Web Analytics Made Easy - Statcounter

در زندان شهرری کودکان زیر 4 سال با مادران شان زندگی می کنند این کودکان در بند مادران به زندگی خود ادامه می دهند.در میان زنان زندانی زنی در اسارت بند است که شغل خود را رحم اجاره ای معرفی می کند و می گوید تا کنون زندگی از هم پاشیده 2 خانواده بدون بچه را نجات داده است.

دربند مادران آنچه اهمیت دارد داشتن فرزند همراه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نه جرمی که مادر مرتکب شده! ۳ تا ۴ درصد زندانیان کشورمان زن هستند و ۶۴ درصد آنان متأهل و ۷۰ درصد آنان زیر ۴۰ سال، با این حساب‌ و کتاب می‌توان تخمین زد که تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از زنان مجرمی که محکومیت خود را در زندان می‌گذرانند مادر هستند، مادران جوانی که فرزندان زیر ۷ سال دارند، اما اغلب نقش مادری آن‌ها در زندان‌ها گم می‌شود.

حتی برخی مادرها حاضر نیستند فرزندانشان را در وقت ملاقات زندان ببینند و آن‌ها را به بستگان خود می سپرند و نقش مادری آن‌ها در دوران محکومیتشان تنها به یک خاطره تبدیل می‌شود؛ اما گروه دیگری از مادران هستند که مادری‌شان در زندان بسیار پررنگ‌تر می‌شود و آن‌ ها همان‌هایی هستند که کودکشان را در زندان به چنگ و دندان می‌کشند و شاید هم کودکانشان را فراموش می‌کنند.

طبق قانون زندانی‌های جرائم مالی، کیفری، امنیتی، سرقتی، قتل از یکدیگر جدا می‌شوند و دربندهای مختص به خودشان زندانی می‌شوند، اما مادران همراه با فرزند، برای امنیت بیشتر روحی و روانی فرزندانشان، هر جرمی که مرتکب شده باشند در «بند مادران» نگه‌داری می‌شوند.

این روزها دربند مادران چه می‌گذرد؟

ندامتگاه یا زندان زنان پایتخت در جنوبی‌ترین حاشیه شهر تهران قرارگرفته است. جایی نرسیده به شهر قرچک و در انتهای جاده ورامین. تا چشم کار می‌کند زمین‌های خاکی و نیزارهای اطراف به استقبال می‌آیند. همین محوطه، تجسمی است از زندگی زنانی که در جاده‌های سخت زندگی محکوم‌به ماندن شده‌اند. محکوم‌به ماندن پشت میله‌های زندان در محدوده‌ای که پرنده هم پر نمی‌زند.

درست وقتی رسیده‌ایم که زنی دستبند به دست همراه با افسرنگهبان جلوی در ورودی زندان ایستاده است. نگهبان پشت در، بدون اینکه اهرم قفل در را باز کند از پشت همان دریچه کوچک نگاهی به بیرون می‌اندازد. مشخصات را می‌پرسد. برای کسب اجازه و باز کردن در، هماهنگی‌های لازم را انجام می‌دهد. زن مجرم اطرافش را زیرچشمی می‌پاید همان‌طور که ایستاده سرش را به در نزدیک می‌کند تا نگاهش به آدم‌های اطرافش گره نخورد. زن اولین لحظه‌های ورود به دوران محکومیتش را می‌گذراند و خدا می‌داند که قرار است چند روز، چند ماه یا چند سال را پشت این میله‌ها و دیوارها بماند. انگار که دل کنده باشد از بیرون زندان؛ اما نه! به‌محض اینکه نگهبان در را باز می‌کند زن برمی‌گردد و قبل از اینکه پایش را آن‌سوی در بگذارد. چشمش را می‌دوزد به انتهای بیابان به‌جایی که هر چه چشم کار می‌کند نه دیواری هست و نه جنبنده‌ای.

قرنطینه، مادر، رحم اجاره‌ای

با پاسخ دادن به چند سؤال از اولین گیت می‌گذریم. وارد حیاط زندان می‌شویم و بعد وارد ساختمان بزرگ مستطیلی شکل کش‌دار که هر چه می‌رویم تمام نمی‌شود. اولین ورودی اتاق‌های قرنطینه است با حداقل ۸ اتاق هرکدام از زندانی‌ها بعدازاینکه در بهداری معاینه کامل می‌شوند به اینجا می‌آیند. خانمی که جلوی در نشسته می‌گوید: زندانی‌ها بین ۷ تا ۱۴ روز در قرنطینه می‌مانند. در هر اتاق حدود ۱۲ متری ۲ تا ۳ نفر هستند. هنوز یک‌قدم داخل قرنطینه نگذاشتم که خانمی جلو می‌آید. حدود ۳۲ ساله به نظر می‌رسد بی‌تاب است. نگهبان می‌گوید ۴ روز است که به قرنطینه آمده هر فردی که وارد می‌شود به التماس جلو می‌رود نگران پسر ۴ ساله‌اش است.

تصور می‌کند که مددکارم می‌گوید: «پسر ۴ ساله دارم ۴ روز است که ندیدمش نمی دونم چه حالی داره. اون تا به‌ حال یک‌ شب هم بدون من نخوابیده. لعنت به من یکی از دوستانم را در خانه استیجاری‌ام پناه دادم. سرکار که می‌رفتم در خانه من تجارت غیر شرع راه انداخته بود او را که گرفتند من هم شریک جرم شدم چون در خانه من بود. خانواده‌اش برای او سند گذاشتند و او حالا بیرون از زندان است و من این‌طور بدبخت رفاقت شدم. پسرم از ندیدن من دق می‌کند تو را به خدا برای من کاری بکنید»

بازهم دغدغه مادرانه گریبان این زن را گرفته است. می‌پرسم همسرت کجاست؟ شغلت چیست؟ پاسخ می‌دهد: «از همسرم جدا شدم من شغل شریفی دارم» کمی مکث می‌کند و بازمی‌گوید: «تخمک اهدایی می‌دهم برای زنانی که باردار نمی‌شوند. تا به‌ حال سه بار تخمک اهدا کردم. البته پولش را گرفته‌ام دومرتبه رحم اجاره‌ ای بوده‌ام و دو کودک را به خانواده‌ای دادم که زندگی‌شان پا برجا بماند من شغل شریفی دارم.

درست است که خودم کانون گرم خانواده‌ای ندارم؛ اما خیلی خوشحال می‌شوم می‌بینم که با نگهداری از جنین یک خانواده در بطنم بنیان یک خانواده استوار می‌ماند این‌ها را می‌گوید و باز با ناله تکرار می‌کند: «تو را به خدا به داد من و پسرم برسید. پسرم سن و سالی ندارد و به من خیلی وابسته است. من هیچ خلافی نداشته‌ام من هیچ سابقه‌ای ندارم.» این تناقض‌ها چطور می‌تواند کنار هم جمع شود. تناقض روزگار زنی که به خاطر فقر رحمش را اجاره می‌دهد خوشحال است که خانواده‌ای از هم نپاشیده و حالا مادری خودش لبه تیغ رفته و خانواده‌ای که ندارد.

زنان زندانی دربندهای مختلف

بعد از قرنطینه نوبت به ورودی در دیگری می‌رسد که همه زندانی‌ها در این ساختمان قرار دارند. سمت راست بندهای سرقتی امنیتی مالی و... ردیف شده‌اند. و سمت چپ ساختمان نماز. سالن ورزش و ساختمان‌های اداری است. زنان زندانی آزاد در سالن رفت‌وآمد می‌کنند بالباس‌های رنگی انگار هر زندانی به سلیقه خودش لباس می‌پوشد.

جوان‌ترها خوش‌پوش‌ترند و سن و سال دارترها بلوزهای بلندتری بر تن دارند. همه آن‌ها را پشت سر می‌گزاریم. بازهم در انتهای ساختمان در دیگری است که آن را از بقیه بندها جدا می‌کند.

پشت این در بزرگ آهنی بند «مادران» است. از بقیه زندان جداشده چون در کنار این زندانی‌ها کودکانی هستند که باید از آن‌ها مراقب کرد.

بند مادران یا خنده‌های کودکانه

بازهم دری کوچک، بازهم دریچه روی در، زن جوان بدون اینکه در را باز کند از آن‌سوی دریچه نگاهی به بیرون می‌اندازد مددکار را می‌شناسد. به‌سرعت در را باز می‌کند هنوز کفش‌هایمان را درنیاوردیم که دختربچه‌ها و پسربچه‌ها که همه زیر ۴ سال هستند به استقبال می‌آیند. انگار بچه‌ها هم‌دلشان لک‌زده باشد برای دیدن آدم‌های جدید.

غریبی نمی‌کنند. «علی‌رضا» بغل باز می‌کند که در آغوش یکی از مهمان برود. همین اتفاق باعث خنده همه می‌شود و جو سنگین را می‌شکند. با یک نگاه می‌توان تشخیص داد که حدود ۶ کودک دربند هستند که می‌توانند راه بروند و ۴ کودک دیگر که هنوز نوزاد هستند. بزرگ‌ترین کودک این بند دخترکی است به نام «گندم»، ۴ ساله است. از موهای قرمز و نارنجی‌اش به‌سرعت می‌توان تشخیص داد که دختر کدام‌یکی از زندانی‌ها است. گندم بی‌آنکه جمله‌ای بگوید حلقه ورزشی را برمی‌دارد و پشت به تلویزیون شروع می‌کند به حلقه زدن دور کمرش. یکی از خانم‌ها برایش می‌شمرد. یک، دو، سه همین‌طور می‌رود تا بیست؛ اما حلقه دور کمر گندم همچنان می‌چرخد و نمی‌افتد. بازهم خنده مادرها.

غصه گندم مادر را می‌کشد

یکی می‌گوید؛ گندم امروز رکورد شکستی چرا حلقه‌ات نمی‌افتد؟ مادر گندم؛ اما همچنان ساکت ایستاده. یکی از زندانی‌ها زیر گوشم می‌گوید: «مادر گندم خیلی اضطراب دارد هر وقت در زندان باز می‌شود نگران است که نکند گندم را از زندان ببرند او به گندم خیلی وابسته است. بیشتر مادرهایی که بچه‌دارند به‌محض اینکه کودکانشان دوساله می‌شوند انگار آتش‌به‌جانشان می‌افتد.

در هر فرورفتگی از راهرو ۴ تخت دوطبقه با پرده‌های صورتی قرارگرفته است. دریکی از همین اتاقک‌ها چند زن جوان دورهم نشسته‌اند خوب که نگاه می‌کنم سه نفر از آن‌ها باردارند.

«ندا» زنی که سن بارداری‌اش از همه بیشتر به نظر می‌رسد می‌گوید: «ماه آخر بارداری هستم حدود سه هفته دیگر زایمان می‌کنم

می‌پرسم کجا زایمان می‌کنید: در بیمارستان اکبرآبادی. ما را می‌برند به این بیمارستان.

یکی دیگر از زنان باردار می‌گوید: «من هفت ماه ام. بچه‌ام پسر است.» این را که می‌گوید سیل اشک می‌دود روی گونه‌هایش و ادامه می‌دهد: «هنوز بچه من به دنیا نیامده زندانی‌شده. خدا من را بکشد که از الآن شرمنده بچه‌ام هستم.»

زن جوانی که در زندان مادر شد

خانم جوانی ایستاده و آرنجش را بر لبه تخت تکیه زده، ۲۲ سال بیشتر ندارد. بی‌قرار است. خانم‌های باردار که حرف می‌زنند عصبی‌تر می‌شود. مرتب گوشه لبش را می‌جود. می‌خواهد چیزی بگوید. اصلاً می‌خواهد دعوا کند. فریاد بزند. نگاهش نمی‌کنم که بهانه‌ای به دستش ندهم. مرتب این پا و آن پا می‌کند. پسربچه ۶ ماهه روی پای یکی از زن‌ها تاب می‌خورد.

می‌پرسم: مامان این پسربچه کیه؟

دختر جوان عصبی، انگار فرصت حرف زدن پیداکرده باشد می‌گوید: «من. حرفی دارید!»

می‌پرسم: «در زندان متولدشده؟ همان‌طور که صدایش را کلفت‌تر می‌کند می‌گوید: بله واسه چی می‌پرسی؟»

می‌پرسم: «سخت بود؟»

جواب می‌دهد: «نه راحت بود! معلومه که سخت بود.»

می‌پرسم: «روزهای اول که به دنیا آمده بود کسی کمکت می‌کرد؟»

می‌گوید: «کمک؟ دلت خوشه خانم! می‌گفتن ساکتش کن! اعصاب نداریم. الآن که می‌بینی بغلش کردن چون بچه‌ام شیرین شده! خوب سوالاتون تموم شد؟»

همان‌طور با سینه‌ای جلو داده و عصبی اطراف را نگاه می‌کند. دست‌هایش را به کمرش گذاشته انگار از آدم و عالم طلبکار است.

می‌پرسم: «همسرت چی؟ دلت برای او تنگ نشده؟ دلت نمی‌خواهد کنار هم باشید؟

با شنیدن این سؤال‌ها دستانش از کمر می‌افتد. اشک می‌دود در چشمانی که تا چند دقیقه پیش پر از کینه بود و با همه دعوا داشت. سرش را می‌چرخاند تا هم‌بندی‌ها اشک‌هایش را که مثل سیل روانه شده را نبینند. با همان صدای بغض‌آلود می‌گوید: «کاش هیچ‌وقت ازدواج‌نکرده بودم. کاش هیچ‌وقت عاشق نشده بودم. کاش هیچ‌وقت همسرم نبود.»

خم می‌شود پسرک را از روی پای زن برمی‌دارد و می‌خزد روی تختش و پرده‌ها را می‌کشد تا نه! ما او را ببینیم و نه او ما را ببیند.

زندان بر سر بچه‌ها آوار می‌شود

مددکار می‌گوید: اینجا مادران متفاوتی داریم در بخشی از ساعت‌های روز بچه‌ها را به مهدکودک می‌بریم برای اینکه بچه‌ها آموزش ببینند و علاوه بر آن مادران را عصبی نکنند. این مادران اغلبشان عصبی هستند و مرتب زیر نظر مشاوره درمان می‌شوند. علاوه بر مادرانی که بسیار مادران خوبی هستند. ما اینجا مادرانی را داریم که کودکانشان را طعمه می‌کنند و از مددکارها باج می‌گیرند. به‌راحتی می‌گویند اگر خواسته من اجابت نشود کودکم را کتک می‌زنم. با خلق‌های متفاوتی دربند مادران زندانی هستند. اینجا مسئولیت ما دوچندان است ما باید مراقب بچه‌ها هم باشیم..

قانونی که با نظر رئیس زندان اعمال می‌شود

«طبق تبصره یک ماده ۶۹ آیین‌نامه، محکومان و متهمان زن می‌توانند اطفال خود را تا سن دو سال تمام به همراه خود در زندان داشته باشند.» این را «صغری خدادادی» رئیس ندامتگاه زنان می‌گوید و ادامه می‌دهد: «یکی از دغدغه‌های من حمایت از مادران همراه با فرزند است. یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا جدا کردن مادر از فرزندش است. من تلاشم را می‌کنم که بر اساس رفتار زندانی کمک کنم که مادر و کودک در شرایط بهتری باشند. در شرایطی که مادر خلق‌وخوی خوبی نداشته باشد و به کودک آسیب بزند و در ضمن هیچ اقوامی بیرون از زندان نداشته باشد. تنها یک راهکار می‌ماند که کودک را به سازمان بهزیستی تحویل دهیم. طبق قانون، سازمان بهزیستی باید مسئولیت آن‌ها را بپذیرد.»

قانون ۷ سالگی در زندان زنان شهرری

خدادادی با اشاره به اهمیت ارتباط مادر و فرزند در زندان می‌گوید: «در شرایطی که کودک می‌تواند تنها تا دوسالگی در زندان باشد. این جدایی باعث می‌شود که مادران از فرزندان دور باشند و با توجه به اهمیت دوران کودکی که در مرحله شکل‌گیری شخصیت و تربیتی هستند، فاصله فیزیکی بین مادر و فرزند مشکلاتی را به بار می‌آورد. در این موارد رئیس زندان می‌تواند تصمیم بگیرد تا فرزندان زندانی‌ها تا سن قبل از رسیدن به مدرسه در زندان بمانند طبق نظر بنده کودک می‌تواند تا ۷ سالگی در زندان بماند البته اگر همه شرایط مادر مطلوب باشد. هرچند در حال حاضر هیچ کودکی نداریم که به این سن رسیده باشد و بالاترین سن کودک ما ۴ ساله است. یکی از راهکارهای دیگر برای حمایت از مادران دارای فرزند استفاده از مهدکودکی است که در محوطه زندان قرارگرفته است. کودکان که به سن ۶ ماهگی می‌رسند در ساعتی از روز به مهدکودک سپرده می‌شوند تا مادر بتواند استراحت کند و کودک نیز بتواند استقلال روحی را تجربه کند. جدا کردن مادر و کودک در ساعاتی از روز باعث می‌شود مادران محبت بیشتری به فرزند خود پیدا کنند.

تسهیل قوانین برای زنان زندانی

خدادادی با اشاره به تسهیل قوانین می‌گوید: «قوه قضائیه و قانون رویکردهایی اعم از تسهیل خروج مادران از زندان، مجازات جایگزین حبس و ترمیمی را اعمال می‌کند و این شرایط را بهتر کرده است.»

خدادادی می‌گوید: «افزایش مرخصی برای زنان با کودکان به‌منظور ارتباط بیشتر با خانواده، قرار دادن مادران با شرایط و جرم‌های یکسان در یک اتاق، فراهم کردن تغذیه سالم، انجام جلسات روان‌شناسی و مشاوره‌ای و تقویت باورهای دینی ازجمله مواردی است که تا حدودی تحمل شرایط را برای مادران آسان می‌کند.»

تخفیفی برای زنان ، آن‌ها مادر هستند

یکی از موضوعاتی که امروز در جامعه با آن مواجه هستیم، موضوع ارتکاب جرائم و به‌تبع آن مجازاتی است که هم برای زنان و هم برای مردان به‌صورت یکسان در نظر گرفته می‌شود. در بین زنان عده‌ای هستند که فرزندان کوچک دارند و چه‌بسا در زندان دوره بارداری‌شان را طی می‌کنند. آنچه مهم است این‌که در قوانین ما تخفیف در نظر گرفته‌شده برای این مادران بسیار ضعیف اعمال می‌شود. یعنی اگر کسی مرتکب سرقتی شد که باید به زندان برود فرقی نمی‌کند که زن باشد یا مرد و بچه داشته باشد یا نداشته باشد، در کشورهای دیگر هم‌چنین وضعیتی تقریباً وجود دارد.

«حسین مهدوی» مشاور و روان‌درمانگر داوطلب مرکز خدمات اجتماعی و مراقبت پس از خروج سازمان زندان‌های تهران درباره مادران و کودکان همراه با مادر زندانی می‌گوید: «از قرار معلوم هیچ معیار واحد و مشخص بین‌المللی در مورد سن کودکانی که باید همراه مادر در زندان به سر ببرند وجود ندارد. این‌یک خلأ قانونی بین‌المللی است. تا آنجا که می‌دانم در ایالات‌متحده نوزادان زنان زندانی چه در زندان متولدشده باشند و چه در بیرون از زندان ظرف ۲۴ تا ۷۲ ساعت باید از مادر جدا شوند.

در کشورهایی مثل فرانسه و انگلستان کودکان تا ۱۸ ماهگی اجازه دارند همراه مادرانشان در زندان باشند و در جمهوری اسلامی ایران کودکان می‌توانند تا سن دوسالگی به همراه مادر در زندان به سر برند.»

مهدوی درباره حداقل امکاناتی که یک کودکان همراه با مادر زندانی می‌تواند از آن استفاده کن توضیح می‌دهد: «دفتر کودکان یونسکو در ایران درباره حداقل معیارها برای رفتار با زندانیان در مورخ ۱۹۹۵ اشاره‌کرده است که هرگاه کودک شیرخواره اجازه داشته باشد همراه مادرش در زندان به سر برد لازم است یک مهدکودک با کارکنان آموزش‌دیده احداث شود.»

حسین مهدوی درباره آنچه روان‌شناسی دربارهٔ همراهی کودکان با مادران زندانی مطرح می‌شود می‌گوید: «زنانی که زندانی می‌شوند و خردسالان خود را به هر دلیلی به همراه دارند باید به شکلی حرفه‌ای و سازمان‌یافته به فرایند رشد کودکشان ازنظر جسمی، عصبی، روانی (عاطفی – هیجانی)، شناختی، اجتماعی، مهارت‌های اجتماعی (بازی‌ها) توجه شود.

این روان‌درمانگر توضیح می‌دهد: «بی‌توجهی به هریک از این مؤلفه‌ها در فرایند رشد کودک زندانی زمینه‌ساز اختلال روان‌شناختی و رفتاری او در آینده است. باید به این مسئله نیز توجه شود مادرانی که زندانی می‌شوند باید در یک مسیر حرفه‌ای و زیر نظر یک گروه تشخیصی و درمانی طبقه‌بندی شخصیتی شوند و میزان دوری و نزدیکی آن‌ها به ملاک‌های اختلال شخصیت معلوم شود. بعضی از مادران زندانی از مرز اختلال شخصیت عبور کرده و از خود نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی بروز می‌دهند آن‌ها در چنین شرایطی امکان آسیب به خود و دیگران و به‌ویژه فرزندشان را فراهم می‌کنند.

یا خود مادران، فرزندانشان را در مسیر کسب نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی هدایت کنند.

هرچند بعضی از روان شناسان شخصیت معتقدند یک مادر هرچند بد بهتر از بی‌مادری است!

اما تجربه نشان داده است مادری با نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی از یک مادر به‌اصطلاح بد فراتر رفته و آسیب‌زاست.

بنابراین طبقه‌بندی شخصیتی مادران زندانی که کودک خود را به همراه دارند معلوم می‌کند که کودک می‌تواند همراه مادر باشد یا نه؟

پس از غربالگری معلوم می‌شود مادرانی هستند که می‌توانند کودکان خود را به همراه داشته باشند. بعضی دیگر از روان شناسان ازجمله نگارنده نگهداری کودک نزد مادر زندانی آن‌هم در زندان مناسب رشد شخصیتی او نمی‌دانند.

کودک تا زمانی که در زندان است حس محدود بودن، مراقبت شدن، تحت نظر بودن، نداشتن آزادی عمل آن‌طور که کودکان خارج از زندان از آن برخوردارند، نقصان در تعامل عاطفی، نگرفتن محرک‌های لازم برای رشد روان‌شناختی را تجربه می‌کند.

هواداران مهدکودک در زندان معتقدند: «نوزادانی که در مهدکودک‌های زندان بزرگ می‌شوند دارای میزان قابل‌توجهی وابستگی ایمن هستند - احساس ایمنی که کودکان به لطف حمایت و ثبات از مراقبان دوست‌داشتنی در اوایل زندگی کسب می‌کنند مثل کودکان سالم که در خانواده‌های خارج از خانواده پرورش می‌یابند.»

ولی مخالفان می‌گویند: «قرار گرفتن کودکان در پشت میله‌های زندان نه‌تنها ناعادلانه است بلکه ضد قانون اساسی است.»

اینکه ممکن است کودکان در مهدکودک زندان بااحساس ایمنی رشد کنند موضوعی است انتزاعی و رابطهٔ آن با سایر مؤلفه‌های روان‌شناختی معلوم نیست و میزان پایداری این ایمنی چندان مشخص نیست! چرا کودک فضای فشرده و تحت نظارت و مراقبت خاص زندان را نیز تجربه می‌کند کودکی که تحت چنین نظارتی و آن احساس ایمنی ساخته‌شده تجارب عاطفی و هیجانی سایر کودکان را ندارد احساس ایمنی‌اش نمی‌تواند پایدار باشد و این خود بستری مناسب برای شکل‌گیری اختلال شخصیت است و نقصان در عزت‌نفس اوست.

مهدوی می‌گوید: «به‌هرتقدیر معتقدم، زمانی رشد روان‌شناختی کودک مادر زندانی در مسیر سلامت روان هدایت می‌شود و شکل می‌گیرد که مادر قبل از زندانی شدن غربالگری شخصیت شود و گروه تشخیص و مددکاری برحسب تشخیص نهایی برای حضور کودک در خارج از زندان و تعامل سازمان‌یافته مادر و کودک برنامه‌ریزی کند.

حال ممکن است، ازنظر امکان و اعتبار مالی در حال حاضر چنین روشی ممکن نباشد بنابراین باید به این مسئله توجه کرد سازوکار قانونی لازم به‌گونه‌ای فراهم شود که پس از غربالگری شخصیتی مادر خارج از بندهای زندان مثل زندان‌های باز یا رأی باز و یا همراه با پابند تا زمان کفایت برای رشد روان‌شناختی کودک همراه کودک خود باشد.

یک قاضی به‌راحتی قطع انگشتان یک دزد را متصور است؛ اما بارداری زن مجرم را نمی‌بیند!»

 رکنا

منبع: ساعت24

کلیدواژه: اختلال شخصیت مادران زندانی مادر زندانی روان شناختی زنان زندانی همراه مادر بند مادران خانواده ای زندانی ها رحم اجاره برای زنان ۴ ساله بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۳۱۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضانت فرزند در قوانین ایران؛ مراحل، شرایط و حقوق والدین

حضانت فرزند (Child Custody) یکی از چالش های اصلی برای زوجین است که هنگام طلاق با آن مواجه می شوند و از مهم ترین موضوعات حقوقی در این زمان محسوب می شود. اما در قانون ایران، حضانت فرزند چه شرایطی دارد؟ مراحل لازم برای اخذ آن به چه صورت است؟ حقوق والدین در چنین موقعیتی چیست؟ در ادامه همراه ما باشید تا پاسخ تمام سوالات را بدست آورید.

منظور از حضانت چیست؟

در قانون کشور ایران، تعریف دقیق و مشخصی برای حضانت درنظر نگرفته شده است، اما در لغت، این کلمه به معنای مراقبت و محافظت از فرزند می باشد. حال در کشور ما حضانت به طور قانونی، با اولیا است؛ اما گاهی اوقات شرایط به گونه ای پیش می رود که والدین، یعنی پدر و مادر دیگر نمی توانند کنار یکدیگر زندگی کنند و تصمیم به طلاق می گیرند.

طلاق شاید از نظر زن و شوهر بهترین تصمیم باشد و آن ها را به آرامش برساند؛ اما از نظر کودکان شرایط به این سادگی و خوبی نیست و آن ها بعد از جدایی پدر و مادر خود با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. برای مثال از دست دادن اعتماد به نفس و گوشه گیر شدن یکی از بارزترین و شایع ترین مشکلاتی است که کودکان طلاق با آن مواجه می شوند. البته باید گفت بحث حضانت تنها مربوط به زمان جدایی نیست، بلکه امکان دارد در برخی از مواقع با فوت یکی از والدین نیز بحث حضانت مطرح شود. از همین رو در ادامه تمام حالت های ممکن را بررسی خواهیم کرد.

حضانت فرزند بعد از فوت پدر یا مادر

اگر پدر یا مادر فوت کنند، حضانت فرزند به والدی که زنده است می رسد؛ اما در ادامه یک بررسی کلی در رابطه با این موضوع انجام خواهیم داد.

حضانت فرزند بعد از فوت پدر

بعد از فوت پدر، یکی از اصلی ترین نگرانی هایی که برای مادر ایجاد می شود، در رابطه با حضانت فرزندش است. در رابطه با این موضوع باید گفت در ماده 1171 قانون مدنی مشخص شده است که در صورت فوت یکی از والدین، حضانت طفل به والد دیگر واگذار می شود. بنابراین باید گفت در صورت فوت پدر، حضانت طفلی که دارند به مادر می رسد و هیچ کس نمی تواند این حق را از مادر بگیرد؛ حتی اگر پدر قیمی را از قبل تعیین کرده باشد.

البته این توضیح که در اختیارتان قرار گرفت، یک استثناء نیز دارد و آن این است که بعد از فوت پدر، مادر از نظر اخلاقی و شرایط دیگر، صلاحیت نگهداری از فرزند را نداشته باشد. در این صورت دادگاه، حضانت طفل را به یکی از نزدیکان می سپارد و حضانت را از مادر سلب می کند.

حضانت فرزند بعد از فوت مادر

همانطورکه به ماده 1171 قانون مدنی نیز اشاره کردیم، حضانت فرزند بعد از فوت یکی از والدین، به دیگر ابوین که در قید حیات است می رسد. بنابراین در صورتی که مادر از دنیا برود و پدر طفل در قید حیات باشد، حضانت فرزند به پدر می رسد. حال اگر پدر نیز صلاحیت نگهداری از فرزند را نداشته باشد، می توان حضانت را از وی سلب کرد و به یکی از نزدیکان سپرد. اگر برای اثبات بی کفایتی والدین دچار چالش هستید، می توانید از یک وکیل مشاوره بگیرید. برای مشاهده لیستی از وکلا که می توانند در این زمینه به شما کمک کنند، کلیک کنید.

حضانت فرزند بعد از فوت والدین

در بخش های قبل، حضانت فرزند را زمانی که یکی از والدین فوت می کند، بررسی کردیم؛ حال تصمیم داریم در این بخش، حضانت فرزند بعد از فوت والدین را بررسی کنیم. براساس قانون باید گفت، اگر پدر و مادر کودک هردو فوت کنند، حضانت به والدین و اقوام درجه اول که جد پدری است می رسد؛ یعنی پدر بزرگ پدری کودک! شما می توانید در رابطه با ترتیب قربا با یک وکیل صحبت کنید تا به شما بگوید که حضانت فرزند بعد از فوت پدر و مادرش به چه صورت خواهد بود.

حضانت فرزند بعد از طلاق زن و مرد

تا به اینجا در رابطه با حضانت فرزند بعد از فوت یکی از والدین یا هردو صحبت کردیم و اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دادیم. حال تصمیم داریم به حالت دیگری از حضانت که مربوط به حضانت فرزند بعد از طلاق زن و مرد می شود اشاره کنیم.

در رابطه با این موضوع باید بگوییم به طور کلی حق حضانت فرزندان پس از طلاق، براساس سن کودک تعیین می شود. براساس این موضوع، حضانت فرزند از نوزادی تا پایان سن 7 سالگی با مادر می باشد و بعد از آن تا زمانی که کودک به سن بلوغ برسد، حق حضانت با پدر است. البته باید به این مورد نیز اشاره کنیم، زمانی که فرزند به سن بلوغ می رسد، خودش می تواند تصمیم بگیرد که ادامه زندگی را در کنار مادر بگذراند یا پدر! باید گفت که دادگاه ها نیز می توانند بررسی هایی در این خصوص انجام دهند.

توصیه دیگری که برای والدین داریم، این است که اگر می خواهید حضانت فرزند را از دادگاه بگیرید، حتما با یک وکیل متخصص در این باره مشورت کنید. وکلا به دلیل قوانینی که از آن ها آگاهی دارند و تجربه کاری‌شان، می توانند حضانت فرزند را از دادگاه بگیرند.

گرفتن حضانت فرزند توسط مادر

مواردی وجود دارد که مادر می تواند با استناد به آن ها، حضانت فرزند را از پدر سلب کند. از جمله مواردی که منجر به سلب حضانت می شوند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ابتلای پدر به بیماری روان و اعصاب انجام کارهای غیراخلاقی و فحشا توسط پدر اجبار کودک به انجام کارهای زشت یا خلاف اعتیاد شدید پدر به مواد مخدر ضرب و جرح شدید کودک

اگر مادر بتواند هریک از موارد نامبرده شده را در دادگاه ثابت کند، حق حضانت از پدر سلب و به مادر واگذار خواهد شد. البته باید به این مورد اشاره کنیم که گرفتن حضانت فرزند توسط مادر، یک فرآیند پیچیده و زمان بر است، زیرا دادگاه شرایط مادر از نظر اخلاق، رفتار و مالی را بررسی می کند و اگر مادر توانایی نگهداری از فرزند را داشته باشد، حق را به او واگذار خواهد کرد.

سلب حضانت فرزند از مادر

این نکته را نیز در نظر داشته باشید که در برخی از مواقع، دادگاه حق حضانت را از مادر سلب می کند. برای آنکه دادگاه دست به چنین اقدامی بزند، باید یکی از شرایط زیر مشاهده شود:

اگر مادر پرونده فساد اخلاقی داشته باشد و این موضوع در دادگاه به اثبات برسد. اگر مادر به مصرف الکل یا مواد مخدر اعتیاد شدید داشته باشد. اگر مادر از کودک برای انجام کارهای غیر اخلاقی و مشاغل نادرست، سوءاستفاده کند. اگر مادر به بیماری روانی شدید مبتلا باشد و پزشک آن را تایید کند. اگر مادر فرزند را مورد ضرب و شتم قرار دهد و این عمل مرتب تکرار شود.

اگر دادگاه متوجه هریک از این موارد شود، حق حضانت فرزند را از مادر می گیرد.

تکلیف حضانت فرزند در طلاق توافقی به چه صورت است؟

در طلاق توافقی، زن و شوهر با یکدیگر صحبت می کنند و بر سر اینکه چه کسی حضانت فرزند را برعهده بگیرد به توافق می رسند. برای مثال در بسیاری از مواقع، مادر برای آنکه بتواند حضانت فرزند خود را برعهده بگیرد و او را ببیند، از حق و حقوق خود می گذرد. از جمله مدارکی که مادر باید برای دریافت حضانت فرزند به دادگاه ارائه دهد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

سند طلاق مدارک شناسایی که شامل کارت ملی، شناسنامه و ... است اگر طلاق از نوع توافقی است، ارائه نسخه ای توافقات زوجین

کلام آخر

در این مقاله به طور کامل در رابطه با حضانت فرزند در قانون ایران صحبت کردیم و هرآنچه باید در این باره می دانستید را گفتیم که شامل موضوعاتی چون حق حضانت فرزند بعد از فوت یکی از والدین، حق حضانت فرزند بعد از فوت پدر و مادر و حق حضانت بعد از طلاق بود! بنابراین اکنون شما می توانید با توجه به موقعیتی که دارید، اطلاعات لازم را بدست آورید و در این مسیر می توانید از خدمات یک وکیل کمک بگیرید. مستر وکیل (mastervakil.com) آماده خدمت رسانی به شما در این مسیر است و می توانید با کمک این سایت با بهترین وکلایی که می توانند به شما در این زمینه کمک کنند آشنا شوید.

دیگر خبرها

  • هدیه تولد، آزادی زندانی در جهرم
  • اعمال ارفاق قانونی برای ۲۱ زندانی واجدشرایط در باوی
  • مراقبت از هزار و ٣١٣ مورد مادر باردار در فریمان
  • دانش‌آموزان یک دبستان بدهی ۲ زندانی جرایم غیرعمد را پرداخت کردند
  • آزادی ۲۵۰ زندانی در آذربایجان غربی تا آخر اردیبهشت
  • نرخ رهن مسکن تهران؛ رهن در محله آذری با ۳۵۰ میلیون تومان
  • پیگیری علت فوت مادر باردار در اندیمشک
  • حضانت فرزند در قوانین ایران؛ مراحل، شرایط و حقوق والدین
  • مادران باردار و دارای کودک شیرخوار یارانه تشویقی می گیرند
  • اتاق های مادر و کودک در مترو دوباره باز می شوند | صدور مجوز به واحدهای تجاری و مراکز خرید به شرط ایجاد این اتاق