Web Analytics Made Easy - Statcounter

 

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، در سینما دو دسته کارگردان وجود دارد، آنهایی که خودشان فیلمنامه را می‌نویسند و آنهایی که خودشان نمی‌نویسند. به ندرت پیش می‌آید که کارگردانی جزء هر دو دسته باشد. اما کدامیک کارگردان‌های بهتری هستند؟

 

* فیلمنامه بد، سر صحنه قابل اصلاح نیست

وودی آلن کارگردان مشهور آمریکایی در این باره می‌گوید: منظور از این دسته‌بندی این نیست که یکی بهتر از دیگری است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی که فیلمنامه‌ را خودتان می‌نویسید، چیزی که نصیب شما می‌شود آن است که همیشه به نوعی یک ایده خاص خواهید داشت. بنابراین تماشاچیان از نظر شخصی با چنین کارگردانی بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند.

او تأکید می‌کند: اشتباه است که کاری را شروع کنید که فیلمنامه‌اش ضعیف است یا آماده نیست و فکر می‌کنید «عیبی ندارد سر صحنه درستش می‌کنم». تجربه به من نشان داده اگر فیلمنامه خوبی داشته باشید، هر بلایی که سر فیلمتان بیاورید، همچنان فیلم خوبی خواهید داشت، در حالی که با یک فیلمنامه بد هر قدر هم که از نظر کارگردانی عالی کار کنید، فرق چندانی نخواهد داشت و کارتان بد خواهد شد.

 

* کارگردان برای دل خودش فیلم بسازد، نه تماشاچی

امیر کاستاریکا کارگردان بوسنیایی هم تأکید بر نوشتن فیلمنامه توسط خود کارگردان ندارد. او می‌گوید: آیا فیلمنامه را باید خودتان بنویسید تا مؤلف واقعی فیلم باشید؟ من گمان نمی‌کنم! برعکس معتقدم که اگر تمام حواستان معطوف ساختن فیلم باشد، آزادی عمل بیشتری خواهید داشت، من عموماً فیلمنامه فرد دیگری را اقتباس می‌کنم اما سر صحنه چیزهای زیادی از خودم به آن اضافه می‌کنم که به شکل سیستماتیکی غلبه پیدا می‌کند. فیلمنامه صرفاً یک پایه است، بنیانی است که به آن تکیه می‌کنم تا معماری فیلم را ایجاد کنم.

او تأکید می‌کند کارگردان باید برای دل خودش فیلم بسازد و امید داشته باشد تماشاچی هم آن را دوست داشته باشد: اگر سعی کنید فیلمی برای تماشاچیان بسازید، نمی‌توانید شگفت‌زده‌شان کنید. بدترین اشتباه یک فیلمساز تازه‌کار اعتقاد به عینی بودن هنر سینما است و تنها روش واقعی فیلمساز شدن، نه تنها این است که دارای دیدگاه‌های شخصی باشیم بلکه در هر سطحی آن را به فیلم تحمیل کنیم.

 

* سینمای آمریکا استانداردزده است

اما تاکشی کیتانو بازیگر و کارگردان ژاپنی نظر متفاوتی دارد: عملاً به این دلیل نمی‌فهمم چطور یا کارگردان می‌تواند بر اساس فیلمنامه فرد دیگری که این بسازد، چون سینما چیزی بسیار شخصی است مگر اینکه آنقدر آزادی عمل داشته باشید که فیلمنامه را اقتباس کنید، در این صورت واقعاً فکر می‌کنم که کارگردان باید به طور کامل بر آن مسلط باشد و آن را به طور معنایی به فیلمنامه خودش بدل سازد، یعنی رد پایش در فیلم مشخص باشد.

او همچنین از سینمای استاندارد زده آمریکا انتقاد می‌کند، چرا که در فیلمنامه‌های آن حتماً باید یک قهرمان یا یک خانواده سیاه‌پوست و صحنه‌های غذا خوردن و غیره داشته باشد. کیتانو می‌گوید: این خیلی محدودکننده است اما سینمای آسیا قادر به انجام کاری است که سینمای آمریکا از عهده‌اش بر نمی‌آید، مانند استفاده از زمان. در آسیا ارتباط سالم‌تر و واقعی‌تری با زمان داریم. برای آمریکایی‌ها گذراندن یک زمان خوب یعنی ساختن دیزنی‌لند، در حالی که من این حس را هنوز دارم که یک زمان خوب معادل بازی کردن تنیس روی میز است. نکته آخر این است که پول سبک فرهنگی هر نوع فیلمنامه‌ای را در کنترل دارد که جای دریغ و افسوس است.

 

* حالت ایده‌آل در نگارش فیلنامه چیست

پدرو آلمادووار کارگردان اسپانیایی معتقد است: در ۵۰ سال گذشته چیز عجیبی در سینما رخ داده است. در دوران قدیم کارگردان نیازی نداشت فیلمنامه بنویسد تا بتواند خالق فیلم باشد. به نظر من امروز بین کارگردان‌هایی که دست به قلم دارند و آنهایی که این کار را نمی‌کنند، تفاوت واقعی وجود دارد. برای دوری کردن از این کار، بسیاری از کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند خودشان فیلمنامه بنویسند، هرچند این یک راه‌حل موقت است.

او تصریح می‌کند: ایده‌آلش آن است یک کارگردان، نویسنده‌ای پیدا کند که مثل یک روح در دو بدن باشند، چنین چیزی میان اسکورسیزی و شرایط وجود داشته است.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سینما کارگردان چینی کارگردان ژاپنی کارگردان فرانسوی هالیوود بالیوود امیر کاستاریکا کارگردان آمریکایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۲۱۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خانۀ سپنتا را به موزۀ سینمای اصفهان تبدیل کنید

ایسنا/اصفهان یک پژوهشگر حوزه سینما با بیان اینکه ضرورت معرفی افرادی مانند عبدالحسین سپنتا همچون ضرورت یادگیری و یادآوری تاریخ است، گفت: بهترین کاری که می‌توان دربارۀ خالق اولین فیلم ناطق ایران انجام داد این است که خانۀ سپنتا را به موزه سینمای اصفهان تبدیل کنند.

هشتم فروردین‌ماه، سالروز درگذشت عبدالحسین سپنتا است؛ سپنتایی که سازندۀ فیلم «دختر لر» است و به‌عنوان «اولین فیلم ناطق ایرانی» در تاریخ سینمای ایران ثبت شد. امروز اما ۵۴ سال از درگذشت این هنرمند می‌گذرد و خانه‌اش در خیابان چهارباغ و آرامگاهش در تخت فولاد، تنها مکان‌هایی هستند که می‌توان با گوشۀ چشم عنایتی به آن‌ها از عبدالحسین سپنتا یاد کرد. 

مصطفی حیدری، پژوهشگر حوزه سینما در گفت‌وگو با ایسنا و با اشاره به اینکه علت اهمیت عبدالحسین سپنتا به تاریخ سینمای ایران مرتبط می‌شود، اظهار کرد: سپنتا اولین سازنده فیلم ناطق ایرانی است و البته همگی آثار او مانند «فردوسی»، «شیرین و فرهاد»، «لیلی و مجنون»، به فرهنگ و تاریخ ایران گره می‌خورد. طبیعتاً چون او جزو کسانی است که به‌واسطۀ تجربیاتش در استودیوهای هندوستان، تلاش ویژه‌ای برای صنعتی کردن سینما در ایران داشت. 

او درباره فعالیت سپنتا در حوزه مطبوعات و انتشار روزنامه سپنتا به مدت ۱۰ سال چنین توضیح داد: در حقیقت، عبدالحسین سپنتا در هر رشته‌ای که قرار گرفت عملکرد خوبی داشت؛ برای مثال پس از حضور در اصفهان و فعالیت در زمینه مطبوعات، دغدغه اصفهان به ویژه قشر کارگر را داشت، یعنی انسانی است که در هر موقعیتی که قرار گرفت ایران، اصفهان و آدم‌ها برای او موضوعیت داشتند. 

این پژوهشگر حوزه سینما ادامه داد: به این معنا نبوده است که بگوییم به هر دلیلی که قادر به فیلم‌سازی نبوده، در دسته یا شاخه دیگری فعالیت نداشته است. اساساً بزرگ‌ترین ویژگی سپنتا این است که انسان، شهر، ایران و وطن برای او در هر زمانی مسئله بوده است.

حیدری با اشاره به سرنوشت فیلم‌های سپنتا نیز گفت: متأسفانه به غیر از فیلم «دختر لُر» سایر فیلم‌های او در دسترس نیست و ما تنها به بخش‌های کوتاهی از تعداد اندکی از آن‌ها دسترسی داریم. این نکته نیز لازم به اشاره است که آن‌هایی که با خانواده او در ارتباط بوده‌اند بر این باور هستند که علاقه به حوزه فرهنگ و هنر در این خانواده ریشه‌دار بوده است.

او اضافه کرد: نه تنها فیلم‌های سپنتا بلکه بسیاری فیلم‌های دیگر از آن دوران نیز به خوبی در آرشیوها نگهداری نشده‌اند و متأسفانه به آن‌ها دسترسی نداریم. فقط می‌توانیم از شنیده‌ها حکایت کنیم که سپنتا به شدت، دغدغه تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران اسلامی را داشته و از مصاحبه‌ها و اتمسفر فیلم‌های او می‌توان متوجه شد که چه انسان بزرگی بود و عنوان «پدر سینمای ایران» واقعا برازنده او است. 

حیدری اضافه کرد: کار مهم‌تری که می‌توان انجام داد، پرداختن به خانۀ به جا مانده از او است که متأسفانه بازسازی نشد. بهترین کاری که می‌توان انجام داد این است که خانۀ سپنتا را به موزه سینمای اصفهان تبدیل کنند.

او خاطرنشان کرد:  وقتی   از عبدالحسین سپنتا یاد می‌شود به‌واسطۀ فیلم‌هایش دربارۀ فردوسی و منظومه نظامی نیز صحبت می‌شود که ریشه در هویت ایران و ایرانی دارد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • عبدالله سیدران درگذشت
  • فرید حاجی: سینمای تاثیرگذار از درون فیلم‌ساز جوانه می‌زند نه سینمای کوتاه و بلند
  • عبدالله سیدران از دنیا رفت
  • اهدای یک جایزه ویژه به نویسنده «داستان آمریکایی»
  • چطور پرویز دهداری و سعید پورصمیمی ۴۰ سال بعد به هم رسیدند؟
  • احسان علیخانی هم آمد/ ساخت همزمان «جوکر ۲ »، یک سریال و یک فیلم سینمایی
  • عبدالله سیدران نویسنده بوسنیایی درگذشت
  • «تمساح خونی» در یک روز ٧ میلیارد تومان فروخت
  • خانۀ سپنتا را به موزۀ سینمای اصفهان تبدیل کنید
  • سعید راد در بیمارستان بستری شد؛ بیماری سعید راد چیست؟