا باید بردارد!
بله، حتی از این مهمتر فاصلهی زمانی معناداری هم باید بین انجام تعهدات ایران و انجام تعهدات طرف آمریکایی وجود داشته باشد. این فاصلهی زمانی با چند ساعت و چند روز و چند هفته درست نمیشود.
به شروط ایران برگردیم ...
شرط بعدی ایران که بسیار شرط مهمی است، برای ما لغو حقوقی تحریمها کافی نیست. اینکه یک کاغذ به ما بدهند و اسمش را بگذارند فرمان اجرایی رئیسجمهور آمریکا و بگویند طبق این فرمان اجرایی تحریمهای که علیه ایران اعمال شده بود، لغوشده یا تسکین پیداکرده، به درد ما نمیخورد. ما در عمل و بهطور فیزیکی برنامهی هستهایمان را محدود میکنیم، ولی در ازای آن صرفاً یک ورق کاغذ میگیریم. فردای برجام دیدیم که عملاً کاغذ لغو تحریم دست ما بود، ولی نه توانستیم نفت بفروشیم، نه توانستیم کار بانکی کنیم، نه بیمه دادند و نه حملونقلمان برقرار شد. این تعبیر تقریباً هیچ! که آقای سیف گفت مال دورهی ترامپ نیست، مال دورهی اوباماست. مشکل اینکه برجام از لحاظ اقتصادی کار نمیکند، از دورهی ترامپ که شروع نشده!
تنها اتفاق اقتصادی که بعد از توافق افتاد این بود که فروش نفت افزایش پیدا کرد، آن هم ما پولش را نمیتوانستیم بگیریم؛ یعنی نفت ما را میبردند پولش را به ما نمیدادند. در حوزههای اصلی مثل بانک و حملونقل که پیشزمینهی انتفاع اقتصادی ایران بود، هیچ اتفاقی نیفتاد؛ حتی سفارتخانههای ما بعد از برجام نمیتوانستند حساب باز کنند که حقوق دیپلماتهای ایرانی از طریق آن پرداخت شود. با چمدان پول میبردند. اینها همه مربوط به دورهی اوباماست. ما آنچه را که به ازای تعطیلی یا محدودشدن برنامهی هستهای در چهارچوب برجام میپذیریم، انتفاع واقعی اقتصادی است. این را هم ایران راستیآزمایی خواهد کرد.
شرط چهارم ایران این است که همانجور که آنها تعهدات ما را راستیآزمایی میکنند، ما هم تعهدات آنها را راستیآزمایی خواهیم کرد. یک نهاد بینالمللی وجود دارد که تعهدات هستهای ایران راستیآزمایی میکند، امّا نه در برجام و نه اساساً در حقوق بینالملل هیچ مکانیزمی پیشبینی نشده برای اینکه تعهدات طرفی که میخواهد مثلاً تحریمها را بردارد راستیآزمایی شود. این چگونه قرار است راستیآزمایی شود؟ شرطی که ایران معینکرده اهمیتش اینجاست که راستیآزمایی لغو تحریمها توسط ما آن هم راستیآزمایی انتفاع اقتصادی ایران نه راستیآزمایی خودِ لغو تحریمها. یک شرط آخر هم وجود دارد که به نظر من خیلی اهمیت دارد، اینکه ما در این فاصله مذاکرهی مستقیمی با آمریکا انجام نمیدهیم.
این مورد جزو شروط جمهوری اسلامی ایران است؟
بله، این جزو شروط ماست و طرف مقابل هم خیلی اصرار به این کار دارد که حتماً بنشینید با آمریکاییها مستقیم حرفهایتان را بزنید. آمریکاییها هم مصرند. این هم دلیل دارد؛ دلیل اصلیاش این است که اساساً برای آمریکا احیای مذاکرات از احیای برجام مهمتر است. آن چیزی که برای آمریکا اهمیت حیاتی دارد این است که ایران را بنشاند پای میز مذاکره.
راستیآزمایی چه سازوکاری دارد و چقدر طول میکشد؟
فرآیندی که در خود برجام وجود دارد این است که اعضای برجام متقابلاً تعهدات همدیگر را راستیآزمایی میکنند. اگر یک عضو برجام تشخیص داد که یک عضو دیگری به تعهداتش عمل نمیکند، مطابق مادهی ۳۶ اجازه دارد که تعهدات خودش را کاهش بدهد، منتها تجربهی برجام به ما نشان داد که این فرمول کار نمیکند. طرف مقابل عملاً تعهداتش را صفر کرد. اروپاییها همهی تعهدات خودشان را به مکانیزم بیخاصیتی به نام اینستکس کاهش دادند. آمریکاییها هم که اصلاً از توافق خارج شدند؛ یعنی نه فقط به تعهداتشان عمل نکردند، بلکه شروع کردند به مجازاتِ دیگرانی که داشتند به تعهداتشان عمل میکردند. علیه کشورهایی که داشتند به تعهدات برجامیشان عمل میکردند، تحریم وضع کردند. مثلاً شرکتهای چینی را بهدلیل مراوده با ایران تحریم کردند. مراوداتی که در چهارچوب برجام مجاز بود. همین الآن یکی از مطالبات چینیها در مذاکرات وین این است که میگویند شما نه فقط تحریمهای افراد حقیقی و حقوقی ایرانی، بلکه تحریمهایی که علیه شرکتهای چینی وضع کردید را هم باید بردارید.
الآن حرف جدیدی که ایران دارد این است که مفاد مادهی ۳۶ برجام برای تضمین تعهدات کفایت نمیکند و تضمینهای معتبرتری لازم است. مهمترینش هم این است که یک فاصلهی زمانی مناسبی بین اجرای تعهدات دو طرف وجود داشته باشد. چیزی که راستیآزمایی خواهیم کرد این است که آیا میتوانیم به هر «میزان» و به هر «طرفی» که خودمان بخواهیم نفت بفروشیم یا نه؟ اگر توانستیم بفروشیم، آیا میتوانیم پولش را از کانالهای رسمی دریافت کنیم؟ آیا میتوانیم این پول را صرف خرید «هر کالایی» از «هر نقطه جهان» کنیم؟ آیا آن کالا به روش رسمی و مطمئن به ایران حمل خواهد شد؟ آیا دسترسی ایران به زیرساخت بانکی بینالمللی برقرار است یا نه؟ اینها چیزهایی است که ایران راستیآزمایی خواهد کرد. اطمینان از این موضوع هم با ایجاد فاصلهی زمانی بین تعهدات ما و تعهدات آمریکا امکانپذیر است. هیچ فرمول دیگری وجود ندارد.
اوّل آنها باید تعهداتشان را انجام بدهند. بعد یک زمان معقولی باید وجود داشته باشد که ما در آن زمان معقول مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریمها «اثر» و «انتفاع» اقتصادی تولید میکند. حداقل زمان ممکن برای راستیآزمایی اثر اقتصادی لغو تحریمها هم بین سه تا شش ماه است. حداقل سه تا شش ماه زمان لازم خواهد بود برای اینکه ما مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریم دارد در عمل کار میکند و تجارت خارجی ایران برقرار شده است. این تنها فرمول راستیآزمایی معتبر است. درصورتیکه ما مطمئن بشویم اینها به نحو پایدار برقرار است، آنوقت ایران تعهدات هستهای خودش را مجدداً انجام خواهد داد.
در بعضی صحبتها حرف بازگشت همزمان ایران و آمریکا به تعهدات مطرح است ...
در شروطی که ایران گذاشته، اصلاً الگوی همزمانی را قبول ندارد. همزمانی معنیاش این است که ما تعهداتمان را انجام میدهیم و بعد منتظریم آنها تحریمها را بردارند. آنها هم که از الآن گفتند تحریمها را بر نمیدارند، چرا؟ چون با تحریمها کار دارند؛ یعنی میخواهند از تحریمها برای اهداف دیگری استفاده کنند. آمریکاییها میگویند میخواهیم به شرایط ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم؛ یعنی به شرایطی که تازه دولت اوباما تمام شده بود و ترامپ آمده بود سرکار. این یک موضوع مکانیکی نیست. در ایران هم بعضی از مسئولین میگویند که ما میتوانیم مثلاً در چند ساعت یا چند روز به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم. این نوع نگاه مکانیکی به بازگشت طرفین به برجام به منافع کشور خسارت خواهد زد.
بله، ایران میتواند در زمان کوتاهی به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردد. تعهدات ما یکسری تعهدات فنی ملموس است که تعطیل میکنیم و برمیگردیم، ولی آیا وضعیت راهبردی و وضعیت اقتصادی ایران هم به این سادگیها به ژانویهی ۲۰۱۷ برمیگردد؟ این همه تحریمی که آمریکا اعمال کرد، شرکتهایی که اینجا کار میکردند و گذاشتند و رفتند، مجازاتهایی که علیه بانکها اعمال شد، فشارهایی که خزانهداری آمریکا به کشورها و شرکتها و افراد آورد تا با ایران کار نکنند.
اف.ای.تی.اف که الآن خودش یک داستان و مانع جدیدی بر سر راه انتفاع اقتصادی ایران از برجام ایجادکرده، اینطور نیست که ما با فشاردادن یک دکمه به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم. با فشاردادن یک دکمه یا صدور یک فرمان اجرایی از جانب آمریکا، حاج قاسم سلیمانی برنمیگردد. یک تخمین اوّلیه نشان میدهد که ما فقط در حوزهی اقتصادی چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دیدهایم. پس ما زمان لازم داریم، چراکه هم مطمئن شویم آنها به تعهدشان عمل میکنند، هم بتوانیم اثرات اقتصادیاش را راستیآزمایی کنیم و هم زیرساختی که در این فاصله تخریبشده را آرامآرام اصلاح و احیا کنیم. چیزی به نام بازگشت سریع به برجام خلاف منافع ایران است. اینکه آقا فرمودند ما عجله نداریم، منطقش این است. اگر عجله کنیم و فرمولهای بازگشت سریع را مبنای عمل قرار بدهیم عملاً آن چیزی که این وسط ذبح میشود نفع اقتصادی ایران از برجام است.
در بیانات اخیر رهبر انقلاب عبارتی داشتیم به نام فرسایشینشدن مذاکرات. این موضوع در کنار عجلهنداشتن برای بازگشت به برجام چگونه قابل جمع است؟
هدف ما این است که همهی تحریمها برداشته شود و کشور از لحاظ اقتصادی نفع ببرد. این مدت دیگر برای ما ثابت شد که برجام ایرادهای اساسی داشت و باید اینها رفع بشود. حل این مسئله خودش یک زمان معقول نیاز دارد. از این جهت نباید عجله کرد به این معنا که شرایط را برای آمریکاییها آسان کنیم و صرفاً یک کاغذی بگیریم و بگوییم توافق کردیم. این نکته در مذاکرات فعلی باید دقت شود. از سمت دیگر هم نباید اینقدر موضوع را کش داد و فرسایشی کرد که عملاً طرف مقابل افکار عمومی ایران را درگیر کند بدون اینکه امتیازی به ایران بدهد.
ببینید اگر زمان بیش از حد و به نحو غیرمعقول طولانی شود، شرطیسازی در افکار عمومی ایران و در بازارهای اقتصادی و تعاملات رخ میدهد و کشور معطل میماند بدون اینکه ایران عایدی داشته باشد. اگر آسان نگیریم و سفت باشیم و روی منافع کشور پافشاری کنیم، آمریکاییها مایلاند مذاکرات را فرسایشی کنند. ارزیابیشان این است که کسانی در ایران هستند که به کم هم راضی میشوند و بدون اینکه امتیازی بدهند، فقط میخواهند بستر مذاکرات را حفظ کنند برای اینکه افکار عمومی را در داخل ایران بهنوعی شرطی کنند بهویژه با انتخاباتی که ما در پیش داریم. بنابراین، هر دو تا لازم است. هم نباید عجله کرد، هم جلوی فرسایشیشدن را باید گرفت. ضابطهاش هم این هست که ما دنبال منافع واقعی اقتصادی باشیم. حالا این هرچقدر زمان میخواهد اشکالی ندارد.
برفرض که توافقی صورت گرفت و اثرات اقتصادیاش هم ظاهر شد چه تضمینی هست که امریکا دوباره زیر تعهداتش نزند؟
هیچ تضمینی! اساساً هیچ تضمینی در این حوزه قابل خلق هم نیست. اینجا فقط دو مطلب میتواند کمک بکند؛ مطلب اوّل همان چیزی است که حضرت آقا مکرراً فرمودند که بهجای رفع تحریم بهسمت خنثیسازی تحریمها برویم؛ یعنی برویم بهسمت اینکه در داخل کشور از لحاظ اقتصادی دولتی سرکار بیاید و زیرساختهای اقتصادی را بهگونهای قدرتمند کند که حتی اگر تحریمها هیچوقت برداشته نشد یا دوباره برگشت، نتواند اثراتی روی اقتصاد ایران بگذارد.
از نظر مذاکراتی هم فرمولهایی وجود دارد مثل اینکه ما تعهداتمان را موقت ببینیم. مثلاً بگوییم ما تعهدمان در فلان حوزه را تا زمانی انجام میدهیم که روابط بانکی برقرار باشد. هر زمان کوچکترین اخلالی در روابط بانکی یا فروش نفت ایجاد شد بلافاصله اجرای تعهدات هستهایمان را متوقف میکنیم. اگر تعهدات هستهای این شکلی موقت باشند، طرف مقابل هم میداند که ارادهی جدی داریم که اگر او به تعهدش عمل نکرد ما هم بلافاصله تعهدمان را متوقف میکنیم. این ممکن است ضمانت مختصری ایجاد کند که طرفهای مقابل حس کنند هزینهی عدم پایبندی به تعهداتشان بالاست.
لابهلای صحبتهایتان چند بار گریزی به این داشتید که در شرایط فعلی آمریکا به ایران و رضایت او نیاز دارد. بازگشت به برجام یکی از مصادیق این نیاز است، چرا؟ اصلاٌ آمریکا چرا باید به برجام برگردد؟
آمریکاییها نگاهشان به برجام یک نگاه پارادایمیک است. آنها به برجام بهعنوان یک توافق خلع سلاح یا یک توافق صرفاً مرتبط با محدودکردن برنامهی هستهای ایران نگاه نمیکنند. حداقل این تیمی که الآن در آمریکا سر کار است، نگاهش این است که برجام یک پلتفرم و زیرساخت برای مهار ایران در همهی حوزههایی است که آمریکا با آن درگیری استراتژیک دارد. درست است که از موضوع هستهای شروع کرده، ولی برجام این قابلیت را دارد که از طریق گروگانگرفتن انتفاع اقتصادی، ایران را وادار به مذاکره کند، دربارهی همهی آن چیزهایی که آمریکاییها نگرانش هستند. تعبیری که خودشان یک وقتی بهکار برده بودند این بود که گفته بودند این تحریمهایی که ایران را تا اینجا آورده تا هرجای دیگری هم میبرد. پس پردهی کسانی که در واشنگتن نشستهاند و دارند دربارهی ایران تصمیم میگیرند، چنین ذهنیتی است.
ضمن اینکه آنها از لحاظ سیاست داخلی هم یک دعوای بزرگی با جمهوریخواهان دارند. تصورشان این است که این یک بُرد نسبت به تیمی محسوب میشود که آمد و از برجام خارج شد و مثلاً اتحاد دیپلماتیک و سیاسی را که آمریکاییها علیه ایران ایجاد کرده بودند را از بین برد. ضمن اینکه بعد از تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس تصور نمیکردند ارادهی جدی برای اجرای این قانون داشته باشیم. بعد که دیدند ارادهی ایران جدی است و کشور در عالیترین سطح مصمم است این قانون را اجرا کند، نگرانیهای فنی هم به نگرانیهای راهبردی و سیاست داخلیشان اضافه شد. حس کردند ممکن است برنامهی هستهای ایران بهسرعت از آن مرزهای مجازی که در ذهن خودشان وجود دارد عبور کند.
سؤال آخر اینکه تصور عدهای این است که جمهوری اسلامی اصولاً بهدنبال هیچ توافقی نیست ...
صراحتاً عرض میکنم، همانجور که جلوگیری از یک توافق خوب بهخاطر انتخابات یا هر مساله دیکری، یک عمل خائنانه است، به همان میزان تلاش و اصرار بر یک توافق بد بهخاطر انتخابات هم خیانت است. آن چیزی که مهم است، منافع ملت است. الآن دیگر کاملاً روشن است که برجام خلأهای اساسی و مشکلات جدی داشته و باید این مشکلات را حل کنیم. باید بر موضع خودمان پافشاری کنیم.
فکر کنید آمریکاییها دوباره ابزار اسنپ بک به دستشان برگردد؛ یعنی بتوانند ما را تهدید بکنند و بگویند که هر لحظهای که دلشان بخواهد از توافق بیرون میروند و قطعنامههای شورای امنیت را برمیگردانند. واقعاً تصور میکنید که دیگر کسی امتیازی به ما خواهد داد؟ مشخص است که ایران را در گوشهی رینگ اقتصادی میخواهند نگه دارند تا امتیازهای بیشتری بگیرند. پس، اگر فرصتی وجود دارد که به نظر من وجود دارد، این فرصت باید به نحو حداکثری از آن استفاده شود. تمام تحریمها باید برداشته شود؛ انتفاع اقتصادی ایران تضمین شود؛ انتفاع اقتصادی ایران راستیآزمایی شود و درصورتی که برای ما به اثبات رسید ما هم تعهداتمان را انجام میدهیم.
منبع: الف
کلیدواژه: بازگشت آمریکا به برجام انتفاع اقتصادی ایران جمهوری اسلامی ایران ایران راستی آزمایی ی بازگشت آمریکا برنامه ی هسته ای راستی آزمایی تعهدات هسته ای ایران از برجام همه ی تحریم ها تحریم ها تحریم ها فاصله ی زمانی هسته ای ایران ژانویه ی ۲۰۱۷ دوره ی ترامپ لغو تحریم ها آمریکایی ها برای بازگشت طرف مقابل ی اقتصادی یک توافق ی تعهدات برجام یک ی برجام آن چیزی خارج شد ی ایران شرکت ها یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۰۰۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابعاد مهم سفر رئیسجمهور به اسلام آباد
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _سهشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ابعاد مهم سفر رئیسجمهور به اسلام آباد» به سفر روز گذشته رئیس جمهور به کشور پاکستان پرداخت و نوشت: سفر بهنگام رئیس جمهور ایران به پاکستان در شرایط کنونی منطقه حائز وجوه مهمی در زمینه موضوعات اقتصادی و امنیتی است و میتواند ابعاد و پیامدهای مهمی در روند معادلات جاری به دنبال داشته باشد. آقای رئیسی نخستین مقام بلندپایه در سطح رئیس جمهور یک کشور منطقه است که پس از انتخابات اخیر پاکستان و تشکیل دولت جدید، به این کشور سفر کرده است. وجود قرابتهای تاریخی و فرهنگی در کنار پیوندهای عمیق دو کشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی سبب شده تا ایران و پاکستان بتوانند بر مشکلات اخیر برآمده از فعالیت گروههای تروریستی در مرزهای مشترک فائق آیند و زمینه را برای سفر رئیس جمهور ایران به اسلام آباد فراهم کنند.
دولت سیزدهم از زمان آغاز به کار خود در روند پیگیری تقویت سیاست همسایگی، اجرای پروژههای اقتصادی و مرزی گستردهای را با پاکستان کلید زد که زمینه توسعه تجارت مرزی و جذب سرمایهگذاری در استانهای همجوار مرزی را ممکن کرده است. گسترش این همکاری که ناظر بر تمرکز دو کشور بر بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای اقتصادی جریان دارد، باعث شده تا مقامهای دو کشور تکمیل پروژه خط لوله گاز ایران - پاکستان را که تا پیش از این به دلیل تحریمهای ایالات متحده به مدت یک دهه در بلاتکلیفی به سر میبرد، در دستور کار قرار دهند. بیتردید این موضوع از محورهای مهم تبادلات آقای رئیسی در سفر به پاکستان خواهد بود. این در حالی است که یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رابطه دوجانبه تهران و اسلامآباد، وضعیت ژئوپلیتیک کشورهای عربی منطقه است. در این راستا ازسرگیری رابطه ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر مهم منطقه که هر دو با پاکستان رابطه نزدیکی دارند، میتواند سبب کاهش رقابتهای منطقهای و شکلگیری زمینه همگرایی این سه کشور مهم در زمینه تبادلات اقتصادی و انرژی شود.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «همه باید به پلیس در مأموریت عفاف و حجاب کمک کنیم» نوشت: به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای در نشست دیروز شورایعالی قوه قضائیه، ضمن تبیین و تشریح ابعاد و جوانب مختلف مقوله بسیار مهمِ آسیبهای اجتماعی، اظهار داشت: در مقوله عفاف و حجاب، قوانینِ مدوّن و مشخصی از جمله «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر»، «قانون مجازات اسلامی»، «مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی» و… وجود دارد؛ در این قوانین برای هر سه قوه و دستگاههای مختلف، از جمله وزارتخانههای کشور، آموزشوپرورش، آموزش عالی، ارشاد اسلامی و همچنین نهادهای تبلیغاتی و فرهنگی همچون سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات، مأموریتها و وظایفی تعریف شده است؛ به تبع این امر، برای فراجا نیز در قوانین، وظایف و مسئولیتهایی در حوزه عفاف و حجاب مقرر شده است.
محسنی اژهای افزود: قدر مسلم، چنانچه دستگاهی به وظایف قانونی خود در هر حوزهای از جمله عفاف و حجاب، عمل نکرد و یا کم عمل کرد، این امر، رافعِ مسئولیت و وظایف دستگاههای دیگر نیست؛ فیالمثل، پلیس نمیتواند بگوید، چون سایر دستگاههای مسئول در امر اقتصادی و معیشتی و فرهنگی به وظایف خود عمل نکردهاند، پس من هم در مقابله با جرمِ سرقت، به مسئولیت خود عمل نمیکنم.
رئیس دستگاه قضا بیان داشت: همه ما باید به فراجا در کلیه مأموریتهایش از جمله این طرحی که به آن ورود پیدا کرده، کمک کنیم؛ مسئولان قضائی ذیصلاح و دادستانهای ما نیز طبق ضوابط و قانون در این عرصه عمل کنند؛ البته هر جا ایراد و اشکالی وجود داشت حتماً باید در جهت رفع آنها اقدامات مقتضی را ترتیب دهیم؛ فرماندهی انتظامی نیز در این راستا توصیهها و دستورالعملهایی برای نیروهای خود دارند و علاوهبر آن، حفاظت فراجا نیز پیگیری میکند و اگر خطایی رخ دهد، دنبال میکند و اولین بخشی که خطای رخ داده را دنبال میکند، خودِ مجموعه فراجا هستند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خودروساز بی انصاف اشک مردم را درآورد» نوشت: «بازار خودرو صاحب ندارد» این شایعترین گزاره درباره وضعیت بازار خودرو است که از ریزودرشت به آن اذعان دارند، ولی برخی نکتهبینها و نکتهدانها معتقدند این بازار اتفاقاً صاحب دارد، اما اینکه چه کسانی صاحب آن هستند، باید مورد تأمل قرار گیرد. به باور این موشکافان، صاحب بازار خودرو هر کس باشد، حتماً وزارت صمت، شورای رقابت و دیگر نهادهای رسمی مرتبط با خودرو نیست، چه آنکه اگر اینگونه بود و چنین لیاقت و صلاحیتی داشتند، نباید بازار خودرو اینقدر آشفته حال میبود. ریشه موضوع در ناتوانی نهادهای عریض و طویل متولی خودرو است! پیرو افزایش ۲۰۰ میلیون تومانی قیمت نهایی خودروی پژو پارس و تجمع اعتراضی حوالهداران این خودرو در مقابل شورای رقابت، فیلمهایی در فضای مجازی دستبهدست میشود که از عصبانیت و اشک برخی حوالهداران حکایت دارد.
پیشثبتنام خودروها و خلفوعده خودروسازان در تحویل سر موعد خودرو و گرانی قیمت آن، جایگزینی مدل دیگر خودرو یا حذف پیشثبتنام در دقیقه ۹۰ از سوی خودروساز، چالشهایی است که اکثریت قریببه اتفاق مردم با آن دستوپنجه نرم کردهاند و هیچ راهی جز اینکه با این روشهای غیرعادلانه، خودروی داخلی خریداری کنند، ندارند.
عضو سابق هیئت تجدیدنظر شورای رقابت در واکنش به افزایش ۲۰۰ میلیون تومانی قیمت پژو پارس میگوید: واقعاً در تعجبم که چه آپشن (امتیاز خاص) یا قطعهای به این خودرو اضافه شده که یکباره قیمت ۲۰۰ میلیون تومان گران شده است.
تضییع حقوق مصرفکننده در بحث خودرو تا کی باید ادامه داشته باشد تا دولت فکری برای آن کند؟ البته تجمع حوالهداران در مقابل شورای رقابت صرفاً آدرس غلطی بود که به حوالهداران داده شده بود، چراکه در حال حاضر افزایش قیمتهای خودرو فقط در سازمان حمایت زیر نظر وزارت صمت اتفاق میافتد!
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «در دیار اقبال» را برگزید و نوشت: «پاکستان» کشوری پرآوازه است که مظاهر آن برای همه مردم ما آشنا است، تصویر جامعه ایرانی از پاکستان اغلب با محصولاتش گره خورده است؛ «برنج پاکستانی» بر سر سفره اغلب ایرانیها قد کشیده است و «نارنگی پاکستانی» با آن پوست نارنجی جلازدهاش هم پیش از پاییز میهمان سبدهای ما بوده است. پارچه و ادویه هم از همین دست محصولات هستند که مجموعه ذهنی ما را میسازند. در این میان اما برخی رویدادهای جنوب شرق موجب شده است تصویر ایرانیها از پاکستان مخدوش شود. فعالیتهای تروریستی برخی گروهکهای تحت حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی موجب شده است سرعت برقراری ارتباط با کشور همسایه ایران بهرغم ظرفیتهای ویژه دچار عقبماندگی شود. ظرفیتهایی که کشور ۲۳۵ میلیونی پاکستان دارد، میتواند بازار ویژهای برای تولیدکنندگان ایرانی و بخش خصوصی فراهم کند، البته در عدم توسعه روابط ایران و پاکستان صرفاً عوامل تروریستی سرسپرده دخیل نیستند، برای نمونه با وجود اینکه ایران و پاکستان سال ۲۰۱۳ یک قرارداد ۲۵ ساله گازی با یکدیگر امضا کرده بودند اما تحریمها و فشار آمریکا موجب شد این پروژه متوقف شود. حالا پاکستان اعلام کرده است کار ساخت ۸۰ کیلومتر خط لوله گاز پاکستان - ایران را از گوادر آغاز کرده است و در مقابل مقامات آمریکایی نسبت به تحریمهای اقتصادی علیه پاکستان در صورت دریافت گاز از ایران خبر دادهاند. این یعنی دشمن نگران تعمیق روابط ۲ کشور است.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «امتناع طلای سیاه» نوشت: مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی تحریمهای جدیدی برای صادرات نفت ایران به تصویب رساند که قرار است به عنوان بخشی از لایحه کمکهای خارجی آمریکا به اوکراین، اسرائیل و دیگر متحدان این کشور، در چند روز آینده در سنا تصویب شود.
به گزارش اکو ایران، این قانون تحریمها علیه ایران را گسترش میدهد تا بنادر، کشتیها و پالایشگاههای خارجی ای که آگاهانه نفت خام ایران را فرآوری یا ارسال میکنند، در بر بگیرد. این قانون تحریمهای ثانویه را هم بسط خواهد داد تا تمامی معاملات بین مؤسسات مالی چین و بانکهای ایرانی تحریم شده برای خرید نفت و فرآوردههای نفتی را پوشش دهد.
این قانون که قرار است در یک بسته ۹۵ میلیارد دلاری برای کمک به اوکراین، اسرائیل و تایوان گنجانده شود، روز شنبه با ۳۶۰ رأی موافق در برابر ۵۸ رأی مخالف به تصویب رسید. بلومبرگ نوشته است که حدود ۸۰ درصد از حدود ۵.۱ میلیون بشکه صادرات روزانه نفت ایران به پالایشگاههای کوچک مستقل چینی موسوم به «قوری» حمل میشود. این رسانه توضیح داده است که این تحریمها میتواند بر حجم صادرات نفت ایران تأثیر بگذارد و تا ۴.۸ دلار به قیمت هر بشکه نفت خام بیفزاید، این قانون همچنین شامل حق اعمال معافیت توسط جو بایدن، رئیس جمهوری است. جو بایدن ممکن است تصمیم بگیرد که از این اختیار استفاده کند و تأثیر این تحریمها بر قیمتها را خنثی کند اما اگر دونالد ترامپ دوباره کابینه آمریکا را در دست بگیرد، ممکن است این کار را نکند. جانت یلن، وزیر خزانه داری ایالات متحده در ماه اکتبر این تصور رایج را رد کرد که ایالات متحده به عنوان بخشی از تلاشها برای نزدیکی دیپلماتیک با تهران، به تدریج اعمال تحریمها را بر فروش نفت ایران کاهش داده است.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «همکاری تجاری در مرز مشترک» نوشت: ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری روز گذشته برای سفری دوروزه راهی پاکستان شد. رئیسی پیش از ترک تهران به مقصد اسلامآباد هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در تبادلات تجاری و اقتصادی میان دو کشور را از برنامههای این سفر اعلام کرد. در جریان نخستین روز سفر رئیسی به پاکستان ۸ سند همکاری از جمله موافقتنامه همکاریهای امنیتی میان دو کشور به امضا رسید.
سفر رئیسی به پاکستان نخستین سفر خارجی او در سال جدید است. این سفر همچنین نخستین سفر یک مقام بلندپایه خارجی به پاکستان پس از تشکیل دولت جدید در این کشور به نخستوزیری شهباز شریف به شمار میرود. در همین راستا بامداد دیروز، ابراهیم رئیسی در رأس هیأتی عالیرتبه از مقامات اقتصادی و سیاسی، به دعوت رسمی همتای پاکستانی خود با بدرقه محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور عازم سفر مذکور شد. سفری که نخستین سفر یک رئیسجمهور ایران به اسلامآباد پس از ۸ سال محسوب میشود. البته پیش از این رئیسی و شهباز شریف ۲۸ اردیبهشت ماه سال گذشته در نقطه صفر مرزی با یکدیگر دیدار کرده بودند.
در آن دیدار رئیسجمهور ایران و نخستوزیر پاکستان ضمن افتتاح بازارچه مرزی «پیشین» در استان سیستان و بلوچستان، (نخستین بازارچه مرزی مشترک ایران و پاکستان) طی دیداری رسمی در نقطه مرزی «پشین-مند»، پیرامون تقویت همکاریهای تجاری دوجانبه گفتوگو و تبادل نظر کردند. در همین حال سفر رئیسجمهوری به پاکستان سه ماه پس از تنش مرزی میان دو کشور، انجام شده و از همین رو امضای موافقتنامه همکاریهای امنیتی میان دو کشور به عنوان نخستین موافقتنامهای که روز گذشته به امضای دو طرف رسید حائز اهمیت است. دی ماه سال گذشته پس از عملیاتهای متعدد گروهک تروریستی «جیش الظلم» در مناطق مرزی، تنش مرزی بیسابقهای میان دو کشور رخ داد که در نهایت با گفتوگوهای دیپلماتیک حل شد. اما سفر به اسلامآباد بخش نخست سفرهای خارجی رئیسی و هیأت همراهش در سال جدید است و قرار است او روز چهارشنبه در پی دعوت رسمی همتایش به سریلانکا برود.
کد خبر 747075