Web Analytics Made Easy - Statcounter

رسانه‌ای ‌ملی زمانی می‌تواند در ماه های منتهی به انتخابات نقش آفرینی کند و انتخاباتی پرشور و آگاهانه را رقم بزند که در سال های بین دو انتخابات،‌ یک جور ناآگاهیِ خودآگاه را در جامعه رقم نزده باشد و از طرفی ملت‌ها هم زمانی می‌توانند به عنوان کنشگری فعال و آگاه در امورسیاسی مشارکت کنند که فضای سالم و باز برای پیشبرد روند آگاهی بخشی و روشنگری به وسیله رسانه های‌ملی خیلی قبل‌تر از این‌ها در جامعه ایجاد شده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس روزبه؛حدود دوماه پیش،‌ آخوندی رئیس ستاد انتخاباتی صداوسیما در جلسه بررسی برنامه‌های انتخاباتی در شورای نظارت، هدف تولید این برنامه‌ها را تحقق نقش مطلوب رسانه‌ملی در انتخاباتی پرشور و آگاهانه در طراز گام دوم انقلاب اسلامی عنوان کرده و گفته بود: جلب مشارکت پرشور مردم، حفظ وحدت و انسجام داخلی و آگاهی بخشی برای انتخابات اصلح در دستور برنامه‌های انتخاباتی سازمان صداوسیما قرار گرفته است.


اگر مقدمه‌چینی نکنم و برای زدن حرف آخرم همین اول عجله کنم، باید بگویم درعصر تصویر و رسانه‌، هرچقدر رسانه مهم است، رسانه‌ملی مهم‌تر است و هرچقدر قدرت اقناع رسانه مهم است، مرجعیت رسانه‌ مهم‌تراست، و هرچقدر دولت مهم است، ملت مهم‌تر است؛ و تا زمانی که رسانه‌ای ‌ملی بین ملت‌ها حیات نداشته باشد،‌ کاری برای حیات و ممات دولت‌ها از دستش برنمی‌آید.


رسانه‌ای ‌ملی زمانی می‌تواند در ماه های منتهی به انتخابات نقش آفرینی کند و انتخاباتی پرشور و آگاهانه را رقم بزند که در سال های بین دو انتخابات،‌ یک جور ناآگاهیِ خودآگاه را در جامعه رقم نزده باشد و از طرفی ملت‌ها هم زمانی می‌توانند به عنوان کنشگری فعال و آگاه در امورسیاسی مشارکت کنند که فضای سالم و باز برای پیشبرد روند آگاهی بخشی و روشنگری به وسیله رسانه های‌ملی خیلی قبل‌تر از این‌ها در جامعه ایجاد شده باشد.


تهیه و تولید بیش از ۵۰ هزار دقیقه در معاونت سیاسی سیما و ۵۰ هزار دقیقه در شبکه‌های مختلف صدا وتدارک ۱۵۵ هزار دقیقه در سیمای استان ها و ۱۰۰ هزار دقیقه در صدای استان ها زمانی می‌تواند به حفظ وحدت و انسجام داخلی و آگاهی بخشی برای انتخابات اصلح کمک کند که این رسانه در فاصله بین دو انتخابات چندین برابر این دقیقه‌ها برای آگاهی بخشی و شفافیت از عملکرد دولت‌ها تلاش کرده باشد. اگرچه لزوم تولید برنامه‌های ویژه انتخاباتی در صداوسیما انکار ناشدنی است اما میزان تاثیرگذاری و نقش‌آفرینی آن هنوز محل بحث است.


‌بی‌مردم،‌ برای مردم می‌شود؟


هرچقدر که امروز شاهد گسست بین مردم و رسانه‌‌ملی باشیم، بازهم نمی‌توانیم نقش صداوسیما را در نوع نگاه مردم به حاکمیت نادیده بگیریم. بحران‌ها و روایت‌های برخواسته از رسانه‌ها هنوز یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌ها برای حیات و ممات رسانه است. بحران‌هایی که در چندسال اخیر رسانه‌ملی آنچنان سرافراز از آن بیرون نیامد. شبکه‌های استانی که می‌توانستند یکی از بازیگران اصلی دربازتاب و مدیریت بحرانِ استان ها باشند،‌ به روابط عمومی ارگان‌ها و سازمان‌های استانی تبدیل شدند و خط محاظه کاری را بر پیگیری و انداختن خودشان در فراز و نشیب حل مسئله ترجیح دادند.

فقدان روایت‌های دست اول و همه‌جانبه،‌ همدلی و همزبانی با مردم، رویکردمسئله محوری و حل مسئله یکی از شکاف های اساسی در رسانه‌ملی است. مشکلات و بحران،‌ به خصوص در استان‌ها وضعی نیست که هرچندسال یکبار به صورت تصادفی پیش بیایید و ما واقعا نیاز نداریم منتظر تصادف بنشینیم.

بی‌آبی‌های «غیزانیه» و «ماهشهر» و «بیرم»، حوادث و درگیری های معدن «طرزه» و «یورت» و «قزل‌قیه»،‌ اعتراضات کارگری «هفت‌تپه» و «هپکو» و «قندفسا»،‌ نشان از بحران‌‌هایی می‌دهند که اگرچه در ظاهر متفاوت و در شهرهای مختلف رخ دادند، اما در باطن هویت و ریشه‌های یکسانی دارند که حتی ورود شبکه‌های سراسری به پرسش‌گری و پیگیری مسئله می‌توانست از تعدد اتفاقات مشابه در استان‌ها جلوگیری کند. اما در هرکدام از این حوادث، ‌خواسته یا ناخواسته با روایت صریح و کاملی روبه رو نمی‌شویم و ناگزیر با تعداد زیادی جزئیات بیان نشده روایت‌سازی را به رسانه‌های رقیب واگذار می‌کنیم.


پیش‌تر روح‌الله رشیدی جامعه شناس، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو پیرامون هدف تاسیس شبکه‌های استانی، گفت:«هدف جمهوری اسلامی از احداث شبکه‌های استانی با چنین زیرساخت پرهزینه‌ای از حیث سخت افزاری و تأمین نیروی انسانی آن هم به صورت ۲۴ ساعته در همه استان ها، تنها «تحقق عدالت رسانه‌ای» بوده است. سرفصل اصلی جمهوری اسلامی «عدالت» است و عدالت هم شئون مختلفی دارد. از الزامات تحقق «عدالت اجتماعی» امروزه «عدالت رسانه‌ای» است. یعنی اگر عدالت رسانه‌ای باشد، یکی از پایه‌های اصلی عدالت اجتماعی هم شکل گرفته است».


رشیدی همچنین با بیان این نکته که ریشه خط محافظه‌کاری در مراکز، از صداوسیمای مرکز نشأت می‌گیرد،‌ ادامه داد:« مدیریت شبکه‌های استانی بسیار بیشتر از مرکز به مثابه روابط عمومی ادارات دولتی جا انداخته شده است. آن‌ها فکر می‌کنند این صداوسیما، صداوسیمای دولت و مسئولین است. یعنی جایی که قرار است مسئولین گزارش بدهند. البته که نه فقط شبکه‌های استانی بلکه وجه قالب تمام شبکه‌ها همین است. آن‌ها یکطرفه گزارش بدهند و از طرف مردم هم کسی حق ندارد سوال بپرسد.

خب کسی نیست به آن‌ها بگوید وقتی سوالی پرسیده نشود، مسئله قرار است چطور روشن شود؟ وقتی رویکرد کلی صداوسیما در محافظه‌کاری است، بی تردید شبکه‌های استانی هم همین خط را دنبال می‌کنند. وقتی شما در شبکه‌های سراسری که اتفاقاً پشتوانه قدرت در آنجا بسیار زیاد است خط محافظه کاری را تعقیب می‌کنید، انتظار دارید مثلا مدیر شبکه هرمزگان مطالبه‌گری کند. آن‌ها هم می‌آیند حوزه‌هایی را برای برنامه سازی انتخاب می‌کنند که این خط محافظه‌کاری نشکند. برای همین هم مأموریت و مسئولیت اصلی شبکه‌های استانی که به زعم بنده عدالت‌خواهی است به حاشیه رفته است. من امروزه شبکه‌های استانی را در قضیه مطالبه عدالت، حاشیه‌نشین می‌دانم.»


اما مهم‌ترین پرسش این است که، رسانه‌ای که سال‌ها مردمش را در مشکلات و بحران‌ها رها کرد،‌ حالا بدونِ مردمش می‌تواند برای انتخابِ همان مردمش برنامه بسازد؟


ناآگاهیِ خودآگاه


اگر معاونت استان‌ها را معاونت به حاشیه رانده شده‌ای درنظربگیریم و قبول کنیم فی‌الحال قرار نیست اتفاق عجیب و غریبی در جهت مطالبه‌گری و رفع مشکلات استان ها از این معاوت سربزند،‌ و پیگیری برنامه‌های گفتگومحور سیاسی، ‌اقتصادی، ‌اجتماعی را هم متوجه یک قشرخاص بدانیم،‌ نمی‌توانیم از کنار معاونت سیاسی و نقش اساسی آن در آگاهی بخشی و مطالبه‌گری مردمی به این سادگی بگذریم.

سیاست‌های خبری کهنه و از دور خارج شده این معاونت یکی از دلایل اصلی عدم همراهی مردم با حاکمیت است؛ برخورد های دهه ۶۰ با جامعه‌ای که حالا با وجود انبوه شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای گاهی زودتر از خود معاونت سیاسی به اخبار دسترسی دارند،‌ تبعاتی دارند که به وضوح خودشان را در بزنگاه‌های انتخاباتی نشان می‌دهند. اخبار به عنوان یکی از مهم‌ترین پایه‌های مرجعیت‌سازی برای رسانه‌ملی،‌ نه تنها به حوزه آگاهی بخشی برای مخاطبان ورود نکرده است بلکه با ایجاد یک روند ناآگاهیِ‌خودآگاه، مخاطب را در انبوه اطلاعات درست و غلط به حال خودش رها کرده است چراکه تصور می‌کند تحلیل و موشکافی در وقایع و رویدادها می‌تواند برای شبکه شکل ساز شود و سربسته و موجز رد شدن از کنار آن‌ها می‌تواند بی دردسرتر برای صداوسیما تمام شود.


درمسئله انتخابات، حضور و مشارکت مردم یک بخش و نوع انتخاب بخش دیگری را شامل می‌شود؛ شاید در انتخابات ۹۲ و ۹۶ رسانه تلاش کرد تا مردم انتخاب عالمانه‌تری داشته باشند اما حالا جدی‌ترین بحث برسر «اصل انتخاب است». به گزارش مرکزافکارسجی صداوسیما،‌ پیش بینی شده است نیمی از مردم تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند. اگرچه رسانه‌ملی گریزی از ساخت برنامه‌های ویژه انتخاباتی ندارد اما ره چندساله یک شبه طی می شود.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: صداوسیما انتخابات شبکه های استانی شبکه های استانی هزار دقیقه آگاهی بخشی محافظه کاری برنامه ها رسانه ملی استان ها رسانه ها رسانه ای شبکه ها مهم تر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۶۰۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خیابانی، بازنشستگی را پس گرفت و برگشت!

جواد خیابانی زیر وعده بازنشستگی زد و به صداوسیما برگشت!

به گزارش تابناک ورزشی؛ جواد خیابانی گزارشگر قدیمی و بازنشسته شبکه سه که طی چندسال اخیر با حرف ها و گزارش‌های عجیبش ، نشان داد که به پایان دوران شغلی رسیده است، قبل از عید اعلام کرد که اعلام بازنشستگی می‌کند و دیگر گزارش نخواهد کرد.

در اتفاقی عجیب اما ، او بازی حساس رئال مادرید و منچسترسیتی را گزارش کرد. مهمترین مسابقه فصل فوتبال اروپا   شاید گل بازی های باشگاهی جهان!

حالا خیابانی زیر حرف قبلی‌اش زده و می‌گويد: رفتم و برگشتم؟ نرفتم که برگردم!

خیابانی در جدیدترین مصاحبه خود، خبر بازنشستگی‌اش را تکذیب کرد: خیلی‌ها برای‌شان سوال پیش آمده که چرا من رفتم و برگشتم. من اصلا نرفتم که برگردم؛ من گفتم که در حال فکر کردن به بازنشستگی هستم!

به‌هرحال حرف‌ها و گلایه‌هایی وجود داشت که بیان کردم. سازمان خانه من است. من دلم نمی‌خواست که با تلخی صداوسیما را ترک کنم. من هرچیزی که دارم از سازمان صداوسیما دارم؛ نه قهر کرده بودم و نه رفته بودم و فقط در حال استراحت و مطالعه بودم.

این مجری اغلب با عدم اطلاع از اسامی یا اشتباهات فاحش، باعث اعتراض مخاطبان تلویزیون شده و خیلی‌ها عمر اجرا و گزارشگری خیابانی را پایان یافته می‌دانند اما جواد خیابانی هرسال برنامه های بیشتری می‌گیرد و اخیرا در شبکه ورزش هم مانور می‌دهد تا ثابت شود، هر کس ضعیف تر باشد در تلویزیون و رسانه ملی ، جایگاه بالاتری دارد.

 

دیگر خبرها

  • «به افق فلسطین»؛ تجربه‌ای شیرین در رسانه ملی بود/ آماده باش کامل عوامل یک برنامه برای «وعده صادق»
  • از قهرمانان ایران در شبکه ورزش رونمایی می شود
  • تولیدات صداوسیما را از شبکه‌های اجتماعی می‌بینند نه تلویزیون/ یک‌ونیم میلیارد بازدید نشان از عدم موفقیت تلویزوین است، نه موفقیت!
  • رونمایی از «قهرمان ایران» در شبکه ورزش
  • علاقه مردم آمریکا به انتخابات به کمترین میزان خود در ۲۰ سال گذشته رسید
  • ۱۱.۵ میلیارددلار قرارداد نفتی، آن هم در سکوت رسانه ای؛ چرا؟
  • سربلندی رسانه ملی در پوشش رسانه‌ای عملیات «وعده صادق»
  • امضای ۱۱.۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی در سکوت رسانه‌ای
  • پیشکسوتان و برگزیدگان رادیو کردستان تجلیل شدند
  • خیابانی، بازنشستگی را پس گرفت و برگشت!