خاطرات شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه چاپ شد
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۶۷۹۰۶
به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان، کتاب «حمزه» نوشته علیرضا کلامی شامل خاطرات شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه بهتازگی توسط انتشارات خط مقدم منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این اثر با یک روایت خطی سعی دارد شمای کلی از زندگی این شهید مدافع حرم را پوشش دهد. در این کتاب از لحظه کودکی تا شهادت این شهید ثبت و در بخشهای مختلف با خانواده، دوستان و همرزمانش صحبت شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کلامی در مقدمه این کتاب نوشته است: «بنای حقیر بر این بوده که شمای کلی از زندگی یک رزمنده را به دست خواننده بدهیم نه اینکه بهاصطلاح یک «دائرهالمعارف» بنویسیم. قرار است ما در اینگونه قالبها، برشی از زوایای مختلف زندگی شهید را به تصویر بکشیم نه تمام آن را»
در بخشهایی از این کتاب با عنوان «جر و بحث دوشکایی» میخوانیم: «سر مطالب درسی و تئوری، یکبار بینمان بحثی پیش آمد. یکهو از کوره در رفتم و جلوی جمع، به او حرفهای تندی زدم و گفتم تو تازه وارد هستی و ما همیشه مأموریتیم و چنین و چنان. عصبانی بودم. چیزی نگفت. حتّی بعد، خودش پا پیش گذاشت و معذرتخواهی کرد. او نشسته بود و من بالاسرش ایستاده بودم و بهش میگفتم: «تو هیچی نمیفهمی»!
بحث از سلاح دوشکا شروع شد. توی بگومگو هرچه میگفتم قبول نمیکرد. فکر میکردم دارد اشتباه میکند. بعد فهمیدم اشتباه از من بوده و او درست میگوید. ولی او آمد و ازم معذرتخواهی کرد و گفت: «ببخشید»! از شرمندگی نمیدانستم چه بگویم. من هم عذرخواهی کردم.»
همچنین در بخش دیگری از این کتاب، همسر شهید به بیان خاطره میپردازد و میگوید: عادت داشت هر وقت از سفر برمیگشت، یک چیزی میگرفت. مأموریت هم بود، دست خالی نمیآمد. از همان اوّل زندگی، کارهای هیجانی و شگفتآور کم نداشت. یکبار یک دست لباس هندی گرفته بود و وقتِ آمدن، گیر داده بود تنم کنم. میگفتم: «من فکرِ توام زودتر بیای، تو فکر چی هستی»؟!
یا یکبار ساعت سه نصفِ شب من را بیدار کرد و گفت: «بنشین»؛ نشستم. گفت: «چشماتو ببند». نمیفهمیدم چه میگوید. گیجِ خواب گفتم: «تو این تاریکی»؟! گفت: «تو ببند»! بستم. گفت: «دستتو بده.» غُرغُرکنان گفتم: «بیا». بعد از کلی هیجان دادن به قضیه، برق را روشن کرد و النگوی توی دستم را نشان داد و گفت: «قشنگه»؟ مثلاً هدیه خریده بود! با چشمِ نیمهباز بهش خیره شدم. لبخند زد و گفت: «دوست داشتم اینطوری بدم بهت خب»! گفتم: «تو حالت خوبه محمدحسین؟! مُخِت کار میکنه»؟!
کتاب «حمزه» نوشته علیرضا کلامی شامل خاطرات شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه بهتازگی توسط انتشارات خط مقدم در ۲۱۸ صفحه منتشر و راهی بازار نشر شده است.
انتهای پیام/۷۴۰۰۷/ز/م/
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید مدافع حرم کتاب سمنان محمدحسین حمزه چاپ کتاب علیرضا کلامی شهید مدافع حرم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۶۷۹۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توضیحات علویتبار درباره ادعای رئیسی در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی/سند براندازی نبود، کتاب هانتینگتون بود!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا علویتبار، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای سردبیری روزنامه "صبح امروز" در دهه۷۰، در توضیحی برای "راهبرد" به شرح زیر نوشت:
در خاطرات نقل شده از مرحوم هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۸۰/۱/۲۸ به نکتهای در مورد من (علیرضا علویتبار) اشاره شده است. برای افزایش دقت و رفع سوءتفاهم توضیحی در مورد آن عرض میکنم.
در بازرسی نیروهای امنیتی از دفتر یکی از روزنامهها خلاصه مکتوبی از کتاب هانتینگتون در مورد موج سوم گذار به دموکراسی و راههای مختلف آن که توسط من تهیه شده بود، به دست آنها افتاده بود.
آقای مرتضوی (قاضی! مشهور) آن را بهعنوان سند یک برنامه براندازی مبنایی برای برخورد قرار داده بود. من که از طریق زندهیاد غلامعلی ریاحی (وکیلم) از این جریان مطلع شدم، بلافاصله با محبت و همیاری دوستان گرداننده نشریه "عصر ما" به چاپ کامل آن همراه با توضیح اقدام کردم.
مرتضوی پس از مواجهه با چاپ آن، زندهیاد ریاحی را به دفتر خود خوانده بود. قدری بد و بیراه نثار من و زندهیاد ریاحی کرده و پرونده مختومه شد.
در جریان این اتفاق، من نه بازجویی شدم و نه گفتوگویی در مورد براندازی و لیبرالها با من شد. متن خاطرات آقای رفسنجانی در این مورد مبهم و غیردقیق است.
گفتنی است در خاطرات ۲۸بهمن ۱۳۸۰ هاشمیرفسنجانی آمده: آقای [سیدابراهیم] رییسی، رییس سازمان بازرسی کل کشور آمد.گفت، سندی از آقای [علیرضا] علویتبار، [سردبیر روزنامه صبح امروز] گرفتهاند و اعترافات از ادله قصد براندازی لیبرالهاست و از ضعف آقای [علی] مبشری، [رییس دادگاه انقلاب تهران]، در اطلاعرسانی گفت.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896234