Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-24@11:57:45 GMT

سیاست‌های مخرب در اقتصاد

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۵۹۷۹۰

سیاست‌های مخرب در اقتصاد

محمدقلی یوسفی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: دخالت سیاست در اقتصاد همیشه مخرب است. باید بدانیم کارآفرینان سودجو یا کسانی که به دنبال نفع شخصی خودشان هستند، در فقر و عقب‌ماندگی جامعه نقش کمی دارند، گروه‌های سیاسی متشکل که منافع گروهی خودشان را دنبال می‌کنند، بیشترین نقش را در فقر و عقب‌ماندگی جامعه دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در هر کشوری که گروه‌های سیاسی متشکل حضور دارند مخصوصاً اگر در آن کشور بی قانونی هم حاکم و آزادی‌های اقتصادی وابسته به تصمیم حکمرانان باشد، بازار به درستی کار نمی‌کند و بخش خصوصی منزوی می‌شود، در این شرایط مشخص می‌شود دولت ید طولایی برای دخالت در اقتصاد دارد. تجربه نشان داده کشور‌هایی که اقتصاد آزاد از طریق بازار دارند، موفق‌تر عمل کرده‌اند و همین باعث پیشرفت این کشور‌ها شده است.

کشور‌هایی که سعی دارند با برنامه‌ریزی تغییرات در اقتصاد ایجاد کنند ناموفق بوده‌اند. در این کشورها، همیشه به جای بازار، دولت تصمیم می‌گیرد، گروه‌های متشکل همیشه ذینفع هستند و این گروه‌ها از دولت می‌خواهند در اقتصاد دخالت کند. گروه‌های فشار منافع مشخص و منسجمی دارند به همین دلیل خواهان مداخله دولت هستند، هزینه مداخله دولت روی تک تک افراد جامعه پخش می‌شود، پس کمتر احساس می‌شود، بنابراین آن‌هایی که از دخالت دولت منتفع می‌شوند، می‌دانند با این دخالت‌ها چقدر سود می‌برند. این مداخله می‌تواند به‌صورت برنامه‌ریزی یا غیر برنامه‌ریزی باشد.

کسانی که متضرر می‌شوند، چون پراکنده هستند انسجام ندارند تا مانع مداخله باشند. نتیجه این وضعیت باعث می‌شود دولت‌ها همیشه منابع را در جایی هزینه کنند که به سمت تولید، ایجاد اشتغال، سرمایه‌گذاری و آبادانی نمی‌رود؛ بنابراین نمی‌شود انتظار اصلاح در چنین شرایطی داشت. قانون اساسی ما متأسفانه از این وضعیت حمایت می‌کند. تا زمانی که بخش خصوصی منزوی است و آزادی فردی در محاق قرار دارد، کشور به سمت آبادانی حرکت نخواهد کرد. همیشه در این شرایط، سیاستمداران به دنبال حل مشکل به صورت مقطعی هستند. در اینجا جامعه پیشرفت نمی‌کند، به مردم فشار وارد می‌شود و کشور از توسعه عقب می‌ماند.

هر فرد و خانواده برای خودش برنامه دارد، اما اگر بخواهیم برای کل جامعه یک برنامه مشخص اقتصادی بریزیم، مخرب است. برای تک تک افراد جامعه و نیاز آن‌ها نمی‌شود تصمیم گرفت، اگر بخواهیم برای جامعه تصمیم بگیریم باید ویژگی‌های فردی را کنار گذاشت یعنی آزادی فردی سرکوب شود. در اقتصاد آزاد همه آزادند هر طور می‌خواهند فکر کنند. اما با برنامه‌ریزی استقلال از عملکرد اقتصادی شهروندان گرفته می‌شود. هر جا دولت دخالت می‌کند، نظام سوسیالیستی است، اما درصد آن در کشور‌ها فرق دارد.

در چین، کره شمالی و روسیه دخالت دولت بالای ۹۰ درصد است، در ایران این دخالت حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد است. کشور‌های پیشرفته سعی کردند دخالت و سوسیالیزم را در سیاست‌ها کم کنند. برنامه‌ریزی یعنی نظام متمرکزی به تخصیص منابع می‌پردازد، تولید می‌کند و گروهی به جای مردم و بازار تصمیم می‌گیرند که هیچ وقت نتیجه‌بخش نیست. اهداف برنامه‌ها با عملکرد، علی رغم اینکه دولت‌ها تلاش کرده‌اند این دو را به هم نزدیک کنند، اما هیچ گاه این اتفاق نیفتاده است.

وقتی برنامه چندساله تنظیم می‌شود انعطاف‌پذیری را از دست مسئولان می‌گیرد، بنابراین بحران ایجاد می‌کند. اما اگر اقتصاد آزاد باشد، بازار تصمیم می‌گیرد مثلاً چه کالایی تولید شود، چه کالایی تولید نشود. در سیستم برنامه‌ریزی رانت و فساد است و منابع به نادرست تخصیص داده می‌شود. بخش‌های تولیدی در این نظام مشکلات اساسی دارند، چون منابع به سمت موارد غیر مولد می‌رود. بخش‌های نظامی، خدماتی، فرهنگی در این نظام بیشترین منابع را می‌برند که این یعنی گرفتن فرصت از جامعه و عقب‌ماندگی کلی.

نباید انتظار داشته باشیم حاکمان از بالا برای اقتصاد بازار تصمیم بگیرند. تقویت بخش خصوصی یعنی وابستگی کمتر به دولت و در اقتصاد آزاد منابع به سمت تولید و سرمایه‌گذاری می‌رود. در سیستم برنامه‌ریزی اگر مدیری موفق عمل نکرد، کنار گذاشته نمی‌شود، چون عملکرد او بر جامعه تحمیل می‌شود، مسأله اینجاست که نظام‌های دولتی زیانی که می‌زنند به صورت سیستمی است. این زیان کل سیستم را با بحران مواجه می‌کند، چون انعطاف لازم را ندارند.

وقفه شناختی، وقفه تصمیم‌گیری و وقفه اجرایی برای حل و اصلاح مشکلات در نظام دولتی وجود دارد. اینجا حیف و میل، اتلاف منابع و بالا رفتن هزینه وجود دارد. اما در نظام بازار تصمیم اشتباه متوجه شخص است، در نظام بازار واکنش سریع است و اشتباهات بر کل کشور تحمیل نمی‌شود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اقتصاد ایران سیاست اقتصادی برنامه ریزی بازار تصمیم اقتصاد آزاد گروه ها کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۵۹۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیاز ایران به تصمیم گیری های استراتژیک و سرنوشت ساز در سیاست خارجی

به گزارش جماران، محسن بهاروند، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لندن و دیپلمات بازنشسته در یادداشتی برای جماران نوشت:  ایران پس از تقابل اخیر خود با اسرائیل در مهمترین مقطع سیاست خارجی خود قرار گرفته است. کشور ما در میان ملت‌های مسلمان و حتی همه کشورهای در حال توسعه جایگاه مناسبی یافته است‌. بازدارندگی استراتژیک ما تا حد قابل قبولی بازسازی شده است. اکنون ایران در موضع قدرت است و می تواند با اعتماد بنفس به جلو حرکت کند‌.

سیاست را نمی توان تک بعدی مدیریت کرد

ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی نیاز به تصمیمات مهم و سرنوشت سازی دارد. نظام باید با هوشمندی از این فرصت استفاده کرده جایگاه کشور را با یک جهش مهم در قدرت نرم، تثبیت کند.  سیاست را نمی توان خطی و تک بعدی مدیریت کرد. به میزانی که در قدرت سخت پیشرفت حاصل می شود باید در قدرت نرم اقدام به سیاستگذاری شود تا تعادل سیستم برقرار شود.

باید بر چالش استراتژیک در سیاست خارجی غلبه کنیم

در حوزه داخلی،  سیاست‌های وحدت آفرین و اجماع ساز نیاز است و در سیاست خارجی خروج از چالش استراتژیک شاید مهمترین مسئله ما باشد. آنچه که من به آن به یک چالش استراتژیک تعبیر می کنم (که ممکن است تعبیر دقیقی نباشد) تقابلی است که بین جهان ایده آل ما و واقعیات نظام بین الملل عاری از ارزش و اخلاق ایجاد می شود.

اما برای رسیدن به یک تصمیم استراتژیک روشن ابتدا نیاز به کمی تمرین شناختی از نظام بین الملل وجود دارد. باید جهان را آنگونه که هست دید نه آنگونه که میخواهیم.  ما در نظامی در حال گذار زندگی می کنیم. با این حال بنظر من مقصد این گذار خیلی شگرف و دراماتیک نخواهد بود. تغییری که ممکن است پس از همه کشمکش‌های جهانی رخ دهد این است که دنیای غرب به رهبری آمریکا اندکی از تسلط بی چون چرای خود بر نظام بین الملل عقب نشینی کرده و جایگاهی برای قدرت‌های نوظهور در تعیین سرنوشت نظام بین الملل قائل شود.

تسلط مطلق جهان غرب به چالش کشیده شده است

آنچه از آن بعنوان افول غرب یا دنیای پسا غربی یاد می شود بعید است چیزی بیش از این باشد که البته قدم مهمی خواهد بود. غرب به رهبری آمریکا در دو مقطع تسلط خود بر نظام بین الملل را تثبیت کرد. ابتدا پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد و مهمتر از آن شکل گیری نظام پولی و مالی بین المللی تحت سلطه خود و دوم فروپاشی شوروی به عنوان بزرگترین رقیب ایدئولوژیک آن. اکنون بیش از ۷۰ سال است که پارادایم نظام بین الملل بر این اساس شکل گرفته است.

امروزه تجارت آزاد، پیشرفت تکنولوژی، تبادل و تکنولوژی اطلاعات، ظهور قدرت‌های نوظهور، برآمدن بازیگران غیر دولتی و  افزایش سهم کشورهای آسیایی از بازارهای جهانی، تسلط مطلق جهان غرب را به چالش کشیده است. اما غرب در این بین دست و پا بسته نیست. آمریکا و برخی کشورهای مهم اروپایی در رقابتی نفس گیر تلاشی فزاینده انجام می کنند که برتری علمی، تکنولوژیک، نظامی و قدرت نرم خود را همچنان حفظ کنند و در این ابعاد همواره از سایر اعضای جامعه بین المللی یک قدم جلوتر باشند. تا کنون هم موفق بوده اند. دو موضوع دیگر در این بین به آنها کمک می کند. اول همبستگی نسبی مشترک آنها به واسطه فرهنگ و ارزشهای مشترک و دوم روشها، قالبها و چارچوب های نظام بین الملل و سازمان های بین المللی که به نحوی شکل گرفته است که جهان غرب به رهبری آمریکا را در راس هرم سلسله مراتب آن قرار داده است.

ایران نیازمند اتخاذ تصمیم های استراتژیک است

باید دانست تا زمانی که کاروان سرگردان نظام بین الملل به سر منزل مقصود برسد و فرود آید، کشمکش‌ها پایان یابد و این نظام به یک تعادل و ثبات نسبی برسد ممکن است به دهه ها زمان نیاز داشته باشد. هر کشوری در عین حال که چشمی به تحولات جهانی دارد در تلاش است که بنیه علمی، تکنولوژیک، اقتصادی، نظامی و تجاری خود را تقویت کند تا از چرخه تولید و تجارت جهانی حذف نگردد و در آینده جهان نیز جایگاهی شایسته برای خود دست و پا کند. نمی توان وضعیت حال معیشتی و اقتصادی کشور را به امید آینده ای نه چندان قابل پیش بینی رها کرد.  شاید ایران به عنوان بزرگترین کشور خاورمیانه و یکی از کشورهای مهم جهان بیش از هر کشور نیازمند اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای آینده خود باشد.

بزرگترین چالش جهانی امروز پدیده تحریم است

مهمترین چالشی که ما با آن روبرو هستیم چالش اقتصادی است. در جهانی که بطرز فزاینده ای پیوسته است سیاست‌های یکجانبه گرایانه پاسخگو نیست. جهان تبدیل به یک بازار یکپارچه شده و بدون افزایش سهم بازار خود قادر به رشد و توسعه اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی جامعه نخواهیم بود. ما به نوعی در تقابل با جهان غرب قرار گرفته ایم که متاسفانه امروزه نقطه قوت آن درست در مقابل نقطه ضعف ما قرار دارد. تسلط آمریکا و غرب بر نظام پولی، مالی و بانکی جهان و تسلط دلار به عنوان ابزار تبادلات جهانی غرب را بر این داشته است که بزرگترین سلاح خود را بر روی معاندین خود بکشد و آن چیزی جز "تحریم" نیست‌. بزرگترین چالش جهانی امروز پدیده تحریم است. تحریم سلاح تخریب گری است که از هیچ قاعده و قانونی پیروی نمی کند. بدون تضعیف یا شکست سلطه غرب بر این بخش از حیات بین المللی ، سخن از افول غرب کاری بیهوده خواهد بود.

چین و روسیه هم در تقابل با نظام پولی بین المللی قدمی برنداشتند

کشورهای تاثیرگذاری مانند چین هرگز حاضر نشده اند که در تقابل با نظام پولی و بانکی بین المللی تحت سلطه آمریکا قدم های معنی داری بردارند. بلکه همواره سعی کرده اند مشکلات خود را نه در تقابل با این نظام بلکه در چارچوب آن حل و فصل کنند. حتی کشوری مانند روسیه تا قبل از وضعیت فعلی در اثر جنگ با اوکراین همه تلاش خود را به کار می گرفت که در درون این نظام مسائل خود را حل و فصل کند. تقریبا همه کشورها با وسواس بسیار سعی دارند رابطه اقتصاد، بازار و نظام بانکی خود را با این بازار  و وضع موجود را به هر طریق حفظ کنند‌. تداوم حیات اقتصادی در این وضعیت شاید ممکن باشد ولی برای قریب به اتفاق کشورها حیات مطلوب و دلخواه نخواهد بود‌.

در سیاست خارجی به تدبیر حکیمانه نظام نیاز داریم

هیچ کشوری به اندازه ایران تحت تاثیر این وضعیت و تحریمهای ناشی از آن نیست. بر این اساس شاید بتوان نتیجه گرفت بزرگترین چالش سیاست خارجی ایران این است که چگونه با حفظ عزت و ارزشهای بنیادین خود بتواند سهم شایسته خود از بازار سرمایه و تجارت جهانی را بدست آورد در حالی که اصلی ترین دشمن آن یعنی آمریکا بر این بازار و نظامات آن تسلط بلامنازع دارد. این چالشی است که نیاز به بکارگیری حکمت نظام در سیاست خارجی برای رفع آن کاملا احساس می شود.

باید خصومت با کشورهای غربی را مدیریت کنیم

برای رفع چنین چالشی ابتدا سیاست خارجی باید به روشنی تصمیمی اتخاذ کند و سپس دیپلماسی روش و چارچوب‌های حرفه ای خود را برای تحقق آن بکار گیرد.  بنظر من سیاست خارجی ایران و به تبع آن دیپلماسی کشورمان برای رفع این مهمترین چالش خود دو سیاست اصلی را می تواند سرلوحه تفکر و فعالیت خود قرار دهد.

اول: ایران با مشارکت کشورهای مهم و تاثیرگذار یک نظام پولی، بانکی و ارزی منطقه ای یا موازی با نظام فعلی ایجاد کند به طوری که مورد قبول بخش خصوصی به شمول بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی کشورهای همسو باشد و با تسهیل تجارت و تولید بتواند سهم کشور را از بازارهای منطقه ای و جهانی افزایش دهد. این روش می تواند با ایجاد مکانیسمهای دو جانبه و کوچک شروع شده سپس از به هم پیوستن آنها تبدیل به یک مکانیسم بزرگتر شود.

دوم: ضمن اجرای تدریجی مورد اول، ایران سعی کند که خصومت خود را با کشورهای غربی مدیریت کند. مدیریت خصومت با رقبای غربی می تواند در چارچوب معامله ای بزرگ در ازای رعایت خطوط قرمز، حفظ فاصله ها و تغییر سیاست‌های خصمانه غرب در قبال ایران و مسلمانان منطقه صورت گیرد.  رسیدن به هر یک از این اهداف نیازمند یک سیاست اجماعی با تعیین چارچوب ها و پروتکل های مشخص است که در قانون اساسی کشورمان ترسیم شده است.

 

دیگر خبرها

  • فرهاد قائمیان: تبعات منفی فرسودگی جمعیت برای جامعه مخرب است
  • تبعات منفی فرسودگی جمعیت برای جامعه مخرب است
  • اسبقیان: وزارت ورزش در انتخاب هیات مدیره سرخابی‌ها دخالت نمی‌کند
  • بهبود شرایط صنایع دارویی در گرو برچیدن بساط ارز چند نرخی
  • راهکارهای بهبود شرایط صنایع دارویی کشور/ برچیدن بساط ارز چند نرخی
  • یک پیش‌بینی تکان‌دهنده از وضعیت تورم در ایران
  • نیاز ایران به تصمیم گیری های استراتژیک و سرنوشت ساز در سیاست خارجی
  • آثار مخرب شبه‌علم‌ها به اقتصاد سلامت کشور/ تازه شدن دعوای اهدای خون و حجامت
  • آثار مخرب شبه‌علم‌ها به اقتصاد سلامت کشور/ تازه شدن دعوای اهدای خون و حجامت با تعرفه‌های پزشکی 1403
  • هرتزوگ: آمریکا در سیاست داخلی ما دخالت نکند