به نقل از «خبرگزاری میزان»

روایت مردی که از امتحان الهی سربلند بیرون آمد/ ۵۰ سال عشق و پایداری

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۶۱۲۵۹

برنامه «دعوت» شب گذشته در بیست‌ و پنجمین قسمت میزبان حاج کاظم میردهقان وخانواده‌اش بود؛ این خانواده اهل شهر یزد هستند.

خبرگزاری میزان - برنامه «دعوت» شب گذشته در بیست‌و پنجمین قسمت میزبان حاج کاظم میردهقان وخانواده‌اش بود؛ این خانواده اهل شهر یزد هستند. حاج کاظم ابتدا داستان ازدواج خود را تعریف کرد و گفت: ما همسایه بودیم او را در کوچه دیدم و عاشق‌اش شدیم به مادر و برادرم گفتم او را برای من خواستگاری کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهریه او ۲۰ هزارتومان بود. در ازای مهریه به او یک خانه دادم.

او ادامه داد: کارگر بنا بودم اوایل ازدواج حدود ۵ ماه به خانه مادرم رفتیم. بعد سراغ چاه‌کنی رفتم، خانه‌ای ساختم و به آنجا رفتیم. صاحب سه فرزند شدیم. بعد از به دنیا آمدن فرزند سوم کم‌کم خانم‌ام بیمار شد و خودم کار‌ها را انجام می‌دادم.

بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین خبرها از معاونت سیما اینجا کلیک کنید

محمد برمایی کارشناس برنامه در این بخش راجع به موضوع مهریه صحبت کرد و گفت: موضوع مهریه مشکل دختر و پسر نیست بلکه مشکل دو خانواده با دو نگاه متفاوت است. من شاهد نظرات بسیاری از دختران و پسران هستم که با تغییرات بسیار خصوصا در زمینه اقتصادی دست روی دست نگذاشته‌اند و وارد میدان شده‌اند و ازدواج می‌کنند؛ این‌ها به کمک نیاز دارند که از این بازی سکه بیرون بیاییم. سکه‌ای که قیمت آن را نمی‌توانند کنترل کنند بنابراین ما خوشبختی بچه‌های‌مان را دست بی‌تدبیری برخی از مسئولان اقتصادی ندهیم.

حاج کاظم افزود: شب به شب غذا را می‌پختم تا وقتی سرکار هستم مشکلی نباشد. ۴ سال بعد از ازدواج در سال ۵۹ همسرم دچار مشکل شد. همسرم نمی‌توانست کار‌ها را انجام دهد به اوگفتم نگران نباش من دوستت دارم دسته‌گل من تو هستی و خودم کار‌ها را می‌کنم. من عاشق او هستم. خسته نمی‌شوم خدا به آدم صبر می‌دهد و بنده‌اش را امتحان می‌کند. امتحان آسان نیست، اما مرام پهلوانی این است که زن خود را نگه داری. الان پرستار داریم، چون خودم هم مریض هستم.

همسر حاج کاظم گفت: اوایل به خدا گفتم چرا من! اما بعد گفتم راضی‌ام به رضای خدا.

برمایی در بخشی دیگر خطاب به مسئولان بیان کرد: امیدوارم برخی از مسئولان ما فقط شرمنده نباشند و بلد باشند کاری کنند؛ وام ازدواج را از اول سال تا به الان بسته‌اید مگر اینکه صدایی از جایی دربیاید تا شاید شما کاری کنید. این چندرغاز وام را این‌طور سخت می‌گیرید را زودتر راه بیندازید. حداقل که یک کار خیر از دست‌تان برمی‌آید. قیمت دلار هم پایین آمد، اما چرا اجناس ارزان نمی‌شوند امیدوارم تدبیر شما روزافزون باشد‍!

در بخش بعدی سه فرزند سید کاظم سید مهدی، سید جلال و بی‌بی عصمت به استودیو آمدند؛ سید مهدی پسر بزرگ خانواده گفت: زندگی را دوست دارم، چون پدری مثل کوه دارم که پشت ما ایستاده و منش پهلوانی را به یاد داده است. پسر کوچک هم گفت: پدرم هرگز نگذاشته است پشت ما خالی شود.

در ادامه محمد برمایی پیام بیننده‌ای را خواند که درخواست کرده بود سیدکاظم برای او دعا کند تا همسرش بازگردد؛ سید کاظم دعایش را در قالب آواز بیان کرد و از امام زمان (عج) برای همه دعای خیر کرد. بعد از این قسمت نوه‌های سیدکاظم هم به خانواده خود در استودیو پیوستند.

در پایان حجت‌الاسلام برمایی خطاب به جوانان گفت: شماکه قصد ازدواج داری کمی سواد ازدواج را ببر بالا! ترس از ازدواج بعضی مواقع درست است، اما شاید برخی اوقات به دلیل آگاهی کم ماست؛ انشاءلله خانواده‌های ایرانی همچنان خانوداه‌هایی پر عشق و شاداب باشند.

ویژه‌برنامه «دعوت» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مجتبی کشاورز، سردبیری محیا اسناوندی و حضور حجت‌الاسلام محمد برمایی کارشناس خانواده کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که امسال با حفظ رسالت ذاتی خود یعنی پرداختن به مبحث مهم خانواده و با رویکرد اصلی نگاه ویژه به خاندان و بزرگ خاندان ایرانی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز ساعت ۱۹:۱۵ پخش می‌شود.

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار تلویزیون صدا و سیما

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: اخبار تلویزیون صدا و سیما حاج کاظم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۶۱۲۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۲ روایت عجیب از آدم‌ربایی ۱۰ میلیاردی | دختر ۱۶ ساله می گوید ۳ روز در اتاقی زندانی بود و شکنجه می شد اما دوست اینستاگرامی او می گوید...

همشهری آنلاین - حوادث: چند روز قبل مردی قدم در کلانتری هفت چنار در پایتخت گذاشت و گفت دختر ۱۶ ساله اش را ربوده اند.

وی به ماموران: دخترم ندا آخرین بار برای رفتن به کلاس از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. درحالیکه نگران وضعیت او بودیم، فردی با موبایل دخترم به من زنگ زد و گفت او را گروگان گرفته است. او برای آزادی ندا درخواست ۱۰ میلیارد تومان پول کرد و گفت چنانچه این پول را ظرف ۴۸ ساعت تهیه نکنم، جان دخترم را می‌گیرد و جسدش را می سوزاند. فرد آدم ربا تهدیدم کرد که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، دیگر هرگز دخترم را نخواهم دید. من ابتدا ترسیدم پلیس را در جریان قرار بدهم و در تکاپوی تهیه پول بودم اما مبلغ درخواستی آدم ربا بالا بود. در تماس های بعدی به او التماس کردم تا تخفیف بدهد و مبلغ را کمتر کند. در نهایت به ۳ میلیارد تومان راضی شد و من باز ترسیدم مبادا پول را تهیه کنم و آدم ربا جان دخترم را بگیرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار بدهم.

روایت اول

با این شکایت، پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد و بازپرس محمد مهدی براعه دستورات لازم در پرونده را صادر کرد. ماموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی موفق شدند مخفیگاه آدم ربا را شناسایی کنند. با این سرنخ، ماموران راهی منطقه ای در جنوب تهران شدند و پس از دستگیری آدم ربا، دختر نوجوان را که در اتاقی زندانی بود نجات دادند. از سوی دیگر پسر جوان نیز به اتهام آدم ربایی دستگیر شد. در ادامه ماموران به تحقیق از دخترنوجوان پرداختند. او گفت: در اینستاگرام با جوانی به نام حامد آشنا شدم و با هم قرار گذاشتیم. در قرار اول، حامد مرا سوار ماشینش کرد و با تهدید به خانه اش برد. در این ۳ روز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و قصد اخاذی از خانواده ام را داشت اما موفق نشد.

روایت دوم

پسر جوان که به اتهام گروگانگیری دستگیر شده است، روایت دیگری را مطرح کرد و گفت: ۵ ماهی از آشنایی من با ندا می گذشت. او می گفت سن کمی دارد و به همین دلیل خانواده اش محال است با ازدواج ما موافقت کنند. او از من خواست تا سناریوی آدم ربایی طراحی کنیم و دست به اخاذی از خانواده اش بزنیم تا پولی برای شروع زندگی داشته باشیم. من هم او را در اتاقی زندانی کردم تا از خانواده اش اخاذی کنم اما پای پلیس به ماجرا باز شد و دستگیر شدم.

حالا به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در این پرونده برای مشخص شدن ابعاد بیشتر ادامه دارد.

کد خبر 846309 برچسب‌ها آدم‌ربايى گروگانگیری حوادث ایران