خواهیم دید شیطان چه بلاهایی سر انسان می آورد / به خاطر «احضار» پیشنهاد کیمیایی را رد کردم / علت ساخته نشدن «او یک فرشته بود 2»
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۲۹۹۹۰
سریالی که تا به امروز توانسته جای خود را به عنوان سریالی به قول معروف ترسناک در دل مردم باز کند. البته علیرضا افخمی، کارگردان این سریال که به نوعی سرمدار ساخت سریال در این ژانر است امتحان خودش را در سالهای گذشته و با ساخت آثاری چون «او یک فرشته بود» و «اغما» پس داده. امسال هم تا به امروز که «احضار» پربیننده ترین سریال مناسبتی ماه رمضان لقب گرفته و افخمی بار دیگر ثابت کرده که با وجود اما و اگرهای فراوان، ولی همچنان می تواند مخاطب را پای تماشای سریال هایی با مضامین ماورایی-معرفتی بنشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای توکلی، ظاهرا بازی در سریال های ماه رمضانی تجربه خوب و دلچسبی بوده که برای ماه رمضان امسال هم بازی در سریال «احضار» را پذیرفتید؟
سریال های مناسبتی به دلیل شرایط خاص تولید و پخش که مهمتر از همه ضیق وقت در تولید است، آمادگی یک بازیگر را برای بازی می طلبد. من هم البته چند سالی بود که در این سریال ها بازی نداشتم، اما بازی در سریال های ماه رمضانی را سعادتی می دانم که نصیب یک بازیگر می شود. البته بعد از لطف الهی، انرژی ای که از سمت تماشاگر به کارگردان یک مجموعه و عوامل انتخاب بازیگر می رسد هم در این موضوع بی تاثیر نیست. تماشاگر دوست دارد بازیگرانی که در دهه های گذشته برایشان خاطره سازی کرده اند را دوباره در قاب تلویزیون ببیند. مردم هنوز هم سریال هایی مثل «او یک فرشته بود»، «زیرزمین»، «پنج کیلومتر تا بهشت» و... را دوست دارند و دنبال بازیگران آنها در سریال های امروزی می گردند. حتی خیلی ها که در چند سال اخیر که من را می دیدند می پرسیدند؛ تو کجایی! خدا رحمت کند حسن جوهرچی را، بعد از بازی در سریال «او یک فرشته بود» تیم خوبی را شکل داده بودیم که نتیجه اش هم به دل مردم نشست. بعد از آن هر چه به علیرضا افخمی اصرار کردم که سری دوم این سریال را هم بساز، قبول نکرد. نه تنها در مورد این سریال بلکه در مورد هیچکدام از سریال های موفق دیگرش مثل «زیر زمین» و «پنج کیلومتر تا بهشت» هم این پیشنهاد ساخت سری دوم را نپذیرفت.
معمولا دنباله سازی برای فیلم ها و سریال هایی انجام می شود که از کیفیت و جذابیت بالایی برخوردار باشند و سریال های آقای افخمی واجد این ویژگی ها بودند، با این وجود چرا ایشان حاضر به ساخت سری دوم سریال های پرمخاطب شان نشدند؟
علیرضا افخمی نگاه ویژه و خاص به خودش را در سریال سازی دارد. به نظرم مخالفت ایشان به این دلیل است که نمی خواهد شیرینی سری اول یک مجموعه پرمخاطب با ساخت سری دوم آن کمرنگ شود. به عنوان مثال تاثیری که «او یک فرشته بود» در جامعه گذاشته را می خواهد با همان یک سری ماندگار کند. کمااینکه امروز هم می بینیم در شروع هر قسمت از سریال «احضار» چیزی به عنوان "آنچه گذشت" که در واقع مرور اجمالی بر قسمت پیشین سریال است برای مخاطب پخش نمی شود.
درباره ویژگی های نقش حمیدرضا مرادی (ناپدری مائده) در سریال «احضار»، بیشتر توضیح می دهید؟
فعلا نمی توانم راجع به شخصیت خودم در این سریال خیلی توضیح بدهم. اجازه بدهید سریال جلوتر برود، بعدا توضیحی بود در خدمت هستم.
با توجه به اینکه پیشینه تلویزیونی پر و پیمانی دارید، فکر میکنید یک سریال تلویزیونی باید از چه شاخصهها و فاکتورهایی برخوردار باشد تا به جایی برسد که مخاطب هر شب آن را دنبال کند؟
در وهله اول فکر می کنم قصه یک سریال باید نیاز یک جامعه باشد. خاصه در مورد «احضار» می گویم؛ قصه این سریال باظرافت به ارتباطات معرفتی و انسانی در لایه های زیرین جامعه می پردازد. در سریال سازی قلابی که در ابتدای سریال می اندازیم باید بتواند مخاطب را جذب کند. علیرضا افخمی، همان ابتدای سریال «احضار» یک آیه قرآن پیش روی مخاطب قرار می دهد که تمام سریال استنادی است به همان یک آیه و فارغ از تمام ویژگی ها، همین یک ویژگی برای مخاطب جذاب است.
اصولا پرداخت به سوژه های ماورایی را تا چه اندازه نیاز جامعه می دانید؟
خودتان ببینید چه فجایعی تحت عنوان مراسم احضار روح در لایه های زیرین جامعه رخ می دهد. فجایعی که مو را بر تن آدم سیخ می کند. خب، مردم از کجا و چگونه باید متوجه فریب و نیرنگ حاکم بر این مجالس شوند و بفهمند که حضور در این مجالس چه تبعات جبران ناپذیری برایشان دارد؟! ژانر ماورایی، ژانر تازه ای بود که با سریال «او یک فرشته بود» به تلویزیون آمد، اما نگذاشتند که ادامه دار شود و افخمی امسال بعد از چندین سال دوری از تلویزیون دوباره آمده تا با موضوع توجه به عرفانهای کاذب و جلسات احضار روح که با خود جز نابودی خانوادهها و مشکلات روحی و روانی برای افراد شرکتکننده در این جلسات چیزی دیگری به همراه ندارد، جامعه و به خصوص جوان ها را آگاه سازد. تماشاگر ما بارها ثابت کرده که به این ژانر علاقه دارد و متاسفانه این ژانر را حتی در سینمایمان هم نداریم. چرا؟ چون می گویند؛ به خطوط قرمز نباید نزدیک شوید! خب این چه حرفی است؟ تماشاگر باید ناگفته ها و نادیده هایی که سالها نشنیده و ندیده است را بشنود و ببیند تا به آگاهی برسد و فریب نخورد. ما باید این ژانر را در تولیدات تلویزیونی و سینمایی مان داشته باشیم، اما نه به قدری که قبح آن ریخته شود.
اشاره کردید که جای این ژانر در آثار سینمایی و تلویزیونی ما خالی است؛ این حرف شما درست، اما در طی سالیان گذشته، بودند فیلمسازانی که اقدام به ساخت سریال های ماورایی کردند، اما متاسفانه درعمل موفق نشدند و سریال هایشان بیشتر شبیه به ژانر کمدی شد تا ترسناک و به همین خاطر به محبوبیت این ژانر لطمه زد و اصلا نتیجه معکوس هم روی جامعه گذاشت. علیرضا افخمی برای اینکه سریالش «احضار»، دقیقا در ژانر خودش عمل کند چه تدابیری را در نظر گرفت؟
به هر حال عرصه سریال سازی برای همه جای کار دارد و هر کسی می تواند بیاید و برای مردم سریال سازی کند. مردم ما خودشان باهوش هستند و می دانند چه اثری را باید دنبال کنند. افخمی هم جدای از نگاه کارشناسانه ای که به مسائل ماورائی دارد، ظرافت های خودش را در ساخت یک مجموعه دارد. او تماشاگر را می شناسد و بنابراین می داند که چه طور باید سریالش را ارائه دهد تا مخاطب آن را باور کند. اگر تلویزیون امکانات و شرایط لازم به لحاظ مادی و دیگر قضایا را برای سریال سازان کارآزموده ای چون ایشان آماده کنند، قطعا با دقت و بررسی کاملتری یک سریال به نگارش درآمده و به منصه ظهور می رسد.
آقای افخمی برای اینکه بازیگران را بیشتر در حال و هوای فیلم قرار دهد از چه تکنیکی استفاده کرد؟ منظورم این است که برای درک بهتر از این ژانر کتاب یا فیلم خاصی به بازیگران پیشنهاد نداند؟
نگاه و راهنمایی های آقای افخمی به قدری کامل و دقیق است که برای من به شخصه کفایت می کند. بعضا پیش می آید که در گوشم کد یا نکته ای را تذکر می دهد که راهنماست. نه تنها من بلکه به تمام بازیگرانش چه پیشکسوت ها چه جوان های مستعد و پرتلاش این سریال که بار اولشان است مقابل دوربین قرار می گیرند این نکات را یادآور می شود. جزئیاتی که ایشان قدم به قدم در طول کار به بازیگر یادآوری می کنند باعث اتفاقاتی در قصه می شود که از اختیار همگی ما خارج است. از این جهت می گویم که بعد از 50 سال و دو دکترای هنری، اما سر کار ایشان مثل بچه ای هستم که تازه سر کار آمده است.
در قسمت های پایانی سریال چقدر شاهد صحنههای ترسناک و اتفاقات عجیب هستیم؟
کمی صبر و شکیبایی داشته باشید که خودتان قصه ببینید. در قسمت های بعدی اتفاقاتی که نباید بیافتد، می افتد و می بینید که شیطان چه بلاهایی سر انسان می افتد. بدیهی است که پیر و جوان علاقه دارند که مثلا کسی دستشان را ببیند و آینده شان را پیشگویی کند. آینده ای که هیچکس از آن خبر ندارد، اما جوان های ما به دلیل تجربه کمتری که دارند بیشتر در معرض خطر این دکان های فریبکارانه هستند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
در این یکسال و اندی که از شیوع کرونا می گذرد پیشنهادهای زیادی داشتم. یکی از پیشنهادتم هم بازی در فیلم آخر مسعود کیمیایی بود که به خاطر بازی در «احضار» آن را رد کردم. حتی در زمان استراحتم هم می توانستم بروم فیلم آقای کیمیایی را بازی کنم، اما نرفتم. چون باید گریمم را تغییر می دادم. جدای از این برای ایفای نقش اول دو سریال با من تماس گرفتند که به دلیل تعهداتی که برای «احضار» داشتم به هر دو جواب منفی دادم. فقط و فقط به دلیل سریال «احضار» و مفاهیمی که در این سریال نهفته است و نگاهی که کارگردان به مسئله مهمی چون احضار روح دارد. افخمی جنس بازی من را می شناسد و متقابلا من هم قلم و خواسته او را از بازیگر می فهمم. به همین خاطر است که بارها با هم همکاری داشتیم و من بدون هیچ چون و چرایی بازی در کارهایش را می پذیرم.
و در پایان تا به امروز نظر مخاطبان را در مورد سریال «احضار» چطور ارزیابی می کنید؟
مخاطب امروز با مخاطب گذشته خیلی فرق کرده. با این وجود وقتی مردم را در خیابان می بینم واکنشی بسیار مثبت نسبت به این سریال دارند و سوال هایی برایشان مطرح شده که اتفاقا منظور از ساخت این سریال ایجاد چنین سوال هایی در ذهن مردم است. که مردم فکر کنند و درست را از غلط تشخیص بدهند. فکر کنند که به دام کسانی نیافتند که با حرف هایشان ممکن است مسیر زندگی شان را تغییر دهند. ما تمام زحمت مان را کشیدیم ، امیدوارم مقبول بیافتد و در نهایت لازم می دانم به آقای جواد رمضانی نژاد، مدیر سیمافیلم تبریک ویژه عرض کنم بابت اهتمام و جسارتی که برای تولید این سریال کشیدند. منبع: ساناز قنبری - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: احضار علیرضا افخمی رضا توکلی ژانر ماورایی روح شیطان ماه رمضان سریال های مناسبتی شبکه یک سیمافیلم او یک فرشته بازی در سریال علیرضا افخمی سریال سازی سریال ها ساخت سری سری دوم یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۲۹۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتفاق عجیب در قسمت آخر «گناه فرشته»
همشهری آنلاین نوشت: مشکل پایان بندی البته منحصر به «گناه فرشته» نیست و بسیاری از سریالهای ایرانی با سندروم قسمت پایانی مواجه هستند. حتی میتوان پا را فراتر گذاشت و این مسئله را مشکلی جهانی دانست. سریال «لاست» به عنوان یکی از اولین مجموعههای خارجی که در ایران خارج از فضای رسمی دیده شد، یکی از نمونههای مثال زدنی، پایانی است که برای تماشاگر حکم دوش آب سرد را داشت.
در مورد سریالهای ایرانی هم که مثالها پرتعدادند. از «قورباغه» تا «آقازاده» میتوان به عنوان نمونههایی که نویسنده و کارگردان در یافتن پایان مناسب ناتوان مانده اند نام برد. در مورد «گناه فرشته»، اما مشکل روایت از همان قسمتهای اولیه مشهود بود و به مرور نویسنده و کارگردان با وارد کردن رخدادها و شخصیتها و حتی دامن زدن به جنجال ها، کوشید تا مخاطبان را با تمهید شوکه کردن همراه کند.
مهم ترینش شاید شکل گیری رابط عاطفی میان حامد شخصیت وکیل و فرشته موکلش باشد که به شکلی عجیب به ازدواج هم منجر شد. رابطهای که مقدمه چینی مناسبی هم نداشت و البته این را میشود کنار انبوه واکنشهای ضد و نقیض شخصیتها در طول سریال گذاشت که فاقد منطق دراماتیک بودند.
گره افکنی بدون گره گشاییدر سریال «گناه فرشته» تا دلتان بخواهد گره افکنی وجود داشت. سازندگان سریال هر جا که لازم میدیدند شخصیت و رخداد وارد ماجرا میکردند ولی خیلی ضرورتی نمیدیدند که تماشاگران را باید آنچه به تصویر کشیده میشد قانع شان کنند. مشکل اصلی از پلات اصلی داستان شروع میشد و به کلیت اثر تسری مییافت.
از کینهای ۱۴ ساله که با شرطی عجیب، مسکوت ماندنش توجیه میشد تا بهانهای برای ارتکاب قتل و گرفتار شدن فرشته یافته شود. میان شخصیتهای پریشان احوال سریال، شخصیت عماد، به واسطه اهمیتش جلوه منحصر به فردی داشت و شیوه کشته شدنش یکی از رخدادهایی بود که در قسمت آخر تماشاگر را حیرت زده میکرد. شخصیتی که گویی گنگ بودن را از بسیاری از شخصیتهای دیگر سریال به ارث برده بود، خیلی راحت با نوشیدن چای مسموم، قصه اش کوتاه میشد.
«سال بلوا»ی عباس معروفی چه ربطی به «گناه فرشته» داشت؟یکی از ویژگیهای سریال «گناه فرشته» ارجاعات بی دلیلش به فیلم، سریال، شخصیتی داستانی یا اثری ادبی بود. در قسمت پایانی، این رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی بود که با تاکیدهای فراوان کارگردان چنین نقشی را ایفا میکرد. رمز گشایی از ربط سریال حامد عنقا به رمان عباس معروفی را هم باید جزو یکی از ماموریتهای غیر ممکن «گناه فرشته» برای مخاطبانی دانست که تا قسمت پایانی آن را دنبال کرده بودند.
تخصص: طرح پرسشهای بی پاسخپرسشهای زیادی در طول سریال مطرح میشود که سازندگان سریال در طول کار آن را به فراموشی سپرده و یا به شکلی غیر منطقی به آن پاسخ میدهند. به عنوان آفت کلی میتوان به رفتارهای شخصیتها اشاره کرد که در مواردی هر کنش و واکنش شان جای پاسخ گویی به انتظاری که در مخاطب برانگیخته شده، تنها به آشفتگی و بی منطقیهای حاکم بر اثر دامن میزدند.
از این جهت سریال «گناه فرشته» یکی از مثال زدنیترین سریالهای سالهای اخیر است. مجموعهای که در مورد نیروهایی که گوی ماورایی هستند، بیش از هر مجموعه دیگری حساب بازکرده بود تا هر بی منطقیای را به نوعی توجیه کند و جبرگرایی اش هم که خود داستانی است. در این زمینهها کامنتهای تماشاگران سریال خواندنی است.
tags # سریال گناه فرشته سایر اخبار (تصاویر) عجیبترین موجودات دریایی جهان؛ از شیطان دریایی تا ماهی خونآشام! حقایقی عجیب درباره اژدهای کومودو؛ از بچهداری بدون جفتگیری تا شنیدن بوی خون از ۴ کیلومتری! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسانهای اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟!